-
مجموعه مقالات کنفرانس شیعه شناسی در «تل آویو»/2 اتان کهلبرگ: مطالعات غرب در خصوص اسلام تشیع
چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۱۴
انقلاب ایران همگان را وادار کرد تا نگاهی تازه به شیعه بیفکنند «اتان کهلبرگ» در کنفرانس تل آویو نوشت :تشیع، در بین مطالعات اسلامی، از اهمیت زیادی برخوردار نشد؛ تا زمانی که انقلاب ایران، همگان را وادار کرد تا نگاهی تازه به این مذهب بیفکنند. مقاله زیر کوششی است به منظور دستیابی به یک دورنما، به کمک مروری بر مراحل عمدهای که مطالعات مربوط به شیعهگری از زمان اولین آگاهی مسیحیت غرب از وجود این شاخه از اسلام، پشت سر گذاشته است. بررسی مطالعات غربیها در
انقلاب ایران همگان را وادار کرد تا نگاهی تازه به شیعه بیفکنند «اتان کهلبرگ» در کنفرانس تل آویو نوشت :تشیع، در بین مطالعات اسلامی، از اهمیت زیادی برخوردار نشد؛ تا زمانی که انقلاب ایران، همگان را وادار کرد تا نگاهی تازه به این مذهب بیفکنند. مقاله زیر کوششی است به منظور دستیابی به یک دورنما، به کمک مروری بر مراحل عمدهای که مطالعات مربوط به شیعهگری از زمان اولین آگاهی مسیحیت غرب از وجود این شاخه از اسلام، پشت سر گذاشته است. بررسی مطالعات غربیها در خصوص شیعه دوازده امامی، موضوع اصلی خواهد بود به طوری که از بررسی سایر اشکال شیعهگری، صرفنظر شده است. معذلک باید به خاطر داشت همانطور که پروفسور برنارد لویس نشان داده است، تشیعی که جهان غرب، برای اولین بار از طریق تجربه مستقیم با آن آشنا شد تشیع فاطمیه و چندی بعد، تشیع اسماعیلیه بود. این فاطمیها و نه شیعیان دوازده امامی بودند که جنگجویان صلیبی (صلیبیون-م) به عنوان اولین دشمنان خود با آنان مواجه شدند و اگرچه این امکان وجود دارد که این جنگجویان با شیعیان دوازده امامی برحسب تصادف در سوریه و فلسطین برخورد کرده باشند، اما انان نه مثل فاطمیون در یک دولت مستقل سازمان یافته و نه مانند اسماعیلیان دارای جلوه و جذبه صوفیانه بودند. لذا برای نویسندگان صلیبی، از جاذبه به مراتب کمتری برخوردار بودند. اطلاعات اندکی نیز که درباره تشیع دوازده امامی توسط این نویسندگان ارائه شده است به واسطه تعصب، غرضورزی و تحریف، لطمه دیده است. ویلیام، متولد اورشلیم (قدس-م) اسقف اعظم صور و مورخ بزرگ قرن دوازدهم پادشاهی صلیبی، نظریات موشکافانهای در خصوص طبیعت و نهاد تسنن و اسلام فاطمیه دارد اما او هیچ گونه آشنایی با تشیع دوازده امامی نداشت. در مقالهای که او چهار سال قبل از مرگ خود که در سال 1186 به وقوع پیوست نگاشته این اعتقاد را که علی پیامبری واقعی است و خداوند با اراده خود رسالت اسلام را به او واگذار کرده است به شیعیان نسبت میدهد: "حضرت جبرئیل، به خطا (یا به واسطه گمراهی) این رسالت را در عوض به محمد(ص) واگذار کرد. "2 اگر بخواهیم عدالت را رعایت کرده باشیم باید خاطرنشان کنیم که این دکترین به احتمال زیاد زاییده توهمات و تخیلات ویلیام نبوده است. بیانات بسیار مشابهی در نوشتههای مورخان اسلامی قرون وسطی در این زمینه وجود دارد. برای مثال ابن حزم (متوفی در سال 456 هجری برابر با 1064 میلادی) مطالبی در خصوص یک گروه تندروی شیعی با عنوان غرابیه بیان میکند. این نام (وجه تسمیه-م) منبعث از اعتقاد اعضای این گروه مبنی بر این است که محمد و علی از دو کلاغ "غراب " نیز به یکدیگر شبیهترند و لذا حضرت جبرئیل اشتباها وحی الهی را به حضرت محمد(ص) رساند. برخی گفتند که این خطای او نبود و برخی دیگر گفتند که او تعمدا چنین کرد.3 ابن حزم، اولین کسی نبود که از غرابیه ذکری به میان آورد پیش از او ابن قطیبه و سایرین نیز، از آنان نام برده بودند. 4 مسئله بررسی صحت و سقم وجود چنین گروه شیعی را باید به تحقیقات بیشتر موکول کرد. مورخ صلیبی دیگر، ژاک دو ویتری، اسقف منطقه اکر (که اکنون آکونا نامیده میشود و در شمال فلسطین اشغالی واقع است-مترجم) در سالهای 1216 تا 1228 در مجموع، اطلاعات نسبتا با ارزشی درباره اسلام داشت. 5 معذلک اطلاعاتی که او در خصوص شیعهگری، به دست میدهد ناچیز و ظاهرا اقتباسی است از آثار اسقف ویلیام. او این دکترین را به شیعیان نسبت میدهد که حضرت علی(ع) پیامبری برجسته بود که خداوند در مقایسه با حضرت محمد (ص) به شیوهای بسیار نزدیکتر و صمیمانهتر، با او صحبت میکرد. بر اساس نظریه ژاکف علی (ع) و یاران او، به حضرت محمد (ص) تهمت زده و قوانین او را مورد حمله قرار دادند. 6 ژاک درباره ویژگیهای تشیع و تفاوت آن با تسنن، در باب مسائلی از قبیل آیینها و سبکهای نیایش به درگاه خداوند (نماز.م.)، تشریفات مذهبی و عرف دینی، چیزی بیش از یک بیان مبهم برای گرفتن ندارد. 