-
یوم النکبة؛ یادآور خاطرات تلخ ملت فلسطین
دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۲۰:۳۶
15 می سال 1948 (26 اردیبهشت جاری) شصتودومین سالگرد یومالنکبة است که یادآور توطئه صهیونیستها و همپیمانان غربی آنها برای اشغال فلسطین و آوارگی ساکنان اصلی آن است. 26 اردیبهشت ماه مصادف با اعلام موجودیت جعلى رژیم صهیونیستى است که مسلمانان از آن به عنوان "یوم النکبة " نام مىبرند. در پانزدهم ماه مى سال 1948حادثهاى در تاریخ فلسطین روى داد که روز نکبت نام گرفت. از نظر فلسطینىها این روز یادآور روزهاى تلخ یعنى اشغال سرزمینشان و مصادره اراضى و اولی
15 می سال 1948 (26 اردیبهشت جاری) شصتودومین سالگرد یومالنکبة است که یادآور توطئه صهیونیستها و همپیمانان غربی آنها برای اشغال فلسطین و آوارگی ساکنان اصلی آن است. 26 اردیبهشت ماه مصادف با اعلام موجودیت جعلى رژیم صهیونیستى است که مسلمانان از آن به عنوان "یوم النکبة " نام مىبرند. در پانزدهم ماه مى سال 1948حادثهاى در تاریخ فلسطین روى داد که روز نکبت نام گرفت. از نظر فلسطینىها این روز یادآور روزهاى تلخ یعنى اشغال سرزمینشان و مصادره اراضى و اولین موج آوارگى و اخراج بیش از 800 هزار فلسطینى از خانه و کاشانهشان است. یوم النکبة چیست؟ یوم النکبه یا روز نکبت، اصطلاحى است که اشاره به جنگ اسرائیل و فلسطین در سال 1948 دارد که در نتیجه آن، هزاران فلسطینى به اجبار ترک وطن کردند و آواره سرزمینهاى دیگر شدند. به عبارت دیگر، اشاره به روز نکبتى دارد که در آن روز، رژیم صهیونیستی تاسیس شد. هر ساله در روز پانزدهم ماه مى، فلسطینیها با برگزارى تظاهرات و تجمعات اعتراضى، از سالگرد این رویداد به عنوان سالگرد نکبت یاد مىکنند. در جریان درگیرى سال 1948 که سرانجام به تأسیس دولت اسرائیل انجامید بیش از هفتصد هزار فلسطینى آواره شدند. "نکبة " کلمه عربى و به معناى مصیبت است. فلسطینىها بطور عادى کلمه "نکبت " را براى توصیف حوادث فاجعهبارى که در پى اشغال سرزمینهاى اشغالى به همراه داشته، بکار مىبرند. از نظر فلسطینىها این روز یادآور روزهاى تلخ یعنى اشغال سرزمینشان و مصادره اراضى و اولین موج آوارگى و اخراج بیش از 800هزار فلسطینى از خانه و کاشانهشان است. بعد از گذشت 62 سال از موجودیت رژیم صهیونیستى و اشغال سرزمینهاى اشغالى شمار آوارگان به 4 میلیون نفر رسید که همچنان بیشتر این آوارگان در اردوگاههایى در کرانه باخترى، نوار غزه و دیگر کشورهاى همسایه عربى زندگى مىکنند. تاریخچه اشغال گرچه رژیم صهیونیستى در 1327 تنها یک روز پس از خروج آخرین سرباز انگلیسى از فلسطین تشکیل شد، اما این اقدام زمینهها و ریشههایى داشت که به گذشتهها و افکار نامقدس باز مىگشت. زمینهسازى براى تشکیل این رژیم به نیم قرن قبل از روز اعلام تشکیل این رژیم یا روز نکبت باز مىگردد. پس از برپایى نخستین کنگره صهیونیسم در سال 1865 ش در شهر بال سویس و تصویب تشکیل دولت یهود در سرزمین فلسطین، مهاجرت صهیونیستها به این سرزمین تحت حمایت استعمارانگلیس توسط سازمان