Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • روایت روزنامه‌نگار آمریکایی از یک پرونده مفتوح-3 / دستور خروج تفنگداران آمریکا از بیروت بخاطر وحشت از رزمندگان شیعه
    سه‌شنبه ۴ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۵۵

    ریگان در پیام تلویزیونی اطلاع داد که دستور داده تفنگداران دریایی آمریکا از بیروت خارج شوند. این تغییر عقیده و سیاست آمریکا به‌طور کامل، نتیجه وحشت از روحیه رزمندگی مبارزان شیعی در جریان «مبارزه مقدس» بود. در بامداد 23 اکتبر 1983بزرگ ترین عملیات استشهادی توسط جوانان مقاوم و گمنام لبنانی، علیه اشغالگران آمریکایی در بیروت انجام شد. این عملیات در ادبیات سیاسی و تاریخی ایالات متحده آمریکا به «کابوس اکتبر 83» اشتهار پیدا کرد و تلاش مسئولان این کشور برا

    ریگان در پیام تلویزیونی اطلاع داد که دستور داده تفنگداران دریایی آمریکا از بیروت خارج شوند. این تغییر عقیده و سیاست آمریکا به‌طور کامل، نتیجه وحشت از روحیه رزمندگی مبارزان شیعی در جریان «مبارزه مقدس» بود. در بامداد 23 اکتبر 1983بزرگ ترین عملیات استشهادی توسط جوانان مقاوم و گمنام لبنانی، علیه اشغالگران آمریکایی در بیروت انجام شد. این عملیات در ادبیات سیاسی و تاریخی ایالات متحده آمریکا به «کابوس اکتبر 83» اشتهار پیدا کرد و تلاش مسئولان این کشور برای شناسایی عاملان این عملیات بزرگ و غرور آفرین هنوز هم به نتیجه نرسیده است. طی این عملیات 241 تفنگدار دریایی (مارینز) آمریکایی که از زبده ترین سربازان این کشور به شمار می روند به هلاکت رسیدند. آمریکایی‌ها از عملیات مارینز به عنوان بدترین حادثه پس از جنگ ویتنام یاد می کنند. متن پایین قسمت سوم از روایت «رابین رایت» خبرنگار آمریکایی از این حادثه است: *شایعه انفجار محل تفنگداران آمریکایی توسط بستگان میرحسین موسوی یکی دیگر از ارتباطات ایران با سوریه در رابطه با فلسطنییان بنیادگرا بود که عضو احزاب تندرو یا گروههای جدید انقلابی بودند و در جبهه مخالف عرفات قرار داشتند. همه اینها از طرف سوریه هدایت می‌شدند و احتمال داده می‌شود که از سوریه به لبنان نفوذ داده شده باشند. زیرا این افراد اطلاعات خاص درباره ساخت و مونتاژ بمب‌های دست‌ساز داشتند و محل‌های انبار مواد اولیه متعلق به سازمان آزادیبخش فلسطینی را در بیروت و یا پنهان شده در زیرزمین در خارج از بیروت را می‌دانستند. به نظر می‌رسد عامل ارتباطی مهم دیگری در این ماجرا، شخصی بنام ابوحیدر موسوی بوده باشد. نظامیان آمریکا در بیروت و واشنگتن، او را عامل ارتباط بین انفجارها و شیعیان بنیادگرای بعلبک و در نتیجه بین ایران و سوریه می‌دانستند. می‌گفتند او کامیونی را که شبیه کامیون‌های مجاز به ورود به منطقه آمریکائیان و فرانسویان بوده و بمب را حمل می‌کرده، تهیه کرده علاوه بر این، شایع بود که او از بستگان حسین موسوی نخست‌وزیر ایران است، اگر چه شباهت اسمی چیزی را ثابت نمی‌کند زیرا نام موسوی در