Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • اسطوره فلسطین به روایت محقق اسراییلی-4 / مهندس به سراغ معاوضه یک پلیس اسراییلی با شیخ احمد یاسین می‌رود
    یکشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۰ ساعت ۲۱:۰۸

    ساعت 10 صبح همان‌روز، دو مرد فلسطینی وارد دفتر صلیب سرخ در شهر رام‌الله در کرانه باختری رود اردن شدند و با عصبانیت به منشی دفتر صلیب سرخ نزدیک شده و به وی گفتند که یک مامور پلیس اسرائیل را ربوده‌اند و وی را تنها در برابر آزادی شیخ احمد یاسین آزاد خواهند کرد. اخیرا انتشارات "لیونز " کتابی را با نام "شکار مهندس " منتشر کرده است که به بررسی چگونگی ردیابی و شهادت "مهندس یحیی عیاش "، از مبارزان فلسطینی، اختصاص دارد. آنچه در این سلسله گزارش‌ها ملاحظه

    ساعت 10 صبح همان‌روز، دو مرد فلسطینی وارد دفتر صلیب سرخ در شهر رام‌الله در کرانه باختری رود اردن شدند و با عصبانیت به منشی دفتر صلیب سرخ نزدیک شده و به وی گفتند که یک مامور پلیس اسرائیل را ربوده‌اند و وی را تنها در برابر آزادی شیخ احمد یاسین آزاد خواهند کرد. اخیرا انتشارات "لیونز " کتابی را با نام "شکار مهندس " منتشر کرده است که به بررسی چگونگی ردیابی و شهادت "مهندس یحیی عیاش "، از مبارزان فلسطینی، اختصاص دارد. آنچه در این سلسله گزارش‌ها ملاحظه می‌فرمایید، ترجمه این کتاب با ویرایش خبری است که خبرگزاری فارس برای مخاطبان خود فراهم آورده است. این کتاب توسط "ساموئل ام. کاتز " و با دیدگاه آمریکایی - صهیونیستی به نگارش درآمده است. قسمت چهارم این مجموعه از نظر خوانندگان محترم می گذرد: *در خطر نبودن، اصلی ترین دغدغه یک پلیس اسراییلی "ریوکا تولدانو "، همسر مامور پلیسی به نام "نیسیم " هیچ آشنایی با شخصی به نام "مهندس " که نگرانی‌های بسیاری در نیروهای ضدتروریست اسرائیل ایجاد کرده بود، نداشت. او کمتر شانس این را داشت که شوهرش را حین پوشیدن لباس پلیس ببیند چرا که وی هر صبح ساعت 5، دوش گرفته و اصلاح کرده آماده رفتن به محل خدمت خویش بود. ریوکا شب گذشته معمولا غذای فردای شوهرش را آماده می‌کرد و نیسیم نیز با بوسیدن پسر 5 و دختر 2.5 ساله‌اش از آنها خداحافظی می‌کرد. منزل آنها یک آپارتمان راحت در یک منطقه متوسط بود که دارای یک باغچه کوچک و مزین به سایه یک درخت بود. از این منزل تا فرودگاه بین‌المللی بن‌گوریون تنها چند دقیقه راه بود. تولدانوها از نظر سطح درآمد در اسرائیل یک خانواده متوسط محسوب می‌شدند، درآمد یک پلیس که در مناطق مرزی خدمت می‌کند. تولدانو از کلاه‌سبزهای نیروهای امنیتی اسرائیل محسوب می‌شد که حسب وظایفش ممکن بود مجبور به خدمت در مرز لبنان، بندر بین‌المللی اشدود یا در مناطق انتفاضه‌خیزی چون کرانه باختری و غزه خدمت کند اما شانسی که آورده بود این بود که در دو کیلومتری منزلش به خدمت اشتغال داشت! مرکز خدمت وی در فرماندهی نیروهای گارد مرزی در خیابان "هاچاش منایم " در منطقه "لاد " خدمت می‌کرد. وی محل کارش را دوست داشت چرا که در خطر نبود و می‌توانست به خانواده‌اش برسد. * گارد مرزی مردم فلسطین را به یاد "کفرقاسم " می‌اندازد کاتز پس از این شرح کسل‌کننده از نحوه زندگی یک مامور گارد مرزی اسرائیل، توضیحی در خصوص رویکرد مردم فلسطین نسبت به گارد مرزی اسرائیل ارائه کرده و نوشته است: برای مردم فلسطین، گارد مرزی اسرائیل یادآور ماجرای کشتار کفرقاسم است که طی آن 33 نفر از مردم فلسطین در روستایی به همین نام در جریان حکومت‌نظامی چند روز مانده به جنگ صحرای سینا در سال 1956 کشته شدند. هر چند که چنین طرز فکری در مورد نیروهای گارد مرزی درست نبود اما خود این نیروها هم به درستی می‌دانند که مردم فلسطین آنها را با دیگر سربازان