Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • دستاوردهای 7 سال اشغال عراق
    دوشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت ۲۰:۳۵

    خبرگزاری «الدار العراقیه»، به بهانه آغاز خروج بخشی از نظامیان اشغالگر خارجی از عراق، به بررسی دستاوردهای واشنگتن برای مردم مظلوم عراق پرداخته است. معضلاتی همچون شمار فزاینده آواره ها، هشت میلیون زن بیوه، کودکان یتیم، فساد، فقر هفت میلیون مهاجر و تبعیدی، غارت و چپاول ثروت های ملی و... از جمله دستاوردهایی است که به نوشته «العراقیه» آمریکا در مدت 7 سال اشغالگری و به بهانه دموکراسی و آزادی برای مردم عراق به یادگار گذاشته است. اول ماه مه 2003 و بعد از

    خبرگزاری «الدار العراقیه»، به بهانه آغاز خروج بخشی از نظامیان اشغالگر خارجی از عراق، به بررسی دستاوردهای واشنگتن برای مردم مظلوم عراق پرداخته است. معضلاتی همچون شمار فزاینده آواره ها، هشت میلیون زن بیوه، کودکان یتیم، فساد، فقر هفت میلیون مهاجر و تبعیدی، غارت و چپاول ثروت های ملی و... از جمله دستاوردهایی است که به نوشته «العراقیه» آمریکا در مدت 7 سال اشغالگری و به بهانه دموکراسی و آزادی برای مردم عراق به یادگار گذاشته است.اول ماه مه 2003 و بعد از اشغال عراق؛ در مدت کمتر از یک ماه «جرج بوش»، رئیس جمهور وقت آمریکا ایستاده بر عرشه کشتی «آبراهام لینکلن» اعلام کرد: «مأموریت انجام شد.» 7 سال پس از این اعلام، باراک اوباما، رئیس جمهور فعلی آمریکا اعلام کرد، مأموریت نظامی نیروهای آمریکایی به پایان رسیده است. اما سؤال اینجاست، عراق کنونی به از این به اصطلاح «انجام مأموریت»، به چه سرنوشتی دچار شده است؟ در حال حاضر شمار نیروهای ارتش عراق 200 هزار تن است، اما آمادگی آن معلوم نیست و تا بعد از پایان مأموریت نظامی نیروهای آمریکا نیز معلوم نخواهد شد؛ بنا بر اعتراف مسئولین عراقی و ژنرال های آمریکایی، آمادگی نظامی و تکمیل نیروهای پشتیبانی، ارتباطات و نیروهای زمینی، دریایی و هوایی مسئله ای است که به زمان نیاز دارد؛ در نبود تفاهم داخلی، توانایی این ارتش برای رویارویی با چالش های امنیتی بزرگ، اگر غیرممکن نباشد، کاری بسیار سخت خواهد بود. لذا در صورت افزایش قربانیان طی سالهای 2010 و 2011، باید نیروهای دولتی اقدام به تثبیت اوضاع در عراق نموده یا نیروهای آمریکایی همچنان در عراق باقی بمانند. اگر مشکل همین یک مورد بود امکان برنامه ریزی برای مواجهه با آن وجود داشت، ولی بعد از «انجام مأموریت»، اوضاع امنیتی تنها یکی از مشکلات است، لذا سعی می کنیم مهمترین این مسائل و مشکلات را برشماریم. کدام قانون؟ مشکل دومی که وجود دارد قانون است، سؤال مطرح شده بعد از گذشت 15 ماه از انتخابات این است: آیا قانونی که در شرایط مشخصی وضع شده، امکان ادامه حیات دارد یا خیر و نیاز مبرم به اصلاحات دارد؟ چرا که تجربه نشان داده طراحان این قوانین افراد متخصصی نبوده اند؛ این قوانین صرفاً در سایه دیکته های سیاسی غیرقانونی نوشته شده که هدف از آن بهره برداری های سیاسی بوده است. در واقع 6 ماه پس از اشغال، 55 نفر از شخصیت های عراقی مکلف به تنظیم قانون شدند و یک کمیته مخصوص پاره ای از اصلاحات را در آن ایجاد کرد. امروز اختلاف بر سر مجموعه ای از مسائل بسیار با اهمیت است، چه کسی شایستگی تشکیل دولت را دارد؟ پایان کار دولت حاضر چه زمانی است؟ زمان قانونی برای تشکیل دولت چیست؟ سرنوشت نظام فدرالی که عمل به آن هنوز آغاز نشده چیست؟ ویژگی مناطق و استان ها چگونه است؟ چه کسی شایستگی دعوت به انتخابات پارلمانی جدید را دارد؟ سرنوشت کمیته اصلاح قوانین چیست؟ چه کسی خلأهایی که تاکنون در قوانین بوده را پر می سازد؟ 15 ماه گذشته و کسی پاسخگوی این سؤالات نیست؛ درگیری های منطقه ای و بین المللی بر سر افزایش امنیت بروز پیدا کرده و بعد از قطعی شدن عقب نشینی نیروهای نظامی، رئیس جمهور آمریکا از مراجع دینی برای حل مشکل کمک می خواهد. اختلافات سیاسی بر سر قوانین، بر اوضاع پیچیده عراق فشار می آورد تا به سمت درگیری بیشتر میان گروه های سیاسی پیش رود، به گونه ای که هشدار از بحرانی خطرناک می دهد که تمامی عملیات سیاسی را تهدید و بر ضرورت ایجاد راه هایی جهت اصلاح قوانین تأکید دارد. همه بر سر این مسئله تفاهم دارند که از زمان اعلام نتایج انتخابات، بحران سیاسی حاکم بر عراق گسترده شده و به دلیل روش اتخاذ شده از سوی سیاستمداران در مواجهه با مشکلاتی که جنگ بجا گذاشته، این کشور به جای حل مشکل به سمت پیچیده تر شدن اوضاع پیش می رود. تقریباً از پایان ماه مارس گذشته فشار سیاسی در عراق افزایش یافت و در هفته های پایانی بحران، مجموعه ای از پیشنهادات برای پایان دادن به انحرافاتی که از آغاز همراه روند عملیات سیاسی عراق بود، ارائه شده است. طرف های سیاسی بدنبال آن هستند تا همانطور که قانون اجازه داده، این پیشنهادات جایگزینی باشد برای قوانین فرض شده جهت تشکیل دولت، با این توصیف که می توان این پیشنهادات را بمنزله نگاهی دیگر بر بندهای قوانینی که نقض شده اند به حساب آورد. این پیشنهادات در کل حکایت از تمایل آشکار طرف های سیاسی در ترجیح گزینه سیاسی بر گزینه نظامی دارد. اما قانون جدید شامل دعوت به انتخابات پارلمانی جدید، انتخاب رئیس موقت پارلمان جهت نظارت بر دولت، کاهش اختیارات رئیس دولت، فعالیت مجدد هیئت رئیسه و شورای ملی است. البته انجام این اقدامات به منزله ماندن در بحران است. فضای مبهم سیاسی: بنا بر اظهارات برخی سیاستمداران، ابهام در فهم ماده های قانونی و نیز تیره و تار بودن فضای سیاسی از مهمترین دلایلی است که راه را برای ادامه بحران سیاسی که قانون اساسی عراق حرفی در مورد آن ندارد، فراهم می سازد؛ همان طور که کم تجربگی عراقی ها برداشت های اشتباهی را پیرامون نوع تلاشی که باید سیاست عراق براساس آن بنا شود ایجاد نموده؛ سیاستمدارانی که در تلاشند بویژه در نبود گفتمان واحد میان گروه های سیاسی، راهکارهایی غیرقابل قبول ارائه دهند. کسانی هم هستند که از گروه ها می خواهند در تشکیل دولت خطوط قرمز را رد کرده و رقابتی متناسب میان گروه ها در رسیدن به قدرت ایجاد شود، در حالیکه تناسب و تجانس همه فرصت ها در رسیدن به قدرت همان طور که نتایج انتخابات نشان داده، پایان این رقابت را دور از دسترس می نمایاند و دو گزینه را پیش رو می گذارد: جستجوی راهکار با تن دادن به پیشنهادات غیرقابل