-
شیعیان یمن در فراز و فرودهای تاریخ ( گزارشی ویژه درباره حوثیها؛ )
شنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۴۹
علاوه بر این، عربستان «مقرن عبدالعزیز» رییس دستگاه اطلاعاتی خود را برای تحویل نامه ویژهای به «معمر قذافی» رهبر لیبی به این کشور اعزام کرد که در آن از قذافی خواسته شده است که تعهدات خود در جریان سفر اخیرش به ریاض درخصوص توقف هرگونه حمایتی از جنبش الحوثی را اجرا کند. "فتاح غلامی" طی گزارشی ویژه به بررسی نبرد فعلی میان جنبش حوثی از یک سو با ارتش دولت مرکزی یمن با حمایت و پشتیبانی ارتش سعودی و فرماندهان سابق بعث عراق، پرداخته است. "غلامی" در گزار
علاوه بر این، عربستان «مقرن عبدالعزیز» رییس دستگاه اطلاعاتی خود را برای تحویل نامه ویژهای به «معمر قذافی» رهبر لیبی به این کشور اعزام کرد که در آن از قذافی خواسته شده است که تعهدات خود در جریان سفر اخیرش به ریاض درخصوص توقف هرگونه حمایتی از جنبش الحوثی را اجرا کند. "فتاح غلامی" طی گزارشی ویژه به بررسی نبرد فعلی میان جنبش حوثی از یک سو با ارتش دولت مرکزی یمن با حمایت و پشتیبانی ارتش سعودی و فرماندهان سابق بعث عراق، پرداخته است. "غلامی" در گزارش خود که در آخرین شماره مجله "پنجره" به چاپ رسید، نوشت: چندی است اخبار مربوط به شیعیان یمن مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. این بخش از پیروان اهلبیت در شرایط کنونی در موقعیت حساسی بهلحاظ تاریخی بهسر میبرند؛ از یک طرف ضدیت دولت یمن و از سوی دیگر هماهنگی نظامیان عربستان و نیروهای بعثی عراق، شیعیان استان صعده را در تنگنا قرار داده است. بارها از سوی دستگاه تبلیغاتی سردمداران عرب منطقه، شایعه ارتباط و نزدیکی جنبش الحوثی با جمهوری اسلامی ایران و تلاش حوثیان برای شکلگیری دوباره نظام امامت زیدیان در یمن، مطرح شده که البته این ادعا بارها توسط «بدرالدین الحوثی»، شیخ زیدیان جاردیه و رهبر جنبش حوثی، رد شده است. برای تشریح موقعیت کنونی شیعیان یمن بهتر است که نگاهی گذرا به تاریخ زیدیان بیفکنیم. نقش کارساز یمنیها در پیشبرد اسلام و تشیع اساسا یمنی ها ایفاگر نقشی مؤثر و کارساز در تاریخ اسلام هستند. مهاجرت هایی که از این منطقه به حجاز و عراق صورت گرفته، تحولات سیاسی مهمی را برای مسلمین رقم زده است. کوچ قبایل یمنی به سایر مناطق و اسکان آنان در حوزه جغرافیایی جدید، باعث تغییر ترکیب جمعیتی اهالی شبهجریزه عربستان شده است. بهطوریکه در بسیاری از منابع تاریخی سخن از تقسیمبندی اعراب بهصورت شمالی و جنوبی یا قحطانی و یمنی است. گرایش یمنی ها به اهلبیت، از روزگار رسالت نبی مکرم اسلام آغاز شد. در سال دهم هجری حضرت ختمی مرتبت، قصد دعوت از مردم سرزمین یمن را داشت و به همینخاطر، خالد بن ولید را بهسوی آن دیار روانه کرد، اما علیرغم توقف شش ماهه خالد، او توفیقی در این زمینه کسب نکرد.