Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • سربازان آمریکایی هیچ‌گاه نفهمیدند برای چه در عراق می‌جنگند/تحلیلگر پایگاه خبری آنتی‌وار
    شنبه ۲۶ دی ۱۳۸۸ ساعت ۸:۰۹

    یک تحلیلگر مسایل بین‌الملل با اشاره به اینکه مقامات سیاسی و نظامی آمریکا با شعار غلبه بر تروریسم و نابودی تسلیحات کشتار جمعی به عراق حمله کردند اما در هیچ‌یک موفق نشدند، نوشت: سربازان آمریکایی هیچ‌گاه نفهمیدند برای چه در عراق می‌جنگند. پایگاه خبری " آنتی‌وار " در مقاله‌ای به قلم "کلی بی.ولاهوس " گزارش کرد: از آنجایی که مردم آمریکا سرگرم تدارک دیدن برنامه‌های تعطیلات سال نو میلادی هستند دیگر زمانی برای فکر کردن در مورد حضور یا عدم حضور نیروهای نظا

    یک تحلیلگر مسایل بین‌الملل با اشاره به اینکه مقامات سیاسی و نظامی آمریکا با شعار غلبه بر تروریسم و نابودی تسلیحات کشتار جمعی به عراق حمله کردند اما در هیچ‌یک موفق نشدند، نوشت: سربازان آمریکایی هیچ‌گاه نفهمیدند برای چه در عراق می‌جنگند. پایگاه خبری " آنتی‌وار " در مقاله‌ای به قلم "کلی بی.ولاهوس " گزارش کرد: از آنجایی که مردم آمریکا سرگرم تدارک دیدن برنامه‌های تعطیلات سال نو میلادی هستند دیگر زمانی برای فکر کردن در مورد حضور یا عدم حضور نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان ندارند. از سوی دیگر نیز آخرین ناوگان نیروی دریایی ارتش آمریکا که در حال حاضر در عراق مستقر است به کشور باز می‌گردد اما هیچ‌گونه استقبال رسمی از آنها صورت نمی‌گیرد و مردم بخاطر بازگشت سربازان کشورشان از جنگی طولانی مدت جشن و شادی برپا نمی‌کنند. مدت‌هاست که دیگر هیچ کس از پیروزی در جنگی که بر علیه دولت پیشین عراق و به سرکردگی آمریکا آغاز شده بود و نتیجه‌ای جز اشغال هفت ساله این کشور نداشت، حرفی به میان نیاورده است. علاوه بر هزاران انسان بی‌گناهی که در این جنگ‌ها کشته شده‌اند تعداد زیادی از سربازان آمریکایی نیز جان خود را از دست داده‌اند که یاد و خاطره شان همواره در ذهن مردم آمریکا زنده است اما به هر حال عاقبت تاسف‌بار این جنگ در کتاب‌های تاریخی سال 2009 ثبت شده است. * جنگ عراق یکی از منفورترین جنگ‌ها در تاریخ آمریکاست "واشنگتن پست " جنگ عراق را یکی از منفورترین جنگ‌ها در طول تاریخ آمریکا نامیده است، علاوه بر آن ژنرال "دیوید پترائوس " که هم اکنون رئیس ستاد فرماندهی مرکزی آمریکاست در روزهای پایانی سال 2008 بطور رسمی اعلام کرد جنگ عراق هیچ‌گونه دستاوردی برای دولت آمریکا در برنداشته است. البته نمی‌توان او را متهم به جبهه‌گیری بر علیه منافع آمریکا در جنگ طولانی مدت در عراق کرد زیرا او فرماندهی نیروهای چند ملیتی را در عراق از ژانویه 2007 تا سپتامبر 2008 عهده‌دار بود. زمانی که در سپتامبر 2008 و دو ماه قبل از پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری، گزارشگر شبکه (بی.بی.سی) از "پترائوس " درباره پیروزی آمریکا در جنگ عراق پرسید، او در پاسخ گفت: این جنگ، مبارزه بر علیه تروریسم است و تا زمانی که گروه‌های تروریستی به عملیات خرابکارانه‌شان در خاورمیانه ادامه دهند پیروزی در این جنگ مفهومی ندارد. کمتر از 6 ماه بعد و در حالی که دولت آمریکا به هیچ یک از اهدافش در عراق نرسیده بود، ژنرال "پترائوس " نیروهایش را به افغانستان برد تا با گروه تروریستی طالبان مقابله کند. پس از آن ژنرال "ریموند ادی ارنو " فرماندهی نیروهای