جهانى صهیونیسم آغاز گردید. چهار سال پس از این تاریخ سازمان جهانى صهیونیسم با هدف تسریع در روند مهاجرت یهودیان، شرکتى تحت عنوان صندوق ملى یهود تشکیل داد تا براى سکنىگزیدن یهودیان مهاجر در فلسطین زمین بخرد. زمینهاى خریدارى شده توسط این صندوق به عنوان دارایى غیر قابل انتقال مردم یهود محسوب مىشد. پس از پایان جنگ جهانى اول، مهاجران یهودى به سمت فلسطین روانه شدند. در این تاریخ آژانس یهود براى هماهنگسازى و تسریع در روند مهاجرت یهودیان تشکیل شد. با روى کار آمدن هیتلر در آلمان، نازیسم بهانهاى شد تا روند مهاجرت یهودیان به فلسطین شدت یابد به گونهاى که شمار یهودیان ساکن در فلسطین به بیش از 650 هزار نفر در سال 1327 رسید این در حالى بود که تنها 12 درصد از خاک اشغالى فلسطین در تصرف یهودیان بود. از این زمان به بعد باحمایت علنى استعمار انگلیس خشونت برنامهریزى شده صهیونیسم با هدف فرارى دادن فلسطینىها و اسکان یهودیان مهاجر آغاز گردید. جنبش عزالدین قسام در این دوران آغاز شد اما توسط انگلیسىها سرکوب شد. در سال 1326 سازمان ملل که تازه توسط طرفهاى پیروز جنگ جهانىتشکیل شده بود و کاملا دراختیار آنان قرار داشت قطعنامهاى صادر کرد و سرزمین فلسطین را به دو بخش یهودى و فلسطینى تقسیم کرد. بلافاصله پس از صدور قطعنامه 181، کشتارهاى خونین گروههاى ترور صهیونیستى آغاز شد. از سال 1326 تا اردیبهشت 1327 چند کشتار وسیع از جمله بلده الشیخ، سعسع ،الجلیل، قطار قاهره، حیفا، دیر یاسین و ناصرالدین توسط گروههاى ترور صهیونیستى هاگانا اشترون انجام گرفت که در این قتلعامها هزاران فلسطینى اعم از مرد و زن و پیر و جوان کشته شدند و صدها هزار نفر از ساکنان بىپناه فلسطینى مجبور به رها کردن خانه و کاشانه خود شدند. تنها در کشتار دیریاسین که توسط دو گروه ایرگون و اشترون انجام شد 254 تن از افراد غیر نظامى کشته شدند. ... و سرانجام در چهاردهم ماه مى میلادى انگلستان استعمارگر از حضور خود در فلسطین چشم پوشید و همزمان با خروج کمیسر عالى انگلیس از فلسطین، صهیونیستها به سرکردگى "دیوید بن گوریون " موجودیت رژیم غاصب و جعلى صهیونیستى را با نام اسرائیل اعلام کردند و ساعتها بعد از این اقدام آمریکا و شوروى سابق این رژیم را به رسمیت شناختند و آژانس یهود نیز از قطعنامه 181 سازمان ملل متحد به عنوان سند شناسایى این رژیم نام برد. در واقع تنها نمىتوان صهیونیستها را عامل توطئه اشغال و آوارگى ملت فلسطین دانست. بلکه باید این حقیقت را هم در نظر گرفت که اشغال فلسطین نتیجه توطئهاى شوم بود که در سال 1897 میلادى در شهر "بال " سوئیس شروع شد و طى مراحلى با قیمومیت انگلستان بر فلسطین و صدور اعلامیه شوم بالفور در سال 1917 میلادى مقدمات حضور صهیونیستها در فلسطین و واگذارى این سرزمین به آنها فراهم شد تا این که سازمان ملل متحد در تاریخ 29 نوامبر سال 1947 میلادى نزدیک به یک سال قبل از وقوع فاجعه دردناک اشغال فلسطین در سال 1948، قطعنامه شمار 181 خود را در مورد فلسطین صادر کرد و این کشور را میان