Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • سایه مرد صهیونیست روی آسمان کشور!‏
    چهارشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۵۱

    از حدود 10 سال پیش که راه‌اندازی شبکه فارسی ‏زبان ماهواره‌ای به یک مد تبدیل شد تا چند شبکه قدیمی داخلی ایرانیان در ایالات متحده ‏هم انگیزه‌ای برای جهانی شدن پیدا کنند، هیچ گاه نخواستیم بر این مقوله به عنوان ‏بستری فرهنگی و قابل فعالیت نگاه کنیم.‏ همین اشتباه در استراتژی و نگاه متوهم که منجر به وضع قوانین بازدارنده شد، حالا پس ‏از یک دهه نتیجه ناخوشایند خود را در توجه عمومی شهروندان ایرانی به ماهواره و ‏درجه دوم شدن رسانه‌های داخلی و دولتی کشور به

    از حدود 10 سال پیش که راه‌اندازی شبکه فارسی ‏زبان ماهواره‌ای به یک مد تبدیل شد تا چند شبکه قدیمی داخلی ایرانیان در ایالات متحده ‏هم انگیزه‌ای برای جهانی شدن پیدا کنند، هیچ گاه نخواستیم بر این مقوله به عنوان ‏بستری فرهنگی و قابل فعالیت نگاه کنیم.‏ همین اشتباه در استراتژی و نگاه متوهم که منجر به وضع قوانین بازدارنده شد، حالا پس ‏از یک دهه نتیجه ناخوشایند خود را در توجه عمومی شهروندان ایرانی به ماهواره و ‏درجه دوم شدن رسانه‌های داخلی و دولتی کشور به نمایش گذاشته است.‏ گرچه برخی هنوز ساز ناکوک و ناآگاه خود را در چنین مقوله حساس و خطرناکی می‌‏نوازند و کاری به محصول بی‌ارزش تلاش خودشان ندارند، اما حالا با آمدن شبکه‌های ‏وابسته به لابی رسانه‌های صهیونیستی، دیدن چهره این تئوریسین‌های دلسوز دیدنی ‏است!‏ برخی منابع مدعی هستند که وابستگان مرداخ که یکی از غول‌های بزرگ رسانه‌ای جهان ‏است، به واسطه چند ایرانی تبعه اسراییل، در دوبی اقدام به راه‌اندازی شبکه‌ای ماهواره‌‏ای کرده‌اند که جامعه هدف آن برای سن 15 تا 65 سال است و براساس برنامه‌های ‏تفریحی و جذاب خود سعی می‌کند مخاطبان فارسی زبان مشخصی در ایران را به سوی ‏خود جلب کند.‏ شخصیت کاری و سابقه مرداخ در اصطلاح عامیانه زبان فارسی "شهرخر" رسانه‌ای ‏است که تا قدمش به جایی باز می‌شود، راندنش مصیبتی بس دردناک خواهد شد. ‏ باز شدن پای وی به رسانه‌های اروپایی، تکاپوی عجیبی را در شبکه‌های فرانسوی و ‏آلمانی در پی داشت و حتی هلند نیز با توسعه شبکه‌های خود از تزریق ذائقه آمریکایی ‏توسط کانال‌های زیرمجموعه وی جلوگیری کرد.‏ عرب‌های منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیز به کمک مصر با توسعه فناوری ماهواره‌‏های نیل ست و عرب ست در برابر تعرض این صهیونیست رسانه‌ای مقابله کردند و ‏حتی کشورهای آسیای میانه و کانال‌های اقوام کرد منطقه نیز پیش از حضور این ‏دردسر رسانه‌ای برای کاهش لطمه‌های قابل پیش‌بینی خودشان وارد گود مدیریت ‏رسانه‌ای و فرهنگی شدند.‏ اما متاسفانه به رغم همه این اتفاقات، متولیان فرهنگ ایرانی و دست‌اندرکاران بانفوذ ‏رسانه‌ای آن‌قدر دست دست کردند تا پیرمرد صهیونیست با قدم‌های آرام و بی صدای ‏خودش به پشت مرزهای فرهنگ ایرانیان رسیده و حالا سایه وی روی بام کشور افتاده ‏است. ‏ کانالی که به تازگی توانسته به رغم محدودیت‌های فنی و نیروی اجرایی به لحاظ محتوای ‏خود هزاران بیننده ثابت پیدا کند، از نقاط ضعف و فضاهای خالی استفاده کرده که ‏متولیان صداوسیما سال‌هاست فکر می‌کنند میدان اختصاصی آن‌هاست و هر ‏جور مایل باشند مخاطب را دور خود می چرخانند.‏ متاسفانه همین دیدگاه و توسعه رفتارهای خشک سیاسی در اداره بزرگترین رسانه ‏دیداری و شنیداری کشور موجب شد تا انگیزه تجاری لازم برای سرمایه گذاری روی ‏مخاطبان فارسی زبان در سرمایه گذاران غیر مسلمان غیر ایرانی قابل توجیه شود و ‏امروز شاهد تولد قارچ گونه شبکه‌های مختلفی در این زمینه باشیم.