بین اعراب زیاد رایج است. *آمریکایی‌ها دروغ می‌گویند ابوحیدر موسوی و برادرش ابوقاسم موسوی در بیروت به عنوان اعضای مهم یک گروه از گروه‌های تندرو و شیعی به نام «هیات فدائیان حسینی» که مرکزش در بعلبک بود، معروف بودند. بعلاوه بین آنها و قدیمی‌ترین و قوی‌ترین حزب مبارز شیعی در خاورمیانه یعنی حزب‌الدعوه که اکنون مرکز آن در تهران است، ارتباط‌ هایی در جریان بوده است. گزارش شد که ابوحیدر موسوی در دره بقاع با حسین موسوی درباره این عملیات صحبت کرده است. او در این گفتگو با افتخار گفته است که اوضاع بیروت را برای «انفجار» آماده خواهد کرد. سرویس‌های جاسوسی آمریکا سعی فراوان می‌کردند که ارتباط ‌آشکارتری بین جمهوری اسلامی ایران و عاملان انفجار بیروت پیدا کنند و زود به این احتمال رسیدند که سفارت ایران در بیروت ممکن است در این کار دست داشته باشد. ده دقیقه پس از انفجار دیده شد که اتومبیل‌های پر از سرنشین، با سرعت زیاد از سفارت خارج شدند. عبور سریع این اتومبیل‌ها در آن ساعت و در خیابان‌های تنگ و پر از دست‌اندازهای ایجاد شده بر اثر انفجار نارنجک‌ها، مشکوک بود. مجید کمال، کارپرداز ایران سه روز پس از حادثه انفجار طی یک مصاحبه هرگونه شرکت ایران در انفجار را تکذیب کرد، او گفت: «متاسفانه آمریکا در حوادثی که در این منطقه اتفاق می‌افتد همیشه ایران را مقصر قلمداد می‌کند. آنها دروغ می‌گویند و بعضی حرف‌هایشان هم مسخره است و به یک شوخی شبیه است. ما این اتهام را بشدت رد می‌کنیم». *شایعه تقدیر از مجریان عملیات مارینز توسط شیخ فضل الله سفارت ایران در دمشق قوی‌ترین و بزرگترین سفارت آن کشور در تمام خاورمیانه بود و حتی قبل از انفجار، به عنوان مرکز سیاست خارجی ایران در خارج از کشور قلمداد می‌شد. در بین رهبران دینی مقیم بیروت، شیخ محمد حسن فضل‌الله روابط خوبی با ایران داشت. شیخ فضل‌الله شخصیت خوب و پیرمرد موجهی به نظر می‌رسد. انسان می‌توانست این مسلمان کوتاه قد را بدون قبای قهوه‌ای رنگش، یک استاد دانشگاه تصور نماید. او عینکی با قاب قهوه‌ای رنگ بر چشم دارد و از پشت شیشه‌های ضخیم آن نگاه‌های مهربان توأم با لبخند و خوشروئی به مخاطبین می‌اندازد، درحالی که روحانیون شیعی غالبا خشک و گرفته و جدی به نظر می‌آیند. این روحانی به دلیل علم و دانشش مورد احترام بود و در مساجد منطقه «یثرالعبید» بیروت و همچنین در عراق که 36 سال از عمر خود را در آنجا گذرانده بود پیروان زیادی داشت. پس از انفجار بمب در بیروت، شیخ فضل‌الله یکشبه شخصیت مورد توجه شدید و باعث ترس و وحشت زیاد مخالفین در منطقه شد. شبه نظامیان مسیحی ارتش لبنان به قصد توطئه شایع کردند که شیخ فضل‌الله در شب قبل از حادثه انفجار بمب در مقر تفنگداران دریایی آمریکا و نیروهای فرانسوی، طی یک مراسم مذهبی دو راننده «خندان»‌ کامیون‌های حامل مواد منفجره را مورد تقدیر قرار داده و برای آنها دعا کرده است و چه بسا که خود، آنها را به این کار تشویق و مامور کرده