7 از منابع موجودف چنین برمیآید که تنها یک نویسنده صلیبی، حقیقتا با شیعیان دوازده امامی آن هم در مناطقی که بخش مهمی از جمعیت ان را شیعیان تشکیل میدادند ملاقات و صحبت کرده است. وی مبلغ معروف مذهبی پیرو سن دومینیک "ریکولدو دامونت کروس " است که بلافاصله پس از رهایی از مرگ در اکر از فلسطین، به سمت شرق غصب شدن حقوق علی (ع) را ثبت نمود. "معذلک، او حضرت محمد (ص) را غاصب حقوق علی (ع) میداند. "9 این نکته قطعی نیست که آیا این اعتقاد بهتانی ضدشیعی است که ریکولدو از برخی سنیها شنیده یا صرفا وی حضرت محمد (ص) رابا اولین خلیفه مسلمین که از دید شیعیان غاصب اصلی به شمار میآید، اشتباه گرفته است. (البته این احتمال نیز وجود دارد که ریکولدو صرفا اطلاعات یافته شده در آثار پیشین صلیبیها را بازگو کرده باشد.) علیرغم این نظریه منفرد اینکه آیا ریکولدو از حس عمیق بیعدالتی که بنیان تشیع را تشکیل میدهد آگاهی داشته یا خیر، موردتردید است و نیز چنین به نظر نمیرسد که او اهمیت کامل اصل "منجی گری " را دریافته باشد. اگرچه ریکولدو از پیروان علی (ع) صحبت میکند که همه چیز را برای ظهور "یکی از اولاد معین علی که ششصد سال از مرگ وی میگذرد " مهیا ساختهاند. 10 "قضاوت ریکولدو درباره شیعیان نسبتا ملایم است " او به طور قطع معتقداست که آنان نسبت به اکثریت سنیها از شرارت کمتری برخوردارند. 11 قرنها پس از شکست نهایی صلیبی ها، تشیع دوازده امامی، به شدت ناشناخته ماند. با تأسیس سلسله صفویه، اوضاع رو به تغییر و تحول نهاد. به دنبال افزایش تماسهای سیاسی، تجاری و فرهنگی با جهان غرب، گروه گروه، جهانگردان اروپایی، از ایران دیدار کرده و برخی از آنها برای مدتهای طولانی در این کشور رحل اقامت افکندند. 12 همه آنها به مذهب این کشور، علاقه نشان ندادند، در عین حال روایات شاهدان عینی که این علاقه را از خود نشان میدادند و حتی روایاتی که با تعصب مبلغین مذهبی درآمیختهاند از ارزش ویژهای برخوردارند. بدین ترتیب، پدر رافائل دومانس که سالهای متمادی، ریاست صومعه جدیدالتأسیس کاپوچینو را در اصفهان برعهده داشت فصل مبسوطی از کتاب خویش موسوم به "کشور ایران در سال 1660 میلادین12 را به تشریح دکترین آیینهای قانونی (اصول قوانین.م.) و اعیاد شیعیان اختصاص داده است که در مجموع به طور قابل ملاحظهای واضح و قابل درک است. اشاره و استناد او به محمدتقی مجلسی عالم بزرگ دوران که احتمالا با وی ملاقات داشته و نیز ذکر او از کتاب "جامع عباسی " از آثار مهم در زمینه فقه به قلم بهاءالدین عاملی یکی از بزرگترین پژوهشگران و دانشمندان شیعی یک نسل پس از مجلسی به ویژه قابل توجه است. (بهایی در سال 1621 یا 1622 درگذشت.) 15 ژان شاردن جهانگرد پروتستان فرانسوی را نیز که بین سالهای 1664 و 1670 و مجددا بین سالهای 1671 و 1677 در ایران به سر میبرد به واسطه مطالعات مشروح و دقیقش طبعا به خاطر می آوریم. گاهی می توان توضیحات او درباره آرا مذهبی وقت را از مطمئنترین منابع و مراجع اطلاعاتی موجود به شمار آورد. اهمیت فسلی که او در اثر خویش با نام "سفر به ایران " به نقش سیاسی مورد ادعای مجتهدین در طی دوران غیبت امام دوزادهم اختصاص داده است در مطالعات پروفسور آن لامپتن و پروفسور نیکی کدی 16 خاطرنشان شده است؛ شاید بتوان این اثر را از اولین اشاراتبه تمایلات ضدیت جویانه در میان علمای شیعی به شمار آورد. این از نشانههای اوضاع و احوال قرن هفدهم است که با وجود برجای ماندن روایات مشروح درباره جنبههای گوناگون اسلام تشیع توسط دیپلماتها تجار و مبلغین اروپایی در بازگشت به این آثار در محافل دانشگاهی و علمی اروپا توجه کمی میشد. شاید این امر بدین سبب بوده است که اسلامشناسان نخستین اروپایی در سنتی پرورش یافته بودند که دربرگیرنده مطالعه عربی و اسلامی در دنباله مطالعه زبان عبری و الهیات بود. در چارچوب چنین سنتی بود که با کتب هم عصر نویسندگان، در رابطه با مسائل همان عصر به سادگی خوگرفته نمیشد. چیزی که بر اساس تعالیم خشک زبانشناسی پژوهشگران اروپایی به چشم آنان برجسته میآمد، موضوعات و مضامین بکر و بدیع بود. با گسترش تماسها با امپراطوری عثمانی با این گونه موضوعات به طرز فزایندهای در غرب آشنایی حاصل شد. طبعا این مضامین از آثار نویسندگان اهل تسنن نشأت میگرفتند. دسترسی به آثار شیعی فوق العاده دشوار بود لذا، پژوهشگران علاقه مند به شاخه شیعی اسلام چاره ای جز اتکا به منابع سنتی نداشتند. ادوارد پوکاک از جمله این پژوهشگران است که اولین کرسی استادی زبان عربی را در دانشگاه آکسفورد در اختیار داشت. او در کتاب خود که در سال 1650 منتشر شد با بهرهگیری از آثار غزالی، شهرستانی و ایجی 17، اطلاعاتی درباره فرق اصلی اسلامی ارائه میکند. باتوجه به وضوح ناکافی و مغرضانه بود. این احتمال وجود دارد که پوکاک و معاصرانش به واسطه تنگ نظری خود نسبت به طبیعت واقعی تشیع از وجود تعصبات ضدشیعی در منابع مورد استفادهشان آگاه نبوده و دلیلی برای ظنین شدن به وجود چنین تعصبی نداشتند بنابراین نیاز شدیدی به کشف آثار اصیل شیعی در خود احساس نمیکردند. تنها شخصیتی که در بین مقدسین شیعه توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده علیبن ابیطالب است. معذلک او نه به عنوان بنیانگذار تشیع، بلکه پیش از هر چیز به عنوان ادیبی عالیقدر و چهره سیاسی صدر اسلام توجه