-
عربستان، القاعده و آمریکا علیه شیعیان یمن
جمعه ۲۹ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۱۰
بحران داخلی یمن که از سال 2004 و با موضعگیری شیعیان زیدی یمن علیه آمریکا و اسرائیل آغاز شد و طی آن بسیاری از شیعیان یمن، اعم از زیدی و اثنی عشری به شهادت رسیدند، اکنون وارد مرحله جدیدی شده است، مرحلهای که عربستان، القاعده و آمریکا بصورت متحد علیه شیعیان میجنگند. در سالهای اخیر بویژه در ماههای گذشته شیعیان یمن با هجوم همه جانبه نظامی، تبلیغاتی و سیاسی شدیدی مواجه هستند.سال 2004 اولین یورش علیه شیعیان یمن صورت گرفت و اکنون پس از 5 سال از آن زمان
بحران داخلی یمن که از سال 2004 و با موضعگیری شیعیان زیدی یمن علیه آمریکا و اسرائیل آغاز شد و طی آن بسیاری از شیعیان یمن، اعم از زیدی و اثنی عشری به شهادت رسیدند، اکنون وارد مرحله جدیدی شده است، مرحلهای که عربستان، القاعده و آمریکا بصورت متحد علیه شیعیان میجنگند. در سالهای اخیر بویژه در ماههای گذشته شیعیان یمن با هجوم همه جانبه نظامی، تبلیغاتی و سیاسی شدیدی مواجه هستند.سال 2004 اولین یورش علیه شیعیان یمن صورت گرفت و اکنون پس از 5 سال از آن زمان ششمین حمله اما با دامنه ای وسیعتر آغاز شده و برای این جنگ افقهای روشن و شفافی نمی توان متصور شد. جغرافیا و بافت جمعیتی یمن: کشور یمن که در جنوبیترین نقطه شبهجزیره عربستان سعودی واقع است از صدر اسلام، یکی از مهمترین مراکز رشد شیعه با رویکرد اطاعت و حمایت از ولایت و حاکمیت اهلبیت(علیهمالسلام) به شمار میآید. استان "صعده " استانی کوهستانی در فاصله 243 کیلومتری شمال پایتخت یمن- صنعا- قرار دارد که اکثر جمعیت آن را شیعیان پیرو مذهب زیدیه تشکیل می دهند. یمن از سال 1990 و پس از اتحاد دو بخش شمالی و جنوبی همواره شاهد بحران ها و درگیری های داخلی بوده است. جدایی طلبان جنوب، فعالیت های القاعده و درگیری الحوثی ها در استان صعده با دولت مرکزی یمن از جمله تنش هایی بوده که طی سال های اخیر دولت "علی عبدالله صالح " با آن دست به گریبان بوده است. حدود 42 درصد از جمعیت یمن را شیعیان تشکیل می دهد که خود به سه گروه تقسیم می شوند: 1- زیدی ها که اکثریت را تشکیل می دهند 2- اسماعلیان 3- شیعیان اثنی عشری با نگاهی به وضعیت معیشتی شیعیان یمن این نکته روشن می شود که در طول حکومت دولت یمن، شیعیان با مشکلات و چالشهای متعددی مواجه بوده اند از جمله این مشکلات عبارتند از: نداشتن حق تاسیس مدارس دینی مخصوص شیعیان، تحمل اذیت و آزار شکنجه و زندانی شدن شیعیان و علمای شیعی توسط نظام حاکم، جلوگیری از برگزاری جشن های عید غدیر، توهین به ارزش های شیعیان یمن از جمله به آتش کشیدن علنی و قانونی کتابهایی از جمله نهج البلاغه و صحیفه سجادیه با هماهنگی دولت یمن و وهابیت سعودی. اکثر قریب به اتفاق شیعیان یمن را زیدیمذهبها تشکیل میدهند. مذهب زیدی، آمیزهای از تشیع با اندیشههای معتزلی و اندکی از مسلک حنفی است اما نزدیک به 90درصد فقه زیدی با فقه تشیع دوازدهامامی مشترک است. زیـدیها بـه ولایـت و عصـمـت پنـجتـن (علیهمالسـلام)، خلافـت بلا فـصل امیرالمؤمنین علی(ع)، امامت امامان از نسل امام حسین(ع) و اعتقاد به ظهور منجی و قیام جهانی امام مهدی(عج) و ضرورت یاری او اعتقاد راسخ دارند. اکثر جمعیت 20 میلیونی کشور یمن را اهلسنت شافعی تشکیل میدهند و در درجه بعدی نوبت به شیعیان زیدی میرسد که حدود 25 درصد از جمعیت کل یمن هستند و شیعیان دوازده امامی، اقلیت مذهبی و در عین حال محروم این کشور به شمار میآیند که اکثر آنها در استان صعده و بخشی از آنان در صنعا پایتخت این کشور ساکنند. بیشتر شیعیان دوازدهامامی یمن را نخبگان، استادان دانشگاه، روحانیون و پزشکان تشکیل میدهند. پنج میلیون تن از جمعیت یمن را سادات تشکیل میدهند که کلاً از 200 خانواده هستند و90 درصد آنها از سادات حسنی و 10درصد آنها از سادات حسینی هستند. الحوثی ها یک گروه شیعه زیدیه در شمال یمن در استان صعده هستند که به "بدرالدین الحوثی " منسوب می شوند و به حوثی ها معروف هستند و در سالهای دهه 80 تشکیل شده اند و تا کنون به منظور احقاق حقوق شیعیان 6 بار با نظام حاکم یمن جنگیده اند. گروه الحوثی به محدود بودن فعالیت های دینی، سیاسی و تلاش برای از بین بردن فرهنگ و معتقدات زیدی ها از سوی دولت و سیاست های محدود کننده دولت در زمینه عمرانی و توسعه در استان صعده اعتراض دارد. نظام حاکم یمن: "علی عبدالله