بعد از ناکامی خالد بن ولید، پیامبر، علی بن ابی طالب(ع) را به این مأموریت گمارد و او بعد از ورود به یمن، نامه رسول اکرم را برای مردم قبیله همدان قرائت کرد و بعد از خواندن نامه و دعوت به اسلام، همدانیان همگی مسلمان شدند. قبیله همدان بعدها در طول تاریخ اسلام منشا بسیاری از تحولات شدند. علی(ع) قبیله «مذحج» را نیز به اسلام دعوت کرد و آنها قصد پایداری در اعتقادات قبلی خود و تعرض به فرستاده پیامبر را داشتند، اما در درگیری مختصری که روی داد، مذحجیان شکست خوردند و بعد از دعوت مجدد علی(ع) به اسلام گرویدند.دوستی میان اهالی یمن و حضرت امیر به حدی بود که از تعداد بیست و سه نفری که هسته اولیه تشیع بعد از ماجرای سقیفه را تشکیل دادند، ده نفر از انصار یمنی بودند.زمانیکه بحث خلافت علی بن ابی طالب مطرح شد، علیرغم مخالفت های آن حضرت، قبایل یمنی بیش از دیگران در ترغیب حضرت امیر برای پذیرش مسئله خلافت نقش داشتند و بنا بر نقل، اولین کسی که با امام علی(ع) بیعت کرد، مالک اشتر بود. از جمله اقدامات اولیه حضرت امیر در اوایل خلافت، انتخاب والیان برای سرزمین های اسلامی بود. ایشان برای منطقه یمن، فردی که مناسب تشخیص داده و به آن دیار روانه کرد، عبیدا... بن عباس بود. زمانیکه امام علی(ع) زمامداری امور را بهعهده گرفت، از همان ابتدا، کارشکنی هم پیمانان گذشته شروع شد و واقعه جمل پیش آمد. در جریان واقعه جمل، نیروهای یمنی سپاه امیر مؤمنان، بسیار فعالانه در جنگ شرکت داشتند و در نهایت از جمله عوامل اصلی پیروزی امام در جنگ بودند. در نبرد صفین نیز برخی از چهر ههای سیاسی یمنی تلاشی بهسزا از خود نشان دادند که از جمله آنان، مالک اشتر، عدی طایی، زحر بن قیس و هانی بن عروه بودند. از دیگر قبایل یمنی که در ماجرای صفین حضور داشتند، بنو احمس از تیره بجیله بن انمار بن نزار، بودند که بهگفته مؤلف پیکار صفین از این طایفه، هفتصد نفر در این نبرد حاضر بودند. در دوران خلافت امام حسن(ع)، آن امام نیز از حمایت قبایل یمنی و سایر دوستداران شیعی خود برخوردار بود، اما عملکرد ستون پنجم معاویه در کوفه و سست عنصری برخی چهرههای فرصت طلب که با تهدید و تطمیع سیاست ورز اموی از پشتیبانی خلیفه برحق مسلمین روی برتافتند و در نهایت کار بدانجا رسید که امام به صلح با معاویه راضی شد. معاویه کینه یمنیان را به دل داشت، از اینرو بسر بن ارطاه را برای سرکوب آنان فرستاد. این فرستاده حاکم اموی هنگام ورود به یمن فجایع خونینی را رقم زد. حماسه عاشورا جلوه دیگری از عرصه گردانی یمنیان بود. چنانچه در منابع آمده است از مجموع شهدای این رخداد خونین، سی و چهار نفر از یمنیان بودهاند. علویان در مواجهه با غاصبان خلافت بر دو دسته بودند. عده ای از نوادگان امام حسن(ع) بر استقرار خلافت و امامت در میان فرزندان امام دوم معتقد و مدعی بودند که برای کسب حقوق از دست رفته باید در مقابل حکومت ظلم با شمشیر قیام کرد. فرزندان امام حسین نیز بر این عقیده بودند که بعد از شهادت سومین امام، مسئله وراثت و جانشینی رسول خدا(ص) در