‏ متاسفانه دیدگاه کم‌سوادی که معتقد است، با محدودیت و ممنوعیت می‌توان جلوی تاثیر ‏مخرب هر ضد فرهنگی را گرفت، از این نکته غافل است که تزریق پارازیت در پایتخت و ‏چند شهر بزرگ کشور نمی‌تواند از سطح و عمق تاثیر یک ضد فرهنگ گسترش یافته در ‏روی یک ماهواره جهانی جلوگیری کند. ‏ جرج بوش در سال آخر ریاست جمهوری خود سفری به خاورمیانه و کشور امارات ‏داشت، در این سفر وی به صورت محرمانه و رسمی از مقامات محلی شیخ نشین امارات ‏خواست که جلوی رشد و توسعه رسانه‌های مستقل ایرانی در دوبی را محدود کرده و ‏تنها به قشر خاصی اجازه چنین فعالیتی را بدهند.‏ چند هفته نگذشت که فشار دولت امارات و امیرنشین دوبی به شبکه‌های فارسی زبان ‏تفریحی و غیرسیاسی حاضر در دوبی به حدی شد که بسیاری از آن‌ها به سوی اروپا ‏کوچ کردند و برخی دیگر به آمریکا بازگشتند.‏ این فشار به هدف خاصی بود تا رسانه‌های حساس به فرهنگ و تمامیت ارضی ایران که ‏حتی به اصطلاح اپوزیسیون حکومت فعلی ایران بودند نیز نتوانند فضایی پیدا کنند، چون ‏عرب‌ها و آمریکایی‌ها در تجربه‌های متفاوت خوب می‌دانند، ایرانی ها هر قدر با هم ‏مشکل داشته باشند، در پی یک مشکل عمومی و ملی در کنار یکدیگر قرار می گیرند.‏ همانطور که عرب‌های خاورمیانه این موضوع را در ماجرای خلیج فارس تجربه کرده‌اند ‏و پنتاگون نیز این گزینه را به عنوان یکی از دلایل دشواری حمله نظامی به ایران نام برده ‏بود. ‏ اما حالا با وضع این قانون فضای ضد ایرانی بهتری برای رسانه‌های هدفمند فراهم شده ‏بود، البته پیش از آن هم رسانه‌های فارسی زبان حاضر در دوبی اجازه پخش زنده ‏نداشتند و همین قانون پخش برنامه برای رسانه‌های فارسی زبان از دوبی را مجاز کرده ‏بود، تا یک گروه خاص بتوانند با رانت در یک حوزه اختصاصی به فعالیت مشغول شوند.‏ تنها چند هفته پس از این ماجراها شبکه شاهزاده بن نایف در دوبی سرویس فارسی زبان ‏خود را راه انداخت و در حالی که سالیانه میلیاردها دلار در حوزه جنوبی خلیج فارس ‏خرج هزینه نام جعلی آن می کنند، این شبکه سعودی نام پرشین را به اسم خود اضافه ‏کرد!‏ یک ماه از سفر بوش نگذشته بود که دستورالعمل سختی به مقامات محلی ابلاغ شد تا ‏براین اساس جز ایرانیان بهایی و یهودی مقیم اروپا، استرالیا و آمریکا هیچ فرد دیگری ‏حتی با ملیت آمریکایی اجازه راه اندازی شبکه تلویزیونی در دبی نداشته باشد.‏ از آن روز یک سال گذشت تا امروز به لطف فضای اختصاصی که دولت آمریکا برای ‏مرد صهیونیست رسانه های خودش در دوبی فراهم کرد، رسانه های ایرانی غیرمعارض ‏با فرهنگ و هنجارهای اخلاقی کشورمان در اروپا و آمریکا پخش شوند و این بندر چاق ‏شده از حضور ایرانیان، ضد ایرانی ترین قوانین خود را این گونه به نمایش بگذارد.‏ تنها چند روز پس از این قانون سخت رسانه ای بود که به دنبال محدودیت های ویژه ‏برای اتباع ایرانی هزاران نفر از کارمندان هموطن شرکت های ایرانی و اماراتی از این ‏شهر اخراج شدند!‏ حالا ماییم و یک شبکه با توان مالی بیش از 20 میلیون دلار برای یکسال که هنوز وارد ‏حوزه برنامه سازی زنده و فیلم و سریال های فارسی زبان نشده ولی با این وجود ‏صدها هزار چشم را به سوی خود خیره کرده است.‏ در حالی که این شبکه با محصولاتی کاملا متفاوت ذائقه ایرانیان را تست کرده و با خود ‏همراه می کند، متولیان غیرمتخصص رسانه ای در سازمان صداوسیما با جومونگیزه ‏کردن مخاطبان خود و تبدیل این سازمان به آوردگاهی سیاسی برای مخاطب زدایی ‏بزرگترین خدمت را به مرد صهیونیست رسانه های جهان می کنند.‏ اگر از 10 سال پیش اجازه فعالیت مشروط به رعایت قوانین و هنجارهای اخلاقی و ‏اجتماعی را به رسانه های فارسی زبان در ایران داده بودیم و حتی در دیدگاهی مترقی ‏ماهواره ای اختصاصی برای ایرانیان منطقه ایجاد می کردیم، بی شک امروز به خاطر ‏حضور شبکه تلویزیونی درجه دو، ولی با محتوای متفاوت، نگران تزریق ناهنجاری های ‏ذره ذره و احتمال پخش تصاویر مستهجن از آن نبودیم!



    گزارش
    نام منبع: تابناک
    شماره مطلب: 11891
    دفعات دیده شده: ۱۲۶۷ | آخرین مشاهده: ۲ روز پیش