Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • آغاز روند نابودی صهیونیسم آغاز روند نابودی صهیونیسم
    چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۵ ساعت ۱۰:۰۴

    نویسنده: آلن هارت، مدیر سابق بی بی سی سایت عملیات روانی_یک خبرنگار مشهور غربی در یک مناظره در موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک انگلیس گفته است، پایان کار دولت صهیونیسم اسراییل آغاز شده است. آلن هارت ‬که زمانی مدیر شبکه بی.بی.سی بوده است، در این نشست که برخی سایت‌های اینترنتی آمریکا آن را روز سه‌شنبه منتشر کردند، به تشریح دلایل این ایده و پیامدهای آن پرداخته است. وی گفته است: هم‌اکنون ما با دو شرایط مواجه هستیم. یکی تشکیل کشور فلسطین برای

    نویسنده: آلن هارت، مدیر سابق بی بی سی سایت عملیات روانی_یک خبرنگار مشهور غربی در یک مناظره در موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک انگلیس گفته است، پایان کار دولت صهیونیسم اسراییل آغاز شده است. آلن هارت ‬که زمانی مدیر شبکه بی.بی.سی بوده است، در این نشست که برخی سایت‌های اینترنتی آمریکا آن را روز سه‌شنبه منتشر کردند، به تشریح دلایل این ایده و پیامدهای آن پرداخته است. وی گفته است: هم‌اکنون ما با دو شرایط مواجه هستیم. یکی تشکیل کشور فلسطین برای دستیابی به صلح واقعی و پایدار و دیگری فاجعه برای همه است. البته منظور من از همه فقط یهودیان اسراییل و اعراب منطقه نیست، بلکه منظور همه هستند. هارت افزود: زمانی که در حال تهیه متن این سخنرانی بودم، فکر می‌کردم من اولین فردی هستم که به صورت علنی اعلام می‌کنم، اسراییل آخرین بذرهای نابودی خود را در لبنان کاشته ولی موقع تکمیل این متن با مصاحبه‌ای مواجه شدم که `زبیگنیو برژینسکی` مشاور امنیت ملی جیمی کارتر انجام داده بود. او در مصاحبه خود گفته بود `در نهایت اگر سیاست‌های نومحافظه کاران ادامه یابد، آمریکا از منطقه (خاورمیانه) اخراج خواهد شد و این مساله آغازی بر پایان یافتن اسراییل خواهد بود.` هارت که آغاز بمباران لبنان توسط اسراییل را نشان‌دهنده نمایش عادی تروریسم دولتی صهیونیسم خوانده، گفته است: مطالب بی‌معنای زیادی توسط دست‌نشانده‌ها و سیاستمداران در جهان غیرکلیمی و غیرمسیحی در مورد علت آغاز این جنگ گفته و نوشته شد. `البته بخش اصلی مطالب بی‌معنا آنها در مورد این بود که حزب‌الله باعث آغاز این جنگ شد و اسراییل تنها از خود دفاع می‌کند ولی من فکر می‌کنم صادقانه‌ترین مطلبی که می‌توان در مورد نقش حزب‌الله در آغاز این جنگ عنوان کرد این است که درگیری حزب‌الله با نیروهای اسراییل و گروگان‌گیری دو سرباز اسراییلی، به ژنرال‌ها و سیاستمداران اسراییل بهانه‌ای داد که آنها برای آغاز جنگ به آن نیاز داشتند`. این خبرنگار غربی با اشاره به اینکه در جنگ شش روزه سال ‪ ۱۹۶۷‬در حال تهیه گزارش در اسراییل بود، اظهار داشت: در دومین روز از این جنگ یکی از منابع خبری من سرلشکر `شایم هرزوگ` بود. ``او یکی از بنیانگذاران `مدیریت اطلاعات نظامی` اسراییل بود که در یک گفت وگوی خصوصی به من گفته بود`اگر ناصر اینقدر احمق نبود که به ما بهانه لازم برای آغاز جنگ را بدهد، ما طی یک سال تا ‪ ۱۸‬ماه آینده یک بهانه بوجود می‌آوردیم.