Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • ارتش و رسانه های گروهی
    دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۸۴ ساعت ۱۱:۳۶

    متن حاضر بازتابنده ی بخشی از دیدگاههای کارگزاران نظامی دولت امریکا مبنی بر لزوم کنترل رسانه های گروهی و چگونگی بهره مندی از امکانات رسانه ای در جهت اهداف نظامی دولت امریکا است. جالب آنکه در این مقاله دولت ظاهراََ دمکرات و قائل به اطلاعات باز امریکا رویکرد پنهان سازی اطلاعات حقیقی و واقعی را از دسترس افکار عمومی به عنوان اولویت می شناسد. نویسنده مقاله از جمله ی افسران ارشد نیروی زمینی امریکا می باشد که در نشریه ارمی مگزین مقالات متعددی از او منتشر

    متن حاضر بازتابنده ی بخشی از دیدگاههای کارگزاران نظامی دولت امریکا مبنی بر لزوم کنترل رسانه های گروهی و چگونگی بهره مندی از امکانات رسانه ای در جهت اهداف نظامی دولت امریکا است. جالب آنکه در این مقاله دولت ظاهراََ دمکرات و قائل به اطلاعات باز امریکا رویکرد پنهان سازی اطلاعات حقیقی و واقعی را از دسترس افکار عمومی به عنوان اولویت می شناسد. نویسنده مقاله از جمله ی افسران ارشد نیروی زمینی امریکا می باشد که در نشریه ارمی مگزین مقالات متعددی از او منتشر شده است. توجه به محتوای مقاله جهت ارزیابی بهتر خوانندگان از طرح ها و نگرش های رسانه ای دولت امریکا توصیه می شود. ارتش و رسانه های گروهی نویسنده : فردریک جی . کروزن ، ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا برگردان: واحد ترجمه فرازسیستم منبع : Army Magazine – آوریل 2005 با مروری بر رویدادهای ماه گذشته می توان دریافت که موضوع ارتش و رسانه های گروهی جای صحبت فراوان دارد. اما موردی که نادیده گرفته شده نگرانی از فاش شدن اطلاعات طبقه بندی شده به وسیله خبرنگاران پرشوری است که فکر می کنند « حق ملت آمریکا مبنی بر دانستن » را بهتر از همه می شناسند. در خلال جنگ جهانی دوم ما از سیاست هایی پیروی می کردیم که براساس آن ماموران سانسور در ارتش مسئولیت جلوگیری از انتشار اطلاعاتی را که ممکن بود به نفع دشمن باشد، بر عهده داشتند. در رسانه های خبری افرادی کار می کردند که در مورد کنترل بیش از حد ، محدویت های نامعقولانه و اعمال محدودیت به شیوه های نادرست و در اغلب موارد توجیه ناپذیر نگران بودند زیرا سانسورچی ها همواره به دلیل رعایت جانب احتیاط اشتباه می کردند. اما در مواردی نیز خودمان خبرنگاران را از قبل مطلع کرده ایم – شروع عملیات فرود در نورماندی ، عملیات مارکت گاردن در هلند- و به این ترتیب آنها آمادگی قبلی جهت پوشش خبری به دست می آوردند و درمقابل قول می دادند که اخبار را در زمان نامناسب فاش نکنند. طبق گزارشی در این باره ، چنین سازماندهی به خوبی جواب داده است ؛ ادوارد مورو در برنامه «رژه زمان» و سایر برنامه های خبری مردم آمریکا را در زمان مناسبی از اخبار مطلع می نمود در حالی که اخبار مهم زمانی منتشر می شد که دیگر برای دشمن فایده ای نداشت. اما رسانه های خبری با یکدیگر هماهنگ نبودند و بر نقض حقوق اولیه مطبوعات آزاد در تنظیم اخبار پای می فشردند و ادعا می کردند که در حرفه خود به همان اندازه سانسورچی های نظامی برای دسترسی به اطلاعات حساس قابل اعتماد هستند. بنابراین