نظامی آمریکا را در عراق بدست گرفت. وی مدتی در میادین نظامی حضور نداشت تا اینکه پس از بازگشت در آخرین بیانیه‌اش اعلام کرد که ما تا سال 2011 به وعده‌هایی که برای خروج نیروهای نظامی‌مان در عراق داده‌ایم عمل خواهیم کرد. نویسنده مقاله در ادامه افزود: زمانی که باراک اوباما در اوایل سال 2009 قدرت را بدست گرفت با دو مسئله اساسی روبرو بود، وی هم می‌بایست برنامه‌های راهبردی را در زمینه اقتصاد آمریکا ارائه می‌داد و هم نیروهای نظامی‌اش را در خاورمیانه سازماندهی می‌کرد. اوباما در سفری که در آوریل سال 2009 به عراق داشت خطاب به سربازان آمریکایی گفت: این جنگ طولانی مدت به زودی به پایان می‌رسد و شما به کشور باز خواهید گشت اما اوباما در مورد پیروزی در این جنگ حرفی به میان نیاورد و صرفا روی پایان جنگ تاکید داشت. اوباما واگذاری حکومت به دولت و مردم عراق را گامی مهم برای دستیابی این کشور به استقلال کامل نامید و در ادامه افزود: زمان آن رسیده است که دولت عراق مسئولیت اداره کشورش را برعهده بگیرد و ما باید این فرصت را به مردم عراق بدهیم تا بعنوان کشوری دموکراتیک روی پای خودشان بایستند و این دقیقا همان چیزی است که ما بخاطر آن وارد میدان جنگ شدیم. البته براساس توافقنامه‌ای که در اواخر سال 2008 به امضای "جرج بوش " ریاست جمهوری سابق آمریکا و نخست وزیر عراق رسید، ارتش آمریکا ملزم شد تا سال 2011 خاک عراق را ترک کند بنابراین شاید باراک اوباما نیز چاره‌ای جز این ندارد که تا پایان سال 2011 تمامی نیروهای نظامی آمریکا را به کشورشان بازگرداند. روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ 30 ژوئن 2009 گزارش کرد: مردم عراق عقب‌نشینی و خروج سربازان آمریکایی را از شهرهایشان با برگزاری راهپیمایی‌های گسترده و آتش‌بازی جشن گرفتند و "نوری المالکی " نخست وزیر عراق یک روز را به این مناسبت بعنوان جشن ملی اعلام کرد. حتی پس از حوادث بمب‌گذاری و سایر آشوب‌ها در این روز، بر اساس توافق طرفین از تاریخ یکم ژانویه به بعد نیروهای نظامی آمریکا شروع به ترک شهرهای عراق کردند و دولت عراق به طور رسمی حکومت را به دست گرفت. * دیگر نه سیاسیون و نه نظامیان آمریکایی سخن از پیروزی در عراق نمی‌گویند به گفته مقامات آمریکایی اعلام پایان جنگ و بازگرداندن نیروهای نظامی به کشور به معنای دست از مبارزه کشیدن بر علیه تروریسم نیست. سخنگوی پنتاگون "جفری مورل " در پاسخ به خبرنگاری که از او پرسید "آیا خروج سربازان آمریکایی از عراق به معنای پیروزی کامل ما در این جنگ است؟ " گفت: ما هیچ‌گاه در این جنگ به دنبال پیروزی نبودیم بلکه هدف اصلی ما مبارزه با گروه‌های تروریستی و نابودی تسلیحات کشتار جمعی در عراق و خاورمیانه بود. صرف نظر از 1 تریلیون دلاری که از دارایی‌های دولت آمریکا برای تجهیز نیروهای نظامی در عراق و افغانستان هزینه شد، این جنگ چهار هزار و 372 نفر کشته و تقریبا 90 هزار مجروح بر جای گذاشت. پس می‌توان نتیجه گرفت اظهارات غیرقابل قبول مقامات آمریکایی عذر و بهانه بسیار خوبی برای توجیه اشتباه حمله به عراق و اهانت به مجروحان و خانواده‌های کشته‌شدگان در این جنگ است. در مقایسه جنگ عراق و جنگ ویتنام این نکته حائز اهمیت است که نیروهای نظامی ما مثل همان زمان در دسته‌های کوچک و به صورت پنهانی بدون آنکه توجه کسی را جلب کنند به کشور باز می‌گردند در حالی که هنوز هم نمی‌دانند برای رسیدن به چه