میان فرزندان حسین(ع) استقرار می یابد، اما نکته قابلتوجه در میان این گروه از علویان این بود که آنان بیشتر به امور فرهنگی روی آورده بودند و بهخصوص علویانی که مذهب امامیه داشتند از این قاعده پیروی می کردند، اما در میان این گروه از علویان نیز برخی از چهرهها وجود داشتند که قیام به سیف را ترجیح می دادند. از جمله این افراد، زید بن علی، فرزند امام چهارم بود که علیه خلافت اموی قیام کرد و به شهادت رسید. فرزندان زید ادامهدهندگان راه او بودند و بعدها پایه گذار برخی حکومت های شیعی در یمن و طبرستان شدند. زیدیان در عقیده و مذهب بیش از اینکه به منابع امامیه توجه داشته باشند، از مکتب اعتزال پیروی می کردند. قاسم بن ابراهیم رسی (246 ق) از معروفترین امامان زیدیه در نیمه نخست قرن سوم بود که این دعوت را پذیرفت و به یمن مهاجرت کرد، اما در سفر اول موفق به کسب نتیجه و جلب توجه قبایل سرشناس یمنی نشد؛ در نتیجه به مدینه مراجعت کرد. در سال 284 بار دیگر یمنی ها از قاسم دعوت بهعمل آوردند که اینبار بازگشت مجدد او، با موفقیت همراه بود و وی موفق به تأسیس حکومتی شیعی مبتنی بر عقاید مذهب زیدیه در مناطق شمالی شد. نظام سیاسی زیدیان، پیوند دین و سیاست سرزمین یمن از قرن دوم تا قرن چهاردهم، شاهد تلاش زیدیان برای بسط و تداوم حکومت شیعی بود. حرکت زیدیان در قرن دوم هجری آغاز شد و بعدها بهصورت یکی از مکاتب فکری جهان تشیع در آمد. پیروان این فرقه سعی وافری برای رسیدن به اهداف خود در طول دوران خلافت اموی و عباسی داشتند و به همینخاطر قیام های متعددی را در صحنه سیاسی رقم زدند. این تلاش ها که در ابتدای امر بهصورت حرکت های نظامی پراکنده در سرزمین های اسلامی صورت می گرفت، با توجه به کمی تعداد پیروان فرقه زیدیه، در قالب قیام های شکست خورده نمود پیدا کرد. با توجه به معتقدات زیدیان مبنی بر مشروعیت هریک از علویان اعم از حسنی یا حسینی، برای بهدست گرفتن قدرت و تصدی امر امامت، جانشینی به محمد بن عبدا... بن حسن معروف به نقس الزکیه رسید و او مدتی چند در بصره تلاش هایی را صورت داد و بعد از کشته شدن او، برادرش ابراهیم راهش را ادامه داد.اقدامات ابراهیم جلوه بیشتری داشت و مدتی چند حکومت عباسیان را دچار بحران کرد. بعد از مرگ ابراهیم، این شعله فروزان توسط محمد بن ابراهیم طباطبا و سردار برجسته او ابوالسرایا، کاخ های خلافت عباسی را به لرزه درآورد. پیروان زید نیز با توجه به رونق کار طباطبا به او پیوستند و در قیامی که او رهبری می کرد، علیه حکومت عباسی حرکت های نظامی خود را شکل دادند. در این هنگام قبایل شیعی یمن با توجه به اختلافات داخلی موجود در میان خود، برای رفع معضلات و رسیدن به یکپارچگی، برنامه دعوت از خاندان اهلبیت و علویان را در پیش گرفتند. قاسم رسی یکی از علویانی بود که این دعوت را پذیرفت. وی برادر طباطبا بود که بعد از کشته شدن او، به هند مهاجرت کرد و در آنجا به ارشاد و تبلیغ و دعوت مردم برای پیوستن به نهضت زیدیه پرداخت. زیدیه تا زمان او تشکل پیدا نکرده بود و در نوعی پراکندگی فکری بهسر میبرد، اما قاسم رسی به مذهب زیدیه سر و سامان بخشید و زیدیه را براساس تفکر جارودی که از فرقههای نزدیک به امامیه است، شکل داد. اما دیدگاههای او باعث جدایی میان زیدیان شد.