Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • عملیات روانی امریکا در عملیاتهای توفان صحرا و سپر صحرا در عراق (1991) (با تاکید بر اعلامیه های جنگی) عملیات روانی امریکا در عملیاتهای توفان صحرا و سپر صحرا در عراق (1991) (با تاکید بر اعلامیه های جنگی)
    پنج‌شنبه ۱ آبان ۱۳۸۲ ساعت ۱۲:۰۰

    عملیات روانی امریکا در عملیاتهای توفان صحرا و سپر صحرا در عراق (1991) (با تأکیدی بر اعلامیه‌های جنگی)گروه تحقیق و تألیف فصلنامه عملیات روانیچکیده در جنگ دوم خلیج فارس (1991) دکترین عملیات روانی امریکا فرآیند تحولی خود را به اتمام رساند. در این جنگ مشخص شد که بهره‌گیری به موقع، برنامه‌ریزی شده و دقیق از زمان، فنون و شیوه‌های عملیات روانی، عراق را، پیش از آن که بتواند مقاومت قابل توجهی از خود نشان دهد، مغلوب می‌کند. امریکا برای ناگزی

    عملیات روانی امریکا در عملیاتهای توفان صحرا و سپر صحرا در عراق (1991) (با تأکیدی بر اعلامیه‌های جنگی)گروه تحقیق و تألیف فصلنامه عملیات روانیچکیده در جنگ دوم خلیج فارس (1991) دکترین عملیات روانی امریکا فرآیند تحولی خود را به اتمام رساند. در این جنگ مشخص شد که بهره‌گیری به موقع، برنامه‌ریزی شده و دقیق از زمان، فنون و شیوه‌های عملیات روانی، عراق را، پیش از آن که بتواند مقاومت قابل توجهی از خود نشان دهد، مغلوب می‌کند. امریکا برای ناگزیر کردن ارتش نسبتاً مجهز و مدرن صدام حسین به پذیرفتن شکستی سنگین در جنگ خلیج فارس از روشها، فنون و ابزارهای مختلف عملیات روانی بهره گرفت. انتشار اعلامیه از روشهای اثربخشی بود که امریکاییها از آن برای فروپاشی روحیه و انسجام ارتش عراق بهره گرفتند. هربرت فریدمن، یکی از تحلیل‌گران عملیات روانی امریکا، اعلامیه‌های مورد استفاده در جنگ خلیج فارس را به چهار دسته اساسی تقسیم کرده است. هدف اصلی تمام آن چهار دسته اعلامیه آن بود که نظامیان عراق را از رویارویی و نبرد با امریکا و نیروهای متحدین، باز دارد. به باور بسیاری از تحلیل‌گران چنین هدفی به آسانی محقق شد. واژگان کلیدی: عملیات روانی، عملیات توفان صحرا، عملیات سپر صحرا، اعلامیه‌های جنگی، دکترین عملیات روانی، روحیه، انسجام. مقدمه گرچه امریکاییها از زمان جنگ جهانی اول به اهمیت و نقش عملیات روانی در پشتیبانی از عملیاتهای نظامی و دستیابی آسان‌تر به اهداف از پیش تعریف شده، پی بردند و پس از آن در عملیاتهای نظامی دیگر، نظیر جنگ کره، جنگ ویتنام، گرانادا، پاناما و حمله به لیبی، از آن بهره گرفتند، اما در عملیات توفان صحرا( ) (1991) بود که دکترین نهایی عملیات روانی آن کشور فرمول‌بندی( ) شد (سندلر،( ) 1995). به باور سندلر در عملیات توفان صحرا، امریکاییها با بهره‌گیری از تمام امکانات و پرسنل عملیات روانی خویش توانستند روحیه( ) و انسجام( ) ارتش مجهز و مدرن عراق را از بین ببرند و هرگونه ابتکار عمل را از آنها سلب کنند (ص 2). هربرت فریدمن( ) (1999) نیز، ضمن تأیید ادعای سندلر، عملیات روانی امریکا در جنگ دوم خلیج فارس (1991) را نقطه عطف مهمی در فرآیند تحول دکترین عملیات روانی ارتش آن کشور می‌داند. به باور او عملیات روانی امریکا در جنگ خلیج فارس موجب نهادینه شدن فرآیند طراحی، تصویب و اجرای آن شد (ص 1). علاوه بر آن، فریدمن (2003) تأکید می‌کند فنون و روشهایی که در عملیات روانی امریکا در عملیات روباه صحرا( ) و عملیات افغانستان مورد استفاده قرار گرفت، همان فنون و روشهایی بود که پیش‌تر در عملیات توفان صحرا اثربخشی آنها اثبات شده بود. تأمل در عملیات تهاجم به عراق (2003) نیز نشان می‌دهد که امریکاییها در آن عملیات از آن دسته فنون و شگردهای عملیات روانی بهره گرفتند که اثربخشی آنها در عملیات توفان صحرا آزموده شده بود. از این بحث می‌توان نتیجه گرفت که عملیات روانی امریکا در جنگ خلیج فارس نمونه‌ای (تیپیک) از فرآیند متقاعدسازی سریع و اثربخشی روشهای جنگ روانی در فروپاشی زودهنگام روحیه سربازان حریف بود. به همین دلیل، تحلیل و بررسی ابعاد، روشها و ابزارهای آن درک همه جانبه زرادخانه جنگ روانی امریکا را تسهیل می‌کند. ناگفته پیداست که تحلیل ژرف ابعاد مختلف آن عملیات، جز از طریق یک بررسی فراگیر و بین رشته‌ای میسر نخواهد شد. زیرا، در این عملیات از مواردی مانند: یافته‌ها و اطلاعات عوامل اطلاعاتی در حد مطلوب، شایعات در مقیاسی گسترده، عوامل محلی به منظور ارسال پیامهای رادیویی و صوتی، اعلامیه‌های جنگی( ) برای تخریب روحیه ارتش عراق و ترغیب نظامیان عراق برای تسلیم شدن استفاده فراوانی شد. در این نوشتار تنها موضوع آخر، یعنی استفاده از اعلامیه‌های جنگی مورد بحث قرار می‌گیرد. استفاده از اعلامیه در عملیات روانی علیه ارتش عراق در سال 1991 در دو عملیات توفان صحرا و سپر صحرا، امریکا حدود 22/1 میلیون اعلامیه را که در 20 عنوان تهیه و طراحی شده بود، بر سر نظامیان و برخی شهروندان