اسرائیلی متفاوت دانسته و بی‌رحم‌تر می‌دانند. * گارد مرزی اسرائیل، وصله‌ای ناجور در نیروهای امنیتی اسراییل جالب اینجاست که سربازان گارد ملی در بین نیروهای امنیتی اسرائیلی هم نوعی وصله ناجور محسوب می‌شوند، نه کاملا پلیس هستند و نه کاملا ارتشی، هرچند که از نظر سازمانی از نیروهای پلیس محسوب می‌شوند. این نیروها از نظر بین‌المللی هم برای خود آوازه و شهرتی دارند. نکته مهم دیگر این است که اسرائیلی‌های معمولی عموما به عضویت گارد مرزی در نمی آیند بلکه اعضای این گارد را عموما اعراب اسرائیلی و یا اسرائیلی‌هایی تشکیل می‌دهند که با زبان عربی آشنایی دارند. درروزی‌ها، قرقیزها و بادیه‌نشین‌ها از دیگر اعضای تشکیل‌دهنده این نیرو هستند. با این حال این نیروها نیز شهروندان دولت یهود مسوب می‌شوند و در کنار رفقای یهودی خود در نیروی پلیس اسرائیل خدمت می‌کنند. "نیسیم تولدانو " با اعراب بزرگ شده بود چرا که شهر لاد، شهری است که دارای هر دو جمعیت عرب و اسرائیلی است. بسیاری از دوستان و همسایگان وی عرب بودند. * پلیس اسراییلی عازم محل خدمت می‌شود راس ساعت 5:15 صبح 12 دسامبر 1993 میلادی، "سرگروهبان تولدانو " منزل خود را به قصد محل کار خویش ترک کرد. وی پس از بوسیدن فرزندانش و خداحافظی با آنها، اسلحه کمری خود را در غلاف چرمی آن قرار داد و در آن صبح زمستانی عارم محل کار خود شد. زمستان‌های اسرائیل عموما کوتاه هستند اما سرمایشان به مغز استخوان می‌رسد. آن روز صبح باران می‌بارید و نیسیم مسیر خود را پیاده به سمت محل خدمت طی می‌کرد. *حس ششم فرمانده اسراییلی به کار می افتد به نوشته کاتز، تولدانو به حدی منظم بر سر کار خود حاضر می‌شد که که وقتی فرمانده‌اش ساعت 6 صبح از عدم حضور وی بر سر پستش آگاه شد، احساس نگرانی کرد. وی با مشکلاتی که بسیاری از دیگر نیروهای گارد مرزی اعم از مشکلات خانوادگی، طلاق و افسردگی با آنها مواجه‌اند، مواجه نبود. در واقع نوع زندگی تولدانو به شکلی بود که هم‌قطارانش حسرت آن را داشتند! ساعت 8 صبح فرمانده قرارگاهی که تولدانو در آن خدمت می‌کرد بدون آنکه دستور بالابردن پرچم اسرائیل را صادر کند به منزل نیسیم تلفن کرد و از ریوکا پرسید که شوهرش در چه وضعی است؟ آیا مریض است و در خانه مانده؟ که ناگهان با این سوال ریوکا مواجه شد: "مگر هنوز به محل کارش نرسیده است؟! " همین سوال ریوکا که با حالتی عصبی پرسیده شد، حس ششم فرمانده را به کار انداخت. وی که یک کهنه‌سرباز مبارزه با تروریسم بود و در جنوب لبنان، کرانه باختری و نوار غزه خدمت کرده بود فورا از پلیس لاد خواست تا هرچه سریع‌تر تمام امکانات خود را برای پیدا کردن تولدانو به کار گیرد. ابتدا به نظر می‌رسید که شاید این تنها یک بازی احمقانه باشد! * تولدانو به اسارت گرفته می شود در حالی که پاترول‌های پلیس لاد تلاش خود را برای یافتن نیسیم تولدانو آغاز می کردند، وی کیلومترها از این منطقه دور شده بود. وی با یک نقشه بسیار دقیق توسط سه نفر و پس از یک درگیری مختصر ربوده شده بود و به منزلی امن در کرانه باختری رود اردن انتقال یافته بود. انتقال وی نیز با یک خودروی اسرائیلی به سرفژقت رفته انجام شده بود. به نوشته کاتز، خانواده تولدانو با اضطراب و عصبانیت شروع به گشتن به دنبال گمشده خویش کردند. یکی از خواهران ریوکا مسیر حرکت روزمره نیسیم به سمت محل کارش را به دقت وارسی کرد و توانست یک عرقچین طوسی و قرمز رنگ را که به نیسیم تعلق داشت در یک جوی آب بیابد. این نشانه‌ای از یک تراژدی بود که ساعاتی بعد نیز تایید شد. * مهندس، تولدانو را با شیخ احمد یاسین معاوضه می کند ساعت 10 صبح همان‌روز، دو مرد فلسطینی وارد دفتر صلیب سرخ در شهر رام‌الله در کرانه باختری رود اردن شدند و با عصبانیت