-
از آرمگدون تا قَرقیسیا - قسمت اول
جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۱۹
چکیدهآرمگدون نام نبردی است که به باور مسیحیان صهیونیست در آخرالزّمان، در منطقه ای به نام «مجدو» رخ خواهد داد و در آن نبرد، نیروهای مسیح و ضدّ مسیح، که نماد حقّ و باطلند، با هم می ستیزند و سرانجام نیروهای مسیح پیروز می شوند و از آن پس، یهودیان سروران زمین خواهند بود و دیگران بندگان آنان. به باور نگارنده دست استعمار از آستین باورنمایی مذهبی بیرون آمده است و سر آن دارد که سرتاسر جهان را با دود و آتش دمساز کند؛ چه مردم اگر پشتیبان دولت خویش
چکیده
آرمگدون نام نبردی است که به باور مسیحیان صهیونیست در آخرالزّمان، در منطقه ای به نام «مجدو» رخ خواهد داد و در آن نبرد، نیروهای مسیح و ضدّ مسیح، که نماد حقّ و باطلند، با هم می ستیزند و سرانجام نیروهای مسیح پیروز می شوند و از آن پس، یهودیان سروران زمین خواهند بود و دیگران بندگان آنان. به باور نگارنده دست استعمار از آستین باورنمایی مذهبی بیرون آمده است و سر آن دارد که سرتاسر جهان را با دود و آتش دمساز کند؛ چه مردم اگر پشتیبان دولت خویش نباشند، آن دولت در رسیدن به مقاصد خود زبون است؛ از این رو برای آنکه ملّت خویش را برای چیرگی بر جهان با خود همراه کنند نبرد هسته ای بزرگی را که ناگزیرند به راه اندازند، رنگ مذهبی بخشیده اند و آن را از باورهای مسیحیان و یهودیان می شناسانند.
از سوی دیگر در روایات اسلامی نیز سخن از نبردی خانمان سوز به نام «قرقیسیا»، که در منطقه ای به همین نام رخ خواهد داد، به میان آمده است و متأسّفانه برخی، بدون آشنایی کامل، به این همانی این دو نبرد دامن می زنند؛ حال آنکه بی گمان این دو یکی نیستند و دلایل زیادی پشتیبان این ادّعا است؛ از جمله: 1. یکسان نبودن در منطقه جغرافیایی؛ 2. ناهمگونی در شخص موعود منتظَر؛ 3. ناهمگونی در تعیین مصداق دشمنان موعود؛ 4. ناهمگونی در علّت پیدایی؛ 5. ناهمگونی در تعداد تلفات؛ 6. خرافی بودن آرمگدون و مبناداری قرقیسیا.
آرمگدون، معنای اصطلاحی و منطقه جغرافیایی
آرمگدون یا همان هرمجدون، واژه ای عبری است که از دو بخش «هار» به معنای «تپّه» و «محلّ مرتفع» و «مجیدو» به معنای «اشراف و شریفان» تشکیل شده است؛ بنابراین معنای عبری آرمگدون، «تپه شریفان» است. این تپه بزرگ که در نقشه های قدیم و جدید با عنوان «مجیدو» مشاهده می شود، ناحیه ای است در 55 مایلی شمال «تل آویو» و 15 مایلی دریای «مدیترانه» و در کرانه غربی «رود اردن». مجیدو شهری است که در طول تاریخ، منطقه ای استراتژیک بوده است. این شهر بر سر راه شرق، غرب، شمال و جنوب قرار داشته و جنگ های بسیاری در آن رخ داده است.
در این ناحیه دشت بزرگی هست که «أسدریلیون» نام دارد و در «کتاب مقدّس» از آن با نام «دشت جرزیل» یاد شده است. در «قاموس کتاب مقدّس»، زیر مدخل «مجد» و «مجدّون» آمده است: «محلّ سپاه شهر منسّی که در مرز و بوم یسّاکار واقع و سابقاً ملک کنعانیان بود و یوشع این شهر را با دهات آن مفتوح ساخت.1 مدّت مدیدی بود که بسیاری معتقد بودند که مجدّو همان «لجّون» است که بزرگ ترین شعبه «رود مقطع» از آن می گذرد و در صورت صحّت این رأی، شعبه مرقوم همان آب های مجدّو خواهد بود.2 در نهایت تامسن محلّ مجدو را در «تلّ الموتاسلیم»، که به فاصله کمتر از یک ربع فرسخ در شمال لجّون واقع شده بود، قرار داد. حفّاری های اخیر نشان داده اند که قلعه مجدّو در این مکان، قرار داشته است. بقعه مجدّو4 همان جایی است که باراق و دبوره بر کنعانیان چیرگی یافتند؛ در حالتی که سیسرا سردار لشکر ایشان بود5 و آخریا، پادشاه یهودا نیز در آنجا جهان را بدرود گفت و یوشیا نیز در آنجا از دنیا رفت6 و در رساله «مکاشفه یوحنّا»7 هرمجدّون خوانده شده است.