صالح " دوازده سال رئیس جمهور یمن شمالی بود و از سال 1990 میلادی که اتحاد دو بخش شمالی و جنوبی یمن شکل گرفت، 19 سال است رئیس جمهور یمن متحد است. چند سال پیش صالح با ایالات متحده آمریکا و دولت عربستان سعودی قراردادهایی را امضا کرد و پس از آن بود که صالح اعلام کرد، به هر طریقی که شده، حتی با توسل به گزینه نظامی، گروه الحوثی را در صعده سرکوب خواهد کرد. رئیس جمهور یمن ادعا می کند که شیعه زیدی است اما عملکرد وی نشان میدهد که وی بعثی و کاملا ضد شیعه است و دشمنی دیرینهای با زیدیها دارد در حالی که اکنون نیز بیشتر از وهابیها حمایت میکند. "علی عبدالله صالح " به سبب جایگاه عناصر وهابی ـ مانند "شیخ الاحمر " یا "عبدالمجید الزندانی " ـ در دورهی 31 سالهی حکومتش بر این کشور و اعطای پناهندگی سیاسی به عناصر حزب بعث بعد از جنگ آمریکا و عراق، به "صدام صغیر " مشهور است. وی در دوره جنگ تحمیلی نیز با اعزام سربازان گارد ریاست جمهوری یمن به نبرد با نیروهای ایران ناتوانی کشورش را در کمک مالی به صدام جبران نمود. سیاست داخلی صالح برپایه تغییر بافت جمعیتی شیعیان در شمال یمن بوده است. رشد تشیع و تشدید فشارها: تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی(ره)، شیعیان دوازده امامی در یمن بسیار کمیاب بودند اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جهشی در این زمینه ایجاد شد. میان شیعیان دوازده امامی و شیعیان زیدی در یمن، هماهنگی و اتحاد خاصی وجود دارد و سازمان وحدت شیعیان جزیره در یمن، فعالیتهای شیعیان زیدی و دوازده امامی را پوشش میدهد. زیدیها معتقدند حکومت در هر زمانی تنها حق سادات از نسل امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است و هر کس دیگری جز آنها حکومت را در اختیار داشته باشد غاصب است. حکومت امامیان شیعه پس از اعلام حکومت جمهوری در سال 1962 میلادی منقرض شد و ژنرال "علی عبدالله صالح الاحمر " رئیسجمهور یمن پس از کودتا، از حدود 30 سال پیش تا کنون زمام امور این کشور را در دست خود دارد اما قبایل، همچنان از تأثیرگذاری ژرفی در ساختار سیاسی و فرهنگی این کشور برخوردار هستند. خاندان "الاحمر " از خاندانهای مهم زیدی یمن هستند که قرابتهای ویژهای با وهابیهای عربستانسعودی دارند. شیخ "عبدالله الاحمر " که از خویشاوندان ژنرال صالح است رئیس مجلس این کشور و شیخالشیوخ قبایل یمن به شمار میرود و دومین شخص تأثیرگذار در عرصه سیاسی این کشور است. "محمود پیربداغی " کارشناس امور خاورمیانه در این باره میگوید: شیخ "عبدالله الأحمر " تا چند سال پیش اتحاد مستحکمی با "علی عبدالله صالح " داشت اما در پی سفر چند سال پیش وی به سنگال برای شرکت در نشست بینالمجالس کشورهای اسلامی، سفارت یمن در این کشور، بر خلاف دیگر شرکتکنندگان این نشست، شیخ را مجبور کرد تا با خودروی سفارت به هتل بازگردد اما تصادف ساختگی خودرو در مسیر هتل و روشنشدن ارتباط کارمندان سفارت با دستگاه امنیتی یمن، شیخ را نسبت به ژنرال صالح بدبین کرد و از آن هنگام تا کنون به جای صنعا بیشتر در ریاض به سرمیبرد و به همین دلیل از آن زمان تا امروز، حالتی دوقطبی بر ساحت سیاسی یمن حکمفرما شده است. وی میافزاید: "علی محسن الاحمر " برادر ناتنی ژنرال صالح نیز از دیگر اعضای خاندان الاحمر و از شخصیتهای مهم این کشور است که با وهابیها بسیار نزدیک است و از سوی آمریکا به حمایت از تروریسم متهم است. وی همچنین به دستور رئیسجمهور یمن، فرماندهی حمله به استانهای شیعهنشین شمال این کشور را بر عهده دارد و به علت علاقهاش به استفاده از سلاحهای کشتار جمعی مردم یمن- مانند علی حسن المجید بعثی در عراق دوره صدام- وی را با عنوان "علی شیمیایی "میشناسند، به طوریکه حتی "علی عبدالله صالح " نیز از "علی محسن " که فرزند مادر وی از شوهری دیگر است با عنوان "مرد بیرحم " یاد میکند. پیربداغی در ادامه به سابقه گسترش تشیع در میان اهالی یمن میپردازد و در مورد نقش پیروزیهای چشمگیر حزبالله لبنان به عنوان مقاومت شیعی در برابر رژیم صهیونیستی میگوید: پس از آزادسازی اراضی اشغالشده جنوب لبنان از دست اشغالگران، تشیع و بهویژه مذهب دوازدهامامی رشد چشمگیری در یمن یافت و جنگ 33 روزه اخیر که به پیروزی حزبالله و شکست مفتضحانه رژیم صهیونیستی انجامید خون تازهای در رگهای شیعیان این کشور جاری ساخت و کار به جایی رسید که برخی از فرزندان علمای برجسته وهابی در شرق یمن نیز به مذهب دوازدهامامی