یک نظامی سابق آمریکایی با تاکید بر اینکه خیانت و فریبکاری رژیم صهیونیستی و در نتیجه شروع جنگ‌های عراق و افغانستان به بهانه 11 سپتامبر موجب آسیب‌های فراوانی به آمریکا شده، نسبت به حمله به ایران و هزینه‌های بالای چنین اقدامی هشدار داد. دکتر "آلن سابروسکی " (Alan Sabrosky)، تکاور سابق نیروی دریایی آمریکا، به بهانه سالگرد حملات 11 سپتامبر سال 2001، اقدام به انتشار مقاله‌ای در پایگاه "خانه شفاف‌سازی اطلاعات " نموده و به بررسی آنچه که او "خیانت، خدعه و فریب " 11 سپتامبر می‌نامد، پرداخت. بنا بر این مقاله، حملات 11 سپتامبر، لحظه تعیین کننده‌ای برای آمریکا بوده است و این حمله آشکار و گسترده به آمریکا، ضربه روحی و سیاسی شدیدی به آمریکائی‌ها وارد ساخت. با این حال مسسئله جالبی که در مورد این حملات وجود دارد این است که در میان تمام روزهای سال، زمان وقوع این حادثه وقتی بود که یادآور شماره تلفن تماس‌های اضطراری است که مردم از آن برای درخواست کمک استفاده می‌کنند. (حوادث سال 2001 در تاریخ 11 سپتامبر یعنی نهمین ماه میلادی اتفاق افتاد که آنرا به شکل 11/9 می‌نویسند. همچنین شماره تلفن اضطراری در آمریکا 911 است.) این گزارش در ادامه با بیان سابقه نفوذ صهیونیست‌ها در آمریکا می‌نویسد: توسعه مشهودی که در دهه 90 شاهد آن بودیم، شکل‌گیری اتاق فکر نومحافظه‌کار بود که با نام " پروژه‌ای برای قرن نوین آمریکا " (PNAC)، شناخته می‌شود. و اعضای این پروژه می‌کوشیدند تا شرایطی را ایجاد کنند که دولتی در آمریکا به قدرت برسد که دیدگاه‌های مشترکی با دولت اسرائیل داشته باشد؛ این اتفاق سال 2000 و با انتخاب شدن "جورج بوش "، افتاد و اعضای بیگانه پروژه قرن نوین آمریکا، تبدیل به "خودی‌ "‌های قدرتمندی شدند که با قرار گرفتن در پست‌های مهم دولت بوش، توانستند بیشترین فشار را به سیاست ایالات متحده وارد کنند. این گزارش می‌افزاید: اما مسئله مهمی که در رویدادهای پس از انتخاب بوش پیش آمد این بود که پروژه قرن نوین آمریکا در اسناد خود، تصدیق کرد که برنامه آنها برای آمریکا (و اسرائیل) به آسانی از سوی مردم آمریکا پذیرفته نخواهد شد. بطوریکه پروژه قرن نوین آمریکا سال 2000، اظهار داشت که " این روند دگرگونی که احتمالا طولانی نیز خواهد بود، به یک رویداد فاجعه‌آمیز ، همچون یک "پرل هاربر " جدید، نیاز دارد تا سریع‌تر به نتیجه برسد. (پرل هاربر، پایگاه مهم دریائی آمریکا بود که سال 1941 با حمله هوائی غافلگیر کننده ژاپن روبرو شد و موجب شد تا آمریکا نیز وارد جنگ جهانی دوم شود.) این نظامی سابق آمریکائی در ادامه مقاله خود می‌نویسد: در 11 سپتامبر سال 2001،‌ افراد پروژه قرن نوین آمریکا و همچنین ایپک و اسرائیل در حالی که تنها هشت ماه از روی کار آمدن آنها می‌گذشت، حادثه‌ای را که به آن نیاز داشتند، بدست آوردند. اغلب مردم با جزئیات ابتدائی آن روز آشنا هستند که طی آن دو هواپیمای مسافربری به دو برج بلند مرکز تجارت جهانی در نیویورک برخورد کرده و سپس پنتاگون را مورد اصابت قرار دادند. بطوریکه کمتر کسی تصاویر سوختن و فروپاشی ساختمان‌ها، قربانیان و تلفات شدید این واقعه را فراموش می‌کند. این گزارش در ادامه با اشاره به گزارش ناقص کمیسیون رسمی 11سپتامبر