-
محورهای تاکتیک ها وشیوه های عملیات روانی دستگاه حکومتی یزید وابن زیاد در قیام سیدالشهدا(ع)
چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۸۹ ساعت ۹:۱۸
بسمه تعالی محورهای تاکتیک ها وشیوه های عملیات روانی دستگاه حکومتی یزید وابن زیاد در قیام سیدالشهدا(ع) نویسنده: حمید نیکرو مقدمه دنیاطلبان ظالم در طول تاریخ برای کسب منافع نا مشروع خود و برای رسیدن به اهداف از روش ها و اقدامات مختلفی استفاده می کنند که در ادبیات سیاسی کنونی از آنها به عنوان طیف تهدیدات یاجنگ؛ سخت، نیمه سخت ونرم یاد می شود . در هر دوره ای متناسب با اوضاع جامعه هدف و شرایط حاکم بر مخطبین نوع تهدید یا جنگ اعمال شده تا به منافع خود که
بسمه تعالی محورهای تاکتیک ها وشیوه های عملیات روانی دستگاه حکومتی یزید وابن زیاد در قیام سیدالشهدا(ع) نویسنده: حمید نیکرو مقدمه دنیاطلبان ظالم در طول تاریخ برای کسب منافع نا مشروع خود و برای رسیدن به اهداف از روش ها و اقدامات مختلفی استفاده می کنند که در ادبیات سیاسی کنونی از آنها به عنوان طیف تهدیدات یاجنگ؛ سخت، نیمه سخت ونرم یاد می شود . در هر دوره ای متناسب با اوضاع جامعه هدف و شرایط حاکم بر مخطبین نوع تهدید یا جنگ اعمال شده تا به منافع خود که یقینا تضییع حقوق تعداد زیادی از مردم خواهد بود برسند. حال جنگ سخت از حیث اجرا دقیقا در مقابل جنگ نرم قرار دارد. نظام های سلطه گر هر کدام از جنگ ها که برایشان راحت تر بوده و آنها را به هدفشان می رساند را اتخاذ می نمایند. سلطه گران به دلیل خوی درندگی و استکباری معمولا گرایش به سوی اعمال قدرت از طریق فیزیکی دارند تا در سایه جنگ و سرکوب قدرت خود را به رخ طرف مقابل بکشند. اما جامعه هدف یا طرف مقابل اگر دارای قدرت استقامت و پایداری و اتحاد بود آنگاه ستمگران قادر نخواهند بو د از طریق اقدام نظامی و جنگ وخون ریزی به مقصود خود برسند به دیگر شیوه ها متوسل خواهند شد همانگونه که در طول تاریخ چنین بوده است. یعنی ابتدا از روش های نرم و نیمه سخت بهره برده و زمینه را برای اقدام نظامی فراهم می کنند. آنها مثلثی را ترسیم نموده که در ضلع آن جنگ نرم در ضلع دیگرش جنگ اطلاعاتی و امنیتی و در ضلع سومش جنگ نظامی را طراحی می نمایند. در صورتی که بتوانند در دو جنگ نرم و نیمه سخت(امنیتی و اطلاعاتی) موفق بشوند جنگ سوم را(نظامی) شروع نموده و بر حریف (جامعه هدف) پیروز می شوند. البته قابل ذکر خواهد بود که این پیروزی ها در ظاهر ومقطعیخواهد بود چنانکه که در طول تاریخ هیچ ظالمی پایدار و ماندگار نبوده است اما در دوره زمانی به هدف رسیده است.از جمله این نوع اقدام مربوط می شود به قیام حضرت اباعبدالله الحسین سالار شهیدان کربلا در عاشورای سا ل60 هجری قمری ، زمانی دین جد گرامیش پیامبر اعظم را در خطر انحراف دید همت به قیام نمود تا در سایه وظیفه الهی امر به معروف و نهی از منکر نماید. که در این حماسه تاریخی با دو محور عمده از سوی مردم زمان خود وحاکمان جائر برخورد نمود. الف: بی بصیرتی، دنیاطلبی و بی مایه گی مردم مسلمان آن دوره (مردم مدینه، مکه، کوفه) ب : حیله گری، فریبکاری و خیانت به اسلام حاکمان به ظاهر مسلمان آن دوران