بعد از مرگ قاسم، یمنیان از پسرش حسین برای حضور در یمن و بهدست گرفتن زمام امور دعوت کردند و حسین از هند به یمن آمد و چون به زهد و تقوا مشهور بود، توانست حمایت قبایل یمن را جلب کند و از اینرو مردم در سال 288 با وی بیعت کردند و او توانست حکومتی براساس عقاید زیدیه در یمن تشکیل دهد. بعد از مرگ حسین شیعیان یمن با نواده قاسم، یعنی یحیی بن حسین بن قاسم رسی که جوانی سی و پنج ساله، و در فضلیت و شجاعت سرآمد بود، بیعت کردند. اولین مأموریت یحیی بن حسین، پس از مدتی با مشکل مواجه شد و وی به مدینه بازگشت. تا اینکه برای دومینبار در سال 284 هجری قمری و بنابر درخواست مجدد قبایل یمن، یحیی بن حسین به یمن بازگشت و اینبار با برقرار کردن حکومتی پایدار، بنیانگذار حکومتی شیعی مبتنی بر عقاید مذهب زیدیه در مناطق شمالی آن دیار شد. وی فردی عالم، فاضل و مصنف بود و علیه المعتضد با... عباسی قیام کرد و کار او از چنان رونقی برخوردار شد که هفت سال در مکه به نام او خطبه خوانده شد. وی مدت چهارده سال بر بخش های شمالی یمن فرمانروایی کرد و شهر صعده را مرکز حکومت خود قرار داد. از سوی دیگر، درصدد مبارزه با تفکرات و مذاهب حاضر در صحنه سیاسی و اعتقادی یمن، از جمله قرابطه برآمد و اقداماتی را در این زمینه انجام داد. نتیجه این تلاش ظهور مکتبی فقهی و کلامی تحت عنوان هادویه شد که اثرات و تبعات آن تا به امروز باقی است و پایههای آن توسط دو تن از فرزندان او به نام های محمود(مرتضی لدین ا...) و احمد (ناصر لدینا...) مستحکم شد. با اوج گرفتن تنش های خانوادگی در میان خاندان یحیی، حاکمان شیعی یمن نتوانستند تا چند دهه اقتدار دوران یحیی را بازیابند تا اینکه در سال 388 هجری قمری در حالیکه نزاع میان نوادگان هادی به اوج خود رسید، برخی قبایل یمن بار دیگر به بیعت با سادات مستقر در خارج از یمن روی آوردند که در نهایت با اجابت دعوت آنان از سوی قاسم بن علی (310 تا 393) و ورود او به یمن، امامان زیدی دوباره اقتدار گذشته خود را بازیافتند. قاسم بن علی از سادات حسنی مقیم حجاز بود. حکومت او در یمن شمالی البته با مخالفت های عموزادگانش که از نسل یحیی بن حسین بودند، روبهرو شد و در نهایت مردم یمن به حکومت قاسم به علی رضایت دادند. وی در تاریخ به قاسم صغیر نیز شناخته می شود. قاسم رسی در سال 381 وارد یمن شد و در سال 389 «عیان» را مرکز حکومت خود قرار داد و به همینخاطر به عیانی نیز معروف است. وی طی چند درگیری توانست حکومت خود را در مناطق شمالی و مرکزی یمن از جمله صنعا تثبیت کند. بعد از مرگش، پسرش حسین جانشین شد.