باشد. *کسی حاضر نمی‌شد با یک خبرنگار زن غربی حرف بزند شیخ فضل‌الله در بین بنیادگرایان شیعی در تمام منطقه بسیار مورد توجه و احترام است. در جریان بازپرسی و محاکمه 25 متهمی که در کویت زندانی بودند و گفته می‌شد که در سفارتخانه‌های آمریکا و فرانسه در کویت اقدام به انفجار بمب کرده‌اند (شش هفته بعد از انفجار بمب در بیروت)، نام شیخ فضل‌الله برده شد و گفته شد که این افراد از طرفداران شیخ بوده‌اند. در یک گردهم‌آیی در بزرگترین مسجد کویت که مرکز مبارزین شیعی بود من سعی کردم که با مؤمنین بیشتری گفتگو داشته باشم. ابتدا کسی حاضر نمی‌شد با یک زن غربی حرف بزند ولی وقتی گفتم ساکن بیروت هستیم خیلی‌ها می‌خواستند که درباره شیخ فضل‌الله چیزی بشنوند. در بحرین هم همین‌طور بود. ابواصیل، بالاترین نماینده حزب‌الدعوه و با نفوذ‌ترین شخص در بین گروه‌های متعصب شیعی در دمشق، دوباره شیخ فضل‌الله می‌گفت که: «شیخ اصلا عضو الدعوه نیست تا چه رسد به اینکه رهبر آن باشد. او انسان بسیار مؤمن و وارسته‌ای است و علاوه بر آن یک دانشمند است. او احتیاجی به این ندارد که عضو حزبی یا گروهی باشد. کار او در سطح بالاتری است و از آن سطح بر زندگی شیعیان کل منطقه نفوذ دارد. او به ما جهت و هدایت معنوی می‌دهد». *انکار رابطه با مجریان عملیات مارینز توسط شیخ فضل الله خود شیخ فضل‌الله هرگونه ارتباط و نفوذ مستقیم و رسمی را منکر می‌شود. یکماه پس از انفجار بمب در بیروت، در طی مصاحبه‌ای به عنوان اولین نفر، شایعات موجود در این باره را مطرح کرد. او گفت: «این چه حرفی است که می‌زنند؟ می‌گویند که من عاملین آن انفجارها را تقدیر و برای آنها دعا کرده‌ام؟ این کار یک کار عاقلانه نمی‌تواند باشد. دین ما خودکشی به این صورت را ممنوع کرده است. در تمام دنیا، شیعیان را لعن و نفرین می‌کنند ولی ما که کاری نکرده‌ایم. من نمی‌دانم چه کسانی بوده‌اند که این کار را کرده‌اند». او سپس گفت که پس از بمباران منطقه به وسیله اسرائیلی‌ها و فرانسوی‌ها که به تلافی انفجارهای بیروت صورت گرفت مردم عصبانی به سوی من هجوم آوردند و می‌خواستند که از عاملین بمباران انتقام بگیرم. او گفت که مردم را از فکر انتقام باز داشته و تاکنون هم حادثه‌ای اتفاق نیفتاده است. شیخ فضل‌الله تا آنجا پیش رفت که با ادامه حضور نیروهای چند ملیتی در بیروت موافقت کرد به شرط آنکه آمریکایی‌ها و فرانسوی‌ها دست از خشونت بردارند و به مقرهای خودشان برگردند. او ضمنا هرگونه ارتباط را با حسین موسوی منکر شد. یکسال بعد، شیخ باز هم یکقدم جلوتر رفت. او گفت: «من برای هیچ گروهی کار نمی‌کنم. نه برای حزب‌الدعوه و نه برای حزب‌الله. ولی افکار و عقاید من که در کتاب‌ها و سخنرانی‌هایم ابراز داشته‌ام در سراسر دنیا منتشر شده است. من 30 سال است که برای اسلام کار می‌کنم و می‌نویسم و از این طریق است که در بین مردم جایی پیدا کرده‌ام. این مردم می‌توانند عضو حزب‌الدعوع و یا حزب‌الله باشند یا نباشند. کسانی