Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • ناکامی رژیم صهیو نیستی برای توسعه حضور در آسیای مرکزی/ایران محبوب توده های مردمی منطقه
    شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱:۴۱

     مطالب رسانه های آسیای مرکزی و بخصوص نظرخواهی های آن ها در مورد مسائلی نظیر دفاع از عدالت و کرامت انسانی در جهان نشان می دهد بیشتر ملت های این منطقه ایران را اصلی ترین مبارز راه عدالت خواهی در دنیا می دانند و از آن حمایت می کنند.   با فروپاشی شوروی، رژیم صهیو نیستی به برقراری روابط با جم


     مطالب رسانه های آسیای مرکزی و بخصوص نظرخواهی های آن ها در مورد مسائلی نظیر دفاع از عدالت و کرامت انسانی در جهان نشان می دهد بیشتر ملت های این منطقه ایران را اصلی ترین مبارز راه عدالت خواهی در دنیا می دانند و از آن حمایت می کنند.

    خبرگزاری فارس: ناکامی رژیم صهیو نیستی برای توسعه حضور در آسیای مرکزی/ایران محبوب توده های مردمی منطقه

      با فروپاشی شوروی، رژیم صهیو نیستی به برقراری روابط با جمهوری های تازه استقلال یافته مسلمان آسیای مرکزی توجه زیادی مبذول کرد زیرا در ابتدای دهه 90 قرن گذشته تل آویو از  جمع کشورهای اسلامی جهان تنها با ترکیه و مصر روابط نزدیک دیپلماتیک داشت.

    این رژیم با استفاده از این موقعیت، طی سال های 1992 و 1993 با همه کشورهای آسیای مرکزی روابط دیپلماتیک برقرار کرد. اقدامات سریع تل آویو برای راه اندازی ارتباط با کشورهای آسیای مرکزی 3 هدف اصلی سیاسی، امنیتی و اقتصادی را دنبال می کرد.

    در بعد سیاسی جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه، متقاعد کردن دولت های آسیای مرکزی به عدم حمایت از استقلال فلسطین و پیوستن به سازمان های اسلامی جهانی از مهم ترین اهداف دانسته می شد.

    ممانعت با احتمال فروش فن آوری هسته ای به کشورهای خاورمیانه و همکاری با نهادهای امنیتی منطقه در رابطه با مقابله با تروریسم و افراط گرایی مذهبی (به خصوص تبادل اطلاعات با موساد به صورت مستقیم و یا از طریق برخی از کشورهای غربی، بخش اصلی اهداف امنیتی این رژیم را تشکیل می داد.

    اما به نظر می رسد این رژیم در قیاس با محورهای سیاسی و امنیتی، در بعد اقتصادی موفقیت های نسبی داشته است. در این عرصه محور اصلی روابط تل آویو یا آسیای مرکزی را قزاقستان تشکیل می دهد. بر اساس آمار موجود در سال 2011 مبادله تجاری میان رژیم صهیو نیستی با قزاقستان معادل یک میلیارد و 544 میلیون دلار بوده است که در قیاس با سال های قبل رقم بالایی است.

    اما این در حالی است که مبادله تجاری این رژیم با ازبکستان به عنوان یکی دیگر از کشورهای کلیدی منطقه در سال گذشته میلادی 66.4 میلیون دلار بوده است.

    بخش انرژی و کشاورزی از مهمترین عرصه های اقتصادی مورد توجه تل آویو در منطقه دانسته می شود.

    انگیزه کشورهای منطقه برای همکاری با رژیم صهیونیستی

    البته در اوایل استقلال خود برخی از مقامات سیاسی کشورهای منطقه با توجه به نفوذ لابی های یهودی در آمریکا، وجود روابط با رژیم صهیونیستی را به نحوی ضامن حمایت های واشنگتن و سازمان های بین المللی وابسته به آمریکا از اقدامات خود در عرصه های منطقه ای و جهانی می دانستند. ولی به تدریج این واقعیت روشن شد که آمریکا و غرب بدون رسیدن به اهداف خاص خود برای هیچ کشوری کاری نخواهند کرد.