`` هارت گفته است: هدف حزب‌الله از این گروگان‌گیری این بود که بتواند از این طریق سه تبعه لبنانی را که در زندان‌های اسراییلی به‌سر می‌برند آزاد کند بخصوص آنکه حزب‌الله می‌دانست بدون در اختیار داشتن گروگان، اسراییل حاضر به آزاد کردن این سه لبنانی نخواهد بود. به‌گفته وی، اسراییل در ‪ ۱۲‬ژوئیه ‪ ۲۰۰۶‬علاقه‌ای به تبادل اسرا نداشت و حتی لحظه‌ای را به دیپلماسی یا مذاکره برای آزادی سربازان خود اختصاص نداد. اسراییل حتی حمله خود را به یک منطقه از (جنوب) لبنان محدود نکرد و فورا وارد جنگ شد به گونه‌ای که `عمیر پرتز` وزیر دفاع اسراییل گفته‌بود ما از مرحله‌تهدید پرش می‌کنیم و مستقیما وارد عمل می‌شویم. این خبرنگار غربی افزوده است: یکی دیگر از تفاوت‌های واکنش اسراییل به حادثه ‪ ۱۲‬ژوئیه این بود که از زمان خروج اسراییل از لبنان در سال ‪،۲۰۰۰‬ حزب‌الله و اسراییل بارها با یکدیگر در منطقه مرزی درگیر شده بودند، ولی این بار اسراییل برای اولین بار تصمیم گرفت مستقیما دولت جدید و منتخب لبنان را مسئول بداند هرچند که اسراییل به خوبی می‌دانست دولت جدید لبنان توانایی کنترل حزب‌الله را ندارد. `علاوه بر آن، اسراییل می‌دانست که دولت لبنان در حال انجام مذاکرات با حزب‌الله بود تا به آن اجازه دهد دولت بیروت کنترل خود را بر تمامی خاک لبنان اعمال نماید لذا در این زمان بود که اسراییل تصور کرد با متهم کردن دولت لبنان، از بهانه مناسبی برای آغاز یک حمله گسترده علیه اهداف خود در سراسر لبنان برخوردار است`. هارت گفته است: البته من نمی‌دانم که هدف جنگ طلبان اسراییل این بود که با بی‌ثبات کردن دولت لبنان و ایجاد شرایط برای آغاز جنگ داخلی در این کشور، بتوانند این فرصت را بدست آورند که یک دولت مسیحی دست نشانده بر سر قدرت بیاورند یا خیر ولی من این را می‌دانم که وقتی شارون در سال ‪ ۱۹۸۲‬به لبنان حمله کرد و تا بیروت پیش رفت، هدف آن روی کار آوردن یک دولت دست نشانده مسیحی بود که به این ترتیب با اسراییل صلح کند. `در مورد موشک‌های حزب‌الله نیز که با موشک‌های فوق مدرن اسراییل قابل مقایسه نیست، نمی‌توان گفت این موشک‌ها پاسخی به اولین بمباران‌های لبنان توسط اسراییل بوده است`. این خبرنگار غربی افزوده است: تصور اینکه حزب‌الله آغازگر این جنگ بوده تنها تبلیغات بی‌معنای صهیونیستی‌است و اینگونه تبلیغات از سوی اسراییل چیز جدیدی نیست. وی گفته است: مساله‌ای واقعا جدید این است که تونی‌بلر نخست وزیر انگلیس بدون هیچ سووال، جدیت و حتی شرمساری به گسترش این تبلیغات صهیونیستی پرداخته است. هارت افزوده است: در واقع من فکر نمی‌کنم بلر همانند `سگ پشمالوی` بوش است بلکه فکر می‌کنم بلر به اندازه هر