حسین بن قاسم به مجرد رسیدن به حکومت، روش خشونت آمیزی در برخورد با قبایل را در پیش گرفت و به همینخاطر موجبات نارضایی گسترده فراهم آمد. این برخورد خشن باعث رویگردانی قبایل از حکومت وی شد و در نهایت در جنگ سختی که میان او با یکی از قبایل درگرفت، در سال 404 کشته شد.آنچه که مسلم است وی در دوران حیاتش ادعاهای خاصی پیرامون مهدویت اعلام نکرده است، اما بعد از مرگ او پیروانش ادعا کردند که او نمرده است و در پی این اعتقاد فرقه جدیدی در درون زیدیه به نام حسینیه، رشد کرد که تا قرن هفتم در کنار جریان سنتی زیدیه در یمن حضور جدی داشت.در قرن چهارم امامت یمن در اثر مشکلات جانشینی تضعیف شد و در برابر فشار صلیحیان اسماعیلی که هواخواه فاطمیان مصر بودند و صنعا و صعده را فتح کردند، به طرف شمال عقب رانده شد.در ابتدای قرن ششم اولاد امام هادی، بار دیگر توسعه حکومت خود از نجران و صعده بهسوی جنوب را آغاز کردند و امام احمد متوکل مؤسس جدید امامت زیدی بود. از آنجا که امامان زیدی اداره پرجمعیت ترین و مرفه ترین زمینهای جلگه ای یمن را در دست داشتند، مصلحت را چنین دانستند که عقاید اکثریت پیروان آنها با عقاید دینی رایج منطبق شود. بنابراین آنها به حمایت از مکتب جدید اهل سنت پرداختند که اولینبار از تعالیم سید محمد بن ابراهیم الوزیر (م 840ق) حاصل شده بود. در قرون جدید با توجه به قدرت یافتن خلیفه عثمانی، مدتی چند یمنیان مجبور به پذیرش تبعیت عثمانی ها بودند.یمن در پی فروپاشی عثمانی در جنگ جهانی اول مستقل شد. تا آن زمان انگلیس و ایتالیا برای تسلط بر یمن با یکدیگر رقابت می کردند.در دسامبر 1918 نیروهای انگلیسی بر حدیده، لحیا و مناطقی از تهامه چیره شدند.امام یحیی حمید الدین که از جمله آخرین امامان زیدی بود (متوفی 1948) به همراه نیروهایش با انگلیسی ها به مبارزه برخاست و در نوامبر 1918 مرکز فرماندهی خود را از شهاره به صنعا انتقال داد و خود را پادشاه خواند و اعلام کرد که قراردادهای آنگلو - ترکی را به رسمیت نمی شناسد. ایتالیا که دورادور تحولات سیاسی یمن را تحتنظر داشت و از نارضایتی مردم این کشور از سیاست بازی های انگلیس آگاه بود، پیمان دوستی و بازرگانی ایتالیا - یمن را در سال 1926 به امضا رساند. به رسمیت شناختن استقلال یمن از جمله تبعات این پیماننامه بود، اما سایر تعهدات ایتالیا برای نوسازی این کشور صورت تحقق پیدا نکرد. انگلیس نیز قصد انفعال سیاسی در یمن را نداشت و در سال 1927 خواهان شناسایی حق حاکمیت نیروهای انگلیسی بر امیرنشین های سرزمین عدن شد که با بی اعتنایی امام مواجه شد و در پی آن نیروهای بریتانیایی حمله هوایی و دریایی خود علیه یمن را آغاز کردند، از سویی دیگر مناطق شافعینشین را علیه حاکمیت مرکزی شوراند.