Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • طولانی‌ترین نسل‌کشی تاریخ چگونه اتفاق افتاد-16 / فیلم‌های وسترن و شناسنامه آمریکایی برای کودکان سرخ پوست
    یکشنبه ۲ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۲۲:۱۷

    دولت آمریکا برای پرورش کودکان سرخ‌پوست مراکز آموزشی مخصوص تدارک دید و اوقات فراغت آنها را با فیلم‌های وسترن پر ‌کرد و در سال‌ 1924 نیز همه سرخ پوستان را به دریافت شناسنامه آمریکایی وادار کرد. بررسی تاریخ آمریکا و ماهیت بنیانگذاران آن نشان می‌دهد که پدران ایالات متحده برای برپایی کشور جدید، نسل سرخ پوستان را که صاحبان اصلی این سرزمین بودند از بین بردند و هیچ‌گاه تا به امروز حقی ولو اندک برای زندگی آنان قایل نبوده اند. قسمت پانزدهم این مطلب از نظر

    دولت آمریکا برای پرورش کودکان سرخ‌پوست مراکز آموزشی مخصوص تدارک دید و اوقات فراغت آنها را با فیلم‌های وسترن پر ‌کرد و در سال‌ 1924 نیز همه سرخ پوستان را به دریافت شناسنامه آمریکایی وادار کرد. بررسی تاریخ آمریکا و ماهیت بنیانگذاران آن نشان می‌دهد که پدران ایالات متحده برای برپایی کشور جدید، نسل سرخ پوستان را که صاحبان اصلی این سرزمین بودند از بین بردند و هیچ‌گاه تا به امروز حقی ولو اندک برای زندگی آنان قایل نبوده اند. قسمت پانزدهم این مطلب از نظر خوانندگان گذشت و هم اینک قسمت شانزدهم آن تقدیم می گردد: *تصرف نهایی سرزمین سرخ‎پوستان با نابودی هویت ملی آنان از سال 1870 تاکنون «هویت ملی»‌سرخ پوستان با جام‌های مسموم سفیدپوستان سیراب می‌شد به موازات مراسم و جشنواره‌های «پوست‎کنی» فریادهای گوش‎خراش ضرورت نابودی فرهنگ و تمدن و هویت ملی سرخ پوستان و بازسازی آن با سنگ بنای تاریخ سفیدپوستان و دین سفیدپوستان و زبان سفیدپوستان آسمان را پرکرده بود. سفیدپوستان براین باور بودند که غارت و تصرف نهایی باقی‎مانده سرزمین سرخ پوستان امکان‌پذیر نمی شود مگر با نابودی و از بین بردن هویت ملی سرخ پوستان چراکه فرهنگ و ساختار اجتماعی آنان به مالکیت فردی اعتقاد ندارد. از نظر سفیدپوستان «فرهنگ سرخ پوستان برای منافع ملی آمریکا زیان‎بخش است». *اگر از بین بردن فیزیکی سرخ‎پوست ممکن نیست او را از درون تهی کنید هیچ گناهی و تجاوزی به اندازه آسیب رسانی به منافع ملی آمریکا بزرگ و خطرناک نیست. این تجاوز شامل هرچیزی که به ذهنتان برسد از سرقت حساب بانکی‎تان و تهدید جانتان گرفته تا بهره برداری از چاه‌های نفت‌تان و منابع خام کشورتان. لذا به منظور حفظ و پاسداری از این منافع چاره‌ای نبود جز اینکه هویت تازه‌ای برای سرخ پوستان آفریده شود باید سرخ پوست را از هویت و محتوا به استثنای ماهیت بیولوژیکی او تهی کرد. باید آگاهی، هوش، اخلاق، شناخت و نهایتاً ساختار عقل و اندیشه او را دگرگون ساخت. اگر از بین بردن فیزیکی او امکان‌پذیر نیست، اشکالی ندارد، می‌توان او را از درون تهی کرد و از او موجودی مسخ‎شده و با پر پرندگان آراسته شده به وجود آورد می‌توان از او تندیس سنگی ساخت و آن را روی گنبد ساختمان کاپیتول «نهاد آزادی سادیسمی» قرار داد. اشکال ندارد که این سرخ پوست همه چیز