به مرور زمان با دخالت کنگره و دادگاه های دخیل ، امور تغییر کرد. بیست سال بعد در جنگ ویتنام زیر نگاه دقیق دوربین های تلویزیونی و خبرنگارانی که کلیه اخبار منفی جنگ و اخباری را که برخی از ما به عنوان انگیزه ادامه جنگ می دانستیم منتشر می کردند. و 20 سال پس از پایان جنگ ویتنام ، نظامیانی که در خلیج سومالی برای حمله فرود آمدند با دوربین هایی مواجه شدند که خبر از لورفتن عملیات قبل از انجام آن می داد. در عراق پس از سیلی از اخبار خوب که به وسیله خبرنگاران ارتش منتشر شد، خبرنگاران حرفه ای به گزارش اخبار بد از بغداد پرداختند و عمده اتفاقات دارای ارزش خبری به بمب گذاری های انتحاری ، شمار زیاد تلفات و مردم ناراضی محدود شد. با وجود این، شاید نکته مهم تر این بوده است که به مرور از اهمیت اطلاعات طبقه بندی شده کاسته شده است. پس از سال ها شکایت از قوانین و در عین حال رعایت قوانین و مقرارت مربوط به اطلاعات طبقه بندی شده ، دسترسی عمومی به اسناد پنتاگون مربوط به اواخر دهه 1960 نقطه عطفی در این زمینه بود. در این اسناد تعداد بیشماری مقاله و تفسیر مربوط به محتوا و معنای اطلاعات طبقه بندی شده را می توان یافت. موضوع اصلی این بود که آیا از ابتدا لازم بود چنین اطلاعاتی طبقه بندی شوند. ظرف مدت کوتاهی موضوع به فراموشی سپرده شد اما نتیجه قابل اهمیت این بود که هیچ کس مجازات نشد و رویه ای بنیاد نهاده شد که امروز عملیات ها را مختل می کند و احتمالا به قیمت جان افراد زیادی تمام می شود. طی بیست سال پس از جنگ جهانی دوم ، تعداد اندکی از آمریکاییان نام سازمان امنیت ملی(NSA) را شنیده بودند. در حالی که هم اکنون نه تنها مرتباً در اخبار از آن نام برده می شود بلکه انعکاس ماموریت، فعالیت ها و موفقیت های آن از اهمیت بالایی برخوردار است. در نتیجه یکی از منابع اطلاعاتی مفید یعنی مکالمات تلفن همراه القاعده که راه ارتباطی اصلی آنها بود، تقریباً به طور کامل از کار افتاد. مقالاتی که نگرانی از شکست اطلاعات انسانی ما را مطرح می کردند، تروریست ها را در مورد نیاز ما به نفوذ به سازمان های آنها هشیار نمودند. ودر حال حاضر کتاب هایی درباره عملیات نظامی ما در ایران و تاکتیک ها و تکنیکهای نیروهای عملیات ویژه در حال نوشته شدن است. ماموران سیا در ماموریت های خارجی شناسایی می شوند ، ماموریت آنها در معرض لو رفتن و جانشان مورد تهدید قرار می گیرد یا از بین می رود. اینها تنها نمونه های اندکی است از آنچه روی داده از زمانی که ما آشکارا تصمیم گرفته ایم مجرمان نقض کننده امنیت را که اکثرشان خبرنگاران جاه طلب و ماجراجوی رسانه های گروهی هستند تحت پیگرد قانونی قرار ندهیم. وضعیت فعلی تنها وجهی از نقش جنجال آمیزی است که رسانه های گروهی ایفا می کنند. ضمن این که دوباره از این افراد می خواهم که به تیم فعال در جنگ های امروز بپیوندند، آرزو می کنم که دادستان کل افراد نقض کننده امنیت را تحت پیگرد قانوی قرار دهد. ما قانونی رسمی درباره اطلاعات محرمانه نداریم اما به اندازه کافی قوانینی برای مجازات نقض کنندگان آن داریم.



    گزارش
    نام منبع: نشریه ارتش امریکا
    شماره مطلب: 244
    دفعات دیده شده: ۴۶۳۱ | آخرین مشاهده: ۷ روز پیش
jpg   ارتش و رسانه های گروهی | حجم فایل: 33.90 KB