Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • نگرانی جهان از سلاح های هسته ای اسرائیل
    دوشنبه ۳ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۱۴

    یکی از مسائلی که درمورد سلاح هسته ای رژیم اشغالگر قدس وجود دارد، این است که صهیونیست ها وقتی می خواهند درباره سلاح هسته ای خویش خبری بدهند، از عبارت «بنا به گفته منابع خارجی» استفاده می کنند. این موضوع نشان می دهد که «اسرائیل» یک رژیم هسته ای است؛ ولی هیچکس حق بیان آن را ندارد و هنگام صحبت دراین باره، آن را به نقل از منابع خارجی اعلام می کنند. جنگ با سلاح های هسته ای برای هر دو طرف و یا همه طرف های درگیر، جز ویرانی نتیجه دیگری را به دنبال نخواهد

    یکی از مسائلی که درمورد سلاح هسته ای رژیم اشغالگر قدس وجود دارد، این است که صهیونیست ها وقتی می خواهند درباره سلاح هسته ای خویش خبری بدهند، از عبارت «بنا به گفته منابع خارجی» استفاده می کنند. این موضوع نشان می دهد که «اسرائیل» یک رژیم هسته ای است؛ ولی هیچکس حق بیان آن را ندارد و هنگام صحبت دراین باره، آن را به نقل از منابع خارجی اعلام می کنند. جنگ با سلاح های هسته ای برای هر دو طرف و یا همه طرف های درگیر، جز ویرانی نتیجه دیگری را به دنبال نخواهد داشت. از این رو، جای تعجبی ندارد که درتوصیف برنامه رژیم صهیونیستی برای استفاده از سلاح هسته ای، از عبارت «گزینه سمسون» استفاده می کنند. سمسون یک قهرمان یهودی است که نامش در تورات ذکر شده و درباره وی چنین آمده است که او تعداد زیادی از فلسطینیان را به قتل رساند. برای به بند کشیدن وی، فلسطینی ها از معشوقه اش کمک گرفتند. زن می دانست موهای سمسون عامل قدرتش است و به همین خاطر، هنگامی که وی درخواب بود، موهایش را برید. سمسون مدتی را که در بازداشت بود، موهایش رشد کرد و دوباره قدرت از دست رفته اش را بازیافت و یک روز درحالی که مخالفانش در زندان وی جمع شده بودند، فریاد زد:« خدایا می خواهم نه خودم باشم نه دشمنانم» و دراین لحظه بود که سمسون ستون های محل حبسش که دستان وی را به آنها بسته بودند، تکان داد و سقف آنجا بر روی او و هزاران فلسطینی فرو ریخت. درحقیقت، آگاهی کامل نسبت به این مسئله وجود دارد که به کارگیری سلاح هسته ای از سوی رژیم صهیونیستی، تنها به معنای نابودی دشمنان این رژیم نیست؛ بلکه امضای سند خودکشی نیز به شمار می رود. براساس آنچه درمقالات و نوشته های مختلف آمده است، اگر سلاح های هسته ای که رژیم غاصب عبری در اختیار دارد به همان میزانی باشد که برسر زبان افتاده است، این رژیم می تواند تمام جهان عرب را به همراه روسیه، قاره آسیا، اروپا و آفریقا و بخشی از آمریکای شمالی نابود کند. بنا به گفته همان منابع خارجی، تعداد بمب های هسته ای که تل آویو در اختیار دارد، 400عدد تخمین زده شده است. ]هارولد هاو- مقاله ای درباره توان هسته ای رژیم صهیونیستی-مجله جینز[ آیا جامعه بین الملل می تواند در زدودن ابهام های مربوط به برنامه های هسته ای رژیم صهیونیستی گام بردارد و فعالیت های اتمی اش را زیر نظر بگیرد؟ آیا در میان صهیونیست ها کسی هست که واقعاً با فاش شدن برنامه های هسته ای تل آویو موافق باشد؟ چگونگی دست یابی به سلاح هسته ای «شیمون پرز»، رئیس کنونی رژیم صهیونیستی، پیشگام تجهیز این رژیم به توان هسته ای بود. این مرد که جایزه صلح نوبل را نیز به وی اعطا کرده اند، از شاخص ترین افرادی بود که در مسیر راه اندازی تاسیسات هسته ای «دیمونا» گام برداشت. تل آویو گام های خود در مسیر هسته ای شدن را اواسط دهه 1950 برداشت یعنی زمانی که از رابطه ای بسیار صمیمی و گرم با انگلستان بهره داشت. البته در این برهه رژیم صهیونیستی با ایالات متحده چندان مستحکم نبود. فرانسه نیز در همه چیز با لندن رقابت می کرد. پرز از همین رقابت استفاده کرد و به پاریس پیشنهاد داد که در مقابل کمک برای ایجاد تاسیسات مخفی هسته ای، حاضر است هر چه بیشتر به فرانسه نزدیک شود. «ایلی ایشد» از پژوهشگران برجسته صهیونیستی با تاکید بر اینکه «اسرائیل» یکی از معدود کشورهای بسیار توانمند در عرصه هسته ای است، معتقد است که هسته ای شدن رژیم اشغالگر قدس بحثی بود که در آغاز دهه 50 میان سه تن از برجسته ترین رهبران این رژیم مطرح شد که عبارت بودند از «دیوید بن گوریون» اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و «یگئال آلون» معاون وی و پرز، نماینده بن گوریون در امور نظامی. به گفته ایلی ایشد، این سه تن در رایزنی های خود با یکدیگر به این نتیجه رسیدند که «اسرائیل» باید خود را مجهز به سلاح هسته ای سازد؛ زیرا این یک سلاح بازدارنده است و باعث می گردد که عرب ها فکر نابودی «اسرائیل» را به فراموشی بسپارند.این پژوهشگر صهیونیست در ادامه می افزاید: «در میان سه چهره ای که از آنها نام بردیم، بن گوریون بیش از همه بر موضوع تجهیز اسرائیل به سلاح هسته ای تاکید می کرد و نظر خود را در مورد این امر چنین بیان می داشت: سلاح هسته ای برای مدت کوتاهی باعث می شود جنگی میان ما و عرب ها در نگیرد، ولی در نهایت جنگ با اعراب یک ضرورت برای ما به شمار می رود؛ زیرا تنها راهی است که می توان با توسل به آن، اقشار مختلف جامعه را با یکدیگر متحد ساخت. نکته ای که نباید فراموش کرد، این است که عرب ها قادر هستند تا به صورت مستمر به مقابله با ما بپردازند زیرا برتری عددی به آنها اجازه چنین کاری را می دهد، ولی اسرائیل نمی تواند بیش از یک بار وارد جنگ شود و با توجه به همین موضوع، باید به سلاح هسته ای مجهز گردد. اسرائیل باید به هر بهایی که باشد، زودتر از عرب ها به سلاح هسته ای دست یابد، زیرا اگر اعراب در این زمینه از ما پیشی گیرند و چنین سلاحی را در اختیار داشته باشند، حتما برای نابودی ما پا پیش خواهند گذارد، ولی اگر ببینند که سلاح هسته ای در اختیار داریم، از نبرد با ما اجتناب خواهند کرد.» ایلی ایشد گفت: «یگئال آلون با نظر بن گوریون مخالفت کرد و ابراز داشت که عرب ها هرگز برای تجهیز خود به سلاح هسته ای گام بر نمی دارند، ولی اگر اسرائیل به این سلاح دست یابد، اتحاد جماهیر شوروی عرب ها را به آن مجهز خواهد کرد.» وی می گوید: «در جلسه ای که جهت رایزنی برای دست یابی اسرائیل به توان هسته ای برگزار شده بود، پرز - برخلاف یگئال آلون - نظری مشابه بن گوریون داشت و نتیجه جلسه مذکور مشخص شد.» بن گوریون، پرز را به فرانسه فرستاد تا موضوع دست یابی اسرائیل به توان هسته ای را دنبال کند. در برهه مذکور، رژیم صهیونیستی برای آنکه همپیمانی خود با پاریس را ثابت کند در حمله سال 1956 فرانسه و انگلستان به مصر شرکت کرد. بعد از گذشت دو سال از آن حمله، تاسیسات هسته ای صهیونیست ها در منطقه النقب راه اندازی شد. ضمنا پرفسور «ارنست دیوید برگمان» متخصص رشته فیزیک مکلف به تشکیل کمیته ملی پژوهش های هسته ای رژیم صهیونیستی شد. در سال 1960، بن گوریون خبر احداث تاسیسات هسته ای دیمونا را اعلام