جداییطلبان نیز از فرصت استفاده کرده و به همدستی برخی قبایل یمنی از جمله زرانیق در منطقه بیت الفقیه و حاشد در شمال یمن و با کمک تجهیزات نظامی که انگلیسی ها دریافت کرده بودند، شورش هایی را به راه انداختند. سال 1928 میلادی سال سختی برای امام یحیی بود، زیرا مناطق تحت نفوذش توسط نیروی هوایی بریتانیا درهم کوبیده شد. از سوی دیگر، در میان مردم نیز شایع شد که صنعا و حدیده نیز بهزودی بمباران خواهد شد که از اینرو مردم بی دفاع برای نجات جان خود سر به کوهستان ها نهادند. با تشدید فشارهای سیاسی و نظامی، امام یحیی ناچار دل به دوستی با شوروی بست و در نوامبر 1928 پیمان دوستی و بازرگانی میان یمن و شوروی بسته شد، اما از بد اقبالی امام یحیی این پیمان در هنگامه بحران اقتصاد جهانی (1929-1933) منعقد شد و علیرغم کارگشایی های اولیه، بهای نقره که پشتوانه پول کشور بود، فرو کاهید و اقتصاد یمن ورشکسته شد. بحران اقتصادی بار دیگر شورش قبایل را سبب شد و از سویی دیگر در مرزهای یمن و عربستان نیز تنش هایی ایجاد شد و حسن ادریسی، امیرنشین عسیر، به تحریکاتی ایذایی علیه عربستان دست زد. انگلیسی ها برای ایجاد اختلاف سیاسی یمن و عربستان از فرصت بهدست آمده، بهره جستند. ناآرامی مرزها، عاقبت کار را به جنگی تمامعیار کشید. سعودی ها با توجه به برتری نظامی خود توانستند در طی چهل و پنج روز تهامه یمنی تا حدیده را تصرف کنند. از آنجا که انگلیسی ها از قدرت گرفتن بیش از اندازه سعودی ها دلخوش نبودند، از در دوستی با امام یحیی برآمدند، در نهایت با همدستی آنها پیمان آشتی میان یمن و سعودی و در بیستم ماه می 1934 در طائف با تقسیم منطقه بحران بین دو کشور برقرار شد. این رویداد باعث تحکیم بیشتر پیوندهای اقتصادی و سیاسی انگلیس با یمن شد و فضا را برای جولان سیاست های استعماری ایتالیا مهیا کرد و این کشور درصدد موقعیتی مناسب برای عقده گشایی بود. این فرصت با آغاز جنگ جهانی دوم فراهم آمد و ایتالیاییها با توجه کسب تصرفاتی در آفریقا، قصد استفاده از یمن بهعنوان سرپل دسترسی به آبهای خلیج فارس را داشتند، اما در مواجه با برتری ناوگان دریایی بریتانیا شکست خوردند. جنگ جهانی تبعات فراوانی بهلحاظ اقتصادی برای یمن داشت و کار را برای ادامه حکمرانی امام یمنی دشوارتر کرد، در کودتای هفدهم فوریه 1948 به سرکردگی عبدا... بن احمد الوزیر، حکومت امام یحیی سقوط و عبدا... دولتی تازه تأسیس کرد و خود را شاه و امام نامید، اما حکومت او دوام پیدا نکرد و احمد پسر امام یحیی در سیزدهم مارس 1948 با بهره گیری از توانمندی های نظامی، قبایل زیدی در صنعا را به اشغال خود درآورد و دستور تیرباران عبدا... بن احمد و هوادارانش را صادر کرد. حکومت یحیی نیز دوام چندانی پیدا نکرد و حکومت امامیه زیدیه بعد از اعلام جمهوری در سال 1962 منقرض شد. جنبش «الحوثی» این جنبش، توسط «حسین الحوثی» آغاز شد و اکنون توسط «عبدالملک الحوثی» (برادر او) رهبری می شود. آن دو از فرزندان «بدرالدین الحوثی»اند که عالم نامور زیدی در یمن است. بدرالدین الحوثی، در سال 1345 (هـ.