رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه با انتشار کتابی سعی کرد خود را از شکست اسرائیل در این جنگ مبرا کند ولی به این رژیم توصیه می‌کند که از هرگونه حمله به لبنان خودداری کند. "دان حالوتس " رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در زمان حمله این رژیم به جنوب لبنان در سال 2006، شش عامل مهم را درباره شکست اسرائیل در جنگ لبنان برای پاسخ دادن به منتقدان خود در کتابی تشریح کرده است. وی در این کتاب که خاطرات خود را بیان کرده است، می‌نویسد: تغییرات منفی که در اسرائیل ایجاد شد آن را به سوی استبداد کشانده و ادامه این روند و نگرانی از تلفات انسانی را در پی دارد که به معنی زوال اسرائیل است. وی در این کتاب که آن را " سطح دید " نامیده است، مهم‌ترین اشتباهات، شکست‌ها و نتیجه‌گیری های خود از جنگ 33 روزه را ذکر کرده است. این کتاب در 575 صفحه و توسط انتشارات "یدیعوت آحارونوت " منتشر شده است، حالوتس در این کتاب انتقاداتی را متوجه خود کرده است، از جمله: تاخیر در آماده سازی نیروهای احتیاط برای حمله زمینی گسترده، شکست در قانع کردن جریان‌های سیاسی اسرائیل به اینکه اهداف و زیرساخت‌های لبنان مورد هدف قرار بگیرد، وی اعتقاد دارد که این روش می‌توانست روند جنگ را تغییر دهد و مدت آن را کوتاه‌تر کند. عدم نظارت کافی بر میزان اجرای برنامه‌های عملیاتی اعلام شده از سوی فرماندهی جبهه شمالی و تسامح زیاد با برخی فرماندهان، بررسی موضوع رسانه‌ها و اقدامات آنها که به نظر وی در زمان جنگ خوب نبوده است، از دیگر انتقاداتی است که حالوتس از خود کرده است. وی در فصلی با عنوان "اصرار کافی نیست " علت‌های شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه را چنین بیان می‌کند: عدم استفاده مناسب از زمان و هدر دادن آن در برگزاری نشست‌ها، عدم درک انتقال از حالت توجه به موضوع امنیتی به حالت جنگ واقعی، هدف قرار گرفتن کشتی جنگی "آحی " که حالتی از تردید و غافلگیری را در داخل و بیرون ارتش ایجاد کرد. وی همچنین به حرص مفرط بر سلامتی نظامیان در جامعه و ارتش به جای تقدیس مأموریت‌های محوله نظامی و عدم درک و برداشت درست از عملیات نظامی و همچنین تنبلی فرماندهی ارتش شمالی نیز به عنوان عواملی از شکست در جنگ دوم لبنان اشاره کرد. حالوتس در پاسخ به اتهامات کمیته وینوگراد درباره حمله شتاب زده در واکنش به عملیات "وعده صادق " از تصمیم خود در این زمینه دفاع کرد و گفت که به سیاست مهار و تسامح عقیده‌ای ندارد، چرا که به بازدارندگی اسرائیل ضربه می‌زند، بویژه بعد از اینکه تل‌آویو در جریان عملیات مذکور دچار شوک و افسردگی شده بود. این فرمانده ارتش اسرائیل تصریح کرد: اسرائیل به دنبال فرصتی بود تا با حمله به جنوب لبنان قواعد بازی را در این منطقه به نفع خود تغییر دهد و به تهدیدات حزب‌الله و تجهیز آن پایان دهد. حالوتس در تلاش برای کاستن از تناقض موجود در زمینه سطح اهداف اعلام شده و اعلام نشده از جنگ33 روزه و میزان دستاوردهای ضعیف آن برای اسرائیل کوشید تا با پایین آوردن خواسته‌ها در این جنگ میزان فشارها را کاهش دهد. وی در همین راستا موارد زیر را برای تشریح اهداف جنگ نام ‌برد: ضربه زدن به حزب‌الله و ایجاد شکاف میان این حزب با ملت لبنان و همچنین تحکیم مسئولیت دولت لبنان و خارج کردن سوریه از روند عملیات نظامی، نمود مبانی عملی میان اسرائیل و لبنان و تحکیم قدرت