نومحافظه‌کار آمریکایی، هر اصول‌گرای مسیحی و هر صهیونیسم، به عدالت و تقوی خود معتقد است. این خبرنگار غربی در ادامه اظهارداشت: برای کسانی که واقعا می‌خواهند درک کنند چرا دولت صهیونیستی اسراییل یک دولت تروریستی است تنها می‌توانم بگویم که کتاب من تحت عنوان `صهیونیسم: دشمن واقعی یهودیان` را بخوانند و بخصوص به صفحه ‪ ۴۸۵‬جلد اول آن توجه کنند. ``در این صفحه من از `موشه دایان` جنگ سالار و استاد نیرنگ اسراییل در ماه مه ‪ ۱۹۵۵‬نقل قول کرده‌ام. زمانی که دولت آیزنهاور، اسراییل را تحت فشار قرار داده بود تا سیاست‌های حملات تلافی‌جویانه را کنار بگذارد، او در جلسه‌ای که در پشت درهای بسته با سفرای اسراییل در واشنگتن، لندن و پاریس برگزار کرده بود به تشریح علت مخالفت خود با فشارهای غرب برای پایان دادن به این سیاست پرداخته بود``. وی افزوده است: در آن زمان، آیزنهاور می‌دانست که ناصر تمایلی به جنگ با اسراییل نداشت و آماده بود در زمان ممکن با آن به توافق برسد. ``آیزنهاور همچنین می‌دانست که حملات تلافی‌جویانه اسراییل شرایط را برای اینکه بتواند زمینه صلح با اسراییل را فراهم سازد غیرممکن می‌ساخت. دایان به سفرای اسراییل گفته بود این حملات تلافی‌جویانه همانند `داروی زندگی` است زیرا به گفته او این حملات به دولت اسراییل اجازه می‌داد `میزان زیادی تنش در کشور و ارتش حفظ کند.`` هارت با اشاره به اینکه ارتش اسراییل با در اختیار داشتن حدود ‪ ۲۳‬هزار سرباز، ارتشی نسبتا کوچک است اظهارداشت: ‪ ۲۵۰‬هزار زن و مرد دیگری که در صورت نیاز طی ‪ ۴۸‬ساعت باید بسیج شوند نیروهای ذخیره اسراییل هستند که تشکیل شده از تمامی جوامع غیرنظامی اسراییل می‌باشد و هدف اصلی آنها این بود که اسراییل بدون انجام حملات تلافی‌جویانه نمی‌توانست این احساس را در میان مردم خود ایجاد کند که دولت صهیونیست همیشه در معرض خطر نابودی است و به این ترتیب این امکان وجود دارد که درصورت عدم استفاده از این سیاست، نیروهای ذخیره اسراییل درصورت نیاز، تمایلی به شرکت در جنگ نداشته باشند. وی افزوده است: به این ترتیب می‌توان گفت چیزی که دایان واقعا از آن بیم داشت `حقیقت` بود زیرا او نیز همانند دیگر رهبران اسراییل می‌دانست که وجود اسراییل از سوی هیچ کدام از کشورهای عربی و حتی ترکیبی از آنها مورد تهدید قرار نداشت این همان حقیقتی بود که یهودیان اسراییل نبایستی از آن آگاهی داشته باشند. `ترس دایان از این بود که اگر یهودیان اسراییل از این واقعیت آگاهی یابند، ممکن بود آنها براساس شرایط مورد قبول اعراب خواستار دستیابی به صلح شوند ولی مساله اینجا بود که این شرایط مورد قبول صهیونیست‌ها نبود`. به‌گفته هارت، در این جلسه که دایان بر لزوم ادامه حملات تلافی‌جویانه اسراییل تاکید داشت، `گیدئون رافائل` (‪ (Gideon Rafael‬وزیر امور خارجه اسراییل نیز حضور داشت. او اظهارات دایان را به اطلاع `موشه شارت` (‪ (Moshe Sharret‬نخست وزیر اسراییل رساند که به نظر من تنها