بداند، اما بهتر است از خود بی‌خبر باشد. *اعلام ممنوعیت اجرای آیین‌های مذهبی سرخ‎پوستان از این رو آمریکایی‌ها آیین‌های مذهبی سرخ پوستان را عامل تهدید دانستند و اجرای آن را ممنوع اعلام کردند. امروزه سرخپوستان در نتیجه تبعیض‌های ناروا، شعارهای مذهبی خود را به شیوه گزینشی و همسو با «منافع ملی آمریکا» و در چارچوب برنامه های جذب گردشگران که توسط سفیدپوستان برنامه ریزی می شود انجام می‌دهند. برای اینکه تهاجم فرهنگی آمریکا ثمربخش باشد و نفرت و کینه غیر قابل توجیه از دل سرخپوستان ریشه‎کن شود و رضایت کامل در دل و ذهن آنان برای چشم‎پوشی از باقی‎مانده اراضی خود فراهم گردد «فرانسیس لوپ» کمیسر امور سرخ‎پوستان اجرای این شعار را به مردم امریکا توصیه کرد: فرهنگ سرخ پوست را از بین ببرید. *به‎بهانه وحشیگری اقوام سرخ‎پوست صدها کار تحقیقی و پژوهشی ارائه شد پیامبران و وال استریت در ارتباط با همسویی تمدن با مالکیت فردی و به بهانه وحشیگری اقوام سرخ پوست که مالکیت فردی را قبول ندارند صدها کار تحقیقی و پژوهشی ارائه دادند. افزون بر این پیامبران،‌ مارتین لوتر که مالکیت را معیار تفاوت انسان با حیوان می داند قدیس فرانسیس اسیزی (قدیس فرانسیس در قرن هفدهم در یکی از شهرهای ایتالیا به نام اسیز زندگی می‌کرده و مردم را به تقسیم دارایی خود با مستمندان فرا می‌خوانده است) را به اختلال عقل متهم کرد و او را شرور، کودن و بی‏پروا خواند. این اتهامات به این دلیل به قدیس فرانسیس روا داشته شد که او از پیروانش خواسته بود آنچه در اختیار دارند میان فقرا و مستمندان تقسیم کنند. قدیسان انگلیسی در سال 1607 و از زمانی که وارد جیمز تاون شدند توانستند میان آسمان و گوساله طلایی سامری تفاوت قایل شوند. آنان در پیام‌هایی که برای بستگان خود در اروپا فرستادند چنین گفتند: «سرزمینی را یافتیم که بیش از سرزمین موعود خیر و برکت دارد به جای شیر، مروارید و به جای عسل معادن طلا یافتیم». *تصرف صد میلیون هکتار از زمین‌های سرخ‎پوستان با قانون کنگره آمریکا کنگره آمریکا در سال 1887 لایحه قانون تقسیم اراضی را به تصویب رساند. هدف نهایی این قانون مبارزه با اصول مالکیت جمعی سرخ‎پوستان بر زمین و جایگزینی الگوهای تازه و مبتنی بر مالکیت فردی بود. به موجب این قانون قطعه زمینی به یک سرخ پوست که در حقیقت مالک اصلی آن است بخشیده می شود و مابقی آن به صورت مشاع در اختیار دولت فدرال قرار می‌گیرد. دولت آن‎گونه که مناسب بداند در زمینها دخل و تصرف می کند و یا برای بهره برداری از آن به شرکت های سفیدپوست واگذار می کند یا در آن پادگان نظامی احداث می‌کند. دولت آمریکا بیشتر جنگلها و مراتع را که منبع اصلی درآمد سرخپوستان بوده از راه این قانون مناطق طبیعی حمایت‎شده اعلام کرد. دولت آمریکا در چارچوب سیاست فرهنگ زدایی از سرخپوستان و به نام دفاع از منافع ملی، حدود صد میلیون هکتار از مجموع صد و پنجاه میلیون هکتار از زمین‌های سرخ پوستان را به تصرف خود درآورد. *سیاست آمریکایی‎ها برای تربیت کودکان سرخ‎پوست در این چارچوب منافع ملی آمریکا اقتضا کرد که کودکان سرخ پوست از خانواده‌شان جدا شوند تا در