بازدارنده اسرائیل در منطقه. در سایه این اهداف نام برده شده از سوی حالوتس، مطالبات اسرائیل برای بازگرداندن نظامیان صهیونیست به اسارت درآمده از سوی حزب الله و از بین بردن این حزب در جنوب لبنان و همچنین تغییر نظام سیاسی در این کشور نادیده گرفته شده است، اینها اهدافی بودند که اسرائیل از رسیدن به آنها در طول جنگ 33 روزه ناکام ماند. این مقام نظامی از سیاست اسرائیل در قبال لبنان در طول سال‌های 2000 تا 2006 که مبتنی بر کنترل و مهار بود، انتقاد کرده و می‌نویسد که اسرائیل باز شدن جبهه‌ای دیگر بر روی خود فلسطینی‌ها را نادیده گرفت و مانند کبک سر خود را در زیر برف قرار داد. حمله زمینی: دان حالوتس که روزهای جنگ را به صورت روز به روز مورد توجه و ارزیابی قرار داده است، به اشتباه خود در زمینه تاخیر در آماده سازی نیروهای احتیاط اشاره کرده و می‌نویسد که گزینه استفاده از نیروهای زمینی گسترده در این جنگ با وجود مخالفت وی همچنان بر روی میز باقی ماند. حالوتس در این زمینه با قاطعیت می‌گوید: حتی امروز نیز پیشنهاد می‌کنم که از حمله زمینی دوری شود، چرا که این حمله به نتیجه‌ای بدتر از گذشته منجر خواهد شد. وی درباره مخالفت خود با حمله زمینی دلایلی را مطرح می‌کند: تلفات انسانی بالایی که در این جنگ قرار دارد، افتادن در باتلاق لبنان بر اساس تجربه‌های جنگ‌های گذشته نمونه‌هایی از جمله این دلایل است. حالوتس همچنین اعتقاد دارد که این نوع حمله قادر نخواهد بود به آنچه که اسرائیل از آن با نام تروریست یاد می‌کند، پایان دهد، چون در 18 سال گذشته و جنگ‌های آن به این صورت بوده است. وی مخالفت جامعه جهانی، وحدت نیروهای لبنانی علیه اشغالگران،ایجاد بی‌ثباتی در مرزهای شمالی، متوقف نشدن شلیک موشک‌های کوتاه‌برد از دیگر دلایل مخالفت با حمله زمینی علیه لبنان می‌داند. حالوتس تاکید دارد که مشخص کردن و شناسایی موشک‌های حزب‌الله لبنان با حمله زمینی انجام نمی‌شود، بلکه این موضوع تنها با تحمیل هزینه فراوان به لبنان در جریان نابودی زیرساخت‌های ملی در این کشور به صورتی که فوق تصور لبنانی‌ها باشد، محقق خواهد شد. وی ترجیح می‌دهد که زمان جنگ کوتاه باشد. این مقام صهیونیست همچنین بار دیگر از حمایت جهانی از اسرائیل در این جنگ خبر داد و گفت که بسیاری از کشورهای عربی به صورت آشکار و پنهان موافقت خود را از این حمله اعلام کرده بودند. وی ادامه داد که "ایهود اولمرت " نخست‌وزیر سابق اسرائیل بر خلاف اظهارات رسانه‌ای خود که بعد از جنگ مطرح شد، با حمله زمینی گسترده به علت افزایش میزان تلفات نظامیان اسرائیلی مخالف بود. شبکه الجزیره دان حالوتس با اشاره به اینکه اخبار لبنان را از طریق شبکه الجزیره دنبال می‌کند، نسبت به خطرات هرج و مرج رسانه‌ای و نفوذ اطلاعات به رسانه‌ها در جریان جنگ و سیاست باز سخنگوهای ارتش نیز هشدار داد و اعلام کرد که این موضوع در جنگ سال 2008 علیه غزه به صورت ریشه‌ای تغییر کرد. وی با اشاره به اینکه اسرائیل بسیار بیشتر از تمام جنگ‌های گذشته خود از یگان‌های ویژه در لبنان استفاده کرد، گفت که با این حال به علت کمبود اطلاعات جاسوسی و ضعف ساختاری این اقدام فایده زیادی برای اسرائیل نداشت. کمیته وینوگراد دان حالوتس که مدعی است، بلافاصه بعد از جنگ و بدون فشار افکار عمومی استعفای خود را داده است، در کتاب خود به موضوع کمیته وینوگراد نیز پرداخته است؛ وی گزارش این کمیته را به سطحی