بنیادگرایان انجیلی بر این باورند که در آخرالزّمان نیروهای شرّ ضدّ اسرائیل متّحد می شوند؛ ارتشی چهارصد میلیونی گرد می آورند و علیه مسیح صف آرایی و نبرد می کنند؛ امّا مسیح نخستین ضربه را با سلاح های کشنده خود بر آنان وارد می کند و این ارتش را نابود می کند و در آن موقع خون تا افسار اسب ها خواهد رسید. این جنگ که فرجامی خوشایند خواهد داشت، با ایمان آوردن یهود به مسیح به عنوان منجی ایشان، پس از آنکه دو سوم آنان در این نبرد از میان می روند، به پایان خواهد رسید. مسیح مؤمنان به خویش را به بالای ابرها می برد و سپس با آنان فرود می آید و آنان برای هزار سال تحت حکومت مسیح و سروری یهود بر تمام جهان، به عنوان قوم برگزیده زندگی سعادتمندی خواهند داشت.
آرمگدون، نبردی هسته ای!
به باور انجیلی ها بازگشت دوباره مسیح میسّر نمی شود؛ مگر آنکه پیش از آن، جنگ ها، بلاها، فساد و تباهی در زمین فراگیر شود و جنگی هسته ای به وقوع پیوندد که بیشتر شهرهای جهان را نابود می کند. در این زمان آمریکا، در حالی که دچار انحطاط اخلاقی شده در کنار اسرائیل قرار می گیرد.
چنان که گفته شد، در این جنگ دو سوم یهود از میان می روند و یک سوم باقی مانده به مسیح موعود خویش ایمان می آورند.
گریس هالسل در کتاب خود، «تدارک جنگ بزرگ» می نویسد:
در سال 1980 م. من شروع به نگاه کردن به برنامه های عامّه پسند تلویزیونی آمریکایی کشیشان پروتستان کردم که بنابر تحقیق نیلسن در سال 1985 م. به تخمین، در حدود 60 میلیون بیننده آنها را تماشا می کنند. این برنامه ها پیوسته می کوشند مردم را متقاعد سازند که لازم نیست در راه صلح بکوشند؛ بلکه به جای آن باید جنگ را بخواهند؛ زیرا که خواست خداست. این کشیشان می گویند که خداوند از ازل مقرّر فرموده است که دقیقاً همین ما مردمانی که در این نسل زندگی می کنیم، باید به این جنگ هسته ای دست بزنیم. این کشیشان آیات انجیل و اغلب «کتاب حزقیال» و «کتاب دانیال نبی» و «مکاشفات» را نقل می کنند تا اثبات کنند که ما در دوره آخرالزّمان هستیم. قصد اینان این است که «موعظه کوه» را نادیده انگارند. این را هم به یاد کسی نمی آورند که راه و روش عیسی مسیح بر قدرت نظامی استوار نبود؛ بلکه با پیام صلح ظهور کرد.
همان گونه که در ادامه نیز خواهد آمد، بسیاری از سردمداران حکومت آمریکا از بنیادگرایان انجیلی و صهیونیستند و بسیاری از تصمیم های سیاسی را کشیشان انجیلی می گیرند و به آنان دیکته می کنند. رونالد ریگان، رئیس جمهور اسبق ایالات متّحده نیز جزو این دسته از دولت مردان آمریکا و باورمند به آرمگدون هسته ای است. در یکی از روزها، هنگامی که فرانک کارلوچی و گاسپار واینبرگر با او درباره سلاح های هسته ای سخن می گویند، با سخنرانی طولانی ریگان درباره آرمگدون مواجه می شوند.