غیرنظامی عراق فرو ریخت. به باور سندلر (1995) آن اعلامیه‌ها به همراه بلندگوها نقش زیادی در تسلیم و فرار سربازان عراقی داشتند. به اعتقاد او رمز موفقیت اعلامیه‌های عملیات روانی در عملیات توفان صحرا رعایت زمینه‌های فرهنگی، مذهبی و تاریخی مخاطبان آماج بود (ص 4). گلدشتاین( ) (1999) دیدگاهی همچون سندلر دارد. به باور او طراحان اعلامیه‌های عملیات روانی امریکا در جنگ دوم خلیج فارس، بیش از طراحی و اجرای آن اعلامیه‌ها، پندارهای قالبی( ) فرهنگی و ویژگیهای فرهنگی عراقیها را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند؛ چرا که آنان به درستی می‌دانستند که استفاده از اعلامیه در عملیات روانی اقدامی مخاطره‌آمیز است و ارتکاب هر نوع خطایی در آن می‌تواند اثرات عملیات روانی را معکوس کند (ص 21). انواع اعلامیه‌های مورد استفاده در جنگ دوم خلیج فارس جامع‌ترین بررسی و تحلیل ارایه شده پیرامون اعلامیه‌های جنگ خلیج فارس توسط هربرت فریدمن صورت گرفته است. او بلافاصله پس از خاتمه جنگ 1991 خلیج فارس طی مقاله‌ای موضوعات مندرج در اعلامیه‌ها و انواع آنها را مورد بررسی قرار داد. اما، او در بررسی مجدد (1996)، همراه با تحلیلی پیرامون اعلامیه‌های عملیات روباه صحرا، اعلامیه‌های جنگ خلیج فارس را نیز مورد تحلیل دوباره قرار داد. ادامه این نوشتار ترجمه مقاله فریدمن است که در سایت Psyopsociety ارایه شده است. فریدمن اعلامیه‌های جنگ خلیج فارس را بر اساس محتوا به چهار دسته زیر تقسیم کرده است: 1- متقاعد کردن نظامیان عراقی در مورد بیهوده بودن مقاومت؛ 2- ترغیب سربازان عراقی به تسلیم شدن با وعده رفتار شایسته با آنان؛ 3- ترغیب سربازان عراقی به دوری از تجهیزات نظامی؛ و 4- استفاده از مفاهیمی همچون صلح، وحدت و خانواده برای تأثیر هیجانی بر مخاطبان. در سطرهای بعدی اعلامیه‌های مربوط به هر یک از چهار موضوع یاد شده در جنگ خلیج فارس، همراه با سابقه استفاده از آن موضوعات در جنگهای قبلی امریکا مورد بحث قرار می‌گیرند. 1- القای بیهوده بودن مقاومت، به سربازان عراقی در عملیات توفان صحرا در برخی اعلامیه‌های جنگ دوم خلیج فارس، همراه با القای بیهوده بودن مقاومت، از مخاطبان خواسته می‌شد تا اجتناب‌ناپذیر بودن نتیجه جنگ یعنی شکست عراق را بپذیرند و از ادامه این نبرد بیهوده خودداری کنند. به منظور اثبات این پیام، اعلامیه‌ها به روشنی و برتری امریکا و متحدانش ـ از حیث تعداد نیروها و فناوری نظامی ـ تأکید می‌کرد. اعلامیه‌های حاوی این موضوع، بر سر مخاطبان نظامی و شهروندان عراقی فرو ریخته شد. این پیامها که عمدتاً القای ترس و وحشت می‌کرد، سنگ بنای عملیات روانی این کشور بود. استفاده از موضوع بیهوده بودن مقاومت سابقه‌ای دیرینه دارد. در جنگ جهانی دوم، نیروهای هوایی امریکا اعلامیه‌های حاوی پیام بیهوده بودن مقاومت را بر سر مردم ژاپن و مواضع ژاپنیها فرو می‌ریختند. در یکی از آن اعلامیه‌ها چنین نوشته شده بود: «این اعلامیه می‌خواهد به شما خاطر نشان سازد که شهر شما یکی از شهرهایی است که توسط نیروی هوایی پرقدرت ما ویران خواهد شد. بمباران در 72 ساعت آینده شروع خواهد شد. این هشدار قبلی، به فرماندهان نظامی شما فرصت می‌دهد تا برای حفاظت شما در برابر حمله قطعی ما اقدامات دفاعی لازم را مبذول دارند. نگاه کنید و ببینید که آنها ناتوان‌تر از آن هستند که بتوانند شما را محافظت کنند. آنها برای متوقف کردن قدرت در هم کوبنده و عزم آهنین ما قادر به هیچ کاری نیستند. ما از شما می‌خواهیم که ناتوانی نظامی ژاپن را برای حفاظت از خودتان ببینید» (دائرتی،( ) 1958، ص 359). در جنگ جهانی دوم نیز از اعلامیه‌های مشابهی علیه آلمانها استفاده می‌شد. مفاد یکی از آن اعلامیه‌ها چنین است: «وقتی امریکاییها حمله را شروع کنند، معمولاً در مقیاس وسیعی این کار را انجام می‌دهند. آنها برای حفظ زندگی گلوله‌ها را هدر می‌دهند. آنها توان به کارگیری سلاحهای زیادی را دارند. آنها تعداد بسیار زیادی توپ، تانک، زره‌پوش و راکد دارند و می‌توانند هر مقاومتی را در هم بشکنند» (هرز،( ) 1962). این نوع اعلامیه‌ها در جنگ کره نیز به کار گرفته شد. یکی از آنها تپه‌ای را نشان می‌داد که از اجساد سربازان چینی پوشیده شده بود. زیر عکس نوشته شده بود: «اینان به دلیل مقاومت بیهوده در برابر نیروهای ترک سازمان ملل کشته شده‌اند». اعلامیه دوم نیز یک سرباز دشمن را نشان می‌داد که در برابر هدف دشمن خم شده و دستش را روی چشمانش گذاشته بود و به آسمان می‌نگریست. اعلامیه سوم یک سرباز دشمن را نشان می‌داد که رو به یک دیوار، که 16 قبضه اسحله سنگین در آن قرار داشت، ایستاده بود. زیر اعلامیه نوشته شده بود: «هیچ سربازی نمی‌تواند با 54 نفر بجنگد؛ در حالی که چین کمونیست می‌خواهد با 54 کشور بجنگد». اعلامیه‌هایی که درباره بیهوده بودن مقاومت است، معمولاً موضوع مشترکی دارند. این گونه اعلامیه‌ها سیستم‌های