نگری و کشیده شدن به سوی تمایلات عمومی مردم متهم کرده و بعضی از اعضای این کمیته را به تسویه حساب‌های شخصی با وی به علت دشمنی‌ها در جریان قطع ارتباط با غزه محکوم کرد. حالوتس گفته است که وینوگراد با اختلالاتی که در نحوه تهیه آن از ناحیه حرفه‌ای و اجرایی داشت، به صورت گسترده افکار عمومی اسرائیل را فریب داد و به امنیت اسرائیل نیز ضربه زد. حالوتس در عین حال با این نظر کمیته وینوگراد که نیروهای هوایی در کم کردن میزان شکست‌های نیروهای زمینی در این جنگ نقش داشتند، موافقت کرد و گفت که اعتماد خود را به جبهه شمالی اسرائیل برای تحقق اهداف مورد نظر در صورت بروز جنگ بیش از پیش از دست داده است. حالوتس ژنرال "اودی آدام " فرمانده جبهه شمالی را که پس از پایان جنگ استعفا داد، به امتناع از توسعه درگیری‌های زمینی و بستن راهها و محورهای لجستیکی به دلیل ترس از بالا رفتن تعداد زخمی ها متهم کرد و افزود: این نشان می دهد که به جای اسب‌های تندرو در گردان‌های شمالی گوساله‌های تنبلی حضور داشتند. وی در این کتاب به "موشه یعلون " که هم اکنون وزیر مسایل استراتژیک است و پیش از وی سمت ریاست ستاد ارتش را بر عهده داشته حمله کرده و مسئولیت شکست سیاست کنترل در تعامل با حزب‌الله لبنان را پیش از جنگ لبنان بر عهده موشه یعلون قرار داده است. جنگ آینده: فرمانده سابق ستاد ارتش اسرائیل در فصل آخر کتاب خود به پیش‌بینی درباره جنگ‌های احتمالی آینده رژیم صهیونیستی پرداخت و گفت که این جنگ کاملا متفاوت با قبل خواهد بود، وی به بالا رفتن میزان درگیری‌های محدود به جای جنگ‌های تمام عیار اشاره کرده و نوشت که قید و بندهای بین‌المللی در زمینه سیاسی افزایش خواهد یافت. حالوتس جنگ در جبهه داخلی در اسرائیل را در متن درگیری‌های آینده دانست و بر اهمیت رسانه‌ها در خلق واقعیت‌ها و تاثیر بر افکار عمومی در این جنگ تاکید کرد. وی در این مورد نوشته است که همانطور که تجربه جنگ دوم لبنان نشان داد، پیروزی در اردوگاه افکار عمومی و هوشیاری داخلی رقم خواهد خورد. وی تحت عنوان "فرسایش هزینه گران کوچک شمردن دشمن " به بررسی تاریخی جنگ‌های اسرائیل اشاره کرد و نوشت که اسرائیل در جنگ سال 67 خطر وجودی علیه خود را از بین برد و غروری را در میان ارتش و جامعه ایجاد کرد. این همان چیزی بود که مانع از نگاه درست به واقعیت‌های جغرافیای سیاسی در منطقه شد و اسرائیل را به سوی مفهوم اشتباه دست کم شمردن عرب‌ها و توانایی آنها در تفکر استراتژیک رهنمون کرد. این مقام نظامی صهیونیست‌ها بالا رفتن اولویت‌ و ارزش نیروی انسانی در ارتش اسرائیل را بر بقیه اولویت‌ها در میان تصمیم‌سازان اسرائیل مورد انتقاد قرار داده و تصریح کرد: اگر زندگی سرباز بالاترین معیار در این خصوص باشد، هیچ قاعده و مبنایی در این زمینه باقی نخواهد ماند. حالوتس که 40 سال در ارتش اسرائیل خدمت کرده است، مانند "آویگدور لیبرمن " وزیر خارجه اسرائیل و سایر مقامات‌ این رژیم سازش با فلسطینی‌ها را رد کرد و گفت که طرد شدن اسرائیل از سوی همسایه‌ها تنها یک مسأله سیاسی نیست، بلکه یک تفکر اساسی دینی و فرهنگی است. وی با اشاره به اینکه اسرائیل عمق استراتژیک زیادی برای خود ندارد خواستار این موضوع شد که برتری کیفی در جنگ‌های آینده افزایش یابد و جنگ‌ها به خاک دشمن منتقل شود. این ژنرال صهیونیست ضمن برشمردن چالش های امنیتی و سیاسی بسیار خطرناکی که اسرائیل را مورد تهدید قرار