-
پلیس فرانسه به روایت پلیس زن فرانسوی / افسران پلیس شهود را وادار به دروغگوئی میکنند
یکشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۲۱:۲۷
بعضی از افسران پلیس فرانسه برای آنکه به خواستههای خود برسند مردم را وادار به دادن شهادت دروغین به نفع خود میکنند. سیئم سوئید یک پلیس زن فرانسوی است که بعلت تبعیضهایی که در پلیس فرانسه دید اقدام به انتشار کتابی با نام «پرده پوشی در پلیس [فرانسه]» نمود. اگرچه سوئید از پدر و مادر تونسی متولد شده ولی فرانسه را بعنوان کشوری که در آن متولد شده دوست دارد و به همین دلیل بوده که به گفته خودش نتوانسته از این تبعیضهای ناروا که او را بشدت آزار داده به را
بعضی از افسران پلیس فرانسه برای آنکه به خواستههای خود برسند مردم را وادار به دادن شهادت دروغین به نفع خود میکنند. سیئم سوئید یک پلیس زن فرانسوی است که بعلت تبعیضهایی که در پلیس فرانسه دید اقدام به انتشار کتابی با نام «پرده پوشی در پلیس [فرانسه]» نمود. اگرچه سوئید از پدر و مادر تونسی متولد شده ولی فرانسه را بعنوان کشوری که در آن متولد شده دوست دارد و به همین دلیل بوده که به گفته خودش نتوانسته از این تبعیضهای ناروا که او را بشدت آزار داده به راحتی بگذرد ولو اینکه این کار به از دست دادن شغل و یا خطرات دیگری برایش منجر شود. سوئید در مقدمه کتابش آورده است: «این کتاب یک هجونامه نیست، بلکه مطالب آن به زندگی داخلی دستگاه پلیس مربوط میشود. تمام آنچه در این کتاب نقل شده بر پایه شهادت شهود، اسناد، صورت جلسات، گزارشهای رسمی، و گزارشها و یادداشتهای حین خدمت تنظیم گردیده است. ممکن است با انتشار این کتاب، من شغلم را از دست بدهم ولی اگر حقیقت به این بها به دست آید، پشیمان نخواهم بود.» خبرگزاری فارس به دلیل اهمیت این موضوع و دست اول بودن مطالب آن اقدام به ترجمه متن کامل این کتاب نموده که قسمت سی و هشتم آن تقدیم خوانندگان محترم میگردد: همه چیز علیه ناول عوضی! تو این حرفها را به بازرسی پلیس گفتی. یعنی دستکش به دست و با سنجیدن تک تک کلماتت. امادر واقع ورود ناول به اداره را چطور به همکارانت معرفی کردی؟ انگار که بگوئی، هی بچهها، یه فاحشه داره میاد. مواظب باشین بهش نزدیک نشین چون طرف خیلی آدم ناجوریه. مطمئنم که رفتارت قبل از ورود ناول به اداره همین طور بوده، یا چیزی شبیه به این. در چنین شرایطی واضح است که همه چیز علیه ناول بر میگردد. اگر لبخند بزند: دنبال تحریک دیگران است. اگر لبخند نزند: عوضی است. با دامن سر کار میآید؟ بفرما، اینهم دلیل ناجور بودنش. در ماه اوت سال 2008، او از تعطیلات در کشور الجزایر بر میگردد. او با لباس سنتی عربی که به صورت ردای بلندی است از هواپیما پیاده میشود. در راهروی فرودگاه به چند همکار بر میخورد. «سلام.» همکارانی که خطاب سلام وی قرار گرفتهاند جواب میدهند: «برای مأموران پلیس ممنوع است که لباس سنتی بپوشند.» - ولی من از تعطیلات برمی گردم. تازه از هواپیما پیاده شدم. الآن سر کار نمیام. دارم میرم خونه. فردا میام سر کار... - بهرحال ممنوعه. گناه ناول فقط زیبائی است ناول هرکاری که انجام دهد بهرحال حق هیچ وقت با او نیست. گناهش آن است که زیادی خوشگل و جذاب است. هر مأمور پلیسی هم که سعی میکند کمی به او نزدیک شود حتماً به او نظر سوء دارد. این بار به او ایراد