Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • آمریکا با حمایت از رژیم صهیونیستی قوانین بین المللی را زیر پا می نهد آمریکا با حمایت از رژیم صهیونیستی قوانین بین المللی را زیر پا می نهد
    چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۷:۱۵

    ایالات متحده آمریکا در دفاع و حمایت از جنگ اخیر خود علیه افغانستان در سال 2001م. این جنگ را که افغانستان را با خاک یکسان کرد، اقدامی برای دفاع از خویشتن دانست و مدعی شد که با ماده 51 منشور سازمان ملل سازگاری دارد. آمریکا در توجیه جنگ اخیر خود به عراق در سال 2003م. نیز مدعی شد که این جنگ دفاعی پیشگیرانه از خویشتن بوده و بنابراین با ماده 51 منشور سازمان ملل هیچ گونه تعارضی ندارد. همین کشور باز در دفاع از جنگ اخیر اسرائیل علیه لبنان در تابستان 2006

    ایالات متحده آمریکا در دفاع و حمایت از جنگ اخیر خود علیه افغانستان در سال 2001م. این جنگ را که افغانستان را با خاک یکسان کرد، اقدامی برای دفاع از خویشتن دانست و مدعی شد که با ماده 51 منشور سازمان ملل سازگاری دارد. آمریکا در توجیه جنگ اخیر خود به عراق در سال 2003م. نیز مدعی شد که این جنگ دفاعی پیشگیرانه از خویشتن بوده و بنابراین با ماده 51 منشور سازمان ملل هیچ گونه تعارضی ندارد. همین کشور باز در دفاع از جنگ اخیر اسرائیل علیه لبنان در تابستان 2006م. مدعی شد که اقدام اسرائیل کاملا بر اساس ماده 51 منشور سازمان ملل صورت گرفت. آمریکا امروز نیز جنایت های وحشیانه اسرائیل و قتل عام زنان و کودکان بی گناه فلسطین تحت عملیاتی موسوم به ابرهای پاییزی را اقدامی در چارچوب دفاع از خویشتن می نامد. پیش از آن که ماده 51 منشور سازمان ملل را بشناسیم، بهتر است در آغاز علل گنجانده شدن این ماده در منشور را مورد بررسی قرار دهیم. بر اساس صورت جلسه های نشست کنفرانس سان فرانسیسکو که پیش از تصویب منشور برگزار شد، ماده 51 در منشور سازمان ملل گنجانده شد تا به عنوان تنها ماده قانونی برای استفاده از نیروی نظامی در میان کشورها باشد به ویژه پس آن که هیأت های شرکت کننده، ماده 2 این منشور مبنی بر ممنوع بودن پناه بردن به زور برای حل اختلافات بین المللی را به تصویب رساندند. به نظر می رسد که گنجاندن این ماده در منشور سازمان ملل در پاسخ به خواسته های برخی از اعضای سازمان ملل صورت گرفت که اظهار نگرانی کردند که ممنوعیت استفاده از نیروی نظامی بدین معناست که حتی دفاع از خویشتن هنگام حمله مسلحانه به کشوری نیز ممنوع است. به همین خاطر، این عبارت در ساختار ماده 51 وارد شده است تا اعلام کند که در این منشور چیزی ذکر نشده است که کشورها را از استفاده از حق موروثی خود در آن جلوگیری کند. مقصود از حق موروثی آن است که در قانون بین المللی قدیم پیش از دوران جامعه ملل و سازمان ملل متحده ذکر شده بود و این حق تاکید می کند بر این که متن فرانسوی این ماده حق کشورها از دفاع از خویشتن را حقی طبیعی توصیف می کند. درباره محتوای قانونی و بین المللی ماده 51 باید گفت که هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد در این که مقصود از گنجاندن این ماده در منشور سازمان ملل برداشتن بار مشکلات از دوش کشورهایی است که در معرض حملات مسلحانه قرار دارند و می خواهند که اقدامی مشخص برای حمایت از اراضی خود انجام دهند پیش از آن که شورای امنیت بتواند اقدامات لازم را در برابر این بحران اتخاذ نماید. متن ماده 51 قانون بین الملل حاکی از آن است که«در این منشور هیچ چیز کشورها را از حق موروثی خود در دفاع از خویشتن هنگامی که یک کشور تحت حمله قرار بگیرد مانع نمی شود.» بنابراین مساله دفاع از خویشتن که در ماده 51 ذکر شده تنها زمانی جایز است که یک کشوری از سوی کشوری دیگر مورد حمله قرار بگیرد و این دو مفهوم دارد؛ این که دفاع در اثنای هجومی مسلحانه صورت بگیرد یا این که مقصود از آن حفظ سلامت کشوری است که به آن تجاوز شده است. بنابراین دفاع از خویشتن هرگز پیش از حملات مسلحانه صورت نمی گیرد؛ چرا که استفاده از نیروی نظامی پیش از حمله مسلحانه علیه یک کشور به مثابه جنایتی توجیه ناپذیر است و این چیزی است که در ماده 2 (4) منشور سازمان ملل ذکر شده است. طبق ماده 42 منشور سازمان ملل اگر به کشوری حمله شود، هر گونه واکنش از