پایگاه اینترنتی ولترنت در گزارشی با تشریح طرح جدید آمریکا برای ساخت تسلیحاتی موسوم به "اصابت سریع جهانی "، تاکید کرده است که آمریکا در حالی از دنیای عاری از سلاح هسته‌ای حرف می‌زند که خود با ساخت تسلیحات جدید قصد تسلط نظامی بر جهان را دارد. پایگاه خبری – تحلیلی "ولترنت " در گزارشی می‌نویسد: چگونه می‌‌توان نظامی‌گری باثبات ایالات متحده و جنگ‌های تجاوزگرایانه این کشور در سراسر کره زمین را شرح داد؟ چطور آمریکا می‌تواند این حد از مصارف نظامی را به ویژه در زمانی که یک برنده جایزه صلح نوبل سکاندار این کشور است، پابرجا نگه دارد؟ آن هم وقتی که آمریکا دچار بحران اقتصادی و اجتماعی بی‌سابقه‌ای شده است. فکر و منطق حکم می‌کند که انتخاب چنین سیاست‌هائی از سوی ایالات متحده قطعا همراه با یک هدف خاص بوده است. بر اساس این گزارش،‌ "ریک رازوف " (Rick Rozoff) مدیر گروه بین‌المللی "ناتو را متوقف کنید " طی مقاله‌ای می‌کوشد تا تناقض بیان شده در سیاست‌ جنگ‌طلبانه آمریکا را شرح داده مسایل نهفته در آن را آشکار کند. این نویسنده آمریکائی که طی 40 سال گذشته در اقدامات ضد جنگ و مخالفت با مداخله‌جوئی‌های آمریکا در دیگر کشورها فعال بوده، می‌نویسد: می‌توان در جنگی برنده شد بدون آنکه جنگ را آغاز کرد. پیروزی وقتی به‏دست می‌آید که حریف بداند نسبت به یک حمله ناگهانی،‌ غیرقابل کشف، خرد کننده و ویرانگر، آسیب‌پذیر است و قادر به دفاع از خود و یا تلافی کردن حمله نیست. رازوف می‌افزاید: تنها یک کشور در دنیا وجود دارد که با داشتن ظرفیت علمی و نظامی مورد نیاز، به صراحت اعلام کرده که قصد چیرگی نظامی بر کلیه کشورها را دارد. و این کشور نیز همان کشوری است که رئیس‌جمهور فعلی آن (باراک اوباما)، دسامبر سال گذشته میلادی آن را تنها ابرقدرت نظامی جهان توصیف کرد. در حقیقت آمریکا آرزو می‌کند که تنها کشوری در تاریخ باشد که تسلط همه جانبه نظامی بر زمین، هوا، دریا و فضا داشته باشد. از این رو ایالات متحده اقدام به حفظ و توسعه سربازان و پایگاه‌های نظامی، گروه‌های جنگی، ناوهای هواپیمابر، جت‌های جنگنده و بمب‌های استراتژیک خود در اغلب نقاط کره زمین کرده با تعیین بودجه جنگی 708 میلیارد دلاری برای سال آینده، رکورد بودجه‌های جنگی پس از جنگ‌جهانی دوم را شکسته است. رازوف می‌نویسد: آمریکا در حالی که اولین کشوری بوده که تسلیحات هسته‌ای را توسعه داده و استفاده کرده، تا حد زیادی به حالت مورد نظر خود رسیده و هم‌اکنون در وضعیتی است که با جانشین کردن گزینه هسته‌ای، برتری نظامی خود بر جهان را تقویت کند. این گزارش می‌افزاید: ایالات متحده سه جنگ بزرگ را طی کمتر از چهار سال علیه یوگوسلاوی، افغانستان و عراق شروع کرده که در فاصله سال‌های 1999 تا 2003 انجام شده و در تمام این سه مورد آمریکا از ده‌ها تا صدها و هزاران نیروی زمینی پس از بهره‌گیری از حملات موشکی و