اردوگاه‌ها و مراکز آموزشی مخصوص که برای شست‎وشوی مغزی آنان تدارک دیده شده پرورش یابند و از آنان پیکرهای بی‎روح تراشیده شود. برای اجرای این امر «دسته‌ها و گروه‌های فنی» مأموریت یافتند هوش، آگاهی و شناخت کودکان سرخ پوست را بازسازی کنند تا در آینده آنان را به خدمت خود و به خدمت دولت‌های همپیمان خود در جهان به کار گیرند. این دسته‌ها و گروه‌های فنی که ماهیت پلیسی دارند کودکان سرخ‎پوست را از سخن گفتن به زبان مادری و یا شرکت در برپایی آیین‌های مذهبی مخصوص خود منع می‌کنند و از آرایش کردن به سبک پدران و نیاکان خود جلوگیری به عمل می آورند. پیرامون اردوگاه ها و مراکز بازآموزی کودکان سرخ پوست حصار شدیدی کشیده شده که به هیچ وجه به آنان اجازه تماس با خانواده و دوستان وحشی خود داده نمی شود. آری این‎گونه مغز این کودکان بیگناه را شستشو می دادند و فکر و هوش و حافظه آنان را به کینه و نفرت از رفتارها و سنت های خودی و جوامع خودی پر می‌کردند. *فیلم‌های مستند و وسترن آمریکایی برای کودکان سرخ‎پوست از سوی دیگر اوقات فراغت این کودکان را فیلم‌های مستند و وسترن پر می‌کردند تا آنان را با تماشای صحنه‌های عشق‎بازی‌های ملکه دیانا و پیگیری اخبار اصطبل‌های اسب ملکه الیزابت پرورش دهند. سفیدپوستان می کوشند تماشای صحنه‌های قتل سرخ پوستان در فیلم‌های سینمایی وسترن را برای کودکان سرخ پوست لذت‎بخش و آموزنده جلوه دهند. هرگاه که این کودکان به سن بلوغ می رسند به کارهای حرفه ای و کارگری گماشته می‌شدند. شغلشان تنها در چارچوب خدمت به «منافع ملی» محدود می‌شود و چنانچه افراد بااستعداد و باهوشی میان آنان دیده شود آنها را به نگهبانی و سرایداری معابد شریفشان استخدام می کنند.اگر هم فرضاً نشانه‌های نابغگی در این کودکان دیده شود از آنان به عنوان جارچی در رسانه‌های مطبوعاتی و تبلیغاتی بزرگ مانند مرکز پژوهش‌های بین المللی مؤسسه الاهرام مصر استفاده می شود. *شناسنامه آمریکایی برای سرخ‎پوستان در سال 1924 در سال‌ 1924 هنگامی که همه سرخ پوستان را وادار کردند شناسنامه آمریکایی دریافت کنند تلاش برای محو هویت و اصالت فرهنگی آنان به اوج رسید. با وجودی که آمریکایی ها در اجرای طرح فرهنگ زدایی و از بین بردن ارزش های فرهنگی سرخ پوستان تا حدودی موفق بودند و توانستند در جوامع سرخ‎پوست مین‌های فرهنگی کار بگذارند اما هرگز نتوانستند ساختار و گرایش «اسیزی» آنان را بشکنند (نسبت به قدیس فرانسیس اسیزی) به نحوی که سرزمین‌های سرشار از معادن طلا، نفت، ذغال سنگ و اورانیوم همچون املاک مشاع و تسخیرناپذیر در دست سرخپوستان باقی ماند. * تصویب قانون «ساماندهی سرخ‎پوستان» در 1934 برای اجرای سیاست‌های دولت آمریکا دولت آمریکا به منظور تسخیر باقی‎مانده سرزمینهای سرخ پوستان، طرح سلطه گرانه استعمار داخلی را جایگزین طرح فرهنگ زدایی کرد. سرخپوستان این طرح را شبیه سیب توصیف کردند که ظاهرش سرخ و درون آن سفید است. روز هجدهم ژوئن سال 1934 کنگره آمریکا لایحه قانون «ساماندهی سرخ پوستان» را به تصویب رساند و نام «اداره امور سرخپوستان» را بر سازمان وابسته به وزارت کشور برگزید. این اداره نقش