همگان را به خود جلب کرده است. ژاکوبوس ژولیوس از پیشگامان مطالعات عربی در هلند برخی از کلمات قصار منتسب به حضرت علی 18 را در مجموعه منتخب خود (منتشر شده به سال 1629) گنجانده است. گفتههای علی بعدها توسط سیمون اوکلی (لندن 1717) و کورنلیوس ون وونن (آکسفورد 1806) و ویلیام یول (ادینبورگ 1832) 19 منتشر شد. یوهان ژاکوب رایسک، عرب شناس بزرگ آلمانی قرن هجدهم فضیلت وکمال انسانی را در وجود علی متبلور میدید و ویژگیهای شخصیت او را با پادشاه فیلسوف مارکوس اورلیوس (161 تا 180 میلادی) 20 مقایسه میکرد. علی (ع) راه درازی از "دوزخ " دانته را که در آن دو نیم شدن صورت مجازات بذر توطئه و نفاق افشاندن محسوب میشود آمده است. 21 در قرن نوزدهم زمانی که لفظ "اشراق " که امروزه به شدت تحریف شده پای گرفت22 آخرین پیوندهای بین مطالعه زبانها و فرهنگهای شرق و الهیات، گسیخته شد. در این دوره بود که مطالعه در خصوص تاریخ مذاهب و زبانشناسی تاریخی و تطبیقی، فعالیتهای عمده علمی را تشکیل میداد.23 این ابزار جدید اساسا در مطالعه تاریخ، آیینها، فرهنگ و مذهب اسلام تسنن که اروپا به طور فزاینده ای آشنایی نزدیک با آن حاصل میکرد به کار گرفته شد. از سوی دیگر، تشیع دوازده امامی به کندی کسب اعتبار می نمود. مناطق شیعه نشین دوازده امامی، تنها اخیرا مورد توجه ناگهانی قدرتهای غربی واقع شده و عدم دسترسی به آنها هنوز هم از موانع موجود در این راه محسوب میشد. همانند قرون گذشته کسانی که به ایران سفر میکردند منبع اصلی اطلاعات در زمینه شیعه گری به شمار میآمدند. از ژوزف آرتور کنت دوگوبینو که به عنوان یک دیپلمات فرانسوی بین سالهای 1855 و 1858 و مجددا بین سالهای 1861 و 1863 در تهران خدمت میکرد پس از مرگش (به سال 1882) عمدتا به عنوان تشریح کننده نظریه "عدم تساوی و برابری نژادها " یاد میشد؛ اما او با خلق دو اثر به نامهای "سه سال در آسیا " و "مذاهب و نظریات فلسفی در آسیای مرکزی " که ابتدا به سال 1865 در پاریس منتشر شد در تاریخ "اشراق " نیز از مقام برجستهای برخوردار بود. گوبینو نه تنها فرقه منشعبه شیخیه را مورد بررسی دقیق و موشکافانه خویش قرار داده بلکه در بین غربیها اولین کسی است که اختلافهای موجود بین دو گرایش عمده در بین علمای ایران یعنی "اخباریها " و "مجتهدین " را مورد توجه قرار داده و آن را نه صرفا از دید مذهبی بلکه از دید اجتماعی نیز تشریح کرده است. 24 به علاوه او مشاهدات عینی خود از مراسم سوگواری و تعزیهخوانی ماه محرم را به صورت روایتی مشروح ثبت کرده است. 25 جیمز موریه انگلیسی متولد اسمیرنا (ازمیر سابق-م) و نویسنده سابقا دیپلمات از جمله صاحبنظران مسائل ایران و بسیار متفاوت با دیگران است که در طی جنگ های ناپلئون بناپارت، دانش خود درباره ایران را عملا به خدمت ادبیات گرفت. اولین و به یادماندنی ترین کتاب داستانی او با نام "حاجی بابای اصفهانی " که در سال 1824 منتشر شد، از یک سو به خاطر انتقاد از جامعه ایران، مورد استقبال قرار گرفته و از سوی دیگر به خاطر ارائه "تصویری طنزگونه " از جامعه ایران به شدت مورد انتقاد واقع شده است. 26 صرفنظر از موضعی که میتوان در برابر این مسئله اتخاذ کرد، روشن است که تشریح تا حدودی طنزآمیز از وضعیت علماء قم، تنها از شخصی ساخته است که آشنایی نزدیکی با زندگی مردم ایران دارد: "شهر قم، مکانی است مردمان آن، به جز در هنگام صحبت درباره مذهب یا این که چه کسی لایق رستگاری و آموزش و چه کسی سزاوار لعن و نفرین است، لب از لب نمیگشایند. هر کسی که با او برخورد میکنید، یا سید اولاد پیغمبر (ص) است یا فقیه. چهره همه عبوس و ریاضت کشیده است و هر کسی را که اتفاقا از چهرهای شاداب و حاکی از سلامت جسم، برخوردار باشد، مستوجب و گرفتار آتش جاودانی جهنم میبینند، 27 مجتهد اعظم ایارنیان که صفاتی کمتر از صفات پیامبر (ص) به وی نسبت داده نمیشود، مردی توصیف میگردد که "اکر اراده کند، می تواند هر عقیدهای را که قصد ترویج آن را داشته باشد، به مردم بقبولاند. " و نیز از چنان قدرت و نفوذی برخوردار است که "بنا به اعتقاد بسیاری از مردم، حتی میتواند قدرت و اختیارات شخص پادشاه را برانداخته و کاری کند که فرمانهای شاه در نظر دولتمردانش، بی ارزش شود و به مثابه یک مشت کاغذ باطله جلوه کند. " موریه طنز و طعنه و استهزا را دستمایه کار خویش قرار داد؛ دیگران به شیوههای قویتر و موثرتری متوسل شدند. برای مثال گوبینو نظریات خود در مورد سر منشا و طبیعت مذهب تشیع را سرلوحه توصیف خویش از شیعه گری معاصر قرار داد. او در کتاب سه سال در آسیا شیعهگری را کامل مخالف با روح اسلام بکر ولیه تصویر میکند. او دو عنصر را در تایید نظریه خویش بر میگزیند: اول، حرمت امامان و دوم پندار آخوندهای ایرانی درباره نقش روحانیون و امتیاز آنان بر دیگران در مورد تفسیر آیات قرآن. گوبینو بر این عقیده است که این آخوندها اخلاف و جانشینان بلافصل مویدان زرتشی هستند و مجموعه سنن شیعی، با هدف تقویت موضع ملایان جعل شده است. 29 