Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • متن‌ کامل‌ سخنان‌ لاریجانی‌ در همایش‌ بین‌ المللی‌ جهان‌ عرب‌ ‌2006‌ متن‌ کامل‌ سخنان‌ لاریجانی‌ در همایش‌ بین‌ المللی‌ جهان‌ عرب‌ ‌2006‌
    جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۱۴:۴۸

    جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ استراتژی‌ همگرائی‌ منطقه‌ ای‌ را به‌ عنوان‌ پایه‌ ثبات‌ بادوام‌ دنبال‌ میکند ودر همه‌ شرایط در کنار دولتها و ملتهای‌ مسلمان‌ منطقه‌ خواهد بود‌ علی‌ لاریجانی‌ دبیر شورایعالی‌ امنیت‌ ملی‌ در سخنان‌ مهمی‌ که‌ در همایش‌ بین‌ المللی‌ جهان‌ عرب‌ ‌2006‌ در کشور امارات‌ متحده‌ عربی‌ ایراد کرد با اعلام‌ این‌ مطلب‌ به‌ تحلیل‌ جامعی‌ از شرایط جدید منطقه‌ ای‌ و استراتژی‌ امریکا و همچنین‌ مسائل‌ هسته‌ ای‌ ایران‌ پرداخت‌‌ . متن‌ کامل‌

    جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ استراتژی‌ همگرائی‌ منطقه‌ ای‌ را به‌ عنوان‌ پایه‌ ثبات‌ بادوام‌ دنبال‌ میکند ودر همه‌ شرایط در کنار دولتها و ملتهای‌ مسلمان‌ منطقه‌ خواهد بود‌ علی‌ لاریجانی‌ دبیر شورایعالی‌ امنیت‌ ملی‌ در سخنان‌ مهمی‌ که‌ در همایش‌ بین‌ المللی‌ جهان‌ عرب‌ ‌2006‌ در کشور امارات‌ متحده‌ عربی‌ ایراد کرد با اعلام‌ این‌ مطلب‌ به‌ تحلیل‌ جامعی‌ از شرایط جدید منطقه‌ ای‌ و استراتژی‌ امریکا و همچنین‌ مسائل‌ هسته‌ ای‌ ایران‌ پرداخت‌‌ . متن‌ کامل‌ سخنرانی‌ دبیر شورایعالی‌ امنیت‌ ملی‌ دراین‌ همایش‌ بین‌ المللی‌ به این‌ شرح‌ است:‌ ‌ بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌ از توفیقی‌ که‌ دست‌ داد تا در این‌ کنفرانس‌ شرکت‌ نمایم‌ ‌ خوشوقتم‌ و از مسئولین‌ دولت‌ امارات‌ متحده‌ عربی‌ که‌ به‌ تشکیل‌ چنین‌ کنفرانسی‌ اهتمام‌ ورزیدند،‌ تشکر می‌ کنم‌ ‌. جناب‌ اقای‌ رئیس‌ ،‌ حضار محترم‌ ، انقدرحوادث‌ ماهها و سالهای‌ اخیر سریع محقق‌ می‌ شود که‌ در فرصت‌ تحلیل‌ یک‌ واقعه‌ ، حادثه‌ یا حوادث‌ دیگر، شرایط را دگرگون‌ می‌ کنندخ‌ طبعا در این‌ زمان‌ کوتاه‌ نمی‌ توان‌ به‌ تحلیل‌ جامع این‌ روند پرداخت‌ ‌. از طرفی‌ از انجا که‌ این‌ وقایع معلول‌ استراتژی‌ خاصی‌ بوده‌ است‌ با کالبدشکافی‌ یک‌ واقعه‌ به‌ عنوان‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ می‌ توان‌ به‌ تحلیل‌ زنجیره‌ حوادث‌ نیز دست‌ یافت‌ ، لذا ابتدا نگاهی‌ گذرا به‌ اخرین‌ واقعه‌ درمنطقه‌ می‌ اندازیم‌ ‌. ماجرای‌ جنگ‌ اسرائیل‌ برعلیه‌ لبنان‌ جنگ‌ در لبنان‌ در چه‌ شرایطی‌ رخ‌ داد ‌: ‌1‌- امریکا درعراق‌ دچار مشکل‌ جدی‌ شده‌ بود و نتوانست‌ اوضاع‌ عراق‌ را انطورکه‌ می‌ خواست‌ تغییر دهد و نتوانست‌ از رفتار خود در عراق‌ در سطح‌ بین‌ المللی‌ دفاع‌ کند‌. ‌2‌- در