یک نویسنده آمریکایی معتقد است، مقاومت سازمان‌یافته‌ای که امروز در گوشه کنار جهان اسلام شاهد آن هستیم نه یک جنگ مذهبی بلکه عکس‌العمل طبیعی ملل تحت ستم در مواجهه با بیدادگری غربی‌ها است. مارک گلن (Mark Glenn) مفسر و نویسنده آمریکایی پایگاه اینترنتی "ربل‌نیوز "، معتقد است مقاومت سازمان‌یافته‌ای که امروز در گوشه کنار جهان اسلام شاهد آن هستیم نه یک جنگ مذهبی بلکه عکس‌العمل طبیعی ملل تحت ستم در مواجهه با بیدادگری غربی‌ها است. اما این در مغایرت با آن چیزی است که سیاستمداران و رسانه‌های غربی تبلیغ می‌کنند. گلن در ابتدای مقاله با اشاره به واقعه 11 سپتامبر می‌نویسد: طبق نظر اکثریت آمریکایی‌ها "جنگ علیه تروریسم " در 11 سپتامبر 2001 و زمانی آغاز شد که 19 مسلمان چهار هواپیمای مسافربری را ربوده و آن‌ها را به مرکز تجارت جهانی، ساختمان پنتاگون و مکانی در پنسیلوانیا کوبیدند. سیاستمداران دولتی و رسانه‌های جمعی بدین داستان رسمی تا می‌توانند شاخ و برگ می‌دهند و در این بین همه ما از ردپاهای دیگری - اکثرا غیر مسلمان - که در این تراژدی دیده می‌شوند غافل می‌مانیم. حال بیایید فرض بگیریم این هواپیمارباها چند مسلمان رادیکال بودند که می‌خواستند نمادهای آمریکا را نابود کرده و تلفات جانی زیادی بر مردم آمریکا وارد آورند. نویسنده بعد از این مقدمه به سراغ رویدادی مرتبط با یکی از کشته‌شدگان حملات 11 سپتامبر می‌رود تا مفهوم "مسلمان تروریست " و حواشی آن را مورد کندوکاو قرار دهد: "جیمز گادیل " (James Gadiel)، یکی از کسانی بود که در مرکز تجارت جهانی کشته شد. وی اهل شهر کنت (Kent) در ایالت کنتیکات بود و به همین سبب مسؤولین شهر تصمیم گرفتند لوح یادبوی برای پاسداشت خاطره این جوان در یکی از میادین شهر نصب کنند. پدر وی اصرار داشت از عبارت "کشته شده توسط تروریست‌های مسلمان " در این لوح یادبود استفاده شود اما شورای شهر کنت این درخواست را رد نمود. "روث اپیستین " (Ruth Epstein)، یکی از اعضای شورا که رای منفی به درخواست داده بود، به درستی اظهار داشت که یک‌چنین عبارتی برای چهره شهر زیان‌آور بوده و می‌تواند احساسات ساکنان مسلمان شهر را جریحه‌دار کند. مارک گلن در ادامه می‌افزاید: با این حال عبارت "کشته شده توسط تروریست‌های مسلمان " زیاد هم ناراحت کننده نیست زیرا این مفهوم در حقیقت یک کلیشه قدیمی است که از بس تکرار شده دیگر برای همه خسته ‌کننده گشته است. "مسلمان تروریست " یک افسانه است، شخصیتی داستانی که در داستان ریاکارانه سیاستمداران و رسانه‌های غربی در مورد تروریسم ایفای نقش می‌کند. داستانی که قرار است برنامه‌های این سیاستمداران،‌ منازعات سیاسی و ارضی آن‌ها، را در لفافه مذهب بپوشاند. بسیاری از این گروه‌ها و یا کشورها که به قول وزارت خارجه آمریکا "گروه‌های تروریستی " و یا "کشورهای حامی تروریست " خوانده می‌شوند در حقیقت تنها واکنشی سازمان یافته در مقابل ظلم و ستم هستند. نویسنده آمریکایی مقاله به استانداردهای دوگانه مقامات آمریکا در مورد تروریسم اشاره کرده و می‌افزاید: "هیلاری کلینتون "، در دیدار اخیرش از پاکستان، در سخنانی که در تالار شهرداری اسلام‌آباد ایراد کرد بمب‌گذاری‌های بازار اسلام‌آباد را به عنوان حملاتی تروریستی محکوم نمود،‌ در حالیکه حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا این‌گونه نیستند. حتی اگر این بمباران‌ها باعث کشتار مردم غیر نظامی و تخریب مدارس مذهبی این کشور شود، باز نمی‌توان آن‌ها را حملاتی تروریستی نامید. مارک گلن در ادامه به مقاومت مسلمانان در برابر جور و ستم غربی‌ها می‌پردازد و آن را نه یک نبرد مذهبی بلکه واکنش طبیعی مردمی رنج‌دیده در برابر ستمگران قلمداد کرده و می‌نویسد: مسلمانان، در سراسر جهان، هیچ چاره‌ای ندارند جز اینکه در مقابل خیل انبوه بی‌عدالتی‌ها و ستم‌هایی که بر جوامع و نهادهایشان وارد می‌آید،‌ مقاومتی سازمان یافته ترتیب دهند. انقلاب اسلامی ایران واکنشی بود به رژیم خونخوار شاه و همچنین نقش سازمان سیا در کودتایی که برای سقوط دولت منتخب مصدق و قدرت‌یابی مجدد شاه انجام گرفت. جنبش ابوسیاف در فیلیپین واکنشی بود به سیاست‌های دولت برای مهاجرت مسیحیان کاتولیک‌ها از شمال به میناندو، که انباشته از منابع طبیعی است. در نتیجه این اقدامات، جوامع فقیر مسلمان از سرزمین‌های خود بیرون شده و بیش از پیش به حاشیه رانده می‌شدند. تلاش ابوسیاف برای تأسیس یک دولت مستقل در جنوب فیلیپین ناشی از بی‌عدالتی‌هایی است که در طول تاریخ بر مسلمانان این کشور روا شده، بی عدالتی‌هایی که با ورود استعمار اسپانیا و آمریکا آغاز گشت.