ماجرا زمانی آغاز شد که معاویه که خود ید طولایی در فریبکاری، خیانت به اسلام و مسلمین را در پونده سراسر ننگینش داشت از دنیا رفت و زمینه را برای حکومت عنصری فاسد،شقی و خائن تر از خود را بر امور مسلمین محیا نمود آنگاه که جانشین برحق پیامبر، حضرت امام حسین (ع) اسلام را در خطر انحراف کامل از روی کارآمدن یزید دید قیام کرد و د راین بین، همراهی ظاهری و دعوت خیل کوفیان از امام، حضرتش در حرکت به سوی کوفه را مصمم نمود. اما وقتی حج را در مکه نیمه رها کرد وحرکت را بر ماندن ترجیح داد بی بصیرتی و دنیا طلبی مردم مکه و مدینه قبل از مردم کوفه خودنمایی کرد به گونه ای که نه تنها حضرتش را همراهی نکردند بلکه خواص و نخبگاه آن دیار به نوعی در صدد ممانعت نیز بر آمدند. وقتی امام برای حرکت به طرف کوفه آماده می شد عده ای نگران شدند و از امام حسین(ع) می خواستند به کوفه نرود و کسانی از یاران، پیشنهاد های دیگر داشتند که از آن جمله اند: ابن عباس، محمد بن حنیفه، عبدالله بن جعفر(همسر زینب(س) ابن زبیر، ابن عمر(فرزند خلیفه ی دوّم) جابر بن عبدالله انصاری، و ... و همان شد که باید می شد یعنی سیدالشهدا با همراهان اندک که تعدادی نیز از خویشان و خانواده بود به سوی کوفه حرکت کرد. این وضعیت دستگاه حکومت یزید را برای بقا بر اریکه ظلم و خیانت برآن داشت تا به مقابله برخیزد. وقتی خیل نامه ها و دعوت ها از امام(ع) را دیدند مصمم به سرکوب شدند اما وقتی قدرت مانوری جمعیت طالب اهلبیت را دیدند غالب تهی کرده و بارگاه جور را در خطرنابودی یافتند . برهمین اساس چاره کار را در طراحی و اجرای دو طیف جنگ (تهدید، جنگ / نرم و امنیتی) دیدند. این ماموریت به حاکم کوفه محول شد و برای اطمینان با عزل نعمان ابن بشیر و گماردن عبیدالله ابن زیاد(ابن مرجانه) که والی بصره نیز بود زمینه برخورد با سیدالشهدا و یارانش را فراهم نمود. در این بین ابن زیاد وقتی خود را در سکوب مسلمان ناتوان دید روی به اقدامات فراوان روانی آورد. در این مکتوب به محورهای عملیات روانی دستگاه حکومتی یزید در غلبه بر مردم مسلمان که به صورت شیوه و تاکتیکهای مختلف انجامید برشماری خواهد شد. همچنین به محور های مربوط به علل و عوامل عدم همراهی با امام و همراه شدن با دشمن امام(ع) خواهم پرداخت. 1-ایجاد ترس در این تکنیک، از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای حریف(مخاطبین)، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده میشود. سردمداران ظالم ضمن تهدید و ترساندن مردم و مخاطبان به طرق مختلف، به آنان چنین القا میکنند که خطرها و ضرر های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان کمین کرده است و از این طریق، آینده ای مبهم و توام با سختیها و مشکلات را برای مردم به نمایش می گذارند. این تاکتیک توسط ابن زیاد با قرائت خطبه ای در کوفه عملیاتی شد." ابن زیاد در خطبهای که در برابر کوفیان ایراد کرد، مخالفان را سخت مورد تهدید قرار داد و مطیعان را به احسان خود امیدوار ساخت" (ابوالفرج، 97) به روایت یعقوبى (2/243 ابن زیاد با تهدیدات فراوان و ترساندن مردم آنان را با شک و تردید مواجه ساخت و در این بین ماموران