گرویدند. وی به نقش تلاشهای وهابیها و سرمایهگذاریهای میلیاردی حوزههای وهابیت در کشور یمن اشاره میکند و میگوید: دولت یمن قرابتهای بسیاری با دولت عربستان دارد و این امر، فشار بر شیعیانی را که در استانهای مرزی یمن با این کشور زندگی میکند تشدید کرده و بر محرومیتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنها افزوده است. این کارشناس امور خاورمیانه، رادیو عربی جمهوری اسلامی ایران را تنها رسانه در دسترس شیعیان یمن ذکر میکند و میگوید: طی این سالها، شیعیان یمن بهعنوان مخاطبان خاموش صدای ایران، در محرومیت کامل فرهنگی بودهاند و بهرغم کمبود منابع فرهنگی از قبیل کتاب و دسترسی به روحانیون شیعه، در تقویت پایههای مذهبی خود کوشیدهاند و مراسم عاشورا و عید غدیر را دور از چشم حکومت بهطور پنهانی برگزار میکنند. شروع جنگ دولت یمن علیه شیعیان : حادثه تروریستی 11 سپتامبر 2001 میلادی در نیویورک، پیامدهای بینالمللی بسیاری در بر داشت که یکی از مهمترین آنها، شکلگیری پیمانهای به اصطلاح ضدتروریستی به رهبری آمریکا در مناطق مختلف جهان بود. حضور یمن بهعنوان مهمترین همپیمان آمریکا در جنگ با تروریسم در خاورمیانه، به حضور نیروهای نظامی و جاسوسی آمریکاییها در این کشور و نیز سفرهای مخفیانه برخی هیأتهای اسرائیلی به صنعا دامن زد که این مسأله، با اعتراضهای فراوانی در این کشور روبرو شد. در این میان "سید حسین طباطبایی حوثی " فرزند علامه "بدرالدین طباطبایی حوثی " که تا آن هنگام علاوه بر نمایندگی شیعیان صعده در مجلس و دبیرکلی حزب "الحق "، به تدریس و تفسیر قرآن و برگزاری جلسات مذهبی برای شیعیان استان صعده اشتغال داشت در سخنانی در مدرسه امام هادی شهر "مران " در روز هفدهم ژانویه سال 2002 میلادی با عنوان "فریادی در چهره مستکبران " خواستار تحریم کالاهای آمریکایی و اسرائیلی شد و شعار "الله اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، نفرین بر یهود و پیروز باد اسلام " را بهعنوان شعار رسمی شیعیان این منطقه اعلام کرد و خواستار تمسک مسلمانان به آموزههای قرآن و اهلبیت شد. در پی این درخواست بسیاری از مردم یمن، به این دعوت لبیک گفتند و گروهی از جوانان فعال شیعه با تأسیس گروهی به نام "الشباب المؤمن " به اجراییکردن مبارزه با آمریکا و رژیم صهیونیستی در یمن و مخالفت با همپیمانی دولت این کشور با دولت "جرج بوش " رئیسجمهور آمریکا پرداختند. اجابت درخواست "سید حسین طباطبایی حوثی " از سوی اقشار مختلف شیعیان زیدی در یمن به جایی رسید که مردم در نمازجمعه مسجدجامع صنعا پایتخت یمن، شعارهای چهارگانه شیعیان را سر دادند. این مسأله در دولت ژنرال صالح دلهره خاصی ایجاد کرد و با توجه به روحیه انقلابی شیعیان یمن در طول تاریخ، با انتساب اتهام "تروریست " به شیعیان، تلاش کرد تا با جلب حمایت آمریکا، معترضان را سرکوب کند. "علی عبدالله صالح " رئیسجمهور یمن در راستای این نیت، در سال 2004 میلادی، با حضور در نشست سران هشت کشور صنعتی جهان در مجتمع آیسلند در ایالت جورجیای آمریکا، با بوش و سران کشورهای اروپایی مذاکره و تلاش کرد از کمک و حمایت آنها در سرکوب شیعیان یمن و تروریستهای القاعده که همزمان، با نفوذ از سایر کشورها و نیز جذب نیرو از استانهای سنینشین این کشور فعال شده بودند بهره بگیرد. ژنرال صالح به محض بازگشت از آمریکا، در دستوری خطاب به نیروهای ارتش این کشور، دستور حمله سراسری به استان صعده و بهویژه مناطق نشور، آلصیفی، ضحیان و مران را صادر کرد و بلافاصله، جنگنده بمبافکنهای ارتش به پشتیبانی صدها دستگاه تانک و توپ، این مناطق را زیر حملات شدید خود گرفتند و بدینوسیله صبح روز یکشنبه هجدهم ژوئن 2004 میلادی، این منطقه سرسبز و خرم کوهستانی، با یورش همهجانبه نیروهای نظامی و امنیتی، ظرف چند دقیقه به جهنمی از خاک و آتش و خون تبدیل شد. دولت یمن، با اعمال سانسور شدید خبری و اخراج خبرنگاران شبکههای تلویزیونی از جمله الجزیره، العربیه و العالم، به مدت سه ماه به بمباران روزمزه مناطق شیعهنشین شمال این کشور پرداخت و با تصرف شهر "مران " و کشتهشدن "سید حسین "، در روز دهم سپتامبر همان سال، رسماً پایان جنگ را اعلام کرد. دولت یمن پس از مرگ حسین بدرالدین الحوثی، تصور کرد که بر شیعیان زیدی ساکن در استان صعده تسلط خواهد یافت و منطقه را از وجود مخالفان دولت پاک کرده است، اما آغاز سلسله نبردهای بعدی که موسوم به جنگ دوم ارتش یمن با الحوثیها