-
سی.ان.ان»: اوباما در برابر ایران تسلیم شده است
یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۱۷
«سی.ان.ان» در ادامه گزارش خود با اشاره به اینکه مجموعه این رفتارها و سیاست های نادرست، عملا ایران را در موضعی برتر نسبت به آمریکا قرار داده است، افزود: دولت آمریکا باید به این درک برسد که بحرانهای منطقهای مانند آنچه در افغانستان میگذرد، بدون حمایت و همکاری ایران حل شدنی نیست. پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی «سی.ان.ان» آمریکا در گزارشی نوشت: اوباما از آغاز در قبال ایران، رفتار نادرستی در پیش گرفت؛ یکی از اشتباهات بزرگ دولت اوباما، بیشتر کردن
«سی.ان.ان» در ادامه گزارش خود با اشاره به اینکه مجموعه این رفتارها و سیاست های نادرست، عملا ایران را در موضعی برتر نسبت به آمریکا قرار داده است، افزود: دولت آمریکا باید به این درک برسد که بحرانهای منطقهای مانند آنچه در افغانستان میگذرد، بدون حمایت و همکاری ایران حل شدنی نیست. پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی «سی.ان.ان» آمریکا در گزارشی نوشت: اوباما از آغاز در قبال ایران، رفتار نادرستی در پیش گرفت؛ یکی از اشتباهات بزرگ دولت اوباما، بیشتر کردن دشمنی خود با ایران بود که نتیجه عمل به مشاورههای مغرضانه همپیمانان اسرائیلی وی بود. به گزارش «تابناک»، «سی.ان.ان» در ادامه گزارش خود، با اشاره به اینکه مجموعه این رفتارها و سیاست های نادرست، عملا ایران را در موضعی برتر نسبت به آمریکا قرار داده است، افزود: دولت آمریکا باید به این درک برسد که بحرانهای منطقهای مانند آنچه در افغانستان میگذرد، بدون حمایت و همکاری ایران حل شدنی نیست. متن کامل این گزارش به شرح زیر است: شکست باراک اوباما در پیگیری طرح صلح میان دولت فلسطینی و اسرائیل [غاصب]، امری است که این روزها همه کارشناسان به آن اذعان دارند و او را شکست خورده این میدان میدانند. البته در این شکست، افزون بر خود اوباما، نباید از بنیامین نتانیاهو و متحدین اسرائیلیاش در درون آمریکا ـ نومحافظه کاران، لابیهای اسرائیل و برخی قانونگذاران ـ غافل شد. وجه دیگر این شکست در عرصه سیاست خارجی دولت دمکرات اوباما، تسلیم شدن در برابر ایران است. اوباما در آغاز ورود به کاخ سفید، از تعامل گسترده و بدون شرط با ایران سخن میگفت؛ اما او در کمتر از چند ماه تغییر رویه داد و رویکرد کاخ سفید از گفت وگو به تهدید، تحریم اقتصادی و حتی تلاش برای براندازی حکومت تغییر کرد. اسرائیل [غاصب] و همراهانش در ایالات متحده، یک برنامه سنگین تبلیغاتی علیه ایران راه انداخته و از ایران، یک غول خیالی ساختهاند که باید حتما هرچه سریعتر نابود شود. خود اسرائیل [غاصب] بارها آشکارا ایران را به بمباران تأسیسات هستهای تهدید کرده و حتی در این زمینه، بسیار مایل بود تا دولت اوباما را برای حمله نظامی به این کشور تحریک کند؛ دقیقا همانند هنگامی که نومحافظه کاران در سال 2003 هرگونه اقدام تحریکآمیز کردند تا دولت جورج بوش مجبور شد وارد جنگ با عراق شود؛ جنگی که پیامدهای فجیع آن هنوز دیده می شوند و یک نقطه تاریک در تاریخ دیپلماسی خارجی آمریکاست. در آن زمان هم حامیان اسرائیل [غاصب] به این نتیجه رسیده بودند که صدام حسین احتمالا به دنبال تقویت قوای خویش است تا بلکه بتواند به فکر سرنگونی اسرائیل [غاصب] باشد! این فکر خام سرانجام با همراهی تونی بلر، نخست وزیر وقت انگلیس هم همراه شد و به جنگ باتلاق گونه عراق منجر شد. هدف نومحافظه کاران پس از نابودی و سرنگونی صدام این بود که با به کارگیری قدرت و توانمندی ارتش آمریکا، بتوانند سوریه، حزبالله و ایران را به عنوان محور مقاومت در برابر اسرائیل [غاصب] درگیر اصلاحات اساسی درون نظامی کرده و به طور کلی ساختار این حکومتها را به سود اسرائیل [غاصب] تغییر دهند. در همین راستا، در ماههای اخیر، شاهد یک بلوف سیاسی بزرگ از سوی رسانههای وابسته به این جریان بودیم، مبنی بر اینکه اسرائیل [غاصب] در ماه سپتامبر آتی، تأسیسات هستهای ایران را بمباران خواهد کرد! هرچند خیالی بودن این ادعا از همان آغاز نیز مشخص بود، هدف از اینگونه سخنان این است که به آمریکا فشار آورده شود تا بلکه واشنگتن در این