جنگ‌افزاری یا تأثیرات ویرانگر آن را به تصویر می‌کشند، در حالی که پیام‌های کلامی بر پیامدهای مقاومت تأکید می‌ورزند. از قبل به شهروندان و سربازان دشمن در مورد حملات غریب‌الوقوع خبر داده می‌شود و حتی برنامه زمان‌بندی شده در مورد حملات به آنان ارایه می‌شود. در اعلامیه‌های توفان صحرا و سپر صحرا نیز موضوعات مشابهی تکرار شد. اعلامیه‌های جنگ دوم خلیج فارس که حاوی موضوع بیهوده بودن مقاومت بود، بر برتری فردی و فناوری متحدین تأکید می‌کرد؛ مثلاً، یکی از اعلامیه‌های جنگ دوم خلیج فارس، یک سرباز عراقی را نشان می‌داد که توسط تانکهای متحدین محاصره شده بود (تصویر 1). پیام کلامی اعلامیه نیز چنین بود: «دست از مقاومت بر دارید. شما محاصره شده‌اید». یک اعلامیه دیگر، یک تانک عراقی را نشان می‌داد که مورد حمله تانکها، بالگردها و بمبهای متحدین قرار گرفته بود. روی آن اعلامیه چنین نوشته شده بود: «آتش تمام‌عیار و فراگیر و سلاحهای کشنده» (تصویر 2). یکی از اعلامیه‌ها نیز نیروهای متحدین را روی دیواری از ابر متراکم در حال در هم کوبیدن تانکهای عراقی نشان می‌داد روی آن اعلامیه نوشته شده بود: توفان صحرا آمد. فوراً فرار کنید. تأکید بر این پیام، تا شروع حمله زمینی ادامه داشت. بمباران‌ها و اعلامیه‌های هدف‌گیری شده، نیروهای عراقی را در مورد اجتناب‌ناپذیر بودن شکستشان به تعامل واداشت. همان گونه که می‌دانیم فرآورده‌های عملیات روانی مخاطبان خاصی را هدف قرار می‌دهند. یک سری اعلامیه که آرایش و هدف‌گیری پیام‌ها را تفهیم می‌کردند یک بمب‌افکن بی ـ 52 را نشان می‌داد که در حال بمباران بود، این اعلامیه تمام سربازان عراقی را هدف قرار نمی‌داد، بلکه تنها سربازان واحدهای خاصی را هدف قرار داده بود. پیام کلامی یکی از این اعلامیه‌ها چنین بود: «این اولین و آخرین هشدار به شماست. فردا لشکر شانزدهم پیاده نظام بمباران خواهد شد. هم‌اینک از آن محل بگریزید» (تصویر 3). بلافاصله بعد از آن اعلامیه، آن محل بمباران شد. اعلامیه بعد از آن بمباران حاوی مفهوم مشابهی بود ولی با این عنوان: «ما به قول خود عمل می‌کنیم». این اعلامیه به منظور اعلام بمباران قطعی و بیان این که بمباران وعده داده شده انجام شده است، مورد استفاده قرار گرفت. البته همواره واحدهای ویژه‌ای آماج اعلامیه‌های جنگ دوم خلیج فارس قرار نمی‌گرفتند. سربازانی که در مواضع خاصی قرار داشتند و بمباران می‌شدند، گاهی اعلامیه‌های خاصی را نیز دریافت می‌کردند، مثلاً یکی از اعلامیه‌ها حاوی این مطلب بود: موشکهای دارای قدرت انفجار بیش از 20 اسکاد (تصویر 4) که در آن بر برتری فناوری نیروهای متحدین تأکید شده بود. روی این بمب نوشته شده است: یا فرار کنید و زنده بمانید و یا بمانید و کشته شوید. پیام پشت اعلامیه قدرت این بمب را با قدرت انفجار بیش از 20 اسکاد مقایسه می‌کرد. در برخی اعلامیه‌ها موضوع بیهوده بودن مقاومت با پیام حمایت از طرح ویژه واحدهای نظامی در فریب دشمن ترکیب شده بود. عملیات‌های فریب به منظور منحرف کردن عراقیها و نیز حفظ برتری نیروهای امریکایی صورت می‌گرفت. این نوع عملیات به پشتیبانی ویژه واحدهای عملیات روانی نیاز داشت ولی مشکلات و چالشهای خاصی نیز برای این واحدها ایجاد می‌کرد، چرا که از حیث سیاسی و نظری، فرآورده‌های عملیات روانی نباید متضمن دروغ باشند. یعنی نباید حاوی پیامی‌که انجام نخواهند گرفت باشند. زمانی که برنامه عملیات روانی بر یک واقعیت تأکید ورزد در طول زمان اعتبار خود را از دست نخواهد داد و به این دلیل که هیچ یک از برنامه‌های عملیات روانی با یک بار اجرا به موفقیت نمی‌انجامد، وقتی که در اجرای اول، حامل دروغ باشد، تکرار آن، مشکلاتی را پدید خواهد آورد. به عنوان بخشی از عملیات روانی در پشتیبانی از عملیات فریب توفان صحرا، اعلامیه‌هایی با پیام‌های معتبر بر سر واحدهای ویژه عراقی فرو ریخته شد که روی آنها نوشته شده بود: عملیات مهمی در شرف وقوع است، مثلاً نیروهای متحدین بیش از 12000 بطری پر از اعلامیه در ساحل کویت رها کردند. این اعلامیه‌ها موجی را به شکل سیمای یک تکاور دریایی امریکایی نشان می‌داد که بر سرباز در حال فرار عراقی می‌کوبید. این بطری‌های حاوی اعلامیه بر چند ساحل محل استقرار نیروهای عراقی فرو ریخته شد. کلمات نوشتاری اعلامیه‌ها هیچگاه نمی‌گفت: تکاوران دریایی امریکا مستقر خواهند شد، بلکه پیام مکتوب چنین بود: مقاومت نکنید تا در امان باشید و این تأکید اندک که موجب ترس عراقیها می‌شد، آنها را واداشت تا حداکثر صف‌آرایی نیروهای خود را در ساحل کویت، دور از منطقه اصلی، حفظ کنند (تصویر 5). فریب، زمانی که ادراک را تقویت می‌کند، مؤثرتر از زمانی است که می‌کوشد ادراک را تغییر دهد و یا ادراک جدیدی خلق کند. دو عنصر، موفقیت اعلامیه‌ها به عملیات نظامی واقعی بستگی داشت. اگر عملیات نظامی وعده داده شده صورت نمی‌گرفت و یا جنگ‌افزارهای عراقی