فلسطین‌ ، امریکا تصور می‌ کرد در نبود عرفات‌ می‌ تواند شکل‌ و محتوای‌ مدنظر خود را در متن‌ جریان‌ فلسطین‌ ساری‌ و جاری‌ نماید‌. اما انتخابات‌ و پیروزی‌ حماس‌ شرایط را عوض‌ کرد‌. ‌3‌- پس‌ از صدور قطعنامه‌ ‌1559‌ ،‌ امریکا خلع سلاح‌ مقاومت‌ حزب‌ الله‌ در لبنان‌ را دنبال‌ کرد تا مقاومت‌ در برابر خود و اسرائیل‌ را از بین‌ ببرد و موفق‌ نشد‌. ‌4‌- پس‌ از قطعنامه‌ ‌1559‌ و خروج‌ سوریه‌ از لبنان‌ خ‌ سناریو امریکا در مورد تغییرات‌ در سوریه‌ محقق‌ نشد‌. ‌5‌- فشارهای‌ امریکا برای‌ جلوگیری‌ از فعالیت‌ صلح‌ امیز هسته‌ ای‌ ،‌ نتیجه‌ ای‌ نداشت‌ در چنین‌ شرایطی‌ فضای‌ جنگ‌ اسرائیل‌ برعلیه‌ لبنان‌ طراحی‌ گردید چرا ‌ امریکا نیاز به‌ حرکتی‌ جهت‌ خروج‌ از بن‌ بست‌ داشت‌ خ‌ معادله‌ ای‌ که‌ شرایط را تغییر دهد ، در واقع گزینه‌ امریکا معادله‌ ای‌ بود که‌ از تغییر در لبنان‌ اغاز می‌ شد تا انرا به‌ کل‌ منطقه‌ تعمیم‌ دهد‌. لذا نبرد در لبنان‌ ،‌ نبردی‌ برای‌ ترسیم‌ خاورمیانه‌ مورد نظرامریکا بود ‌. هدف‌ از این‌ جنگ‌ تغییر معادله‌ بحرانهای‌ به‌ بن‌ بست‌ رسیده‌ منطقه‌ بود‌. تحلیل‌ حوادث‌ سالهای‌ اخیر شبیه‌ به‌ ماجراجویی‌ اخیر در لبنان‌ است‌ که‌ من‌ به‌ دلیل‌ ضیق‌ وقت‌ بدان‌ نمی‌ پردازم‌ ‌. ‌اما یک‌ امر در پس‌ پرده‌ همه‌ این‌ ماجراها روشن‌ می‌ گردد و ان‌ بن‌ بست‌ استراتژیک‌ امریکا در منطقه‌ است‌ ‌. در حالت‌ بن‌ بست‌ استراتژیک‌ ، صرفا با تغییر استراتژی‌ می‌ توان‌ شرایط را متعادل‌ نمود، اما اشکال‌ کار در این‌ است‌ که‌ هنوز نشانه‌ ای‌ از چنین‌ فهمی‌ دیده‌ نمی‌ شود‌ در واقع در هر مرحله‌ ای‌ عاملی‌ را وارد صحنه‌ می‌ کنند تا شاید این‌ بن‌ بست‌ شکسته‌ شود، اما چون‌ استراتژی، تغییر نکرده‌ این‌ فرایند بن‌ بست‌ استراتژیکخسخت‌ تروپیچیده‌ تر می‌ شود‌. خانمها ،‌ اقایان‌ سوال‌ این‌ است‌ که‌ با این‌ پدیده‌ چگونه‌ باید مواجه‌ شد ‌ طبعا پاسخ‌ یکسانی‌ ندارد ، اما برای‌ نزدیک‌ شدن‌ به‌ پاسخ‌ دقیقتر باید ابتدا نگاهی‌ گذرا به‌ ریشه‌ های‌ تاریخی‌ و فکری‌ شرایط این‌ بن‌ بست‌ بیندازیم‌ ‌. با خروج‌ انگلیس‌ از منطقه‌ خلیج‌ فارس‌ در ‌1971‌ و واگذاری‌ ان‌ به‌ دولت‌ امریکا ،‌ امریکا شاه‌ را به‌ عنوان‌ ژاندارم‌ منطقه‌ تعیین‌ کرد‌ امریکا با مجهز کردن‌ شاه‌ به‌ سلاحهای‌ پیشرفته‌ ‌ تلاش‌ نمود با هزینه‌ ملت‌ ایران‌ ‌ هژمونی‌ خود را حفظ کند‌.انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ ‌ ژاندارم‌ منطقه‌ را که‌ حامی‌ اسرائیل‌ بود ‌ از صحنه‌ خارج‌ کرد و موجب‌ رفع نگرانی‌ کشورهای‌ منطقه‌ از رفتار برتری‌ جویانه‌ شاه‌ که‌ از جانب‌ امریکا حمایت‌ می‌ شد ،‌ گردید‌.