قبول: پیشنهاداتی که از طریق ترویج قوانین جدید در طولانی مدت ضررهایی را بر سیاست وارد می سازد، بی خطر نیست. کشور زنان بیوه و کودکان یتیم در ادامه سلسله دستاوردهای آمریکا، به مشکلی دیگر برمی خوریم و آن شمار بیوه زنان و یتیمانی است که جنگ های صدام و آمریکا در بیش از 30سال به جاگذاشته است. تاکنون 5سازمان بین المللی به عراق پیشنهاد داده اند تا نسبتی از بیوه زنان و یتیمان را به کشورهای جهان بفرستد. مسئولان این سازمان ها، ترس آن را دارند این کشتار مداوم طی سال های آینده، منجر به رشد نسلی جنایتکار، خشن و پرخاشگر در عراق شود. وزارت امور اجتماعی از اعلام عدد حقیقی زنان بیوه و یتیمان خودداری می کند این در حالی است که سازمان ملل و دیگر مراکز پژوهشی شمار زنان بیوه را بیش از 3میلیون نفر اعلام کرده اند. یونیسف تأکید کرده تا سال 2006 ثمره خشونت های ناشی از حضور نظامیان خارجی در عراق به بیش از 5میلیون و 700هزار یتیم رسیده که پدرانشان در اثر ترور، انفجارهای روزانه، عملیات مسلحانه، موشک باران و کشتار قبیله ای جان خود را از دست داده اند. در آمارهای سال 2009، مؤسسه هماهنگ کننده بشر دوستانه سازمان ملل در عراق، گزارشی ارائه کرده مبنی بر اینکه تعداد زنان بیوه تا نیمه اول سال 2009، به 565هزار تن افزایش یافته است، این در حالی است که روزانه 400 کودک بر اثر افزایش رفتارهای خشونت آمیز در جامعه، یتیم می شوند؛ همانطور که براساس آمارهای عراقی شاهد افزایش 22درصدی میانگین طلاق و کاهش 50درصدی آمار ازدواج هستیم، در برابر این شکافی که جامعه عراق شاهد آن است، بسیاری از جامعه شناسان نسبت به رشد رفتارهای خشونت آمیز در جامعه، هشدار داده اند، مسئله ای که قطعا این یتیمان در نبود نقش تربیتی یکی از والدین یا هر دو، تحت تأثیر آن قرار خواهند گرفت. فساد از جمله دستاوردهای آمریکا برای عراق، مسئله فساد است؛ فسادی که ژنرال های آمریکایی به اندازه همان نخبگان سیاسی حاکم، پس از بدست گیری قدرت دنبال کردند. عمل جراحی که عراق را از دیکتاتوری نجات داد، انواع فراوانی از غداد سرطانی را در جسم عراق بجای نهاد؛ بگونه ای که عراق تبدیل به کشوری شد که شبه نظامیان و باندهای دزدی با نام هایی همچون احزاب، جبهه ها، سازمانهای جامعه مدنی و حکومت ها بر آن حکومتی می کنند. تمامی طرح های سازندگی که ده ها میلیارد دلار صرف آن شده موفق به تأمین برق مورد نیاز مردم عراق و رساندن آب سالم به دست مردم نشده و همچنان این مردم بر اثر بمباران، انفجار، داروهای فاسد داروخانه ها و آنچه بنام داروخانه های خیابانی خوانده می شود، جان خود را از دست می دهند. در کشوری که بر روی دریایی از نفت شنا می کند. روز به روز تعداد فقرا، ورشکستگان و بلایا افزایش می یابد. براساس گزارش منتشر شده از سوی مجلس نمایندگان آمریکا در اوایل دسامبر گذشته، فساد در عراق نه تنها مزمن و شدید نبوده، بلکه روشمند و برنامه ریزی شده است. مسئولین ارشد عراق در حکومت پیشین «ایاد علاوی»، موفق به سرقت بیش از یک میلیارد دلار در معامله سلاح شدند، درحال حاضر نیز مسئولین فعلی حکومت عراق با تسلط بر بودجه وزارتخانه های خود، آنها را صرف طرح های خیالی خود می