پیش من می‌آیند و از من درباره امل و حزب‌الله سؤال می‌کنند و از آنجا که من نفوذ در بین آنها دارم می‌توانم آنها را تا آنجا که از من بر می‌آید راهنمایی و به آنها کمک کنم. من معتقدم که از موقعیت کسی مثل من باید برای مقاصد بالاتری استفاده شود». شیخ فضل‌الله در نهایت خود را یک «مرجع روحانی» ‌در لبنان می‌نامید. او درباره گروه‌های شیعه می‌گفت: «اکثریت اعضای این گروه‌های مقاومت، افراد مؤمن و اسلامی هستند. افراد کمی هم به ایدئولوژی‌های مارکسیستی یا ملی‌گرائی معتقدند. بعضی فعالیت‌ها با برنامه‌ و سازمانند و بقیه به ابتکارات شخصی متکی است». شیخ درباره جهاد اسلامی گفت: «جهاد اسلامی شامل گروه‌های زیادی است. سازمان‌های جاسوسی بین‌المللی تاکنون نتوانسته‌اند دلیلی بر این مطلب به دست بیاورند که یک فرد مسئولیت این گروه‌ها را به عهده داشته باشد. آنها نتوانسته‌اند تاکنون کسی را به این عنوان متهم کنند. اگر چنان سازمان وسیع و عظیمی که هم در اندونزی، هم در دریای سرخ و هم در لبنان بتواند عملیاتی انجام دهد وجود می‌داشت، به نظر بعید می‌رسید که هیچ مامور امنیتی نتواند ردپایی از چنین سازمانی به دست آورده باشد. به این دلیل من معتقدم که چیزی به نام «جهاد اسلامی» وجود ندارد. شیخ در این زمینه به یک روزنامه محلی هم گفته بود که: «واژه «حرکت نامرئی» وارد فرهنگ سیاسی شده است و گروه‌های کوچک سعی می‌کنند در پناه آن به اهداف سیاسی خودشان برسند». شخصیت و موقعیت شیخ فضل‌الله وجهه خوبی برای ساختار جنبش‌های شیعی است. در یک نظام اجتماعی که در آن سیاست و دین از یکدگر جدایی‌ناپذیرند روحانیت محتوا و جهت سیاست را تعیین می‌کند. بقیه افراد در قالب گروه‌های شناخته شده و یا واحدهای مستقل، در مرحله اجرای آن سیاست، روش‌های موردپسند خودشان را به کار می‌گیرند. بنابراین به نظر غیرعادی می‌رسد که شیخ آگاهانه و به طور عمدی در انفجارهای بیروت نقشی داشته باشد. همانطور که سخنگوی حزب‌الدعوه می‌گفت: «مقام شیخ خیلی بالاتر از این حرف‌ها بود. او یک متفکر بود نه یک مجری». *حملات شیعیان علیه نیروهای اسرائیلی یک وظیفه دینی است در اکتبر 1983 شیخ محمد مهدی شمس‌الدین یکی دیگر از روحانیون پرنفوذ شیعی در بیروت، فتوایی به این مضمون صادر کرد: «حملات شیعیان علیه نیروهای اسرائیلی یک وظیفه دینی است». بلافاصله این گونه حملات علیه اسرائیلی‌ها افزایش پیدا کرد. ولی اسرائیلی‌ها هیچگاه این را عنوان نکردند که شیخ شمس‌الدین این حملات را برنامه‌ریزی و سازماندهی کرده است. تجربه سربازان ایتالیایی عضو سپاه چند ملیتی صلح، نفوذ و اعتبار شیخ فضل‌الله را به خوبی نشان می‌دهد. گروه ایتالیائی‌ها بزرگترین گروه تشکیل‌دهنده سپاه صلح بود و در خطرناکترین منطقه یعنی درست در همسایگی شیعیان و فلسطینیان مستقر بود. به این جهت، ایتالیایی‌ها به فکر یک ملاقات خصوصی با شیخ افتادند و فرستاده آنها به شیخ گفت که آنها خواستار روابط دوستانه با شیعیان هستند. چند