شد، این واقعیت را به سراب تبدیل کرد. جنگ دوم : مظلومیت ساکنان استان صعده و شهرت روزافزون "سید حسین طباطبایی حوثی " در میان مردمی که اکنون از وی با عنوان "شهید " نام میبردند و نشر و گسترش معارف و آموزههایی که وی طی سالهای گذشته به صورت کتاب و سخنرانی منتشر کرده بود باعث همدردی و همیاری بسیاری از شیعیان زیدی یمن شد و تعداد فراوانی از اهالی منطقه "حیدان " و سایر استانها برای یاری شیعیان این منطقه و بازسازی بناهای تخریبشده به سوی صعده روان شدند. اما این بار آنگونه که ساکنان این مناطق میگویند ارتش یمن برای گرفتن زهر چشم از اهالی حیدان به اتهام همدردی و همیاری با شیعیان صعده، این منطقه را تحت شدیدترین حملات زمینی و هوایی خود را قرار داد که نتیجه آن صدها کشته و زخمی بود که همه آنها از شهروندان غیر نظامی بودند. جنگ دوم ارتش یمن و الحوثی ها در در پایان ژانویه 2005 آغاز و با گسترش عملیات نظامی از کوه مران به شهرستان حیدان توسعه یافت. در این نبرد، پدر حسین الحوثی به نام "بدرالدین الحوثی " رهبری جنگ را برعهده گرفت. این نبرد در همان روزهای آغازین، 23شهید را در صفوف الحوثی ها برجای گذاشت و به گفته ارتش یمن فقط هشت تن از نیروهای ارتش و امنیتی کشته شدند، درحالی که نیروهای دولتی موفق به دستگیری 51 نفر شده بودند. بدرالدین الحوثی، پس از اینکه فرزندش حسین توسط ارتش یمن شهادت رسید، سکونت در صنعا را رها کرد و به کوهستان های صعب العبور صعده رفت. وی که فقیه و شخص بسیار موجهی ازنظر فقهی و علمی در یمن بود، پیشنهاد دولت برای دریافت حقوق ماهیانه و همراه داشتن 200 محافظ برای تردد در کشور را نپذیرفت و به میدان نبرد با دولت مرکزی در شمال یمن شتافت. شهروندان ساکن " نشور " و "حیدان " پس از جنگ دوم دولت یمن علیه شیعیان، آواره کوههای "النقعه "، "مطره "، "آلسالم "، "عصاید " و "بنیمعاذ " شدند و دولت در تاریخ بیستوهفتم مارس 2005 پایان جنگ دوم بر ضد شیعیان را اعلام کرد اما این بار نیز با گسترش روزافزون اعتراضات داخلی و بینالمللی به کشتار شیعیان یمن، دولت که مبارزان شیعه را بزرگترین مانع خود برای تقویت روابط با آمریکا و عربستانسعودی میدانست تصمیم به نسلکشی کامل شیعیان در استان صعده گرفت و در این میان سادات را نیز هدف حملات نظامی خود قرار داد و جلوی برگزاری هرگونه مراسم مذهبی را گرفت. دکتر "عصام العماد " از علمای شیعه یمن در این باره میگوید: دولت یمن به دستور شخص ژنرال "علی عبدالله صالح " به مساجد شیعیان حمله و تمامی کتابهای مقدس از جمله "نهجالبلاغه " و "صحیفه سجادیه " را در صعده و صنعا جمعآوری کرد و با کامیون به میدان مرکزی شهر صنعا موسوم به "ساحةالحریة " (میدان آزادی) آورد و در برابر چشم اهالی پایتخت به آتش کشید. وی میافزاید: نیروهای نظامی به فرماندهی ژنرال "علی محسن الاحمر " در حملات به مناطق شیعهنشین از هیچ جنایتی فروگذار نکردند و با بهکارگیری سلاحهای شیمیایی و بمبهای خوشهای مردم را به خاک و خون کشیدند. نظامیان یمنی پس از سوزاندن پیکرهای رزمندگان شیعه، آنها را با طناب به خودروهای نظامی بستند و در روز روشن جلوی چشم مردم مصیبتزده کیلومترها روی خاک کشیدند تا به قول خودشان برای مردم درس عبرت شود. العماد با اشاره به اینکه شیعیان در تمامی درگیریها همواره آمادگی خود را برای مذاکره و حلوفصل بحران از طریق مسالمتجویانه اعلام کردند، تأکید میکند: وهابیهای سعودی و بعثیهای عراقی که بیشتر آنها پس از سقوط بغداد به یمن گریختند بهقدری بر دولت یمن نفوذ دارند که نمیگذارند راهحل دیگری جز حمله به مناطق شیعهنشین اتخاذ شود. جنگ سوم : این جنگ در مارس 2006 به رهبری عبدالملک الحوثی برادر کوچک حسین در دفاع از پایگاه های شیعیان زیدی که از سوی نیروهای ارتش بدانها تجاوز شده بود، آغاز شد و محدوده جغرافیایی این جنگ شامل شهرستانهای حومه صعده همچون "ساقین "، "المجز " و "حیدان " گسترش یافت و دامنه نبرد تا مرکز خود استان صعده کشیده شد. این جنگ به خاطرمسائل انتخابات ریاست جمهوری و شهرداریها که در دسامبر 2006 برگزار شد پس از یک توافق میان طرفین متوقف شد. در این نبرد، نیروهای دولتی به بهانه آزادی برخی سربازان که به اسارت در آمده بودند به یکی از استحکامات الحوثی ها در ارتفاعات یورش بردند و به ادعای رسانههای دولتی در ابتدای حمله بیش از 80 نفر از آنها کشته شدند. این درحالی بود که تلفات ارتش فقط 27نفر اعلام شد و در روزهای بعدی