ترجمه: فاطمه محمدی، عربستان
سعودی عملیات های متعدد تروریستی را به وسیله شبکه تروریستی القاعده و هوادارانشان
مرتکب شده، امّا این کارشناسان غربی بوده اند که گسترش تفکر وهابی که زمینه ساز
جنبش های تروریستی کور است، را مورد سرزنش قرار داده اند.
رسانه های
صهیونیستی همیشه از عملیات های خشونت آمیز کور در غرب بهره برداری می کرده اند تا
زمینه را برای حضور مستعمرین و مستکبرین فراهم سازند و بتوانند مقاومت فلسطینی و
عربی را به عنوان "تروریسم" معرفی نمایند. اسرائیل و آمریکا این عنوان را به همه
انواع مقاومت در برابر اشغال گری می دهند، ولی این عنوان در نزد افکار عمومی ملّت
ها از جمله ملل غرب مقبول واقع نشده است.
امّا بعد از عملیات یازده
سپتامبر، اسرائیل گمشده رسانه ای اش را پیدا کرد و با سوءاستفاده از ترس و هراس به
وجود آمده در افکار عمومی جهان، به بدترین وجه شروع به بهره برداری کرد.. و سپس به
نام مبارزه با تروریسم کشتارگاه های آمریکایی در سرزمین عراق و افغانستان و جنگ
لبنان در 2006 و جنگ غزه 2009 و ... به وجود آمد.
وکلای آمریکایی تحت فشار
شدید خانواده قربانیان یازده سپتامبر 2001 به اسناد سرّی در خصوص ارتباط عربستان
سعودی با تروریست ها دست یافتند، این اسناد باعث ایجاد مناقشاتی با هر دو دولت جرج
بوش پسر و باراک اوباما شد که هشت سال طول کشید ولی هر دو دولت اخیر با انتشار
مضمون آن اسناد موافقت نکردند.
امّا روزنامه نیویورک تایمز برخی مضامین آن
اسناد را منتشر کرد.. برخی موارد ذکر شده در این اسناد در ذیل می آید: وکلای
خانواده قربانیان یازده سپتامبر می گویند این اسناد به موجب قوانین آزادی اطلاعات
بر حمایت همه جانبه سعودی از سازمان القاعده را صحّه می گذارد.
دولت باراک
اوباما خود را در برابر مشکل پیچیده ای می دید ... خانواده های قربانیان و خاندان
سعودی ... زیرا وزارت دادگستری آمریکا دستور عدم انتشار یا ارائه اسنادی را داده
بود که باعث محکومیت مقامات سعودی می شد.
سعودی ها هرگونه ارتباط خود با
تروریسم را نفی کرده بودند، ولی این اسناد ظنّ و گمان ها در خصوص تأمین مالی
تروریسم توسط افراد این خاندان را اثبات کرد و وکلای قربانیان پرده از چهره آن
برداشتند و خواستار پرداخت غرامت سعودی به اولیای قربانیان این حملات یازده سپتامبر
شدند.
همچنین این روزنامه آمریکایی اعترافات یکی از رهبران سابق القاعده که
در بوسنی و هرسک کار می کرد، را منتشر کردند که گفته بود در دهه نود مقادیر قابل
توجهی از دولت سعودی دریافت کرده است.
یک شاهد دیگر در افغانستان اعتراف
کرده است که در جلسه ای بین ترکی الفیصل و یکی از رهبران بزرگ طالبان در 1998 حضور
داشته است که در خلال آن امیر سعودی چکی به مبلغ یک میلیارد ریال سعودی یعنی چیزی
معادل 276 ملیون دلار مریکا به این مقام طالبان پرداخت کرد.
نیویورک تایمز
همچنین می نویسد خانواده های قربانیان هزاران سند سرّی مربوط به کمیته تحقیق یازده
سپتامبر را یافته اند که درآنها دلایل قانونی آمده که خاندان آل سعود را به جهت کمک
مالی از القاعده متهم می سازد.
این یافته ها در کشور آمریکا به هیچ وجه با
جنگ علنی خاندان آل سعود علیه سازمان القاعده و طرفدارانشان و نیز خون هایی که از
هر دو طرف به زمین ریخته شده تناسب ندارد، حتّی طیّ پنج سال اخیر، القاعده عملیات
های بزرگ و متعددی را در خود کشور سعودی به راه انداخت و به همین دلیل برخوردهایی
از سوی سعودی ها با رهبر القاعده بن لادن صورت گرفت و منجر به سلب تابعیت سعودی از
وی گردید.
