Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • از زبان "دنی گلوور "، بازیگر و فعال سیاسی معروف آمریکایی بیان شد / توصیه بنیاد هریتیج به دولت آمریکا در خصوص سوء استفاده از هائیتی
    شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۴۱

    یک بازیگر مشهور و فعال سیاسی آمریکایی با اشاره به اعزام گسترده نظامیان آمریکا به هائیتی گفت، "هریتیج فاندیشن " گفته است که این فرصتی است برای آمریکا که هائیتی را به شکلی که دوست دارد باشد دربیاورد. "دنی گلوور "، بازیگر، فعال سیاسی و کارگردان معروف آمریکایی، در گفتگو با شبکه تلوزیونی "دموکراسی اکنون! " (Democracy Now)، به تشریح دیدگاه خود در خصوص اتفاقات پس از زلزله ویرانگر هائیتی پرداخته است. گلوور دوست دیر پای هائیتی است. اولین اثر تئاتری او "تا

    یک بازیگر مشهور و فعال سیاسی آمریکایی با اشاره به اعزام گسترده نظامیان آمریکا به هائیتی گفت، "هریتیج فاندیشن " گفته است که این فرصتی است برای آمریکا که هائیتی را به شکلی که دوست دارد باشد دربیاورد. "دنی گلوور "، بازیگر، فعال سیاسی و کارگردان معروف آمریکایی، در گفتگو با شبکه تلوزیونی "دموکراسی اکنون! " (Democracy Now)، به تشریح دیدگاه خود در خصوص اتفاقات پس از زلزله ویرانگر هائیتی پرداخته است. گلوور دوست دیر پای هائیتی است. اولین اثر تئاتری او "تاوزند " (Toussaint) است که به زندگی "فراکوئین-دومینیکه تاوزند لورتور " می‌پردازد. تاوزند لورتور برده‌ای است که به یکی از پدران کسب استقلال هائیتی از فرانسه در سال 1804 تبدیل شد. دنی گلوور با اشاره به اعزام گسترده نظامیان آمریکا به هائیتی می‌گوید، ما باید نگران این امر باشیم که چه اتفاقی دارد در آنجا می‌افتد و اینکه چه ساختاری اکنون برای شکل دادن به آینده هائیتی دارد در آنجا پیاده می‌شود. به عقیده این بازیگر و فعال سیاسی، بنا به شواهد موجود، این نه فقط برنامه‌ای است که در کوتاه مدت برای مسائل هائیتی دارند، بلکه در واقع تصویر برنامه‌ای است که در بلند مدت برای آن کشور تدارک دیده‌اند. متن کامل گفت‌وگوی شبکه "دموکراسی اکنون! " با دنی گلوور در ادامه می‌آید./ * * * * * خواان گونزالس: مادر نیویورک هستیم، در حضور بازیگر، کارگردان، تولید کننده و فعال سیاسی "دنی گلوور ". او رئیس هیات مدیره "تریبون ترانس آفریکا " و مدیر تولید مستند جدیدی بنام "نوار صدای انقلاب " است که جمعه آینده اکران آن افتتاح خواهد شد. به شبکه "دموکراسی اکنون! " خوش آمدید. دنی گلوور: بسیار از شما متشکرم. خوان گونزالس: خب، شما مدت‌هاست که با مردم هائیتی تماس داشته و در جنبش‌های همبستگی با آنان دخالت داشته‌اید. شما دیروز در مراسم روز مارتین لوترکینگ اینجا در بروکلین (یکی از محلات شهر نیویورک) سخنرانی کردید. چه نظری در این لحظه مایل هستید در مورد رفتارهای ایالات متحده آمریکا، در رابطه با کمک به هائیتی، ابراز نمایید. دنی گلوور: خب، من - نه تنها دیشب در بروکلین در مراسم روز مارتین لوترکینگ صحبت کردم، ولی، همان دیشب در جمع آوری کمک‌های مردمی در برنامه زنده "لاری کینگ " هم شرکت داشتم و انرژی