-
متن کامل چهارمین مقاله "فیدل کاسترو " درباره ایران؛ سیاست آمریکا در قبال ایران ضعیف، زبون و غیرقابل توجیه است
سهشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۰۵
رهبر انقلاب کوبا با اشاره به سخنرانی رئیسجمهور آمریکا پس از تصویب قطعنامه ضد ایرانی اخیر شورای امنیت نوشت، این سخنان نشان میدهند که سیاست این امپراطوری قدرتمند تا چه حد ضعیف، زبون و غیرقابل توجیه است. "فیدل کاسترو " رهبر انقلاب کوبا در چهارمین یادداشت پیاپی خود با عنوان "ضربهای که باید منتظر آن بود " که با موضوع مسائل مربوط به ایران و تقابل دولت ایالات متحده و رژیم جنگطلب صهیونیستی با کشورمان پرداخته است، تصریح کرد، به نظر میرسد که پرچم امرو
رهبر انقلاب کوبا با اشاره به سخنرانی رئیسجمهور آمریکا پس از تصویب قطعنامه ضد ایرانی اخیر شورای امنیت نوشت، این سخنان نشان میدهند که سیاست این امپراطوری قدرتمند تا چه حد ضعیف، زبون و غیرقابل توجیه است. "فیدل کاسترو " رهبر انقلاب کوبا در چهارمین یادداشت پیاپی خود با عنوان "ضربهای که باید منتظر آن بود " که با موضوع مسائل مربوط به ایران و تقابل دولت ایالات متحده و رژیم جنگطلب صهیونیستی با کشورمان پرداخته است، تصریح کرد، به نظر میرسد که پرچم امروزین اسرائیل همان صلیب شکسته پیشوای آلمان (هیتلر) باشد. وی در این خصوص نوشت، نفرت دولت اسرائیل از فلسطینیان آنقدر شدید است که در مورد فرستادن یک و نیم میلیون مرد و زن و کودک غزه به کورههای آدمسوزی لحظهای تردید نخواهند کرد. رهبر انقلاب کوبا با اشاره به سخنرانی "باراک اوباما "، رئیسجمهور ایالات متحده، پس از تصویب قطعنامه ضد ایرانی اخیر شورای امنیت مینویسد، این سخنان نشان میدهند که سیاست این امپراطوری قدرتمند تا چه حد ضعیف، زبون و غیرقابل توجیه است. متن کامل یادداشت مورد اشاره در ادامه میآید./ * * * * * سه شنبه 8 ژوئن، مقاله "در آستانه تراژدی " را در حدود ساعات ظهر در ستون "تأملات " نوشتم. بعد از آن، برنامه میزگرد "رندی الونسو " (Randy Alonsu) را که معمولا ساعت 6:30 از تلویزیون پخش میشود تماشا کردم. در آن روز، روشنفکران برجسته و بزرگ کوبا که در برنامه "میزگرد " شرکت داشتند در پاسخ سؤالات موشکافانه مجری برنامه پاسخهای شیوائی میدادند که تماماً بر نظریات من منطبق بود - جز آنکه به نظر آنها هیچ دلیلی وجود نداشت که ایران تصمیمی را که هنوز چند و چون آن معلوم نیست که احتمالا "شورای امنیت سازمان ملل " در تاریخ 9 ژوئن در نیویورک اتخاذ میکرد، نپذیرد. و این تصمیمی بود که 5 قدرت بزرگ، که دارای حق وتو هستند، یعنی آمریکا، انگلستان و فرانسه، به همراه روسیه و چین با آن موافقت کرده بودند. در آن لحظه، من به اشخاصی که معمولا با من هستند گفتم که: "چقدر باعث تاسف است که مقاله خود در ستون "تأملات " را با این جمله ختم نکردم که هیچکس بیش از من آرزو ندارد که نظر من اشتباه باشد! ". ولی دیگر دیر شده بود و من دیگر نمیتوانستم در ارسال مقاله به وب سایت "Cuba Debate " و روزنامه "گرانما " تاخیر کنم. روز بعد، ساعت 10 صبح، با اطلاع از اینکه ساعت تشکیل جلسه (شورای امنیت) فرا رسیده است، کانال "سی.ان.