Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • محقق آمریکایی: پیش‌بینی اقتصاددانان از فروپاشی اقتصادی واجتماعی آمریکا در سال 2010 محقق آمریکایی: پیش‌بینی اقتصاددانان از فروپاشی اقتصادی واجتماعی آمریکا در سال 2010
    چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۰۹

    پیش‌بینی اقتصاددانان از فروپاشی اقتصادی واجتماعی آمریکا در سال 2010 یک محقق آمریکایی با بررسی نظرات کارشناسان اقتصادی مختلف جهان، پیش‌بینی فروپاشی اقتصادی و اجتماعی آمریکا در سال 2010 را تشریح کرد. پیش‌بینی‌های کارشناسان اقتصادی جهان از قریب‌الوقوع بودن فروپاشی اقتصاد آمریکا موجب واکنش‌های متفاوتی در میان محافل اقتصادی شده است که تلاش دارند با تغییر دلار در تبادلات ارزی و اتخاذ روش‌های حفاظت کننده اقتصادی، خود را از آسیب‌های بحران مالی جهانی و د

    پیش‌بینی اقتصاددانان از فروپاشی اقتصادی واجتماعی آمریکا در سال 2010 یک محقق آمریکایی با بررسی نظرات کارشناسان اقتصادی مختلف جهان، پیش‌بینی فروپاشی اقتصادی و اجتماعی آمریکا در سال 2010 را تشریح کرد. پیش‌بینی‌های کارشناسان اقتصادی جهان از قریب‌الوقوع بودن فروپاشی اقتصاد آمریکا موجب واکنش‌های متفاوتی در میان محافل اقتصادی شده است که تلاش دارند با تغییر دلار در تبادلات ارزی و اتخاذ روش‌های حفاظت کننده اقتصادی، خود را از آسیب‌های بحران مالی جهانی و در نهایت فروپاشی اقتصاد آمریکا، حفظ کنند. در همین رابطه "استفان لندمن " (Stephen Lendman)، محقق "مرکز تحقیقات جهانی‌سازی " اقدام به بررسی نظرات کارشناسان مختلف اقتصادی در رابطه با مسئله فروپاشی اقتصاد آمریکا کرده و نتیجه تحقیقات خود را طی مقاله‌ای در پایگاه اینترنتی "گلوبال‌ریسرچ "، منتشر کرده است. "لودویگ وان مایزس " (Ludwig von Mises)، ‌اقتصاد‌دان اتریشی (1881-1973)، گفته بود: " هیچ وسیله‌ای برای جلوگیری از فروپاشی نهایی این جهش اقتصادی‌ که با گسترش اعتبار مالی بوجود آمده، وجود ندارد. تنها چاره این است که تصمیم بگیریم با جلوگیری از گسترش بیشتر اعتبارات مالی، این فروپاشی سریع‌تر رخ دهد و یا اینکه در نتیجه سیستم پولی فعلی، این اتفاق دیرتر رخ دهد. " استفان لندمن با نقل این گفته تاریخی از اقتصاددان صاحب‌نام اتریشی می‌نویسد: تحت "آلن گرین‌اسپن " (Alan Greenspan)، "بن برنانک " (Ben Bernanke) و دیگر وزرای خزانه‌داری ایالات متحده، آمریکا راه دوم را انتخاب کرد و هم‌اکنون با عواقب بی‌اعتنایی و رفتار بزهکارانه خود روبرو است. بطوریکه در اوایل سال 2009، "مایکل هادسون " (Michael Husdon)، اقتصاددان، گفت: اقتصاد آمریکا به حد نهایت بدهی خود رسیده و وارد مرحله ورشکستگی شده است. ما درون یک چرخه نیستیم بلکه در انتهای یک دوره هستیم. این گزارش با اشاره به مقاله نشریه "وال استریت ژورنال " در تاریخ 29 دسامبر 2008، بخش‌هایی از این مقاله را یادآور می‌شود که: "ایگور پانارین "، استاد دانشگاه‌های روسیه و تحلیل‌گر سابق سازمان جاسوسی KGB، برای یک دهه هست که سقوط ایالات متحده در سال 2010 را پیش‌بینی کرده است؛ این سقوط شامل فروپاشی اقتصادی و اخلاقی، جنگ داخلی و تجزیه احتمالی کشور می‌شود. وال‌استریت ژورنال در مقاله خود تاکید کرد: برای سال‌ها کسی به گفته‌های پرفسور روس بطور جدی نگاه نمی‌کرد اما هم‌اکنون وی به کرملین دعوت می‌شود، روزی دوبار مصاحبه انجام می‌دهد، کتاب منتشر می‌کند، سخنرانی‌های مکرری انجام می‌دهد و بطور منظم به عنوان متخصص روابط آمریکا و روسیه و همچنین برای توضیح در رابطه با پیش‌بینی‌هایش و کتاب جدیدش با عنوان "در هم شکستن آمریکا "، در رسانه‌های روسی ظاهر می‌شود. لندمن در ادامه مقاله خود به تیتر نشریه "روسیه‌تودی " در 25 مارس 2009 اشاره می‌کند که می‌پرسید: " آیا اوباما می‌تواند کاری برای [جلوگیری] از فروپاشی آمریکا انجام دهد؟ "، این گزارش می‌افزاید: پانارین ضمن پاسخ منفی به این سوال، دلایل زیر را برای این پاسخ برمی‌شمرد: - عامل اخلاقی و روانی و استرس مردم آمریکا؛ - بحران رو به تشدید اقتصادی و مالی آمریکا؛ و - افزایش موج ضد آمریکایی در جهان؛ که در نتیجه تجاوزگری‌های پی‌در‌پی آمریکا بوجود آمده است. این گزارش می‌افزاید: پانارین،‌ فروپاشی آمریکا را در شش حوزه تحت نفوذ خارجی می‌بیند و احتمال می‌دهد که هر یک از این حوزه‌ها تجزیه شده و به یک کشور مجزا تبدیل شوند؛ این شش حوزه عبارتند از: 1- ایالت‌های فشرده شده و پریشان شمالی و نزدیک به کانادا "، در توسعه اقتصادی و فکری‌شان. 2- بخش نفتی، مجتمع انرژی و سوختی " جنوب غربی و نزدیک به مکزیک. 3- کالیفرنیا و شمال‌غرب آرام (ناحیه‌ای بین شمال غرب ایالات متحده و جنوب غرب کانادا)، که تحت تاثیر چینی‌ها سقوط می‌کند. 4- نواحی آتلانتیک میانی و شمال شرقی که تحت تاثیر اتحادیه اروپا هستند. 5- آلاسکا که ممکن است به روسیه برگردد. 6- هاوایی که تحت‌الحمایه ژاپن و یا چین قرار می‌گیرد. این کارشناس روس با تاکید بر اینکه سال 2010 پایان کار آمریکاست و هیچ معجزه‌ای هم قادر به نجات این کشور نیست، پیش‌بینی‌های سال 1976 "امانوئل تاد " (Emanuel Todd) دانشمند فرانسوی علوم سیاسی، در مورد تجزیه اتحادیه شوروی را یادآور می‌شود که مورد تمسخر واقع شد اما با گذشت زمان صحت آن اثبات گردید. بر همین اساس، تاد هم‌اکنون و در کتاب "پایان امپراطوری: از هم پاشیدگی نظم آمریکائی "، که سال 2002 به چاپ رسید، عاقبت مشابهی را برای ایالات متحده پیش‌بینی می‌کند. وی در این‌باره می‌گوید: - نظامی‌گری یک‌جانبه نشان دهنده ضعف است نه قدرت؛ - تروریسم جهانی یک افسانه است. - بسیاری از کشورها از جمله کشورهای اتحادیه اروپا، چین و روسیه شروع به مقاومت در برابر ماجراجویی ایالات متحده کرده‌اند. - ضعف و رکود اقتصادی؛ - تولید اندک، تخصص آمریکا بر مصرف است و بنابراین به واردات خارجی تکیه کرده است. - اگر تزریق‌های درونی قطع شود، دلار از هم خواهد پاشید. - فروپاشی قریب‌الوقوع بازار بورس، بنایدهای مالی و دلار؛ - دنیا در حال کشف این مطلب است که بدون آمریکا هم قادر به ادامه حیات است و همزمان آمریکا هم در حال پی بردن به این مطلب است که بدون باقی جهان قادر به ادامه حیات نیست. - اتحاد در حال تشکیل یوروسیا (اروپا-آسیا) به ابرقدرت بودن آمریکا پایان خواهد داد و آمریکا را منزوی و سپس تسلط آنرا قطع می‌کند. - آمریکا می‌کوشد تا قدرتش را به جهان نشان دهد و همین امر به سادگی ناتوانی و عجز آمریکا را به دنیا نشان می‌دهد. بنابراین گزارش، پانارین، آمریکا را با کشتی تایتانیک مقایسه می‌کند که پس از برخورد با یک قطعه یخ، خدمه آن سعی می‌کردند مسافران مهم‌تر را نجات دهند و در آمریکا نیز دو دولت بوش و اوباما تلاش می‌کنند تا خودشان را نجات دهند. این پرفسور روسی، با بیان این مطلب که پس از تجزیه آمریکا سه حوزه مختلف تحت نفوذ اتحادیه اروپا، روسیه و چین بر این کشور تجزیه شده مسلط خواهند شد می‌نویسد: احتمال اینکه موجودیت آمریکا (در حالت فعلی) در ژوئن 2010 نابود شود، بیش از 50 