گوبینو در اثر دیگر خود با عنوان "مذاهب و نظریات فلسفی در آسیای مرکزی، به طریقی مشابه شیعهگری را نسخه جدیدی از مذهب ساسانیان و تچلی اعتراض ایرانیان به اشغال سرزمین شان توسط اعراب توصیف می کند. 25 البته همآهنگی شیعه گری با ناسینونالیسم (ملی گرایی. م .) ایرانیان، در نظر پژوهشگران قرن نوزدهم که نسبت به این حقیقت تجاهل کرده، یا ناآگاه بودند که چنین همآهنگی قبل از ظهور سلسله صفویه از مفهوم زیادی برخوردار نبو، بسیار مبهم بود. گوبینو تنها فردی نبود که خویش را در لغت کلیگوییهای بیحد و حصر و نا محدود از اسلام تشیع، غوطهور ساخت، آلفرد فنکرمر از نویسندگان حدود سال 1866 نیز از "تندرویهای واپسگرایانه و ارتجاعی شیعیان و تعصب و ناشکیبایی وحشیانه آنان در برابر سایر پیروان حضرت محمد (ص) سخن میگوید. 21 مستشرق فرانسوی کارادوو در ارائه نقطه نظری کاملا مغایر با نقطه نظر فن کرمر حدود سی سال بعد از آن اعلام میدارد که شیعه گری با مبارزه علیه کوتهفکری و تنگ نظری و تعصب سنن نمایانگر تفکر آزادمنشانه لیبرالی است.22 چنین اظهاراتی پیشداوری نویسندگان را بیش از عدم توجه آنان به حقایق مربوط به شیعهگری آشکار میسازد. اطلاعات در خصوص تشیع را میتوان به بهترین وجه، با دنبال کردن متونف مضامین و موضوعات بکر و بدیع شیعی کسب نمود، اما این اطلاعات هنوز هم کمیاب بودند. در واقع در نیمه دوم قرن نوزدهم، تلاشهایی در جهت دست یافتن به دست نوشتهها و نسخ اولیه جهت قرار دادن در کتابخانهها و مجموعهةای شخصی (کلکسیون شخصی . م) و تصحیح، یا ترجمه متون شیعیانجام گرفت. معذلک این حرکت، پراکنده و نامشتاقانه بود. هیچ کتابخانه مهم اروپایی به خرید نسخ اصلی و دست نوشتههایی در باب تشیعه دوازده امامی به عنوان اولویت وقعی ننهاده و انتشار متون شیعی چه متون بدیع و دست نخورده و چه ترجمه آنان به همان شکل گهگاه و آن هم تا حدود زیادی بسته به ابتکار پژوهشگران منفرد، دنبال میشد. برای مثال تایرولیس آلریس اسپرنگو، کهبه خاطر نوشتن زندگینامه حضرت محمد (ص) شهرتی کسب کرده بود ده سال از عمر خویش را به تصحیح متون گوناگون عربی در هندوستان گذراند. تصحیح و انتشار فهرستی موثق از کتب شیعی به قلم ابوجعفر طوسی با عنوان " فهرست کتب الشیعه " به کمک پژوهشگران شیمی هندوستان در سال 1853 از جمله این فعالیتها به شمار میآید این تصحیح مبتنی است بر سه نسخه اصلی و دست نوشته و نیز مطالب استخراج شده از اثر به همان نسبت حائز اهمیت "نجاشی " در خصوص "رجال " 23 که با آن ادغام شده و بدین سبب از ارزش قابل ملاحظهای برخوردار است. معذلک "شیعهگری " هرگز زمینه اصلی تحقیقات اسپرنگر را تشکیل نداده و تصحیح و انتشار کتاب "فهرست " تنها سهم و همیاری مهم او در تحقیقات در زمینه مسائل "تشیع " به شمار میرود. در زمینه ترجمه نیز وضع چندان بهتر از این نبود. در هندوستان نیاز دولت استعماری بریتانیا به آشنایی با برخی جنبههای قانون اسلامی، منجر به انتشار تلخیصی از قانون محمدی (ص) در کلکلته به سال 1805 شامل ترجمههایی از مقالاتی درباب قوانین تجاری، استخراج شده از برخی منابع مشهور شیعه دوازده امامی گردید: از این منابع، میتوان "تحریر الاحکام " و "ارشاد الاذهان " به قلم فقیه بزرگ، علامه ابن المطهر الحلی، "شریعة الاسلام " به قلم عالم دیگری که هم نام او بوده و به همان اندازه شهرت دارد، یعنی محقق الحلی شهرت دارد، یعنی محقق الحلی، و "مفاتیح الشریعه " به قلم محقق و پژوهشگر قرن هفدهم، ملا محسن فیض را نام برد. این متون، توسط سروان جان بیل، استاد قانون اسلامی، زبان عربی و زبان فارسی در کالج قورت ویلیام جونز برگزیده و ترجمه شد. طرج بیلی انتشار کتب بیشتری در ارتباط با کل "آئین قضاوت " امامان در باب مسائل دنیوی مشتمل بر "مبحثی مقدماتی " حاوی اطلاعاتی در خصوص پژوهشگران نامی شیعی را ایجاب میکرد. 34 معذلک این طرحها و برنامهها جامه عمل نپوشیدند. دومین "تلخیص " حاوی دو جلد از کتب قانون حنفی و شیعه دوازده امامی به سال 1869 در لندن منتشر شد. 35 جلد دوم اساسا از مطالب ترجمه شده از کتاب "تحریر الاحکام " علامه مطهر تشکیل میشود. موضوعات مندرج در این کتاب، عبارتند از:ازدواج، پرورش و شیردادن طفل و طلاق، بردگی، والدین نفقه، شفعه، هدایا، وقفها، وصیت، ارث، دعاوی و تشریفات قضایی. جهانگرد و دیپلمات فرانسوی "امده کری " با ترجمه کامل "شریعه الاسلام " محقق الحلی مبادرت به اقدامی مشابه کرد. کری نیز از انگیزشهای عملی، به جای انگیزشهای علمی مایه میگرفت. آنطور که در مقدمه اظهار میدارد، هدف او افزایش توان نمایندگان قدرتهای اروپایی در ایران در دفاع از منافع ملی خود بوده است. 36 او نیز مانند سلف خود اسپرنگر، از همیاری پژوهشگران شیمی بومی، سود برد. او خود را مدیون فقهایی در تهران میداند که مفاهیم دشوار یا مبهم را برای وی تشریح کردهاند. 