اطلاعاتی با انجام اقدامات جاسوسی و نفوذ در صفوف شیعیان و انجام بر خی اقدامات وحشیانه از جمله قتل نماینده امام (ع) مسلم ابن عقیل و هانی ابن عروه آن یار وفادار اهلبیت با پرتاب از بالای ساختمان دار الاماره و جدا کردن سر شهیدان و چرخاندن آن در کوچه ها میزان وحشت و ترس در دل مسلمانان بی مایه و بی بصیرت کوفه را دو چندان نمود. ) طبری در گزارشى آورده است که ابن زیاد اندکى پس از ورود به کوفه با نیرنگ توانست از محل اختفای مسلم بن عقیل آگاه شود. آنگاه هانى را به دارالاماره خواند و وی را به زندان افکند و اندکى بعد نیز مسلم بن عقیل را که به دفاع از هانى به مقابلة ابن زیاد در کوفه برخاسته بود، دستگیر کرد و هر دو را به قتل رسانید و سر آنها را به نزد یزید فرستاد (7/229-231، 270). 2-ایجاد تفرقه «از جمله اموری که در فرایند جنگ روانی مورد توجه قرار می گیرد،ایجاد تفرقه در صفوف متحد مردم ویا دشمن است چون وقتی مردم که معمولا از قبایل و طایفه های مختلف تشکیل شده اند و دارای فرهنگ و دیدگا های و مطالبات مختلف نیز هستند زمینه تفرقه در میانشان زیاد است. لذا مردم کوفه نیز به قبایل مختلف تعلق داشتند ایجاد تفرقه و پرکندگی به سهولت قابل اجرا بود، آنچه در این زمینه میتواند موثر باشد، ایجاد و یا تلقین تضادهای مختلف در بین آنان است. عوامل حکومت یزید با بهره گیری از امکانات و با ایجاد تلقین درگیری میان اقلیتها، قومیتها، نخبگان و حاکمیت، وحدت را بین نیروهای حریف و یا مردم متزلزل ساخت. از آن جمله می توان به عدم همراهی سلیمان ابن صرد خزایی که از رهبران قدرت مند شیعه درکوفه با قیام مسلم بود یاد نمود که این عدم همراهی و یا موقعیت و زمان نشناسی خواصی چون سلیمان شکاف و تفرقه بین شیعیان را افزایش داد. 3- ترور شخصیت در برخی موارد دشمن به جای، ترور فیزیکی به ترور شخصیت افراد به رهبران و کارگزاران می پردازد. زمانی که نتوان فردی را ترور فیزیکی کرد و یا نباید افراد مورد ترور فیزیکی قرار گیرند، سعی میکنند از طریق عوامل جنگ روانی و با استفاده از امکانت موجود و روش های خاص شخصیتهای مطرح و موثر در جناح مقابل را به زیر ذره بین کشیده و با بزرگ نمایی برخی موارد از جمله تهمت، دروغ، کلی گویی، ابهام افزایی و... آنان را ترور شخصیت کنند. هدف آن، ترور شخصیتهای سیاسی و مهم از طریق به تصویر کشیدن نقاط مبهم عملکرد یا رفتار و حرکات نادرست احتمالی و اعمال طراحی شده مخالفان و دشمنان برای آنهاست. متولیان عملیات روانی با این تاکتیک و شیوه سعی می کنند مسئولان ورهبران ذی نفوذ نزد مخاطبان، دچار بی منزلتی و تخریب چهره شوند. در جریان دستگیری هانی ابن عروه و اعتراض مردم قبیله او(طایفه بنی مراد منهج) با شنیدن حرف های شریح قاضی مبنی بر همنشینی هانی با ابن زیاد و به دلیل ضعف تحلیل و بصیرت از جلو دارالاماره روی گردانده و به خانه هایشان رفتند. یا اقداما ت روانی که دستگاه یزید در خصوص اهلبیت و یارانش به اجرا گذاشت و آنان را خارجی معرفی نمود نیز از جمله ترور شحصیت محسوب می شود. 4- دروغ تاکتیک قدیمی دروغ که در تمامی اعصار کابرد داشته و در مواقع نیاز توسظ حکمان جور به طور فراوان استفاده میشد، عمدتا