زیادی بود که برای جمع آوری کمک بکار رفت. جمع آوری ساده کمک و وجه نقد - نه فقط پول - بلکه این صحبت‌ها همراه بود با اینکه این وجوه کجا می‌رود و چگونه خرج خواهند شد و مسائل مهمی که ما به آن مواجه هستیم. خب، ما این اخبار را پیرامون فعالیت نظامی‌گری شنیده‌ایم، این چیزی است که دارد در هائیتی اتفاق می‌افتد. خب، سابقه‌ای از این نظامی‌گری در دست هست، که از محاصره هائیتی پس از کسب استقلال در سال 1804 شروع شد، و سپس عملیات نظامی و اشغال هائیتی که از سال 1914 تا 1935 صورت گرفت. این فعالیت نظامی فعلی نیز ادامه دخالت آمریکا در هائیتی است. جالب توجه اینکه، هم اکنون نفرات ارتش در خاک هائیتی هستند. در زمان وقوع کودتا، درست قبل از کودتا (اشاره به کودتاهای زمان کلینتون 1904 و زمان بوش پسر است)، "ران دلومز " و کسان دیگر سعی داشتند نظامیان آمریکا را به دخالت در هائیتی وا دارند تا اینکه آن نیروها (ارتش هائیتی) نتوانند دولت رئیس جمهور منتخب مردم "برتراند آریستند " را سرنگون کنند. بنابراین ما شاهد‌ فعالیت ارتش - و این فعالیت نظامی - هستیم و من فکر می‌کنم که بسیار نگران این حرکت باشیم. از یک طرف، این چهره عیان می‌شود چهره‌ای که اکنون می‌بینیم، چهره سخاوت و کرامت مردم آمریکا و این بسیار خوب است، ولی از طرف دیگر، چهره دیگری را می‌بینیم، چه کشوی وارد هائیتی می‌شود؟ هیچ کس درباره کوبائی‌ها و ونزولیائی‌ها و سایر کشورها که به هائیتی کمک کرده‌اند و بلافاصله پس از زلزله در محل حاضر بودند، صحبت نمی‌کند. خوان گونزالس: خب، ما هفته گذشته گزارش دادیم که 400 پزشک کوبایی و پرسنل پزشکی آن کشور، هم به همین زودی در هائیتی هستند. دنی گلوور: به همین زودی. خوان گونزالس: قبلا، و سپس بلافاصله دو بیمارستان صحرایی بر پا کردند و فکر می‌کنم در همان روز اول 800 مریض را ویزیت کردند. دنی گلوور: و کوبایی‌ها 400 پزشک هائیتیاتی هم در دانشگاه‌های خود تربیت کرده‌اند که با این پزشکان هستند. بنابراین شما یک کادر پزشکی 800 نفره دارید که در آنجا مشغول خدمت هستند. منظورم اینست که یکی از موثرترین - CNN بین‌المللی گزارش داد که یکی از موثرترین کلینک‌ها توسط پزشکان کوبائی اداره می‌شود. آنها بیش از هزار مصدوم در روز ویزیت می‌کنند. خوان گونزالس: خوب، شما با برخی از اهال? هائیتی در تماس بوده‌اید - این را در فاصله تنفس به من می‌گفتید. دنی گلوور: خب، با یک اتفاق خاص مواجه شدم. تلفنی داشتم از "نیکول لی "، صبح شنبه حدود ساعت 9. او یک پیام اضطراری از جاکمل دریافت کرده بود. خب، جاکمل درست ما بین - 25 مایل از پورتُوپرنس فاصله دارد. او یک پیام اضطراری دریافت کرده بود مبنی بر اینکه هیچ کمکی به جاکمل نرسیده است. من فوری تلفن را برداشتم و با عضو کنگره خانم "باربارا لی " صحبت کردم. نمی‌دانستم که او در کشور هست - من در نیویورک بودم - من نمی دانستم که او در سواحل غربی است، ساعت شش صبح، و این وضع را به او گزارش دادم. به او گفتم با نیکول لی، کارگردان ما، برای اطلاعات بیشتر تماس بگیرد. او توانست با "دونالد پین " تماس بگیرد. او توانست با ستاد فرماندهی جنوب... خوان گونزالس: دونالد پین عضو کنگره؟ دنی گلوور: بله دونالد پین عضو کنگره. او توانست با دونالدو پین عضو کنگره تماس بگیرد. دونالد پین توانست با ستاد فرماندهی جنوب، که کنترل فضای منطقه را در کنترل و اختیار خود دارد تماس بگیرد. و آنها توانستند کالا و خدمات را به موقع به جاکمل برسانند. بنابراین شما می‌توانید ببینید، شما می‌توانید میزان و نوع اضطراب و دغدغه اهالی هائیتی را که فعلا دچار آن هستند بفهمید. می‌‌دانید، تمام این تبلیغاتی که در خارج از کشور جریان دارد، و اینکه هنوز وظایف و خدمات زیادی مانده که باید انجام گیرد و باید این خدمات به مردم هائیتی رسانده شود. خوان گونزالس: من دیشب مصاحبه‌ای را دیدم که سفیر آمریکا در هائیتی در برنامه "نیوز اور " (ساعت خبر) با مجری برنامه "لهرر " داشت. او داشت به این انتقاد پاسخ می‌داد که ارتش اساسا فرودگاه را در آنجا مال خود کرده است و ادعا می‌کرد - او این ادعا را رد کرد. او گفت که ارتش اکنون سعی دارد تمام ملزومات نظامی را در طول شب به هائیتی منتقل کند تا پروازه‌های غیر نظامی بتوانند در طول روز وارد فرودگاه شده محموله‌های خود را به آنجا برسانند. ولی احساس شما در مورد تاثیر این خبر که آمریکا اساسا اکنون کنترل کامل فرودگاه اصلی را در اختیار دارد چیست؟ دنی گلوور: دقیقا خب، آمریکا کنترل این فرودگاه اصلی را در اختیار دارد. آمریکا هائیتی را بخشی از حوزه‌ نفوذ خود می‌داند. ما همه، درباره دکترین مونروئه و میراث و ماتَرَک آن می‌دانیم. بنابراین، این یک نگرانی اساسی است. چرا که ما نگران این هستیم که در این تراژدی فعلی چه اتفاقی می‌افتد. چگونه مردم - جان مردم حفظ می‌شوند و چگونه چیزها - چگونه زیر ساخت‌ها حفظ می‌شوند یا تغییریافته و از نو ساخته می‌شوند. اینها نشانه‌های کلیدی هستند از چگونگی روابط ما و هائیتی در آینده و اینکه مناسبات ما بعدا چگونه خواهد بود - چون ما می‌دانیم که "هریتیج فاندیشن " (بنیاد میراث یک سازمان دستِ راستی بسیار با نفوذ در آمریکا) گفته است که این فرصتی است برای آمریکا که هائیتی را به شکلی که دوست دارد باشد دربیاورد. بنابراین من فکر می‌کنم که برای ما بسیار مهم است - برای تمام افراد مترقی مهم است که درباره آنچه که هم اکنون در هائیتی می‌گذرد صحبت کنند. و فوریت نجات آن انسانها، این بسیار ضروری است - جان بچه‌ها، زن‌ها، مردها، جان همه آنها. و چون ما می‌دانیم که تقریبا 200،000 نفر جان خود را از دست داده‌اند. ولی در عین حال ما باید نگران این امر باشیم که چه اتفاقی دارد در آنجا می‌افتد و اینکه چه ساختاری اکنون برای شکل دادن به آینده هائیتی دارد در آنجا پیاده می‌شود. ما باید بخش دولتی را از نو در آنجا احیا کنیم. در زمان انتخاب آریستید (به ریاست جمهوری) بخش دولتی در آنجا فعال بود و تا به بحال فعال بوده است و داشت ریشه می‌دوانید. کارهایی بود که جریان داشت - پروژه حمایت هائیتی و سایر پروژه‌ها. ما باید بینیم که این پول‌ها، ‌این منابع کجا می‌روند، آیا به این گروه‌های فعال و موثر، این سازمان‌های مردمی می‌رسند؟ ما باید مطمئن شویم که این وجوه به دست مردم می‌رسد. خوان گونزالس: ما اینجا با دنی گلوور، بازیگر و فعال سیاسی، هستیم. و بالاخره توانستیم با "امی گودمن " در هائیتی در پورتوپرنس تماس برقرار کنیم. او اکنون از طریق تلفن با ما تماس دارد. امی، خوش آمدی! امی گودمن: بسیار عالی است که با شما هستم - هر دو شما، خوان و با شما دنی، من اینجا با "شریف عبدالقدوس " هستم. گروه تلویزیونی "دموکراسی اکنون! " آخر این هفته به هائیتی رسید. و اینجا، خب، اجاره بدهید از واژه "کرئول " (Creole) استفاده کنم. اینجا "ته ترمبل " (tè tremblé) بوده که به معنی لرزش زمین است. این واژه "کرئول " برای زلزله است. یا به فرانسه "ترامبلن دِتره " (tremblement de terre) درست است؟ یعنی لرزیدن زمین. هائیتی از بیخ و بن و تا مغز استخوان‌اش تکان خورده و ویران شده، انگار بمبی، بمب‌های بسیاری در سراسر پورتو پرنس منفجر شده. از این بیشتر، هنوز، ابدا، کمکی به اینجا نرسیده و من تمایل ندارم که گزارش من این پیام را القاء کند که کمک‌های بسیاری تا این ساعت به پورتوپرنس رسیده است. بوی مرگ فضا را، در همه جا آکنده است. مردمی که ماسک زده‌اند یا به سادگی بینی و دهان خود را با پارچه و یا دستمالی پوشانیده‌اند. می‌دانید، انسان از جلو منازلی رد می‌شود که در آنجا جنازه بر زمین مانده است. ما داشتیم در جاده حرکت می‌کردیم تا بتوانیم با شما تماس برقرار کرده و بتوانیم با شما صحبت کنیم. دست نوشته‌هایی به زبان انگلیسی دیده می‌شد، چون مردم فکر می‌کنند که یاری‌گرها به زبان انگلیسی پاسخ می‌دهند. یک دست نوشته روی یک ساختمان نوشته است "در داخل ساختمان جنازه وجود دارد " و دست نوشته‌ای دیگر "ما به کمک نیاز داریم "، "ما آب می‌خواهیم ما غذا نیاز داریم " و این شرایطی است که بر سراسر هائیتی سایه افکنده است. من هم الان داشتم با یک بزشک صحبت می‌کردم، بزشکانی که از بیمارستان کودکان "دنور " و بیمارستان‌های محلی "کلرادو " (واقع در آمریکا) برای کمک آمده‌اند. او گفت که وقتی وارد فرودگاه شدیم با دیدن توده گسترده‌ای از چادر شوکه شدیم. این چادرها پر بود از کمک. او همچنین گفت که این چادرها پر بود از سرباز، و دکتر و پرسنل یاری دهنده. او گفت که فقط به این فکر افتاده بود که اینها چرا اینجا هستند؟ چرا در فرودگاه هستند؟ چرا به هائیتی وارد نشده‌اند؟ و آنچه که ما دیروز کردیم همان چیزی است که برخی از خبرنگاران کرده‌اند. ما پورتوپرنس را ترک کردیم و در کنار ساحل به "کافور " و به "لئوگان " رفتیم. اینجا کانون زلزله است - این همان محلی است که سازمان ملل بیانیه خود را در آن صادر کرد. در این بیانیه سازمان ملل اعلام کرد که 90 درصد ساختمان‌ها فرو ریخته‌اند، و هزاران نفر از مردم مرده‌اند. ولی، آنها گفتند، اگر امنیت تضمین نشود، آنها نمی‌توانند کمک رسانی کنند. خب، این دیگر بسیار هراس انگیز است. در حالی که کانون زلزله را پشت سر می‌گذاریم، با علامت دادن مرد جوانی، خودرو را نگه داشتم. او گفت: لطفا، ما هلیکوپتر‌هایی را می‌بینیم که از بالای سر ما رد می‌شوند، ولی آنها اینجا پائین نمی‌آیند. ما هیچ کمکی دریافت نکرده‌ایم. ما هیچ غذایی نداریم. سپس وارد لئوگان