مجری سیاست‌های دولت آمریکا در درون جوامع سرخ‌پوست را اجرا می‌کند. منابع آب، جنگلها، مناطق طبیعی حفاظت شده، حیوانات وحشی در مناطق کنونی سرخ پوست نشین توسط این اداره رسیدگی می شود. بندهای این قانون به صورت ظاهری به سرخ‌پوستان به نوعی حکومت خودگردانی بخشیده اما در اصل به اجرای طرح فرهنگ‌زدایی و هموار کردن زمینه استعمار فرهنگی و اقتصادی سرخ پوستان از درون کمک کرده است. این قانون بهترین ابزار برای نابودی فرهنگ سرخ پوستان و فراهم آوردن سلطه استعمارگران بر ثروت‌های طبیعی آنان به شمار می رفت. دولت فدرال آمریکا در پرتو این قانون از ثروت‌های طبیعی مناطق سرخ پوست بهره برداری نمود و بخشی از درآمدهای کلان آن را در کاشت درختان سیب سرمایه گذاری کرد. *حذف کامل 108 قوم از فهرست اقوام سرخ‎پوست به رسمیت شناخته شده دو عضو کنگره آمریکا که لایحه قانون «ساماندهی سرخ پوستان» را تنظیم و پیشنهاد کردند از آغاز کوشیدند تا سلطه استعماری داخلی بزرگترین «معجزه عنایت الهی» را در اجرای طرح نابودی نهایی سرخ پوستان را تحقق بخشند. این دو نماینده به موجب این قانون مسئولان اداره امور سرخ پوستان را مأمور پیگیری و اجرای این قانون کردند. در چارچوب این سیاست، دامنه تلاش ها برای فرهنگ زدایی با موفقیت گسترش یافت و دیری نپایید که نام 108 قوم از فهرست اقوام سرخ پوست به رسمیت شناخته شده به کلی حذف شد. با حذف این اقوام حقوق تاریخی آنان هم در زمینه مالکیت سرزمینها ومنابع طبیعی به تمام معنی از بین رفت. *نازا کردن 42درصد زنان سرخ‏پوست به‏وسیله قانون «سامان‏دهی سرخ‎پوستان» در همین حال نمایندگان سلطه استعماری آمریکا با کمک این قانون 42 درصد از زنان سرخ پوست را که توان بارور شدن داشتند نازا کردند. با وجودی که راز این جنایت و رسوایی بزرگ در دهه هفتم قرن بیستم آشکار شد و این حرکت به شکل ظاهری متوقف گردید. اما هیچ یک از کارگزاران آمریکا که مسئول اجرای این طرح بودند نه مجازات شدند و نه کسی از کار برکنار شد. *آزمایش یک واکسن روی قوم سرخ‎پوست «انویت» و شیوع ایدز بین آنها از دیگر جنایاتی که در قرن بیستم ضد سرخ‎پوستان اعمال شد از بین بردن بازماندگان قوم «ناواهوا» به وسیله زباله‌های مواد هسته‌ای معادن اورانیوم به غارت رفته شده از سرزمین های سرخ پوستان بود. جایگزین کردن سرخ پوستان به عنوان موش‌های آزمایشگاهی در مراکز پژوهشی و لابراتوارهای پزشکی از دیگر جنایات سفیدپوستان به شمار می رود. شرکت «نورث سلوپ» در نیمه دهه هشتم قرن بیستم، واکسن آماس کبد را روی ده‎ها تن از افراد قوم سرخ پوست «انویت» آزمایش کرد. این در حالی است که سازمان بهداشت جهانی استفاده از این واکسن را به علت اینکه سبب شیوع بیماری ایدز می‌شود منع کرده است. هنگامی که رهبران قوم انویت به این جنایت پی بردند و به ادامه این آزمایشها که سبب مرگ کودکانشان شده است اعتراض کردند، شرکت مزبور به ناچار اجرای این‎گونه آزمایشها را روی سرخ پوستان نادان و فریب خورده مناطق جنوبی منتقل کرد.



    گزارش
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 14875
    دفعات دیده شده: ۱۲۲۳ | آخرین مشاهده: ۱ روز پیش