نفر از آنها هم در درمانگاه‌هایی که به وسیله شیعیان در آن منطقه برپا شده بود خون اهداء کردند و نتیجه این اقدامات این شد که یکی از یاران شیخ در یکی از مساجد اعلام کرد که از حالا به بعد باید ایتالیایی‌ها را دوستان و برادران خونی خود بدانیم. در تمام طول 17 ماه حضور سپاه چند ملیتی صلح در بیروت، فقط یک ایتالیایی کشته شد و آن هم در اوایل کار بود که هنوز حسن نیت برقرار نشده بود. *درخواست هاشمی رفسنجانی از شیخ فضل الله برای ثبت نام گسترده تر عملیات استشهادی در لبنان شیخ فضل‌الله در حقیقت روابط تنگاتنگ و صمیمی با ایران و با دیپلمات‌های ایرانی در بیروت داشت تا آنجا که دولت لبنان پس از پیش آمدن حادثه انفجارهای بیروت آنها را از لبنان اخراج کرد. هفت ماه بعد دوباره روابط سیاسی بین دو کشور برقرار شد. شیخ فضل‌الله سه ماه پس از انفجارهای بیروت، برای مشورت به ایران سفر کرد. او قبلا هم گاهگاهی به ایران سفر می‌کرد. شیخ در ایران با آیت‌الله خمینی که از بیست سال قبل با او تماس و ارتباط داشت و نیز با رئیس جمهور ایران و رئیس مجلس ملاقات کرد. شیخ در یک مصاحبه اعلام کرد که او با شیخ‌الاسلام هم ملاقات کرده است. او درباره مسافرتش گفت: «دیدار من از ایران رسمی نبود. شاید روزنامه‌ها بنویسند که من برای کسب خبر و کسب دستور به ایران رفته‌ام. این طور نیست. موقعیت معنوی من اجازه چنین کارهائی را به من نمی‌دهد. حجت‌الاسلام رفسنجانی خواسته بود که تعداد بشری از جوانان آماده شهادت در لبنان عضوگیری و ثبت نام شوند تا علیه سپاه چند ملیتی صلح عملیات انتحاری انجام دهند. طبق گزارش روزنامه‌های ایران، شیخ فضل‌الله در این باره گفته بود: «هدف ما این است که نیروهای خونریز آمریکایی و بقیه سپاه به اصطلاح چند ملیتی صلح و نیز صهیونیست‌ها را بیرون کنیم». این سخن شیخ عکس سخنانی است که قبلا اظهار کرده بود. *دو کتاب شیخ فضل الله؛ کتب آموزشی انقلابیون شیعه در کشورهای عربی اولین متنی که شیخ در آن از اسلام مبارز سخن به میان آورده است دو کتاب است که از کتب مرجع برای مبانی فلسفی است و جزو کتب درسی و آموزشی انقلابیون شیعی در کشورهای عربی به حساب می‌آید (شیخ بیست کتاب نوشته است). این کتابها را در مساجد، در مراکز دانشجویان مسلمان در تمام کشورهای حوزه خلیج و در سوریه و لبنان می‌توان خرید. معروفترین این کتاب‌ها، کتاب «اسلام و منطق زور» نام دارد. شیخ درباره کتاب‌هایش گفته است: «کتاب‌های من به مسلمانان جرأت و شهامت می‌دهد که زندگی خود را هرچه بیشتر اسلامی کنند و حکومت اسلامی به وجود آورند، ولی نه از طریق اعمال خشونت و زور. من از روش‌های مسالمت‌آمیز و علمی طرفداری می‌کنم». اسلام برای او «یک درس ایمان است، یک مجموعه قوانین است و یک دستورالعمل برای یک زندگی درست است». او اظهار می‌دارد: «جوان‌های ما تحت تاثیر قدرت نفوذ معنوی اسلام قرار دارند. نسل جوان ما اکنون شروع کرده است به اینکه اسلام را از آن حالت سنتی خود که طبق آن