یکی از خبرنگاران و محققان بزرگ آمریکا به نام سیمور هرش می گوید
درگیری سعودی با تروریست ها درداخلع به معنای دشمنی مطلق آنها با حرکات تروریستی در
خارج نیست، هرش به نشست معاون رئیس جمهور سابق آمریکا دیک چنی با بندر بن سلطان
امیر سعودی اشاره می کند که در این نشست بندر بن سلطان به دیک چنی می گوید" این مهم
نیست که ترویست ها خودشان را منفجر می کنند، بلکه مهم این است که کجا منفجر می کنند
و برضدّ چه کسی".
با دقّت در گزارشات ویژه خبری آمریکا از حوادثی که در 2001
در عراق و لبنان واقع شد، آشکار می کند که ارتباط سعودی با این حرکات ترویستی ابداً
قطع نشده است، بلکه هر دو طرف مصالح مشترکی در اجرای عملیات های تروریستی داشته اند
و مقامات عالی رتبه در داخل سازمان القاعده و دیگر گروه های سلفی مسلّح از حمایت
رسمی و مستقیم سعودی بهره مند هستند؛ چنانکه سیمور هرش در مصابحه با شبکه سی ان ان
می گوید: "سیاست آمریکا در خاورمیانه برای مواجهه با ایران و سوریه و همپیمانان
شیعه آنان به هر قیمتی حتّی به قیمت حمایت از افراط گرایان اهل سنّت تغییر کرده
است".
عامل اساسی تغییر سیاست امریکا در خاورمیانه برمی گردد به توافق بین
معاون رئیس جمهور آمریکا دیک چنی و مشاور امنیت ملی عربستان امیر بندر بن سلطان، به
طوری که سعودی ها برای مواجهه با حزب الله شیعه اقدام به حمایت مالی از سازمان "فتح
الاسلام" در لبنان می کنند. هرش همچنین اشاره می کند که وضعیت اکنون بسیار شبیه به
جنگ دهه هشتاد در افغانستان است که القاعده به همین روش و با حمایت همین اشخاص و با
همین عنوان "جهادی" ظهور یافت.
وقتی از هرش سؤال شد که چگونه دولت آمریکا به
این روش که مخالف منافع خودش است، عمل می کند، هرش پاسخ داد: "به خاطر اینکه
اسرائیلی ها در تابستان گذشته در لبنان شکست خوردند و این مسأله ترس و واهه شدید از
حب الله را در واشنگتن و به خصوص کاخ سفید ایجاد کرد".
هرش نقشه تأمین مالی
"فتح الاسلام" را نقشه ای سرّی می داند که سعودی ها بخش بزرگی از آن
هستند.
سازمان فریدوم هاوس در گزارشی که در سایت خود منتشر کرد می
نویسد:
حمایت مالی و لجستیکی سعودی از جنبش ها و شخصیت ها و جمعیت های وهابی در
جهان، نقش قطعی در گسترش گروه های تروریستی داشته که هدف آنها نشر فرهنگ تکفیر و
تنفر از هر کسی است که معتقد به تفکّر وهابی نباشد.
سازمانی که سعودی را
کشور همپیمان آمریکا می داند، تأکید می کند که همه این اسناد از سوی مقامات رده
بالا و رسمی سعودی صادر شده و یا از طریق سفارت خانه های سعودی در خارج و یا از سوی
مقامات دینی برجسته سعودی بوده که توسط شخص پادشاه سعودی معین شده اند یا توسط
علمای دینی و در مساجد تحت حمایت سعودی چاپ و توزیع شده است.
مدیر سابق
سازمان اطلاعات آمریکا جیمز ولسی در مقابل کمیته روابط بین الملل در کنگره از سعودی
ها و ارتباطشان با سازمان های تکفیری پرده برداشت و اظهار داشت: "این اقدامات آل
سعود در واکنش به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 1979 و نیز انتفاضه جهیمان العتیبی
صورت می گیرد. سعودی ها از این جهت به وهابی ها پناه آورده اند که عامل امنیت ایشان
از خطرات این دو حرکتی باشند که صدمات قوی برای این رژیم دارد..." ولسی می
افزاید:
"از زمان سالهای جنگ سرد، ما و سعودی ها روابط قوی و آرامبخش داشته
ایم؛ هم ما و آنها در یک طرف جنگ سرد قرار داشتیم و منافع متقابل بر ضدّ نفوذ
شوروی در خاورمیانه و نیز مسأله نفت داشتیم. ولی سالهای بعد از 1979 این روابط
تغییرات عمیقی به خود دید.. درآن سال حکومت سعودی با دو خطر پیروزی انقلاب امام
خمینی و دوم اشغال مسجد الحرم در مکّه به اسم اسلام به رهبری جهیمان العتیبی مواجه
بود.
