-
قطعنامه شورای امنیت درباره ایران خائنانه و عهدشکنانه است/ نهمین مقاله متوالی "فیدل کاسترو " درباره ایران؛
یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۷:۴۸
رهبر انقلاب کوبا در نهمین مقاله متوالی خود که به تشریح تهدیدات علیه ایران میپردازد، با انتقاد از دولتهای روسیه و چین به دلیل وتو نکردن قطعنامه اخیر شورای امنیت درباره ایران، قطعنامه مذکور را خائنانه و عهدشکنانه خواند. "فیدل کاسترو "، رهبر انقلاب کوبا، با انتشار نهمین مقاله متوالی با عنوان "منشاء جنگها " که به تشریح روند رو به گسترش تهدیدات علیه ایران میپردازد، با انتقاد از دولتهای روسیه و چین به دلیل وتو نکردن قطعنامه اخیر شورای امنیت درباره
رهبر انقلاب کوبا در نهمین مقاله متوالی خود که به تشریح تهدیدات علیه ایران میپردازد، با انتقاد از دولتهای روسیه و چین به دلیل وتو نکردن قطعنامه اخیر شورای امنیت درباره ایران، قطعنامه مذکور را خائنانه و عهدشکنانه خواند. "فیدل کاسترو "، رهبر انقلاب کوبا، با انتشار نهمین مقاله متوالی با عنوان "منشاء جنگها " که به تشریح روند رو به گسترش تهدیدات علیه ایران میپردازد، با انتقاد از دولتهای روسیه و چین به دلیل وتو نکردن قطعنامه اخیر شورای امنیت درباره ایران، قطعنامه مذکور را خائنانه و عهدشکنانه خواند. به عقیده رهبر انقلاب کوبا، این تنها امکانی بود که وقت بخرد تا فرمولی برای دستیابی به صلح فراهم شود. متن کامل مقاله مورد اشاره در ادامه می آید./ * * * * * من در تاریخ 4 جولای تاکید کردم که نه آمریکا نه ایران هیچ کدام کوتاه نخواهند آمد؛ یکی از سر غرور قدرت و آن دیگر از سر مقاومت در مقابل یوغ (آمریکا) و بضاعت جنگیدن. و این بارها در تاریخ بشر اتفاق افتاده است. تقریبا در تمام جنگها یکی از دو طرف، برخی از اوقات هر دو طرف علاقه دارند از جنگ اجتناب کنند و در مورد این مقابله، جنگ روی خواهد داد - حتی در حالی که یکی از دو طرف خواهان اجتناب از آن است. همانگونه که در دو جنگ جهانی 1914 و 1939، با 25 سال فاصله، اتفاق افتاد. هر دو قصابی دهشتناک بود و اتفاق نمیافتاد مگر در اثر اشتباه در محاسبات. هر دو طرف از منافع امپریالیستی خود دفاع میکردند و فکر میکردند که بدون هزینههای وحشتناکی که پرداختند به اهداف خود نمیرسند. و در این مورد که مورد بحث ما است: یکی از طریق دعوا از منافع ملی و مطلقا به حق خود دفاع میکند، و آن دیگر به دنبال رسیدن به مقاصد غیر قانونی و منافع عریان مادی خود است. اگر ما کلیه جنگهایی که روی داده است را تحلیل کنیم، از بدو تاریخ نوع بشر، همواره یکی از طرفین دعوا به دنبال تامین این اهداف بوده است. در این مقابله مورد بحث، هر گونه تصوری در این مورد اینکه بدون درگیر شدن در دهشتناکترین جنگ ممکن میتوان به اهداف خود رسید به کلی بیپایه است. در یکی از بهترین معادلاتی که تاکنون توسط وبسایت "گوبال ریسرچ " (Global Research) انتشار یافته، مقالهای است به قلم "ریک روزوف " (Rick Rozoff)، مورخ پنجشنبه 1 جولای. او دلایل متعددی پیرامون مقاصد آمریکا مطرح میسازد که هر آدم آگاهی باید از آن مطلع باشد. "... پیروزی موقعی به دست میآید که حریف میداند که در مقابل حملهای آنی، غیر قابل ردیابی، کوبنده و نابودکننده آسیبپذیر است و توانایی دفاع از خود و یا تلافی کردن را ندارد. " به نظر نویسنده مقاله، این نظر آمریکا است. "... این کشوری است که