پیش تر گفته شد که آرمگدون (هارمجدّون) تنها یک بار در کتاب مقدّس آمده است؛ لیکن کشیشان انجیلی آیات متعدّدی را از کتاب های مندرج در عهدین استخراج کرده اند که گویای نشانه هایی از جنگی بزرگ است و در مقام تفسیر، آن آیات را به نبرد آرمگدون تطبیق می دهند و بر این ادّعا پافشاری می کنند؛ برای نمونه در کتاب «حزقیال نبی» آمده است:
باران های سیل آسا و تگرگ سخت، آتش و گوگرد، تکان های سختی در زمین پدید خواهند آورد، کوه ها سرنگون خواهند شد، صخره ها خواهند افتاد و جمیع حصارهای زمین منهدم خواهد گردید.
همچنین در کتاب «زکریای نبی» آمده است:
گوشت ایشان در حالتی که بر پاهای خود ایستاده اند، کاهیده خواهد شد و چشمانشان در حدقه گداخته خواهد گردید و زبان ایشان در دهانشان کاهیده خواهد شد.
کشیشان بنیادگرا این توصیف ها را نشانه استفاده از سلاح های تاکتیکی هسته ای می دانند. جک وانا امپ، کشیش تلویزیونی انجیلی می گوید: آیا به این ترتیب کتاب مقدّس به ما می آموزد طیّ مصیبت بزرگ جنگی هسته ای به وقوع خواهد پیوست؟ بی شک بله! و یک سوم انسان های روی زمین با آتش و دود و گوگرد از بین خواهند رفت و آتش ارتش شمالی ـ ارتش روسیه ـ را، که به سوی اسرائیل در حرکت است، خواهد بلعید. آتش خشم او تمام زمین را خواهد بلعید؛8 سپس آگاه باشید روزی فرا خواهد رسید که آتش و گرمای آن چون آتش و گرمای جهنم خواهد بود.9 به همین دلیل عهد قدیم و عهد جدید درباره هولوکاست هسته ای اتّفاق نظر دارند.
آرمگدون و مبلّغان انجیلی
کشیشان بنیادگرای انجیلی از دهه هفتاد قرن بیستم میلادی به بعد فعّالیت های تبلیغی خود را به گونه جدّی آغاز کردند. راه اندازی ده ها شبکه تلویزیونی و پخش برنامه های چند ساعتی روزانه از آن، برپایی «کلیساهای کتاب مقدّس» و تربیت کشیشانی با عقاید بنیادگرایی و حامی صهیونیسم، نگاشتن و نشر کتاب ها و مقاله های متعدّد و... از جمله فعّالیت های آنان است.
کلیساهای کتاب مقدّس، دانشگاه هایی مذهبی به شمار می روند که در «دالاس» قرار دارند و خاستگاه اعتقادی این مدّعا هستند که خداوند از ما می خواهد کره زمین را نابود کنیم. از این دانشگاه کشیش های بسیاری
فارغ التّحصیل شده اند که در حال حاضر در بیش از هزار کلیسای کتاب مقدّس، بشارت دهنده عقیده آرمگدون هستند. این کلیساها در سراسر ایالات متّحده، از شمال تا جنوب آن دیده می شوند که به هیچ کلیسایی وابسته نیستند و مستقل عمل می کنند. آنها فقط با سازمان بین المللی همکاری با کلیساهای کتاب مقدّس رابطه دارند. وب سایت آشکار ساخت ایالت های «میشیگان» و «نیوجرسی» و «پنسیلوانیا» از جمله ایالت هایی هستند که «کلیساهای کتاب مقدّس» بیشتری در آنجا یافت می شود و تری استلند به تاریخ 12 فوریه 1999 م. در روزنامه «وال استریت ژورنال» نوشت: اکثر کلیساهای کتاب مقدّس ارتباط روحی و معنوی تنگاتنگی با دانشگاه مذهبی دالاس دارند و به طور مستقیم یا غیر مستقیم اکثر کشیش ها از آنجا فارغ التحصیل می شوند.
