جنگ از معدود واژه های است که انسان در طول تاریخ حیات خود همواره آن را با خود به یدک کشیده و هیچ گاه ذهن این انسان تشنه قدرت وثروت از آن خالی نبوده است و همواره برای غلبه بر دیگران به فکر یافتن ابزارهای جدید و نو وتاثیر گذارتر بوده تا شاید با توسل به آن غلبه بیشتری بر رقیب وحریف خود داشته باشد. زمانی با تراشیدن سنگ و بستن آن بر سر چوب خون هم نوعان خود را می ریخت ودر زمان دیگر با اختراع سلاح های آهنی و نیزه و دیگر زمان با استفاده از باروت ومهمات به هدف خود نایل می آمد ه وباز در زمان دیگر با استفاده ازتکنولوژی های جدید و با فشاردن تنها یک دگمه هزارران نفر را به خاک وخون می کشد تا بتواند تسکینی بر ولع سیری ناپذیری خود باشد .اما همواره در این جنگ دو گروه وجود داشتند عده ای که برای رسیدن به منافع و قدرت وثروت از هیچ ابزاری فروگزار نمی کردند و عده ای دیگر که برای دفاع از حقوق مشروع خود در برابر متجاوزان ایستادگی کرده و در مقام دفاع از حق با ابزارهای مختلف به پاسداشت حقوق خود مشغول بودند . نمونه بارز این نوع سیاست در جهان کنونی را می توان به سیاستهای استعماری دولتهای انگلیس و در دهه های اخیر و سیاستهای جنگ طلبانه امریکا اشاره نمود که زمانی با حمله و توسل مستقیم به جنگ خونریزی منافع کشورها را از آن خود می کردند ودر زمان دیگر با حمایت از کودتاه های نظامی و همچنین ایجاد اختلافهای قومی و مذهبی و در نهایت استفاده از پیشرفته ترین ابزارهای نظامی و حتی هسته ای سیاستهای خود را دنبال نموده اند. در طی یک قرن اخیر دولتهای انگلیس و امریکا از همه ابزارهای خود برای غلبه بر مردم ایران استفاده نموده اند که با پیروزی انقلاب اسلامی در طی سی واندی سال گذشته اکثر آنها با تیز هوشی رهبران جمهوری اسلامی با شکست مواجه شده اند اما این دولتها ودر راس آنها امریکا هیچگاه نتوانسته اند از طمع خود نسبت به ایران اسلامی چشم پوشی نموده و همواره با ابزرارهای مختلف تلاش خود را برای رسیدن به منافع خود در ایران ادامه داده اند و با پیگیری سیاستهای مختلف همواره به دنبال ابزارهای جدید بوده اند .به طوری که پس از امتحان تمام روش ها وابزارها مختلف ، دولتمردان امریکا به این نتیجه رسیده اند که با استفاده از ابزارهای نظامی نمی توان مقاومت مردم ودولت ایران را در هم ریخت و لذا چند صباحی است که استفاده از روشهای نرم وبه اصطلاح جنگ نرم با ایران را در راس برنامه های خود قرار داده اند . به اعتقاد اکثر کارشناسان نتایج این جنگ بسیار ویرانگری خانمان براندازتر است در این جنگ دیگر نیازی به خون ریزی و کشتن نیست و به جای کشتن واز بین بردن افراد فکر وعقیده ملت مورد تهاجم قرار می گیرد . اما همانگونه که انتظار می رفت با تیز بینی وهشدار مقام معظم رهبری که سال گذشته مقابل با جنگ نرم را مهمترین مسئله کشور دانستند دستگاه های مختلف سیاسی ،فرهنگی و امنیتی به صورت جدی وارد این عرصه شده اند و امروزه شاهد هستیم که پاسداران حقیقی انقلاب اسلامی مشغول مقابله با این ترفند های دشمنان هستند ودر این مدت با برنامه های مختلف نقشه های امریا و اسرائیل را خنثی نموده اند . دشمنان ملت ایران در این راه از روشها وابزارهای مختلف و متنوعی استفاده می کنند که شناخت از آن روشها و ترفند ها می توان برای مقابله با آن بسیار مفید باشد . در این راستا اخیر دولت امریکا برای استفاده مزدوران خود برای ارتباط بهتر با مراکز جاسوسی خود استفاده از ابزار جدیدی را در دستور کار داده است که به اینتر نت چمدانی معروف شده است. این نوع اینترنت که به اینترنت سایه یا اینترنت جایگزین یا اینترنت چمدانی مشهور شده قرار است در آینده‌ای نه چندان دور در دسترس برخی کشورها قرار گیرد. بدون شک این پروژه، فاز دیگری از جنگ نرم سایبری آمریکا علیه کشورمان می باشد. در "اینترنت چمدانی" امکان وصل شدن به اینترنت