سوی کشوری که مورد تجاوز قرار گرفته است، تنها باید از سوی شورای امنیت تشخیص داده شود. حال اگر کشوری که مورد حمله قرار گرفته از تجهیزات نظامی خود علیه کشور تجاوز کننده بدون اجازه شورای امنیت استفاده کرد، این در قانون بین الملل به معنای انتقام گیری است نه دفاع از خویشتن. در منشور سازمان ملل نامی از مفهوم انتقام گیری نیامده است و اغلب حقوق دانان بین المللی این کار را اقدامی ناشایست می دانند. حتی بسیاری از حقوق دانان که پناه بردن به انتقام را وسیله ای به عنوان گرفتن حق در صورت ناتوانی شورای امنیت در اتخاذ اقدامات معین می دانند، آنان برای این مساله شرط و شروطی گذاشته اند که چه بسا مهمترین آن متناسب با جنایت نخست باشد. امروزه برخی کشورها در دادن حق به خود برای استفاده از اقدامات نظامی به نام دفاع از خویشتن، اقدام برخی اعضای جامعه ملل پیش از جنگ جهانی دوم را در اذهان تداعی می کنند. در منشور جامعه ملل آمده است که هر گونه پناه بردن به اقدامات نظامی به عنوان وسیله ای برای حل اختلافات بین المللی، ممنوع و حرام است و این مساله ای است که کشورهای عضو را به استفاده از اقدامات نظامی بدون اعلام جنگ واداشته است. به منظور جلوگیری از تکرار این مشکل، تدوین کنندگان منشور سازمان ملل از استفاده از واژه جنگ دوری گزیده و به جای آن از واژه استفاده از زور بهره جستند و بدین ترتیب استفاده از واژه نظامی میان کشورها از جمله امور حرام در قانون بین الملل شناخته شده است. با وجود این، برخی کشورها بار دیگر توانستند دست به فریبکاری بزنند و مدعی شدند که هنگام استفاده از تجهیزات نظامی بر اساس ماده 51 از گزینه دفاع از خویشتن استفاده می کنند. باعث بسی تاسف است که کشورهای عضو دایم شورای امنیت و آنانی که مسئول حفظ امنیت و صلح در جهان هستند برنامه ها و قوانین بین المللی را به نفع خود تغییر دادند. "اسرائیل" نمونه بارز این اعضاست که ما امروز شاهد آن هستیم. رژیم صهیونیستی حمله وحشیانه ای را علیه شهروندان فلسطینی آغاز و آنان را به خاک و خون کشیده است و این مساله مغایر با تمامی قوانین و موازین بین المللی است و سپس آمریکا نیز این اقدام "اسرائیل" را به زعم خود تفسیر و اعلام کرد که این حمله با ماده 51 منشور سازمان ملل در دفاع از خویشتن تناسب و سازگاری دارد. این تفسیر دروغین آمریکا در راستای منطق کنونی این کشور در حمله اخیر به افغانستان و عراق مطرح می شود. بدیهی است که حمله به افغانستان برای دفاع از خویشتن نبود، به طوری که آمریکا به خود اجازه داد تا بدون گرفتن اجازه قبلی ازسازمان ملل از نیروی نظامی استفاده کند و بدین ترتیب با ماده 2 (4) منشور مخالفت کرد. با این فرض که این مساله نوعی انتقام گیری است در این مساله نباید شکی کرد که آمریکا میان جرم نخست و واکنش، مراعاتی به عمل نیاورده حال آن که این شرطی اساسی برای قبول انتقام به عنوان اجرای قانون بین المللی است. و اما در زمینه جنگ آمریکا به عراق نمی توان قبول کرد که این مساله نوعی دفاع از خویشتن است. امروزه کذب و دروغ آمریکا در این که عراق سلاح کشتار جمعی در اختیار دارد مشخص شده است. ایالات متحده آمریکا بنابراین نه تنها قوانین بین المللی را نقض کرده است بلکه همچنان به "اسرائیل" در ادامه جنایت ها و نقض قوانین بین المللی کمک می کند. این کشور پیش از آن که از آن خواسته شود، موضع سیاسی خود را درباره جنایت های "اسرائیل" علیه فلسطینیان اعلام می کند و اگر اقدمات جنایتکارانه آمریکا و "اسرائیل" را دفاع از خویشتن بدانیم، سوالی که در ذهن خطور می کند آن است که اگر مفهوم دفاع از خویشتن شامل این همه جنایت باشد پس آیا محتوای این منشور سراسر جنایت است؟ کشورهای اسلامی می بایست از بوش همان سوالی را بکنند که وی در آغاز حملات یازده سپتامبر مطرح کرد و گفته بود که هر کس تروریست ها را پناه دهد خود نیز تروریست است و هر کس به ترویست کمک کند خود نیز یک تروریست است. اگر مساله این چنین باشد، پس چرا کشورهای اسلامی جرج بوش را بر اساس گفته وی به خاطر موضع وحشیانه آن در فلسطین محاسبه نمی کنند؟ آیا برای این سوال پاسخی وجود ندارد؟ منبع: روزنامه الحیات چاپ لندن



    گزارش
    نام منبع: محمود مبارک
    شماره مطلب: 7241
    دفعات دیده شده: ۱۶۵۱ | آخرین مشاهده: ۴ روز پیش