کنند. «پل برمر» حاکم آمریکایی پیشین عراق 10میلیارد دلار از اموال عراق متعلق به سازمان ملل را صرف احزابی کرد که تانک های آمریکایی با خود به این کشور آوردند تا بتوانند برای خود یار و همراه جمع کند. این احزاب نیز لیست هایی ارائه دادند با اسامی خیالی کارمندانی که وجود ندارند تا بتوانند مبالغی را جهت سرمایه گذاری در فعالیت های خود بکار گیرند. دزدان حرفه ای که متهم به غارت و چپاول هستند، مسئولیت های مهمی را در مراکز اقتصادی حساس برعهده داشتند؛ این کار برای تکمیل چپاول برمر در خشک نمودن ثروت عراق به حساب مزدورانی بود که غنایم خود را به بانک های غربی منتقل می کردند. از آنجائیکه مأموریت آمریکا در عراق به پایان رسیده، نیروهای اشغالگر باقیمانده در معرض حمله قرار دارند و بار سنگین آن تنها متوجه پنتاگون نبوده، بلکه تمامی جمهوری خواهان کنگره آمریکا از متضرر شدن کرسی های خود در انتخابات میان دوره ای که نوامبر آینده برگزار می شود بیم دارند. طراحان استراتژیک معتقدند رویارویی با آنچه «خطر آینده ایران» خوانده شده یکی از فشارهای اصلی است که آمریکا را به سرعت گرفتن در عقب نشینی نیروهایش در عراق وادار می سازد تا با فرض پیش دستی آمریکا در تحریم ایران، با تهدیدات مستقیم ایران روبرو نشود. روشن است که باقی ماندن این نیروها در عراق ضمن دادن برتری استراتژیک به ایران اجازه می دهد در صورت آغاز حملات هوایی علیه مراکز هسته ای ایران، بتواند با نیروی زمینی آمریکا مقابله کند. در همین حال باقی ماندن ارتش آمریکا در عراق به طراحان پنتاگون اجازه فکر کردن درباره حمله زمینی به ایران را نمی دهد. در صورت تکمیل عقب نشینی، نظریه ساخت پایگاه های نظامی ثابت آمریکا در عراق باطل خواهد شد؛ چنانچه اظهارات «مارک کیمیت» فرمانده برجسته استراتژیک فرماندهی مرکزی وزارت دفاع آمریکا و مسئول امور خاورمیانه را در برابر آکادمی بین المللی تحقیقات استراتژیک لندن تأیید کنیم، ابطال این رؤیا مشخص می شود. مارک کمیت اظهار می دارد: شرایط عراق هرگز مشابه شرایط فعلی آلمان و ژاپن که بیش از 60سال است پایگاه های نظامی آمریکا در آنها وجود دارد، نخواهد شد. وی می افزاید وجود 4پایگاه هوایی بزرگ آمریکا در بغداد به معنای آن نیست که نیروهای آمریکایی در هر شرایطی بمدت طولانی در عراق باقی خواهند ماند. این پایگاه ها پس از عقب نشینی آمریکا به نیروهای عراقی واگذار خواهد شد. کمیت تصریح می کند: «استراتژی آمریکا تمرکز دوباره نیروهای این کشور در منطقه ای است که گستردگی آن از مصر در غرب تا پاکستان در شرق، و از قزاقستان در شمال تا اوگاندا در جنوب کشیده شده است، بعلاوه اینکه ایالات متحده آمریکا از اشتباهات پیشین خود درس گرفته، لذا در آینده بیشتر بدنبال تعامل با فرهنگ کشورهای خاورمیانه خواهد بود.» وی همچنین گفته های فرماندهان نظامی انگلیسی در این زمینه که «آمریکا درحال حاضر باید قلب و عقل مردم منطقه را بدست آورد» را رد کرد. پرونده های داخلی مشکل بعدی مسأله آشتی ملی است که زیر مجموعه پرونده های داخلی قرار می گیرد. درگیری های مذهبی عراق که شدت آن بین سال های 2006و 2007 بالا گرفت منجر به مهاجرت میلیون ها نفر در داخل و