اکنون آمریکاییان به بیش از 1400 ایستگاه رادیویی مذهبی گوش می دهند. از 80،000 کشیش بنیادگرای پروتستان که روزانه از 400 ایستگاه رادیویی سخن پراکنی می کنند، اکثریت هواخواهان مشیّت الهی هستند. این کشیشان به شنوندگان خود اطمینان خاطر می دهند که در حمایت خداوند قرار دارند. برخی از عامّه پسندترین کشیشان واعظ انجیلی تلویزیونی، که خداشناسی هارمجدّون را تبلیغ می کنند، عبارتند از: پت رابرتسون که میزبان نمایش سریع السّیر 90 دقیقه ای روزانه ای به نام باشگاه 700 است، جیمی سواگارت، اورال رابرتس که برنامه های تلویزیونی او را 77/5 میلیون خانوار (یا 8/6 درصد همه بینندگان) تماشا می کنند، جری فالول با «ساعت بشارت انجیل کهن» خودش هر هفته به 6/5 میلیون خانوار (6/6 درصد همه بینندگان تلویزیون) سر می زند، کِنِت کوپلند هر هفته به 9/4 میلیون خانوار (8/5 درصد همه بینندگان) دسترسی دارد، ریچارد دوهان با برنامه «روز اکتشاف» خود با 075/4 میلیون خانوار (8/4 درصد همه بینندگان) دسترسی دارد. جک ون امپ از «رویال آک»، «ایالت میشیگان»؛ او مجری برنامه ای هفتگی است که بیش از 90 ایستگاه تلویزیونی بر روی امواج UHF و 43 ایستگاه رادیویی آمریکایی و بین المللی به وسیله ترانس ورلد آن را پوشش می دهند و برای سراسر جهان پخش می کنند. چارلز تایلر از «هانتینگتون بیتچ»، «ایالت کالیفرنیا»؛ او برنامه خویش را به نام «امروز در پیش گویی های کتاب مقدّس» به وسیله بیش از بیست ایستگاه منطقه ای و محلّی و در سطح بین المللی از راه های ماهواره ای «اسپیسنت وست کام» و «گالاکسی» پخش می کند. استوارت مک برنی، مدیر انستیتو تحقیقات و پژوهش های مذهبی کالیفرنیا. وی نشریه خاصّی با تعلیقه ها و تفسیرهای خاص منتشر می کند. جک اسمیت برنامه خویش را به نام «جهان امروز» به وسیله صدها ایستگاه و شبکه ماهواره ای «گالیکاری» پخش می کند و کلیسای گالیکاری اش در «گوستاومیسای کالیفرنیا» افزون از 600 کلیسا در ایالت متّحده و 100 کلیسا در سراسر جهان دایر کرده است و 25 هزار پیرو دارد. رای بِرِد بکر که بر برنامه «اخبار خداوند، ماورای اخبار» اشراف دارد و برنامه «نگاهی به اخبار» را پخش می کند. پل کراچ از راه شبکه «ترنیتی» برای آمریکایی ها و به وسیله ماهواره ها برای جهانیان برنامه هایی پیرامون پیش گویی های روز واپسین پخش می کند و هال لیندسی از جمله مهمانان همیشه حاضر در این برنامه است و علاوه بر آن کراچ هر صبح شنبه برنامه رادیویی ویژه ای را خود در «رادیو لس آنجلس» اجرا می کند و ناشر مجله «اخبار شمارش معکوس» است.
جیمز س. دابسون، مجری برنامه های مذهبی «کولورادو» و بنیان گذار جمعیتی مذهبی است. تخمین زده می شود تعداد اعضای این جمعیت بیش از دو میلیون نفر و شعبه های آن در 34 ایالت پراکنده شده باشد، تعداد کارمندان دریافت کننده حقوق از آن به 1300 نفر رسیده و بودجه سالانه ای معادل 114 میلیون دلار به آنها اختصاص یافته باشد و برنامه تلویزیونی و رادیویی هفتگی اش 28 میلیون نفر را پوشش دهد. لوییس پالاو؛ او توجّه روزنامه «نیویورک تایمز» را به سبب توانایی اش در بسیج مردم، به خود جلب کرد؛ به همین منظور روزنامه در سال 1999 م. تصویر او را در صفحه اوّل به عنوان پدیده ای اجتماعی چاپ کرد و تخمین زده می شود در 67 کشور جهان برای حدود 12 میلیون نفر سخنرانی کرده باشد. او برنامه تلویزیونی هفتگی خویش را با مشارکت ایستگاه های تلویزیونی دیگر به همراه برنامه رادیویی مخصوص به خود روزانه سه مرتبه و در سه نوبت برای 22 کشور جهان پخش می کند.