37 در قرن نزودهم، (ودر واقع در طی دوران قبل و بعد از آن) چنین همیاریهایی، یک استثناء به شمار میآمد، تا یک قاعده. جلد دوم کتاب محبوب و مشهرو "هیئة القلوب " تالیف محمد باقر ملجسی( متوفی در 1111 هجری مطابق با 1699 میلادی) از متون کاملا متفاوتی بود که ترجمه شد. او فرزند محمد تقی مجلسی بود که دومانس از وی نام برد، و از قدرتمندترین چهرههای مذهبی ایران درعهد سلطنت شاه سلطان حسین به شمار میآید. این کتاب، توسط جیمز ال مریک، تحت عنوان "زندگی و مذهب محمد " (ص) (بوستون 1850) از فارسی به انگلیسی ترجمه شده است. 38 علیرغم مساعی لیلی، اسپرنگر و کری، متون عمده شیعی حتی برای آگاهترین پژوهشگران عصر، ناشناخته ماند. از کتاب مشهور "بحارالانوار " تالیف محمد باقر مجلسی، میتوان به عنوان نمونهای از این متون نام برد. این دائرة المعارف سنن شیعی، به حق از مهمترین آثار مذهبی دوره صفویه به شمار میآید. معذلک آلوارت در دیباچه نسخ اصلی عربی خویش که در مالکیت آکادمی سلطنتی برلین قرار دارد، "مجلسی " را با "طالبی " مولف کتاب مشهور "قصص الانبیاء " اشتباه گرفته است. 39 مستشرق مشهور بریتانیایی اداوارد گرانویل براونریال به نوبه خود در اثر خویش با عنوان "یک سال در میان ایرانیان " اظهار میدارد که در طی دیدارش از قزوین در ژوئن 1888 از یکی از شیوخ قم خواسته است تا مبدیعترین و والاترین مجموعههای سنن شیعی " را برای او نام ببرد. این شیخ از دو اثر نام میبرد: معراجالسعادة که شناخت بیشتری از آن نداشت (در واقع این اثر توسط احمد بن مهدی نراقی تالیف شده بود، که در سال 1244 مطابق با 1828 میلادی در گذشت.). و اثری بسیار بزرگ در پانزده یا شانزده جلد، تالیف جمال الدین حسن بن یوسف بن علی حلی، ملقب به علامه حلی با عنوان "بحار الانوار " به علامه به طرزی نامطلوب میزان تبحر شیخ مزبور را درباره مطلب تحت الشعاع قرار میدهد و این حقیقت که آقای براون نیز بدون اظهار نظر از خطای او چشم میپوشد، دلالت بر این دارد که او نیز چیزی بیش از او نمیدانسته است. معذلک باید خاطرنشان ساخت که در هنگام درگرفتن این مکالمه براون تنها 26 سال داشته است. تا هنگام اتمام چهارمین و آخرین جلد از یادواره "تاریخ ادبیات ایران " توسط براون، اثر مجلسی (منظور همان بحارالانوار.م) برای او کاملا شناخته شده بود. این نه تنها بازتابی است از دانش شدیدا افزوده شده براون در خصوص شیعهگری بلکه شاید منعکس کننده این حقیقت نیز باشد که اولین لیتوگرافی کامل "بحارالانوار " در ایران، در دوران حیات وی انجام شده بود. براون سنت پرسش نقطه نظرات دانشمندان شیعی در خصوص متون شیعی را حفظ کرد. او در تاریخ ادبیات خود اسامی 5 اثر را که شیخ کاظم دجیلی یک شیعه عراقی که به تازگی به کادر آموزشی مدرسه شرق شناسی لندن پیوسته بود، "بهترین کتب عربی در خصوص دکتری تشیع " اعلام داشته بود، ثبت کرده است. این کتب عموما در بین دانشمندان شیعی عصر حاضر، از شهرت برخوردار بوده و از برخی از آنان به عنوان کتب درسی در مدارس ایران استفاده میشود. 41 معذلک انتخاب این 5 اثر به عنوان "بهترین آثار در خصوص دکتریت تشیع " 42 از سوی شیخ کاظم را میتوان انعکاس از ذائقه شخصی و اختیاری وی به شمار آورد. اعتراف صادقانه براون به این که او "قبلا هرگز نه نامی از این کتب نه شنیده و نه آنها را دیده است " از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد. 43 با توجه به کمبود متون شیعی در جهان غرب شاید بتوان در خصوص سهم ایگنازگلدزیهر در درک اسلام تشیع راه اغراق پیمود. پا برجا بودن بیشتر نظریات او تا به امروز میزان دانش و بینش او را میرساند. اگر چه شیعه گری زمینه اصلی تحقیقات وی را تشکیل نمیدادف اما او علاقهای مادامالعمر به این موضوع از خود نشان داد که انتشار مقالهای بلند و فوقالعاده عالمانه در خصوص مجادلات و مباحثات بین تسنن و تشیع در سال 1874 یعنی زمانی که او بیش از 24 ساعت نداشت، 44، آغاز آن به شمار میآمد. به دنبال آن، مقالات موفق دیگری در رابطه با مسائل و موضوعات ویژه تشیعف از جمله: القات موهن و خفت باری که شیعیان در مورد اولین خلفا به کار میبردند، نظریه "تقیه " تمایز بین یک امام سخنگو، و یک امام خاموش، نگاشته شدند. به علاوه نظریات ارزشمند وی در مورد مسائل تشیع، در مقالات نشریات گوناگون، پراکنده است. برخی از مهمترین و ماندگارترین فعالیتهای او در این زمینه را میتوان در سه اثر او یافت: "مطالعات اسلامی، مقدمهای بر قانون و الهیات اسلامیف گرایشها و افکار موجود در تفسیر آیات قرآن در اسلام، " فصلی که در کتاب "مقدمهای بر قانون و الهیات اسلامی " به تشیع اختصاص یافته، هنوز هم به عنوان الگویی از نگارش واضح و موجز یک مطلب، به شمار میآید. این فصل، مشتمل است بر رد افشاگرانه سه استدلال سفسطهآمیزی که در میان هم عصران گلدزیهر رواج داشت. قبلا به دو سفسطه از این 3 سفسطه اشاره شد؛ بدین مضمون که "ظهور، تشیع، نتیجه نفوذ ایرانیان بر اسلام اعراب بود45 و اینکه شیعه گری نمایانگر، واکنشی در دفاع از آزادمنشی روشنفکرانه است ". 46 سومین سفسطه این است که شیعیان خود را به قرآن محدود کرده و "سنت " پیامبر را رد میکنند. 