کرد و مدعی شد که این تاسیسات تنها با اهداف مسالمت آمیز فعالیت می نماید. در همان سال، سایت هسته ای دیگری نیز درمنطقه «شوریک» واقع د رجنوب غرب قدس (جنوب شرق تل آویو) راه اندازی گردید که البته این کار نیز به صورت علنی انجام شد. رآکتور موجود در این سایت برای پژوهش های هسته ای مورد استفاده قرار می گیرد و تا امروز نیز زیر نظر آژانس بین المللی انرژی هسته ای فعالیت می کند. از همان لحظه های نخست راه اندازی تاسیسات هسته ای دیمونا، در قلب نظام حاکم بر رژیم صهیونیستی افرادی پیدا شدند که به مخالفت با برنامه های هسته ای این رژیم پرداختند که البته مخالفت های شان برای همیشه مخفیانه ماند. هدایت جریان مخالفت با برنامه های هسته ای این رژیم را در آغاز یک پرفسور صهیونیست به نام «یشعیاهو لایبویچ» که از فلاسفه سرشناس «اسرائیلی» به شمار می رود، برعهده گرفت. از جمله عواملی که باعث شد تا لایبویچ شهرت یابد، درخواست وی از دولت عبری برای بازگرداندن مناطق اشغال شده سال 1967 به فلسطینی ها بود. وی می گفت که «اسرائیل» با اشغال اراضی 67، باعث نابودی اخلاق و ارزش های انسانی در جامعه صهیونیستی می شود. «الیعازر لیونی» که از رجال سیاسی رژیم اشغالگر قدس بود و دوبار نیز موفق شد به کنست (مجلس) راه یابد، با وی (لایبویچ) هم نظر بود، البته خط سیاسی لیونی در اصل هیچ شباهتی با لایبویچ نداشت. لیونی حامی اشغالگری و شهرک سازی بود و اعتقاد داشت که باید «اسرائیل» تمامی اراضی فلسطینی را تحت اختیار خود بگیرد؛ ولی دیدگاهش درباره تجهیز تل آویو به سلاح هسته ای با لایبویچ همسو بود. وی تاکید می کرد که امنیت رژیم صهیونیستی در سایه دست یابی به سلاح هسته ای محقق نخواهد شد و موفقیت در این زمینه مرهون منع گسترش این نوع سلاح ها درخاورمیانه است. جالب است بدانید که تعدادی از سیاستمداران آن زمان رژیم صهیونیستی از دیدگاه لایبویچ و لیونی در خصوص تجهیز این رژیم به سلاح هسته ای حمایت می کردند که از آن جمله می توان به «لیوی اشکول» سومین نخست وزیر رژیم صهیونیستی، «اسرائیل گلیلی» از چهره های برجسته صهیونیسم، رهبران حزب مفدال از احزاب مذهبی صهیونیستی، مسئولان حزب لیبرال راستگرا به ریاست بنحاس روزین و مقامات حزب مبام از احزاب چپگرا به ریاست یعقوب حزان اشاره کرد. وقتی اشکول نخست وزیری را در سال 1963 برعهده گرفت، به خاطر مخالفتش با تجهیز «اسرائیل» به سلاح هسته ای، در پیش بردن این پروژه با کندی عمل کرد تا از این طریق، به نوعی از آن خلاصی یابد. در سال 1967 و با ورد «موشه دایان» فرمانده اسطوره ای صهیونیست ها و «مناخیم بگین» رهبر فراکسیون راستگرا، با خواست یهودیان تندرو و نظامیان صهیونیست در خصوص تجهیز تل آویو به سلاح های هسته ای - موافقت نمود، به ویژه بعد از آنکه رژیم صهیونیستی موفقیت های بزرگی را در جنگ 67 کسب کرد و طی آن مناطقی همچون کرانه باختری، نوار غزه، صحرای سینا و ارتفاعات جولان را به اشغال خود درآورد. بدین ترتیب،فعالیت های اتمی این رژیم شتاب فزاینده ای به خود گرفت و به گفته دکتر «آونر کوهن» مورخ و پژوهشگر اسرائیلی، رژیم صهیونیستی از سال 1967 به یک کشور هسته ای مبدل شد. توان هسته ای رژیم صهیونیستی همان طور که گفته شد، رژیم صهیونیستی موضوع تسلیحات هسته ای خود را کتمان می کرد؛ ولی منابع خارجی بسیاری بودند که اندک اندک از توان هسته ای این رژیم پرده برداشتند. یکی از کارکنان فنی تأسیسات هسته ای دیمونا به نام «مردخای وانونو» در پایان دهه هشتاد بخش هایی از این اسرار را برای روزنامه انگلیسی زبان «ساندی تایمز» فاش ساخت که البته عناصر موساد (سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل) وی را در ایتالیا ربودند و به اراضی اشغالی منتقل کردند تا بعد از محاکمه، 18سال حبس را تحمل کند. وانونو در حال حاضر در قدس شرقی و تحت تدابیر شدید به سر می برد و هرگز نمی تواند «اسرائیل» را ترک کند و حتی اجازه هیچگونه مصاحبه ای را با مطبوعات ندارد؛ البته او این شروط را زیر پا گذاشت تا بدین ترتیب، دوباره به زندان بیافتد. این کارشناس هسته ای رژیم صهیونیستی در آن زمان فاش ساخته بود که این رژیم در دهه هفتاد 200 کلاهک هسته ای مختلف داشته است. «هارولد هاو» که نام آن پیش از این ذکر شد، شمار بمب های هسته ای رژیم مذکور را 400عدد تخمین زده و گفته بود که بیشتر این بمب ها هیدروژنی هستند. وانونو تأکید دارد که هر بمب هسته ای رژیم صهیونیستی حاوی چهار کیلوگرم پلوتونیم است که قدرت تخریبی آن به 130 تا 260 کلتون می رسد. این میزان 20برابر بزرگ تر از قدرت بمبی است که بعد از جنگ جهانی دوم بر روی هیروشیما پرتاب شد. ضمنا صهیونیست ها موشکی به نام «یریحو» را پیشرفته سازی کرده اند، به گونه ای که می تواند یک کلاهک هسته ای را تا برد 7800 کیلومتر حمل کند. بد نیست بدانید که سه زیردریایی ساخت کشور آلمان که با نام دلفین شناخته می شوند و رژیم صهیونیستی آنها را خریداری کرده است، با خود کلاهک های هسته ای حمل می کنند و می توانند با استفاده از موشک های خود مراکزی را در 1500کیلومتری هدف قرار دهند. اشغالگران قدس به فکر بدترین و هولناک ترین گزینه ها نیز بوده اند و می گویند که اگر «اسرائیل» به طور کامل نابود شد، زیردریایی ها از محدوده آبی اراضی اشغالی خارج می شوند و مأموریت خود را در خصوص حمله اتمی به طرف مقابل به انجام می رسانند. مؤسسه کانادایی «گرین پیس» (صلح سبز) که امروز به یک مؤسسه بین المللی مبدل شده است و در زمینه محیط زیست فعالیت می نماید، اعلام کرد که رژیم صهیونیستی چندین انبار تسلیحات هسته ای در حیفا، عیلبون (از روستاهای واقع در منطقه الجلیل شمالی که ساکنان آن را عرب ها تشکیل می دهند) و النقب دارد. این مؤسسه همچنین از وجود یک پایگاه عظیم هسته ای در شمال اراضی اشغالی خبر می دهد که به صورت مخفیانه مشغول فعالیت در خصوص ساخت بمب اتمی است. سیاست همراه با ابهام آمریکا موضوع سلاح های هسته ای رژیم صهیونیستی برای همیشه در صدف کتمان باقی نماند. به هر حال، منافع این رژیم اقتضا می کرد تا برای بازداشتن عرب ها از هرگونه حمله و ایجاد هراس در وجود آنها، خبر بهره مندی اش از سلاح هسته ای را- ولو به صورت جزئی- اعلام بدارد. «جان اف کندی» رئیس جمهور آمریکا، در سال 1961 از تل آویو خواست تا درباره راکتور موجود در دیمونا توضیح دهد که صهیونیست ها از دادن جواب سرباز زدند. در سال 1963، ایالات متحده شروع به تحقیق درباره، اورانیومی پرداخت که در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده شده بود. آمریکایی ها می خواستند بدانند که از میان کشورهای فرانسه، آفریقای جنوبی یا آرژانتین، کدام یک دست به چنین کاری زده است. در این زمان بود که اشغالگران قدس تصمیم گرفتند تا آمریکا را از وجود سلاح های هسته ای تحت اختیار خود با خبر نمایند؛ البته آنها با هر گونه نظارت و بازرسی بین المللی بر تأسیسات هسته ای خود مخالفت کردند