نیز دولت به هلاکت 7نفر دیگر که یکی از آنها دارای درجه سرگردی بود، اعتراف کرد. دولت یمن این بار آنگونه که خود اعلام کرد با هدف پاکسازی مناطق شیعهنشین مناطق مختلف در سراسر کشور از جمله پایتخت (صنعا)، "مأرب "، "جوف "، "حجه " و سایر شهرها را هدف شدیدترین حملات قرار داد و صدها تن از فعالان سیاسی و فرهنگی را دستگیر و روانه زندان کرد. جنگ چهارم: جنگ چهارم در آوریل 2007، جنبش "جوانان مؤمن " تمام استان صعده را به محل عملیات نظامی علیه ارتش یمن تبدیل کرد. در این نبرد به مؤسسات و نهادهای دولتی، امنیتی و نظامی آسیب جدی رسید. در چهار جنگ جنبش حوثیها و هواداران از عملیات چریکی علیه ارتش یمن استفاده میکردند. این جنگ نیز در نهایت با عقب راندن ارتش یمن از مواضع و استحکامات کوهستانی پایان یافت و عبدالملک الحوثی برادر حسین بدر الدین همچنان به عنوان رهبر محبوب شیعیان زیدی شناخته شد و جنگ های، پنجم و جنگ کنونی علیه ارتش یمن را هدایت کرد. جنگ پنجم: این جنگ در فوریه 2008 شروع شد. جنبش حوثی از سلاحهای متوسط و سنگین علیه ارتش صنعاء استفاده کرد. دایره عملیاتی این جنگ که استان صعده، منطقه "بنی حشیش " (بخشی از صنعاء) و منطقه "حرف سفیان " (بخشی از استان عمران)، بوده است زنگ خطر را برای مقامات صنعاء بصدا در آورد. این عملیات نشانگر توسعه گستره عملیات نظامی و تحول کیفی در عملکرد نظامی حوثی با صنعاء بود. ژنرال علی عبدالله صالح در شرایط دشواری میانجیگری قطر را پذیرفت و دو طرف به توافقاتی دست یافتند. بر اساس توافقنامه "دوحه " که با نظارت امیر قطر برای برقراری صلح میان حوثیها و دولت یمن به امضا رسید دو طرف متعهد به توقف عملیات نظامی علیه یکدیگر شدند. به موجب این توافق، دولت یمن باید حوثیها را مورد عفو قرار میداد و اسیران دوطرف نیز باید آزاد میشدند. گروه حوثی نیز باید سلاحهایی را که از نیروهای دولتی به غنیمت گرفته بود به ارتش بازمیگرداند. براساس این توافق، کنترل استان صعده برعهده دولت مرکزی بود و گروه حوثی برای فعالیت خود باید یک حزب سیاسی تشکیل میداد، اما این توافقنامه که پس از پنج دور جنگ خونین میان طرفین به امضا رسید، فقط درباره تبادل اسیران جنبه اجرایی به خود گرفت و سایر بندهای آن به اجرا درنیامد. دوطرف درگیر در یمن، یکدیگر را به نقض مفاد توافق دوحه متهم میکنند. در واقع طرف یمنی و حامیان منطقهای آن این توافقات را جهت کسب فرصت برای بازسازی و ترمیم قوای نظامی خود پذیرفته ولی پس از یک جنگ روانی و تبلیغاتی که همزمان در صنعاء و ریاض آغاز شد، زمینهها جهت جنگ ششم فراهم شد. جنگ ششم: این جنگ در آگوست 2009 (مرداد گذشته) آغاز و در حقیقت یک جنگ تمام عیار و گسترده بوده و کشتارها و قتل عامها، نشانگر عصبانیت و فشارهای روانی فرماندهان ارتش صنعاء بوده که ناشی از شکست گذشته بوده است. این جنگ با هماهنگی سیاسی، نظامی و امنیتی میان ریاض و صنعاء بوده و حتی دوستان ژنرال علی عبدالله صالح نتوانستند صنعاء و ارتش مسلح به انواع سلاحهای آن را به عنوان پیروز این جنگ قلمداد کنند. قتل عام کودکان و زنان بیگناه شیعی در صعده و روستاهای محروم آن نشانگر شکست کامل برنامهها و طرحهای راهبردی صنعاء بوده است. در این جنگ صدها تن از مردم و نیروهای نظامی کشته و صدها تن از علما و فعالان سیاسی و فرهنگی به دست نیروهای امنیتی ترور شده و یا به زندان افتادهاند. فرماندهی رزمندگان شیعه بر عهده "سید عبدالملک طباطبایی حوثی " برادر "سید حسین " است و "سید یحیی " دیگر برادر وی نیز که مجلس نمایندگان یمن مصونیت سیاسی وی را سلب و اینترپل را موظف به بازداشت وی کرده است مسؤولیت رهبری سیاسی و تبلیغاتی شیعیان را برعهده گرفتند. در این میان "عبدالله عیظه الرزامی " فرمانده زبده رزمندگان شیعه همواره از ابتدای جنگ نخست دولت علیه شیعیان، در سایه بوده اما اقتدار و دلاوری وی و نیروهای تحت امرش به حدی است که مردم یمن از او با عنوان "مالک اشتر زمان " یاد میکنند. وی اکنون به عنوان دست راست "سید عبدالملک " عمل میکند. تفاوت این جنگ با جنگهای سابق، تقویت اقتدار نظامی و عملیاتی رزمندگان شیعه در رویارویی با نیروهای دولتی است بهگونهای که شیعیان تا کنون موفق به انهدام سه فروند هواپیمای جنگنده سوخو، یک فروند بالگرد نظامی و دهها دستگاه از تانکهای ارتش شدهاند. نقش عربستان و نظامهای حاکم عربی در درگیری های داخلی یمن: عربستان سعودی به عنوان همسایه اصلی یمن همواره