میگیرند که لباس سنتیاش در واقع یک برقع است. مأموران هرزة پلیس همه به دنبال راهی برای گیر دادن به ناول هستند تا مقاومت این زن جوانی را که تسلیمشان نمیشود در هم بشکنند. خلاصه ای از توضیحات ناول برای ادارة بازرسی پلیس: «یک روز که من مأمور مراقبت از اتباع خارجه ای بودم که به داخل خاک فرانسه پذیرفته نشده بودند، یکی از ضابطان امنیتی آمد و به من ملحق شد. او گفت روز قبل، متوجه شده بود که من سر کار نیامده ام و این موضوع موجب نگرانی وی شده بود. به او جواب دادم که یک کسالت جزئی موجب غیبتم شده بود. آنگاه او ناگهان مرا در بغل گرفت و گفت که از آن پس هر مشکلی داشته باشم میتوانم روی او حساب کنم. تمام این وقایع در حضور چندین شاهد اتفاق افتاد، حداقل ده نفر آدم در اطراف ما بودند. مقامات مافوق مرا متهم کردهاند که در حین انجام وظیفه و یونفورم به تن، در برابر دیدگان مردم با آن مأمور پلیس تماس جنسی برقرار کردهام. پس از این ماجرا من توسط مقامات مافوق احضار شدم، و تقاضا کردم با شهودی که آنها ادعا میکنند و عمدتاً خارجیهای فاقد مدارک کامل و تحت نظر بودند، رودررو شوم. یک بار دیگر هم شهود مورد نظر پس از جلسة رسیدگی حرفهای مرا تأیید کردند اما از آن بدتر اینکه به آنها فشار آورده بودند تا از من بابت سوء رفتار شکایت کنند.» شهود وادار به دروغگوئی میشوند من آن روز خودم در آنجا بودم. حقیقت همین است که برایتان تعریف میکنم. یک مأمور داشت سعی میکرد زیاده از حد به ناول زیبا رو نزدیک شود. اما او هم مثل همه میترسید که مبادا ناول اعتراضش بلند شود و سر و صدا به پا کند. برای همین از خودش یک داستان در آورد تا از فرصت استفاده کرده به ناول زیبا که به همه جواب رد میداد ضربه وارد کند. چند درجه دار و یک افسر به منطقه تحت نظر میروند تا از خارجیهائی که مدارکشان ناقص است بازجوئی کنند. از خارجیها میپرسند چه کسی در بین آنها فرانسه صحبت میکند. برای آنها که فرانسه صحبت میکنند، تدارک لازم دیده میشود تا در موقع لزوم درسشان را از بر تکرار کنند: ناول در مقابل دیدگان آنها با یک مأمور پلیس که تحت تأثیر حرکات تحریک آمیز او قرار گرفته بود تماس جنسی برقرار کرده است! آنها که فرانسه بلدند مطلب را برای دیگران ترجمه میکنند و بقیه هم با ناراحتی خود را روی صندلی تکان میدهند. هنوز بطور کامل متوجه جریان نشدهاند. بار دیگر برایشان توضیح داده میشود: پلیس زن پلیس مرد را اغوا کرده و با او تماس برقرار کرده است. خودتان شاهد همه چیز بودید و اگر ازتان سؤال شد عیناً باید این مطالب را بازگو کنید. این یک دستور است ناول تقاضا کرد که روایت او از ماجرا نیز در متن گزارش آورده شود. تقاضای او رد شد. او درخواست میکند با آلن بیانشی ملاقات نماید. این درخواست او هم رد میشود. در عوض، مأموری که در کنار ناول بوده و این ماجرا را رقم زده است به حضور رئیس بزرگ پذیرفته میشود و رئیس به او دستور میدهد مو به مو همان روایتی را که مقامات به دنبال آن هستند به روی کاغذ بیاورد. این یک دستور است؛ و در عین حال همراه است با تهدید به اقدامات تلافی جویانه در صورت عدم حرف شنوی. مأمور پلیس گزارش را طبق خواسته آنها تنظیم میکند. پس از اخراج رئیس پلیس هوائی و مرزی اورلی بود که این پلیس در حضور همکارانش اعتراف کرد تحت فشار و تهدیدهای رئیس بزرگ مجبور