Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • وظیفه ماست که پرچم محمد(ص) و مسیح(ع) را به اهتزاز در آوریم (متن نطق وظیفه ماست که پرچم محمد(ص) و مسیح(ع) را به اهتزاز در آوریم (متن نطق "هوگو چاوز " در اجلاس تغییر آب‌وهوا در کپنهاک )
    دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۸ ساعت ۲۳:۴۴

    رئیس‌جمهور ونزوئلا گفت، برای فائق آمدن بر مشکلات جهانی این وظیفه ماست که پرچم مسیح(ع) و پرچم محمد(ص)، برابری، عشق، عدالت و پرچم انسانیت، عمیق‌ترین و واقعی‌ترین انسانیت را به اهتزاز در آوریم. "هوگو چاوز "، رئیس‌ جمهوری بولیواری ونزوئلا، چندی پیش در اجلاس جهانی تغییر آب و هوا در کپنهاک دانمارک سخنانی ایراد کرد که مورد استقبال گسترده سران کشورها، روشنفکران و فعالان محیط زیست در عرصه جهانی قرار گرفت. رئیس‌جمهور ونزوئلا در بخشی از سخنان خود به طرح ای

    رئیس‌جمهور ونزوئلا گفت، برای فائق آمدن بر مشکلات جهانی این وظیفه ماست که پرچم مسیح(ع) و پرچم محمد(ص)، برابری، عشق، عدالت و پرچم انسانیت، عمیق‌ترین و واقعی‌ترین انسانیت را به اهتزاز در آوریم. "هوگو چاوز "، رئیس‌ جمهوری بولیواری ونزوئلا، چندی پیش در اجلاس جهانی تغییر آب و هوا در کپنهاک دانمارک سخنانی ایراد کرد که مورد استقبال گسترده سران کشورها، روشنفکران و فعالان محیط زیست در عرصه جهانی قرار گرفت. رئیس‌جمهور ونزوئلا در بخشی از سخنان خود به طرح این پرسش‌ها پرداخت: تا کی می‌خواهیم به بی‌عدالتی و نابرابری در عرصه جهانی ادامه دهیم؟ تا کی ما این نظم اقتصادی جهانی کنونی و مکانیسم‌های بازاری حاکم بر جهان را تحمل خواهیم کرد؟ تا کی ما اجازه می‌دهیم که بیماری‌های مُسری مانند ایدز/اچ.آی.وی. کل جمعیت جهان را تهدید کند؟ تا کی اجازه خواهیم داد که گرسنگان چیزی نخورند و یا نتوانند به کودکان خود غذا بدهند؟ تا کی می‌خواهیم اجازه دهیم میلیون‌ها کودک در اثر بیماری‌های علاج‌پذیر جان بدهند؟ تا کی اجازه خواهیم داد مناقشات مسلحانه میلیون‌ها انسان بی‌گناه را کشتار کند تا قدرتمندان بتوانند منابع دیگر مردمان را به غارت برند؟ متن کامل نطق آقای هوگو چاوز در اجلاس کپنهاک در ادامه می‌آید./ * * * * * * آقای رئیس، خانم‌‌ها، آقایان، عالیجنابان، دوستان! من به شما قول می‌دهم که بیشتر از آنچه ناطقان قبلی من در این بعدازظهر صحبت کردند، سخن نخواهم گفت. اجازه دهید پیش از هر چیز نکته‌ای را بگویم که دوست داشتم بخشی از نکاتی باشد که توسط هیئت‌های نمایندگی، چین، هند و بولیوی ابراز شد. ما در آنجا بودیم و تقاضای صحبت کردیم ولی ممکن نشد. نماینده بولیوی این نکته را متذکر شد، البته سلام می‌کنم به "اوو مورالس " رئیس‌جمهور بولیوی که اینجاست... (کف زدن حضار) خانم نماینده بولیوی گفت که سندی که در اینجا عرضه شده دموکراتیک نیست و همه کشورها را در بر‌نمی‌گیرد. من هنوز وارد نشده بودم و تازه داشتم می‌نشستم که شنیدم رئیس جلسه قبلی، آقای وزیر، می‌گوید که سندی عرضه شده ولی هیچ‌کس [چیزی] نمی‌داند. من تقاضای دریافت سند را کردم ولی هنوز آن را دریافت نکرده‌ام. فکر می‌کنم هیچ کس راجع به آن سند بسیار محرمانه چیزی نمی داند! اکنون مطمئنا، همان‌گونه که دوست بولیویائی گفت، این سندی دموکراتیک نیست و اگر نیست، حالا خانم‌ها و آقایان، آیا این دقیقا نشان‌دهنده واقعیت دنیا نیست؟ آیا ما یک دنیای دموکراتیک هستیم؟ آیا نظام جهانی نظامی فراگیر است؟ آیا می‌توانیم از نظام جاری جهانی انتظار دموکراتیک و فراگیر بودن داشته باشیم؟ آنچه که ما در روی این سیاره به تجربه مشاهده می‌کنیم وجود یک دیکتاتوری امپریالیستی است و از همین‌جا ما آن را مجددا محکوم می‌کنیم. سرنگون‌باد دیکتاتوری امپریالیستی! و زنده‌باد مردم و دموکراسی و برابری در روی این سیاره. (کف زدن حضار) و آنچه که ما شاهد آن هستیم - یعنی کنار زدن بقیه- بازتاب‌ همان دیکتاتوری امپریالیستی است. گروهی از کشورها هستند که خود را از ما کشورهای جنوب، از ما کشورهای جهان سوم، کشورهای توسعه نیافته، و یا به قول دوست بزرگ‌مان "ادواردو گالئانو "(1)، ما کشورهای له شده - مثل اینکه قطار از روی ما رده شده - برتر می‌دانند. در پرتو این واقعیت، شگفت‌آور نیست که هیچ دموکراسی در جهان وجود ندارد و ما بار دیگر اینجا هستیم و مواجه با شاهدی محکم از دیکتاتوری امپریالیستی جهانی می‌باشیم. پس از این ماجرا، دو جوان بلند شدند خوشبختانه مامورین اجرایی با نزاکت بودند، یک کمی هل دادند و بالاخره همکاری کردند، درست است؟ آیا می‌دانید که عده زیادی بیرون اینجا جمع شده‌اند؟ البته، آنها در این سالن جا نمی‌شوند. تعدادشان بسیار زیاد است. من در اخبار خواندم که بازداشت‌هائی هم آنجا در خیابان های کپنهاک صورت گرفته و اعتراضات شدیدی وجود داشته، و به تمام آنهایی که بیرون از اینجا هستند و بیشترشان هم جوان هستند، درود می‌فرستم. (کف زدن حضار) البته جوانان نگران هستند، و من می‌دانم که نگرانی آنها درباره آینده جهان بدرستی بیشتر از ماست. من - اغلب ما در اینجا - خورشید عمرمان از میانه گذشته، ولی آنها خورشید را در مقابل خود دارند و بسیار نگران هستند. آقای رئیس! می‌توان گفت که بختکی بر کپنهاک چنگ انداخته است، به قول "کارل مارکس "، بختکی بر خیابان‌های کپنهاک چنگ انداخته است و من فکر می‌کنم این بختک به آهستگی در این سالن راه می‌رود، اطراف ما قدم می‌زند، در اطاق‌ها، در آن زیر یا آن بالا. این بختک، بختکی وحشتناک است که تقریبا هیچ‌کس نمی‌خواهد حرف آن را بزند. این بختک نظام سرمایه‌داری است، تقریبا هیچ‌کس نمی‌خواهد حرف آن را بزند. (کف زدن حضار) این نظام سرمایه‌داری است. مردم آن بیرون، غرش می‌کنند، آن را می‌شنویم. من داشتم چند تا از شعارهایی را که کف خیابان نوشته‌اند می‌خواندم، و فکر کنم آن شعارهای این جوانان، برخی از آنها را موقعی که جوان بودم شنیده‌ام، و برخی از شعارهای زنان جوان را. دو تا از این شعارها را یادداشت کرده‌ام. شما می‌توانید این دو شعار را که قوی‌ترین آنها بود، بشنوید: شعار اول: "آب‌وهوا را تغییر ندهید، نظام را تغییر دهید. " (کف زدن حضار) و من آن را برای خودمان نوشته‌ام. " آب‌وهوا را تغییر ندهید، نظام را تغییر دهید. " و