امریکا به‌ سرعت‌ صدام‌ حسین‌ را به‌ جای‌ شاه‌ بکار گرفت‌ ،‌ حاصل‌ این‌ سیاست‌ امریکا وقوع‌ دو جنگ‌ بود که‌ هزاران‌ نفر از مردم‌ منطقه‌ را نابود کرد و ثمره‌ ‌80‌ سال‌ فروش‌ نفت‌ را که‌ حدود ‌200‌ میلیارد دلار ذخیره‌ ارزی‌ ایران‌،‌ عراق‌ ، کویت‌ ، عربستان‌ و سایر کشورهای‌ منطقه‌ بود به‌ عنوان‌ خرید تسلیحات‌ و تجهیزات‌ نظامی‌ و هزینه‌ جنگ‌ ،‌ مجددا به‌ غرب‌ بازگرداند‌. قطعا برای‌ طراحی‌ چنین‌ جنگهایی‌ لازم‌ بود دشمن‌ فرضی‌ ایجادکنند و اضطراب‌ غیرواقعی‌ در منطقه‌ تدارک‌ نمایند و متاسفانه‌ بعضی‌ از کشورهای‌ منطقه‌ در این‌ بازی‌ شطرنج‌ قرارگرفتند و از بدو پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ بنای‌ بدخلقی‌ با ایران‌ گذاشتند درحالیکه‌ انقلاب‌ اسلامی‌ دیکتاتوری‌ شاه‌ راسرنگون‌ کرد که‌ او هم‌ بعنوان‌ ژاندارم‌ منطقه‌ با اعراب‌ ستیز می‌ کرد و هم‌ مدافع اسرائیل‌ بود و انقلاب‌ اسلامی‌ معادله‌ را ‌180‌ درجه‌ تغییر داد ‌. ایران‌ پس‌ از انقلاب‌ در خط مقدم‌ مبارزه‌ با اسرائیل‌ قرارگرفت‌ و استراتژی‌ همگرایی‌ با دول‌ اسلامی‌ منطقه‌ را پیگیری‌ نمود و جبهه‌ اعراب‌ و فلسطین‌ تقویت‌ شد‌.اما طراحی‌ طوری‌ انجام‌ شد که‌ متاسفانه‌ برخی‌ از کشورها ایران‌ جدید را به‌ مثابه‌ تهدید مهم‌ منطقه‌ معرفی‌ کردند و اسرائیل‌ را فراموش‌ نمودند ‌این‌ قبیل‌ کشورها پشت‌ سر صدام‌ قرار گرفتند. در واقع چشم‌ خود را به‌ روی‌ واقعیت‌ بستند‌. درجنگ‌ دوم‌ صدام‌ درمنطقه‌ هوشیاری‌اولیه‌ ظاهر شد اما با اشتباه‌ دوم‌ یعنی‌ دعوت‌ از بیگانگان‌ به‌ منطقه‌ ‌ شرایط را پیچیده‌ تر کردند‌. حالا نیروهای‌ کشورهای‌ بزرگ‌ در منطقه‌ ‌ هوسناک‌ برای‌ دست‌ اندازی‌ بیشتر شده‌ اند‌.این‌ زمان‌ مصادف‌ تغییرات‌ مهم‌ دیگر در سطح‌ بین‌ المللی‌ استخ‌ فروپاشی‌ شوروی‌ سابق‌ و حادثه‌ ‌11‌ سپتامبر و تئوری‌ بافی‌ فوکویاما و بحث‌ پایان‌ تاریخ‌ فضایی‌ ایجاد نمود که‌ رئیس‌ جمهور امریکا واقعا باور کرد که‌ او و ارزشهای‌ امریکایی‌ ‌ الگوی‌ برتر جهان‌ هستند. ایشان‌ بارها گفته‌ بودند‌ امریکا تنها الگوی‌ زنده‌ برای‌ سعادت‌ و پیروزی‌ انسانهاست‌ و باید به‌ جهانیان‌ بگوییم‌ که‌ امریکا این‌ است‌ و باید از ما الگو بگیرید و مثل‌ ما باشید ‌. حتی به‌ این‌ باور خام‌ ، شکل‌ ایدئولوژیک‌ هم‌ دادند‌.یک‌ مقام‌ امریکایی‌ گفته‌ بود اکنون‌ فرصت‌ بزرگی‌ پیش‌ روی‌ امریکاست‌ زیرا هیچ‌ ایدئولوژی‌ دیگری‌ وجود ندارد که‌ واقعا بتواند درمقابل‌ ایدئولوژی‌ ما بایستد ‌.این‌ افکار ، پایه‌ استراتژی‌ یکجانبه‌ گرایی‌ و اقدام‌ پیش‌ دستانه‌ را فراهم‌ نمود که‌ بخودی‌ خود فاجعه‌ ای‌، هم‌ از نظر تئوریک‌ و هم‌ از نظر عملی‌ برای‌ بشریت‌ محسوب‌ می‌ شود و یک‌ حرکت‌ ارتجاعی‌ برای‌ ارزشهای‌ انسانی‌ بوده‌ است‌‌.