پل کریگ رابرتز- جورج بوش و گروه جنگ‌طلب نئو محافظه‌کار وی ، باعث از بین رفتن اعتبار آمریکا شده اند. این روند همچنان ادامه خواهد یافت زیرا در حال حاضر تنها راه برای احیای اعتبار از دست رفته آمریکا، متهم کردن و محکومیت جورج بوش به دلیل فریب کنگره و مردم آمریکا برای آغاز تهاجم به کشوری است که هیچ گونه تهدیدی برای آمریکا به حساب نمی آمد . آمریکا تنها با مقصر دانستن بوش در این تهاجم می‌تواند خود را از ورطه سقوط نجات بخشد. جمهوری خواهان که به اعلام جرم علیه بیل کلینتون به دلیل دروغگویی درباره داشتن رابطه با مونیکا لووینسکی علاقمند بودند، اکنون چشمان خود را بر روی دروغگویی های به مراتب جدی تر جورج بوش بسته اند. اقدامات بوش باعث مرگ دهها هزار نفر و جراحت و نقص عضو ده‌ها هزار نفر دیگر، نابودی یک کشور، از دست رفتن اعتبار آمریکا، ایجاد نفرت از آمریکا در بین یک میلیارد مسلمان، به هم خوردن رابطه با اروپا، بوجود آمدن حکومت نظامی در کشور و هدر رفتن 300 میلیارد دلار از بودجه این کشور شده است. اعتبار امریکا به حدی تنزل یافته است که حتی از دست نشانده‌های آن نیز کاری برنمی آید. اقدامات ضد امریکایی که باعث ایجاد آشوب در شهرهای افغانستان شده است، حامدکرزای را بر آن داشته که استقلال کشور خود را رسماً اعلام کند. کرزای در این اعلام استقلال، به اقدامات سربازان آمریکایی که با اعمال خشونت و انجام اعمال احمقانه باعث گسترش آشوب شده اند، تأکید کرد. وی خواستار نظارت بر فعالیت های نظامی آمریکا در افغانستان و نیز آزادی زندانیان افغان از زندان گوانتانامو شد. در حال حاضر، مدارک فراوانی برای متهم کردن جورج بوش به انجام جنایت های قرن موجود است. طبق بیانیه محرمانه دولت بریتانیا (به تاریخ 23 جولای سال 2002) که روزنامه ساندی تایمز آن را فاش ساخت، جورج بوش قصد داشته با انجام عملیات نظامی حکومت صدام حسین را با توجیه همکاری صدام با تروریست ها و در اختیار داشتن تسلیحات کشتار جمعی سرنگون کند. اما موضوع به این اهمیت نبود. صدام تهدیدی برای همسایگانش به حساب نمی‌آمده و قابلیت کشور وی برای تولید سلاح‌های کشتار جمعی کمتر از لیبی و کره شمالی بوده است. به گفته دادستان کل بریتانیا، تغییر رژیم عراق هیچ گونه سندیت قانونی برای اقدام نظامی نداشته است. سه احتمال را می‌توان برای آن در نظر گرفت که عبارتند از: دفاع از خود ، اقدامات بشردوستانه و اختیارات شورای امنیت سازمان ملل. دو مورد اول را نمی‌توان در این رابطه به حساب آورد وتکیه بر قطعنامه 1205 سازمان ملل که مربوط به سه سال گذشته است نیز دشوار خواهد بود. بیانیه فوق، تأییدی بر ادعای ما است. پس چرا بوش قصد کناره گیری از قدرت را ندارد؟ آیا دموکراسی در آمریکا در حال نابودی است؟