سعی داشته است نقش برادر بزرگتر را در قبال این کشور ایفا کند، به همین دلیل مجاورت استان شیعهنشین صعده با شیعیان عربستان، منشأ نگرانی ریاض از تأثیر حوثیها بر آنان شده است. عربستان سعودی علاوه بر کمک 3 ملیارد دلاری به یمن و تقبل هزینههای جنگ علیه حوثیها علنا نیروی هوایی خود را وارد جنگ کرده است که از پایگاه هوایی "خمیس " عربستان پرواز میکنند و برفراز مواضع آنها در یمن در ارتفاع پایین به عملیات میپردازند. از همین رو بود که رئیس ستاد ارتش عربستان اندکی قبل از جنگ کنونی حوثیها و ارتش یمن، وارد صنعا شد و حمایت کشورش را از جنگ دولت یمن با حوثیها اعلام کرد. وی حتی تأکید کرد در صورت لزوم، عربستان نیروی هوایی خود را در اختیار ارتش یمن قرار میدهد. علاوه بر این عربستان "مقرن عبدالعزیز " رئیس دستگاه اطلاعاتی خود را برای تحویل نامه ویژهای به "معمر قذافی " رهبر لیبی به این کشور اعزام کرد که در آن از قذافی خواسته شده است که تعهدات خود در جریان سفر اخیرش به ریاض درخصوص توقف هرگونه حمایتی از جنبش الحوثی را اجرا کند. "امین حطیط " سرتیپ بازنشسته ستاد مشترک ارتش لبنان درباره انگیزه ریاض از دخالت نظامی در درگیریهای داخلی یمن تصریح میکند: مقامات عربستان تصور میکنند که اقدامات حوثیهای از لحاظ مذهبی بر عربستان تاثیر گذار است. چرا که در این کشور طایفه بزرگی از شیعیان وجود دارد. مقامات ریاض از این واهمه دارند که چنانچه حوثیهای یمن به پیروزی دست یابند، شیعیان عربستان به حرکت در آیند و خواستار احیای حقوق پایمال شده خود شوند. مقامات عربستان سالها با رونق مدارس سلفی و وهابی در سراسر یمن و بویژه جنوب این کشور و حمایت های مالی از برخی سران عشایر و قبایل و شخصیت های یمنی، بدنبال نفوذ و سلطه بر یمن است و حتی برخی مناطق مرزی در شمال یمن را به استان های مجاور خود الحاق کرده اند. در جنوب عربستان و بویژه مناطق هم جوار با شمال یمن، اقلیت های زیدی و اسماعیلی زندگی می کنند که مانند بقیه مناطق عربستان، با سیاست سرکوب، تبعیض اجتماعی و اقتصادی و سلطه وهابیون و خفقان مذهبی روبه رو هستند. در طول تاریخ این جمعیت های سعودی، پیوند طبیعی با شیعیان زیدی شمال داشته اند، و در شرایط مشابه در یمن زندگی می کنند. در واقع، حکومت عربستان که به علت سیاست سرکوب مذهبی و تبعیض، از سوی کشورهای منطقه و جامعه بین الملل محکوم می شود نگران نتایج مبارزات مردم صعده و حوثی ها و تاثیر آن بر شبه جزیره عربی است. یکی دیگر از دلایل حمایت عربستان سعودی از یمن علاوه بر مسائل مذهبی به مسائل اقتصادی بر میگردد . این کشور با این بهانه توانسته است با وجود اتمام زمان اجاره سه استان " نجران "، "اثیر " و "جیزان " یمن در دهه 1990 با تطمیع دولتمردان یمن از بازگرداندن آن خودداری کند سیاستی که با مخالفت ساکنین شیعه شمال یمن قرار گرفته زیرا در استان نجران شیعه نشین اخیرا نفت کشف شده و عربستان سعودی سعی میکند با تحریک دولت یمن علیه حوثیها و ایجاد تفرقه بین شیعیان زیدی و اسماعیله از آن بهرهبرداری کند. یکی دیگر از عوامل حمایت عربستان از سنیها و دولت یمن طرح توسعه نوار جنوبی خود است تا از این طریق بتواند بر تنگه استراتژیک "باب المندب " در دریای سرخ تسلط پیدا کند. موضوعی که از سال 1990 آن را دنبال میکند و به همین منظور از اوایل دهه 90 سعی در توسعه دایره نفوذ خود در مناطق تاریخی "عدن "، "مکلا "، "تعز " و "صعده " کرده است . جنگ صعده امروز با وارد شدن علنی عربستان به جنگ با مردم این منطقه، ماهیت جدیدی بخود گرفته، بویژه اینکه، هزاران نفر از روستاهای همجوار با صعده از شهروندان زیدی و اسماعیلی از این محورها تخلیه شده و مقامات نظامی عربستان به دنبال یک کمربند امنیتی تخلیه شده در داخل یمن و منطقه صعده نیز هستند. از سوی دیگر نظامهای حاکم عربی حافظ منافع آمریکا و غرب از عربستان در سرکوب شیعیان الحوثی حمایت میکنند در همین راستا دولت مصر ، اردن و کویت به ریاض اطمینان دادند که در درگیری با شیعیان الحوثی از وی پشتیبانی خواهند کرد. همچنین شورای همکاری خلیج فارس با صدور بیانیه ای، حمایت قاطعانه کشورهای عضو را از تجاوز ارتش عربستان به خاک یمن اعلام کرد. در بیانیه ای که از سوی "یوسف بن علوی " وزیر خارجه عمان در یازدهمین نشست این شورا قرائت شد، آمده است: " ما اطمینان کامل داریم که عربستان قادر به پاسخ به تجاوزات است و امنیت یمن و عربستان با امنیت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مرتبط است ". "حمد بن جاسم آل ثانی " نخست وزیر و وزیر خارجه قطر نیز تاکید کرد: تزلزل در امنیت عربستان، تزلزل در امنیت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است. "عمروموسی " دبیرکل اتحادیه عرب، نیز هرگونه تلاش یا اقدام برای تعرض به حاکمیت عربستان و یمن را غیرقابل قبول دانست و درباره عملیات نظامی عربستان علیه شیعیان الحوثی در یمن گفت: بسیاری از مسائل در دست بررسی است و در تلاش هستیم که اطلاعات بیشتری در این زمینه به دست آوریم.