این سودا را در مخیله خود میپرورد که تنها کشوری در تاریخ است که از سیطره کامل در زمین، هوا، دریا و فضا برخوردار است. " "... پایگاهها و نفرات نظامی، ناوگان جنگی هواپیمابر و بمبافکنهای استراتژیک در هر عرض و طول جغرافیایی را فراهم کرده و گسترش داده است. این ارتش و ادوات جنگی را به کمک عظیمترین بودجه جنگی بعد از جنگ جهانی دوم که برای سال آتی معادل 708 میلیارد دلار است فراهم کرده است. " این کشور "... نخستین کشوری است که تسلیحات اتمی را تولید و بکار برده است... ". "... آمریکا 1550 کلاهک هستهای را آماده عمل دارد و 2200 (با محاسبهای متفاوت 3500) کلاهک هستهای دیگر در انبار دارد و وسایلی دارد که در زمین، هوا و از زیر آب به عملیات بپردازند. " "... تسلیحات غیر هستهای که برای از کار انداختن و نابود کردن دفاع هوایی و استراتژیک و کلیه نیروهای نظامی و بالقوه مهم سایر کشورها بکار میرود، عبارتند از: موشکهای بالستیک قارهپیما، موشکهای کروز و بمبافکنهای مافوق صوت، بمبافکنهای استراتژیک سوپر استیلر رادار گریز، که بدین ترتیب میتواند از کمند سیستمهای دفاعی زمینی و هوایی فرار کند. " روزوف کنفرانسهای مطبوعاتی متعدد، جلسات و بیانیههایی که از طرف روسای ستاد مشترک و مقامات عالیرتبه دولت صادر گردیده را فهرست کرده است. او تعهدات پیمان ناتو و همکاری تقویتشده آمریکا با همپیمانانشان در خاورمیانه، یعنی قبل از همه اسرائیل، را توضیح میدهد، او میگوید که "آمریکا همچنین برنامههای جنگی سایبری و فضایی خود را تقویت کرده است. این برنامهها میتوانند سیستم فرماندهی نظامی، مراقبت کنترل مخابرات سیستمهای اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای دیگر را مختل و فلج کرده و بدین ترتیب آنها را - بجز در سطوح بسیار پایین تاکتیکی - عاجز و درمانده کند. " او به پیمان جدید "استارت " آمریکا و روسیه اشاره میکند که در تاریخ 8 آوریل سال جاری بین دو کشور در "پراگ " (پایتخت چک) امضا شد. این پیمان "حاوی هیچ محدودیتی برای پتانسیل واقعی و یا برنامهریزی شده آمریکا برای اجرای حملهای غیر هستهای، فوری و جهانی نیستند. " روزوف همچنین خبرهای متعددی در مورد این موضوع را ذکر میکند و با آوردن مثالی تکاندهنده، اهداف اصلی آمریکا را روشن میسازد. او مینویسد که "... وزارت دفاع (آمریکا) در حال حاضر مشغول آزمایش یک سری کامل از تکنولوژیها و سیستمهای حمله غیر هستهای جهانی و آنی است که میتوانند گزینههای قابل اعتماد و از نظر فنی مناسبی را برای انجام تهدیدات جدید در اختیار رئیسجمهور قرار دهند. " من بر این عقیدهام که هیچ رئیس جمهوری - حتی متخصصینترین فرمانده نظامی - حتی دقیقهای فرصت ندارد بداند که چه باید کرد، الا اینکه برنامه آن به کامپیوتری داده شده باشد و محاسبات کامپیوتری به کمک او بیاید. روزوف بدون هیچ نگرانی به تحلیل "شبکه امنیت جهانی " (Global security Network) که توسط "الین گروسمن " (Elaine Grossman) انجام شده میپردازد. عنوان این تحلیل این است: "هزینه آزمایش «حمله موشکی جهانی آمریکا» میتواند بالغ بر 500 میلیون دلار بشود. " "دولت اوباما برای تحقیق درباره «حمله فوری جهانی» و پیاده کردن در خدمات نظامی گوناگون درخواست 239.9 میلیون دلار برای سال مالی 2001 کرده است... اگر سطح هزینهها در همان سطحی بماند که برای سال آتی پیشبینی شده است، آن وقت مطابق بودجهای که دولت در ماه