امریکا به‌ خود جرات‌ داد تا نه‌ تنها حرکت‌ میلیتاریستی‌ یکجانبه‌ گرایی‌ را محقق‌ سازد ،‌ بلکه‌ سایر امور را نیز در حول‌ و حوش‌ این‌ محور ساماندهی‌ کند ‌.یعنی‌ توسعه‌ تجاری‌ ، دیگر در قالب‌ جهانی‌ شدن‌ محقق‌ نمی‌ شود ،‌ باید نسبت‌ به‌ شاخص‌ یکجانبه‌ گرایی‌ کشورها خود را تعریف‌ کنند . بطوریکه‌ یکی‌ از مسئولین‌ امریکا بعد از ‌11‌ سپتامبر با صراحت‌ اعلام‌ نمود بین‌ توسعه‌ تجارت‌ و مبارزه‌ با تروریسم‌ ارتباط برقرار کردیم‌‌.نه‌ تنها توسعه‌ تجارت‌ بلکه‌ سازمانهای‌ بین‌ المللی‌ هم‌ در جهت‌ یکجانبه‌ گرایی‌ حکم‌ ابزار پیدا کردند ‌. دیگر این‌ سازمانها نمی‌ توانند مستقل‌ عمل‌ کنند ‌. ریچارد هاوس‌ اعلام‌ کرده‌ بود ‌: هدف‌ اصلی‌ سیاست‌ خارجی‌ امریکا این‌ است‌ که‌ کشورها و سازمانهای‌ بین‌ المللی‌ را وادارد تا با کمک‌ هم‌ خ‌ جهان‌ را به‌ مسیری‌ متناسب‌ با منافع و ارزشهای‌ ایالات‌ متحده‌ سوق‌ دهند ‌.در واقع سازمانهای‌ بین‌ المللی‌ جایگاه‌ قصور و تقصیرهای‌ سازمان‌ یافته‌ پیدا کردند.‌ برخی‌ معتقدند خط مشی‌ بوش‌ در محورقراردادن‌ ارزشهای‌ امریکایی‌ برای‌ همه‌ تعهدات‌ بین‌ المللی‌ ادامه‌ همان‌ خط مشی‌ ویلسون‌ است‌ که‌ معتقد بود‌: ترویج‌ و گسترش‌ ارزشهای‌ امریکایی‌ وظیفه‌ معنوی‌ مقامات‌ دولتی‌ امریکاست‌ ‌.البته‌ با یک‌ تغییر خیلی‌ خیلی‌ مختصر که‌ برای‌ گسترش‌ این‌ ارزشها خ‌ حالا نیروی‌ نظامی‌ بکار گرفته‌ می‌ شود. دوستان‌ عزیز این‌ یک‌ سو‌ تفاهم‌ استراتژیک‌ است‌ در فهم‌ مبانی‌ فرهنگ‌ ملل‌ و نحوه‌ تغییر ان‌ خ‌ که‌ تصور شده‌ است‌ ارزشهای‌ ملل‌ را می‌ توان‌ در زمان‌ بندی‌ طراحی‌ شده‌ با فشار نظامی‌ گری‌ و تبلیغات‌ و فشار نهادهای‌ بین‌ المللی‌ و بکارگیری‌ ابزار توسعه‌ تجارت‌ تغییر داد‌چنین‌ ایدئولوژی‌ صلب‌ امریکایی‌ ‌ عکس‌ العملهای‌ تند و رادیکال‌ را بوجود اورد‌. که‌ یک‌ نمونه‌ ان‌ را در ‌11‌ سپتامبر ملاحظه‌ نمودید‌خطای‌ محاسباتی‌ این‌ تصور ذهنی‌ بسیط این‌ است‌ که‌ مجددا تئوری‌ پردازی‌ نمود که‌ خشم‌ و نفرت‌ و سرخوردگی‌ درخاورمیانه‌ صرفا معلول‌ گسترش‌ فقر و پائین‌ بودن‌ سطح‌ اموزش‌ و سو‌ مدیریت‌ دولتی‌ است‌ و با مدیریت‌ جدید درخاورمیانه‌ با بزک‌ دمکراسی‌ مسئله‌ حل‌ می‌ شود و تئوری‌ خاورمیانه‌ جدید را ارائه‌ کردند و حال‌ انکه‌ پارادوکس‌ پنهان‌ در تئوری‌ انها در مورد خاورمیانه‌ نهفته‌ است‌ .‌ اقای‌ بوش‌ رسالت‌ و ماموریت‌ خود را اینگونه‌ توضیح‌ می‌ دهد ‌:گسترش‌ نظام‌ دمکراسی‌ درجهان‌ درجهت‌ تحقق‌ اهداف‌ و تامین‌ منافع امریکا . پارادوکس‌ پنهان‌ این‌ است‌ که‌ گسترش‌ نظام‌ دمکراسی‌ با تامین‌ منافع امریکا یکی‌ نیست‌ و در بیشترین‌ موارد تباین‌ دارد‌. که‌ نمونه‌ ان‌ را در پیروزی‌ حماس‌ درانتخابات‌ و رفتار امریکا ملاحظه‌ کردید‌. نادیده‌ انگاری‌ این‌ پارادکس‌ پنهان‌ موج‌ مبارزه‌ با بیعدالتی‌ را درجهان‌ اسلام‌ ایجاد نموده‌ است‌ به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ که‌ کسی‌ مبارزه‌ با تروریسم‌ امریکا را باور نمی‌ کند ، چرا که‌ با تئوری‌ اقدام‌ پیش‌ دستانه‌ عملا امریکا بزرگترین‌ بنگاه‌ تروریستی‌ را درجهان‌ شکل‌ داده‌ است‌ و عملا تروریستها سخن‌ ان‌ راهزن‌ به‌ اسکندرمقدونی‌ را تکرار می‌ کنند‌. که‌ چطور من‌ یک‌ کشتی‌ می‌ دزدم، راهزن‌ نامیده‌ می‌ شوم‌ اما تو که‌ جهان‌ را می‌ دزدیخامپراطورخوانده‌ میشوی‌‌.رفتار خشونت‌ بار و ماجراجویانه‌ نظامی‌ امریکا با عنوان‌ مبارزه‌ با تروریسم‌ براین‌ اصل‌ استوار است‌ که‌ اگر میان‌ دیوانگان‌ به‌ سر می‌ بری‌ ،‌ پس‌ خودت‌ هم‌ باید حتما دیوانه‌ باشی‌ در حالیکه‌ مسئله‌ تروریسم‌ موضوعی‌ چند ضلعی‌ است‌ خ‌ بعد روانشناختی‌ ، بعد سیاسی‌ ، بعد اقتصادی‌ ،‌ بعد فرهنگی‌ دارد و باید بر داده‌ های‌ عینی‌ متکی‌ باشد نه‌ بر اوهام‌ و تخیلات‌ ‌. اولین‌ رکن‌ در مبارزه‌ با تروریسم‌ ،‌ رفتار عادلانه‌ است‌ ‌. ناشی‌ گری‌ بیشتر انست‌ که‌ تصور کرده‌ اند با بکارگیری‌ این‌ اصطلاح‌ در مواردی‌ که‌ مردم‌ از عزت‌ و شرف‌ خود دفاع‌ می‌ کنند می‌ توانند براحتی‌ از ان‌ عبور کنند و صورت‌ مسئله‌ را پاک‌ نمایند و این‌ امر نظیر رفتار امریکا و غرب‌ نسبت‌ به‌ حماس‌ و مبارزان‌ فلسطینی‌ و حزب‌ الله‌ در لبنان‌ است‌ وکیست‌ که‌ نداند انان‌ ،‌ مردان‌ و زنان‌ غیوری‌ هستند که‌ از سرزمین‌ و کشور خود دفاع‌ می‌ کنند و هرگز متهم‌ به‌ این‌ القاب‌ نمی‌ شوند‌.معیارهای‌ چند دولت‌ غربی‌ برای‌ ما مردم‌ منطقه‌ اهمیتی‌ ندارد انچه‌ از نظر اسلام‌ و مسلمانان‌ به‌ عنوان‌ تروریسم‌ محکوم‌ است ، بکارگیری‌ خشونت‌ و زورعلیه‌ مردم‌ مظلومی‌ است‌ که‌ هیچ‌ قدرت‌ دفاعی‌ ندارند‌. در این‌ جا مسلمان‌ و غیرمسلمان‌ فرق‌ نمی‌ کند‌اسلام‌ طرفدار مظلومین‌ است‌ خواه‌ مسلمان‌ ، مسیحی‌ ،‌ یهودی‌ و ... باشند، تروریسم‌ موجود در منطقه‌ ،‌ نتیجه‌ حضور قدرتهای‌ نظامی‌ غربی‌ و نتیجه‌ تئوری‌ یکجانبه‌ گرایی‌ امریکا و بی‌ عدالتی‌ حاکم‌ در برخی‌ از کشورهاست‌.‌ و علاج‌ ان‌ هم‌ با مسئله‌ سازی‌ جدید حل‌ نخواهد شد مگر استراتژی‌ های‌ غلط کنار گذاشته‌ شود‌. خانمها و اقایان‌ در اینجا به‌ تئاتر جدیدی‌ که‌ مدتی‌ است‌ امریکا انرا روی‌ سن‌ اورده‌ می‌ پردازیم‌ و ان‌ مسئله‌ اتمی‌ ایران‌ است‌‌. همه‌ می‌ دانند که‌ امریکا و چند دولت‌ غربی‌ تلاش‌ کردند که‌ شاه‌ بتواند دارای‌ توانمندی‌ اتمی‌ شود‌. نیروگاه‌ بوشهر و قرارداد چند نیروگاه‌ دیگر و راکتور اتمی‌ تهران‌ همگی‌ در زمان‌ شاه‌ منعقد شد‌. ان‌ زمان‌ هرگز نگفتند چون‌ ایران‌ نفت‌ و گاز دارد ، احتیاج‌ به‌ سوخت‌ اتمی‌ ندارد یا برای‌ محیط زیست‌ مشکلی‌ ایجاد