به بی‌اعتمادی مردم به مقامات دولتی و این کمیسیون اشاره کرده و می‌نویسد: بسیاری از افراد از جمله خلبانان بازنشسته هواپیماهای جنگی، کارشناسان فنی اورژانس پزشکی، متخصصان دفاع هوائی، خلبانان با تجربه هواپیماهای تجاری، متخصصان تخریب ساختمانی، معماران و مهندسان شهری توضیحات دولت آمریکا را رد کرده و کمیسیون 11 سپتامبر را نیز یکی از عناصر داخلی دانسته و نسبت به گزارش آن بی‌اعتماد بودند. سابروسکی در ادامه با تاکید بر این مطلب که اظهارات محتاطانه هم مقامات دولتی و هم منتقدان در ارزیابی وقایع 11 سپتامبر موجب روشن شدن چند مسئله مختلف برای وی شده است، تصریح کرد: اولین مسئله این است که برخورد یک هواپیما به تنهائی موجب فروریختن هر دو ساختمان برج‌های تجارت جهانی، نمی‌شود و ظاهرا از برخورد هواپیماها تنها به عنوان پوششی برای حمله اصلی استفاده شده و شواهد فیزیکی موجود و همچنین اظهارات متخصصان نیز گویای همین مطلب است. بدین معنا که افرادی بوده‌اند که به مهاجمان کمک کرده و ساختمان‌های مورد حمله را آماده یک تخریب کنترل شده کردند. مسئله دوم این است که تنها دو سازمان جاسوسی و اطلاعاتی وجود دارند که متخصصان، لوازم، دسترسی و حمایت سیاسی مورد نیاز برای اجرای حملات هوایی و زمینی 11 سپتامبر دارند که این دو سازمان نیز عبارتند از سازمان سیا آمریکا و موساد اسرائیل؛ از طرفی در این بین تنها سازمان موساد است که انگیزه اجرای چنین عملیاتی را داشته است؛ انگیزه موساد از اجرای حملات 11 سپتامبر دقیقا مطابق با اهداف نومحافظه‌کاران بوده که به دنبال یک واقعه خاص بوده‌اند تا با توسل به آن افکار عمومی آمریکا را برای حمایت از جنگ‌های مورد نظر اسرائیل، بسیج کنند و از قدرت نظامی آمریکا برای نابودی دشمنان اسرائیل بهره بگیرند. این گزارش می‌افزاید: نفوذ و تحریک اسرائیل به حدی بوده که اگر شدت مقاومت پیش‌بینی نشده عراق نبود، آمریکا، طی دوران دوم ریاست‌جمهوری بوش، به ایران و سوریه نیز حمله می کرد. بنابراین بهانه‌های پی در پی برای استفاده از حوادث 11 سپتامبر و برانگیختن جنگ‌های افغانستان و عراق از سوی پروژه قرن نوین آمریکا، ایپک و پیروان آنها در میان نومحافظه‌کاران دولت بوش و طرفداران دولت اسرائیل، ارایه می‌شد. با این حال حتی تکذیب، انکار و یا دسیسه‌های سیاسی این افرد نیز نمی‌تواند موجب تغییرحقایق شود و باید گفت که استفاده از عباراتی همچون پیمان‌شکنی، خیانت و فریب، علیه آنها، گزافه‌گویی و اغراق نیست. نویسنده گزارش ادامه می‌دهد: در نهایت ما باید به دنبال آن باشیم که چرا جریان اصلی رسانه‌های عمومی به جای آنکه به بررسی و کالبدشکافی اشتباهات و تناقضات آشکار برخورد دولت ایالات متحده با مسئله 11 سپتامبر و وقایع بعدی آن بپردازند، توجه زیادی به لباس و ظاهر "سارا پالین " داشتند. در واقع دلیل اصلی این مطلب این است که تمامی افراد صاحب نفوذ و دخیل در ماجرا، در یک سو قرار دارند و خط رسمی دولت را دنبال می‌کنند. نظامی سابق آمریکا در توضیح افراد صاحب نفوذ و دخیل، تصریح می‌کند: این افراد عبارتند از اعضای پروژه قرن نوین آمریکا که دستگاه امنیت ملی دولت بوش و سپس اوباما را در دست گرفتند، ایپک، صاحبان رسانه‌های غالب و اسرائیل. این