استیوویسمن - آیا مورخان آینده جرج دبلیو بوش را به‌عنوان رهبراسطوره‌ای امپراتوری جدید جهانی و احیا کننده ملتی مسیحی ترسیم خواهند کرد؟ و یا وی را یکی از بدترین رؤسای جمهور تاریخ آمریکا معرفی می‌کنند؟این امر به این بستگی دارد که چه کسی برنده و چه کسی بازنده شود. به قول وینستون چرچیل، تاریخ را فاتحان می‌نویسند و جنگ‌های فعلی در عراق، ایران یا در داخل آمریکا، به تازگی شروع شده‌اند. اما در مراحل اولیه نیز، تمجید – یا مقصر دانستن – بوش به‌دلیل هدایت کشورمان به نقطه فعلی کوته فکرانه و بی‌حاصل خواهد بود.با یا بدون دخالت بوش در هدایت کشور، هم‌اکنون دو حوزه حائز اهمیت برای ما یعنی دین و نفت، سرنوشت کشور را تعیین می‌کنند و نحوه رفتار آمریکاییان با این دو مقوله تعیین می‌کند که چه کسی تاریخ معاصر را می‌نویسد.تروریسم به اولویت‌های آخر دولت تبدیل می‌شود، گرچه بوش، اعضای جمهوریخواه کنگره و بسیاری از دمکرات‌ها مسایل مربوط به نفت و دین را به‌شیوه‌ای که به نفع اسامه بن لادن و متحدان اوست، حل و فصل می‌کنند.طبق اسناد محرمانه منتشر شده، در سال 2001 ما با چند هزار تروریست مواجه بودیم اما امروز هیچ‌کس تعداد بمب‌گذاران انتحاری در عراق را نمی‌داند. بدتر این که، تروریست‌ها از حمایت سیاسی میلیون‌ها مسلمان که مایل به تسلط \"مسیحیان صلیبی\" برکشورشان و بی‌احترامی به فرهنگشان یا کنترل نفتشان از سوی آنها، نمی‌باشند. سناتور سابق جان دانفورث که خود یک کشیش است، به دلیل انتصاب گسترده قضات \"هوادار مسیحی\" در دادگاه‌ها از سوی جمهوریخواهان سنا با صراحت از تسلط محافظه‌کاران ایدئولو ژیک گرا برحزب متبوعش انتقاد کرد. محافظه‌کاران ایدئولو ژیک گرا به چند انتصاب بسنده نخواهند کرد. مدت‌ها قبل از این که جرج بوش از «پدر مقدس» سخن بگوید، آنها شروع به ترویج ایده نامیدن آمریکا با عنوان «ملت مسیحی» کردند. مدت‌ها پس از عقب‌نشینی بوش از عقیده جدایی کلیسا از حکومت، این محافظه‌کاران هم‌چنان تهدیدی برای این نوع نگرش و نیز برای آزادی دینی همه ملت باقی خواهند ماند. محافظه‌کاران ایدئولو ژیک گرا با خودبینی به ما می‌گویند که دنبال چه هدفی هستند و چگونه به آن خواهند رسید. آنها برای تغییر قانون اساسی و وارد نمودن اصولی که به زعم آنها فرمان انجیل است به هراقدامی متوسل می‌شوند از اعمال فشار برای الحاق سفر آفرینش انجیل در کتاب‌های درسی مدارس تا متوقف کردن ازدواج هم‌‌جنس بازان و سقط جنین ناقص الخلقه. اسلام روحانیون سیاسی خود را دارد. ما آمریکاییان نیز با مصیبت دوگانه‌ای مواجهیم – ناسیونالیسم مسیحی که آزادی‌مان را در داخل تهدید می‌کند اما برای تبدیل مبارزه‌اش با تروریسم به جنگی مقدس زمین و آسمان را به هم می‌دوزد. متوقف کردن این ناسیونالیست‌های مسیحی مصمم کارآسانی نخواهد بود. اما حزب دمکرات باید برای کمک به آمریکاییان دوستدار آزادی با میانه‌روهای جمهوریخواه اتحادی غیر سازشکارانه برای دفاع از اصول قانون اساسی تشکیل دهد.