نخست وزیر منطقی بوده که اسراییل تاکنون داشته است. براساس کتاب خاطرات شارت، رافائل در مورد این دیدار به او گفته بود `اینگونه بود که فاشیسم در ایتالیا و آلمان شکل گرفت. آلن هارت در ادامه اظهارات خود تصریح کرد: اینگونه بود که فاشیسم در دولت صهیونیستی اسراییل شکل گرفت. وی افزوده است: ایده شکل‌گیری اسراییل به‌عنوان یک دولت کاملا دمکراتیک کاملا معیوب می‌باشد هرچند این درست است که یهودیان اسراییل از آزادی بیان برخوردارند ، ولی در حقیقت و بخصوص از زمان شمارش معکوس برای جنگ سال ‪ ،۱۹۶۷‬این ژنرال‌های اسراییل بودند که بیشتر سیاست‌های اسراییل را تعیین می‌کنند، حتی اگر هیچ کدام از آنها نخست وزیر نباشند. به گفته هارت، در ژوئن ‪` ،۱۹۶۷‬لوی اشکول` (‪ (Levi Eshkol‬نخست وزیر وقت اسراییل نمی‌خواست اسراییل را وارد جنگ کند. این جنگ توسط ژنرال‌ها که در آن زمان دایان هدایت آنها را برعهده داشت به او تحمیل شد. هارت گفت: همانگونه که در جلد دوم کتاب خود توضیح داده‌ام، اتفاقی که در لحظات آخر شمارش معکوس آغاز جنگ رخ داد در حقیقت نوعی کودتای نظامی بود که حتی بدون شلیک یک گلوله در پشت درهای بسته صورت گرفت و ما در شرایط کنونی قرار داریم که ژنرال‌ها برای جلب رضایت نومحافظه‌کاران در اسراییل تصمیم‌گیری می‌کنند. این خبرنگار مشهور غربی در ادامه به بررسی هدف اصلی ژنرال‌های اسراییلی برای آغاز جنگ در لبنان پرداخت و اظهارداشت هدف آنها قطعا چیزی بیش از تنبیه همه مردم لبنان و نابودی حزب‌الله بوده است. وی تصریح دارد: به‌نظر من ژنرال‌های اسراییلی دو هدف را دنبال می‌کردند. اولین هدف آنها این بود که آنها اعتقاد داشتند می‌توانند و بایستی `قدرت بازدارندگی` نیروهای نظامی اسراییل را احیا کنند. آنها به درستی بر این عقیده بودند که موفقیت مقاومت حزب‌الله در برابر تهاجم نیروهای اسراییلی در سال ‪ ۱۹۸۲‬و در نهایت موفقیت آنها در مجبور کردن اسراییل به عقب نشینی از خاک لبنان باعث شکست و تحقیر اسراییل شده بود. `لذا ژنرال‌های اسراییلی طی شش سال گذشته به دنبال فرصتی برای آغاز جنگ علیه لبنان بودند که به این ترتیب وجهه تخریب شده خود را مرمت کرده و در حقیقت قدرت بازدارندگی اسراییل را احیا نمایند. علاوه بر آن، به نظر ژنرال های اسراییلی، زمان آن فرا رسیده بود که اسراییل نه تنها به حزب‌الله، بلکه به تمامی کشورهای عربی درس دیگری بدهد که چه کسی از نظر سیاسی و نظامی قدرتمندتر است`. به‌گفته هارت، دومین دلیل تاکید ژنرال‌های اسراییلی به اینکه جنگ تنها گزینه آنها برای پاسخ به‌اقدام حزب‌الله بوده، این است که آنها فکر می‌کردند می‌توانند از این فرصت برای پاکسازی قومی لبنان تا رود `لیطانی` استفاده کنند و با اشغال این مناطق، بتوانند در این منطقه یک پاکسازی قومی انجام دهند. ``به این ترتیب اسراییل می‌توانست به رویای `دیوید بن گوریون` (-‪Ben‬ ‪ (Gurion David‬بنیانگذار اسراییل برای تشکیل حکومت صهیونیستی در بین مرزهای طبیعی، یعنی