-
طولانیترین نسلکشی تاریخ چگونه اتفاق افتاد-11/ علاقه رییس جمهور آمریکا به بریدن سر سرخپوستان به نقل از تاریخنگاران آمریکایی
سهشنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۲۲:۵۳
«جان سوگدن» در کتابش آورده که اندور جکسون یکی از رئیسان جمهوری پیشین آمریکا به مثله کردن پیکر سرخ پوستان و بریدن سر آنان عشق میورزید. جکسون برای شمارش تعداد کشتگان سرخ پوست دستور داده بود بینی و گوش بریده آنان را بشمارند. بررسی تاریخ آمریکا و ماهیت بنیانگذاران آن نشان میدهد که پدران ایالات متحده برای برپایی کشور جدید، نسل سرخ پوستان که صاحبان اصلی این سرزمین بودند را از بین بردند و هیچگاه تا به امروز حقی ولو اندک برای زندگی آنان قایل نبوده اند
«جان سوگدن» در کتابش آورده که اندور جکسون یکی از رئیسان جمهوری پیشین آمریکا به مثله کردن پیکر سرخ پوستان و بریدن سر آنان عشق میورزید. جکسون برای شمارش تعداد کشتگان سرخ پوست دستور داده بود بینی و گوش بریده آنان را بشمارند. بررسی تاریخ آمریکا و ماهیت بنیانگذاران آن نشان میدهد که پدران ایالات متحده برای برپایی کشور جدید، نسل سرخ پوستان که صاحبان اصلی این سرزمین بودند را از بین بردند و هیچگاه تا به امروز حقی ولو اندک برای زندگی آنان قایل نبوده اند. قسمت دهم این مطلب از نظر خوانندگان گذشت و هم اینک قسمت یازدهم آن تقدیم می گردد: *حادثه هولناک محاصره منطقه وانسین توسط سرگرد جرج راجرز کلارک انگلیسیها با استناد به این مقوله که خلق برگزیده خدا هستند، برای پوست کنی و بریدن سر سرخپوستان جشنهای مخصوص بزم و شهوت رانی بر پا میکردند و سران استعمارگر به آن دعوت میشدند تا با تماشای این صحنههای هیجان انگیز دسته جمعی شادی کنند. زمانی که سرگرد جرج راجرز کلارک منطقه وانسین را به محاصره درآورد و برای پوست کنی 16 اسیر سرخ پوست جشن برپا کرد از دژخیمان، خواست در نمایش خود شتاب نکنند و عملیات پوست کنی را آرام و لحظه به لحظه شرح دهند تا سربازان و میهمان حاضر با مشاهد این صحنه لذت ببرند. سرگرد هنری هاملتون که در این جشن شرکت داشت در خاطراتش نوشت که صحنه پوست کنی و بوی خون و غرور پیروزی آنان را مست و هیجان زده کرد بود. جرج کلارک تا امروز به عنوان قهرمان تاریخی و نماد ملی آمریکا و الهام بخش واحدهای ویژه ارتش آمریکا نامیده میشود. *مطبوعات با اخبار سر بریدن سرخ پوستان چگونه برخورد میکردند؟ در ایالت کولورادو شرکتهای بخش خصوصی برای انجام ماموریت بریدن سر و پوست کنی و در نهایت پایان دادن به حضور سرخ پوستان با دولت آمریکا قرارداد همکاری امضا کردند. در ایالت کالیفورنیا جشنهای پوست کنی مدتی با تاخیر آغاز شد. اما به تدریج مانند سایر ایالات شتاب بیشتری به خود گرفت. در جنایتی که در ماه مه سال 1852 به فرماندهی یک اشراف زاده به نام ویورویل روی داد 148 چوپان و گاوچران سرخ پوست مورد حمله قرار گرفتند و در عرض چند ساعت اثری از آنان باقی نماند. مطبوعات سفید پوستان با اخبار و گزارشهای حوادث سر بریدن سرخ پوستان عادی برخورد میکردند و هیچ مانعی برای توجیه اهداف این کشتارها نداشتند. در همین حال قاتلانی که مرتکب این اقدامات شجاعانه! شده بودند پس از نشان دادن پوست سر قربانیان از دولت پاداش دریافت میکردند. *ماجرای سربازی که 75 سال بعد تکه پوست سر تیکومسه را به عکاس روزنامه آمریکایی نشان داد با تاسیس ارتش آمریکا، پوست کنی و مثله کردن پیکر سرخ پوستان به طور رسمی ابعاد سازمان یافته به خود گرفت. پس از پیروزی نهایی ارتش آمریکا بر سرخپوستان در سال 1811 و بر پایی رژه در برابر ویلیام هاریسون رئیس جمهور وقت، پیکر تعدادی از سرخ پوستان در این رژه مثله شد. هنگامی که نوبت مثله کردن پیکر «تیکومسه tecumseh» رهبر یکی