    از سوی دیگر روسیه و چین نیز از منافع خود در منطقه حمایت کردند که مانع تمایل بیش از پیش این کشورها برای نزدیکی با آمریکا و رژیم صهیونیستی شد.

    حتی برخی از کشورهای منطقه همکاری های نظامی و امنیتی با رژیم صهیو نیستی برقرار کردند که در این زمینه در نخستین دهه استقلال خود ازبکستان بیشتر فعال بود و حالا قزاقستان به نحوی "پیشگامی" منطقه را عهده دار می باشد.

    در عرصه های اقتصادی و تجاری نیز برخی از این کشورها ترجیح می دادند ضمن مرتبط شدن با عده ای از شرکت های بین المللی غربی، در قبال ورود به فضای بزرگ ژ ئوپلیتیکی حتی بخشی از ذخایر طبیعی شان واگذار کنند.

    اما ظاهرا حالا نگاه دولت های منطقه به قضایا یک مقدار متفاوت شده است. تجربه یکی 2 سال اخیر کشورهای عربی نشان داد که اتحاد و ارتباط بسیار نزدیک با آمریکا و لابی های یهودی نتوانست مانع سقو طشان از قدرت و جلب آنها به مسئولیت کیفری شود.

    اقدامات ضد رژیم صهیو نیستی کشورهای منطقه

    در کل ادعای رسانه های این رژیم در رابطه با نفوذ رو به افزایش آن در آسیای مرکزی غیرواقعی است.

    مثلا نمایندگان وزارت امور خارجی رژیم صهیو نیستی طی 2 سال اخیر از انتصاب سفیر جدید و افتتاح قریب الوقوع سفارت خود در عشق آباد صحبت کرده و با توجه به هم مرزی تر کمنستان با ایران، این اقدام را به نحوی دستاورد بزرگ سیاست خارجی خود تلقی می کردند.

    ولی در نهایت دم فرو بردن تل آویو نشان داد که بیشتر ادعاهای رژیم صهیو نیستی بوق تبلیغاتی بوده است. هرچند در چند ماه پیش پایگاه اینترنتی این رژیم موسوم به "ایزروس" در رابطه با بحث مورد اشاره نوشته بود: "باید اذعان کنیم که بازی را به ایران باخته ایم...".

    باخت این رژیم تنها به یکی 2 مورد محدود نمی شود. به عنوان نمونه، در رای دهی مربوط به عضویت فلسطین در سازمان یونسکو که در پائیز سال گذشته صورت گرفت، بیشتر کشورهای آسیای مرکزی از فلسطین حمایت کردند که دلیل دیگری بر تلاش های بیهوده رژیم صهیونیستی برای تبدیل این کشورها به جانبداری از خود بود.

    قبل از آن نیز موقعی که رژیم صهیونیستی (ماه می سال 2010) به کشتی "آزادی" حامل کمک های بشردوستانه به نوار غزه حمله کرد، کشورهای منطقه نسبت به این اقدام غیرانسانی موضع گیری کردند.

    مسلما چنانچه وابستگی های مختلف سیاسی و مالی کشورهای آسیای مرکزی به آمریکا وجود نمی داشت، آن ها با جرئت بیشتر علیه این رژیم موضع گیری می کردند.

    اما با اینکه قزاقستان مهم ترین شریک رژیم صهیونیستی در آسیای مرکزی دانسته می شود، در 16 اکتبر سال 2011 ضمن رای دهی در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در رابطه به گزارش گلدستون در مورد فلسطین و سایر سرزمین های اشغالی، از تصویب قطعنامه علیه رژیم صهیونیستی حمایت کرد که ناراحتی تل آویو را به بار آورد. ضمنا بیشتر کشورهای آسیای مرکزی در رابطه با گزارش یادشده در مقابل این رژیم قرار گرفتند که دلیل دیگر ناکامی سیاسی آن در منطقه می باشد.

    در یک ماه پیش از آن نیز در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد رئیس جمهور قزاقستان اعلام کرده بود که بدون استقلال فلسطین، برقراری صلح پایدار در خاور نزدیک اصلا امکان ندارد. 