تعداد کاهنان مبلّغ آرمگدون بیش از اینها است. برخی نیز چون اورال رابرتس، کاهن تولسا، و. الف. کریسول و ... نیز در زمینه جمع آوری کمک های انبوه مردمی و تشویق آنها به این امر فعّالند. دانشگاه ها، مدارس و مؤسّسه های بسیاری نیز به وسیله بنیادگرایان تأسیس شده که باورهای آنان را آموزش می دهند و تبلیغ می کنند. مدرسه های انجیلی بسیاری ـ چه فرقه ای، چه بیرون فرقه ای ـ در سراسر آمریکا اصول مشیّت الهی گرایی و خداشناسی هارمجدّون را بر پایه پرستش اسرائیل می آموزند. دیل کراوْلی، کشیش پروتستان مقیم «واشینگتن دی سی» که پدرش، دیل کراولی، پدر یکی از پایه گذاران مجمع ملّی سخن پراکنان مذهبی است، به هالسل گفته است که مدرسه هایی مانند «مؤسّسه انجیلی مودی شیکاگو»، «کالج انجیلی فیلادلفیا»، «مؤسّسه انجیلی لوس آنجلس» و در حدود 200 مؤسّسه دیگر، دانشجویان را به سراشیبی تند اسکوفیلدگرایی، مشیّت الهی گرایی و پرستش اسرائیل می رانند. هشتاد تا نود درصد استادان و دانشجویان کتاب «اسکوفیلد» را می خوانند و به حالت جذبه و ربودگی عروج به پیشگاه الهی و نیز هارمجدّون هسته ای اعتقاد دارند. حالا در این مدرسه های آموزش انجیل در حدود 100،000 دانشجو تحصیل می کنند. این دانشجویان پس از پایان تحصیل، کشیش پروتستان می شوند، به میان مردم می روند و این دیدگاه را تبلیغ می کنند یا اینکه خودشان مدرسه های آموزش انجیل به راه می اندازند و در آن تدریس می کنند.
جری فالول و هال لیندسی، از رهبران پروتستان های ایوانجلیک گفته اند: خداوند از ما می خواهد وارد جنگ خطرناکی شویم. این جنگ حدّ و مرزی برای تاریخ بشری قرار نمی دهد و اکنون در حالی که حدود دوازده دولت جهان سلاح هسته ای در اختیار دارند، می توانیم بر سراسر جهان غلبه کنیم.
راست مسیحیان یا همان بنیادگرایان انجیلی با اسلام و مسلمانان دشمنی جدّی دارند. جری فالول همان است که در برنامه ای 60 دقیقه ای در شبکه تلویزیونی «سی بی اس» به تاریخ هشتم اکتبر 2002 م. آشکارا به ساحت مقدّس حضرت ختمی مرتبت، محمّد مصطفی(ص) اهانت کرد. در پی اظهارات توهین آمیز او افزون بر ملّت های مسلمان در کشورهای متعدّد، سازمان کنفرانس اسلامی نیز، طیّ واکنش هایی، سخنان این کشیش و اقدام شبکه تلویزیونی یاد شده را در پخش آن محکوم کرد. فالول در جایی گفته است:
هر رفتاری که دیگر کشورها با اسرائیل داشته باشند خداوند نیز همان رفتار را با آنها خواهد داشت.
نوام چامسکی نیز مسلمانان را دشمن مشترک ایوانجلیک ها و یهودیان می داند. پت رابرتسون، رئیس سازمان ائتلاف مسیحی می گوید:
اسرائیل از برخی اراضی عقب نشینی خواهد کرد؛ امّا از اورشلیم صرف نظر نمی کند و نتیجه آن جنگ، فرجام تاریخ است.
کشیشان انجیلی به فرجام جهان به همراهی نابودی زمین می اندیشند و آن را آرزو می کنند و باور به آن را در فکر و دل آدمیان می گنجانند و این برای آینده بشر بسیار خطرناک است و می تواند نتایج جبران ناپذیری را در پی داشته باشد. اندیشمندان و روشنفکران انسان دوست است که به طور جدّی با این طامّه بافی ها و خرافه پرستی ها مبارزه کنند. جری فالول گفته است:
در آرمگدون اوّلین و آخرین زد و خوردها به وقوع می پیوندد. سپس خداوند از این جهان و هستی خلاص می شود. او این زمین را نابود خواهد کرد... این آسمانها و زمین را... میلیاردها نفر در آتش جنگ آرمگدون خواهند مرد.