ق) در شهر «ضحیان» به دنیا آمد و در صعده پرورش یافت. او از خاندان علمی و مؤلفان پرکار معاصر زیدی است که هم اکنون با سن بیش از نود سال در حال حیات است و از قیام فرزندان خود حمایت کرده و رهبری دومین جنگ علیه دولت یمن (پس از کشته شدن فرزندش حسین) را بر عهده داشته است. او دارای آثار متعددی چون: اسانید الزیدیه، الایجاز فی الرد علی فتاوی الحجاز، تفسیر القرآن الکریم، التحذیر من الفرقه و... است. او در سال های جنگ داخلی یمن، مدتی به ایران پناه آورد و چندی در شهر قم زیست. بهلحاظ اعتقادی این جنبش و رهبر آن به زیدیان جارودی معروف است که بیشترین قرابت را با شیعیان دوازده امامی دارند. از نظر جارودیان مسئله نص و انتخاب حضرت علی بهعنوان جانشین پیامبر اکرم، اصلی مسلم است و در آن خدشهای نیست. به همین خاطر، مسئله انتقاد و انکار خلفای اول تا سوم را مورد توجه قرار دادند. به امامت اهلبیت نیز قایل هستند، اما قرائت تازهای از این موضوع دارند و ادامه آن را تا امامان زیدی نیز مستمر میدانند و منتظر ظهور حضرت مهدی(عج) هستند. البته در مورد اینکه نسب ایشان آیا از حسنیون یا حسینیون است، اختلافنظر دارند. بهطور طبیعی با چنین افکاری، حوثیان از نظر اعتقادی با جریان دیگر زیدی که از شاخه بتریه هستند و نزدیکی بیشتری با اهلسنت احساس میکنند، مخالفند. حسین الحوثی رهبر فقید جنبش وی تحصیلات کودکی را در همان محل رشد خود یعنی صعده گذراند و سپس در مدرسه سلفیهای سنی که وابسته به اخوانالمسلمین بود، ادامه تحصیل داد. در سال1991 «حزب سوسیالیست یمن» برای جلوگیری از گسترش افکار تند حزب «التجمع الیمنی للاصلاح» تصمیم میگیرد «حزب الحق» را با دیدگاههای اسلامی تأسیس کند. در این میان، حسین الحوثی هم از مؤسسین بهشمار میرود. حسین الحوثی در سال 1993 به عضویت پارلمان یمن درآمد. در سال 1996 به سبب بازگشت یمنیهای سلفی و وهابی از افغانستان، حکومت یمن دچار اختلاف و انشقاق میشود و این بهسبب ترس از تفکرات افراطی آنان بود. از اینرو، دولت برای اینکه جلوی افکار تند آنها را بگیرد، از حسین الحوثی کمک گرفت. در همان بحبوحه (1997) بود که الحوثی از حزب الحق جدا شد و حزب «الشباب المؤمن» را تأسیس کرد. دولت یمن تحت فشار آمریکا، حوثیها را در تنگنا قرار داد تا اینکه در ژوئن2004 رسما به آنان اعلان جنگ داد.از سال 2004 دولت یمن با این جریان در منازعات جدی قرار گرفت و تاکنون شش مرحله جنگ بین آن دو، در جریان بوده است: جنگ اول: در 2004 اتفاق افتاد. در این جنگ، «حسین الحوثی» (اولین رهبر جنبش و نماینده پارلمان) کشته شد. جنگ دوم: در 2005 به رهبری «بدرالدین الحوثی» (پدر حسین الحوثی و از عالمان بنام زیدی یمن) با نیروی دولتی یمن رخ داد. جنگ سوم: به رهبری «عبدالملک الحوثی» (برادر حسین و رهبر فعلی جنبش الحوثی) با دولتی های یمن انجام شد. در تداوم این نبردها، در سال گذشته میلادی، تحت نظارت امیر قطر، توافقنامه ای میان دو طرف برگزار شد که جز بند تبادل اسرا، باقی بندهای موافقتنامه اجرا نشد و در نتیجه نبردها ادامه یافتند و اکنون جنگ ششم را شاهد هستیم.