ان " (CNN) به زبان اسپانیائی را گرفتم و اطمینان داشتم که این کانال مناظره شورای امنیت را به طور زنده پخش خواهد کرد. بنابراین، من میتوانستم سخنان رئیس شورا را به هنگام تقدیم پیشنویس لایحه تحریم به شورا - که چند روز پیش از آن توسط آمریکا، و با تایید فرانسه، انگلستان و آلمان تهیه شده و اعلام شده بود - بشنوم. نمایندگان مختلف اعضای دائم شورای امنیت که در تهیه پیشنویس قطعنامه شرکت داشتند نیز صحبت کردند. نماینده آمریکا توضیح داد که کشور او قطعنامه تحریم ایران را به این بهانه - که معمولا میآورد - تایید کرده که این کشور اصول مندرج در پیمان "عدم اشاعه هستهای " را نقض کرده است. نماینده ترکیه، به نوبه خود، آغاز سخن کرد. این کشوری است که کشتیهایش در ساعات اولیه صبح مورد حمله نیروهای ویژه اسرائیل که از هلیکوپتر پیاده شده بودند قرار گرفت. این حمله به کشتیهائی صورت گرفت که برای یک و نیم میلیون فلسطینی که در نوار کوچکی در وطن خود محاصره شدهاند غذا میبردند - باری، نماینده این کشور قصد کشور خود را برای مخالفت با تحریم جدید علیه ایران بیان داشت. سی.ان.ان در گزارش خبری خود، قطعاتی را نشان میداد حاکی از اینکه برخی نمایندگان دستان خود را برای کسب اجازه بلند کردهاند و در عین حال کشورهای عضو شورا مواضع خود را با حرکات سر و دست بیان میکنند، که در میان آنها نماینده لبنان دیده میشد. این کشور رأی ممتنع داد. حضور باوقار اعضائی که علیه قطعنامه رأی دادند با بالا رفتن دست خانمی تجلی یافت که نماینده برزیل بود. او قبلا با لحنی محکم و بیتزلزل علت اینکه چرا کشورش مخالف این توافقنامه است را بیان کرده بود. اخبار جهان در واکنش به این موضوع هنوز نرسیده بود. من به کانال "تله سور " مراجعه کردم که ساعتها نیاز بیاندازه من برای اطلاعات را کاملا برآورده میکرد. رئیسجمهور "لولا دا سیلوا "، که از "ناتال " (Natal) در شمال شرقی برزیل صحبت میکرد، دو نکته عالی گفت، یکی اینکه این تحریمات توسط "کشورهائی (به ایران) تحمیل میشود که نه به زور اعتقاد دارند نه گفتوگو " دیگر اینکه جلسه شورای امنیت "میتوانست در خدمت بحث پیرامون خلع سلاح [کشورهائی] باشد که دارای تسلیحات اتمی هستند. " این ابدا عجیب نیست که اسرائیل و آمریکا و متحدین نزدیک آمریکا که در شورای امنیت دارای حق وتو هستند، یعنی فرانسه و انگلستان، در نظر داشته باشند از علاقه و توجه عظیمی که در سراسر جهان به مسابقات جام جهانی فوتبال ابراز میشود سوءاستفاده کنند و اذهان جهانیان را، که در اثر جنایت نظامیان اسرائیل در مقابل نوار غزه جریحهدار شده، آرام کنند. بنابراین بسیار محتمل است که ضربهای را که در نظر دارند به ایران وارد کنند، تا فرا رسیدن گرمترین روزهای تابستان در نیمکره شمالی و فراموش شدن جنایت اسرائیل در اذهان جهانیان، به تاخیر بیندازند. باید مواظب موذیگری رهبران اسرائیل و پاسخ آنها به مطبوعات در چند روز آتی بود - به خصوص موقعی که آنها با سؤالات خبرنگاران بمباران میشوند. آنها در نظر دارند قبل از اینکه ماشه را بکشند، در فرصتی مناسب، جدّیت و حدّت خواستهای خود را مطرح کنند. آنها در نظر دارند تاریخ را در مورد "مصدق " در سال 1953 (28 مرداد 1332-م) تکرار کنند و یا اینکه ایران را به شرایط عصر حجر برگردانند- این تهدیدی است که امپراطوری نیرومند آمریکا، با مسرت فراوان، در مورد پاکستان به اجرا گذارده است. نفرت دولت اسرائیل از فلسطینیان آنقدر شدید است که در مورد فرستادن یک و نیم میلیون مرد و زن و کودک غزه به کورههای آدمسوزی لحظهای تردید نخواهند کرد - همان کورههائی که میلیونها یهودی، در سنین مختلف، توسط نازیها در آنها محو و نابود شدند. ظاهراً به نظر میرسد که پرچم امروزین اسرائیل همان صلیب شکسته پیشوای آلمان (هیتلر) باشد. این نظر من، از نفرت سرچشمه نگرفته، بلکه این احساس کشوری است که با یهودیان ابراز همدردی کرد و در دوران سخت جنگ جهانی دوم، به آنها سکنی داد. در حالی که حکومت طرفدار یانکی -یعنی حکومت باتیستا- سعی کرد کشتیهای مملو از مهاجرین یهودی را، که برای فرار از آزار و شکنجه