47 با توجه به اولین سفسطه باید این را مورد تاکید قرار داد که گلدزیهر تا آن حد پیش نرفت که احتمال نفوذ ایرانیان را در این زمینه نفی کند و بدین سان او چیزی را به تشیع نسبت میدهد که در اصطلاع خود او عبارت است از "عقیده غیر انسانی " در مورد ناپاکی جسمانی ( و نه صرفا اخلاقی ) کفار. 48 گلدزیهر مجبور بود تا برای سردرآوردن و گشودن اسرار شیعهگری در ارتباط با مراجع مطالعاتی با همان موانعی برخورد کند که هم عصرانش با آنها مواجه بودند. وی بر خلاف برخی از سایر پژوهشگران نه به ایران و نه به هندوستان با گنجینهای دست نخورده و بکر بیشمارشان از نسخ خطی شیعی سفر نکرد.او در تنها سفرش به خاورمیانه که از سپتامبر 1873 تا آوریل 1874 به طول انجامید، برای اولین بار، با مشکلاتی که علاقمندان به کسب متون شیعی در یک کشور سنی با آن مواجه هستند، آشنا شد. او در برنامهای به تاریخ هجدهم نوامبر 1873 که از دمشق برای استاد خود پروفسور هایزیش فلشر فرستاد، با شور و هیجان، از دوستی خود با مصطفی افندی، از اعضا برجسته جامعه دمشق و صاحب مجموعهای نفیس از نسخ خطی عربی سخن میگوید. 49 یکی از اینها، اثری با عنوان " احقاق الحق " و "ازهاق الباطل " به قلم نویسنده شهیر شیعه، نوراله المرعشی بود که بعد از مرگ در زیر ضربات شلاق شاه جهانگیر در سال 1610 به جرم شیعی بودن، به شهید ثالث معروف شد. گلدزیهر در نامهاش مینویسد که توانسته است در آپارتمان خود در دمشق، جزئیات این نسخه را مودر مطالعه قرار داده و در تدارک برای تحریر مقالهای عمدتا مبتنی بر آن از بخشهای منتخب و بلند آن رونویسی کند. بعدها با چاپ خود این مقاله یکی از نکاتی که گلدزیهر از نامه خد حذف کرده بود افشا شد: "این که سیبویه تنها در صورتی راضی به عاریهدادن نشخه مورد نظر به گلدزیهر شده بود که او متعهد به عدم افشاء این موضوع به کسی در دمشق شود که این اثر به کتابخانه سیبیه تعلق دارد. " 50 وی دلایل آشکاری برای هراس از به خاطر افتادن شهرتش،در صورت افشاء داشتن یک کتاب شیعی، داشت، و رضایت او از عاریه دادن این اثر، بر سخاوت و اعتماد او به پژوهشگر جوان مجاری 51 دلالت دارد. در مورد سایر متون شیعی، گلدزیهر مجبور بود تا به هر آنچه که میتواند در اروپا به چنگ آورد، اتکاء و بسنده کند. برای مثال، در مبحث جوانب قانونی تشیع دوازده امامی، ظاهرا "کتاب الانتظار " شریف المرتضی و ترجمه کتاب شریعت الحلی،تنها مراجعی بودند که از ادبیات کلاسیک، در اختیار او قرار داشتند. از به اصطلاح چهار کتاب اصلی که مبنای تمامی قوانین قضائی شیعه را تشکیل میدهند، ظاهرا تنها دو جلد از آنها، یعنی کافی شیخ کلینی که بیشتر به موضوعات عقیدتی پرداخته تا موضوعات قانونی، در دسترس وی بودهاند. این کمبود مراجع، از کوتاهی او نبود. از کتب منتشر شده او کاملا آشکار است که هر زمان که متون شیعی برای فروش عرضه میشده، وی برای به دست آوردن آنها نهایت سعی و تلاش خود را نموده است. و این متون( عمدتا چاپهای لیتوگرافی هندی) در یادداشتهای او،که مدت قلیلی پس از انتشار نخستین آنها نگاشته شده، مورد استناد واقع شدهاند. گلد زیهر، در مقایسه با برخی از هم عصرانش، تحولات جهان تشیع در عصر خود، و نیز ادبیات غیر تخصصی شیعی را از نظر دور نداشت. اتکاء به این متون، خالی از مخاطرات غیر منتظره نبود: ظاهرا در سال1988، گلدزیهر با اتکاء بر کتابی از نویسنده آمریکایی صلاح مریل با عنوان "شرق اردن " بر این ادعا بود که متولیان لبنان، از شیعیان تندرو (غلات) بوده و به گرایش غالب یعنی دوازده امامی، اعتقاد نداشتند. 52 چنین خطایی از سوی گلد زیهر، در واقع بیسابقه بوده و طولی نکشید که اصلاح گردید: او در کتاب خود، با عنوان "مقدمهای بر الهیات و قوانین اسلامی " این موضوع را روشن میسازد که متولیان، همان دوازده امامیهای عادی هستند که رهبران مذهبی آنان، گهگاه در ایران به تحصیل میپردازند. " اگر بخواهیم حدود مشارکت و همیاری گلدزیهر در مطالعات شیعی را در نظر آوریم، باید طبیعت مراجع در دسترس او را نیز مد نظر قرار دهیم. بسیاری از این مراجع، آثار جناح تندرو و ضد سنی از شیعیان به شمار آمده و به حق نمیتوان گلدزیهر را به خاطر این که ایناثار را نمایانگر کل مذهب تشیع پنداشته بودف سرزنش کرد. به علاوه، گلدزیهر مردی بود با خصوصیات دوران خود که تمجیدش از اسلام تشنن،از برداشت او از گراشهای غیر متعصبانه موجود در آن، منشا می گرفت. 54 وقتی که وی نمیتوانست چیزی در متون شیعی بیابد، تعجبآور نیست که با منتقدین پیش از خود، در توصیف بینش الهی شیعی، به عنوان بینشی آکنده از "تنفر و تعصب " همصدا شود.55 اگر چه قضاوت و رای گلدزیهر ، ممکن است در نظر برخی بسیار تند و خشن جلوه کند، اما این نظر، در طی نیمه اول قرن حاضر، تعدیل گردید. برای مثال، لویس مسینگتون، طبیعت روحنانی تشیع و ابعاد عرفانی و فلسفی آن را مورد تاکید قرار داد و بین مریم و فاطمه 56 و نیز مصلوب شدن حضرت مسیح (ص) و شهادت امام حسین (ع)وجوه تشابهی قائل شد. 57 سایر پژوهشگران، توجه خود را به مراسم مذهبی عاشورا معطوف داشتند و اغلب ، در عین حال، جوانب انفعالی و سازشگرایانه تشیع را مورد تاکید قرار دادند. تماس و ملاقاتهای شخصی با علماء شیعی، اساس کتب پژوهشی از جمله "کتاب تشیع و ملیت ایرانی " به قلم او بن را که برای نخستین بار در سال 1908 منتشر شد، تشکیل میداد. 