می‌ کند و یا ایران‌ به‌ طرف‌ سلاح‌ اتمی‌ می‌ رود‌. با سقوط شاه‌ به‌ هیچ‌ یک‌ از تعهدات‌ خود عمل‌ نکردند ‌. در واقع غرب‌ ، ملت‌ ایران‌ را که‌ یک‌ دیکتاتور را سرنگون‌ نمود مجازات‌ کرد ، از این‌ رو دولت‌ ایران‌ مجبورشد برای‌ توسعه‌ اتی‌ خود، توسط دانشمندان‌ ایرانی‌ دست‌ به‌ تحقیقات‌ اتمی‌ بزند‌. نتیجه‌ این‌ تلاش‌ امروز به‌ بار نشست‌‌ تئاتر جدید از اینجا اغازمی‌ شود که‌ باید با متهم‌ کردن‌ ایران‌ جلوی‌ دانش‌ هسته‌ ای‌ ایرانیان‌ را بگیرند‌. دلیل‌ اینکه‌ امریکا نمی‌ خواهد کشورهای‌ اسلامی‌ توانایی‌ هسته‌ ای‌ داشته‌ باشند ،‌ این‌ نیست‌ که‌ انها فکر می‌ کنند ممکن‌ است‌ ‌ بخواهند با استفاده‌ از سلاح‌ هسته‌ ای‌ ، نابودی‌ انها رقم‌ بخورد، بلکه‌ این‌ مخالفت‌ برای‌ این‌ است‌ که‌ نمی‌ خواهند بخشی‌ از قدرت‌ جهانی‌ در دستان‌ کشورهای‌ اسلامی‌ باشد ‌. باید به‌ هر نحو ممکن‌ سرنوشت‌ کشورهای‌ اسلامی‌ در ید انان‌ باشد‌.همه‌ صاحبنظران‌ در مورد نزدیک‌ شدن‌ به‌ دوره‌ پایان‌ سوختهای‌ فسیلی‌ ، اتفاق‌ نظر دارند این‌ امر برای‌ همه‌ کشورها مهم‌ است‌‌ درحقیقت‌ توسعه‌ اینده‌ کشورها به‌ اطمینان‌ خاطرسوخت‌ اتمی‌ و دانش‌ هسته‌ ای‌ مربوط می‌ شود و گرنه‌ ایران‌ نه‌ بمب‌ اتمی‌ دارد و نه‌ دنبال‌ سلاح‌ هسته‌ ای‌ است‌ ، صرفا حقوق‌ خود را درچارچوب‌ ان‌ پی‌ تی‌ دنبال‌ می‌ کند ، پس‌ مشکل‌ فنی‌ و حقوقی‌ نیست‌ ،‌ بارها در مذاکرات‌ با طرفهای‌ غربی‌ ،‌ انها موضوع‌ را سیاسی‌ عنوان‌ کردند که‌ از جانب‌ دولت‌ امریکا دنبال‌ می‌ شود ‌. در این‌ موضوع‌ هم‌ صدای‌ چکمه‌ های‌ یکجانبه‌ گرایی‌ امریکا را می‌ شنوید که‌ با بی‌ اعتبارسازی‌ اژانس‌ و شورای‌ امنیت‌ ، دنبال‌ ماجراجویی‌ است‌ واین‌ یک‌ افتضاح‌ حقوقی‌ برای‌ شورای‌ امنیت‌ است‌ که‌ کشوری‌ که‌ در چارچوب‌ اژانس‌ بدنبال‌ تحقیقات‌ اتمی‌ است‌ ، تحت‌ فشارقرار می‌ دهند ، اما سوال‌ این‌ است‌ که‌ این‌ اقدامات‌ چه‌ نتیجه‌ ای‌ داشت‌ ‌ مطمئن‌ باشید ایران‌ با این‌ نوع‌ تحرکات‌ از حقوق‌ خودنمی‌ گذرد و هیچ‌ تاثیری‌ در پیگیری‌ دانش‌ هسته‌ ای‌ ایران‌ نمی‌ گذارد‌.این‌ مسئله‌ هم‌ بخش‌ دیگری‌ از بن‌ بست‌ استراتژیک‌ امریکاست‌ ، امروز امریکا دیگر راه‌ حل‌ برای‌ مسائل‌ دنیا محسوب‌ نمی‌ شود، بلکه‌ خود مسئله‌ و مشکل‌ دنیا و منطقه‌ ماست‌ که‌ باید انرا نجات‌ داد‌. بخش‌ دیگر تئاتر، بازی‌ کثیفی‌ است‌ که‌ امریکا درمنطقه‌ راه‌ انداخته‌ است‌ و ان‌ درگیریهای‌ تصنعی‌ برای‌ خلاصی‌ خود است‌ ‌. تضاد شیعه‌ و سنی‌ ، دشمن‌ تراشی‌ فرضی‌ برای‌ دولتها ،‌ تا به‌ نحوی‌ شهر را شلوغ‌ کند و همگان‌ را نیازمند به‌ خود‌. شیعه‌ و سنی‌ نه‌ در عراق‌ ،‌ نه‌ در لبنان‌ ،‌ نه‌ در ایران‌ ،‌ نه‌ در بحرین‌ ، نه‌ در کویت‌ ، نه‌ در عربستان‌ و نه‌ در هیچ‌ کشوری‌ دشمن‌ هم‌ نیستند همه‌ مسلمان‌ هستند و با هم‌ زندگانی‌ می‌ کنند زنان‌ و مردان‌ شیعه‌ و سنی‌ با یکدیگر ازدواج‌ می‌کنند ، متاسفانه‌ در این‌ شطرنج‌ کثیف‌ ،‌ برخی‌ از کشورهای‌ منطقه‌ نیز فریب‌ خورده‌ اند ‌. ایران‌ کشور بزرگ‌ و قدرتمندی‌ است‌ اما هیچگاه‌ دنبال‌ زورگویی‌ نبوده‌ و انرا عمل‌ مشروع‌ نمی‌ داند ما حامی‌ دولتهای‌ اسلامی‌ هستیم‌ ،در دکترین‌ امنیت‌ ملی‌ ما ‌ همگرایی‌ منطقه‌ ای‌ و دوستی‌ باهمسایگان‌ یک‌ اصل‌ است‌ و ملاحظه‌ نمودید پس‌ از انقلاب‌ هیچگاه‌ ایران‌ گوشه‌ چشمی‌ به‌ کشوری‌ نداشت‌ اما مورد ستم‌ و تجاوز قرارگرفت‌ و از خود دفاع‌ کرد‌. امروز اجمالا عامل‌ بی‌ ثباتی‌ درمنطقه‌ در چند عامل‌ نهفته‌ است‌ ‌. ‌1-‌ یکجانبه‌ گرایی‌ امریکا ودخالت‌ بیگانگان‌ درامور منطقه‌‌. ‌2‌ - عدم‌ پذیرش‌ واقعیتها توسط برخی‌ از کشورها‌. ‌3‌ - دشمن‌ تراشی‌ تصنعی‌ و دامن‌ زدن‌ به‌ اختلافات‌ قومی‌ و مذهبی‌ ‌. ‌4‌ - حمایت‌ بی‌ حد و حصر از اسرائیل‌ جهت‌ تسلط بر مقدرات‌ منطقه‌ اقای‌ رئیس‌ پس‌ از بن‌ بست‌ استراتژیک‌ امریکا و شکست‌ تئوری‌ یکجانبه‌ گرایی‌ خ‌ سه‌ حالت‌ متصور است‌ ‌: ‌1‌- استراتژی‌ یکجانبه‌ گرایی‌ با تاکتیکهای‌ گذشته‌ به‌ همان‌ شیوه‌ ادامه‌ یابد‌. ‌2‌ -استراتژی‌ یکجانبه‌ گرایی‌ تغییر نمی‌ کند بلکه‌ تاکتیکهای‌ ان‌ تغییر کند‌. 3‌ -استراتژی‌ امریکا تغییر کند‌. حالت‌ اول: یعنی‌ استراتژی‌ و تاکتیکهای‌ یکجانبه‌ گرایی‌ ادامه‌ یابد ، منجر به‌ ناارامی‌ بیشتر در منطقه‌ و جنگهای‌ جدید خواهدشدکه‌ مالا شکستهای‌ بیشتر امریکا را در بردارد و به‌ پیچیده‌ تر شدن‌ این‌ بن‌ بست‌ کمک‌ می‌ کند‌. حالت‌ دوم‌ ‌: یعنی‌ استراتژی‌ یکجانبه‌ گرایی‌ تغییر نکرده‌ ولی‌ تاکتیکها تغییر نماید ، این‌ حالت‌ خلال‌ بن‌ بست‌ استراتژیک‌ نیست‌ ،اما موضوع‌ را به‌ تاخیر می‌ اندازد‌.اندازه‌ این‌ تاخیر بستگی‌ به‌ جنس‌ تاکتیکها دارد و درجه‌ نفوذ تاکتیکها در طرفهای‌ مقابل‌ ،‌ هوشیاری‌ طرفهای‌ مقابل‌ که‌ عملیات‌ تاکتیکی‌ روی‌ انها انجام‌ می‌ پذیرد ،‌ می‌ تواند در طول‌ عمر این‌ استراتژی‌ موثر باشد‌. حالت‌ سوم‌ ‌: که‌ استراتژی‌ عوض‌ شود یعنی‌ به‌ جای‌ یکجانبه‌ گرایی‌ و ماجراجویی‌ در منطقه‌ بدنبال‌ بدیل‌ عادلانه‌ بروند که‌ به‌ایجاد فضای‌ همزیستی‌ مسالمت‌ امیز کمک‌ کند ، این‌ فرض‌،‌ شرایط همه‌ کشورها را عوض‌ می‌ کند حتی‌ با امریکا ‌. نشانه‌ این‌ تغییر استراتژی‌ ، پایان‌ حضور نظامی‌ امریکا در منطقه‌ است‌ ‌. اگر حاکمان‌ امریکا تیز هوش‌ باشند باید حالت‌ سوم‌ را انتخاب‌ کنند که‌ هم‌ به‌ نفع خودشان‌ است‌ و هم‌ به‌ نفع ملتهای‌ دیگر ، در غیراینصورت‌ بیداری‌ مسلمانان‌ منطقه‌ این‌ پروژه‌ ناتمام‌ را تمام‌ خواهد کرد‌.