یهودىها و عربها تقسیم کرد.33 کشور از جمله آمریکا و انگلیس و کشورهاى اروپایى به این قطعنامه راى مثبت دادند و 13 کشور به آن راى مخالف و 10 کشور هم راى ممتنع دادند. این زمان بود که توطئه اشغال قلب جهان اسلام توسط مجامع بینالمللى شکل آشکارترى به خود گرفت و قطعنامه 181 در سازمان ملل مهر تأییدى بود بر وجود یک توطئه جهانى براى اشغال فلسطین و جدا کردن این منطقه مهم و حیاتى از پیکره کشورهاى اسلامى و عربى و واگذارى آن به مهاجران یهودى. این گونه بود که در آن زمان، سازمان ملل با تصویب این قطعنامه زمینه اشغال فلسطین و آواره شدن میلیونها فلسطینى بىگناه را فراهم کرد و عملا پا به عرصه توطئه شوم واگذارى فلسطین به یهودیان گذاشت. جالب این که در آن زمان حتى خود صهیونیستها با این قطعنامه مخالفت کردند، علت مخالفت آنها با این قطعنامه به زیادهخواهى صهیونیستها باز مىگشت. آنها معتقد بودند که پس از تصویب این قطعنامه تنها صاحب نزدیک به نیمى از مساحت فلسطین مىشوند در حالى که به دنبال کل فلسطین بودند تا از آن پلى براى تحقق رویاى دیرینه صهیونیسم یعنى تشکیل "اسرائیل بزرگ " از نیل تا فرات بسازند. این گونه بود که درست نزدیک به یک سال بعد از این قطعنامه، فلسطین بطور کامل به اشغال صهیونیستها در آمد و فاجعه آوارگى و بىخانمانى ملتى در تاریخ نوین که شعار دمکراسى و آزادیخواهى را سر مىدهد، شکل گرفت که مجامع جهانى، سازمان ملل، کشورهاى اروپایى و غربى در این جنایت شریک صهیونیستها بودند. در این میان، سهلانگاری کشورهاى عربى و اسلامى بر کسى پوشیده نیست و همه واقفند که اگر سستى و ضعف و چند دستگى کشورهاى عربى نبود، ما اکنون شاهد دردناکترین واقعه تاریخ یعنى مسئله فلسطین نبودیم و آوارگى این ملت مظلوم را نظارهگر نبودیم. تهدیدات فراروى رژیم صهیونیستى از آنجا که مقوله امنیت با هستى و بقاى رژیم اشغالگر اسراییل مترادف است لذا تمام امکانات داخلى و خارجىاسراییل براى حفظ امنیت ملى بسیج شده و روند امنیت ملى و عوامل ذاتى آن پیوسته در حال تغییر، تحول و ارتقا یافتن است. 3 تهدید امنیتى اسراییل را مىتوان در عنوانهاى زیر مورد بررسى قرار داد: تهدیدات ناشى از عدم مشروعیت بعد از گذشت 62 سال اسراییل به دلیل ماهیت اشغالگر خود همچنان از سوى اغلب کشورهاى منطقه خاورمیانه مورد تحریم و عدم شناسایى مىباشد و به همین دلیل یافتن همپیمانان وفادار در منطقه در راس سیاست خارجى این رژیم قرار دارد. تهدیدات ناشى از موقعیت ژئوپلتیک امنیت ملى رژیم غاصب اسراییل تحت تاثیر منفى عامل جغرافیاى سیاسى قرار گرفته است. فقدان عمق استراتژیک قابل قبول براى اسراییل به عنوان یک آسیبپذیرى استراتژیک مطرح است. قلمرو محدود اراضى اشغالى و انزواى جغرافیایى از دیگر مسایل ژئوپلیتیکى است که اسراییل همواره با آن مواجه بوده و استراتژىهاى انتقال جنگ به خارج از اراضى اشغالى و رفتارهاى هجومى اسراییل پس از 62 سال به هیچ روى از بار تهدیدات مذکور نکاسته است. رژیم صهیونیستى در حالى به استقبال شصت و دومین سالگرد اشغال