58 معذلک،مقاله دیگری به قلم فرانک، با عنوان "درباره مجتهدان شیعه " نیز در این زمینه، موجود است که شامل متن و ترجمه اولیه یکی از رسالات فارسی، به قلم یکی از پژوهشگران شیعی است که فرانک، پس از جنگ جهانی اول، در آلمان با او ملاقاتی داشته است. 59 در مقالاتی به قلم مدافعین تشیع که انتشار آنها در مطبوعات غرب، به تدریج آغاز میشد، گرایش به بیارزش جلوه دادن تفاوت بین تشیع و تسنن و معرفی تشیع، به عنوان یک مذهب مسالمتجو و آخرت طلب و دنیاگریز ، مشهود بود. رودلف استراتمان در دنبالهروی از شیوه پژوهشی خشک و بیروح گلدزیهر، پیروی ارزشمند به شمار میآمد. این پژوهشگر آلمانی، به واسطه آثارش در زمینه "زیدی گری " و "اسماعیلیه " شهرت یافته است. در زمینه تشیع دوازده امامی، کتاب "شیعه اثنی عشری " که در آن به مطالعه افکار دو تن از شعییان نامی قرن سیزدهم پرداخته شده، از قابل ملاحظهترین دستآوردهای او به شمار میآید. وی مقالات متعددی نیز درباره موضوعات شیعی، برای اولین چاپ "دائرةالمعارف اسلامی " نگاشته است. معذلک در مجموع، کتبی که به این موضوع اختصاص داده شدهاند، هنوز هم اندک هستند: در اولین جلد از "راهنمای موضوعات اسلامی " ، اثر پیرسون که کتب و مقالات منتشره از سال 1906 تا 1955 را در بر میگیرد، تنها دو صفحه از 824 صفحه آن به فهرست عناوین مقالات، در خصوص تشیع دوازده امامی، اختصاص یافته است. تعداد کتب اختصاص یافته به این موضوع نیز از حداقل مقدار برخوردار بود. گرچه داانالدسون، با انتشار کتاب جامع و فراگیر خود، با عنوان "مذهب تشیع " ( که در سال 1933 منتشر شد) اولین کوشش را در این زمینه، به عمل آورد. در دهه 60 اوضاع، تحولی مثبت یافت. متون متعددی به ویژه در نجف و ایران انتشار یافتند؛ مطالعه تاریخ ایران، به ویژه در دوران صفویه و قاجاریه، با توجه بیشتر به جزئیات و کاربرد فزاینده ابزاری که علوم اجتماعی در اختیار پژوهشگران قرار داده بود،آغاز شد. با این وجود، مطالعه تشیع دوازده امامی باز هم نسبت به سایر شعب اسلام در رده دوم اهمیت قرار گرفت. تا سال 1968 ، یعنی زمان برگزاری کنفرانس اسلامی در استراسبورگ، هیچ کنفرانس بینالمللی که در برگیرندهکل تشیع دوازده امامی باشد، برگزار نشده و کمتر از نیمی از شرکتکنندگان در این کنفرانس را نیز، نمیتوان به عنوان متخصصین در امر اسلام تشیع به حساب آورد. حضور دو تن از شیعیان در این کنفرانس، از جوانب مهم آن به شمار میآید:یکی از آنها، حسین نصر از تهران بود که به واسطه آثار متعدد خود در زمینه تشیع و صوفیگری ( تصوف . م ) شهرت یافته است و دیگری رهبر شیعیان لبنان، موسی صدر بود که، مقالهای به زبان عربی، درباره وضعیت امروز جوامع شیعی لبنان و سوریه قرائت کرد. خلاصه مقاله او به زبان فرانسه که صدر وعدهاش را داده بود، هرگز به دست ناشرین نرسید و لذا در چکیده مقالات منتشر شده این کنفرانس، نامی از آن برده نشده است. معذلک، شرکت او در کنفرانس استراسبورگ،نمایانگر مرحله جدیدی در مباحثات دورهای بین پژوهشگران غربی و همتای شیعی آنان، به شمار میرود. کنفرانس استراسبورگ، حادثهای استثنائی محسوب میشود. با وجود آن که پیشرفتهای عمدهای در دهه بعد، به عمل آمد، تشیع، در بین مطالعات اسلامی، از اهمیت زیادی برخوردار نشد؛ تا زمانی که انقلاب ایران، همگان را وادار کرد تا نگاهی تازه به این مذهب بیفکنند. تمایل به طغیان در تشیع دوازده امامی، همواره سهم سازنده انقلاب را صرفنظر از عقیده دیگران، به اثبات رسانده است. سنجش تمایلات و افکار ظاهرا نوآورانه تشیع در جهان امروز، در برابر سایر عناصر و روشهای فکری در این مذهب جذاب و پیچیده، هنوز هم از وظائف محققین و علاقمندان به فراگیری مسائل اسلامی به شمار میآید:این مذهب بر نماز و عبادت و بر سنت فسفی و ابعاد صوفیانه تاکید دارد. اهل شریعت، ممکن است مبارزه و شورش را به عنوان تشیع حقیقی علوی، ستایش کنند و در عین حال، فرمانبری و سازشکاری را به عنوان انحراف تشیع صفوی محکوم نمایند؛ معذلک، هنوز هم این سوال مطرح است که آیا این دو شیوه ظاهرا متضاد رفتاری و عقیدتی، در واقع نمایانگر جوانب به یک نسبت مشروع، از یک پدیده مذهبی به شمار میآیند یا خیر. 60 *پی نوشت ها : 1 - کتاب "حشاشین "، به قلم "برنارد لویس " لندن،1967، صفحات 1 تا19. 2- کتاب "تاریخچه اقدامات انجام شده در ماوراء بحار " به قلم "ویلیام تایر "،نیویورک 1943 ، جلد دوم، صفحه 323. کتاب "اسلام و غرب " ، به قلم "نورمان دانیل "، چاپ ادینبورگ،1962 صفحه 318 . کتاب "کیوم دویتر و پیروانش " متن فرانسه قرن سیزدهم، انتشارات "پولین پاریس "، 1879 -1880، جلد دوم صفحه 282. 