به منشی دفتر صلیب سرخ نزدیک شده و به وی گفتند که یک مامور پلیس اسرائیل را ربوده‌اند و وی را تنها در برابر آزادی شیخ احمد یاسین آزاد خواهند کرد. این افراد خود را اعضای حماس و عضو گردان‌های عزالدین قسام معرفی کردند. این دو نفر پیش از ترک دفتر مزبور، پاکت نامه‌ای را که حاوی درخواست‌هایشان به انضمام فتوکپی کارت شناسایی تولدانو بود، بر روی میز منشی دفتر سازمان صلیب سرخ رها کردند. منشی نیز بلافاصله پاکت را به رئیس خود ارائه کرد و وی نیز با فرمانده محلی نیروهای اسرائیلی تماس گرفت تا وی را در جریان آنچه اتفاق افتاده است، قرار دهد. * جرقه‌ای که اسرائیل را برآشفت! کاتز تصریح کرده است که ربودن تولدانو به منزله جرقه‌ای بود که اسرائیل را آشفته ساخت. تمامی سربازان اسرائیلی در ایست‌های بازرسی بناشده در مناطق اشغالی به حالت آماده‌باش کامل درآمدند، مرخصی‌ها لغو شد و نیروهای کمکی از اقصی‌نقاط اسرائیل به سمت ایست‌بازرسی‌های جاده‌ای و روستاهای دردسرساز گسیل شدند. سازمان‌های اطلاعاتی - جاسوسی اسرائیل دست از وظایف روزمره خود شستند و با تمام توان شروع به جستجو برای یافتن سرگروهبان ربوده شده کردند. نیروهای تکاور "یامعام "، پلیس ملی ضدتروریسم اسرائیل و واحدهای ویژه نجات گروگان در محل‌های خدمت حاضر شده و آماده اعزام به ماموریت گردیدند. آدم‌ربایی راه را برای عملیات کماندویی گشوده بود و اسرائیل قصد داشت با تمام توان و دارایی‌هایش به این عملیات پای بگذارد. * تشکیل جلسه اضطراری کابینه اسرائیل ظهر همان روز، اسحاق رابین، نخست‌وزیر اسرائیل، محزون اما مصمم، دستور تشکیل جلسه اضطراری کابینه را صادر کرد. اتاق جلسات کابینه که در کنست (پارلمان اسرائیل) قرار داشت در هاله‌ای از دود سیگار فرورفته بود و اعضای کابینه مشغول خواندن بیانیه حماس بودند که اکنون توسط کارشناسان زبان عربی شین‌بت به عبری ترجمه شده بود. *حماس بیانیه می دهد متن بیانیه جنبش حماس به این شرح بود: بسم‌ الله الرحمن الرحیم فرمان شماره 2 این پیام از سوی "واحد ویژه " گردان‌های شهید عزالدین قسام صادر می‌شود. در تاریخ 13 دسامبر 1992، مصادف با ششمین سالگرد تاسیس جنبش مقاومت اسلامی، عملیات به اسارت گرفتن یک نیروی پلیس اسرائیلی طبق برنامه و با موفقیت به انجام رسید و این نیروی پلیس اکنون در محلی اعلام نشده نگهداری می‌شود. به این وسیله به نیروهای اشغالگر پیام خود را ابلاغ می‌کنیم: این درجه‌دار پلیس اکنون در اختیار ماست و ما از ارتش و دولت اشغالگر اسرائیل می‌خواهیم تا برای آزادی این شخص، شیخ احمد یاسین را آزاد کنند. مقامات اسرائیلی برای این کار فقط 10 ساعت فرصت دارند که راس ساعت 9 شب به پایان می‌رسد. آزادسازی در شرایط ذیل انجام خواهد شد: 1-از زمان اعلام شده تخطی نکنید، وگرنه گروگان به هلاکت خواهد رسید. 2-آزادی شیخ احمد یاسین تحت نظارت صلیب سرخ جهانی و سفرای کشورهای مصر، سوئد و ترکیه به انجام خواهد رسید. این سفرا تضمین می‌کنند که اسرائیل پس از آزادی، شیخ احمد یاسین را به زندان بازنخواهد گرداند. 3-به مقامات اشغالگر هشدار می‌دهیم که هرگونه تلاش برای آسیب رساندن به شیخ ما، منجر به پاسخ سریع و سخت حماس خواهد شد. 4-پس از آزادی شیخ احمد یاسین، ما نیز به طریق مقتضی این درجه‌دار اسرائیلی را آزاد خواهیم کرد. 5-تلویزیون اسرائیل موظف است مراسم آزادسازی شیخ احمد یاسین را به طور زنده پخش کند و وی باید تحویل دیپلمات‌های خارجی شود. واحد ویژه گردان‌های شهید عزالدین قسام/ شاخه نظامی حماس سکوتی کر کننده بر جلسه کابینه اسرائیل سایه افکنده بود...



    گزارش
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 16480
    دفعات دیده شده: ۱۶۳۱ | آخرین مشاهده: ۸ دقیقه پیش