شده گزارش دروغ بنویسد. با این حال، مدیر جدید پلیس هوائی و مرزی که جانشین آلن بیانشی گردید، درست قبل از احضارش به بازرسی پلیس، مأمور مزبور را برای ارتباط مشکوکش با ناول مورد سرزنش قرار داد. اما این اتفاق مربوط است به شش ماه پس از تنبیه ناول ب. هرچند، دیر و زود داشت، اما از هیچ بهتر بود. رفتار نامناسب جنسی اما ناول به دنبال این ماجرا اخراج شد. ضربه سختی بود. او از آوریل 2009 به بعد دیگر عضو نیروی پلیس نیست. او نامه اخراجش را مرتب مرور میکند تا جائی که حال تهوع به وی دست میدهد. چه بی عدالتی بزرگی. چه شرم آور. او را به اتهام رفتار نامناسب جنسی از کار اخراج کردهاند. این دختر جوان در یکی از روزهای بهار سال 2009 روی یک پل ایستاده است. بی هدف پرسه میزند و متوجه دور و برش نیست. هیچ صدائی نمیشنود. «رفتار نامناسب جنسی.» آنها به صورت حساب شده زندگی وی را نابود کردهاند. او دیگر حتی سایه ای هم از آنچه بود نیست. آنها که به او نزدیک میشدند همه نظر سوء داشتند. زدن چنین انگی به او فرقی با فاحشه خطاب کردنش ندارد. دیگر تحمل ندارد و از روی دیوار محافظ پل میپرد. یک مرد او را متوقف میکند. ناول به او پرخاش میکند، میخواهد دستش را آزاد کند، فریاد میزند. چند نفر جمع میشود تا بتوانند مانع پریدن او به پائین شوند. جیغ میزند و میخواهد که راحتش بگذارند تا بمیرد. «رفتار نامناسب جنسی.» «فاحشه.» بالاخره روی زمین میفتد و گریه میکند. پس از این اقدام به خودکشی وی را در بیمارستان بستری میکنند. وقتی به خانه بر میگردد یک بسته پستی در صندوق منزل در انتظارش است. نامة اخراج برای دومین نوبت به وی ابلاغ شده است. پلیس هوائی و مرزی هیچ کاری را نصفه باقی نمیگذارد. این بار اتهام دیگری به او وارد کردهاند. سفر به خارج در مدت مرخصی استعلاجی. هرگز در زادگاهم با چنین مشکلاتی مواجه نشده بودم ناول در خاتمة گزارش خود به بازرسی پلیس چنین نتیجه گیری میکند: «مایلم اعلام کنم که پیش از پاکسازی شهرکهای حاشیه ای از جرائم، ابتدا باید پاکسازی خود کلانتریها در دستور کار قرار گیرد زیرا کار جدی در این قسمت است. باید تصریح کنم که من در شهرک بالزاک در ناحیة ویتری سور سن بزرگ شدهام، دیپلم بازرگانی دارم، قبل از ورود به خدمت پلیس، با این نیرو هیچگونه آشنائی نداشتم و در پلیس با من مثل یک زباله برخورد شد. امروز من در اثر رفتاری که نیروی پلیس ملی با من داشته دچار آسیب روحی و روانی شدهام زیرا اگرچه در شهرک فقیرنشین بالزاک بزرگ شدهام، هرگز در زادگاه خودم با چنین مسائل و مشکلاتی روبرو نبودم و به حسن شهرتم لطمه ای وارد نشد؛ در نیروی پلیس بود که انگ فاحشه بودن به من زده شد... واقعاً جای تأسف است که در سال 2009 هنوز چنین مشکلاتی در نیروی پلیس ملی فرانسه مشاهده میشود...» ناول در تلاش است تا روحیهاش را بازسازی کند اکنون ناول در تلاش است تا روحیهاش را بازسازی کند. او تکه های وجودش را جمع میکند و به هم میچسباند تا بلکه دوباره حال قبل از پیوستن به نیروی پلیس را پیدا کند. او با یک متخصص کامپیوتر ازدواج کرده و اکنون یک دختر 6 ماهه دارد. اگر میخواهید معنای خوشبختی را بفهمید باید این سه نفر را در کنار هم ببینید.
گزارش
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 17368
دفعات دیده شده: ۱۷۸۷ | آخرین مشاهده: ۲ روز پیش