توانی همسان با جنگ‌افزارهای متحدین داشت، اعلامیه‌ها و سایر فرآورده‌های عملیات روانی بی‌اثر می‌شدند. در جنگ جهانی دوم چنین اتفاقی رخ داد؛ یعنی، برخی اعلامیه‌های فرو ریخته شده بر مواضع آلمانی‌ها مؤثر واقع نشدند، چون جنگ آن گونه که امریکاییها انتظار داشتند پیش نرفت. دوم این که، همراه ساختن مقاصد تسلیم یعنی احساس ایمنی و درمان، مخاطره‌آمیزند چون جایگزین‌های مشخص برای تداوم جنگ هستند. بین اعلامیه‌های مورد استفاده در جنگهای گذشته و اعلامیه‌های مورد استفاده در جنگ دوم خلیج فارس شباهت‌های زیادی وجود داشت. مثلاً اعلامیه‌هایی که بمب‌افکنهای بی ـ 29 و بی ـ 52 را نشان می‌داد کمابیش مشابه بودند. افزون بر آن، هر دو اعلامیه ضمن دادن وعده حمله، جدول زمان‌بندی مشابهی برای انجام آن حملات ارایه می‌دادند. همچنین، تأکید بر میزان و شدت به کارگیری سلاحها در اعلامیه‌های تاریخی و اعلامیه‌های معاصر کاملاً مشابه است. تشابه اعلامیه‌های تاریخی و مؤثر به القای بیهوده بودن مقاومت محدود نمی‌شود، بلکه شامل بسیاری از موضوعات مورد بحث در این نوشتار نیز می‌گردد. 2- تسلیم شدن و تضمین رفتار شایسته معمولاً روحیه نیروهای عراقی به سادگی از طریق اعلامیه‌های القاکننده برتری نیروهای امریکا و متحدینش، تضعیف نمی‌شد، آنها همچنین اعلامیه‌های دیگری دریافت می‌کردند که در آنها نوشته شده بود یا کشته شوید و یا با تسلیم شدن، جان خود را نشان دهید. گرچه دو عنصر تسلیم و رفتار شایسته اغلب در اعلامیه‌ها با یکدیگر توأمند اما ما در این مقاله گاهی این دو را تفکیک می‌کنیم. در سطور زیر، ابتدا سابقه استفاده از اعلامیه‌های حاوی موضوعات تسلیم و رفتار شایسته مرور می‌شود، آنگاه اعلامیه‌های جنگ دوم خلیج فارس مورد بحث قرار می‌گیرد. در جنگ جهانی دوم، اعلامیه‌هایی با محتوای تسلیم شدن، به تفکیک روی سطوح مختلف سلسله مراتب نیروهای نظامی ژاپن فرو ریخته شد. فرماندهان، افسران و درجه‌داران اعلامیه‌هایی دریافت می‌کردند که دستور تسلیم شدن ویژه‌ای داشت. پاراگراف زیر، متن یکی از اعلامیه‌هایی است که بر مواضع ژاپنیها در اوکیناوا ریخته شد و مخاطب آن افسران ژاپنی بودند: یک پرچم سفید در دستان شما علامت تمایل شما افسران ژاپنی برای مذاکره با امریکاییهاست. به تمام افسران ژاپنی که دوست دارند جان سربازانشان را حفظ کنند، فرصت داده می‌شود تا به چنین کاری مبادرت کنند. در صحنه نبرد اقیانوس آرام نیز اعلامیه‌هایی به سربازان داده می‌شد که روی آنها نوشته شده بود: من تسلیمی‌ام، یا من مقاومت نمی‌کنم. همچنین در آن اعلامیه‌ها به آنها گفته می‌شد اعلامیه‌ها را تا زمانی که به نیروهای امریکایی می‌رسید نگه دارید. سربازان آلمانی نیز اعلامیه‌هایی با دستورات مشابه دریافت می‌کردند و چنین اعلامیه‌هایی بر مواضع آلمانی‌ها هم ریخته می‌شد. در اعلامیه‌های جنگ کره نیز نقشهایی به سربازان کره‌ای داده می‌شد که نحوه تسلیم شدن و بیهودگی مقاومت را القا می‌کرد، اعلامیه‌ها علاوه بر دستورات خاص تسلیم شدن، رفتار انسانی، غذا و مداوای پزشکی اسیران تسلیمی را نیز تضمین می‌کرد. در واقع، یکی از نخستین موارد استفاده از اعلامیه‌های جنگی در طول جنگ انقلابی صورت گرفت؛ یعنی وقتی که سربازان اروپایی اعلامیه‌ها را در کنار راکدها جا می‌دادند و برای همتاهای بریتانیایی خود می‌فرستادند، اعلامیه‌ها به کسانی که تسلیم می‌شدند یا ترک مخاصمه می‌کردند، غذای خوب، پول زیاد، توجه خاص پزشکی و مزرعه خوب را وعده می‌داد. در اعلامیه‌های جنگی ایالات متحده نیز به اسیران وعده رفتار مناسب داده می‌شد. یکی از انواع اعلامیه‌ها تضمین رفتار مناسب با اسیران، یک برگه امان‌نامه بود. به نظر می‌رسید که این برگه‌ها برای نیروهای امریکایی و متحدینش نوشته شده‌اند اما مخاطب واقعی آنها سربازان دشمن بودند. اعلامیه‌ها به منظور تضمین رفتار مناسب با اسیران تهیه و توسط فرمانده عملیات امضا شده بود، مثلاً، اعلامیه‌هایی که در جنگ جهانی دوم بر سر ژاپنی‌ها فرو ریخته می‌شد، حاوی چنین عباراتی بود: این اعلامیه تضمین می‌کند که هر ژاپنی که تسلیم شود با او برخورد انسانی خواهد شد. امریکاییها به کسانی که تسلیم شوند غذای خوب می‌دهند، آنان را مداوا و تا پایان جنگ به پناهگاه امن منتقل می‌کنند. این پیامها به زبان انگلیسی و ژاپنی بودند. سربازان آلمانی نیز با چنین پیامهایی روبه‌رو شدند؛ مثلاً برگه‌ای، عبور مطمئن، مواد غذایی، مداوای مورد نیاز و انتقال به جای امن در اسرع وقت را برای سرباز تسلیمی تضمین می‌کرد. اعلامیه را که به دو زبان انگلیسی و آلمانی بود، ژنرال آیزنهاور امضا کرده بود. چنین اعلامیه‌هایی در جنگ کره نیز به وفور مورد استفاده قرار می‌گرفت. در یکی از آن اعلامیه‌ها چنین نوشته شده بود: «بدین وسیله جای امن و مداوای مناسب برای دارندگان این اعلامیه و همراهان آنان تضمین می‌شود. این سربازان باید بلافاصله اسلحه خود را