در نتیجه شروع به حفظ کره زمین خواهیم کرد. نظام سرمایه‌داری مدلی مخرب برای توسعه است و حیات موجودات را پایان می‌دهد. این نظام، نوع بشر را به پایان دادن عمرش تهدید می‌کند. و شعار دیگر نیز ما را به تامل وا می‌دارد. این شعار کاملا به بحران‌ بانکی که مانند موجی جهان را فرا گرفت و هنوز هم ادامه دارد و اینکه چگونه کشورهای ثروتمند شمال به بانک‌های بزرگ کمک کردند هم‌خوانی دارد. آمریکا، یک تنه - خب من رقم دقیق آن را فراموش کرده‌ام- رقمی نجومی برای نجات بانک‌ها هزینه کرد. آنها در خیابان این‌طور شعار می‌دهند: "اگر آب‌وهوا هم بانک بود تا به حال آن را نجات داده بودند. " (کف زدن حضار) من فکر می‌کنم این واقعیت دارد. اگر آب‌وهوا هم یکی از بزرگترین بانک‌های سرمایه‌داران بود، کشورهای ثروتمند تا به حال آن را نجات داده بودند. من فکر می‌کنم اوباما هنوز وارد نشده است. او جایزه صلح نوبل را تقریبا در همان روزی دریافت کرد که 30 هزار سرباز جدید را برای کشتن بی‌گناهان به افغانستان فرستاد و اکنون او می‌خواهد با جایزه نوبل خود، رئیس‌جمهور ایالات متحد آمریکا،‌ اینجا مقابل ما بایستد. ولی آمریکا دارای دستگاه پول‌سازی و دلار سازی است و آنها معتقدند که بانک‌ها و نظام سرمایه‌داری را نجات داده‌اند. این نظری بود که قبلا در نظر داشتم مطرح کنم. ما به همراه برزیل، هندوستان، بولیوی و چین دستمان را در تایید موضع جالب توجه آنها بلند کردیم و نشان دادیم که ونزوئلا و کشورهای عضو اتحادیه بولیواری با آنها اشتراک نظر دارند. ولی، آنها به ما اجازه صحبت ندادند. بنابراین، آقای رئیس! لطفا این دقایق را جزو وقت من محاسبه نکنید. (کف زدن حضار) نگاه کنید در آنجا من شانس این را داشتم که با این نویسنده فرانسوی، آقای "هرو کمف " (Herve Kempf) ملاقات کنم. من این کتاب را توصیه می‌کنم، به زبان اسپانیایی نیز موجود است. هرو اینجاست. این کتاب همچنین به فرانسه و مطمئنا به انگلیسی نیز وجود دارد. کتاب "چگونه اغنیا دارند این سیاره را نابود می‌کنند ". این چیزی است که حضرت مسیح(ع) گفت: برای بشر آسان‌تر است که از سوراخ سوزن رد شود تا اینکه یک مرد ثروتمند وارد قلمرو بهشت شود. (کف زدن حضار) اغنیا دارند این سیاره را نابود می‌کنند. آیا آنها فکر می‌کنند که پس از تخریب این سیاره می‌توانند به سیاره دیگری بروند؟ آیا آنها در نظر دارند به سیاره دیگری بروند؟ تاکنون در افق کهکشان سیاره مناسب دیگری مشاهده نشده است. این کتاب تازه به دست من رسیده است، "ایگناسیو رامونه " (2) آن را به من داد. او هم یک جایی در این سالن نشسته است. در پایان این مقدمه و یا دیباچه ذکر این عبارات بسیار مهم است. هرو کمف می‌گوید و من آن را می‌خوانم: "اگر با قدرت چند سطح از مصرف فعلی خود پایین نرویم و اگر با نابرابری مبارزه نکنیم، قادر نخواهیم بود سطح مصرف مواد در جهان را کاهش دهیم. این برای حفظ اصول محیط زیست و برای آگاه شدن نسبت به آن لازم است که جهانی فکر کنیم و محلی عمل کنیم. ما اصل دیگری که شرایط به ما تحمیل می‌کند را به آن اضافه می‌کنیم: کمتر مصرف کنید و