برای مرعوب کردن حریف و یا حتی برای مرعوب کردن مردم و افکار عمومی مورد استفاده قرار میگیرد. بدین معنی که مسایلی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان میکنند. استفاده فراوان عبیدالله ابن زیاد و کارگزارانش از تاکتیک دروغ برای ارعاب، فریب، تفرقه، ترس و ... مردم کوفه و حتی خواص سست عنصر آن دوران زمینه تسلط حاکم جور را فراهم و جبهه سیدالشهدا را تضعیف نمود. از جمله دروغ های ساخته شده توسط ابن زیاد؛ حرکت ارتش خیالی از شام برای سرکوب مردم کوفه بود که نشر فراوان آن در بین مردم جبهه هوادران امام حسین (ع) را در هم شکست 5- شایعه شایعه در جایی مطرح میشود که زمینه دسترسی به اخبار موثق امکان پذیر نباشد. «شایعه انتقال شفاهی پیامی است که برای برانگیختن باور مخاطبان و همچنین تاثیر در روحیه آنان ایجاد میشود. مطالب کلی شایعه باید حول محورهای اساسی و مهمی باشد که مخاطب نسبت به آن حساسیت بالایی دارد» (همان، ص136). «بهترین شیوه برای القای پیام مورد نظر فرستنده پیام، در زمانهایی که پخش پیام به طور شفاف و روشن امکان پذیر نیست و یا در مواقعی که فکر میکنند با مشکلات قانونی روبرو می شوند، استفاده از کنایه و اشاره است» (سلطانی فر، 1382، ص56). همانطور که از مفهو م وتعریف شایعه مشخص است در نبود اطلاع رسانی به موقع و خلاء خبری، شایعه جایش را پر خواهد کرد در جریان قیام مسلم و دلیل ایجاد جو تر و وحشت توسط اوباش ابن زیاد ارتباطات بین حضرت مسلم از یکسو و دیگر برجستگان در خط از سو دیگربا مردم را قطع کرده و در چنین شرایطی تاکتیک شایعه کاملا کار ساز افتاد. از دستگیری ها، شهادت ها، اسیری و زندانی شدن ها تا رسیدن سپاه خیالی شام به کوفه در بین مردم پخش و در این رهگذر کار کردند حضرت مسلم که تا چند قبل چند ده هزار بیعت برای اباعبدالله الحسین(ع) گرفته بود یکه و تنها در کوچه های نا آشنای کوفه تنها ماند. 6- گواهی «گواهی و یا شهادت، نقل قولهایی در داخل و خارج از پیام است که برای حمایت از یک سیاست، عقیده، برنامه و یا شخصیتی خاص آورده میشود. در این تکنیک، آوازه شهرت و یا جایگاه فرد (کارشناس، مسئول حکومتی و...) بکار گرفته میشود که از این طریق شهادت، گواهی، تایید و یا نفی فرد یا افراد محترم بر روی پیام تبلیغاتی قرار میگیرد. در تکنیک استناد یا گواهی، هدف آن است که مخاطب، خود را با فرد مورد استناد یکسان بداند و باورها و ایده های آنان را به منزله باورها و عقاید خود بپذیرد. تکنیک گواهی یا استناد، عبارت از آن است که یک شخص مورد احترام و یا منفور، فکر، برنامه و یا سیاست معینی را تایید یا نفی کند» (لی، 1934، ص74). از تکنیک گواهی، به طرق مختلف در جهت اقناع مخاطب استفاده میشود، از جمله زمانی که مبلغ با مخاطب فرهیخته سر و کار داشته باشد. «از جمله کارکردهای دیگر تکنیک گواهی، ترفندی است که در فرایند اقناع از آن با عنوان "عرفی سازی" یاد میشود. در این حالت، از طریق جمعی و همگانی نشان دادن سیاست و یا عقیدهای خاص، جمعیت مخاطب را به اتخاذ آن قانع میسازند. در این ترفند، رغبت طبیعی مردم به سمت مورد نظر مبلغ هدایت میشود و این گونه به مخاطب القا میشود که برنامه، سیاست