گزارش در ادامه با اشاره به جنجال تبلیغاتی که سال 2002 توسط رسانه‌های غربی هدایت شد می‌نویسد: فریب‌کاری مدیریت رسانه‌های آمریکا در سال 2002 بسیار آموزنده است و این فریبکاری تاکنون تغییر مشهودی نیز نداشته است؛ همانطور که می‌دانید، مدیران شرکت‌ها، بارها و بارها با رای هیات مدیره تغییر می‌کنند اما مدیران بزرگترین شرکت‌های رسانه‌ای آمریکا در اواسط سال 2002، شامل چارچوب بسته و ثابتی می‌شد که عبارت بود از 10 مرد یهودی-آمریکایی که شبکه‌های تلوزیونی غالب آمریکا و دیگر شرکت‌های رسانه‌ای از جمله شرکت‌های فیلم‌سازی، رادیو و انتشاراتی‌ها آن زمان را اداره می‌کردند و تا کنون نیز تغییر زیادی در مدیریت این شرکت‌ها دیده نشده است. این نظامی سابق آمریکایی در ادامه گزارش خود با هشدار نسبت به رویکرد اشتباه دولت آمریکا نسبت به ایران، اظهار داشت: امروز نیز همان افراد ( حامیان اسرائیل) موجب شده‌اند تا ما خط مشی مشابهی را در قبال ایران پی بگیریم. بطوریکه اگرچه اوباما کوشید تا مستقل‌تر باشد اما مواضع بیشتر کارکنان کلیدی و نیروهای فعال در امنیت ملی دولت وی در مسئله اسرائیل و خاورمیانه،‌ تفاوت فاحشی با نیروهای دولت پیشین آمریکا ندارد. همچنین کنگره کنونی آمریکا نیز نشان داده که از کنگره پیشین وابسته‌تر بوده و در واقع بیش از آن، سگ دست‌آموز ایپک است. بنابراین افشای اسرار پشت‌پرده فاجعه 11 سپتامبر و جنگ‌های بعدی آن می‌تواند موجب رسوایی آیپک شده و نتایج مصیبت‌باری برای آن داشته باشد. همچنین باید در نظر داشت که هزینه انسانی آمریکا در حوادث 11 سپتامبر و جنگ‌های عراق و افغانستان، کشته و زخمی شدن حدود 600 هزار نظامی غیرنظامی آمریکایی بوده است که اگر با دنباله‌روی از اسرائیل وارد جنگ با ایران شویم، این هزینه بسیار بیشتر خواهد شد. این گزارش با اشاره به اینکه اسرائیل قصد دارد با خشمگین کردن مردم آمریکا آنها را علیه دنیا بشوراند، می‌نویسد: آنها که با تاریخ آمریکا آشنا هستند، می‌دانند که آمریکا خشمگین اصلا زیبا نیست. زیرا اگر آمریکایی‌ها خشمگین شوند، شخصیت کاملا متفاوت پیدا کرده و دیگر از آن آمریکایی‌های آرام و بی‌گناه خبری نخواهد بود. برای درک این مطلب کافی است به نحوه برخورد آمریکا با آلمان و ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم توجه کنید که طی آن آمریکا با حمله به شهرها و روستاهای این دو کشور، میلیون‌ها غیرنظامی را قتل عامل کرد که در میان آنها زنان و کودکان نیز حضور داشتند. این در حالی بود که آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانستند که چه کاری انجام می‌دهند و کشتار این غیرنظامیان، هیچ اهمیتی برایشان نداشت بلکه هدف آنها تنها سرکوبی و متوقف ساختن آلمان و ژاپن بود. این گزارش در انتها می‌نویسد: اگر آمریکایی‌ها و دوستداران آنها، از رنج و محنتی که به خاطر اسرائیل و مدافعان این رژیم در آمریکا به دیگر کشورها تحمیل می‌شود آگاه شوند، سیاستمداران، رسانه‌ها و دیگر کسانی که با دروغ‌گوئی و خیانت‌های خود حقایق را از مردم آمریکا پنهان کرده‌اند، را کنار گذاشته و با اسرائیل کاری می‌کنند که رومی‌ها با شهر کارتاژ قدیم انجام دادند. و این اتفاق نیز قطعا گناه بزرگ خود اسرائیل خواهد بود.