زمین بگذارند، دست از مقاومت بردارند و هرگونه که مناسب می‌دانند خود را به نیروهای سازمان ملل تسلیم کنند». انواع مختلفی از این راهبردهای کلامی در اعلامیه‌های جنگ دوم خلیج فارس مورد استفاده قرار گرفت. در زیر، استفاده از اعلامیه‌های جنگی حاوی موضوع تسلیم و رفتار شایسته در آن جنگ بررسی می‌شود. در جنگ خلیج فارس، در هر دو طرف برخی اعلامیه‌ها، پیامهایی حاوی دستور تسلیم و برخورد خوب نوشته می‌شد و در برخی دیگر در یک طرف، پیامهای حاوی تسلیم و در طرف دیگر پیامهای حاوی رفتار مناسب قید می‌شد. در برخی از این اعلامیه‌ها به سربازان عراقی گفته می‌شد که به طرف مواضع متحدین در جنوب بیایند. تقریباً در تمام این گونه اعلامیه‌ها به سرباز عراقی گفته می‌شد که خشاب اسلحه‌اش را در بیاورد، اسلحه‌اش را در حالی که لوله آن به طرف پایین است در شانه چپش قرار دهد، دستهایش را روی سرش بگذارد و به آرامی قدم بردارد و یک لباس سفید یا اعلامیه را، که بیانگر قصد صلح‌آمیز اوست تکان دهد. تصویر روی اعلامیه نیز معمولاً چگونگی انجام دستورات کلامی را به سرباز عراقی نشان می‌داد. به نیروهای زرهی نیز دستورات مشابهی داده می‌شد. البته دستورات مربوط به غلاف کردن اسلحه آنها متفاوت بود. به آنها گفته می‌شد تا جایی که امکان دارد، لوله تانک خود را به طرف بالا برگردانند و نیروهای عراقی را نشانه بگیرند و از تانک خارج شوند. همانند سایر اعلامیه‌ها، در این مورد نیز تصویر اعلامیه روش انجام دستورات کلامی را به نیروهای عراقی نشان می‌داد (تصویر 6). همچنین، این اعلامیه‌ها به سربازان عراقی وعده می‌داد که در صورت تسلیم شدن، با آنان خوب رفتار می‌شود. یکی از این اعلامیه‌ها سربازان مغلوب و تسلیمی عراق را نشان می‌داد که در حال بالا بردن دستهایشان، اعلامیه رفتار مطمئن را نشان می‌دادند و محل استقرار خود را ترک می‌کردند. اعلامیه تأکید می‌کرد که دست از جنگ کشیدن موجب رفتار انسانی، تأمین غذا، آب، مداوا و پناهگاه می‌شود (تصویر 7). این اعلامیه سربازان عراقی را نشان می‌دهد که دستهای خود را بلند کرده و دهانه اسلحه‌اش را به طرف پایین گرفته‌اند. در امان‌نامه‌های رسمی فرماندهی عملیات، تضمین‌های مشابهی به سربازان عراقی داده می‌شود (تصویر 8). پرچمهایی که در این امان‌نامه به عنوان برگه تضمین رفتار مناسب، ترسیم شده‌اند، پرچمهای کشورهای عرب است که به نیروهای متحدین پیوسته‌اند. همانند امان‌نامه‌های قبلی، به نظر می‌رسید که مخاطب این برگه‌ها نیروهای متحدین هستند در حالی که مخاطب واقعی عراقی‌هایی بودند که آن برگه‌ها را همراه داشتند. این برگه‌ها به گونه‌ای طراحی شده بودند که عراقی‌ها بفهمند به وعده رفتار انسانی و مطمئن عمل می‌شود. اعلامیه‌های مربوط به تسلیم شدن و تضمین رفتار خوب، به دو دلیل اهمیت داشتند. نخست این که به عراقی‌ها به جای ادامه خصومت، فرصتهای جالب و ویژه داده می‌شد، به عنوان نمونه، وعده تأمین غذا، آب و پناهگاه، وعده‌ای بی‌اساس نبود، اطلاعات مربوط به زندگی سربازان عراقی نشان می‌داد که این نیازها در حد بسیار کم برآورده می‌شود لذا شرایط اعلامیه‌ها، قابل اعتماد بود؛ چون از یک سو، صدام حسین به فکر سربازانش نبود و از سوی دیگر، نیروهای متحدین، به تمام وعده‌هایشان ـ اعم از وعده بمباران کردن تا وعده تضمین برخورد شایسته با نیروهای عراقی ـ عمل کرده بودند. در این اعلامیه‌ها آنها تعهد می‌کردند که آب و غذا را برای نیروهای تسلیمی عراق فراهم سازند. دوم این که در اعلامیه‌ها به مقایسه تبلیغات عراقی‌ها پرداخته می‌شده است. تبلیغات عراقی‌ها در پی آن بود که سربازان عراقی را از تسلیم شدن به نیروهای متحدین بترساند؛ مثلاً، شایع شده بود که تفنگداران دریایی امریکا برای عضویت در ارتش لازم است یکی از اعضای خانواده خود را بکشند. اعلامیه‌های عملیات روانی در پی آن بود که نادرست بودن این نظر را تفهیم کند؛ مخصوصاً زمانی که درستی و اعتبار اطلاعات مندرج در اعلامیه‌های قبلی اثبات شده بود. دستورات ویژه تسلیم شدن در عملیات توفان صحرا شبیه دستورات جنگهای پیشین بود. برخی واژه‌های انتخابی مثلاً من تسلیم می‌شوم معطوف به مواضع امریکاییها و پیام تسلیم شدن کاملاً شبیه اعلامیه‌های جنگهای قبلی بود. این شباهت در مورد اعلامیه‌های مربوط به رفتار شایسته نیز صدق می‌کند، اعلامیه‌های توفان صحرا نیز همانند اعلامیه‌های جنگهای پیشین صحرا، غذا، مداوا و پناهگاه را تضمین می‌کرد. برگه‌های امان‌نامه نیز مخاطبانی همسان با برگه‌های پیشین داشت و حاوی امضای فرمانده عملیات بود. 3- دور کردن سربازان از تجهیزات ایده تسلیم شدن همراه با تضمین رفتار شایسته، با درخواست از سربازان برای دوری گزیدن از تجهیزات، تقویت می‌شد. در این شیوه تأکید می‌شود که تجهیزات دشمن منهدم خواهد شد. لذا، سربازان برای حفظ جان خود باید از آن تجهیزات دور شوند. اعلامیه‌های مربوط به دور شدن از تجهیزات