بهتر با دیگران تقسیم کنیم. " من فکر می‌کنم این پند خوبی است که این نویسنده فرانسوی به ما داد. (کف زدن حضار) خب پس، آقای رئیس! تغییرات جوی بدون شک مخرب‌ترین مسئله محیط زیستی در قرن حاضر است. سیل، خشکسالی، طوفان‌های شدید، تندبادها، ذوب شدن یخ قلل کوه‌ها، بالا آمدن سطح متوسط آب دریاها، اسیدی شدن اقیانوس‌ها و بروز امواج گرما، تمام اینها تاثیر بحران جهانی را که به جان ما افتاده تشدید می‌کند. فعالیت جاری بشریت از حد تحمل این سیاره گذشته و حیات موجودات را در روی کره زمین به خطر انداخته است. ولی در این مسئله نیز ما از سهم به شدت نابرابری برخورداریم. من اجازه می‌خواهم یادآوری کنم که 500 میلیون غنی‌ترین افراد، 500 میلیون، این جمعیت معادل هفت درصد جمعیت جهان است. این هفت درصد غنی‌ترین افراد بشر، مسئول 50 درصد تولید گاز گلخانه‌ای هستند. در حالی که، فقیرترین افراد که 50 درصد جمعیت زمین هستند فقط مسئول تولید هفت درصد گازها هستند. بنابراین به نظر بسیار عجیب است که آمریکا و چین را در یک سطح بدانیم. جمعیت آمریکا، اکنون و بزودی، به 300 میلیون نفر خواهد رسید. چین حدودا پنج برابر آمریکا جمعیت دارد. آمریکا روزانه 20 میلیون بشکه نفت مصرف می‌کند، مصرف چین در روز فقط چیزی ما بین 5 الی 6 میلیون بشکه است. بنابراین شما نمی‌توانید مطالبه یکسانی از آمریکا و چین داشته باشید. موضوعاتی برای بحث مطرح هستند و امید است که ما سران کشورها و دولت‌ها بتوانیم بنشنیم و واقعیت امر را در مورد این موضوعات مورد بحث قرار دهیم. حالا، آقای رئیس! 60 درصد محیط زیست این سیاره تخریب شده و 20 درصد پوسته زمین آسیب دیده و ما شاهد منفعل ذوب شدن یخ‌ها، از بین رفتن اراضی، کویر شدن زمین، زوال سیستم‌های آب تازه، بهره‌برداری خارج از ظرفیت از منابع دریایی، آلودگی و از دست رفتن تنوع موجودات هستیم. استفاده از زمین بیش از 30 درصد از ظرفیت باز تولید آن بیشتر است. کره زمین دارد آن چیزی را از دست می دهد که کارشناسان فنی آن را توان تنظیم خود می‌گویند. کره زمین در حال از دست دادن این توان خود است. تولید روزانه زباله بیش از مقداری است که می‌توان وارد فرایند بازیافت خود نمود. مسئله بقاء نوع انسان به طور مستمر بر آگاهی بشریت فشار وارد می‌آورد. علیرغم وضعیت اضطراری این مسئله، مذاکره برای دومین دوره اجرای تعهدات مندرج در پروتکل کیوتو، دو سال طور کشیده است و ما در این رویداد شرکت کرده‌ایم بدون اینکه به هیچ توافق معنی‌داری دست یافته باشیم. و در واقع، در مورد سندی که منشاء آن نا مشخص است. نظر ونزوئلا، کشورهای عضو اتحادیه آلبا و اتحادیه بولیواری آن است که آن را قبول ندارند. ما از همان موقع گفتیم که هر گونه سندی که از گرو‌های کاری در چارچوب پروتکل و کنوانسیون کیوتو بیرون نیامده باشد مورد قبول ما نیست. تنها اسنادی که حاصل بحث فشرده ما در عرض سال‌های گذشته است، اسناد قانونی و معتبر هستند... (کف زدن حضار) و در عرض این چند ساعت گذشته، که به نظر من نه شما خوابیده‌اید و نه چیزی خورده‌اید. به نظر من منطقی نیست که همان‌گونه که شما هم ابراز داشته‌اید سند جدیدی بدون هیچ سابقه روشن، به اجلاس عرضه کنیم. اهداف کمی کاستن از تولید گازهای آلوده‌کننده، که با روش‌های علمی تعیین شده باشد و رسیدن به توافق برای همکاری بلند مدت، امروز و در این ساعت ظاهرا به شکست انجامیده است. علت آن چیست؟ ما شکی نداریم که علت آن رفتار غیر مسئولانه و عدم وجود اراده سیاسی در کشورهای ثروتمند کره زمین است. به هیچ کس نباید بر بخورد. من این حرف "خوزه گرواسیو آرتیگاس "(3) را به یاد می‌آورم که گفت: "از واقعیت نه آزرده می‌شوم و نه می‌ترسم. " ولی مسئله بر سر رفتار غیر مسئولانه در اتخاذ مواضع و چرخش 180 درجه، کنار گذراندن دیگران و مدیریت نخبه سالاری، مسائلی هستند که به همه مربوط می‌شود.. همه کشورها باید در حل آن شرکت کنند. محافظه‌کاری و خود‌خواهی سیاسی بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان و غنی‌ترین کشورها، بیانگر عدم حساسیت و عدم هم‌دردی با فقرا، گرسنگان و ضعیف‌ترین افراد در مقابل بیماری‌های و مصائب طبیعی است. آقای رئیس! توافقی جدید مورد نیاز است که متناسب با مقدار کمٌی سهم آنان و بضاعت اقتصادی، مالی و فنی آنان بوده و بر پایه احترام بدون قید و شرط به اصول مندرج در کنوانسیون کیوتو، مطلقا قابل اعمال برای کشورها - برای کلیه کشور‌ها - از کوچک تا بزرگ باشد. کشورهای توسعه‌یافته باید تعهدی مشخص، روشن و الزام‌آور نسبت به کاستن چشمگیر از تولید گازهای خود بر عهده گیرند و دین خود را نسبت به اعطاء کمک‌های مالی و فنی به کشورهای فقیر اداء نمایند، تا این کشورها بتوانند با خطرات مخرب تغییرات جوی مقابله نمایند. و از این نظر وضعیت خاص کشورهای جزیره‌ای و کشورهای کمتر توسعه‌یافته باید کاملا به رسمیت شناخته شده و لحاظ گردد. آقای رئیس! تغییرات جوی تنها مسئله‌ای نیست که امروزه مقابل بشریت قرار دارد. سایر مصائب و بی‌عدالتی‌هایی که ما را فرا گرفته، شکاف ما بین کشورهای فقیر و غنی به گسترش خود ادامه داده، و علیرغم اهداف هزاره و اجلاس "مونتری " پیرامون مسائل مالی، در تمام این کنفرانس‌ها همان‌گونه که رئیس‌جمهور سنگال در اینجا گفت و واقعیتی بزرگ را آشکار کرد، فقط وعده داده شده، وعده‌های برآورده نشده و جهان نیز به راه مخرب خود ادامه می‌دهد. کل درآمد 500 نفر غنی‌ترین افراد در دنیا بیشتر از درآمد 416 میلیون فقیرترین مردم دنیاست. 8/2 میلیارد نفر در فقر به سر برده و با کمتر از 2 دلار در روز سر می‌کنند. این جمعیت معادل 40 درصد جمعیت جهان است که در واقع 5 درصد درآمد جهان را دریافت می‌کند. در حال حاضر حدود 2/9 میلیون کودک در سال قبل از اینکه به پنج سالگی برسند، می‌میرند و 9/99 درصد این مرگ و میر‌ها در کشورهای فقیر اتفاق می‌افتد. مرگ و میر اطفال، 47 نفر در هر هزار تولدِ زنده است، ولی این رقم در کشورهای غنی فقط 5 نفر در هر هزار تولد است. در حالی که متوسط عمر در کره زمین 67 سال است، در کشورهای غنی 79 سال و در کشورهای فقیر فقط 40 سال است. به علاوه، 1/1 میلیارد نفر از مردم جهان از دسترسی به آب شرب و 6/2 میلیارد نفر از خدمات بهداشتی محروم‌اند. تعداد بی‌سوادان بیش از 800 میلیون نفر است و 02/1 میلیارد نفر گرسنه هستند. این تصویر واقعی جهان است. حال، علت، علت این وضع چیست؟ اجازه دهید از علت صحبت کنیم، از مسئولیت فرار نکنیم و اجازه دهید عمق این مسئله را ناگفته نگذاریم. علت، بدون شک - من باز می‌گردم به کل این دورنمای فاجعه‌بار- متابولیسم [نظام سوخت‌وساز-م] مخرب نظام سرمایه و مدل منسجم آن یعنی نظام سرمایه‌داری است. این روایتی است که من مایلم بخشی مختصر از آن را بازگو کنم. روایت از "لئوناردو بوف "، از رهبران بزرگ نهضت الهیات رهایی‌بخش (4) است. لئوناردو بوف در این مورد می‌گوید: "علت چیست؟ آه، علت عبارت است از طلب کردن خوشبختی از طریق اندوختن مادی و پیشرفت بی‌پایان و استفاده از علم و تکنولوژی که به واسطه آن می‌توانند منابع کره زمین را به طور نامحدود استخراج کنند. " و او در اینجا "چارلز داروین " و "بقاء اصلح " او، زنده ماندن برازنده‌تر و سالم‌تر، را شاهد می‌آورد. ولی ما می‌دانیم که قوی‌تر بر خاکستر ضعیف‌تر زنده می‌ماند. ما باید همیشه به یاد داشته باشیم که "ژان ژاک روسو " (5) گفت که ما بین قوی و ضعیف، آزادی است که سرکوب می‌شود. از همین روی است که امپراطوری آمریکا از آزادی صحبت می‌کند و منظور او آزادیِ سرکوب کردن، آزادیِ تجاوز کردن، آزادیِ کشتن، نابود کردن و استثمار کردن است. این است آزادیِ مورد نظر آنان. و روسو به گفته خود این جمله نجات‌دهنده را اضافه می‌کند: "حفظ قانون رهایی می‌بخشد. " کشورهایی هستند که امیدوارند هیچ سندی از این اجلاس حاصل نشود و این دقیقا به این علت است که آنها هیچ قانونی و هیچ استانداردی را نمی‌خواهند. چرا که فقدان این موازین به آنها اجازه می‌دهد که به آزادی در استثمار کردن و آزادی در خورد و له کردن ادامه دهند. ما باید در اینجا و در خیابان تلاش کنیم و فشار وارد آوریم تا اینکه تعهدی از اینجا حاصل شود، سندی که قوی‌ترین کشورهای کره زمین را متعهد سازد. (کف زدن حضار) خب، آقای رئیس! لئونارد بوف می‌پرسد... آیا تا به حال بوف را ملاقات کرده‌اید؟ من نمی‌دانم که لئوناردو اینجا می‌آید یا نه. من اخیرا او را در پاراگوئه ملاقات کردم. ما همیشه آثار او را می‌خوانیم. آیا یک کره زمین محدود می‌تواند از یک پروژه نامحدود حمایت کند؟ نظر نظام سرمایه‌داری، یعنی توسعه نامحدود، به صراحت بگویم روندی مخرب است. بوف از ما سئوال می‌کند که انتظار ما از کپنهاک چیست؟ لااقل این را باید اقرار کنیم: ما نمی‌توانیم این وضع را ادامه دهیم. و یک پیشنهاد ساده: بیائید این مسیر را عوض کنیم، بیائید این کار را بکنیم ولی بدون کَلبی‌مسلکی، بدون دروغ، بدون برنامه‌ای دو نبش، بدون هیچ سندی، بدون ماخذ، بدون پنهان‌کاری. آقای رئیس، خانم‌ها و آقایان! من از ونزوئلا می‌پرسم که تا کی می‌خواهیم به این بی‌عدالتی و نابرابری ادامه دهیم؟ تا کی ما این نظم اقتصادی جهانی کنونی و مکانیسم‌های بازاری حاکم بر جهان را تحمل خواهیم کرد؟ تا کی ما اجازه می‌دهیم که بیماری‌های مُسری مانند ایدز/اچ.آی.وی. کل جمعیت جهان را تهدید کند؟ تا کی اجازه خواهیم داد که گرسنگان چیزی نخورند و یا نتوانند به کودکان خود غذا بدهند؟ تا کی می‌خواهیم اجازه دهیم میلیون‌ها کودک در اثر بیماری‌های علاج‌پذیر جان بدهند؟ تا کی اجازه خواهیم داد مناقشات مسلحانه میلیون‌ها انسان بی‌گناه را کشتار کند تا قدرتمندان بتوانند منابع دیگر مردمان را به غارت برند؟ ما مردم جهان از امپریالیست‌ها، از کسانی که به سلطه بر جهان و استثمار ما ادامه می‌دهند می‌خواهیم: به تجاوز‌ها و جنگ‌ها خاتمه دهید! پایگاه‌های نظامی بیشتر نسازید! کودتاهای نظامی دیگر بس است! بگذارید یک نظم اقتصادی و اجتماعی عادلانه‌تر و برابرتر بسازیم. بگذارید فقر را ریشه‌کن کنیم. بگذارید تولید گازها را در این سطح زیاد متوقف کنیم. بیاید تباه کردن محیط زیست را متوقف کنیم و از بروز فاجعه عظیم تغییرات جوی اجتناب کنیم. بیائید خودمان را، در پشت هدف نجیبانه اتحاد و آزادی بیشتر برای همه متحد و یکپارچه کنیم. آقای رئیس! حدود دو قرن قبل، یک ونزولیائی معروف، یک آزادی‌بخش کشورها و پیام‌آور آگاهی، این وصیت را از خود باقی گذارد: "اگر طبیعت هم مقابل ما به ایستد بیائید، علیه آن بجنگیم و آن را به اطاعت از خود وا داریم. " این ونزولیائی، "سیمون بولیوار " آزادی‌بخش است. در ونزوئلای بولیواری، 10 سال پیش در چنین روزی، دقیقا 10 سال پیش، ما بزرگترین فاجعه حاصل از تغییرات جوی را در تاریخ خود تجربه کردیم. (این فاجعه به نام فاجعه "وارگاس " مشهور است) در همین ونزوئلا که انقلاب آن سعی دارد عدالت را برای مردمش به ارمغان آورد و این چیزی است که به نظر ما فقط از طریق اتخاذ مسیر سوسیالیستی امکان‌پذیر است! سوسیالیسم، بختک دیگری که کارل مارکس از آن سخن گفت، که در اینجا نیز قدم می‌زند، این بختک متقابل بختک دیگر است. سوسیالیسم این سکان هدایت است، این راه نجات این سیاره است، من کوچکترین شکی ندارم. سرمایه‌داری راه به جهنم است، راه تخریب جهان است. ما این را در ونزوئلا می‌گوییم، که به خاطر سوسیالیسم، با تهدید امپریالیسم آمریکا مواجه است. از سوی کشورهای تشکیل‌دهنده اتحادیه آلبا، اتحادیه بولیواری ما، با کمال احترام، ولی از ته قلب، به نام بسیاری در روی این سیاره دعوت می‌کنیم و می‌خواهیم، به گفته سیمون بولیوارِ آزادی‌بخش به دولت‌ها و مردم کره زمین می‌گوییم: اگر ذات مخرب نظام سرمایه‌داری با ما در افتاد، بیائید با آن بجنگیم و آن از وادار سازیم از ما اطاعت کند، بیایند در مقال مرگ بشریت ساکت ننشینیم. تاریخ از ما می‌خواهد متحد شده بجنگیم. اگر سرمایه‌داری ایستادگی کند، ما مجبوریم دست به جنگ علیه سرمایه‌داری بزنیم و راه را برای نجات نوع بشر بگشائیم. این وظیفه ماست که پرچم مسیح(ع) و پرچم محمد(ص)، برابری، عشق، عدالت و پرچم انسانیت، عمیق‌ترین و واقعی‌ترین انسانیت را به اهتزاز در آوریم. اگر ما به این وظیفه عمل نکنیم، زیباترین و عالی‌ترین خلقت جهان هستی، یعنی نوع انسان، ناپدید خواهد شد! ناپدید خواهد شد! این سیاره میلیاردها سال عمر دارد و میلیاردها سال هم بدون ما، بدون نوع بشر، وجود داشته است. این بدین معنی است که برای بودن نیازی به ما ندارد.