نازیها، از فرانسه، بلژیک و هلند فرار کرده و به کوبا آمده بودند، به همان کشورها بازگرداند. من، در روزهای پیروزی انقلاب، بسیاری از اعضای جامعه پر جمعیت یهودیان را که در کوبا ساکن بودند، میشناختم. من به ملاقات آنها رفتم و چند بار با آنها گفتوگو کردم. ما هرگز آنها را از کشور خود اخراج نکردیم. اختلافاتی با بسیاری از آنها بر سر قوانین انقلاب پدید آمد - قوانینی که بر منافع اقتصادی آنها تاثیر میگذارد. از سوی دیگر، جامعه مصرفی بسیاری را به سوی خود جلب کرد. این جامعه با ایثاری که ملازم انقلاب بود منافات داشت. بسیاری دیگر از اینان هم در میهن ما باقی ماندند و خدمات با ارزشی به کوبا کردند. دنیا دارد وارد مرحله شوم و شرارتباری میشود. دیروز، ساعت 12:44 بعدازظهر، اوباما در مورد توافق شورای امنیت صحبت کرد. من از صحبت رئیسجمهور آمریکا، که از سی.ان.ان اسپانیولیزبان پخش میشد، چند نکتهای یادداشت برداشتهام. "امروز، شورای امنیت سازمان ملل با اکثریت خردکنندهای به تحریم ایران به خاطر امتناع از... رای داد. " "این قطعنامه سختترین تحریماتی که تاکنون سابقه نداشته به دولت ایران تحمیل میکند و پیامی تردیدناپذیر را در مورد عزم جامعه جهانی برای متوقف کردن اشاعه تسلیحات اتمی (به ایران) ارسال میدارد. " "سالهاست که دولت ایران از انجام تعهدات خود ذیل پیمان عدم اشاعه اتمی شانه خالی کرده است. " "در حالی که رهبران ایران در پشت لفاظیهای عجیب و غریب پنهان شدهاند، اعمال ایشان به شدت مشکلآفرین است. " "در واقع، موقعی که من 16 ماه پیش مسئولیت ریاست جمهوری را بهعهده گرفتم، لجاجت ایرانیان امری بود که کاملا به اثبات رسیده بود. " "بنابراین هیچ معیار دوگانهای در میان نیست. " " مضافاً اینکه ایران وظایف خود ذیل قطعنامههای شورای امنیت برای تعلیق غنیسازی را انجام نداده است. " "از همین رو... این عواقب جدی " "این تحریمات جامعترین تحریماتی است که دولت ایران تاکنون با آنها مواجه بوده است. " "این قطعنامه بیانگر نظر متحدانه جامعه بینالمللی است که بر آن است که مسابقه تسلیحات هستهای در خاورمیانه به نفع هیچ کشوری نیست. " این جملات که من از میان نطق کوتاه او انتخاب کردهام، بیش از آنچه لازم است نشان میدهند که سیاست این امپراطوری قدرتمند تا چه حد ضعیف، زبون و غیرقابل توجیه است. اوباما، شخصاً، در نطق خود در دانشگاه اسلامی "الازهر " قاهره اعتراف کرد که "در زمان جنگ سرد، آمریکا در سرنگون کردن دولت منتخب و دموکراتیک ایران نقش داشته است. " گرچه او نگفت که آمریکا چرا و برای رسیدن به چه هدفی این کار را کرد. ممکن است که او حتی به خاطر نیاورد که این کودتا چگونه در سال 1953 (28 مرداد 1332-م) علیه مصدق انجام شد، تا بدان وسیله حکومت سلسله پهلوی، شاه ایران، در این کشور بر سر کار آید. آمریکا و انگلیس او را به عنوان ژاندارم اصلی خود در منطقه خاورمیانه تا بُن دندان مسلح کردند. او نیز به عنوان ساتراپ منطقه، ثروت هنگفتی از منابع نفتی ایران را به نفع خود تصاحب کرد. در آن زمان، دولت اسرائیل یک اسلحه اتمی هم نداشت. ولی امپراطوری آمریکا قدرت اتمی عظیمی در اختیار داشت و به هیچ کس پاسخگو نبود. در همان زمان بود که این فکر ماجراجویانه به مغز آمریکا خطور کرد که از وجود اسرائیل ژاندارمی در خاورمیانه بسازد. اسرائیل اکنون کشوری است که بخش قابل ملاحظهای از جمعیت جهان را تهدید میکند و قادر است یک تنه و با تعصبی که خصلت خاص آن است، دست به اقدام بزند. مترجم: علی مفرح
گزارش
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 13850
دفعات دیده شده: ۱۴۵۰ | آخرین مشاهده: ۲ روز پیش