درصد است؛ در این برهه ماموریت تمامی قدرت‌های بزرگ جهانی این است که مانع ایجاد هرج و مرج شوند زیرا همان چیزی که به آمریکا آسیب می‌رساند موجب آسیب این قدرت‌ها نیز می‌شود. این گزارش سپس به "جان ویلیامز " اقتصاد دان آمریکائی اشاره می‌کند که ضمن تاکید بر نادرست و دست‌کاری شده بودن آمارهای اقتصادی دولت آمریکا، طی مقاله‌ای در اول آگوست اظهار داشت: رکودفعلی اقصتادی که از زمان رکود عظیم تاکنون بی‌سابقه بوده، یک سال زودتر از زمان مورد انتظار شروع شده است. این گزارش حاکیست، اقتصاد از مشکلات ساختاری عمیقی رنج می‌برد که به درآمد خانواده مرتبط است. مصرف کنندگان بیش از اندازه بدهکار هستند، قادر به قرض کردن نیستند و سیاست‌های واشنگتن نیز کمکی به آنها نمی‌کند. استفان لندمن می‌نویسد: حتی " دفتر بودجه کنگره " که ارگانی محافظه‌کار هست نیز یک اقتصاد ضعیف‌تر را پیش‌بینی می‌کند و آخرین پیش‌بینی‌های این دفتر هم عبارتند از: - در سال 2010، 12 میلیون نفر کم‌کار خواهند بود. - برای پنج سال آینده، ضعف اقتصادی موجب فشار بر کارگران و کم‌کاری یا بی‌کاری آنها خواهد شد. - مشاغل پاره وقت تنها برای میلیون‌ها نفری وجود خواهد داشت که خواهان کار تمام وقت هستند. - کم مصرفی تا سال 2014 پابرجا خواهد ماند. - خانواده‌ها تحت فشار اقتصادی قرار می‌گیرند. - در سال 2014، 600 میلیارد دلار سرمایه‌گزاری از دست خواهد رفت که موجب از دست رفتن 9/5 تریلیون دلار دیگر نیز می‌شود. - کسری بودجه فدرال تا 10 سال آینده دو برابر شده و به حدود 20 تریلیون دلار می‌رسد. گزارش گلوبال‌ریسرچ در ادامه می‌نویسد: 14 جولای، "اگون وان گری‌یرز " (Egon von Greyerz)، متخصص فلزات گران‌بها و سرمایه‌گذاری در رابطه با فروپاشی اقتصاد آمریکا گفت: سال‌های تاریکی وجود دارند،‌زیرا تاثیرات مخرب اعتبارات حبابی، چاپ پول توس دولت و اقدامات خطرناک دولت، موجب بروز رویدادهای پرآشوبی می‌شود که زندگی بیشتر مردم دنیا را تغییر می‌دهد. این رویدادها تا انتهای سال جاری شروع شده و برای دو تا سه سال ادامه خواهند یافت. پس از آن تحول اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بوجود آمده احتمالا برای دو دهه ادامه می‌یابد. این گزارش می‌افزاید: بی‌کاری در حال افزایش هم‌اکنون غرب و اروپای شرقی را دچار مشکل کرده و در سال 2010 تاثیر عظیمی بر بیشتر نقاط جهان از جمله چین، آسیا و آفریقا خواهد گذاشت. این در حالی است که در گذشته هرگز یک بحران جهانی بی‌کاری نبوده که همزمان سراسر دنیا را تحت تاثیر قرار دهد. لندمن یادآور می‌شود شرایط کنونی از بحران عظیم اقتصادی دهه 30 هم بدتر است و بدتر از آن مسایلی است که در پیش رو قرار دارند یعنی: - رکود شدید و بی حد و اندازه در بیشتر کشورها که نتایج سنگین اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد. - امنیت اجتماعی وجود نخواهد داشت. - احتمالا حقوق‌ بخش‌های خصوصی و یا دولتی از بین می‌رود. - بی‌کاری، فقر، بی‌خانمانی،‌گرسنگی و قحطی موجب ایجاد یک دوره طولانی تحول اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و نهادی خواهد شد. این نویسنده آمریکایی در انتها می‌نویسد: اگر دیدگاه‌های گری‌یرز، پانارین، تاد و دیگر متخصصان مشابه، درست باشد، یک فاجعه عمیق، طولانی و بی‌سابقه جهانی در پیش است که موجب تغییر زندگی بیشتر مردم دنیا می‌شود.



    خبر
    نام منبع: خبرگزاری فارس:
    شماره مطلب: 11874
    دفعات دیده شده: ۱۱۶۰ | آخرین مشاهده: ۳ هفته پیش