حالا، بدون زمین، ما هم وجود نخواهیم داشت و ما همان‌گونه که اوو (مورالس)، برادر بومی ما از آمریکای جنوبی، گفت، داریم "پاچاماما " (6) را نابود می‌کنیم. و بالاخره آقای رئیس! در پایان، اجازه بدهید به "فیدل کاسترو " گوش دهیم که گفت: "نوع ما، نوع بشر، در خطر انقراض است. " اجازه دهید به مسیح منجی(ع) گوش دهیم که گفت: "رحمت بر فقرا باد که بهشت مال آنها خواهد بود. " آقای رئیس، خانم‌ها و آقایان! ما قادریم از بدل شدن زمین به گورستان انسان جلوگیری کنیم. بیایید این زمین را به بهشت، بهشت زندگی، بهشت صلح، صلح و برادری برای تمام بشریت، نوع بشر، تبدیل کنیم. آقای رئیس، خانم‌ها و آقایان! از شما بسیار متشکرم. --------------------------------------------------------------------------------------------------- 1- نویسنده شهیر اروگوئه‌ای و نویسنده کتاب "شریان‌های باز آمریکای لاتین " (مرکز نشر دانشگاهی، مترجم: محمد تمیمی عرب، تهران، 1370) 2- سردبیر مجله لوموند دیپلماتیک و گردآورنده کتاب "صد ساعت با فیدل " (نشر اخوان، مترج: کیومرث پارسای، تهران، 1387) 3- پدر استقلال اروگوئه (1850 - 1764 م) 4- از جدیدترین نظریات الهیاتی مسیحیت است که خواستگاه اولیه آن بنا به شرایط اجتماعی و سیاسی خاص، آمریکای لاتین بوده است. پس از آن، رواج روز افزونی در آفریقا و آسیای جنوب شرقی پیدا کرده است. این نهضت، الهیاتی که بر حضور دین در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی تاکید دارد؛ مهمترین ریشه‌های ناکامی و بدبختی جوامع فقیر منطقه آمریکای لاتین را حکومت‌های خودکامه و نظامی وابسته به ابرقدرت‌های بزرگ می‌داند و وظیفه کلیسا را حمایت از محرومان و مقابله با ظالمان می‌داند، تا بدین صورت همگان به رهایی و ملکوت آسمان برسند. این الهیات، طبق نظرات رایج مسیحی، بر مظالم دیکتاتورها سرپوش نمی گذارد؛ فقر را جزء مقدرات الهی نمی‌داند و بر ضرورت فقرزدایی و استقلال از طریق مبارزه و آموزش پافشاری می‌کند و راه رهایی همگان و رسیدن به ملکوت آسمان را "تلازم عدالت و معنویت " می‌داند. برقراری عدالت اجتماعی و تاکید بر حضور اجتماعی دین در عرصه اجتماعی و سیاسی مهمترین ویژگی‌های این الهیات هستند که نظر بسیاری از محققان را به تحقیق و پژوهش در این خصوص جلب کرده است. از سویی، کشورهای استعمارگر منطقه، خصوصاً آمریکا و اسپانیا، با تلاش‌های فراوان درصدد تضعیف و انحراف این نهضت الهیاتی بر آمده‌اند، تا این جبهه ضد استعماری و استبدادی را در هم بشکنند. 5- متفکر سوئیسی، در سده هجدهم و اوج دوره روشنگری اروپا می‌زیست. (1712 ـ 1778 م) 6- Pachamama، مادر زمین، در زبان‌هاى آیمارا و کیچوا. واژه پاچاماما در خود نه تنها مفهوم زمین و مام وطن را بیان مى کند، بلکه شامل ارزش‌هاى معنوى و احترام به طبیعت نیز هست. از این رو پاچاماما شاید در کامل‌ترین تعریف، احترام به محیط زیست و همزیستى با طبیعت نیز هست.



    گزارش
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 12604
    دفعات دیده شده: ۱۴۳۷ | آخرین مشاهده: ۷ روز پیش