خارج شد، بدتر اینکه به موازات اوضاع نابسامان امنیتی، وزارت مهاجرت نیز بگونه ای در این اقدام نقش داشته است. با وجود آنکه هیچ کس بنابر دلایل انتخاباتی، آمار دقیقی از شمار مهاجران به خارج ارائه نداده، اما فرار مذهبی در داخل شامل حال بیش از 2/8 میلیون عراقی، آوارگی ده ها بلکه صدها هزار مسیحی شده است، آمار مهاجران نیز بیش از 4 میلیون نفر است. یک گزارش بین المللی که چند ماه پیش منتشر شد، خبر از افزایش آمار مهاجران داخلی عراق به 2 میلیون و 800 هزار نفر داده است، ضمن اشاره به این مطلب که بیش از یک میلیون نفر آنها نیازمند غذا و پناهگاه هستند. این گزارش که توسط سازمان بین المللی مهاجرت و با همکاری کمیساریای عالی امور پناهندگان و وزارت مهاجرت عراق تهیه شده است، اشاره دارد که بیش از 300 هزار نفر طی 3 ماه اخیر وادار به مهاجرت شده اند. «منا فاضل» سخنگوی سازمان بین المللی مهاجرت شاخه عراق، در گفت وگو با مطبوعات اظهار داشت که وضعیت سلامت بیش از 300 هزار تن از این مهاجران بسیار بد است؛ وی به این مطلب اشاره داشت که غالب افرادی که بازگشته اند، از سکونت در مناطق مختلط اجتناب کرده و به مناطقی که از یکدستی بیشتری برخوردارند، پناه می برند. این گزارش همچنین توضیح می دهد تا قبل از سال 2006، دو میلیون و 200 هزار عراقی از سرزمین خود آواره شدند و طی سال های 2006 و 2007 بیش از یک و نیم میلیون عراقی که اکثرشان از استان های بغداد و دیاله بوده اند، مهاجرت کرده اند. این سازمان اشاره دارد تا قبل از سال 2006، مهاجرت 53درصد عراقی ها به استان های 3 گانه بخش کردنشین شمال عراق و 33درصد آنها به جنوب بوده است؛ این درحالی است که بیش از نیمی از مهاجران پس از سال 2006 به استان های میانی و 27درصد آنان به جنوب و 15درصد به کردستان نقل مکان کرده اند. گزارش سازمان بین المللی مهاجرت نیز بیان می دارد که بیش از 560 هزار مهاجر عراقی در بغداد زندگی می کنند که 40درصد آنها به دلیل تهدیدات مستقیم ناچار به ترک منازل خود شدند و 17درصد آنان نیز از ترس اوضاع نابسامان امنیتی فرار کرده اند. یک مسئول عراقی در وزارت مهاجرت می گوید: تخمین های هر چند غیررسمی بر وجود بیش از 4 میلیون نفر مهاجر به خارج یا پناهنده بنابر دلایل سیاسی، بشری، یا خواستار پناهندگی و نیز ساکنان موقت و دائمی وجود دارد. وزارت مهاجرت از طریق اتخاذ گام های مهم و با کمک کمیساریای عالی امور پناهندگان و از طریق هماهنگی با وزارت امور خارجه و دستگاه های مربوط به امور مهاجرت، به شکل جدی به دنبال تعیین آمار دقیق مهاجران است. طبق آخرین آمارها که در تاریخ 21/4/2006 ارائه شده، تعداد پناهندگان عراقی 444/934/1 نفر است و بدون شک این آمار با آمار تخمینی که شمار مهاجران را 4 میلیون نفر اعلام کرده، تفاوت جدی دارد. این مسئله می تواند بنابر دلایلی باشد از جمله اینکه برخی پناهندگان عراقی ملیت کشور مقصد را اتخاذ کرده و به همین دلیل تبعه آن دولت به حساب می آیند به ویژه در مواردی مانند ازدواج، تولد که این موضوع تعداد پناهندگان را افزایش می دهد. می توان گفت نسل جدیدی از پناهندگان در حال شکل گیری است، کسانی که در آن کشورها متولد و ساکن می