هوائی، استفاده کرده است. پنتاگون نیز پایگاه‌های نظامی خود را در هر سه منطقه جنگی ایجاد کرده و این در حالی است که همچنان آلودگی‌های ناشی از اورانیوم تهی شده و بمب‌های خوشه‌ای در سراسر این سه منطقه مورد هجوم آمریکا باقی مانده است. بر اساس این گزارش، باراک اوباما و دیمیتری میدویدیف روسای جمهور آمریکا و روسیه، هشت آوریل سال جاری میلادی، معاهده جدید کاهش تسلیحات استراتژیک موسوم به "استارت " را در "پراگ " پایتخت چک، امضا کردند تا زرادخانه‌ها و سپس سیستم‌های حمل و نقل هسته‌ای خود را کاهش دهند. ( البته به شرط تصویب سنای آمریکا و دومای روسیه). در همین حال،‌ تنها چند روز قبل از امضای توافقنامه کاهش زرادخانه‌های هسته‌ای، ایالات متحده سند "بازنگری وضعیت هسته‌ای " (NPR) خود را منتشر کرد که برای اولین بار استفاده اولیه از تسلیحات هسته‌ای را ممنوع می‌کرد. این گزارش می‌افزاید: اگرچه به نظر می‌رسید که ابر تاریک هسته‌ای که طی 65 سال گذشته بر سر بشریت سایه انداخته بود در حال پراکنده شدن است اما در هر حال آمریکا 1550 کلاهک هسته‌ای را آماده به شلیک و 2200 کلاهک را (برخی آمار 3500 کلاهک را ذکر کرده‌اند) در ذخایر خود نگه داشته و در کنار آن‌ها نیز تجهیزات حمل و نقل هسته‌ای زمینی، هوایی و زیردریایی را نیز در اختیار دارد. به نوشته رازوف، مسئله مشمئز کننده‌تر این است که واشنگتن به دنبال جایگزینی برای "شمشیر " و "سپر " هسته‌ای (حمله و جلوگیری از حمله)، با مدلی غیرهسته‌ای است که می‌تواند موجب بر هم خوردن آرایش "موازنه وحشت " سابق شود که اگرچه طی شش دهه گذشته تبدیل به یک کابوس جنایتکارانه شده بود،‌ اما هیچ‌گاه منجر به یک جنگ موشکی وسیع نشد. گزارش ولترنت در رابطه با نسل جدید تسلیحات تولیدی آمریکا می‌نویسد: شمشیر یا نیزه جدید، شامل طرح‌هائی برای سیستم‌های تسلیحات متعارف حمله اول است که در تجهیزات زمینی، هوائی، دریائی و فضائی مورد استفاده قرار می‌گیرد. سپ جدید نیز یک شبکه جهانی از تجهیزات حایل موشکی است که در هر چهار منطقه بیان شده مورد استفاده قرار می‌گیرد. در حقیقت پنتاگون قصد دارد تا قابلیت حمله اول را همزمان با مصونیت در برابر حملات دیگران به‏دست آورد. بر اساس این گزارش، زرادخانه غیرهسته‌ای برای از کار انداختن و نابودی پدافندهای هوائی و نیروهای نظامی استراتژیک دیگر کشورهاست که شامل موشک‌های بالستیک بین‌قاره‌ای، موشک‌های بالستیک زیردریائی، موشک‌های کروز مافوق صوت و بمب‌افکن‌‌های رادار گریز خواهد بود که قادر به فرار از پدافندهای زمینی و هوائی هستند. این گزارش می‌افزاید: بر اساس تئوری، هرگونه موشک کوتاه‌برد، میان‌برد و دوربردی که در کشور هدف باقی باشد پس از شلیک موشک‌های حائل "ضربه‌ کشتن "،‌ نابود می‌شود. "الکساندر کرامچیخین " (Alexander Khramchikhin)، سه سال پیش کنش و واکنش بین سیستم‌های حمله اول و موشک حایل را این چنین توصیف کرده است: امکان دارد کسی روی توسعه یک سیستم ضد موشک بالستیک که بسیار موثر عمل می‌کند مثل سیستم‌های متعارف با دقت بالا، سرمایه‌گذاری کند. اما هدف نهائی، ایجاد توانائی یک حمله اول خلع سلاح کننده (هسته‌ای،‌ غیرهسته‌ای و یا ترکیبی از این دو حمله) علیه ذخایر استراتژیک هسته‌ای دشمن است. به‏طوری که موشک ضد بالستیک کار هر چیزی را که از اولین حمله نجات یافته بود، تمام می‌کند. این گزارش در ادامه با اشاره به بخش‌هائی از سند استراتژی جدید هسته‌ای آمریکا می‌نویسد: گزارش بازنگری وضعیت هسته‌ای که خیلی دیر منتشر شد،‌ بیانگر طرح‌های پنتاگون برای " حفظ یک بازدارنده هسته‌ای ارزشمند و تقویت معماری امنیت منطقه‌ای با استفاده از پدافندهای موشکی " است. این گزارش همچنین تأیید می‌کند که "سیستم‌های غیرهسته‌ای نیز به بازدارندگی منطقه‌ای ایالات متحده افزوده می‌شود و اطمینان مجدد از دستیابی به اهداف نیز با خودداری از اعمال محدودیت در مورد پدافندهای موشکی و حفظ گزینه‌های استفاده از بمب‌افکن‌های سنگین و سیستم‌های موشکی دوربرد در نقش تسلیحات متعارف، به‏دست می‌آید. " رازوف ادامه می‌دهد: رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا، طی کنفرانس مطبوعاتی ششم آوریل خود که در رابطه با گزارش بازنگری وضعیت هسته‌ای آمریکا و با حضور دریاسالار مایکل مولن رئیس ستاد مشترک ارتش، هیلاری کلینتون وزیر خارجه و "استیون چو " وزیر انرژی برگزار شد گفت: ما موشک‌های سه‌گانه (زمینی، دریائی،‌هوائی) بالستیک بین‌قاره‌ای، هواپیماهای با قابلیت حمل سلاح هسته‌ای و زیردریائی‌های مجهز به موشک بالستیک را حفظ خواهیم کرد. و به توسعه و بهبود توانائی‌های غیرهسته‌ای از جمله پدافندهای موشکی منطقه‌ای ادامه می‌دهیم. مولن نیز در این کنفرانس گفت: ما با استفاده از ابزارهای هسته‌ای و غیر هسته‌ای که ترکیب متعادل‌تری نسبت به تسلیحات موجود دارند، از منافع حیاتی آمریکا و متحدان و شرکای خود دفاع می‌کنیم. در همین حال گزارش "بازنگری پدافند موشک بالستیک " پنتاگون در اول فوریه این‌گونه اظهار داشت که " ایالات متحده یک رویکرد مرحله‌ای را نسبت به پدافند موشکی و توسعه توانایی‌هایی که سیار و قابل جابه‏جایی هستند، دنبال می‌کند. " علاوه بر آن در بخش دیگری از گزارش بازنگری آمده است: دولت خود را ملزم می‌داند تا "رویکرد مرحله‌ای توافقی اروپا " را نیز از طریق ناتو اجرا کند. در آسیای شرقی نیز ایالات متحده از طریق ارتباطات دوجانبه، برای بهبود پدافند موشکی خود فعالیت می‌کند. آمریکا همچنین به دنبال تقویت همکاری‌ها با تعدادی از شرکای خود در خاورمیانه است. رازوف می‌نویسد: "گزارش چهارساله بازنگری دفاعی " نیز که ماه فوریه منتشر شد، از طرح‌های مشابهی سخن می‌گوید: گزارش بازنگری دو هدف واضح را اقامه می‌کند. به این صورت که همزمان با موازنه هر چه بیشتر توانائی‌های