    یعنی با اینکه رژیم صهیو نیستی حضور خود در منطقه را پررنگ جلوه می دهد (به ظاهر سطح بالای مبادله تجاری با قزاقستان تا حدی آن را تائید می کند) باز هم واقعیت این است که در مسائل برای این رژیم حیاتی، این کشورها عمدتا علیه منافع تل آویو رای داده اند و برخی از آنها به هر دلیلی از موضع گیری صریح منصرف شده اند.

    ناکامی رژیم در جهت کاهش نفوذ ایران در آسیای مرکزی

    رژیم صهیو نیستی طی 2 دهه استقلال کشورهای آسیای مرکزی تلاش کرد در کنار جلب تمایل این کشورها به حمایت از مواضع خود در قضیه فلسطین، به مهمترین هدف دیگری نیز دست یابد که کاهش نفوذ ایران در این منطقه می باشد.

    این رژیم با بزرگ جلوه دادن خطر بنیادگرای اسلامی با "محوریت نقش ایران" برای آسیای مرکزی به دنبال تضعیف روابط آن ها با تهران بود. اما با تجربه ای که کشورهای آسیای مرکزی طی 2 دهه روابط خود با ایران اندوختند، به این نتیجه رسیدند که تهران نه تنها از بنیادگرایی اسلامی در منطقه پشتیبانی نمی کند بلکه مخالف آن نیز می باشد.

    مخالفت جمهوری اسلامی با جریان افراطی طالبان و کمک های فراوان مالی و اقتصادی به افغانستان طی یک دهه گذشته، این واقعیت را بیش از هر زمان گذشته واضح تر به نمایش گذاشت.

    در بعد اقتصادی نیز جایگاه جمهوری اسلامی در منطقه برجسته می باشد. مبادله تجاری میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی طی سال گذشته میلادی حدود هفت میلیارد دلار بوده و بر اساس پیش بینی های کارشناسی در سال های نزدیک رشد چشم گیرتری خواهد داشت.

    جدا از بحث موقعیت خاص جغرافیایی ایران برای دست یابی کشورهای منطقه به آب های آزاد و بازارهای جهانی، روابط این کشورها با ایران دارای سابقه مشترک تاریخی و فرهنگی نیز می باشد که نادیده گرفتن آن اصلا امکان ندارد.

    بدون تردید بیشتر شخصیت های فرهنگی و دانشمند این کشورها نسبت به جمهوری اسلامی علاقمندی خاص دارند.

    توجه به مطالب رسانه های مستقل و به خصوص نظرخواهی های آن ها در مورد مسائلی نظیر دفاع از عدالت و کرامت انسانی در جهان نشان می دهد بیشتر ملت های آسیای مرکزی ایران را اصلی ترین مبارز راه عدالت خواهی در دنیا می دانند و از آن حمایت می کنند.

    از جمله در چند ماه پیش موقعی که موضوع احتمال حمله رژیم صهیو نیستی به جمهوری اسلامی مطرح شد، افکار عمومی منطقه در حمایت از ایران قرار گرفت و حتی برخی از سازمان های اجتماعی جوانان اعلام کردند که چنانچه این اتفاق بیفتد، هزاران نفر به خاطر دفاع از جمهوری اسلامی عازم سنگر خواهند شد.

    بدون استثنا همه دولت های آسیای مرکزی جانب دار حل و فصل دیپلماتیک قضیه هسته ای ایران بوده و با تشدید تحریم ها مخالفت می کنند که این موضوع بارها از سوی روسای جمهور تاجیکستان و قزاقستان به صراحت مطرح شده است.

    در ماه نوامبر سال گذشته میلادی نظربایف ضمن مصاحبه با خبرگزاری های روسی "ریا نوستی" و "اینترفاکس" از حل مسالمت آمیز قضیه هسته ای ایران حمایت کرده و گفته بود که چرا از برنامه هسته ای ایران صحبت می کنیم ولی از چنین یک برنامه در پاکستان نمی گوئیم؟ چرا از اسرائیل نمی گوئیم که عملا سلاح های هسته ای در اختیار دارد؟

    چنانچه رژیم صهیو نیستی با ملاحظا تی در برابر این دیدگاه های رئیس جمهور قزاقستان واکنش صریح نشان نداده است ولی رسانه های وابسته به این رژیم در برابر حمایت های تاجیکستان از برنامه هسته ایران همواره با عصبانیت سخن گفته اند.