رود اردن در شرق و رود لیطانی لبنان در شمال دست یابد`. وی افزوده است: هرچند اسراییل در جنگ سال ‪ ۱۹۶۷‬کنترل رود اردن را به دست گرفته بود، ولی از زمان آغاز جنگ خود علیه لبنان در ‪ ۱۲‬ژوئیه، تمامی تلاش‌های آن برای به دست گرفتن کنترل رود لیطانی به شکست منجر شد. هارت با اشاره به افزایش توانایی حزب‌الله از سال ‪ ۱۹۸۲‬تاکنون، گفته است: وارد آوردن تلفات جانی زیاد به نیروهای‌اسراییلی بسیار بیشتر از چیزی بوده که افکار عمومی اسراییل آمادگی تحمل آن را داشت. این خبرنگار غربی و مدیر سابق شبکه بی.بی.سی، با اشاره به‌اینکه جنگ علیه لبنان تنها یک نمایش بوده است، اظهار داشت: ژنرال‌های اسراییلی در این مدت تلاش‌های خود را برای از بین بردن حماس، شدیدا تشدید کردند و در حقیقت وقایعی که در حال اتفاق افتادن بود، بسیار بیشتر از آن چیزی بود که ما شاهد آن بودیم. وی تصریح کرد: همواره بر این عقیده بوده‌ام که بازی اصلی اسراییل در نوار غزه و کرانه باختری رود اردن این است که زندگی را به حدی برای فلسطینیان دشوار سازد که آنها در نهایت بپذیرند بر سر میز صهیونیست‌ها بنشینند و یا اینکه خانه و کاشانه خود را ترک کنند و از این مناطق خارج شوند. ``به گفته کسانی که هم‌اکنون سیاست‌ها را تعیین می‌کنند (ژنرال‌ها و سیاستمداران اسراییل، نومحافظه‌کاران و افراد نزدیک به‌دولت بوش و دستیاران آنها در دولت انگلیس)، نام این بازی جدید، ساخت `خاورمیانه جدید` است.`` هارت گفته است: البته خاورمیانه جدید توسط بوش و بلر و تروریسم صهیونیسم که مورد حمایت آنها است در حال شکل‌گیری است ولی چه‌نوع خاورمیانه جدیدی شکل خواهد گرفت؟ `به‌نظر من این خاورمیانه‌ای است که در آن دولت صهیونیستی اسراییل که طی سال‌ها فرصت‌های زیادی را برای دستیابی به صلح با اعراب از دست داده است بیش از پیش آسیب‌پذیر خواهد بود و برای اولین بار در تاریخ کوتاه مدت خود اسراییل با امکان شکست مواجه خواهد بود`. وی افزوده است: به‌نظر من بذر شکل احتمالی اسراییل اخیرا در لبنان کاشته شده است. واقعیت این است که تازه‌ترین ماجراجویی نظامی اسراییل به صورت کامل موثر واقع شده، این اقدام نه تنها باعث شلیک موشک‌ها به شمال اسراییل شد، بلکه باعث شده حزب‌الله توسط اعراب و جهان اسلام مورد تحسین قرار گیرد. این خبرنگار غربی گفته است: لذا باتوجه به این مساله آیا واقعا تعجب برانگیز است که اعراب و مسلمانان جهان به این مساله فکر کنند که `اگر سه هزار نیروی چریکی حزب‌الله توانستند برای هفته‌ها در برابر اسراییل قدرتمند ایستادگی کنند و در پایان نیز به صورت جدی به آن خسارت وارد کنند، چه اتفاقی رخ می‌دهد اگر همه آنها در این جنگ شرکت کنند؟