هدفی جنگیده‌اند. تنها تفاوتی که میان جنگ عراق و جنگ ویتنام وجود دارد این است که بسیاری از سربازان ما به عراق باز می‌گردند تا یا بعنوان مستشار نظامی فعالیت کنند و یا از نیروهای امنیتی عراق حمایت و پشتیبانی کنند. "والاهوس " در ادامه با اشاره به مقاله‌ای که در هفته‌نامه "نیویورک تایمز " به قلم "فرید ذکریا " منتشر شده است، نوشت: ذکریا در مقاله‌اش واژه پیروزی یا شکست را بکار نبرده است اما با یکسری واژه‌پردازی‌ها و بازی با کلمات به این نکته اشاره کرده است که جنگ اصلی در عراق بدون هیچ برنده یا بازنده‌ای تمام شده است. "ذکریا "در ادامه مقاله‌اش به اشتباهات بزرگ دولت بوش اشاره کرده است که از آن جمله می‌توان حمله به کشور عراق در سال 2003، منحل کردن ارتش "به‌آتیست " و واگذاری سازمان‌های دولتی به شرکت‌های خصوصی را نام برد. ذکریا با طرح این سوال به اوضاع آشفته در عراق اشاره کرده است که "آیا عراق نمونه آرمانی یک کشور دموکراتیک است در حالی که هنوز اهل سنت در این کشور از حقوق اولیه خود محرومند و دولت خودگردان کرد در عراق برای رسیدن به اهدافش برای دولت قانونی عراق مشکلاتی را ایجاد کرده است و عده زیادی از آوارگان عراقی هنوز نتوانسته‌اند به کشورشان باز گردند؟ " در حال حاضر عراق نمونه بارزی از یک کشور بحران زده است و "ذکریا " اظهار امیدواری کرده است که در آینده‌ای نه چندان دور عراق بعنوان کشوری دموکراتیک الگوی جدیدی برای سایر کشورهای عرب منطقه باشد. * آیا آمریکا می‌خواهد دهه دوم قرن 21 را نیز با جنگ آغاز کند؟ "والاهوس " با اشاره به مقاله منتشر شده در نیویورک تایمز ادامه داد: گویا "فرید ذکریا " نمی‌داند مشکلات نژادی و مذهبی در کشوری مثل عراق آنقدر ریشه‌دار و عمیق است که به آسانی حل شدنی نیست و همچنین آوارگان عراقی به کشور باز نمی‌گردند زیرا آنها بخوبی می‌دانند که در حال حاضر بخاطر بمب‌گذاری‌های متعدد گروه‌های تروریست امنیت جانی ندارند. وی با اشاره به قسمت دیگری از مقاله فرید ذکریا در نیویورک تایمز که گفته است، برای اینکه 3 گروه شیعه، سنی و کردهای عراق با هم به توافق برسند می‌بایست نیرویی آنها را به هم نزدیک می‌کرد و درست است آمریکا بهای سنگینی را برای جنگ در عراق پرداخت اما به زودی عراق به عنوان کشوری که دموکراسی در آن حاکم است سرمشق سایر کشورهای جهان عرب می‌شود، نوشته است: گویا "ذکریا " حدس می‌زند که آمریکا توانایی حل و فصل تمامی مشکلات جهان را دارد. با اینکه اظهارات "فرید ذکریا " مطابق با نظرات دولتمردان آمریکایی و بسیار غلط‌انداز است اما به نظر نمی‌رسد که او از عوامل وابسته دولت و یا کنگره آمریکا باشد. در پایان این مقاله " والاهوس " یادآوری کرده است که افسران مشاور و افسر ارشدی چون "پترائوس " اوباما را وادار کردند که با شروع سال 2010 میلادی عملیات نظامی در افغانستان را بطور چشمگیری افزایش دهد. گویا آنها تصور می‌کنند که تجربه جنگ عراق برای آنها کافی نیست! نخستین دهه قرن 21 با جنگ آغاز شد و اکنون در پایان نخستین دهه آن جهان با بحرانی عظیم روبروست. آیا دولت آمریکا واقعا قصد دارد دومین دهه از قرن 21 را نیز با شعار مبارزه بر علیه تروریسم آغاز کند؟ آیا آنها واقعا تصور می‌کنند که سال 2009 سال پیروزی آمریکا در جنگ عراق بود؟



    مقاله
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 12713
    دفعات دیده شده: ۱۶۹۵ | آخرین مشاهده: ۳ روز پیش