شوند. این درحالی است که مهاجرت غیرقانونی عراقی ها به اغلب کشورها امکان دستیابی به آماری دقیق را توسط کمیساریای عالی امور پناهندگان یا توسط سازمان های مهاجرت کشورهای مقصد دشوار می سازد. همچنین بسیاری از مهاجران به کشورهای عربی، طبق قوانین آن کشور عربی پناهنده خوانده نمی شوند حتی اگر به صورت طولانی یا کوتاه مدت و یا به عنوان توریست، یا به شکل قراردادهای کاری در آنجا مستقر شوند، لذا ثبت آنها به عنوان پناهنده در لیست کمیساریای پناهندگان ممکن نیست. 7 میلیون مهاجر و تبعیدی، 8 میلیون زن بیوه و یتیم و صدها هزار کشته و زخمی از سال 2003 تا به امروز. مأموریت آمریکایی ها درعراق انجام شده و عراق کشوری قطعه قطعه، غارت شده است که بوی اجساد متعفن و فساد در آن رواج دارد. چندی پیش مجله تایمز اعلام کرد همه پیروزی اش درعراق محقق نشده و در آینده نیز محقق نخواهدشد، با گذشت 7 سال سخت از جنگ عراق، نمی توان گفت «مأموریت انجام شده» چرا که همچنان قتل و کشتار ادامه دارد. تایم درمقاله ای تحلیلی پیرامون آینده عراق و میزان ارتباط با منافع آمریکا نوشته، آنچه اندکی باخت راحتی و آسودگی خاطر است. اینست که اوباما با شعار «ماموریت انجام شد» پایان جنگ اصلی عراق را اعلام نکرد. بلکه این کار را در حضور جنگجویان معلول آمریکایی انجام داد. تایم می افزاید: به نظر می رسد اظهارات رئیس جمهور آمریکا متناسب با شرایط بعد از چنین جنگ پوچ و بی فایده ای است. جنگی که اصلا نباید در آن وارد می شد، جنگی که براساس برخی برآوردها تا پیش ازپایانش، هزینه ای بیش از 3تریلیون دلار بر مالیات دهنده های آمریکایی تحمیل کرد، صدها هزارکشته برجای نهاد و خسارتهای سنگینی را بر روحیه نیروهای آمریکایی وارد ساخته و همچنان وارد می سازد. تایم ضمن تکرار چندباره این جمله که پیروزی درعراق محقق نشده و محقق نخواهدشد، می افزاید: با این حال فضا درعراق به ثبات نزدیکترشده و بعداز رفتن «صدام حسین» رئیس جمهور مخلوع عراق شرایط هرچند به صورت ظاهری، به دموکراسی شبیه تر است. در ادامه گزارش تایم آمده که تلاش های آمریکا برای ساخت عراقی که با منافع غرب بیشتر سازگار باشد بهتر از تلاش های پیشین استعمارگران غربی نخواهدبود؛ حتی اگر چیزی شبیه دموکراسی نیز در عراق حاکم شود، عراقی ها هرگز از جنگ و اشغال کشورشان بدست آمریکا با افتخار و عزت یاد نخواهندکرد، اما اگر مردم عراق بتوانند دست به رشد و پیشرفت جامعه خود آنگونه که شایسته شان است بزنند، این دستاورد برایشان عین پیروزی خواهدبود. این مجله آمریکایی در مقاله ای دیگر نیز تردید جدی خود نسبت به پایان جنگ درعراق را نشان می دهد؛ هرچند «جورج بوش» رئیس جمهور سابق آمریکا در پایان سال 2003 در سخنرانی خود که تایم آنرا سخنرانی شوم خواند، از پایان جنگ عراق خبر داده بود. این مجله در پایان اشاره می کند که بوش در اوایل مه 2003، ایستاده بر عرشه کشتی «آبراهام لینکلن» مدعی شد که «مأموریت انجام شد» و آمریکا و هم پیمانانش در جنگ عراق پیروز شدند!



    گزارش
    نام منبع: روزنامه کیهان - دوشنبه اول شهریور 1389- شماره 19724
    شماره مطلب: 14329
    دفعات دیده شده: ۱۲۵۱ | آخرین مشاهده: ۶ روز پیش