گذشته به "کاپیتول میل " (کنگره) ارائه کرد، پنتاگون حدودا 2 میلیارد دلار تا پایان سال 2015 برای پروژه «حمله فوری جهانی» خرج خواهد کرد. " "سناریوی دهشتناکی که با عواقب استفاده از «حمله فوری جهانی» قابل مقایسه است، در این مورد نوعی که از پایگاه دریایی انجام میشود، سه سال پیش در "پاپیولا مکانیکز " (Popular Mechanics) منتشر شد: در اقیانوس آرام یک زیر دریایی هستهای کلاس "اومایو " به سطح آب میآید و آماده دستور رئیسجمهور برای شلیک است. وقتی که فرمان صادر شود، این زیر دریایی یک موشک بالستیک 65 تنی ترایدنتII را به سوی آسمان شلیک میکند. در عرض 2 دقیقه، سرعت پرواز این موشک به 22000 کیلومتر در ساعت میرسد. این موشک در بالای اقیانوسها و در داخل جو هزاران کیلومتر را میپیماید. در اوج منحنی سهمی مسیرش، در فضا 4 سر جنگی (کلاهک) از موشک ترادینت جدا میشوند و به طرف کره زمین سرازیر میشوند. این سرهای جنگی که با سرعت 21000 کیلومتر در ساعت حرکت میکند پر از سوزن از جنس تنگستن است که دو برابر فولاد سختی دارد. به محض اینکه به هدف برسند، این کلاهک منفجر میشوند و هزاران سوزن در منطقه فرود میآید. هر یک از این سوزنها نیروی تخریبی معادل 12 برابر یک گلوله کالیبر 50 دارند. هر چیزی که در شعاع 279 متر مربعی این گردباد فلزی قرار داشته باشد نابود میشود. " روزوف توضیح میدهد که در تاریخ 7 آوریل سال جاری، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح روسیه، ژنرال "لئونید ایوانف "، بیانیهای تحت عنوان "غافلگیری اتمی اوباما " انتشار داد و در آن به سخنانی که رئیسجمهور اوباما سال گذشته در پراگ ایراد کرده بود، اشاره کرد: "وجود هزاران اسلحه جنگی خطرناکترین میراث جنگ سرد است. " نویسنده بیانیه درباره امضای پیمان "استارت II " در همان شهر و در تاریخ 8 آوریل مینویسد: "در تاریخ ایالات متحده آمریکا در قرن گذشته، حتی یک مثال از فداکاری طبقات ممتازه آمریکا برای بشریت و یا مردم سایر کشورها نمیتوان یافت و آیا میتوان به نحوی واقعبینانه انتظار داشت که ورود یک رئیسجمهور آفریقاییتبار در کاخ سفید احیانا فلسفه سیاسی آن کشور را که خواهان دستیابی به سیطرهای جهانی است تغییر دهد؟ کسانی که معتقدند چیزی شبیه این اتفاق ممکن است روی دهد، باید سعی کنند بفهمند چرا آمریکا - یعنی کشوری که بودجه نظامیاش بیشتر از کل بودجه نظامی تمام کشورهای جهان است - باری باید بفهمند که چرا این کشور بودجهای به این هنگفتی را صرف آمادگی جنگی خود میکند. " "... مفهوم «حمله فوری جهانی» عبارتست از حملهای متمرکز با استفاده از چند هزار تسلیحات غیر هستهای دقیق در عرض 2 الی 4 ساعت است، و بدین وسیله نابود کردن زیرساختهای اساسی و حیاتی کشور است تا مجبور شود بلا شرط تسلیم شود. " "هدف مفهوم «حمله فوری جهانی» تضمین کردن برتری انحصاری آمریکا در زمینه نظامی و گسترش و افزایش فاصله آمریکا با سایر کشورهای جهان است. مفهوم «حمله فوری جهانی»، به همراه آرایش دفاع موشکی که قرار است به اصطلاح موقعیت انتقامجویی آمریکا را در مقابل حمله روسیه و یا چین حفظ کند، واشنگتن را به یک دیکتاتور جهانی در دوران نوین حاضر تبدیل خواهد کرد.» "دکترین هستهای جدید آمریکا ضرورتا بخشی از استراتژی امنیتی جدید آمریکاست که به نحو مناسبتری میتواند استراتژی مصونیت کامل تعریف شود. آمریکا بودجه نظامی خود را افزایش میدهد، دست پیمان ناتو