اما قرائن‌ و شواهد نشان‌ از تحقق‌ حالت‌ اول‌ و سوم‌ ندارد ، لذا احتمال‌ بیشتر را باید به‌ حالت‌ دوم‌ داد یعنی‌ استراتژی‌ یکجانبه‌ گرایی‌ با تاکتیکهای‌ جدید‌. این‌ حالت‌ ، یعنی‌ حرکت‌ در ابهام‌ و رویه‌ کار حاکی‌ از تغییر استراتژیک‌ است‌ اما باطن‌ ان‌ صرفا تغییر در تاکتیک‌ می‌ باشد ‌. دشمن‌ تصنعی‌ ایجاد کردن‌ ‌ دعوای‌ شیعه‌ و سنی‌ به‌ راه‌ انداختن‌ نشانه‌ های‌ این‌ حالت‌ است‌‌.دراین‌ حالت‌‌ عقل‌ حکم‌ می‌ کند دولتهای‌ منطقه‌ حرکت‌ در تاریکی‌ نکنند و از اشتباهات‌ گذشته‌ پند بگیرند، این‌ ناکجا اباد امریکاست‌ که‌ بعداز هرمرحله‌ ‌ یکی‌ را قربانی‌ خود می‌ کند‌.فضای‌ تنفسی‌ جدید در خاورمیانه‌ خ‌ زمان‌ به‌ خود امدن‌ است‌ ‌. کشورهای‌ منطقه‌ نمی‌ توانند سعادت‌ خود را در هم‌ سرنوشتی‌ باماجراجویان‌ تندرو قرار دهند.این‌ یک‌ انتخاب‌ استراتژیک‌ است‌ که‌ قطعا با توجه‌ به‌ نوع‌ وابستگی‌ های‌ اقتصادی‌ خ‌ سیاسی‌ و امنیتی‌ فوری‌ انجام‌ نمی‌ شود ‌. نقشه‌ راه‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ این‌ ‌ هدف‌ می‌ خواهد که‌ گام‌ به‌ گام‌ به‌ ان‌ نزدیک‌ شد‌.گام‌ دوم‌ اینست‌ که‌ برای‌ چندمین‌ بار فریب‌ تضادهای‌ تصنعی‌ دشمن‌ فرضی‌ را نخورند ، این‌ تاکتیک‌ امریکایی‌ ، نوعی‌ فرار به‌ جلوست‌ تا دور دیگری‌ از نفوذ قدرت‌ انها را ایجاد نماید ، چه‌ اختلافات‌ دولتهای‌ منطقه‌ ،‌ چه‌ اختلافات‌ قومی‌ و مذهبی‌ - شیعه‌ و سنی‌ در راستای‌ نیازمند شدن‌ بیشتر به‌ امریکاست‌ تا سرگرم‌سازی‌ غیرواقعی‌ محقق‌ شود و امریکا محلل‌ گردد‌.گام‌ سوم‌ ایجاد ارامش‌ روانی‌ منطقه‌ ای‌ در پناه‌ ترتیبات‌ امنیتی‌ اعضای‌ منطقه‌ است‌ ‌.‌ باید دانست‌ که‌ کشورهای‌ منطقه‌ صبیان‌ نیستند ، می‌ توانند منافع خود را در مدل‌ واقعی‌ تعریف‌ کنند‌.ضمنا این‌ امر به‌ خروج‌ بیگانگان‌ از منطقه‌ کمک‌ می‌ کند گام‌ دیگر ،‌ گسترش‌ همکاریهای‌ اقتصادی‌ و فرهنگی‌ ملل‌ منطقه‌ می‌ باشد‌.مجموعه‌ این‌ اقدامات‌ نه‌ تنها ارامش‌ روانی‌ منطقه‌ را ایجاد می‌ کند بلکه‌ کمک‌ می‌ نماید تا امریکا از خود رفتار معقول‌ نشان‌ دهدو به‌ جای‌ یکجانبه‌ گرایی‌ کور ریال به‌ منافع خود و منطقه‌ ،‌ دقیق‌ تر بیندیشد و به‌ جای‌ اندیشه‌ تکروانه‌ به‌ تئوری‌ سعادت‌ محور جمعی‌ واصل‌ گردد‌. جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ در هر یک‌ از سناریوهای‌ سه‌ گانه‌ امریکا ،‌ استراتژی‌ همگرایی‌ منطقه‌ ای‌ را به‌ عنوان‌ پایه‌ ثبات‌ بادوام‌ دنبال‌ می‌ نماید و در همه‌ شرایط در کنار دولتها و ملتهای‌ مسلمان‌ منطقه‌ خواهد بود‌. متشکرم‌



    گزارش
    نام منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations
    شماره مطلب: 7478
    دفعات دیده شده: ۳۱۰۱ | آخرین مشاهده: ۷ روز پیش