بهگفته «سلطان سامعی» نماینده پارلمان یمن، این جنگ تاکنون موجب 12 هزار کشته، 25 هزار زخمی و آوارگی تعدادی فراوان و خرابی های بسیار شده است. نقش عربستان و حزب بعث عراق استان صعده یعنی محل اسکان شیعیان جارودیه در جوار استان نجران عربستان قرار دارد. نجران مهمترین منطقه شیعهنشین حجاز است که دولت عربستان نسبت به آن حساسیتهای فراوانی دارد. همسایگی دو منطقه شیعهنشین موجباب هراس دولت عربستان و حزب بعث عراق را فراهم آورده است. بهخصوص اینکه در شرایط کنونی شیعیان با بهدست گرفتن دولت عراق از جایگاه سیاسی بالایی در منطقه برخوردار شدند. به همینخاطر، دولتمردان عربستان و حزب بعث از قدرتگیری دوباره شیعیان در یمن بیمناکند و از هر فرصتی برای به ضعف کشاندن جنبش الحوثی استفاده میکنند و حتی به اتهامهای اثبات نشده از جمله جلوگیری از دخالت نظامی اعضای جنبش در منطقه نجران نیز متوسل میشوند. عربستان سعودی علاوه بر کمک 3 ملیارد دلاری به یمن و تقبل هزینههای جنگ علیه حوثیها، علنا نیروی هوایی خود را وارد جنگ کرده است که از پایگاه هوایی «خمیس» عربستان پرواز میکنند و بر فراز مواضع آنها در یمن در ارتفاع پایین به عملیات میپردازند. علاوه بر این، عربستان «مقرن عبدالعزیز» رییس دستگاه اطلاعاتی خود را برای تحویل نامه ویژهای به «معمر قذافی» رهبر لیبی به این کشور اعزام کرد که در آن از قذافی خواسته شده است که تعهدات خود در جریان سفر اخیرش به ریاض درخصوص توقف هرگونه حمایتی از جنبش الحوثی را اجرا کند. همچنین دهها افسر بلندپایه ارتش سابق عراق، فرماندهان گارد ویژه صدام و فرماندهان ستاد فراری از عراق به یمن آمدهاند و دولت «علی عبدا... صالح» (رییسجمهوری یمن) آنها را برای آموزش و تعلیم افسران و فرماندهان نظامی بهکار گرفته است.افسران رژیم سابق عراق اشتباهات فرماندهان ارتش یمن در پنج جنگ گذشته علیه جنبش الحوثی از سال 2004 میلادی را برشمردند و باتوجه به ملاحظات افسران رژیم سابق عراق، علی عبدالله صالح (رییسجمهوری یمن) تصمیم گرفت تا از تعدادی از آنها بهعنوان مشاور، طراح و فرمانده برای حمله کنونی ارتش یمن علیه اعضای جنبش الحوثی در استان شمالی صعده کمک بگیرد. این افسران رژیم سابق عراق تجربیات خود در برخورد با پناهگاههای کردهای شمال عراق را به فرماندهان نظامی یمن ارائه کردند، بهویژه که شکل و ساختار مناطق کوهستانی شمال عراق با استان صعده یمن و اطراف آن مشابه است. با این وصف، علیرغم بحرانی بودن وضعیت برای شیعیان استان صعده، با عنایت به مسلح بودن مردم منطقه و دستیابی اخیر نیروهای نظامی جنبش الحوثی به چند پایگاه نظامی و دستیابی به سلاحهای سنگین، این جنبش توانست از نظر نظامی در شرایط برتری قرار بگیرد و در چند منطقه ارتش یمن و نیروهای نظامی عربستان را زمینگیر کند و به نظر میرسد که مقاومت جنبش در مقابل تهاجمات نظامی وضعیت بهتری پیدا کرده است.
گزارش
نام منبع: شیعه آن لاین
شماره مطلب: 12496
دفعات دیده شده: ۱۴۶۶ | آخرین مشاهده: ۲ روز پیش