` هارت تصریح دارد: من تصور می‌کنم که حتی فکر شکست اسراییل روزی باعث ایجاد شادی در تمامی کشورهای عربی و اسلامی خواهد شد ولی قطعا هیچ جای شادی وجود ندارد زیرا هیچ معمایی در مورد این وجود ندارد که اگر اسراییل در آستانه شکست قرار بگیرد چه اتفاقی رخ خواهد داد. وی گفته است: در یکی از مصاحبه‌هایم با `گولدا مایر` (‪ (Golda Meir‬نخست وزیر اسراییل از او این سووال را پرسیدم: می‌خواهم بدانم که آیا منظور شما را درست متوجه شده‌ام یا خیر... شما گفته‌اید اگر اسراییل در معرض نابودی در میدان جنگ قرار گیرد، آماده خواهد بود تا منطقه و کل جهان را با خود نابود کند؟` و او نیز بدون کوچکترین مکثی پاسخ داد `بله دقیقا همان چیزی است که من گفته‌ام.` هارت تصریح کرد: اسراییل این کار را با شلیک موشک‌های هسته‌ای خود به سمت پایتخت کشورهای عربی انجام خواهد داد البته این مساله لزوما نمی‌تواند به نوعی جنگ تمدن‌ها میان یهودی-مسیحی و اسلام تبدیل شود زیرا ما سناریوی خاورمیانه جدید را به عنوان جایگزین در اختیار داریم. البته این مساله نیازمند آن‌است که دستور کاری نومحافظه‌کاران و دستیاران آنها به زباله‌دانی تاریخ سپرده شود تا بتوان راه‌حلی برای مشکل فلسطین به دست آورد مشکلی که من از آن به عنوان سرطان در قلب امور بین‌المللی یاد می‌کنم. این خبرنگار غربی در ادامه تصریح کرد: متاسفانه باتوجه به این واقعیت که برای دستیابی به راه‌حلی برای تشکیل کشور اسراییل و فلسطین در کنار یکدیگر و بازگشت اسراییل به مرزهای قبل از جنگ ‪ ۱۹۶۷‬دیر شده است، من فکر می‌کنم برای اینکه بتوان به تمامی این فجایع پایان داد باید مساله فلسطین را از طریق تشکیل یک کشور برای همه حل کرد. `لذا به این ترتیب تشکیلات مستعمراتی صهیونیسم و خود صهیونیسم پایان خواهد یافت. به نظر من اتفاقی که باید در خاورمیانه جدید رخ دهد این است که یک کشور برای اعراب و یهودیان تشکیل شود که به این ترتیب همه آنها بتوانند در امنیت و صلح در کنار یکدیگر زندگی کنند`. هارت گفته است: من در پایان باید بگویم شدیدا از اینکه شهروند کشوری هستم که دولت آن همانند دولت بوش با اقدامات تنبیه‌آمیز جمعی اسراییل علیه مردم لبنان و فلسطین همدستی می‌کند، شرمسار هستم زیرا تنبیه جمعی یک جنایت جنگی است و به این ترتیب می‌توانیم و باید بگوییم تونی بلر و جرج بوش نیز در جنایات جنگی ژنرال‌های اسراییلی و سیاستمداران اسراییلی که خواسته‌های آنها را اجرایی می‌کنند، شریک هستند. این خبرنگار غربی افزوده است: من می‌دانم که با چنین اظهاراتی، اولین قانون سخنرانی عمومی، یعنی پایان سخنان با اظهاراتی که منجر به تشویق شود را شکسته‌ام، ولی من به دنبال تشویق نیستم. وی تصریح‌کرده است: من یک سیاستمدار نیستم و دیگر به‌عنوان یک ژورنالیست فعالیت نمی‌کنم که مجبور باشم به گونه‌ای سخن بگویم و بنویسم که باعث رنجاندن منافع مقرره نگردد. هارت افزوده است: من فردی آگاه هستم که اهمیت می‌دهم و می‌توانم برای خود فکر کنم. من فکر می‌کنم این معادله بسیار ساده است، تا زمانی که عدالت برای فلسطینیان رعایت نشود، برای هیچ کدام از ما صلح وجود نخواهد داشت.



    مقاله
    نام منبع: William Bowles
    شماره مطلب: 5316
    دفعات دیده شده: ۳۲۸۱ | آخرین مشاهده: ۲ روز پیش