و یا عقیده مربوطه، تجلی خواست اجتناب ناپذیر توده مردم است. بنابراین بهسود مخاطبان است که به توده مردم ملحق میشوند» (محمدی نجم، 1384، ص50). همانطور که در یورش قبیله منهج به دار الاماره وبه وحشت افتادن ابن زیاد شریح قاضی را برای گواهی به نزد معترضین فرستاد تا بااستفاده از این تکنیک شهادت به سلامت هانی بدهد و مردم معترض را با خود همراه سازد. وهچنین عدم همراهی صرد خزایی با مسلم را ابن زیاد در جهت اقناع و ایجاد تزلزل در دیگر سران شیعه به کار برد. 7- مبالغه مبالغه یکی از شیوه هایی است که با بزرگ نمایی و اغراق یک موضوع، تلاش در اثبات یک واقعیت دارد. صاحبان قدرت از این فن در مواقع خاص و وقایع مشخص استفاده میکنند. بزرگ جلوه دادن توان وقدرت یک حاکم و مبالغه در انعکاس نقاط ضعف دشمن، از این مقوله است. این تاکتیک به ویژه هنگامی که حریف دچار شکست شده و یا در وضعیت خاص و بحران و اغتشاش، موثر است همچنین در برخی مواقع برای اینکه مردم هم قدرت و توانمندی آنان را باور کنند سعی در نسبت دادن رفتار، کردار و تملایات، عادات، شخصیت و مشخصههای خاص این فن را مدام برشماری، بزرگنمایی و القاء می کنند. از جمله استفاده دستگاه جهنمی ابن زیاد از این روش با تاکید بر امیر المومنین بودن یزید، خروج از دین حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) ، قدرت افسانه ای دستگاه یزید، در راه بودن سپاه عظیم شام برای سرکوب مردم کوفه و... می باشد. 8- القاء عبارت است از ایجاد تغییر رفتار در مخاطب بدون اطلاع او و بر اساس تغییر ذهنیتهای فردی و اجتماعی صورت می گیرد . القاء به دو روش اجرا می شود: 1.مستقیم : این روش هنگامی اجرا می شود که مخاطب آمادگی پذیرش پیام را به صورت مستقیم داشته باشد 2.غیر مستقیم : منظور و پیام خود را در قالب موضوعاتی به ظاهر بی ارتباط و یا دو پهلو بیان می کند القاء پیام در قالب امکانات و ابزار موجود در هر دوره ای به فاز اجرا در می آید. دستگاه حاکم عبیدالله برای رسیدن به اهداف نامشروع خود سعی کرد فضای تهدید، شک و تردید را در بین مردم متزلزل کوفه بوجود آورده تا در سایه چنین وضعیتی پیام های خود را القاء کند. القاء فضای ناامنی، دلهره، نفرت به ویژه تحریک و تطمیع به جامعه و مخاطبین کوفه در جهت تخریب چهره اهلبیت با کشتار، دستگیری پخش نقره و طلا در بین خواص و مردم آنان را از تفکر و گرایش به حقیقت دور داشتند.از جمله اقدام های القایی دستگاه یزیدی به مردم کوفه خارجی معرفی کردن قیام کنندگان علیه یزید به عنوان اللا امر مسلمین! و اینکه از دین خارج شده اند. مردم کوفه هم همین موضوع را دلیل پیمان شکنی خود قرار دادند. 9- اقناع به معنای قانع ساختن، خشنود گردانیدن و راضی کردن است. واژه اقناع در شکل مناسب به معنی دخل و تصرف در نمادها است که برای ایجاد عمل از سوی دیگران طراحی شده است و در واقع توسل به کلام و احساس به خاطر رسیدن به نوعی رضایت روانی در مخاطب صورت می گیرد. بطور خلاصه و مختصر می توان گفت که روش اقناع روش پاسخگویی به سوالات مخاطب است. باتوجه به حقایقی که پیرامون قیام اباعبدالله(ع) در ذهن مردم کوفه و دیگر بلاد اسلامی بود دستگاه حکومتی یزید در صدد پاسخگویی و اقناع افکار عمومی بود لذا برای تحقق چنین امری دست به ترفند های مختلفی از جمله تبلیغ، فریب، تطمیع بهره برده و به مردم را ساکت کردند تا اینکه اقناع کرده باشند. 