فعالیتهای روانی و تبلیغاتی وارد عمل شود. همین مسأله است که سبب شده تا بیشتر افکار عمومی باور داشته باشند که در پشت پرده ترور دانشمندان هستهای ایران، اسرائیل [غاصب] است؛ بنابراین، با در نظر گرفتن این موضوع و همچنین آلوده کردن سیستمهای رایانهای ایران با ویروس «استاکس نت»، جای شگفتی نیست که ایران، اسرائیل [غاصب] و آمریکا را دشمن درجه یک خود ببیند. اقداماتی چون ترور و یا کارهای مشابه، هیچگاه نتایج و پیامدهای خوبی نداشتهاند. از این مسأله هم نباید به راحتی گذشت که مردم حافظه خوبی دارند و دخالتهای آمریکا و انگلیس در ایران مانند آنچه در کودتای 1953 ـ 28 مرداد 1332 ـ علیه دولت مردمی مصدق رخ داد، فراموش نکردهاند و به همین دلیل، خشم ایرانیان از این دو کشور طبیعی است. مصدق یک انسان آزادیخواه و دمکرات بود که تنها جرم او این بود که نمیخواست نفت ایران ـ که یک سرمایه ملی بود ـ به دست سرمایهدارها به تاراج برود. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل [غاصب] به شدت تمایل دارد تا نظام حاکم در ایران را با حکومت هیتلر بر آلمان مقایسه کند و بگوید، چنانچه جمهوری اسلامی مسلح به سلاح هستهای باشد، بزرگترین تهدید بالقوه ممکن علیه سرزمین یهودی خواهد بود. البته مشخص است که نتانیاهو بسیار زیاده روی کرده، چرا که حتی ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل [غاصب] هم گفته است که از سوی ایران، هیچ گونه تهدیدی متوجه اسرائیل [غاصب] نیست. در هر صورت، چیزی که روشن است، این که خود اسرائیل [غاصب] هم میداند ایران مسلح به سلاح هستهای، باعث نابودی و محو شدن اسرائیل [غاصب] نخواهد شد، بلکه به نوع دیگری به عنوان یک چالش برای اسرائیل [غاصب] دیده خواهد شد؛ یعنی در آن هنگام، ایران یک قدرت بازدارندهای است که دیگر اجازه نخواهد داد، اسرائیل [غاصب] آزادانه و با خیال راحت به کشورهای همسایه و مجاور خود دست درازی کند و این موضوعی نیست که خوشایند مسئولان مقامات اسرائیلی باشد. به همین دلیل در هفتههای اخیر و با توجه به دیدن ناآرامیها در سوریه، اسرائیل [غاصب] و همدستانش به شدت تلاش میکنند تا از فرصت موجود، بیشترین بهره برداری را بکنند و محور سوریه، ایران، حزبالله را نابود کنند. برای همین است که «جو میتو لویت»، عضو شورای روابط خارجی اسرائیل [غاصب] در سخنان خود، حزبالله لبنان را یک گروه جنایتکار کاملا پیشرفته میخواند؛ البته احتمالا بزرگترین جنایت حزبالله در لبنان این بود که پس از هجده سال اشغالگری، توانستند اسرائیل [غاصب] را از جنوب کشور خود بیرون کنند و حتی در سال 2006 در جلوی اسرائیل [غاصب] بایستند؛ جنگی خانمان سوز که منجر به کشته شدن بیش از 1600 لبنانی شد. سرانجام همه این مسائل، منجر به این میشود که دولت آمریکا، باید به این درک برسد که بحرانهای منطقهای مانند آنچه در افغانستان میگذرد، بدون حمایت و همکاری ایران حل شدنی نیست. در واقع، سخنان هفته گذشته «دیوید کهن»، معاون وزیر دارایی آمریکا در بحث مبارزه با تروریسم، مبنی بر اینکه ایران با تروریستهای القاعده در ارتباط است، درست یادآور همان اشتباه نومحافظهکاران در سال 2003 در قبال عراق است که حتی تا امروز، پیامدهای آن را میبینیم. بنابراین، بهتر است مقامات کاخ سفید، به جای پیگیری تبلیغات منفی بی پایه علیه ایران، به گفتههای رهبران ترکیه و برزیل گوش دهند، چرا که این دو کشور توانسته بودند به موافقت هستهای با تهران دست یابند که در واقع سوخت مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران را نیز تأمین میکرد. یکی از اشتباهات بزرگ دولت اوباما، بیشتر کردن دشمنی خود با ایران بود که نتیجه عمل به مشاورههای مغرضانه علیه ایران بود و باعث شد تا دور جدیدی از تحریمها بر ایران اعمال شود و نتیجه این شد که ایران همچنان به کار خود ادامه میدهد و این آمریکا و مردم مالیاتدهنده آمریکایی هستند که باید هزینه گرانبهای جنگ در عراق و افغانستان را بپردازند، در صورتی که با وجود همکاری با ایران، وضعیت اصلا اینچنین نمیشد. منبع: نسیم آنلاین
خبر
نام منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations
شماره مطلب: 16627
دفعات دیده شده: ۸۳۲ | آخرین مشاهده: ۳ هفته پیش