-
روزنامه "هافینگتن پست "ترور شخصیتها به روشی رایج برای آمریکا تبدیل شده است
شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۱۶:۵۹
آمریکا تاکنون صدها نفر را از طریق ترور هدفمند به قتل رسانده است. بسیاری از این افراد خارج از میدان جنگ کشته شدهاند. آمریکا اغلب این ترورها را بهطور مخفیانه و بدون نظارت عمومی و هیچگونه توجیه قانونی مرتکب میشود. روزنامه "هافینگتن پست " در مقالهای به قلم "کریستوفر راجرز " مینویسد: آمریکا تا کنون صدها نفر را از طریق ترور هدفمند به قتل رسانده است. بسیاری از این افراد خارج از میدان جنگ کشته شدهاند. آمریکا اغلب این ترورها را به طور مخفیانه و بدو
آمریکا تاکنون صدها نفر را از طریق ترور هدفمند به قتل رسانده است. بسیاری از این افراد خارج از میدان جنگ کشته شدهاند. آمریکا اغلب این ترورها را بهطور مخفیانه و بدون نظارت عمومی و هیچگونه توجیه قانونی مرتکب میشود. روزنامه "هافینگتن پست " در مقالهای به قلم "کریستوفر راجرز " مینویسد: آمریکا تا کنون صدها نفر را از طریق ترور هدفمند به قتل رسانده است. بسیاری از این افراد خارج از میدان جنگ کشته شدهاند. آمریکا اغلب این ترورها را به طور مخفیانه و بدون نظارت عمومی و هیچ گونه توجیه قانونی مرتکب میشود. عملیات هفته پیش سیا که منجر به قتل بن لادن شد تنها نمونهای از این تاکتیک است که اکنون به یک شیوه رایج تبدیل شده است. * دولتهای بوش و اوباما، علیرغم آنکه آمریکا در سال 1976 ترور افراد را غیرقانونی اعلام کرده بود، استفاده از این روش و تلاش برای قانونی کردن آن را افزایش دادند. پیش از این، وضعیت این گونه نبود. آمریکا در سال 1976 رسماً ترور را غیر قانونی اعلام کرد و انجام ترور هدفمند توسط سایر کشورها را نیز محکوم مینمود. اما هر دو دولت بوش و اوباما با حملههای تروریستی علیه بن لادن استفاده از این روش و تلاشها برای قانونی کردن آن را افزایش دادهاند. در حقیقت، ترورهای هدفمند در دولت اوباما به طرز چشمگیری افزایش یافتهاند. اغلب این حملات از طریق هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان انجام شده و به قتل تقریباً 900 نفر انجامیده است. آمریکا تنها چند روز پس از عملیات علیه بن لادن عملیات دیگری را در یمن توسط هواپیماهای بدون سرنشین و، بنا به ادعای مسئولان این کشور، با هدف ترور یکی از اعضای القاعده در شبهجزیره عربستان، انجام داد. آمریکا علیرغم این جابهجایی و گسترش چشمگیر ترورهای هدفمند، در زمینه پایههای قانونی این حملات، به ویژه در خارج از میدان جنگ، سکوت اختیار میکند. مقامات آمریکایی، هرچند به طور کلی، از این ترورها و از جمله ترور بن لادن دفاع میکنند و تنها اطمینان میدهند که این ترورها با قوانین بین المللی و داخلی در تضاد نیستند. در نتیجه تعدادی سؤال قانونی مهم بدون جواب باقی میماند: - آمریکا کجا میتواند ترورهای هدفمند را انجام دهد؟ بنابر آنچه دولت اوباما اعلام میکند آمریکا در "جنگ جهانی علیه تروریسم " نیست. پس آمریکا دقیقاً در چه مکانهایی میتواند حملههای مسلحانه انجام دهد و مرزهای مبارزه با القاعده و طالبان چه هستند؟ اگر آمریکا میتواند در اطراف اسلامآباد حملههای مسلحانه انجام دهد، آیا میتواند همین کار را در لندن نیز تکرار کند. - آمریکا با چهکسانی در جنگ است و چهکسانی را میتواند مورد هدف قرار دهد؟ آمریکا میگوید: "القاعده، طالبان و نیروهای مرتبط با آنان "؛ اما این گروهها دارای سلسله مراتب یا تعریف معین نیستند و لزوماً گروههای متحد با هم نیستند. نمیتواند عضویت در این گروهها و یا اتحاد میان آنان را به سادگی تعریف کرد. آمریکا در مبارزه مسلحانه تنها میتواند به سربازان حمله کند. اما تعریف این کشور از سرباز چیست؟ آمریکا چگونه میان شهروندانی که ممکن است از سربازان حمایت غیرنظامی کنند - مثلاً خانوادهای که به سربازی پناه میدهند و یا رهبران سیاسی - و افرادی که در جنگ شرکت دارند تفاوت قائل میشود؟ - آمریکا چه زمانی میتواند از حق حاکمیت کشور دیگری تخلف کند؟ آمریکا میگوید که اجازه دارد حاکمیت هر کشوری را که متمایل یا قادر نباشد از فعالیت چنین گروههایی در خاکش جلوگیری کند نقض نماید. نه تنها بسیاری با این نظریه مخالف هستند، بلکه مشخص نیست که معیار چیست و چهکسی میتواند تعیین کند که آیا کشوری "متمایل یا قادر " است یا خیر؟ پاسخ به این سؤالها میتواند گستره و مرزهای ترور هدفمند را ترسیم نماید. به عبارت دیگر، آمریکا گاهی میتواند از نیروی نظامی استفاده کند؛ همانند جنگ؛ در مقابل تقریباً در تمامی مواردی که خارج از منطقه جنگی اتفاق میافتند باید از نیروهای پلیس استفاده کند. آمریکا امروز در نتیجه ترور اسامه بن لادن در موقعیتی تاریخی قرار دارد و میتواند از این موقعیت برای اعلام سیاستهایش در زمینه ترور هدفمند بهره ببرد. * اکنون که اکثر دولتها از عملیات آمریکا علیه بن لادن حمایت کردهاند، این کشور باید یک معیار قانونی متقن را برای انجام ترور هدفمند معین کند. اکنون که تقریباً تمام دولتهای دیگر در جهان از عملیات آمریکا علیه بن لادن حمایت کردهاند فرصت منحصر به فردی را در اختیار این کشور قرار گرفته است تا یک معیار قانونی قوی را ایجاد کند. این معیار نهتنها آمریکا، بلکه دشمنان این کشور را، محدود میکند. آمریکا به این وسیله خلأ قانونی کنونی را پر میکند؛ خلأیی که باعث میشود دیگر کشورها، که معمولاً سوء استفادهگر هستند، جسارت بیابند و استفاده از ترورهای هدفمند را گسترش دهند. تعیین مرزهای ترور هدفمند همچنین به آمریکا کمک میکند تا یک جای خالی بزرگ در قانون را پر کند؛ جای خالیای که میان شهروندان عادی ساکن در منطقه جنگی که تلاش میکنند از گزند جنگ در امان بمانند تردید ایجاد میکند و همچنین نگرانی را میان نیروهای نظامی و اطلاعاتی افزایش میدهد؛ چرا که ممکن است با آنان نیز به خاطر اعمالشان برخورد قانونی شود. * اختلافاتی مبنی بر قانونی بودن یا نبودن قتل بن لادن توسط نیروهای آمریکایی وجود دارد که همین امر نیز اهمیت تبیین سیاستهایی واضح را در زمینه محدوده ترور هدفمند نشان میدهد. اختلافات بر سر قانونی بودن یا نبودن عملیات آمریکا علیه بن لادن نیز بر نیاز این کشور به تبیین سیاستهای ترور هدفمند تأکید میکند. بسیاری از این مطلب اظهار نگرانی کردهاند که آیا بن لادن زمانی که کشته شد مسلح بوده است یا آیا در صورت امکان باید او را دستگیر میکردند یا خیر. البته در این مناقشهها دائماً معیارهای مختلف قانونی که در مورد عملیاتهای نظامی یا اعمال قانون مطرح هستند با یکدیگر آمیخته میشوند و مخالفتهای بنیادین در زمینه چارچوب قانونی قابل اعمال بر عملیاتهای ضدتروریستی و حدود قانونی استفاده از نیروی نظامی بیجواب باقی میمانند. برگزاری یک بحث علمی عمومی لازم است که در آن مشخص شود آمریکا چه زمان و در چه مکانی میتواند از ترور هدفمند استفاده کند. * عملیات علیه بن لادن باید آخرین ترور هدفمند آمریکا باشد که بدون اطلاع عموم یا هرگونه توجیه قانونی انجام میشوند. کشتن بن لادن به معنای پایان مبارزه با تروریستها و جنگطلبان یا پایان استفاده از ترورهای هدفمند در پاکستان، یمن و دیگر کشورها نیست؛ اما این عملیات باید سالهای انجام ترورهای مخفیانه توسط آمریکا را به پایان برساند؛ ترورهایی که دور از چشم عموم و بدون هرگونه سیاست واضح قانونی حاکم بر اصول و عوامل این ترورهای هدفمند صورت میگرفتند. * اکنون که با کشته شدن بن لادن، ترورهای هدفمند آمریکا در کانون توجه همگان قرار گرفتهاند این کشور باید سیاستهایش را در این زمینه به طور واضح و عمومی تبیین کند. کشته شدن بدنامترین تروریست و مجرم جهان در یک عملیات برونمرزی، که شاید بدون موافقت دولت، اما با موافقت کنونی اکثر کشورهای جهان صورت گرفته است، این ترورها را در مرکز توجه عموم و تحت موشکافی بینالمللی قرار داده است. اکنون زمان آن رسیده است تا برگ دیگری در تاریخ جهان پس از 11 سپتامبر رقم بخورد و آمریکا سیاستی واضح را در مورد ترور هدفمند بهطور عمومی اعلام نماید.
خبر
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 16157
دفعات دیده شده: ۱۱۱۶ | آخرین مشاهده: ۵ ساعت پیش