10- فریب دادن اطلاعات دروغین و جهت دار و یا تصویری وارونه از وقایعی است که با ارائه تصاویر ناقص و دگرگون شده ای از واقعیت می توانند گروه های گوناگون مخاطبان مورد نظر را تحت تاثیر قرار دهند. تاکیک فریب، شیوه پر مصرف یزیدیان در پراکنده کردن مسلمانان از کنار سفیران امام حسین (ع)و نهایتا عهد شکنی آنان با امام (ع) به شمار می رود. در این خصوص اشاره به ورود عبیدالله ابن زیاد به کوفه حکایت از فریب کاری این قوم ستم گر دارد.این فریب زمانی شکل گرفت که ابن زیاد حکم فرمانداری کوفه را از یزید دریافت و فهمید که مردم کوفه منتظر امام خود هستند. آنچنان که نوشته اند: یزیدبن معاویه، حکم فرمانداری کوفه را به ابن زیاد داد و او را به کوفه فرستاد. ابن زیاد با حیله ای که به کار برد، مردم کوفه را غافلگیر کرد و شب هنگام وارد کوفه شد؛ در حالی که چهره خود را پوشانده بود. مردم گمان کردند حسین بن علی علیه السلام است و اطراف او را احاطه کرده و به او خوش آمد گفتند؛ اما زمانی که فهمیدند عبیداللّه بن زیاد است، متفرق شدند. عبیداللّه با استفاده از این حربه، به راحتی وارد شهر و قصر حکومتی شد. 11- تحذیر در این روش برای کند و متوقف نمودن رفتار مخاطبان ، پشتوانه احساسی- عاطفی آنان را نشانه می روند شور و احساس حاکم بر رفتار آنان را به تدریج کمرنگ و زایل می کنند. ماموران عبیدالله با تحت فشار قراردادن مردم احساس علاقه و دلبستگی آنان را نسبت به اهلبیت کم نموده و آرام آرام آنان را دور و سپس با دیگر شیوه ها به مقابله و جنگ با امام و اداشتند. 12- تحریک و تشجیع در این روش با شیوه تحریک، چهره خاص (واقعی یا ساختگی) از دشمن به نمایش می گذارند و با ترسیم چهره ای از منادییان، سعی می کنند بر روی حالات و رفتار مخاطبان تاثیر بگذارند و حس دفاع از دین، نژاد، وطن و یا قومیت، خانواده، فرزندان، حس تنفر از دشمن متجاوز با ظلم و استثمار و ... روحیه تلاش بی وقفه به سوی هدف را در مخاطبان پرورش می دهند.این بخش همان کاری بودکه عبیدالله برای سرکوب قیام مسلم در دفاع از هانی ابن عروه انجام داد. او مامورانش را به سوی مردم شهر گسیل داشت تا با تحریک آنان به ویژه؛ فرزندان و زنان در صدد برآمدند تا مانع پیوستن مردان کوفه به قیام کنندگان علیه دستگاه ابن زیاد شوند و همچنین بادادن زر و نقره به سران قبایل و طوایف آنان را موظف کردند تا بین مردمشان توزیع و از آنان بخواهند که از اطراف مسلم پراکنده شوند. 13- ترورواقدامات خشونت آمیز ترور،خشونت و اقدامات مخرب همچون آتش زدن اموال و امثال آن از جمله اقداماتی است که دشمنان برای تاثیر گذاری بر اراده ملت ها از آن بهره می برند.و این اقدمات به منظور عقب نشینی مخاطبین همراه، ایجاد ترس در آنان بمنظور سست کردن اراده و تضیعف روحیه و قدرت نمایی دشمن انجام می پذیرد. البته این اقدامات در هر جامعه ای متناسب با فرهنگ آن جامعه و مردم متفاوت بوده و عکس العمل ها هم فرق می کند.