را به عنوان ژاندارم جهانی به کلی باز میگذارد و برای تمرین و مانور واقعی در شرایطی مانند ایران برنامهریزی میکند و بدینوسیله کارآمدی ابتکار «حمله فوری جهانی» را اثبات نماید. " در واقع، اوباما قصد دارد با سخنراندن درباره دنیای عاری از تسلیحات اتمی، فریب دهد و با استفاده از تسلیحات غیر اتمی بسیار مخرب، رهبران سایر کشورها را مرعوب کرده و استراتژی مصونیت کامل آمریکا را از از هر گونه حملهای به اجرا بگذارد. یانکیها معتقدند که ایران به زودی تسلیم خواهد شد. انتظار میرود که اتحادیه اروپا بسته تخریبی خاص خود را که قرار است در تاریخ 26 جولای به امضا برسد، اعلام کند. آخرین اجلاس گروه 1+5 در تاریخ 2 جولای تشکیل شد و این بعد از آن بود که رئیسجمهور ایران "محمود احمدینژاد " اظهار داشت که "کشورش، با شرکت برزیل و ترکیه، در پایان ماه آگوست مذاکره را از سر خواهد گرفت. " یک مقام ارشد اتحادیه اروپا هشدار داد که "نه برزیل و نه ترکیه، هیچ کدام، به مذاکرات دعوت نخواهند شد؛ دستکم در این مرحله از مذاکرات. " "منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران گفت که ایران تحریمهای بینالمللی را به چالش میکشد و به غنیسازی اورانیوم ادامه خواهد داد. " از روز سهشنبه 5 جولای، و در واکنش به اصرار اروپا برای گسترش تحریمها، ایران اعلام کرد که تا ماه سپتامبر به میز مذاکره باز نخواهد گشت. بدین ترتیب، با گذشت هر روز، امکان غلبه بر موانع گذرناپذیر کمتر میشود. آنچه که روی خواهد داد چنان مشهود است که دقیقا میتوان آن را پیشبینی کرد. و اما در مورد خودم، من باید از خود انتقاد کنم چرا که اشتباه کردم و در مقاله "ستون تأملات " مورخ 27 ژوئن اعلام کردم که این مناقشه هر چقدر هم که به تأخیر بیافتد بالاخره روز پنجشنبه یا جمعه و یا شنبه آغاز خواهد شد. این دیگر معلوم شده بود که رزمناوهای اسرائیل دارند همراه ناوگان دریایی یانکی به طرف هدف حرکت میکنند. فرمان بازرسی کشتیهای تجاری ایران صادر شده بود. لکن من متوجه نشدم که گام دیگری باید طی شود. و آن عدم اجازه مستمر ایران به بازرسی کشتی تجاری خویش است. در تحلیل قطعنامه شورای امنیت برای تحریم ایران - که به زبان پیچیدهای انشاء شده - من متوجه جزئیات گام پیش از دست زدن به بازرسی کشتیها نشدم. این گام لزوما باید برداشته شود. شورای امنیت از تاریخ 9 ژوئن به ایران مهلت داد تا در مورد اجرای قطعنامه نظر خود را اعلام کند. این مهلت 8 آگوست به پایان میرسد. ولی یک اتفاق تأسفآور دیگر نیز روی داد. من داشتم آخرین اسنادی که توسط وزارت خارجه کوبا انتشار یافته بود را بررسی میکردم. در این اسناد دو پاراگراف حساس که آخرین پاراگرافهای قطعنامه شورای امنیت بود، جا انداخته شده بود. این دو پاراگراف عینا نقل میشوند: "این قطعنامه مقرر میدارد که در عرض 90 روز مدیر کل گزارشی در مورد ایران به شورای حکام IAEA و همزمان به شورای امنیت، برای بررسی این شورا، تسلیم کند. این گزارش باید نشان دهد که آیا ایران کلیه فعالیتهای موضوع قطعنامه 1737 (سال 2006) را کاملا و دائما به حال تعلیق در آورده یا نه. و آیا تمام اقدامات خواسته شده توسط شورای حکام IAEA را اجرا میکند و سایر موارد مندرج در قطعنامههای 1737، 1747، 1803 و قطعنامه جاری را رعایت میکند یا نه. "این قطعنامه اعلام میکند که اقدامات ایران را در پرتو گزارش مذکور در پاراگراف 36 (که باید در عرض