شدیم. این شهر شرف و کرامت - این همان شهری است که کلیسای آن، کلیسایی است که "ژان ژاک‌ دسالین " در آن ازدواج کرد و در شرف است که 500 سالگی خود را جشن بگیرد. بیرون از کلیسا، کشیشی که حزن و اندوه وجودش را فرا گرفته بود گفت، "لطفا به ما کمک کنید ". همه چیز به کلی از هم پاشیده بود. مناره کلیسا فرور ریخته، کاملا زیر آوار مفقود شده بود. دهشتناک‌ترین صحنه زمانی است که شما می‌بینید مردم با دست‌های خالی خود و یا با تکه‌ای چوب و یا چکش سعی دارند آوار را کنار زده و عزیزان خود را از زیر آنها بیرون بکشند. این تصویر لئوگان است. ما با مرد جوانی صحبت کردیم که داشت در میان آوار بتونی حفاری می‌کرد. ایوان خود را در نظر بگیرید که سعی دارید با دست خالی و یا یک تکه چوب آن را سوراخ کنید. او به حفاری ادامه می‌دهد. او سراپا از گرد و خاک پوشانده شده - از ذرات بتون. ما از او پرسیدیم "دنبال چه می‌گردی؟ " و او گفت "پدر بزرگم. " ما از او پرسیدم که از کجا می‌داند که او در این نقطه است. چون او دایره‌ای رسم کرده بود و داشت داخل دایره را حفاری می‌کرد. ولی البته او وقتی در کنار ما ایستاده بود، او در طبقه دوم بود، نه طبقه اول. او گفت که پدر بزرگش رفته بود به آشپزخانه که از مادر بزرگ چیزی برای خوردن بگیرد، و درست در همین موقع زلزله اتفاق افتاد. به همین سبب او دقیقا می‌داند که پدر بزرگش کجاست. او ساعت‌ها بود که حفاری می‌کرد. در واقع همین چند دقیقه پیش همسایه‌شان را از زیر آوار بیرون کشیده بودند - زنی 25 ساله، که در دایره دیگری قرار داشت. او پس از آماده کردن شام، روی صندلی راحتی نشسته بود که زلزله اتفاق افتاده بود. آنها جسد او را تازه بیرون کشیده بودند. بوی تعفن خارج از حد تحمل بود. مردم همه جا ما را به سوی خود می‌کشیدند. "بیا به خانه ما "، "نه، به خانه ما، به خانه ما ". ما به خانه‌ای رفتیم. بار دیگر تصور کنید. انگار به صحنه انفجار بمب نگاه می‌کنیم و ما دقیقا نمی‌دانیم که کجا یک خانه تمام می‌شود و خانه دیگر از کجا آغاز می‌شود. گروهی از مردان، جوان و پیر و پسر بچه، در این خانه ایستاده‌اند و به ما نقطه‌ای را نشان می‌دهند که از آوار بالا برویم. ما بالا می‌رویم. آنها هم بالا آمده‌‌اند. اینجا نیز آنها دایره‌ای رسم کرده‌اند و به کمک چوپ و با دست خالی و چکش در آن حفره‌ای ایجاد کرده بودند. ما گهواره‌ای را دیدیم. آنها به تازگی جسد یک پسر یکساله را از زیر آوار بیرون کشیده و زیر علف‌ها و گیاهان دفن کرده بودند - درست، زیر علف‌ها و گیاهان دفن کرده بودند. درست زیر علف‌ها کنار جسد دختر 25 ساله‌ و سایر افراد جوان، در کنار همان محلی که امید داشتند جسد پدر بزرگ آن مرد جوان را پیدا کند - البته اگر می‌توانستند جسد او را بیرون بکشند و با احترام دفن کنند. این صحنه‌های موجود در هائیتی است. خوان گونزالس: امی من می‌خواهم از شما بپرسم که اکنون دقیقا یک هفته است که از وقوع زلزله می‌گذرد. از زنده‌ها چه خبر؟ جمعیت لئوگان حدودا 130 هزار نفر است. آیا آنها آب گرفته‌اند؟ آیا آنها کمکی دریافت کرده‌اند که بتوانند زنده بمانند؟ امی گودمن: آنها تقریبا هیچ کمکی دریافت نمی‌کنند. ما از یک خانواده به یک خانواده دیگر سر زدیم و آنها بدون استثنا، گفتند که زندگی آنها در دست خداوند است. سازمان ملل خودش بیانیه مربوط به امنیت را صادر کرد. ما می‌خواستیم بدانیم که چه موارد امنیتی وجود داشتند که به آنها اشاره کرده‌اند. ما بدون مزاحمت، از یک محل به محل دیگر می‌رویم. مردم در مانده و مستاصل هستند ولی کاملا آرام و ساکتند. خوان، می‌دانی که وضع چگونه است؟ مردم کجا هستند؟ آنها دور هم جمع شده‌اند و بسیار شگفت‌انگیز است. همان‌گونه که خواهر روحانی ما "ری فینیگ " به ما گفت، در پورتو پرنس محلی وجود داشت به نام ماتیو 25. اینجا محلی بود برای پذیرائی (از فقرا) که اکنون به سرای پذیرایی برای پذیرفتن هزار نفر در زمین فوتبال در جوار آن تبدیل شده است. اردوگاه‌هائی، اردوگاه‌های مهاجرین، در سراسر منطقه شکل گرفته است. در لئوگان اردوگاه‌های کوچک و بزرگ وجود دارد. ما به محوطه پشت ماشین‌ها نگاهی می‌اندازیم - در آنجا مردم با ملافه‌ها و هر چه که بتواند آنها را از تابش مستقیم خورشید حفظ کند سرپناهی برای خود ساخته‌اند. ما به درون این سر پناه‌ها سر می‌کشیم. در آنجا زنان با کودکان و مردان بسیاری روی ملافه‌ها روی زمین دراز کشیده‌اند - آنهائی که خوش شانس بوده‌اند توانسته‌اند لحاف و تشکی برای خود از زیر آوار بیرون بکشند - هیچ صندلی و حتی صندلی ماشین وجود ندارد. مردم با این وضع در همه جا گسترده‌‌اند. هر جا که شما بروید. در میدان اصلی شهر، هزار نفری هستند که دور هم جمع ‌شد‌ه‌اند. تنها چیزی که می‌خواهند غذا است. آنها آب می‌خواهند. آنها تقاضا دارند به آنها ماشین آلات و تجهیزاتی برای کندوکاو و جستجو بدهند - گرچه حالا دیگر به سختی می‌توان تصور کرد که کسی زیر آوار هنوز زنده باشد. ولی خوان، می‌دانی، بعضی وقتها آنها می‌توانند زنده بماند. روز یکشنبه وقتی که داشتیم از فرودگاه می‌گذاشتیم زنی را به آنجا آورده بودند و داشتند با هواپیما می‌بردند که قرار بود به میامی پرواز کند. ما سوال کردیم که او را در کجا یافته‌اند و آنها گفتند که او را در بازار "کاریبه " پیدا کرده‌اند. کاریبه یک مرکز خرید در پورتوپرنس است. او را صبح روز شنبه از زیر آوار بیرون کشیده بودند. این یعنی سه‌شنبه، چهارشنبه، پنج‌شنبه، جمعه، شنبه - تمام این روزها زیر آوار بوده. خواهرانش اطراف او را گرفته بودند و داشتند او را به هواپیما انتقال می‌دادند. این زن یکی از آن خوش شانس‌ها است. این داستان مردمی است که روزها، یکی بعد از دیگری، برای کودکان، مادران، پدران، و والدین بزرگ خود گریه و زاری می‌کنند. آنها فقط از جهان متمدن تقاضای کمک و پشتیبانی دارند. وقتی که به آنها گفته می‌شود که سازمان ملل قبل از اینکه به آنها کمک بکند نگران امنیت است، این مردم را بسیار نگران می‌کند. خیلی جالب است. من از شهردار لئوگان سوال کردم نظر او چیست، نظر او در این باره چیست که ابتدا رئیس‌جمهور اوباما، رئیس‌جمهور بوش و رئیس‌جمهور کلینتون را فراخواند و آنها در کنار هم ایستادند و گفتند که می‌خواهند اتحاد و یگانگی خود را نشان دهند، روسای جمهور گذشته و حال نشان دهند که در تلاش خود برای نجات‌ هائیتی با هم متحد و متفقند. من از شهردار لئوگان، آقای سانتوس، پرسیدم که نظر او درباره اینکه رئیس‌جمهور "برتراند آریستید " به وطن برگردد چیست؟ میدانید که او در جنوب آفریقا، نظر خود را بیان داشته است. او صحبت کرده و گفته که علاقه دارد به وطن برگردد. بنیاد آریستید مراقبت‌های پزشکی ارائه داده و با پزشکان در اینجا همکاری می‌کند. ولی خانواده اول کشور در سال 2004 علاقه دارد به کشورش مراجعت کند. نظر او درباره موضع رئیس‌جمهور آریستید چیست؟ اینکه مانند کاری که بوش، کلینتون و اوباما کردند، با رئیس‌جمهور پروال (رئیس‌جمهور حال حاضر هائیتی) در مقام اتحاد و یگانگی قرار بگیرد و به مردم کشور امید بخشد؟ و حتی او شهردار سانتوس، که لزوما در گذشته از آریستید حمایت نمی‌کرده است، گفت که این نشانه‌ای از امید برای تشکیل جبهه‌ای متحد خواهد بود - آن هم برای مردمی که آرزوی دریافت کمک دارند. وقتی که من گفتم رئیس‌جمهور اوباما از این موضوع صحبت می‌کند که چگونه هائیتی را نجات خواهد داد، فکر می‌کنم آنچه که ما شاهد آن هستیم - به عنوان مثال، در سرای ماتیو 25، به قول معروف از ماتیو 25 آغاز کنیم: "هر آنچه که تو حتی یک ذره برای برادران و خواهران من می‌کنی، در واقع برای من می‌کنی ". کسانی که 24 ساعته در اینجا کاری می‌کنند - و این از صحبت‌ داشتن با مردم برای ما ثابت شده است - و مردم نشان داده‌اند که در اینجا به نظر من می‌توانیم از نابسامانی‌ دولت صحبت کنیم. ولی مقاومت و استحکام جامعه هائیتی بسیار باور نکردنی است. این اردوگاه‌های پناه‌جویان، این اردوگاه‌های کوچک و بزرگ که تعدادشان به هزاران اردوگاه می‌رسد، اجتماعات سازمان‌یافته‌ای هستند. تمام شب آنها وسط خیابان سنگ می‌چینید. اگر شما این اجتماعات را نمی‌شناختید، می‌گفتید اینجا چه خبر است؟ درست است؟ آیا اینها آنارشیست هستند؟ آیا اینها خشن و خطرناک هستند؟ آیا اینها دردسرساز و خطرناک هستند؟ آنها در واقع دارند از اجتماع خود و ساکنان آن حفاظت می‌کنند. آنها نمی‌خواهند کسانی که به این اردوگاه تعلق ندارند وارد آن شوند - به خصوص در طول شب. این ارودگاه‌ها به طرزی شگفت در سطح محلی سازمان یافته‌اند و مردم ساکن در این اردوگاه‌ها به همسایگان خود کمک می‌کنند. این چیزی است که خواهر روحانی "ماری فینگ " درباره آن با ما صحبت کرد. او گفت وقتی تمام یاریگران، تمام خبرنگاران از رسانه‌های بزرگ بالاخره به اینجا برسند، آن وقت از شورش صحبت خواهند کرد - چرا که مردم پس از گذشت یک هفته از زلزله بسیار مستاصل و مضطر هستند. فکر می‌کنید اگر در این شرایط شما یک پالت مواد غذایی به اینجا بیاورید و تعداد مردم از مقدار غذائی که به اینجا وارد کرده‌اند بیشتر باشد چه روی خواهد داد؟ این خواهر روحانی گفت: "ولی آنچه که آنها گزارش نمی‌دهند این است که در این روزهای اولیه فاجعه مردم تمام جرات و شجاعت شگفت‌انگیز، شهامت و مقاومت و استحکام هائیتیائی خود را به نمایش گذارند و در این ایام استیصال و اضطرار به یکدیگر کمک کردند. خوان گونزالس: امی امی گودمن: بله خوان گونزالس: امی در مورد مسائلی که تو راجع به نیاز مردم به مراقبت‌های پزشکی مطرح کردی، متاسفانه دولت آمریکا ویزای زیادی برای ورود نیازمندان به مراقبت های پزشکی به آمریکا صادر نمی‌کند. منظورم کسانی است که به شدت صدمه دیده‌اند، و آنهائی که بطور واضحی نمی‌توانند آن نوع مراقبت پزشکی که نیاز دارند را هم اکنون در هائیتی دریافت کنند. احتمالا جمهوری دومینیکن نیز هم اکنون با پذیرش مصدومین و محروحان بسیار زیاد، بیشتر از ظرفیت خود، تحت فشار قرار گرفته است. ولی من می‌خواهم از دنی گلوور بپرسم واکنش شما در مقابل آنچه که امی گزارش داد و شنیدید چیست؟ دنی گلوور: خب، این مسائل باعث تعجب من نیست. من مسلما بسیار مایوس شدم. من بیش از دوازده سال سفیر حسن نیت یونیسف و خانواده یونیسف بوده‌ام. من فکر می‌کنم که این بسیار منزجر کننده است اینکه سازمان ملل چنین راهی را در پیش گرفته است. من فکر می‌کنم که مقامات سازمان ملل اجازه داده‌اند که این کشور، زمین و شیوه بازی و آنچه که دارد در هائیتی می‌گذرد را به آنها دیکته کند - این کشور، ایالات متحده آمریکا. من فکر می‌کنم که انتخاب کلینتون و بوش هر دو مایوس‌کننده است. هر دو آنها در اتخاذ سیاست‌های نئولیبرالی که در عرض دو دهه گذشته بر هائیتی حاکم بوده دست داشته‌اند. هر دو آنها در این کار دست داشته‌اند. بنابراین من بسیار ناامید شدم. چرا از رئیس‌جمهور کارتر، که با آرمان‌های مربوط به کمک‌های انسانی آشناست دعوت نکردند؟ بنابراین من فکر می‌کنم، همانگونه که قبلا هم گفتیم، آنچه که بسیار واضح است اینست که آنچه که شاهد آن هستیم، به نحوی تصویر نه فقط برنامه‌ای است که در کوتاه مدت برای مسائل هائیتی دارند، بلکه در واقع تصویر برنامه‌ای است که در بلند مدت برای آن کشور تدارک دیده‌اند. و ما باید - به عنوان شهروند آمریکا - نگران باشیم. ما باید بفهمیم که این انعطاف‌پذیری و قدرت و استحکام نفس که مردم هائیتی به نمایش گذارده‌اند، چیزی واهی و بی‌پایه نیست. از جای دیگر هم نیامده، بلکه فقط از جرات و شهامتی سرچشمه گرفته که مردم هائیتی در عرض 500 سال گذشته، و یا در عرض 200 سالی که از کسب استقلال آن کشور می‌گذرد، به نمایش گذارده اند. ما باید راهی پیدا کنیم، راهی در اینجا بیابیم تا به عنوان مردمی مترقی و با وجدان بتوانیم از مردم هائیتی حمایت کنیم، از رشد و توسعه کشوشان پشتبانی کنیم. آنها تا هم الان بر آن شده‌اند که دست به ایجاد سیستم‌هائی برای حفاظت از گذشته و شرف خود بزنند. آنها تا هم الان به این تصمیم رسیده‌اند. اکنون نوبت ماست که به عنوان شهروند این کشور وظیفه خود را ایفا کنیم و خواستار پاسخگویی و مسئولیت باشیم، بپرسیم و سوال کنیم که این وجوه کجا می‌رود. چرا آن کمک‌های جنسی به دست مردم در شهرهائی مانند لئوگان، جاکمل و نقاط دیگر نرسیده است. و چرا آنها این کمک‌ها را دریافت نکرده‌اند. الان یک هفته از آن تاریخ می‌گذرد. خوان گونزالس: خب، دنی گلوور، بازیگر و فعال سیاسی، به خاطر اینکه با ما بودید از شما تشکر می‌کنیم.



    گزارش
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 12791
    دفعات دیده شده: ۱۲۴۴ | آخرین مشاهده: ۵ روز پیش