اصل \"کنگره مجاز به تصویب قانون در زمینه دین یا ممنوعیت اعمال مذهبی نمی‌باشد\" دقیقاً منظور نظر نویسند‌گان اصلاحیه نخست قانون اساسی بوده است. کلیسای دولتی وجود ندارد و موضوع دین از حکومت کاملاً جداست و طبق تأکید جیمز مدیسون، نویسنده اصلی قانون اساسی، مالیات مردم نباید صرف برنامه‌‌های مذهبی گردد. راضی کردن رأی دهندگان با اقدامات غیراصولی و ناقص تنها از بین برنده آزادی‌های آمریکاییان خواهد بود از جمله آزادی دین و آزادی سیاسی آن دسته از گروه‌های مذهبی که رهبران جسورشان هم‌اکنون وارد پست‌های پردرآمد و بی‌دردسر دولت شده‌اند. همان‌طور که محافظه‌کاران واقعی بهتر از بسیاری از لیبرال‌ها می‌دانند، هیچ دولتی در هیچ جای دنیا پول مفت یا منفعت بی‌دردسر به کسی پیشنهاد نمی‌کند. سرکوب ناسیونالیسم مسیحی در داخل، مطمئن‌ترین راه برای تضعیف تأثیرگذاری آنها برسیاست خارجی و جلوگیری از هدایت آمریکا به جنگ صلیبی تمام عیاری با اسلام خواهد بود. کنترل منابع انرژی جهان پروفسور مایکل کلر در کتاب خود به نام خون و نفت توضیح می‌دهد که چگونه تمایل به کنترل ذخایر نفتی عربستان سعودی و خلیج‌فارس از زمان ریاست جمهوری فرانکلین روزولت شکل دهنده سیاست‌های آمریکا بوده است. وی هم‌چنین بیان می‌دارد که تشنگی ما برای نفت و گاز طبیعی درحال حاضر به انگیزه‌ای برای ماجراجویی‌هایمان در سراسر جهان، از آسیای مرکزی گرفته تا دریای خزر و سودان و ونزوئلا تبدیل شده است . ده‌ها سال پیش از این که جرج بوش علاقه اندکی به جهانی وسیع‌تر از خود نشان دهد، نومحافظه‌کارانی همچون ریچارد پرل و پل‌ولفوویتز در حال تنظیم سیاست امپریالیزم انرژی که فراتر از تأمین نفت کافی برای مصرف آمریکاییان می‌رود، بودند. کنترل منابع انرژی جهان – و توانایی مجازات یا تشویق رقبایی که به نفت یا گاز طبیعی نیاز دارند - برای نو محافظه‌کاران از اولویت نخست در جهت تحکیم قدرت آمریکا برسایر ملل دنیا برخوردار است. در واقع نومحافظه‌کاران مبدع این سیاست نبودند بلکه بخشی از آن مدیون سازندگان اولیه امپراتوری مانند تری روزولت، آدمیرال آلفرد ماهان و همتای انگلیسی‌اش، لردکورزون است. ایده استفاده از نفت به‌عنوان اهرم فشار در جنگ جهانی دوم کشمکش میان ژاپن و آمریکا را سبب شد. حتا فراتر از این، موجب کنترل این کشور پس از پایان جنگ از سوی آمریکا شد. پرل در جایگاه معاون عالی‌رتبه سناتور دمکرات هنری اسکوپ جکسون، یکی از استراتژیستهای پیشرو کشور، کاربردهای ژئوپلتیک نفت را فرا گرفت. پرل جوان در خلال دهه 70 با جکسون همکاری می‌کرد یعنی زمانی که سیاستگذاران آمریکا انواع واکنش‌ها را برای مقابله با قدرت جدید و بحرانی که