وی اضافه کرد: در هر حال ما معتقدیم که تعرض به حاکمیت کشوری چون عربستان یا یمن، اقدامی غیرقابل قبول است و هر اقدامی که موجب بی ثباتی در یمن شود، پذیرفتنی نیست. این در حالی است که "شیخ جابرالمبارک " وزیر دفاع کویت در دیدار با ملک عبدالله پادشاه عربستان، ضمن ارائه پیام امیر این شیخ نشین، از سرکوب شیعیان صعده حمایت کرد. همچنین منابع دیپلماتیک از دستور پادشاه اردن برای اعزام 450 نیروی زبده ارتش این کشور به عربستان برای همکاری با عربستان در سرکوب حوثی ها خبر داد. بر اساس همین گزارشها، منابع مطلع تعداد نیروهای اردنی که برای کمک به عربستان اعزام خواهند شد را 450سرباز و افسر از نیروهای ویژه ارتش اردن اعلام کردند و انتظار می رود تا روز جمعه تعداد آنها به 1500نفر برسد. این در حالی است که بمباران روستاهای مرزی و مناطق مسکونی یمن از سوی هواپیماهای جنگنده اف15 و تورنادو موجب آواره شدن هزاران نفر در منطقه شده است. اعزام نیروهای عربی برای جنگیدن با شیعیان عرب زبان یمن در حالی است که کشورهای عربی هیچ اقدام مشابهی را در برابر رژیم صهیونیستی صورت ندادهاند. نقش واشنگتن و غرب در درگیری های یمن: کارشناسان سیاسی معتقدند که جنگ ششم صعده حاصل نشستهای محرمانه بین رئیس جمهور یمن و هیئتی از کنگره آمریکا به ریاست "جان مک کین " نامزد سابق ریاست جمهوری این کشور ، در اوایل ماه آگوست گذشته بود. مک کین در این نشست ها تصمیمات کنگره آمریکا و دولت اوباما را درباره جنگ صعده به "علی عبدالله صالح " رئیس جمهور یمن اعلام کرد. در آن زمان چنین اعلام شد که مذاکرات مذکور در خصوص استقرار عناصر القاعده در یمن بود تا در صورت بروز جنگ صعده عناصر سازمان القاعده به نحوی جذب شوند که در کنار ارتش یمن بایستند. به نوشته روزنامه "المصدر " چاپ یمن ، سفر مک کین و هیئت همراه وی به یمن و دیدار با رئیس جمهور این کشور بعد از مذاکرات و رایزنی های گسترده در داخل کنگره آمریکا در خصوص یمن و در جلسه ای در پشت درهای بسته صورت گرفت . در واقع میتوان گفت این توطئهای بود که برای ورود ارتش آمریکا به یمن و به بهانه کمک به دولت این کشور در نابودی هواداران حوثی صورت گرفته بود. از سوی دیگر انگلیس نیز دو هفته بعد از اعلام جنگ ششم از این توطئه حمایت و اعلام کرد که لندن در آینده نزدیک مجبور است به مداخله نظامی در جنگ صعده بپردازد. از سوی دیگر برای آنکه مداخله نطامی آمریکا و انگلیس برای مردم یمن قابل پذیرش شود و مخالفتی با آن صورت نگیرد، کاخ سفید با کمک به نظام یمن تلاش کرد تا نیروهای عربستانی را به گونهای وادار کند که تمامیت ارضی یمن را نقض کنند و با بمباران و شلیک موشک های عربستانی به شهرهای مرزی یمن ، مردم این کشور را مورد هدف قرار دهند. از مهمترین گام هایی که دراین خصوص برداشته شده است اقدام کاخ سفید در رابطه با آزاد سازی صدها عنصر بازداشت شده القاعده در زندان های عربستان ، یمن و گوانتانامو و اعزام آنان با تابعیت های مختلف به یمن و مجبور کردن نظام یمن به پذیرش آنان در استان "معاریب " و اعطای تسلیحات به آنان بوده است. این امر بیشتر به این دلیل است که کاخ سفید از گسترش استقرار هواداران حوثی در مناطق مختلف نگران است زیرا در اینصورت عملیات آینده آمریکا در یمن با در نظر گرفتن چنین حقیقتی دشوار تر خواهد شد و از سوی دیگر لازم است تا آمریکا برای پیشبرد هدف خود و تضمین آن ، نگرانی و ترس کشورهای حوزه خلیج فارس را نیز برانگیزد و آنها را وادار کند که در این جنگ به حمایت از عربستان بپردازند. کارشناسان سیاسی بر این باورند که امکان عقب نشینی هزاران نفر از سربازان آمریکایی و انگلیسی از عراق در آغاز سال 2010 میلادی و انتقال آنها به یمن و آغاز عملیات آنها با بودجه عربی - خلیجی در اراضی یمن وجود دارد. بدین ترتیب عملیاتی با پشتیبانی هوایی و دریایی گسترده بیش از هفتاد کشتی و ناو