در جریان حاکمیت عبیدالله بر امور کوفه بعداز ورود در جمع مردم شروع تهدید نموده و اقدام عملی این تهدیدات را بعد از قیام اولیه مردم کوفه علیه آنان در کوچه های کوفه با حمله، ضرب و شتم و غارت اموال وبه آتش کشیدن منازل و امکانات و کشتن مردان و زنان به نمایش گذاشته و چنان جوترسو وحشت ایجاد نمود که در همان مرحله اول تعداد زیادی عقب نشینی کردند. 14- ارعاب و تهدید یکی از شیوه های موثر رعب و وحشت در صفوف دشمنان و حامیان آنان می باشد ، استفاده از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروی درگیر به منظور تضعیف روحیه دشمن و سست ساختن اراده آنان است. در این روش متخصصان جنگ روانی می کوشند آیندهای مبهم و تاریک توام با سختی و مشکلات فراوان برای افراد دشمن و کسانیکه تلاش دارند با دشمن همکاری کرده و یا او را مورد پشتیبانی و حمایت قرار دهند ترسیم نمایند. همچنانکه نوشته اند: "عبیداللّه بن زیاد والی جدید کوفه به منبر رفت و از فرجام مخالفت با یزید سخن گفت. اهل کوفه از تهدید ابن زیاد بر جان خود ترسیدند و ارتباط خود با مسلم را کم و یا به کلی قطع کردند." در این شیوه نیز همچون ترور و اقدامات خشونت آمیز ترساندن مردم عادی در جبهه حریف است که از طرق مختلف صورت می پذیرد همچنان که عبیدالله و سربازانش در مراحل مختلف مردم را تهدید به دستگیری، زندان وشکنجه و قتل نمودند.به گونه ای که این تهدیدات موثر واقع شد. 15- تطمیع اعلام وعده های گوناگون به سربازان و مردم جبه حریف و درگیر و ... سعی در جذب این گروه از مخاطبین با دادن امتیاز، اموال، زر، مسئولیت دارند.این شیوه رایج ترین تاکتیکهای دوره های مختلف تاریخی به شمار می رود به گونه ای که می توان عصر کنونی را هم از آن عاری ندانست. اما در جریان قیام اباعبدالله(ع) بهره گیری از این شیوه به وفور انجام پذیرفت. از آن جمله دادن وعده حکومت ری به عمرابن سعد، توزیع نقره و طلا بین سران طوایف و قبایل وبعضی از اهالی کوفه اقداماتی بود انجام واراده ها را سست، چشمها را کور و قدمهای منتظران امام حسین علیه الاسلام را متزلزل نمود.شاید علت چنان پاسخی توسط فرزدق شاعر به امام همین حالات مردم کوفه بوده باشد. که دیدار در منزلگاه صفاح، فرزدق شاعر معروف با امام حسین(ع) روبرو شده و تحلیل خود را از مردم کوفه برای امام حسین(ع) می گوید: " دل های آنها با شما و شمشیرهای آنها علیه شماست" 16- روشنگری آشنا ساختن مخاطبان با اهدافی که باید در پیش بگیرند . در این روش تلاش بر این است تا درک منحرف و نامتوازن مخاطبان با حقیقت همسان و هماهنگ شود. معمولا این روش در عملیات روانی تحکیمی استفاده شده وتوسط جبهه حق مورد استفاده قرار گرفته وبرای افشاء اهداف و نیات دشمن بکار می رفته است. دستگاه یزید حرفی برای روشنگری ندارد تا بخواهد علیه امام(ع) از این شیوه استفاده نماید لذا این تاکتیک تنها تاکتیکی بود که امام حسین(ع) در جهت نجات مردم مکه، مدینه و کوفه از دچار غفلت و بی بصیرتی شدن مورد استفاده قرار گرفت.