نظامی در جنگ دوم خلیج فارس به مراتب بیش از جنگهای گذشته مورد استفاده قرار گرفتند. این تفاوت، عمدتاً ناشی از پیشرفت فناوری جنگ‌افزارها بود. این موضوع در جنگهای گذشته علیه واحدهای زرهی به کار گرفته می‌شد ولی در جنگ خلیج فارس از پرسنل لشکرها زرهی خواسته می‌شد تا بدون دور شدن از جنگ‌افزارهای خود تسلیم نیروهای متحدین شوند. مخاطبان اصلی پیام دور شدن از جنگ‌افزارها، شهروندان بودند. در جنگ جهانی دوم، اعلامیه‌هایی که بر مناطق پرجمیعت ژاپن فرو ریخته می‌شد، شهروندان را به فرار از مناطق پرخطر وادار می‌کرد. اعلامیه‌های جنگ جهانی دوم از شهروندان درخواست می‌کرد که برای در امان ماندن از آسیب بمبهای منهدم‌کننده متفقین بلافاصله شهر را تخلیه کنند. همچنین، اعلامیه‌هایی که در برمه و اوکیناوا فرو ریخته می‌شد از شهروندان می‌خواست تا خود را از پلها و اماکن مورد یورش بمبهای امریکا دور کنند. همچنین از ساکنان اوکیناوا خواسته می‌شد برای مصونیت از یورشهای زمینی ـ دریایی از مناطق ساحلی دور شوند. در اعلامیه‌های جنگ دوم خلیج فارس تأکید می‌شد که نیروهای متحدین رغبتی به کشته شدن شهروندان عراقی ندارند و هدف عمده نیروهای متحدین کسب مجدد استقلال کویت و انهدام توان نظامی صدام حسین است. ویژگی این اعلامیه‌های این بود که نشان می‌داد آنهایی که با جنگ‌افزارهایشان می‌ماندند، کشته می‌شدند؛ در حالی که آنهایی که خود را از جنگ‌افزارها دور می‌کردند زنده می‌ماندند. چند اعلامیه با نشان دادن جنگ‌افزارهای مختلف، این هدف را منعکس می‌ساخت، تصاویر با پیامهای کلامی نظیر: جنگ‌افزارها را ترک کنید یا از آنها دفاع کنید و بمیرید، انتخاب با شماست همراه می‌شد (تصویر 9). این اعلامیه سربازی را نشان می‌دهد که جنگ‌‌افزارها را رها کرده و زنده مانده است. همچنین، سرباز دیگری را نشان می‌دهد که جنگ‌افزار را ترک نکرده و مرده است. اعلامیه‌های جنگ دوم خلیج فارس، که حاوی پیام خلع سلاح بودند، مشابه اعلامیه‌های مورد استفاده در جنگهای گذشته بود. تنها تفاوت آنها در میزان تأکید بر اجتناب از خطر مرگ یا زخمی‌شدن بود. تفاوتهای این اعلامیه‌ها پیشرفت فناوری جنگ دوم خلیج فارس را نشان می‌داد. سیستم جنگ‌افزاری متحدین با دقت جنگ‌افزارهای عراقی را در هم می‌کوبید که در جنگهای پیشین سابقه نداشت. این دقت، موجب می‌شد تا سربازان عراقی به سرعت خود را از جنگ‌افزارها دور کنند. لذا پیام اعلامیه‌ها قابلیت قبول بیشتری پیدا می‌کرد. 4- تأکید بر مفاهیم صلح، خانواده و اتحاد این اعلامیه‌ها با مفهوم صلح، خانواده و اتحاد توجه ویژه‌ای بر شباهت‌ها و تفاوتها داشت. اعلامیه‌های حاوی این موضوعات مجموعاً چهره رهبران عراقی را به عنوان یک مسئول علاقه‌مند به جنگ و بی‌توجهی به جان سربازان و شهروندان نشان می‌داد. در این اعلامیه‌ها عقاید و نگرشهای یک سرباز با نگرش و عقاید رهبران سیاسی کنار هم گذاشته می‌شد. عقاید و نگرشهای امریکا و متحدانش، همسان عقاید و نگرشهای مخاطبان عراقی قلمداد می‌شد. در حالی که رهبران مخاطبان (عراقی) طوری ترسیم می‌شدند که اختلاف نظر و تلاشهای میان آنان و سربازانشان به چشم می‌خورد. در چند جنگ گذشته که نیروهای امریکایی شرکت داشته‌اند، چند اعلامیه بر صلح، خانواده و وحدت تأکید داشته است. این اعلامیه‌ها تأکید می‌کرد که سیاستهای امریکا و متحدینش مبتنی بر حفظ صلح و بقای خانواده است، در حالی که کار رهبران دشمن، ادامه خصومت، مرگ و رنج و درد را سبب می‌شود. در اعلامیه‌هایی که در جنگ جهانی دوم بر سر سربازان فرو ریخته شد عنوان شده بود که رهبران نظامی ژاپن هیچ علاقه‌ای به حفظ جان نیروهای خود ندارند. در یکی از این اعلامیه‌ها نوشته شده بود: بدترین دشمنان شما افسرانتان هستند که کشته شدن شما را می‌خواهند، آنها شما را از عزیزان و خانواده‌تان جدا می‌کنند. اعلامیه‌ای دیگر افسری ژاپنی را نشان می‌داد که مدالهای افتخار نظامی دریافت می‌کرد در حالی که سربازان، یک تابوت دفن مرده و سنگ قبر دریافت می‌کردند. از چنین اعلامیه‌هایی در مورد سربازان آلمان و کره نیز استفاده شده است؛ سربازان آلمانی اعلامیه‌هایی دریافت می‌کردند که در آنها نوشته شده بود فرماندهان نظامی آنها بیشتر به کسب مدالهای افتخار می‌اندیشند تا به حفظ جان نیروهایشان. در یکی از این اعلامیه‌ها نوشته شده بود: آیا می‌خواهید از فرماندهی پیروی کنید که جان شما را فدای شهرت شخصی خود می‌کند؟ در دسته‌ای دیگر از اعلامیه‌ها تأکید می‌شد که ایالات متحده با دولتمردان یک کشور خاص طرف است نه با شهروندان آن کشور. در یکی از اعلامیه‌های جنگ جهانی دوم نوشته شده بود: امریکا با مردم ژاپن نمی‌جنگد بلکه با دار و دسته نظامیانی می‌جنگد که مردم ژاپن را برده خود کرده‌اند. اعلامیه‌های دیگر به هیتلر و سایر رهبران نازی می‌تاختند در حالی که از مردم آلمان می‌خواستند که حکومت را سرنگون کنند. چند اعلامیه جنگ دوم خلیج فارس نیز به طور جداگانه به موضوعات صلح، خانواده و اتحاد اعراب پرداخته بودند یا اینکه این مسائل به عنوان موضوعات ثانویه در اعلامیه‌های دیگر گنجانده می‌شد. در چند اعلامیه تأکید شده بود که این جنگ، جنگ صدام علیه دنیای عرب و صلح است. چند برگه امان‌نامه پرچم کشورهای متحد را همراه با پرچم کشورهای عربی ـ که کاملاً آشکار بود ـ نشان می‌داد. دیگر اعلامیه‌های تضمین رفتار شایسته، سربازان عراقی را نشان می‌داد که به دست سربازان دیگر کشورهای عرب اسیر شده بودند در حالی که با آنها ناهار می‌خوردند (تصویر 10). در پشت این اعلامیه چگونگی کردار شایسته با اسیران نوشته شده و از آنان خواسته شده بود در مهمانی اعراب به برادران عرب خود بپیوندند. اعلامیه‌هایی نیز صدام حسین را به عنوان مسبب دشمنی‌ها نشان می‌داد. یکی از اعلامیه‌ها کاریکاتور صدام را روی پرچم خون‌آلود عراق نشان می‌داد. پیام کوتاه روی آن اعلامیه چنین بود: تنها صدام مسبب بمباران عراق است (تصویر 11). به کاریکاتور صدام حسین توجه کنید که بدون هیچ قید و بندی ترسیم شده است. این اعلامیه این پیام را القا می‌کرد که انتظار سربازان، خانواده آنان و کشورشان به بهترین وجه از طریق توافق صلح‌آمیز و همکاری مشترک برآورده می‌شود، این پیام در یکی دیگر از اعلامیه‌ها که سایه دو سرباز را نشان می‌دهد، کاملاً القا می‌شد. یکی از این دو سرباز عراقی و دیگری عربستانی بود که دست در دست یکدیگر گذاشته و به سوی افق در حال حرکت بودند. در آن اعلامیه نوشته شده بود: ما، همواره در صلح، پشتیبان یکدیگر خواهیم بود (تصویر 12). این اعلامیه علاوه بر ترسیم موضوع صلح و وحدت، اهمیت طراحی دقیق و تکوین عملیات روانی را نشان می‌دهد. قبل از پخش این اعلامیه، حساسیت قوم‌محوری غربی‌ها اعتراض شدید به آن را موجب شد. پیش‌آزمون این اعلامیه به دست کسانی تهیه شد که فرهنگ اعراب را نمی‌شناختند و می‌دانستند که مردان خاورمیانه به همکاری با مردان بیش از همکاری با زنان علاقه‌مند هستند. در مصاحبه‌هایی با اسرای عراقی ثابت شد که این اعلامیه بسیار اثربخش بوده است؛ چرا که، آن اعلامیه، اسیر را به عنوان مغلوب امریکاییان نشان نمی‌داد، بلکه او را به عنوان عامل وحدت مجدد اعراب و افزایش هماهنگی و همکاری آنان مطرح می‌کرد. اعلامیه‌های تاریخی و اعلامیه‌های جنگ دوم خلیج فارس، این ایده را القا می‌کردند که نگرشها و باورهای سربازان با عقاید و نگرشهای فرماندهان آنها تفاوت دارد. در بسیاری از اعلامیه‌ها، رهبران نظامی و سیاسی به عنوان افراد خودخواه ترسیم می‌شدند. موضوعی که در بسیاری از اعلامیه‌ها تکرار می‌شد این بود که رهبران خودخواه سیاسی و نظامی، سربازان را از دیدار خانواده و فامیل خود محروم می‌کنند. همچنین، در این اعلامیه‌ها تأکید می‌شد که متفقین، سازمان ملل و نیروهای متحدین در جنگ دوم جهانی با دولتها طرف بودند نه با شهروندان. ارزیابی و نتیجه‌گیری فریدمن پس از بررسی اعلامیه‌های جنگ خلیج فارس و سابقه تاریخی آنها، به عنوان نتیجه‌گیری نکات زیر را مورد توجه قرار داده است. 1) در جنگ خلیج فارس، تعداد نیروی مورد نیاز برای نگهداری سربازان تسلیم شده عراقی از تعداد نیروی مورد نیاز برای جنگیدن و مغلوب کردن آنها کمتر بود. تقریباً در تمامی موارد، اسیران تسلیمی اعلامیه‌های عملیات روانی ـ حتی در برخی موارد بیش از یک اعلامیه ـ همراه داشتند. آنان معتقد بودند که همراه داشتن تعداد زیادی اعلامیه به معنی تضمین بیشتر رفتار شایسته نیروهای متحدین با آنان است. 2) در هر نوع ارزیابی باید برخی واقعیات موقعیتی و محیطی را لحاظ کرد؛ مثلاً برخی واحدهای عراقی، نه ترک خدمت کردند و نه تسلیم شدند. آنان با شجاعت جنگیدند و تنها بعد از یک نبرد جدی به شکست تن دادند. اعلامیه‌های مورد بحث در این نوشتار نیز اثر اندکی بر این نیروها داشت؛ در واقع، آنها با تمسخر و تنفر به این اعلامیه‌ها می‌نگریستند. این واقعیت، اهمیت یک فرآیند برنامه‌ریزی منظم و دقیق را خاطرنشان می‌کند: با استفاده از اطلاعات و مرور نتایج، باید بررسی کرد که کدام فرآورده عملیات روانی، بیشتر بر مخاطبان تأثیر می‌گذارد. یک تجزیه و تحلیل نشان داد که تعداد زیادی از نیروهای عراقی، که به دست نیروهای متحدین اسیر شدند، آموزش اندکی دیده بودند؛ فاقد جنگ‌افزارهای مدرن بودند؛ از دستورات سرپیچی می‌کردند و از نیازهای اساسی نظیر غذا و آب محروم بودند. 