و تنها به آمریکا اجازه دادند تا به صورت محدود، پایگاه هسته ای دیمونا را بازرسی کند. در مقابل این اقدام، دولت کندی نیز موافقت کرد که سیاست ابهام و پنهان کاری را در مورد تسلیحات هسته ای صهیونیست ها اتخاذ کند یعنی نه سؤالی بپرسد و نه جوابی بخواهد و هیچ گونه بحثی- نه مثبت و نه منفی- درباره تسلیحات هسته ای تل آویو نداشته باشد. بدین ترتیب، کندی بنیانگذار سیاستی بود که ما امروز تحت عنوان «سیاست ابهام زایی» در موضوع هسته ای از آن یاد می کنیم. «آونر کوهن» از پژوهشگران برجسته در کتاب خود تحت عنوان «سلاح هسته ای اسرائیل» می نویسد: «هدف اسرائیلی ها از اتخاذ سیاست ابهام زدایی در مورد تسلیحات هسته ای شان، از یک طرف دست یابی به عاملی بازدارنده در مقابل عرب ها است، یعنی اعراب همیشه هراس از سلاح هسته ای تل آویو را در دل داشته باشند و از سوی دیگر، پیش گرفتن چنین سیاستی به معنای آن است که اسرائیل رسما به وجود برنامه های نظامی اتمی اش اعتراف نکرده است و این امر هرگز نمی تواند توجیهی به دست عرب ها بدهد تا سلاح هسته ای در اختیار داشته باشند.» بن گوریون، اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سال 1960 درباره سیاست رژیم متبوعش در قبال تسلیحات هسته ای گفت: «اسرائیل هرگز اولین کشوری که سلاح هسته ای را به خاورمیانه وارد می کند، نیست و هرگز نیز دومین کشور نخواهد بود.»منظور بن گوریون از این حرف، آن بود که رژیم صهیونیستی برای وارد کردن سلاح هسته ای به منطقه پا پیش نخواهد گذارد، ولی اگر هر کشور عربی برای این امر دست به کار شود، این رژیم از آن پیشی خواهد گرفت. صهیونیست ها برای اجرای سیاست های خود در خصوص موضوع هسته ای بودجه های هنگفتی را صرف کردند که البته بخشی از این بودجه را به بالا بردن توان هسته ای خویش و برخی دیگر را به جلوگیری ازموفقیت طرف های عربی در زمینه انرژی هسته ای اختصاص دادند. برای تحقق این هدف، لشکری از جاسوسان را در جهان عرب به خدمت گرفتند و شماری از عناصر موساد و نیز نیروهای وابسته به یگان ویژه ارتش عبری را به کشورهای عربی فرستادند و به آنها ماموریت نصب دستگاه های شنود را در کشورهای عربی دادند. اشغالگران قدس به شکل مستمر فعالیت های اتمی عرب ها را دنبال می کردند و وقتی از وجود رآکتورهای هسته ای در عراق با خبر شدند، در سال 1981 به این کشور حمله و به انهدام رآکتورها مبادرت کردند. رژیم صهیونیستی اقدامی مشابه را سه سال پیش در مورد سوریه انجام داد و به منطقه «دیرالزور» در این کشور حمله کرد و مدعی شد که دمشق فعالیت های هسته ای را در این منطقه انجام می داده است. اشغالگران قدس امروز مدیریت یک جنگ بین المللی را برای جلوگیری از فعالیت های هسته ای ایران برعهده دارند و جامعه جهانی را برای حمله نظامی و تخریب رآکتورهای اتمی کشورمان که در نقاط جغرافیایی مختلف پراکنده است، ترغیب می نماید. تل آویو در همان حال که برای جلوگیری از دست یابی کشورهای منطقه به توان هسته ای می کوشد، تمام توان خود را در جهت مخفی نگاه داشتن پرونده اتمی خود صرف می نماید، البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که برخی رهبران این رژیم به قدرت خویش غره شده اند و درباره توان هسته ای «اسرائیل» صحبتی داشته اند. به عنوان نمونه «کتزیر» رئیس رژیم صهیونیستی در سال 1974 اعلام کرد که این رژیم از توان هسته ای برخوردار است. یکی از افراد از وی پرسید: آیا این حرف شما باعث ایجاد نگرانی در وجود دیگر کشورها نمی شود؟ کتزیر پاسخ داد: چرا همیشه ما باید نگران باشیم. این بار نوبت جامعه جهانی است که نگران باشد. از دیگر مقامات صهیونیستی که به برنامه های هسته ای رژیم متبوع شان اشاره داشته اند، می توان به نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی و رئیس کنست این رژیم اشاره کرد. در سال 2006 «ایهود اولمرت» نخست وزیر وقت رژیم اشغالگر قدس اعلام کرد که «ایران می خواهد به یک کشور هسته ای همچون آمریکا، فرانسه، اسرائیل و روسیه مبدل شود.» در سال 2008 نیز رئیس کنست رژیم مذکور در دیدار با «نیکولا سارکوزی» رئیس جمهور فرانسه، اعلام کرد: «هرگز همکاری های سیاسی و امنیتی دو جانبه را فراموش نمی کنیم و تا ابد به خاطر اساسی ترین ابزار بازدارنده ای که در اختیار ما قرار دادید (سلاح هسته ای) خود را مدیون شما می دانیم.» تغییر در سیاست آمریکا همان طور که پیش از این گذشت، انتشار و پخش اطلاعاتی در خصوص رآکتورهای هسته ای رژیم صهیونیستی در اوایل دهه 1960 باعث غافلگیری آمریکا شد و این کشور را شوکه کرد و خشم واشنگتن را به دنبال داشت تا جایی که این کشور خواستار پاک سازی خاورمیانه از وجود هرگونه سلاح هسته ای شد و در توجیه این درخواست خویش، اعلام کرد که این منطقه با خطر همیشگی جنگ رو به رو است و بیم آن می رود که یکی از کشورها در جنگ خویش علیه دیگری از آن استفاده کند. در 26 مارس سال 1963 «جرج باندی» مشاور امنیت ملی در دولت کندی در گزارشی کاملا سری تاکید کرد: «باید تمام تلاش خود را برای آگاهی از اسرار هسته ای اسرائیل صرف کنیم تا از این طریق اطلاعات لازم را در خصوص تاسیسات هسته ای دیمونا کسب نموده و قادر به متوقف کردن برنامه های تل آویو برای پیشرفته سازی سلاح های اتمی اش باشیم.» در سال 1974، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) گزارشی سری را تقدیم «ریچارد نیکسون» رئیس جمهور وقت این کشور کرد که در آن آمده بود: «اسرائیل مبادرت به تولید و انبار انواع مختلف تسلیحات هسته ای کرده است و موشک هایی را در اختیار دارد که توان حمل کلاهک های هسته ای را دارند.» گفتنی است که وزارت خارجه آمریکا نیز یک سال بعد، یعنی در سال 1975، گزارشی را منتشر کرد که مفاد آن مشابه مطالب موجود در گزارش سری سازمان اطلاعات این کشور بود. با وجود همه مسائل، رژیم صهیونیستی توانست آمریکا را قانع کند که هیچ صحبتی درباره برنامه های اتمی اش نداشته باشد، به ویژه بعد از جنگ 1973 که ایالات متحده احساس کرد موجودیت رژیم صهیونیستی در خطر است و به همین خاطر در نبرد این رژیم علیه مصر مشارکت نمود و به این ترتیب، سیل کمک های نظامی بود که از پایگاه های نظامی آمریکا در جهان به سمت اراضی اشغالی سرازیر شد. از جمله کمک های واشنگتن به تل آویو می توان به تجهیز ارتش عبری به جنگنده های مختلف اشاره کرد که هدایت آنها را نیز خلبان های آمریکایی برعهده داشتند. جنگنده های مذکور در نبرد مصر و رژیم صهیونیستی شرکت کردند، تا اینکه «انور سادات» مجبور به متوقف ساختن جنگ شود و بگوید که هرگز حاضر به جنگ با آمریکا نیست. ضمناً صهیونیست ها در مقابل سکوت واشنگتن در برابر برنامه های اتمی شان، با عقب نشینی از صحرای سینا موافقت کردند. منبع: مرکز اطلاع رسانی فلسطین



    گزارش
    نام منبع: روزنامه کیهان - دوشنبه 3 آبان 1389- شماره 19772
    شماره مطلب: 14893
    دفعات دیده شده: ۱۵۱۵ | آخرین مشاهده: ۱ روز پیش