Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • تعمیق بحران رژیم صهیونیستی پس از ورود لیبرمن به کابینه تعمیق بحران رژیم صهیونیستی پس از ورود لیبرمن به کابینه
    پنج‌شنبه ۲ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۸:۲۶

    با ورود حزب اسرائیل بیتنا به کابینه اولمرت و همراه شدن این حزب با حزب چپگرای کار در کابینه، وضع داخلی رژیم صهیونیستی مدتی دیگر به حیات خود ادامه می دهد، زیرا پس از تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به لبنان، وضع در داخل این رژیم با بن بستی جدی مواجه گردید. این نخستین باری است که کابینه صهیونیستی از حمایت 78 نماینده کنیست برخوردار است و احتمال می رود که بتواند مدتی طولانی تر به حیات خود ادامه دهد، اما در میان گروه های ائتلافی شمار افرادی که معتقدند هیچ چی

    با ورود حزب اسرائیل بیتنا به کابینه اولمرت و همراه شدن این حزب با حزب چپگرای کار در کابینه، وضع داخلی رژیم صهیونیستی مدتی دیگر به حیات خود ادامه می دهد، زیرا پس از تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به لبنان، وضع در داخل این رژیم با بن بستی جدی مواجه گردید. این نخستین باری است که کابینه صهیونیستی از حمایت 78 نماینده کنیست برخوردار است و احتمال می رود که بتواند مدتی طولانی تر به حیات خود ادامه دهد، اما در میان گروه های ائتلافی شمار افرادی که معتقدند هیچ چیز نمی تواند مانع از فروپاشی و انحلال کابینه کنونی شود، کم نیستند، زیرا برخی بر این باورند که اختلافات داخلی بر سر مسائلی چون امنیت و رفاه اجتماعی سبب انحلال کابینه خواهد شد و گروهی دیگر نیز اختلاف بر سر جنگ و صلح را علت انحلال می دانند. به نظر می رسد که ورود لیبرمن به کابینه ـ که نتیجه مخلوطی از محاسبات شخصی پیچیده یک سیاستمدار پر طمع و نیازهای حزبی و ائتلافی بود ـ بدون بر جای گذاشتن پس لرزه های شدید، نخواهد بود، زیرا امیدهای بنیامین نتانیاهو رئیس لیکود برای به چنگ آوردن پست نخست وزیری رژیم صهیونیستی پیش از برگزاری یک انتخابات یا پس از آن، با پیوستن حزب لیبرمن به کابینه از بین رفته است، کما این که امید برخی از سران کادیما که به کنار زدن اولمرت و نشستن به جای او امیدوار شده بودند، نیز بر باد رفته است، زیرا نخست وزیر رژیم صهیونیستی با الحاق اسرائیل بیتنا فرصت جدیدی به دست آورده است. اما بر باد رفتن این امیدها، بدون تاثیر نخواهد بود، زیرا در داخل حزب لیبرمن اختلافاتی درباره اقدام بی ثمر وی برای کسب کرسی وزارت با داشتن 11 نماینده در پارلمان، بروز کرده است. از آن مهم تر، مخالفان داخلی لیبرمن در حزبش بر این نکته تاکید دارند که این عقب نشینی بزرگ بدون تحقق هیچ یک از اصول اجتماعی یا سیاسی حزب صورت گرفته است. حرف و حدیث های زیادی درباره تغییر نظام حکومتی در رژیم صهیونیستی از پارلمانی به سیستم ریاست جمهوری و نیز لزوم حل مشکل افرادی که از نظر شریعت یهودی ازدواج آنها ممنوع است، رفته است. به رغم آنکه اولمرت مدعی شده است که توان عملی ساختن طرح هایش را در کنست دارد، اما اکنون مشخص شده است که این کار آنچنان هم که او تصور می کرد، آسان نیست. لیبرمن با تبلیغات بر سر "خطر راهبردی ایران" برای رژیم صهیونیستی وارد کابینه شده است، اما بسیاری از صهیونیست ها معتقدند که خطر راهبردی حقیقی که اولمرت و لیبرمن و عامیر پرتز برای مقابله با آن آماده شده اند، بنیامین نتانیاهو و طرح برگزاری انتخابات زود هنگام وی است. همچنین برخی از اعضای کادیما با ورود لیبرمن به کابینه مخالفت کرده اند به ویژه که این کار به معنای توقف کامل روند سازش سیاسی با فلسطینیان است. در این میان اعلام برخی مسائل از جمله از سرگیری روند سازش سیاسی با فلسطینیان و با سوریه از سوی برخی از سران کادیما از جمله آوی دیختر و مئیر شطریت تصادفی نیست. دیختر خواستار از سرگیری مذاکرات با سوریه و شطریت خواستار پذیرش طرح ابتکار عربی برای مذاکره با فلسطینیان شده است. تسیپی لیونی وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی و از اعضای برجسته حزب کادیما نیز خواستار تدوین طرحی سیاسی برای سازش با فلسطینیان شده است، پیش از آنکه رژیم اشغالگر قدس از سوی مجامع بین المللی زیر فشار قرار گیرد و ناچار شود طرحی را که دوست ندارد، بپذیرد. در هر حال، تحلیلگران صهیونیستی اتفاق نظر دارند که مشکلاتی که آمریکا در عراق و افغانستان با آن روبروست این کشور را به تحرکاتی در موضوع فلسطین وادار خواهد کرد. در روزهای اخیر طرح هایی برای فعال سازی مجدد طرح نقشه راه مطرح شده است و همزمان کشورهای عربی نیز تلاش می کنند تا برای آرام ساختن اوضاع، بحران داخلی فلسطین را حل و فصل کنند. بدون تردید، همه این تحولات فضای مناسبی برای لیبرمن در کابینه فراهم نمی کند. این بدان معناست که ائتلاف جدید اولمرت با خطرات زیادی مواجه است که فشارهای خارجی برای تخلیه شهرک های صهیونیست نشین به منظور پیشرفت در اجرای طرح نقَشه راه از آن جمله است. اما این تنها خطری نیست که ائتلاف جدید با آن روبروست، خطرات دیگری که اهمیت آن کمتر از این خطر نیست، هم ترکیب جدید کابینه را تهدید می کند. وضع داخلی حزب کار و مشکلات موجود بر سر مطالبات امنیتی و نیز تحولات و نیازهای فزاینده اجتماعی از مهم ترین این خطرات است. حزب کار پس از ورود لیبرمن به کابینه، با مشکل بزرگی مواجه است که ممکن است این حزب را با انشعاب جدیدی مواجه سازد. رهبری این حزب که تا حدودی بر آرای عرب ها تکیه دارند، ممکن است با ائتلاف عرب ها و چپگراهای داخلی خود علیه حضور لیبرمن در کابینه مواجه شود. هم اکنون نیز تهدیدات فزاینده ای مبنی بر جدایی از حزب صورت گرفته و در خارج از این حزب نیز برخی خواهان تمرد گروهی علیه رهبران حزب شده اند. نتایج این تحولات هر چه باشد، یقینا به ثبات داخلی حزب کار نخواهد انجامید و حتی این وضع به فراکسیون این حزب در کنیست نیز منتقل می شود. جالب آنکه اولمرت نیز مخالفت های گروهی اعضای حزب کار در کنیست با لایحه بودجه را بهانه انضمام لیبرمن به کابینه دانسته است. اگر درخواست فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی برای افزایش بودجه امنیتی که در طول تأسیس رژیم صهیونیستی بی سابقه بوده است و اولمرت و پرتز نیز با آن موافقت کرده اند، اختلافات داخلی حزب کار نیز حتما افزایش می یابد و علاوه بر مخالفت شماری از نمایندگان عضو حزب کار با این طرح، نمایندگان احزاب "بازنشستگان" و جنبش شاس هم از مخالفان این طرح هستند. مهم ترین پیامد این وضع، علاوه بر نگرشی که در جامعه جهانی نسبت به کابینه اولمرت ـ با پیوستن لیبرمن به آن ـ ایجاد می شود، مشکلات داخلی نوینی کابینه رژیم صهیونیستی را در خواهد نوردید. اما این مشارکت که تقریبا همه احزاب ائتلاف با کنار گذاشتن برنامه ها و اصول خود در آن حضور یافته اند، نشان دهنده عمق احساس ناامیدی از آینده رژیم صهیونیستی است. زئیو اشتیرنهل از متفکران صهیونیستی در مقاله ای در توضیح این امر در روزنامه صهیونیستی هاآرتص نوشت، دمکراسی می تواند بر مشکلات جنگ ها، بحران های اقتصادی، بیکاری و برخی نیازهای دیگر فائق آید، اما یک مانع بزرگ وجود دارد که از دست دمکراسی در برابر آن کاری بر نمی آید و آن "از بین رفتن اعتماد شهروندان" است. علت اصلی بحرانی که جامعه صهیونیستی به آن گرفتار شده است، فقط شکست در جنگ نیست، بلکه خودداری مقامات صهیونیست از اعتراف به این نکته است که آنان مسبب این شکست بوده اند. نظام گناهکار نیست، بلکه شخصیت های حقیری که سیستم قدرت به دست آنان افتاده است، گناهکارند. از این رو، بحرانی که رژیم صهیونیستی اکنون با آن روبروست، با اعطای فرصت های جدید به کابینه ای که برنامه های سیاسی عمومی و خصوصی اش را کنار گذاشته است، حل شدنی نیست. این بحران جدی و گسترده است و بحران یک حزب یا نهاد یا اداره یا رهبر نیست، بحران یک جامعه و نقش ها و مسئولیت هاست.



    گزارش
    نام منبع: حلمی موسی
    شماره مطلب: 7125
    دفعات دیده شده: ۲۱۵۱ | آخرین مشاهده: ۱ هفته پیش