جنگی از کشورهای مختلف اروپایی ، آسیایی ، آفریقایی و آمریکایی که کشورهای عربی به بهانه مبارزه با دزدان دریایی زمینه رسیدن آنها به سواحل دریای احمر و خلیج عدن و سیطره بر چند جزیره یمنی و ایجاد سکوهای موشکی را فراهم کرده اند، صورت خواهد گرفت. ایران و درگیریهای یمن: اقتدار مبارزان الحوثی و ناکامی صنعاء در سرکوب آنان، دولت یمن را به سوی استراتژی فرافکنی کشانده بهگونهای که از بدو تشدید درگیریهای در استان صعده، جمهوری اسلامی ایران را که پیشنهاد میانجیگری و خاتمه دادن به درگیریها را داده به همکاری با مبارزان الحوثی متهم کرد. در همین حال نیز، هم حوثی ها و هم مقامات ایرانی اعم از "محمود احمدینژاد " رئیسجمهوری، "منوچهر متکی " وزیر امور خارجه و "محسن کمالیان " سفیر ایران در صنعا بارها در اظهارات متعدد این اتهامات را رد کردهاند و در مقابل دولت یمن نیز هیچ سند و مدرک خاصی برای اثبات این ادعای خود ارائه نکرده است. در حالیکه دولت یمن میانجیگری ایران را رد می کند "محمد عبدالسلام " سخنگوی جنبش شیعی الحوثی در گفتوگو با خبرنگار بینالملل فارس اعلام کرد که حوثیها با طرح صلح احتمالی ایران و یا هر کشور دیگری که با توجه به بررسی عمیق موضوع و در نظر گرفتن همه جوانب و اسباب و نتایج و راهکاری حل بحران بین دو طرف همراه باشد، مخالفتی نخواهد داشت. وی تاکید کرد: اینکه ما به دنبال حل مساله به واسطه طرف خاصی باشیم، مطرح نیست بلکه مهم وجود نیت واقعی برای توقف درگیریهاست و میانجی داخلی و یا خارجی برای ما مطرح نیست چنانکه پیش از این نیز میانجیگری قطر را پذیرفتهایم. پیش از این "ابوبکر القربی " که بارها ایران را متهم به دخالت در این حوادث کرده بود در سفر به تهران با "علیاکبر ولایتی " مشاور رهبر در امور بینالمللی دیدار کرد. در این دیدار ولایتی، نگرانی جمهوری اسلامی ایران از اوضاع یمن را به وزیر خارجه این کشور ابلاغ کرد و خواستار خاتمهدادن هر چه سریعتر به اقدامات نظامی در یمن شد. رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه ایران نیز با تأکید بر ضرورت حلوفصل بحران از طریق مسالمتآمیز بر ضرورت پایان هرچه سریعتر درگیریها در یمن تأکید کردند. با این همه حملات نظامی ارتش یمن به مناطق شیعهنشین همچنان ادامه دارد. آینده جنگ: درگیریهای داخلی یمن احتمال وقوع یک جنگ گسترده و ویرانگر را در این کشور میدهد که میتواند بسیار خطرناک باشد و به ایجاد بحران در منطقه منجر شود. در این میان مسئولیت دولت یمن سنگینتر است، زیرا باید از فرو رفتن در یک جنگ تمام عیار با حوثیها جلوگیری کند. به نظر میرسد بهترین راهحل بحران یمن توقف فوری درگیریها و نشستن بر میز مذاکره و گفتوگو باشد، به ویژه در شرایطی که توافقنامه دوحه پیش از این میان طرفین امضا شده است و هر دو میتوانند بار دیگر بندهای آن را اجرایی کنند. با توجه به شرایط کنونی شاید رئیس جمهور یمن بتواند با ادامه درگیری ها بزرگترین اپوزیسیون خود را در کوتاه مدت تضعیف و محدود نماید، ولی نباید این مهم را فراموش کند که استمرار این وضعیت به گسترش شکافهای قومی و مذهبی در یمن دامن خواهد زد و بی ثباتی مهار نشدنی را برای این کشور توسعه نیافته به ارمغان خواهد آورد. بویژه اینکه دولت یمن با یک جنگ پیچیده مواجه شده است در این راستا نکات ذیل به ناکامی این دولت در سرکوب مبارزان الحوثی منجر خواهد شد. 1- رقابت میان ژنرال علی محسن الاحمر فرمانده عملیات منطقه شمال یمن و سرهنگ احمدعلی عبدالله صالح پسر رئیس جمهوری یمن و فرمانده گارد ریاست جمهوری مانع از یک انسجام نظامی و هماهنگی سیاستهای راهبردی جهت فیصله دادن به این بحران می شود. 2- نیروهای سلفی به ویژه هواداران فرقه وهابی سعودی که سعی داشتند به تحریکات مذهبی علیه شیعیان دامن بزنند؛ یک اشتباه تاریخی کردند زیرا آنها در این رهگذر احساسات نهفته زیدیهایی که در بدنه ارتش و نخبگان یمن هستند را تحریک کردهاند. 3- اشتباهات صنعاء در مدیریت بحرانها و نابسامانیهای سیاسی و اقتصادی در استانهای جنوبی یمن باعث همدردی و همبستگی مردم یمن چه سنی و چه شیعی با جنبش حوثیها در صعده و استانهای شمالی یمن شده است. در چنین شرایطی به نظر می رسد بهترین راه حل برای این بحران توقف فوری جنگ و گفت وگوهای جدی صلح است تا به حل بحران کنونی منجر خواهد شد.
مقاله
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 12335
دفعات دیده شده: ۵۱۸۰ | آخرین مشاهده: ۳ روز پیش