از ناحیه اوپک بروز کرده بود، بررسی می‌کردند. ولفووتیز در مقام معاون وزیر دفاع در خلال تهیه دکترین کارتر که رییس جمهور در سخنرانی سالانه خود در سال 1980 اعلام کرد، تجربه لازم را در این زمینه کسب نمود. این دکترین یک جانبه با گشودن باب تغییرات بعدی، تسلط رقبای فعلی و بالقوه آمریکا بر ذخایر نفتی خلیج‌فارس را محدود می‌کرد. نومحافظه‌کاران طی سال‌ها وارد آوردن فشار جهت حمله به عراق، دائماً بر اهمیت استراتژیک کنترل هر چه بیشتر منابع نفت جهان تأکید می‌کردند. در هیچ موردی همچون سند پیش‌نویس «راهکار طراحی دفاعی» مورخ 18 فوریه 1992، این استراتژی نومحافظه‌کاران بارزتر نبوده است. نویسند‌گان اصلی سند پل ولفوویتز و لویس اسکوتر لیبی که هم‌اکنون معاون دیک چنی است، بودند. روزنامه نیویورک تایمز و سایر روزنامه‌ها در همان زمان این ‌سند را افشا کردند. آنچه ولفوویتز و لیبی در آن زمان نوشته بودند مستقیماً به دو پرسش مهم امروزی می‌پرداخت: این که چرا بوش عراق را اشغال کرد؟ و چرا تعداد معدودی از گردانندگان سیاست خارجی ما - هم دمکرات‌ها و هم جمهوریخواهان – در حال حاضر از عقب‌نشینی از عراق و بستن پایگاه‌های نظامی‌مان امتناع می‌کنند؟ ولفوویتز و لیبی توضیح دادند که آمریکا چگونه از قدرت نظامی و سیاسی خود برای جلوگیری از ظهور هر ابرقدرت رقیبی – روسیه، چین یا متحدان اروپای غربی خودمان – جلوگیری می‌کند. به گفته نویسندگان راهکار طراحی دفاعی\" ایالات متحده باید مکانیزم‌هایی برای باز داشتن رقبای احتمالی حتا از فکر درباره ایفای نقشی مهم‌تر در منطقه و جهان اتخاذ کند. به این منظور آمریکا باید به اندازه کافی منافع کشورهای پیشرفته را تأمین کند تا آنها از رقابت با نقش رهبری ما و برهم زدن نظم سیاسی و اقتصادی مورد نظر ما صرفنظر کنند.\"مهمترین مکانیزم عرضه مستمر نفت و گاز طبیعی بود اما با این ویژگی که کنترل عرضه در دست آمریکا قرار داشت: \"هدف اصلی ما در خاورمیانه و آسیای جنوب غربی حفظ قدرت مسلط برمنطقه و دسترسی آمریکا و کشور‌های غربی به مناطق نفت خیز است.\" ولفوویتز و لیبی پیش‌نویس راهکار طراحی دفاعی را درست پس از نخستین جنگ خلیج فارس نوشتند و بوش پدر را با صراحت لهجه خود مرعوب کردند. نگرانی بوش زمانی بیشتر شد که افشای سند، احتمال تغییر زبان و فحوای آن را به شیوه‌ای مورد پسند جهت اعلام عمومی ضروری ساخت. ظاهراً بوش پسر و دولتش زبان صریح‌تری را ترجیح می‌دهند. ولفوویتز و لیبی در پیش‌نویس راهکار در سال 1992 تفکر ژئوپلتیکی را مطرح کردند که مدت‌ها پیش از\" سپتامبر منجر به اعمال فشار از سوی نومحافظه‌کاران جهت اشغال عراق شد. آنها توضیح می‌دهند که چرا واشینگتون هم‌اکنون 14 پایگاه نظامی دائم در عراق برپا کرده است و استدلال می‌کنند که چرا تعداد اندکی از رهبران سیاست خارجی ما- چه نومحافظه‌کاران و چه دمکرات‌های با نفوذ و صریح‌اللهجه – حاضرند که از پایگاه‌های نظامی در عراق دست بکشند؟ تأسیسات نظامی عراق در حال حاضر به منظور حفاظت و گسترش کنترل آمریکا بر نفت و گاز طبیعی سراسر خاورمیانه، آسیای جنوب‌غربی و نیز آسیای میانه در این کشور برپا هستند. و همان‌طور که مد نظر اغلب سیاستگذاران دمکرات و جمهوریخواه می‌باشد، این کنترل در حال گسترش، سایر کشورها را از رقابت طلبی با جایگاه آمریکا به‌عنوان «تنها ابر قدرت جهان » باز می‌دارد. پس تروریست‌ها چه می‌شوند؟ اسامه بن لادن باید در پناهگاه خود بسیار خوشحال باشد. هنگامی که او جهاد خود را آغاز کرد، از بیرون راندن آمریکاییان از زادگاهش، عربستان سعودی و سرنگونی سلطنت خانوادگی سعودیان دائماً سخن می‌گفت. هم‌اکنون، در مقابل چشمان مسلمانان جهان از فیلیپین گرفته تا آفریقا، وی در حال دفاع از اسلام اصولگرا و اکثر منابع نفت و گاز جهانی است. او به غول چراغ جادوی مدرن و لیون تروتسکی اسلامی تبدیل شده است. برای یک انقلابی - حتا فرد مرتجعی مانند بن لادن - بهتر از این نمی‌شود. اما برای آمریکا این‌گونه نیست. بوش و حزب جمهوریخواه با تحریک از سوی معتادان به ابرقدرتی آمریکا که در پی‌کنترل جهان از طریق کنترل منابع انرژی آن هستند و نیز متعصبان مسیحی، ما را به سمت یک تله بزرگ هدایت می‌کنند. قصد بن لادن برای تحریک چنین رفتار ارتجاعی تا هراندازه‌ای که بوده باشد، تاکتیک‌های وی در ایجاد ترس موفق عمل کرده است. او و متحدانش هم‌اکنون از حضور نظامی‌گسترده آمریکا در عراق برای هدایت ما به سمت \"برخورد فرهنگ‌ها\" که می‌تواند دنیا را از هم بپاشد، استفاده می‌کنند. و متحدان وفادار آمریکا چه واکنشی نشان می‌دهند؟ هوارد دین، رییس حزب دموکرات در مورد گیرافتادن آمریکا در باتلاق عراق طی سخنرانی اخیر خود گفت: \"ما در عراق هستیم و نمی‌توانیم از آن بیرون بیاییم. امیدوارم رییس جمهور در سیاست‌های فعلی خود موفق شود. دکتر دین با مستقل ماندن از سیاستگذاران سیاست خارجی هر دو حزب، ممکن است نداند که چک سفید امضایی را به آنهایی که کنترل نفت را کنترل جهان می‌دانند، داده است. اما وی خواهد آموخت که عراق نقطه آغاز جنگی است بر سر نفت که در حال حاضر ایران را نیز تهدید می‌کند و شکاف روبه گسترشی را از عربستان سعودی گرفته تا ازبکستان، افغانستان و پاکستان اتمی، متحد ما، ایجاد کرده است . بیرون آمدن از این باتلاق آسان نخواهد بود. اما ما هیچ شانسی نداریم مگر این که فعالان حزب دمکرات، هوارد دین و حزب را متقاعد به موضع‌گیری علیه حضور نیروهای آمریکا در عراق و ادامه کار پایگاه‌هایمان در این کشور نمایند. استیوویسمن، از اعضای باسابقه جنبش گفتگوی آزاد برکلی است که سال‌ها در لندن زندگی و به عنوان ژورنالیست و تهیه کننده تلویزیونی فعالیت کرده است.