اسلام فقط یک معرفت و شناخت بود خارج سازد». اما شیخ فضل‌الله منکر این مساله نیز هست که شیعیان مؤمن طبیعتا اهل انقلاب دینی باشند. او می‌گوید: «جو توأم با کشت و کشتار فعلی ربطی به شیعیان ندارد». *شیخ فضل‌الله تا می‌توانست از حزب‌الله تقدیر می‌کرد معذالک شیخ فضل‌الله تا می‌توانست از حزب‌الله تقدیر می‌کرد. حزب‌الله گروه کوچکی متشکل از پرجوش و خروش‌ترین جوانان رزمنده بود که در اواخر سال 1984 در بین تمام گروه‌های بزرگتر و معروفتر منطقه برجستگی خاصی پیدا کرد. این گروه‌ها عبارت بودند از: امل اسلامی، الدعوه، گروه فدائیان حسینی، جندالله و اتحادیه دانشجویان اسلامی. بعضی از ماموران مخفی احتمال می‌دادند که «جهاد اسلامی» در حقیقت رزمنده‌ترین بازوی حزب‌الله است. به قول شیخ‌فضل‌الله، حزب‌الله تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران به وجود آمد. او گفت: «حزب‌الله بر موازین اسلامی تکیه دارد و در مواجهه با واقعیات سیاسی می‌خواهد واقع بین باشد. تاسیس حزب‌الله در لبنان فقط قسمتی از یک مبارزه اسلامی علیه رژیم حاکم و امپریالیسم در اشکال قدیم و جدیدش می‌باشد». اوائل سال 1985 شیخ فضل‌الله در رابطه با مناسبات آمریکا گفت: «ما حمله به موسسات فرهنگی غیر سیاسی و نیز حمله به افراد عادی آمریکایی را که مشغول کار و تجارت شخصی خویشند نه تأیید و نه حمایت می‌کنیم. البته در این بین، ما این احساس را داریم که آمریکا جهان اسلام و مسلمانان را تحت ظلم و فشار قرار می‌دهد و این کار را بخصوص بدست اسرائیل انجام می‌دهد. در این صورت طبیعی است که آنانکه علیه سیاست آمریکا دست به اسلحه می‌برند به هرچیز یا هرکسی که در خدمت آمریکا باشد حمله کنند. این کاملا طبیعی و عادی است». *اگر لازم باشد اعمال زور را هم مجاز می‌دانم شیخ در مورد استفاده از خشونت گفت: «خشونت و زور همیشه مثل یک عمل جراحی است. یک جراح فقط وقتی دست به عمل جراحی می‌زند که بقیه راه‌ها بی‌اثر و بی‌نتیجه مانده باشد». البته وقتی سؤال‌کنندگان او را بیشتر تحت فشار قرار دادند و سؤال پیچ کردند گفت: «اگر لازم باشد اعمال زور را هم مجاز می‌دانم». در مقابل در ورودی ساختمان ده طبقه بثرالعبیب که شیخ در آن ساکن است یک محل کنترل و بازرسی با چندین کیسه شن رویهم به وجود آمده است و مردان جوان با سلاح‌های روسی 47-AK خود در آن به نگهبانی مشغولند. یک دستگاه آی فون، محل نگهبانی را به طبقه پنجم که محل سکونت شیخ است ارتباط می‌دهد. هر کس بخواهد شیخ را ببیند بازرسی بدنی می‌شود. غیر از زنان که از آن فقط خواسته می‌شود لباس اسلامی و روسری داشته باشند. *روی ساختمان منفجر شده محل سکونت شیخ فضل الله نوشته شده بود: «ساخت آمریکا» در 8 مارس 1985 یک مرد جوان اتومبیل خود را در نزدیکی آپارتمان شیخ پارک کرد و این درست در زمانی بود که نمازگزاران زیادی پس از ادای نمازجمعه در یکی از مساجد نزدیک (مسجد بثرالعبید) به سوی منازل خود می‌رفتند. نگهبانان منزل شیخ فضل‌الله به راننده دستور دادند که اتومبیلش را از محل دور کند ولی او از آنها خواهش کرد که به او مهلت بدهند به آن طرف خیابان برود و برای اتومبیلش یک حلقه لاستیک بخرد - چند ثانیه بعد، اتومبیل منفجر شد و تمام ساختمان را آتش فرا گرفت. بیش از 90 نفر کشته و حدود 200 نفر زخمی شدند. این حادثه بدترین حادثه در زمینه بمب‌گذاری پس از بمب‌گذاری‌های بیروت بود. شیخ فضل‌الله در آن موقع در منزل نبود. در لبنان گروه‌های زیادی هستند که از رزمندگان شیعی دل پری دارند و مایلند که بخوبی آنها را گوشمالی بدهند. فالانژیست‌های مسیحی و اسرائیلیان و حتی آمریکائیان از این گروه‌ها هستند. البته در این شکی نبود که شیعیان این ضربه‌ها را به حساب چه گروهی خواهند گذاشت. شیخ فضل‌الله گفت: «آنها برای من نامه نوشته‌اند و من پیام آنها را فهمیده‌ام» روز بعد، شیخ یک تظاهرات و راهپیمایی اعتراض‌آمیز و توأم با عزاداری چشمگیری با شرکت هزاران نفر در خیابان‌های بمب‌ خورده به راه انداخت. از ستون‌های دود گرفته یک ساختمان ویران شده پلاکاردی آویزان بود که روی آن نوشته بودند: «ساخت آمریکا». *دستور خروج تفنگداران دریایی آمریکا از بیروت نتیجه وحشت از روحیه رزمندگی مبارزان شیعی بود روز 6 اکتبر 1984 ریگان به یک سرباز جوان نیروی دریایی آمریکا به نام «جان واندل» که در کشتی جنگی گوام در ساحل لبنان خدمت می‌کرد نوشت: «آنها را که برای ایجاد و حفظ یک صلح پایدار به کمک و حمایت ما امیدوارانه چشم دوخته‌اند تنها نخواهیم گذاشت و حق نداریم آنها را تنها بگذاریم». ولی شب همان روز، او در یک پیام تلویزیونی اطلاع داد که دستور داده است تفنگداران دریایی آمریکا از بیروت خارج شوند. این تغییر عقیده و سیاست آمریکا به طور کامل، آشکارا نتیجه وحشت ناشی از روحیه رزمندگی مبارزان شیعی در جریان «مبارزه مقدس» بود. در همان روز که ریگان به آن «ناوی» نامه نوشته بود رزمندگان امل تحت حمایت گروه‌های بنیادگرا کنترل غرب بیروت را به طور کامل به دست گرفتند. در یک درگیری که در جریان این عملیات با ارتش لبنان و چریک‌های مسیحی در گرفت 200 نفر کشته شدند. حدود 40 درصد از سربازان مسلمان عضو ارتش لبنان برای اینکه به روی هموطنان خود (اعضاء امل و گروه‌های همرزم آنها) شلیک نکنند اسلحه را زمین گذاشتند. بخصوص که ارتش لبنان زیرنظر مربیان آمریکایی آموزش دیده بود و فرماندهی می‌شدند و دستور حمله هم از طرف حکومتی که مسیحی بود صادر شده بود. هیچ دولتی در تاریخ لبنان، مثل دولت امین جمیل هدف این چنین فشارهای خردکننده قرار نگرفته بود. حکومت او فقط نیمی از پایتخت را در اختیار داشت و مقر تفنگداران نیروی دریایی آمریکا ناگهان به وسیله رزمندگان شیعی امل و گروهای تندرو محاصره شده بود. سه هفته پس از نامه رئیس جمهور آمریکا، نیروی دریایی لبنان را ترک کرد.



    گزارش
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 14905
    دفعات دیده شده: ۱۳۴۱ | آخرین مشاهده: ۱۰ ساعت پیش