نیروهای مسلح آمریکا به منظور برتری یافتن در جنگ‌های امروزی، در جهت ایجاد توانائی‌های مورد نیاز برای روبرو شدن با تهدیدات آینده نیز تلاش می‌شود. در بخش دیگری از این گزارش بازنگری آمده: ایالات متحده همچنان با دارا بودن 400 هزار پرسنل نظامی که در سراسر جهان مستقر هستند، تنها کشوری است که قادر به طرح و حمایت عملیات‌های وسیع در فواصل طولانی است. بر اساس این گزارش، یکی از اهداف کلیدی سند بازنگری دفاعی امریکا نیز "توسعه بیشتر توانائی‌های حمله دوربرد " و ارتقای "رشد سریع در توانائی‌های پدافند موشکی بالستیک در دریا و زمین " است. گزارش ولترنت می‌افزاید: آمریکا همچنین در حال تشدید برنامه‌های خود در حوزه جنگ سایبر و فضائی است که این امکان را به‏وجود می‌آورد تا تجسس و فرماندهی، کنترل، ارتباطات و سیستم‌های اطلاعاتی و رایانه‌ای کشور دیگری را به‏طور کامل از کار بیندازد. و آن‌ها را بدون دفاع و یا در سطح بسیار ابتدائی از لحاظ فنی قرار دهد. به گفته رازوف، برنامه‌ای که طی آن واشنگتن با توسعه ظرفیت تسلیحات متعارف خود به دنبال تکمیل استراتژی هسته‌ای پیشین خود است، " اصابت سریع جهانی " (PGS) نام دارد که گاهی از آن با عنوان "حمله متعارف سریع جهانی " یاد می‌شود. در همین رابطه نشریه "گلوبال سکیوریتی " نیز اخیرا در رابطه با طرح "استارت2 " نوشت: نخبگان سیاسی روسیه در این توافقنامه نگران مسائل بیان شده و بیان نشده‌ در رابطه با پدافند موشکی بالستیک و سیستم‌های اصابت سریع جهانی آمریکا هستند. در حقیقت طرح استارت2 که بعد از استارت1 مطرح شده به‏گونه‌ای است که هیچ جزئیاتی در رابطه با موشک‌های حایل آمریکا و یا سیاست‌های حمله اول متعارف بیان نمی‌کند و در عین حال همه‌چیز را در رابطه با آن‌ها مشخص کرده است. به‏طوری که این معاهده جدید هیچ محدودیت و یا تاثیری بر تسلیحات بیان شده اعمال نمی‌کند. این گزارش می‌افزاید: پس از آنکه آمریکا و روسیه، هشتم آوریل معاهده استارت را در پراگ امضا کردند،‌ وزارت خارجه ایالات متحده حقیقتی را در رابطه با "اصابت سریع جهانی " بیان کرد: " نکته کلیدی: معاهده استارت جدید هیچ محدودیتی بر توانائی‌های متعارف اصابت سریع جهانی که آمریکا در حال حاضر در اختیار دارد و یا در نظر دارد که به آن‌ها دست یابد، اعمال نمی‌کند. " بیانیه وزارت خارجه آمریکا با طرح یکسری اطلاعات پیش‌زمینه‌ای و با هدف ایجاد یک چارچوب مشخص برای استراتژی نظامی کنونی ایالات متحده می‌افزاید: رشد بی‌رقیب توانائی‌های متعارف نظامی آمریکا موجب شده تا ما قادر به کاهش نقش تسلیحات هسته‌ای در بازدارندگی حملات غیرهسته‌ای شویم... وزارت دفاع نیز هم‌اکنون مشغول اکتشاف سیستم‌ها و فناوری‌های همه جانبه برای یک "حمله متعارف سریع جهانی " است که گزینه‌های معتبرتر و مناسبت‌تر از لحاظ فنی‌ را در اختیار رئیس‌جمهور می‌گذارد تا با تهدیدات کنونی و جدید روبرو شود.