از اقوام سرخ پوست رسید، سربازان شکارچی هرکدام برای دستیابی به تکهای از پوست سر و یا بدن این رهبر تاریخی از یکدیگر پیشی میگرفتند. «جان سوگدن» در کتابی که درباره «تیکومسه» نوشته است چگونگی هجوم سربازان آمریکا برای تکه تکه کردن پوست بدن تیکومسه از کمر تا ران را شرح داده است. در این کتاب آمده است که یکی از سفید پوستان تکهای از پوست بدن این رهبر سرخ پوست را به شکل نوار درآورد و به دسته تیغ ریش تراش خود پیچیده و دیگران هم پوست سر او را تکه تکه کردند تا آن را برای خود یادگاری داشته باشند. سهم برخی از شرکت کنندگان این مراسم شادی از پوست تیکومسه بزرگتر از یک قطعه سکه فلزی به ارزش یک سنت نبود. یکی از سربازان شرکت کننده در این مراسم که تا حدود 75 سال بعد زنده مانده بود در گفت و گو با یک روزنامه آمریکایی تکه پوست کله تیکومسه را به عکاس روزنامه نشان داد و از شرکت در قتل رهبر سرخ پوستان با افتخار یاد کرد و صحنه مثله کردن پیکر او را با یک مراسم تاریخی توصیف نمود. *علاقه رییس جمهور آمریکا به بریدن گوش و بینی سرخ پوستان به نقل از تاریخ نگاران آمریکایی در این بحث فراموش نمیکنم اندور جاکسون یکی از رئیسان جمهوری پیشین آمریکا که اسکناس 20 دلاری با عکس او مزین شده است به مثله کردن پیکر سرخ پوستان و بریدن سر آنان عشق میورزید. جاکسون برای شمارش تعداد کشته شدگان سرخ پوست دستور داده بود بینی و گوش بریده آنان را بشمارند. او به گونهای به کشتار سرخ پوستان اظهار علاقه میکرد که روزی به دستور او مراسم جشن مثله کردن پیکر 800 سرخ پوست را بر پا کردند. دایوید ستانارد یکی دیگر از تاریخ نگاران آمریکا در این باره چنین نوشته است که اندرو جاکسون به مناسبت پیروزی بر قوم سرخ پوست ساندکریک روز 27 مارس سال 1814 مراسم جشن و شادی برگزار کرد و سربازان او ماموریت بریدن بینی و گوش کودکان و زنان و مردان سرخ پوست را به عهده گرفتند. سربازان سفید پوست تا آنجا که میتوانستند پوست بدن سرخ پوستان را نیز کنده تا آن را پس از دباغی برای اسبها ریسمان ببافند. *شعر یکی از قهرمانان تاریخ آمریکا درباره سرخ پوستان پس از قتل عام 800 سرخ پوست بی دفاع در منطقه ساندکریک، کنگره آمریکا برای رسیدگی به اقدامات جنایت کارانه سربازان و فرماندهشان جان چونگتون به ناچار کمیته حقیقت یاب تشکیل داد. اما امروزه مردم آمریکا چونگتون را یکی از قهرمانان مشهور تاریخ خود مینامند. و به منظور قدردانی و پاسداری از خدمات و زحمات او تعدادی از شهرها و خیابانها و اماکن تاریخی آمریکا را به او نامگذاری کردهاند. چونگتون در زمان حیات این شعار را برای خود برگزیده بود: «سرخ پوستان را بکشید و پوستشان را دباغی کنید، یک سرخ پوست کوچک و بزرگ را آزاد نگذارید. چرا که شپش تنها از تخم شپش متولد میشود.» شاید این عبارت سالها بعد الهام بخش هملر نخست وزیر آلمان شده بود. او نیز آنچه که در اردوگاههای نازیها روی داد پاکسازی شپش نامید. دولت آمریکا از قبل سرگرد چونگتون را آگاه کرده بود که با سرخپوستان منطقه ساندکریک قرارداد صلح امضاء شده و آنان تسلیم شدهاند و بیشتر مردان شان برای شکار گاومیش از خانه خود بیرون رفتهاند سرگرد چونگتون در پاسخ به این پیام گفت: «بسیار خب ... من مشتاق خونریزی هستم.» *نگران نباشید؛ آنها با ما قرار داد صلح دارند سحرگاه 29 نوامبر سال 1864 سربازان چونگتون به طرف روستاهای منطقه ساند کریک پیش روی کردند و دو مرد سفید پوست را که میکوشیدند مانع ورود سربازان آمریکایی بشوند با تیراندازی از پای در آوردند. بلاک کتل رهبر سرخ پوستان این منطقه که باورش نشده بود سفید پوستان قرارداد صلح را نقض کردهاند بالای سقف شیروانی یکی از خانههای روستا رفت و پرچم سفیدی را کنار پرچم آمریکا