ده روز تسلیم شورای حکام شود) راستیآزمائی میکند و اجرای این اقدامات را به شرطی به حال تعلیق در میآورد که ایران هر گونه فعالیت مربوط به غنیسازی و فرآوری مجدد، منجمله تحقیق و توسعه را به حال تعلیق در آورد. و در حالیکه این تعلیق به حال خود باقی است، آژانس (IAEA) اقدام به راستیآزمایی میکند تا مذاکرات با اعتقاد کامل به رسیدن به نتیجه فوری و قابل قبول طرفین انجام شود. (ب)- کلیه اقدامات مصرحه در پاراگرافهای 3، 4، 5، 6، 7 و 12 قطعنامه 1737 و همچنین پاراگرافهای 2، 4، 5، 6، 7 قطعنامه 1747 و نیز پاراگرافهای 3، 5، 7، 8، 9، 10 و 11 قطعنامه 1803 و همچنین پاراگرافهای 7، 8، 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15 16، 17، 18، 19، 21، 22، 23، 24 قطعنامه جاری - باری پس از دریافت گزارش مذکور در پاراگراف قبلی و اینکه ایران کاملا تعهدات خود در رابطه با قطعنامههای مربوطه شورای امنیت و درخواستهای بایسته شورای حکام را انجام داده و رعایت نموده - و این امر باید توسط خود شورای حکام تایید شود - آن وقت تمام اقدامات مندرج در پاراگراف مذکور متوقف خواهد شد. (ج)- چنانچه این گزارش نشان دهد که ایران از گردن نهادن به مواد قطعنامههای 1737، 1747، 1803و قطعنامه جاری سرباز زده است، آن وقت شورا مطابق ماده 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل، دست به اجرای سایر اقدامات برای ترغیب ایران به اجرا و رعایت قطعنامههای پیش گفته و الزامات IAEA خواهد زد و بر این امر تأکید میکند که سایر تصمیمات - در صورتی که تصمیمات اضافی لازم باشد- اتخاذ خواهد شد... . " یکی از رفقای کارمند در وزارت خارجه ظاهرا پس از ساعتها کار فشرده برای تهیه رونوشت از یک یک اسناد، از خستگی به خواب میرود. اشتیاق من به جستجوی اطلاعات و مبادله نظر با سایر رفقا در مورد این موضوعات بسیار حساس، باعث شد بتوانیم متوجه این دو پاراگراف حذف شده بشوم و آنها را پیدا کنم. از دیدگاه من، آمریکا و متحدان آن سازمان ناتو، آخرین حرفهای خود را زدهاند. دو کشور نیرومند با اقتدار و با حیثیت از حق وتوی خود برای وتو کردن این قطعنامه خائنانه و عهدشکنانه سازمان ملل خودداری کردند. این تنها امکانی بود که وقت بخرد تا فرمولی برای دستیابی به صلح فراهم شود. هدف دستیابی به صلح به آنها اقتدار بیشتری برای ادامه مبارزه اعطا میکرد. امروز همه چیز به تارموئی بسته است. هدف اصلی من این بود که به مردم جهان هشدار دهم که چه اتفاقی دارد میافتد. من این کار را به عنوان یک رهبر سیاسی که سالهای بسیار مقابل این امپراطوری، محاصره اقتصادی و جنایات ناگفتنیاش ایستاده، انجام دادم و تا اندازهای موفق شدم بفهمم چه اتفاقی دارد میافتد. من این کار را برای گرفتن انتقام نمیکنم. من هیچ شکی به خود راه نمیدهم که این اقتدار اخلاقی نه چندان زیادی را که به دست آوردهام، به خطر اندازم. من به نوشتن مقالات در ستون "تاملات " خود درباره این موضوع ادامه خواهم داد. من مقالات بیشتری به دنبال این مقاله خواهم نوشت تا بدین ترتیب بتوانم به نحوی ژرفتر در ماههای جولای و آگوست وارد این موضوع شوم. مگر اینکه اتفاقی حادث شود و در اثر آن تسلیحات مرگباری که طرفین به سوی یکدیگر نشانه رفتهاند به حرکت در آیند. مترجم: علی مفرح
مقاله
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 14065
دفعات دیده شده: ۲۹۶۳ | آخرین مشاهده: ۲ هفته پیش