بعد از آن سال پر اضطراب، سعودی ها به حمایت از گروه های وهابی افراطی
روی آورند، نه تنها در داخل، بلکه در سطح جهان به طوری که چارچوب معامله بین حکومت
سعودی و افراطیون وهابی فرهنگ تنفّر و کینه را در کل جهان نشر دادند و در خلال آن
وهابیون افراطی توانستند سیطره خود را بر آموزش و زندگی عادی مستحکم کنند و بر
حمایت دولتی برای تأمین مالی فعالیت هایشان در خارج بهره مند شوند، و در مقابل آنها
به حکومت سعودی رنگ شرعی و دینی می دادند در مقابل مخالفان داخلی که درجریانات
اسلامی اصیل و مخالفان خارجی که در انقلاب اسلامی ایران که دشمنی علنی با آمریکا و
اسرائیل دارد.
نه فقط آمریکایی ها سعودی را متهم به تروریسم می کنند، بلکه
کارشناسان تروریسم در سراسر جهان می اندیشند که ارتباط رسمی سعودی با جنبش های
تروریستی، به زمان همکاری اطلاعاتی سعودی با آمریکا در حمله شوروی به افغانستان و
مواضع آمریکا در آنجا برمی گردد، نه آنکه آنها واقعاً در پی آزادی ملّت های مظلوم
باشند. در آن زمان، امیر سعودی "ترکی بن فیصل" مسؤول بسیج جوانان سعودی و عرب برای
جنگ تحت لوای جهاد شد و با دلارهای سعودی و مشارکت عملی سازمان های اطلاعاتی
آمریکایی و اردنی و مصری پادگان های آموزشی برای مجاهدین در پیشاور تشکیل شد، در آن
مرحله جنبش های وهابی افراطی چراغ سبز برای تغییر روش از فعالیت فکری به عملیات های
نظامی را برای حمایت از آمریکا در برابر روسیه و به ظاهر برای حمایت از مسلمانان
افغان دریافت کردند.. ملیاردها دلار سعودی به افغانستان سرازیر شد.. هرکسی که مایل
به آموزش نظامی و جنگ بود، هرچه می خواست در این پادگان ها در داخل سعودی و یا در
پاکستان و مرزهای افغانستان بدست می آورد.
امّا رعب و حشتی که امریکا ایجاد
کرد و سعودی تأمین مالی کرد، به آسانی مهار نشد، پیروزی افغان ها بر شوروی برخی
جنگجویان سابق عرب در افغانستان را بر آن داشت تا بخواهند اوضاع کشورهایشان را نیز
دگرگون کنند، از این رو، جنگ بین القاعده و سعودی و بعد بین القاعده و آمریکا آغاز
شد.
"عبدالخالق حسین" متفکر و نویسنده عراقی رابطه سعودی با تروریسم را دو
روی یک امر واحد یعنی "وهابیت" می داند، اتهامی که بسیاری از طرفداران سعودی آن را
نمی پذیرند. این نویسنده عراقی از یکی از مقامات آمریکایی نقل می کند که وی در
کمیته دادگستری تابع مجلس نمایندگان در 26 ژوئن 2003 اظهار داشته است: "سعودی 87
میلیارد دلار در طول دو دهه گذشته برای گسترش وهابیت در جهان خرج کرده
است".
این نویسنده برجسته عراقی می افزاید: "نقش عربستان سعودی در حمایت از
تروریسم در دوره کنونی با تأسیس سازمان القاعده که از رحم وهابیت متولد شد، وارد
مرحله تازه ای شده و عمق فراوانی پیدا کرده است. روزنامه واشنگتن پست پژوهشی با
عنوان "نقش در تروریسم در عراق" منتشر کرد که در آن این نویسنده به اقتباس از قول
روزنامه "الوطن" سعودی نقل می کند: "تعداد قربانیان جهادی عربستان سعودی از ابتدای
سال 2003 بالغ بر2000 تن بوده است" و "سعودی مایل به تشویق و حمایت از شورشیان برای
ایجاد بی اثباتی در عراق است" .
این واقعیت ها کاملاً با ادّعاهای حکومت
سعودی مبنی بر ثبات و شکوفایی در عراق متضاد است.
روزنامه لس آنجلس تایمز
آمریکایی در پژوهشی با عنوان "نقش سعودی در تروریسم" می نویسد: "سعودی منبع
صادرکننده دلار و جنگجویان القاعده است، به طوری که سازمان القاعده در عراق
بزرگترین خطر برای امنیت عراق شمرده می شود". روزنامه "الجریده" نیز در مقاله ای می
نویسد 45% کلّ ترویست هایی که به افراد غیرنظامی و نیروهای امنیتی عراق حمله می
کنند، از سعودی هستند.