3) در این وضعیت، مشخص بود که پیامهای مثبت و حاوی باورهای رایج مؤثرتر بودند، موضوعاتی نظیر وحدت اعراب، خانواده و صلح به دلیل تأکید بر ارزشهای مخاطبان بیشترین تأثیر را بر جای می‌گذاشتند. از همین روی، عملیات فریب موفقیت‌آمیز بود. آن عملیات، اطلاعات جدید و متقاعدکننده‌ای ارایه نمی‌داد، بلکه ضمن تقویت باورهای کنونی درباره هدفهای متحدین، شواهدی برای تقویت آن باورها ارایه می‌داد. 4) روش پخش و انتشار اعلامیه‌ها نیز قابل توجه بود. در آن جنگ یک نوع اعلامیه را آنقدر بر یک موضوع فرو می‌ریختند تا کاملاً زمین را بپوشاند در این اقدام یک پیام نهفته وجود داشت و آن این بود که نیروهای متحدین از توان و قدرت بالایی برخوردار هستند. انجام عملیات هوایی برای فرو ریختن اعلامیه‌ها بر سر نیروهایی که حتی برای رساندن آب به سربازان تشنه، کامیون نداشتند، خود به خود پیام‌های مندرج در اعلامیه‌ها را آشکار می‌کرد. 5) این پیام، صرف‌نظر از این که پاسخی را در مخاطبان ایجاد و تقویت کند، یا تغییر دهد، برای آن که مؤثر واقع شود باید اعتبار ذاتی داشته باشد، بخشی از آن اعتبار در درون خود پیام نهفته است. گفته‌ها و اصطلاحات باید درست باشند و تصاویر اعلامیه نیز باید واقعیت را نشان دهند (جانونیز، 1958). در ابتدا، استفاده از زبان عربی ـ مصری کاهش اعتبار برخی اعلامیه‌های فرو ریخته شده بر سر سربازان عراقی را در جنگ دوم خلیج فارس سبب شد. اعتبار ذاتی پیام یا عملیات باید از طریق انسجام افزایش یابد. انسجام یا همخوانی می‌تواند چند شکل داشته باشد. همان گونه که پیش‌تر گفته شد، پیام باید با نگرشها و باورهای مخاطبان همخوانی و با محیط مخاطبان هماهنگی داشته باشد. پیامی که معطوف به آدمهای گرسنه و در معرض سرماست باید برآوردن آن دو نیاز را وعده دهد. پیام حاوی برتری نظامی باید آشکارا درست باشد. همچنین، باید با رسانه‌های موجود ـ به ویژه زمانی که برنامه عملیات روانی از رسانه‌های زیادی بهره می‌گیرد ـ همخوانی داشته باشد. در عملیات توفان صحرا، جنگ اعلامیه‌ها از طریق چند رسانه، نظیر بلندگوها و سخن‌پراکنی رادیویی تقویت می‌شد. همچنین وضعیت زمان جنگ اقتضا می‌کرد که ارتش امریکا پیام‌های خود را با پیام‌های دولتهای متحد و نیز با پیامهای آژانسهای دولتی امریکا هماهنگ کند. نتیجه آخر، الگوی هماهنگی بود که تمام پیامها در پی دستیابی به آن بودند. عملیات روانی استراتژیک، آموزش طولانی مدت مخاطب را مجاز می‌داند؛ در حالی که در عملیات روانی تاکتیکی ماهیت کوتاه‌مدت و فوری بسیاری از موقعیت‌ها مانع ایجاد نگرشها و باورهای جدید می‌شود. این نکته مخصوصاً در پشتیبانی تاکتیکی ادراکات فریب درست است. همچنین، احتمال دارد بحرانهایی که اغلب ارتشهای آزادی‌بخش یا اشغال‌کننده با آن مواجه می‌شدند موجب شود تا در تحکیم ایجاد نگرشها و باورهای جدیدی در مخاطبان موفق نباشند. هنگام در خطر بودن امنیت مردم، به نظر می‌رسد موضوعاتی که نگرشها و باورهای مخاطبان را تأیید می‌کند، بیش از موضوعاتی مؤثر می‌شود که نگرشها و باورهای آنان را تغییر می‌دهد. 6) پیامهایی که در اعلامیه‌های دو عملیات توفان صحرا و سپر صحرا مورد استفاده قرار گرفت، انعکاس کاملی از پیامهای مورد استفاده در جنگهای قدیمی‌تر بود. استفاده مجدد از تعداد معدودی از پیامهای متقاعدساز، اهمیت برنامه و تکوین عملیات روانی را کاهش نمی‌دهد. این ادعا به چند دلیل درست است. عملیاتهای روانی بر چند رسانه تکیه می‌کنند. لذا، برای هماهنگی موفقیت‌آمیز این رسانه‌ها باید برنامه‌ریزی شود؛ حتی زمانی که پیامها درست است، زمان‌بندی و تعاقب ارایه آنها باید مورد نظر قرار گیرد. سرانجام، برای توجه به این موضوع، پیامها می‌توانند یک شکل داشته باشند ولی برای اثربخشی باید در زمینه‌های مختلفی عرضه شوند. مثلاً، پیامهای حاوی بیهوده بودن مقاومت، بر ترس و تهدید تأکید می‌کنند؛ از این رو، باید توانایی ایجاد ترس و تهدید را داشته باشند. برخی پیامها عموماً از دیگر پیامها مؤثرتر هستند و ممکن است در برخی زمینه‌ها اثر آنها بیشتر از دیگر زمینه‌ها باشد (جاکسون و جاکوس، 1983). 7) به کارگیری دقیق نظریه‌های جدید ارتباطات و روان‌شناسی در عملیات روانی، به سبب نبودن داده‌های قابل استناد دشوار است و تا زمانی که گزارش کاملی از مصاحبه‌های برنامه‌ریزی شده با اسیران جنگی افشا نشده است، تنها، می‌توان به مشاهدات کلی اکتفا کرد. ولی این مشاهدات باید با ادبیات کنونی و پژوهشهای در حال انجام پیوند داده شود. احتمالاً تحقیق مهم، تحقیقی است که به بررسی سیستم نگرشها و باورها می‌پردازد. 8) نتیجه دیگری نیز می‌توان از تجربه عملیات توفان صحرا به دست آورد و آن این است که بر خلاف پیش‌بینی خوش‌بینانه فولر (1920) برای پشتیبانی از امنیت ملی نمی‌توان از اعمال روانی بدون همراه ساختن آنها با توانایی نظامی استفاده کرد. اگر بخواهیم از تمام سطوح عملیات روانی یک درس بیاموزیم، این است که عملیات روانی می‌تواند اعمال نظامی را به تأخیر بیاندازد، تعدیل کند و یا مانع آنها شود و نمی‌تواند جانشین اعمال نظامی شود. یک نیروی معتبر عملیات روانی باید یک نیروی معتبر نظامی داشته باشد تا بتواند به وعده‌ها و تهدیداتش جامه عمل بپوشاند.



    مقالات مجله
    نام منبع: گروه تحقیق و تالیف فصلنامه عملیات روانی
    شماره مطلب: 2131
    دفعات دیده شده: ۲۸۰۸ | آخرین مشاهده: ۱۵ ساعت پیش