در هر نقطه ای، احتمالاً از رهگیری مصون است و قادر به ارسال سیگنال های وایرلس (بدون سیم) در یک فضای بزرگ می باشد. این شبکه های مستقل تلفن همراه به مشترکان اجازه می دهد که در مواقعی که شبکه اصلی تلفن یک کشور توسط دولت قطع می شود، آنها به وسیله این شبکه مستقل سرّی بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. در هر صورت آن طور که از اظهارات مقامات آمریکایی برمی‌آید طرح اینترنت چمدانی احتمالا یک طرح با محدوده برد کوتاه و محلی خواهد بود که در چشم‌انداز کوتاه مدت نمی‌تواند تأثیر‌گذاری چندانی در معادلات سیاسی کشورها داشته باشد. با این حال صرف چنین بودجه‌هایی در قالب برنامه‌های جنگ نرم آمریکا علیه کشورها و به‌ویژه علیه ایران نشان‌دهنده اهداف بلندپروازانه دولت آمریکا در مقابله با کشورمان است. اما کارشناسان مباحث سیاسی معتقدند امریکا علاوه بر اهداف بلند مدت خود سه هدف کوتاه مد و میان مدت را در این پروژه دنبال می کند که عبارتند از تقویت جنگ سایبری در حوزه علمی و فناوری،رسوخ عوامل اطلاعاتی خود در کشور و معصون ماندن آنان از دستگیری ها نیروهای ایران و نهایتا تهاجم فرهنگی و منسوخ کردن جوانان و مردم از ارزشهای اسلامی واخلاقی که نهایتا به اضمحلال بنیان خانواده های ایرانی بیانجامد. اما سوال اساسی این است که حالا که دشمنان نظام از مقابله سخت با ایران نا امید شده اند و سیاست خود را به جنگ ومقابله نرم که اتفاقا در برخی کشورها نیز به پیروزی های قابل توجهی نیز دست یافته اند می توانند در ایرا ن نیز به پیروزی برسند ؟ هر چند که به نظر می رسد دشواری های مقابله با این نوع تهاجم به مراتب بیشتر از جنگ سخت است اما موفقیت ایران در شناسایی و کشف کرم جاسوسی استاکس نت که تاسیسات صنعتی و نیروگاهی کشور را هدف قرار داده بود از وجود ساختارهای مطلوب برای امنیت فضای تبادل اطلاعات کشور حکایت دارد و در این میان تعریف پروژه هایی چون اینترنت ملی، اینترنت پاک، دیتاسنتر و هاستینگ ملی و نیز موتور جستجوگر ملی می تواند راهکارهای ایران برای مقابله با حملات احتمالی در فضای سایبر باشد و نکته ای که باید بر آن تا کید بسیار نمود ایجاد بستر مناسب برای رشد فضایل اسلامی ،دینی و اخلاقی در جامعه می باشد .تجربه سی ودوسال انقلاب اسلامی ثابت نموده است که جوانان و دانشمندان ایران اسلامی دارای توانایی بالای برای مواجه با هر عوامل خارجی بوده و می توانند با دستان خالی خود با توکل و ایمان به خداوند بر تمامی مشکلات فائق آمده و بر مدرن ترین تکنولوژی دنیا نیز دسترسی پیداکنند اما انچیزی که جامعه را تهدید نموده و دشمنان نظام بر آن دل بسته اند و در جنگ نرم نیز بر آن توجه کافی دارند .بی هویت کردن جوانان از ارزشهای اخلاقی و اسلامی است واولین ومهمترین سنگیری که برای دشمنان برا ی فتح آن خیز برداشته اند . هرچند که امروزه شاهد حضور جوانان در عرصه های فرهنگی و دینی هستیم وبه جرئت می توان گفت جوانان ایران اسلامی پاکترین وبا ایمان ترین جوانان دنیاست وتاریخ بشریت کمتر شاهد وجود همچون جوانان با ایمان و اخلاصی را به خود دیده است که برای نمونه می توان به شرکت صدها هزار جوان در مراسم معنوی اعتکاف اشاره نمود که با شرکت در این مراسم از تمام ظواهر دنیوی دل کنده و به عبادت خالصانه پروردگارخود مشغول شدند. اما نباید از جوانانی که امروزه در جامعه با ظواهر بسیار زننده ای ظاهر شده و تمامی ارزشهای اسلامی را زیر پا می گذارند غافل بود وکاری نکرد. همانگونه که اشاره رفت منسوخ کردن ارزشهای اسلامی و رواج فساد واز بین بردن بنیان های اخلاقی خانواده ها همواره از اصلی ترین هدفهای دشمنان بوده است که به نظر می رسد مسولان فرهنگی کشور در این مسیر کوتاهی های فروانی نموده اند و اگر به وظایف خود عمل ننمایند ، مهمترین روزنه دشمنان را برای ضربه زدن به نظام مهیا خواهند نمود .