در این خصوص حضرت سیدالشهدااقدامات فراوان و مستمری را به انجام رساند هرچند قلب ها و ذهن های مهر خورده مسلمانان چنان کدر و ظلمانی شده بود که رو اکثر آنان تاثیر نگذاشت و نتیجه همان شد که حضرت اباعبدالله پیش بینی کرده بودند. حضرت حدود چهار ماه را در حجاز و مکه به امر به معروف و روشنگری پرداخت، حضرتش در مسیر حرکت به طرف کوفه نیز لحظه ای درنگ ننمود.در این خصوص حوادث مختلفی نیز به وقوع پیوسته که در مقاتل نقل شده است. از آن جمله سیراب کردن سپاه تشنه حرابن یزید ریاحی، پیوستن زهیر ابن قینبه کاروان امام(ع) و همچنین در اثر خطبه های آتشین وروشنگرانه حضرت در مواجهه با سپاه ابن زیاد که منجر به جدا شدن حدود سی نفر از آنان شد که بعداز بریدن از سپاه یزید به کاروان اباعبدالله الحسین(ع) پیوستند.و همچنین تاثیر روشنگری حضرت بر فرمانده سرسخت ابن زیاد(حرابن یزید ریاحی)وپیوستنش به به کاروان حسینیان از آن جمله به شمار می رود. روند روشنگری علاوه بر سیدالشهدا توسط خواهر گرامی ایشان که به عنوان قهرمان کربلا نیز از او یاد می شو ادامه یافت برخورد های روشن گرایانه حضرت زینب(س) در مسیر حرکت کاروان اسرا از آن جمله است همچنین بیان خطبه علی گونه او در بارگاه ظلم و جور یزیدی در شام که چهار ستون حکومت یزید را در هم ریخت نمو بارز دیگری از روشنگری خاندان اهلبیت است.همچنین پیروی فرزند عزیز امام حسین(ع) در جهت روشنگری در مسیر حرکت کاروان اسرا که آن اعرابی پیر بی بصیرت با دیدن حضرت به ایشان گفتند دیدید خداوند باشما خروج کنندگان بر خلیفه مسلمین چه کرد.؟! در این لحظه امام سجاد(ع) به روشنگری پرداخت و پیر حتاک را با منطق قوی و مستدل خود مبهوت نمود. و همچنان که حضرتش در بارگاه ستم یزید به روشنگری پرداخت و حال و هوای جهنمی حاکم بر مجلس را که سرمست پیروزی از شهادت کاروان الهی آل الله واسیری خاندان رسول الله بود را در هم ریخت به گونه ای که یزید و یارانش به وحشت افتادند. محور های علل و عوامل عدم همراهی مردم مکه، مدینه و کوفه با امام برحق خود 1-گم کردن شاخص اصلی در جامعه(امامت و ولایت) 1- دنیازدگی و رفاه طلبی نخبگان و مردم 2- اعتماد بیش از حد به سران قبایل و طوایف 3- بی توجهی به حلال و حرام خداوند 4- تحت تاثیر زرق و برق حاکمان وقتقرار گرفتن 5- بی بصیرتی نسبت به حق و حقیقت دین و اهلبیت(ع) 6- ناخالصی خواص و نخبگان مرتبط 7- عدم پایندی به عهد و پیمانهای دینی و انسانی 8- سست شدن اعتقاد و ایمان به دلیل عدم توجه به احکام الهی 10-بی توجهی به فریب،نیرنگ،اجحاف، ظلم و... دستگاه حکومتی معاویه 11-تحت تاثیر قرار گرفتن خواص از طرف خویشان منحرف 12- انحراف خواص از راه پیامبر(ص) و ائمه(ع)در امر زندگی و جامعه 13- ترجیح زندگی چند روزه دنیایی به آخرت 14- ترس از دست دادن مسئولیت وموقعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی آنچه در این مکتوب ارایه گردید یک کار تحقیقی و مطالعاتی عمیق نبود بلکه بحثی گذارا، همچنان که در عنوان(محور های ...) قید شده بود می باشد. انشالله توفیق حاصل شود تا محققان اقدامات روانی آن دوران را که مسیر تاریخ اسلام را تغییر داد تبیین، بررسی و ارایه نمایند. موفق باشید
مقاله
نام منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations
شماره مطلب: 15530
دفعات دیده شده: ۵۰۹۱ | آخرین مشاهده: ۳ روز پیش