در کتاب «المسیح المنتظر و نهایـ[ العالم» از قول او آمده است: ما بر این باوریم که در واپسین روزهایی به سر می بریم که بازگشت خداوند در پی آن است. باور ندارم این رویداد تا پایان عمر کودکانم طول بکشد.
بیلی گراهام در سال 1970 م. جهانیان را از اینکه جهان به سرعت به سمت رخ دادن آرمگدون پیش می رود برحذر داشت و گفت: چه بسا نسل کنونی از جوانان، آخرین نسل تاریخ باشد.
آرمگدون و دولت مردان آمریکا
راست مسیحی از میان مؤسّسه هایی سر برآورد که بر ارزش های اخلاقی مسیحیّت تأکید داشت و مبارزه با کمونیسم آن را به جریانی ملّی، مردمی تبدیل کرد. با پیدایی جریان احیای مذهبی در دهه هفتاد میلادی دیگر مؤسّسه های داخلی افراط گرایان مسیحی فعّالیت های خود را به امور اخلاقی ـ سنّتی و مسیحی محدود نمی کردند؛ همچنین در بُعد خارجی نیز تنها به تبشیر و مبارزه با کمونیسم اکتفا نکردند؛ بلکه به لابی مسیحی در سیاست خارجی آمریکا تبدیل شدند. مهم ترین سیاست های آنها را می توان در چنین مواردی خلاصه کرد: سیاست آمریکا در قبال اسرائیل توقّف فعّالیت های تسلیحاتی؛ توجّه به دفاع؛ وام دادن به صندوق جهانی پول و توجّه به سازمان ملل و تجارت جهانی. در واقع جریان راست مسیحی در همه اجزای دولت ایالات متّحده رسوخ کرده است و در مطالعه های جریان شناسانه باید در تمام جهت گیری های سیاسی، نظامی و فرهنگی آن کشور، افکار و باورهای راست مسیحی را در نظر داشت. این جریان آنچنان قدرت یافته است که به گونه ای می توان گفت امروز آمریکا با اراده بنیادگرایان انجیلی اداره می شود. به گفته رضا هلال 25% نیروی رأی دهنده مؤثّر یا ده برابر آرای یهود و 4 برابر آرای لائیک ها و 3 برابر آرای سیاهپوستان مسیحی از آنِ ایوانجیلی های پروتستانی سفیدپوست است و نکته مهم اینکه در جامعه آمریکا بالاترین سطح آموزش، تحصیلات، درآمد و اشتغال از آنِ ایشان است و در انتخابات سال 1994 م. سی و یک کرسی حزب جمهوری خواه را از آنِ خود کردند.
راست مسیحی پا را از این هم فراتر گذاشته است و سعی دارد به همه ارکان و اجزای حکومت دست یابد. پیش از این
پت رابرتسون، رئیس ائتلاف مسیحی گفته بود:
اکنون وقت پاکسازی کاخ سفید فرا رسیده است و ما به لیبرالیست ها اجازه نمی دهیم با پیروزی در انتخابات سال 1998 م. بر کنگره حاکم شوند.
حمایت از اسرائیل مهم ترین سیاست راست مسیحی است و هر امری که متوجّه منافع اسرائیل باشد در رأس امور مسیحیان صهیونیست است و به این تعبیر می توان گفت اسرائیل تصمیم گیرنده اصلی دولت آمریکاست؛ این در حالی است که یهودیان صهیونیست نیز به نوبه خود سهم مهمّی در سیاست، اقتصاد و فرهنگ ایالات متّحده
دارند و بسیاری از بازوهای اجرایی حکومت این کشور، مستقیم یا غیر مستقیم، با اراده یهودیان به حرکت در می آید.
پی نوشت ها:
1. کتاب دوم تواریخ ایّام، 35: 22؛ کتاب زکریّا، 12: 11.
2. داوران، 4: 17 ـ 6.
3. کتاب دوم پادشاهان، 9: 27.
4. کتاب دوم پادشاهان، 23: 29 و کتاب دوم تواریخ ایام 35: 24 ـ 20.
5. 16: 16.
6. زوانیا، 18: 1.
7. مالاشی، 1: 4.
مقاله
نام منبع: موعود
شماره مطلب: 18912
دفعات دیده شده: ۱۳۲۰ | آخرین مشاهده: ۱ ماه پیش