3- کتاب " الهیات اسلامی " به قلم آ.اس.ترین، لندن 1947 به نقل از "کتاب الفیصل "، قاهره 1321-1317 ، جلد چهارم ، صفحه 183. همچنین نگاه کنید به کتاب "ایدئولوژی جنگهای صلیبی و سعه صدر " به قلم آر. سی اج. شواینگ، اشتوتگارت ،1977 صفحه 110 4- نگاه کنید به "کتابالمعارف " به قلم ابن قتیبه، قاهره، 1353 یا 1936 ، صفحه 266. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به "اختلافات شیعیان در معرفی ابن حزم " انتشارات "جااوس " ، 29، سال 1908 صفحه 77. در مباحثات میان "ابراهیم تیبری " و امیر دمشق، "عبدالرحمان صالح الهاشمی "، این اعتقاد که رسالت به علی تعلق داشته اما اشتباها توسط جبرئیل به محمد واگذار شده است نیز وجود دارد. نگاه کنید به "فهرست دستنویسهای سوری کتابخانه ککل، برلین " ، 1899 ،صفحه 653 ؛ همچنین نگاه کنید به "تاریخ ادبیات مسیحی عرب " به قلم "جی. گراف "؛رم 1947، صفحات 28 تا 30. از دکتر "ام.آ.کوک " که این کتاب را به من معرفی کرد و نیز از آقای "ام. بار. آشر " که در مورد کتاب "کارشونی " به من یاری داد، متشکرم. 5- کتاب "اسلام و غرب " به قلم دانیل، صفحه 232؛کتاب "حشاشین " به قلم "لویس " .برای فعالیتهای تبلیغ مذهبی ژاک در میان مسلمانان نگاه کنید به "جهاد و تبلیغ مذهبی " به قلم "ز. کدار " انتشارات پرینستن سال1984 ، صفحه 116 تا 120 و 128. 6- نگاه کنید به اثر "ژاکوب و تیریاکو ": Libri guo,quorum prior orientalis, sive hierosolymitane;alter ,occidentalis historiae nomine inscribiture, 7- ایضا ، صفحه 34، همچنین نگاه کنید به "اسلام و غرب " به قلم دانیل. صفحه 318. 8- کتاب "اعراب و اروپای قرون وسطی " به قلم دانیل، لندن 1975، صفحه 21 9- نگاه کنید به اثر " کتاب سرگردانی در سرزمینهای شرق " به قلم کشیش ریکولدو دامونته کروچه، رم، 1948، صفحه 111 همچنین نگاه کنید به "اسلام و غرب " به قلم دانیل، صفحه 319. 10- نگاه کنید به اثر "ریکولدو دامونت کروس " با عنوان "Itinerarium " و اثر "لورنت " با عنوان "Peregrinatores medii aevi quatuor " چاپ دوم، لایپزیگ 1873،فصل 18 صفحه 127 . "اسلام و غرب " صفحه 319 11- نگاه کنید به اثر "مونرت دوویلار " با عنوان Peregrinaziote صفحه 111. من از پروفسور "بنیامین - ز- کدار " به خاطر معرفی "گیوم - دو - تبر " (زیرنویس شماره 2) و آثار "شوینگر " و "ویلار " و نیز کمک او در ترجمه عبارات متعدد لاتین، متشکرم. 12- نگاه کنید به "کشف اروپا توسط اسلام " به قلم "برنارد لویس "،لندن 1982 ، صفحه 101. 13- "کشور ایران در 1660 "، "سی- اچ- شفر " پاریس 1890، صفحه 48 تا 94 14- همان کتاب، صفحه 58 15- همان کتاب، صفحه 79 16- نگاه کنید به اثر "آن - ک . اس لامپتن " با عنوان Lampton1956 ، صفحه 132 به بعد. کتاب "ریشههای انقلاب " به قلم "نیکی کدی " ،نیوهاون 1981 ، صفحه 277 به بعد. 17- Luma min akhbar al-Arab. Specimen historiae Arabum, sive Gregorii.Malationsis,de origine et moribus Arabum succincta narratio, in Linguam Latinam conversa, Totisque e probatissimis apud ipsos authoribus, fusius illustrata, صفحات 327- 199 در آکسفورد ،1806 انتشارات "ژوزف وایت ". نگاه کنید به "مطالعات عربی درباره اروپا " لایپزیک 1955 ، صفحه 88 به بعد. برای ارزیابی نمونه "پوکاک " نگاه کنید به "حیات جناب دانشمند دکتر ادوارد پو کاک " که به عنوان "مقدمهای بر آثار خداشناسی دکتر پو کاک " جلد اول لندن، 1740، صفحه 33 تا 35 نوشته شده است. 18- شذرات الادب من کلام العرب و بعدامثال علی الخلیفه و لامیات العجم. الطفراء و خطبه الشیخ الرئیس نگاه کنید به "گالس " جلد اول، صفحه 75. "مطالعات "، "فوک " صفحه 81. "مطالعات عرب درباره هلند " به قلم "جی - بروگمن " و "اف - شرودر " ؛لایدن ، 1979؛صفحه 54. 19- "گالس " جلد اول، صفحه 75 20- "مطالعات " فوک. صفحه 116 21- ترجمه "کمدی الهی "؛ به قلم چارلز الیوت نورتون. از سری کتابهای دائرة المعارف بریتانیکا، "کتابهای بزرگ دنیای غرب 21 " 1952، صفحه 41، سرود هشتم دوزخ. 22- کتاب "میراث اسلام " به قلم ماکسیم رودنسون. چاپ دوم . انتشارات جی شاخت، اکسفورد 1974 ، صفحه 47 23- همان کتاب، صفحه 49 24- کتاب "ادیان و حکت در آسیای مرکزی " به قلم گوبینو. چاپ سوم . پاریس1900، صفحات 28 تا 33. 25- همان کتاب. فصل 15. صفحات 405 تا 437.(عروسیهای قاسم). برای شناخت نظرات گوبینو درباره "تغزیه " نگاه کنید به کتاب "گراننده مالی نمایشهای تعزیه " ، جلد دوم. "اوایل سلطنت ناصرالدین شاه ". "دنیای ایران و اسلام "، جلد چهارم، پاریس 7- 1976 صفحات 133 و 162 ،135 و 145 26- "تاریخ ادبیات ایران " به قلم ادوارد- جی- براون - کمبریج 53-1951، "ریشهها " ، به قلم "کدی " صفحات 72 و 193. 27- جرج هارپ و شرکاء، لندن 1948 ، فصل 45 صفحه 258 . 28- همان کتاب صفحه 259
مقاله
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 12367
دفعات دیده شده: ۳۲۵۱ | آخرین مشاهده: ۲ روز پیش