فلسطین مىرود که سیاستهاى غاصبانه این رژیم در تصرف خاک همسایگانش همچنان ادامه داشته و موجب همجوارى مداوم این رژیم با بحران شده است. تهدیدات ناشى ازمسایل جمعیتى تمرکز جمعیتى در چند شهر خاص و کمى جمعیت نسبت به دشمنان منطقهاى عامل دیگرى در تزلزل امنیت ملى اسراییل به شمار مىرود. نزدیک به 80 درصد ساختار اقتصادى و جمعیتى اسراییل در سه شهر بیتالمقدس، حیفا و تل آویو قرار گرفته است که با توجه به حساسیت تلفات انسانى براى این رژیم در صورت تهاجم ضربه شدیدى به موجودیت اسراییل وارد خواهد آمد. اما مشکل بزرگترى که در این حوزه، امنیت ملى اسراییل را تهدید مىکند بافت ناهمگون همین جمعیت اندک است. صهیونیسم بینالملل که با شعار سرزمینى بدون ملت براى ملتى بدون سرزمین، فلسطین را اشغال کرد، با توسل به ادعاهاى تاریخى و داعیه تلفات انسانى یهود در جریان جنگ جهانى دوم به توجیه مهاجرت یهودیان به فلسطین و اشغال آن پرداخت. و امروزه با گذشت 62 سال از اشغال فلسطین مسایل و پیامدهاى ناشى از بافت ناهمگون فکرى اجتماعى و اقتصادى اسراییل که برخاسته از ماهیت مهاجرنشین جمعیت یهودى است خود به عامل تهدیدآمیز جدیدى تبدیل شده که راهبردهاى کابینههاى پیشین براى مواجهه با آن تاکنون بىنتیجه بوده است. اهداف سفر لاریجانى به ترکیه "على لاریجانى " رئیس مجلس شوراى اسلامى، روز یکشنبه 19 اردیبهشت ماه، براى انجام سفرى سه روزه، تهران را به مقصد آنکارا ترک کرد. این سفر به منظور شرکت در نشست اضطرارى کمیته اجرایى اتحادیه مجالس کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى در ارتباط با آثار خطر احداث شهرکهاى جدید توسط رژیم صهیونیستى در قدس، صورت گرفت. در این نشست علاوه بر رئیس مجلس شوراى اسلامى و رئیس مجلس ترکیه، روساى مجالس کشورهاى اندونزى، سوریه، اوگاندا، عربستان، ترکیه، کامرون و بورکینافاسو نیز حضور داشتند. لاریجانى در این سفر علاوه بر حضور در نشست اضطرارى کمیته اجرایى اتحادیه مجالس کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى، با مقامات بلندپایه ترکیه و همچنین تعدادى از اعضاى مجالس کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى دیدار و گفتگو کرد. على لاریجانى رئیس مجلس شوراى اسلامى پیش از ترک تهران در جمع خبرنگاران با اشاره به اهداف خود از این سفر گفت: همانطور که قبلا در رسانهها اعلام شد، کمیته اجرایى در مواقع حساس جلسههاى فوقالعاده برگزار مىکند و با توجه به وضعیت دردآور فلسطین اشغالى و یهودىسازى و قصد رژیم صهیونیستى - خالى کردن منطقه از سکنه فلسطینى و از بین بردن ابنیه تاریخى در این منطقه - برگزارى این نشست ضرورت دارد. وى اضافه کرد: رژیم صهیونیستى در حال ساختن بناهایى در این منطقه و نمادهایى از تفکر صهیونیستى است و نیز قصد دارد دهها هزار نفر از مسلمانان را بهزور از کرانه باخترى کوچ دهد که این ظلم بسیار عجیبى است که در قرن 21 انجام مىشود و شاید در قرون وسطى هم کمتر نظیر آن را داشته باشیم. لاریجانى با بیان اینکه متاسفانه غربىها