-
دولت بوش از درون پاشیده است
شنبه ۵ اسفند ۱۳۸۵ ساعت ۷:۰۵
توماس ال فریدمن, از تحلیلگران روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز با اشاره به آن چه که کاخ سفید در تقابل با ایران، کرهشمالی و عراق در پیش گرفته، از دولت بوش به عنوان یکی از دولتهایی در تاریخ آمریکا یاد میکند که به شدت از درون پاشیده است. وی روز جمعه نوشت: تماشای تقلای دولت بوش با ایران، کرهشمالی و عراق من را به یاد مسایلی میاندازد که در دولت ریگان رایج بود، این که راستگراها هرگز نمیدانند که راستهای افراطی چه میکنند. "در حقیقت اگر تاریخچه دا
توماس ال فریدمن, از تحلیلگران روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز با اشاره به آن چه که کاخ سفید در تقابل با ایران، کرهشمالی و عراق در پیش گرفته، از دولت بوش به عنوان یکی از دولتهایی در تاریخ آمریکا یاد میکند که به شدت از درون پاشیده است. وی روز جمعه نوشت: تماشای تقلای دولت بوش با ایران، کرهشمالی و عراق من را به یاد مسایلی میاندازد که در دولت ریگان رایج بود، این که راستگراها هرگز نمیدانند که راستهای افراطی چه میکنند. "در حقیقت اگر تاریخچه داخلی دولت بوش بخواهد نوشته شود ما در مییابیم که بر خلاف وجهه مدیریتی دقیق درباره مبانی اجرایی بر اساس اصول محافظهکاری، باید این دولت را یکی از پاشیدهترین دولتهای تاریخ آمریکا از درون نامید". به نوشته فریدمن، تنها نکتهای که همه دوستان بوش بر آن متفقالقول هستند این است که آنها هرگز کاری را که بیل کلینتون، رئیس جمهوری آمریکا کرد، انجام نخواهند داد اما محاکمه "اسکوتر لیبی" و شهادت وی درباره نزاع میان "دیک چنی"معاون رئیس جمهوری و دیگر مقامات آمریکایی حاضر در کاخ سفید و سازمان سیا و مخالفتها با رویکرد وزارت امور خارجه دلیل محکم برای برطرف شدن تردیدها درباره از هم پاشیدگی دولت بوش است. این تحلیلگر آمریکایی افزوده است: زمانی که حتی "جان بولتون" سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل نیز از توافق میان واشنگتن و کرهشمالی به عنوان معما یاد میکند این امر نشانه بارز از اختلاف بزرگ درونی است که همه تیم بوش با آن درباره چگونگی برخورد با برخی دولتها مواجه هستند، بهعبارتی آنها درباره تغییر نظامها و یا تغییر رفتار نظامها اختلاف دارند. فریدمن به نقل از "رابرت لیتواک" عضو مرکز ویلسون نوشته است :دولت بوش در قبال ایران و کرهشمالی سیاست روشنی نداشته است. لیتواک که به تازگی کتابی با عنوان "تغییر نظام: راهبرد آمریکا از زاویه منشور ۱۱سپتامبر" منتشر کرده، میافزاید: شعار دولت بوش این است که همه گزینهها روی میز است اما نکته ناخوشایند این است که مقاصد بسیار متعددی نیز مطرح است از آنجایی که دولت بوش از مدتها پیش درباره ایران و کرهشمالی درباره تغییر نظام و یا تغییر رفتار این نظامها اختلاف داشته، نتوانسته به هیچ یک از اهداف خود نایل آید. همه این مسایل به این سمت پیش رفت که ایران و کرهشمالی با برنامه هستهای خود از اطمینان بوش خارج شدهاند. تحلیلگر نیویورک تایمز در ادامه تصریح دارد: بوش هماکنون به این امر پی برده و تلاش دارد چارهای بیابد یکی از انتقادهایی که به کلینتون وارد بود این بود که وی بیش از هر رئیس جمهوری دیگر در آمریکا سیاستهایش را تکرار کرد اما بوش نیز برای این در اذهان خواهد ماند که بیش از هر رئیس جمهور دیگری در آمریکا سیاست خارجی خود را از نو تکرار کرد. به عقیده فریدمن ، بوش در مورد کرهشمالی در نهایت تصمیم گرفت که تنها بر تغییر رفتار کرهایها تمرکز داشته باشد و برای همین به توافق حساسی با کیم جونگ ایل تن داد تا پیونگ یانگ از فهرست کشورهای ترویستی خارج شده و روابط عادی با این کشور برقرار شود به این شرط که آقای کیم نیز دست از سلاح هستهایش بردارد. این تحلیلگر آمریکایی افزوده است:اما این توافق میشد چند سال پیش حاصل شود زمانی که کرهشمالی تنها دو بمب هستهای داشت و دولت بوش تکلیف خود را در قبال تغییر نظام و یا تغییر رفتار این رژیم زودتر اتخاذ نکرد زمانی که دولت بوش در گیر و دار این تصمیم بود، کیم جونگ ایل توانست زرادخانه هستهای خود را تقویت و ۶بمب بر شمار بمبهای خود بیفزاید. وی درادامه این سوال را مطرح کرده که چرا پس از گذشت یک سال از اظهارات بوش مبنی بر این که آمریکا به نفت معتاد شده، هنوز فکری برای رهایی از این اعتیاد نشده است؟" نویسنده در پاسخ مینویسد: دلیل این امر آن است که بنیادگراهای بازار در کاخ سفید توسط دیک چنی هدایت میشوند فردی که به شدت مخالف هرگونه تلاش دولت برای تولید تاکسیهای کربنسوز و کسب مالیات لازم برای جایگزین کردن منابع انرژی است. وی مانع عملگراهای اقتصادی میشود که تمایل به این کار دارند و آقای بوش در این کار دخالت نمیکند. فریدمن به وضعیت کنونی عراق اشاره و افزوده است: اگر دونالد رامسفلد، وزیر دفاع پیشین آمریکا و دیک چنی اینقدر وقت خود را صرف توطئهچینی و نقشه کشیدن برای سرنگونی صدام کردند صرف اداره ان میکردند الان عراق به سوئیس بدل شده بود. بوش در اقدامی تکراری دیگر تعداد نیروهایش را در عراق افزایش میدهد و رئیس جمهوری آمریکا در سال ۲۰۰۷همان کاری را میکند که در ۲۰۰۳انجام داد و در طول این مدت هزینه هنگفتی به بار آورد. وی نوشته است: حال چگونه باید از تکرار این اشتباه در ایران جلوگیری کرد؟ بگذارید یک توافق واقعی مطرح شود،باید در ازای توقف برنامههای هستهای ایران رابطه کامل دیپلماتیک، ارایه تضمینهای امنیتی و ارایه ویزا به هزاران دانشجوی ایران پیشنهاد شود و اگر این کار را نکرد آنگاه باید به فکر تشدید تحریم و انزوای تهران بود. این تحلیلگر آمریکایی افزوده است: چنین پیشنهادی دستکم اثراتی دارد و آمریکا را بیشتر با متحدانش علیه تهران متحد میکند .
گزارش
نام منبع: Anti War
شماره مطلب: 9113
دفعات دیده شده: ۲۰۸۴ | آخرین مشاهده: ۶ روز پیش