    در این نوع مطالب تاجیکستان در فضای ژئوپلیتیکی و ژئواقتصادی آسیای مرکزی کشور عقب افتاده عنوان شده که "با قرار داشتن تحت فشار روسیه و ازبکستان، از راه نزدیکی با تهران به دنبال جبران این وضعیت و جلب کمک های مالی جمهوری اسلامی می باشد". 

    این در حالی است که در بهار سال 2009 ضمن افتتاح ساختمان جدید کنیسه در دوشنبه که با حضور نمایندگان بلندپایه سازمان های یهودی آمریکا و اروپا و همچنین رئیس "آریانبانک" (از نزدیکان رئیس جمهور تاجیکستان) برگزار شده بود، رسانه های رژیم صهیو نیستی از این اقدام چنین توصیف کرده بودند که با کمک افراد نزدیک به مقامات عالی تاجیکستان در پایتخت این کشور ایجاد شدن کنیسه موفقیت برجسته تل آویو شناخته می شود زیرا تاجیکستان نه تنها از موقعیت ویژه ژئوپلیتیکی برخوردار است بلکه از نزدیک ترین شرکای ایران در منطقه بشمار می رود.

    اما حالا دیگر خود همان رسانه های یهودی اذعان می کنند که تل آویو ابزارهای موثر تاثیرگذاری روی دوشنبه را ندارد تا مانع توسعه روابط رو به رشد آن با تهران شود.

    تلاش های این رژیم برای حضور فعال تر در ترکمنستان نیز نتیجه مورد انتظار تل آویو را به بار نیاورد. همان گونه که اشاره شد برخلاف امیدواری های رژیم صهیو نیستی، نه تنها جلب موافقت عشق آباد برای افتتاح سفارت این رژیم حاصل نشد بلکه در مقابل روابط میان ترکمنستان و ایران وارد مرحله جدید توسعه گردید.

    اما با این همه رژیم صهیو نیستی هنوز هم به دنبال بیم دادن آنها از ایران است. به عنوان مثال در یک ماه پیش وزیر امور خارجه این رژیم ضمن گفت وگو با یکی از پایگاه های خبری وابسته اعلام کرد که در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی تهدید ایران مشاهده می شود.

    وی در این رابطه هیچ یک از کشورهای منطقه را استثنا ندانست و به طور خاص به تاجیکستان و قرقیزستان اشاره کرد.

    ضمنا در چهار ماه پیش در حاشیه کنفرانس منطقه ای همکاری های اقتصادی افغانستان موسوم به "ریکا" در دوشنبه، معاون وزیر امور خارجه آمریکا "رابرت بلیک" با ناراحتی از انتقادات شدید و پیشنهادات رئیس جمهور ایران برای حل قضیه افغانستان، اقدام به برگزاری نشست مطبوعاتی کرد و در مقابل کمک به همکاری های منطقه ای آن ها، خواستار حما یتشان از تحریم علیه جمهوری اسلامی شد.

    این پیشنهاد از سوی هیچ یک از کشورهای آسیای مرکزی جانبداری نیافت و حتی برخی از مقامات تاجیک به عنوان میزبان این کنفرانس به طور صریح به حمایت از ایران که یکی از اصلی ترین حامیان مالی این کشور می باشد، موضع گیری کردند.

    با این حال برخلاف تلاش های رژیم صهیو نیستی برای زیر نفوذ داشتن کشورهای آسیای مرکزی، 2 دهه از استقلال این کشورها نشان داد خود را متعلق به جهان اسلام می دانند و علاقمند کنار ماندن از مسائل مهم منطقه ای نیز نیستند که حفظ روابط دوستانه با جمهوری اسلامی ایران این واقعیت را تائید می کند.



    گزارش
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 20460
    دفعات دیده شده: ۱۳۳۴ | آخرین مشاهده: ۲ هفته پیش