برافراشت. او که فریب وعدههای پوچ و قرار دادهای دروغین صلح سفید پوستان را خورده بود کوشید روستائیان را آرام کند و به آنان گفت: نگران نباشید ما با سفید پوستان در حال صلح هستیم. اما سربازان که به هیچ تعهدی پایبند نبودند، روستا را از چهار طرف به محاصره در آوردند و به سوی سرخ پوستان وحشت زده و سراسیمه که به هر طرف پناه میبردند آتش گشودند. *روایت سرباز آمریکایی؛کودکان زیادی را دیدم که در آغوش مادران سر بریدهشان قرار داشتند در این هنگام جان چونگتون به سربازان دستور شلیک آتش توپخانه و تعقیب فراریان را صادر کرد. رابرت بنت یکی از دستیاران چونگتون در شهادت خود در برابر اعضاء کنگره امریکا چگونگی حمله به این روستا را چنین شرح داد: پس از گلوله باران توپخانهای این روستا، مردان کوشیدند زنان و کودکان را در جای امن پنهان کنند. پنج زن سرخ پوست را دیدم که زیر تخت بزرگ پنهان شده بودند. هنگامی که سربازان آنان را یافتند خواهش کردند که با آنان کاری نداشته باشند. اما سربازان همه آنها را کشتند. حدود 30 تا 40 زن را دیدم را که در گودالی روی هم انباشته شده بودند. انها دخترک شش ساله را با پرچم سفید به طرف ما فرستادند. این دخترک چند قدم جلو نیامده بود که به سوی او تیر اندازی کردیم و کشتیم و سپس همه زنان را بدون مقاومت به قتل رساندیم. پس از چند ساعت با چشم خود دیدم که پوست از سر زنان کندهاند. میان آن زنی دیده میشد که شکمش را دریدهاند و جنین او را بیرون کشیدهاند. سروان شائول نیز که در این حمله شرکت داشت به من گفت آنچه که من دیدهام او نیز دیده است. کودکان زیادی را دیدم که در آغوش مادران سر بریدهشان قرار داشتند. *روایت سه سرباز آمریکایی از سه جنایت هولناک سرباز دیگری به نام آشبری بیرد که در این جنایت شرکت داشت در برابر کنگره چنین گواهی داده است: «تعداد قربانیان این حادثه حدود 400 تا 500 نفر بود. پوست از سر همه کشته شدگان کنده شده بود. زن سرخ پوستی را دیدم که به او تجاوز کرده بودند، پیکرها را تکه پاره کردند و جمجمهها را شکافتند. من با اطمینان میگویم سربازان پس از اینکه سرخپوستان را کشتند با تیر اندازی جمجه آنان را نیز خرد کردند.» سروان لوسیان پالمر نیز که شاهد قتل عام سرخ پوستان بوده چنین گواهی میدهد: «پوست از سر همه زنان و مردان سرخ پوست مقتول کندند. سربازان به منظور دزدیدن انگشتر زنان انگشتان آنان را بریده بودند. من با چشم خود پیکرهایی را دیدم که اعضای تناسلیشان هم قطع شده بود.» در گواهی عاموس میلکش چنین آمده است: «میان پیکرهای انباشته شده در یک گودال کودک نیمه جانی را یافتم که یک سرباز به مغز او شلیک کرد. پیکرهای زنانی را با چشم خود دیدم که انگشتان و گوش آنها را بریده بودند تا زیور آلات شان را بدزدند. سربازان قبر سرخ پوستان را میکندند تا پیکرها را که شبانه خاک کردهایم بیرون بیاورند. پوست از سر این پیکرها توسط سربازان کنده میشد، زن سرخ پوستی را دیدم که سرش را خرد کرده بودند. بامداد روز بعد سربازان، پیکرهای خشک شده زنان را به شکل زننده از زیر خاک بیرون کشیدند.» دایوید لودرباک فرمانده اسب سواران ارتش آمریکا که در آفرینش این جنایت شرکت داشت چنین گواهی داده است: «با شیوه وحشتناکی پیکرهای زنان و کودکان را مثله کرده بودند. من فقط هشت پیکر را دیدم. جرات دیدن پیکرهای بیشتر را نداشتم چرا که بیشتر این پیکرها تکه تکه و پوست از سر قربانیان کنده شده بود. واقعا صحنه دلخراشی بود. سرگشت وایت انتلوپ -آهو سفید- یکی از رهبران سرخ پوست بهتر از دیگران نبود؛ سربازان، بینی، گوش و اعضای تناسلی او را قطع کرده بودند.
گزارش
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 14815
دفعات دیده شده: ۱۳۴۱ | آخرین مشاهده: ۵ ساعت پیش