در این مسیر یا سکوت کرده و یا از این رژیم حمایت کردهاند، افزود: رژیم صهیونیستى مانند کودکى است که در آغوش برخى کشورهاى غربى است و آنان را تحریک مىکند و این مسأله نشان مىدهد که آنها یا پشت صحنه با این رژیم هستند و یا سکوت کردهاند. وى اضافه کرد: در این نشست نداى مظلومیت مردم فلسطین را پیگیرى خواهیم کرد و راهکارها و طرحهایى را براى جلوگیرى از این جنایات بررسى خواهیم کرد. رئیس مجلس شوراى اسلامى با اشاره به جلسه قبلى این اعضا گفت: راهکارهایى براى کمکرسانى به مردم مظلوم فلسطین و دفاع از مظلومیت آنان و نیز محکوم کردن اقدامات رژیم صهیونیستى از جمله اقداماتى است که انجام خواهد گرفت و با استفاده از ابزارهاى بینالمللى مانند یونسکو مىتوان از بین بردن ابنیه قدیمى مسلمانان را متوقف کرد. رئیس مجلس شوراى اسلامى ایران با اشاره به این که در اجلاس قبلى تشکیل کمیتهاى براى کمک به مسائل مردم فلسطین، نحوه کمک به آنها، حمایت از آنها و استفاده از نهادهاى بینالمللى براى حمایت از ابنیه اسلامى تشکیل شد، افزود: این موضوع در اجلاس مورد پیگیرى قرار خواهد گرفت. پایان عمر مترسک به اعتقاد تحلیلگران امور سیاسى، پیروزى انقلاب اسلامى ایران را باید سرآغاز افول دولت جعلى اسرائیل و آشفته شدن رویاهاى اسرائیل بزرگ دانست، چرا که این انقلاب ضمن در هم پیچیدن طومار طرحها و مذاکرات سازشکارانه، استراتژى جدیدى در نحوه مبارزه مردم فلسطین و جهان اسلام با سلطهگران جهانى ارائه کرد و آن سلاح شهادتطلبى است که شارون از آن به عنوان "توازن وحشت " یا "وحشت اسلامى " نام برده و گفته است که این سلاح مخوف، محصول ایدئولوژى دستگاه حاکم ایران است که درصحنه فلسطین ظهور یافته و ما را در چگونگى جذب این نیروها و اجراى عملیاتهاى آن، سردرگم و پریشان ساخته است. " و در تأیید سخنان شارون، "افرایم سینه " از اعضاى برجسته حزب لیکود، در کتابى تحت عنوان "آینده اسرائیل " مىگوید: "بزرگترین چالش دولت اسرائیل، حکومت اسلامى ایران است. تهدیدات غیرقابل تصور جمهورى اسلامى ایران، حیات دولت یهود را به مخاطره افکنده و نفوذ ایدئولوژیک این حکومت در جنبشهاى افراطى منطقه، همراه با توانمندىهاى دفاعى جمهورى اسلامى ایران، دولت اسرائیل را که از کمبود جمعیت و فقدان عمق استراتژیک رنج مىبرد، با چالشهاى جدى و ساختارشکن مواجه ساخته است. " امروز وراى امپریالیسم رسانهاى که مىکوشد از جامعه اسرائیل یک کل غیرقابل گسست و از رژیم صهیونیستى یک قدرت همیشه برتر و تصویرى واضح و فراموش نشدنى ارائه دهد، واقعیت آن است حیات رژیمى که همزاد "نژادپرستى "، "تروریسم دولتى "، "نسل کشى "، "ساخت و بکارگیرى سلاحهاى مرگبار و کشتار جمعى "، "نقض حقوق بشر "، "کشتار غیرنظامیان " و "اشغالگرى " است، سخت به خطر افتاده و شمارش معکوس براى فروپاشى و اضمحلال این مترسک دروغین آغاز شده است. "انهم یرونه بعیدا و انا نراه قریبا ".
گزارش
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 13528
دفعات دیده شده: ۱۲۸۱ | آخرین مشاهده: ۴ روز پیش