داده‌اند، برنامه هسته‌‌ای ایران را مهم‌ترین این تهدید دانست و خواستار برخورد جهان با این موضوع شد. حالوتس چالش دیگر اسرائیل را نیاز به سازش با سوریه دانست و به این نکته اشاره کرد که سازش با سوریه باید در مقابل صلح واقعی انجام شود، به این ترتیب که "مراکز تروریستی " در دمشق برچیده شود و این کشور از حمایت حزب‌الله لبنان دست بردارد. به اعتقاد حالوتس به این صورت است که تغییر اساسی در سطح منطقه‌ای پیش خواهد آمد که می‌تواند بر ایران، لبنان و فلسطین تاثیر بگذارد. وی نیاز به سازش با طرف فلسطینی را سومین چالش فراروی اسرائیل دانست و در عین حال تاکید کرد که این سازش باید در راستای حل مسأله فلسطین از طریق دولت بدون سلاح فلسطین با تمامیت ارضی محدود و بدون بازگشت آوارگان باشد، این دولت همچنین باید تمامیت یهود بر قدس شرقی را به رسمیت بشناسد. دان حالوتس در کتاب خود با اشاره به تهدیدات داخلی در سرزمین‌ اشغالی افزایش تشتت جامعه اسرائیل را از مهم‌ترین بحران‌های داخلی اسرائیل خواند و افزایش شکاف میان ساختارهای مختلف جامعه و همچنین به رسمیت نشناختن اسرائیل و مشروعیت وجودی آن از سوی فلسطینی‌های داخل سرزمین‌های اشغالی را نیز به عنوان تهدیدات دیگر داخلی اسرائیل دانست. وی در ادامه به روند تغییرات پیگیر در جامعه اسرائیل از ناحیه اجتماعی و ارزشی اشاره کرد و گفت که به علت مهاجرپذیر بودن اسرائیل هنوز صهیونیست‌ها به صورت یک نظام اجتماعی و فرهنگی واحد با ارزش‌ها و اهداف واحد و مرزهای مشخص تبدیل نشده‌اند. این مقام اسرائیلی تغییرات اجتماعی و فرهنگی در سرزمین‌های اشغالی را ناشی از جهانی‌سازی، بازار آزاد، از بین رفتن ارزش‌ها، و پذیرش معیارهای غیراخلاقی و خستگی از جنگ‌های روزانه، عدم امنیت و عدم آمادگی برخی اسرائیلی‌ها برای پرداخت هزینه‌های جنگ‌های روزانه اسرائیل دانست و نسبت به افزایش شکاف در میان بخش‌های مختلف صهیونیست‌های ساکن سرزمین‌های اشغالی هشدار داد. حالوتس با اشاره به عدم حضور فرماندهی قوی در اسرائیل در پایبندی به مواضع و مبانی اسرائیل، عملکرد دستگاه سیاسی اسرائیل را از نظر کیفی متوسط دانست و نسبت به ضعف ثبات سیاسی داخلی در دهه‌های اخیر در اسرائیل هشدار داد. این در حالی است که یک گزارش از مرکز "رؤوت " که در دهمین کنفرانس امنیتی اسرائیلی با نام هرتصلیا قرائت شد، تاکید دارد که اسرائیل امروز با خطر استراتژیک که همان گسترش مقاومت عربی و اسلامی است، مواجه شده و این خطر با پذیرش سیاسی فرسایش و فروپاشی از سوی اسرائیل و بالا رفتن حمله‌های بین‌المللی برای خلع مشروعیت از اسرائیل هم‌زمان شده است. با وجود محکومیت اسرائیل در گزارش کمیته گلدستون و محکوم کردن این رژیم به جنایات جنگی، حالوتس در تمام بخش‌های این کتاب از ایده واکنش شدید خود که مافوق تصور دشمن است، ‌پرده برداشته و آن را مایه ترساندن و بازدارندگی دشمن می‌داند. وی همچنین ایجاد افکار عمومی مساعد در بخش‌های محلی و جهانی، ابتکارهای سیاسی متوازن و استفاده هوشمندانه از رسانه‌ها را نتیجه اقدامات غیرنظامی موفق و پیروز دانست و گفت که جهان امروز جهان تصویر است و واقعیت مجازی، با کلمات، اقدامات و تصویر‌ها ساخته می‌شود. رئیس سابق ستاد ارتش اسرئیل در کتاب خود همچنین تصریح کرد که تکنولوژی‌های پیشرفته مورد استفاده در ارتش نباید جای فرماندهانی را بگیرد که خود در جلوی نظامیان در صحنه درگیری‌ها قرار دارند.