Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • توصیه های خواندنی یک شهردار به رئیس جمهور آمریکا
    یکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۱۶:۵۸

    توصیه های خواندنی یک شهردار به رئیس جمهور آمریکا به آن‌ها حتی گروه های مخالف اطمینان بده که تو در رقابت بعدی شخصاً از آن ها حمایت خواهی کرد . به همه اجازه دهید که طعم پیروزی را بچشند. هیچ وقت سعی نکن برای مصالحه بین دو طرف نزاع کار آن‌ها را به جای باریک بکشانی. اگر من می‌توانم کمکی به تو بکنم فقط کافی است که به من زنگ بزنی. نشریه "نیوزویک" توصیه های ریچارد بلومبرگ شهردار نیویورک به رئیس جمهور آینده آمریکا را به چاپ رسانده است. در این گزارش آمده ا

    توصیه های خواندنی یک شهردار به رئیس جمهور آمریکا به آن‌ها حتی گروه های مخالف اطمینان بده که تو در رقابت بعدی شخصاً از آن ها حمایت خواهی کرد . به همه اجازه دهید که طعم پیروزی را بچشند. هیچ وقت سعی نکن برای مصالحه بین دو طرف نزاع کار آن‌ها را به جای باریک بکشانی. اگر من می‌توانم کمکی به تو بکنم فقط کافی است که به من زنگ بزنی. نشریه "نیوزویک" توصیه های ریچارد بلومبرگ شهردار نیویورک به رئیس جمهور آینده آمریکا را به چاپ رسانده است. در این گزارش آمده است: بازار بورس در حال افت است. معاملات بازار راکد شده. آمار بیکاران در حال افزایش است. سلب رهن خانه‌ها در حال افزایش است. قدرت خرید مصرف‌کنندگان پایین آمده. تولید کنندگان دیگر تولید نمی‌کنند. رکود جهانی نزدیک است. به کاخ سفید خوش‌ آمدید. شما مطمئن هستید که به دنبال کار می‌گردید؟ بحران مالی دنیا در حال افزایش است، وضعیت اقتصادی دچار افت شدیدی شده است و بدون شرط اصحاب رسانه از تو میخواهند که جزئیات دستور کارت را برای 100 روز اول مشخص کنید، و از تو انتظار دارند که از قانون‌گذاران به سرعت فرانکلین روزولت در سال 1933 پیروی کنی. پیشنهاد من این است که آن‌ها را نادیده بگیری. مسلماً اولین روزهای تو در واشنگتن نسبت به 1360 روز دیگر بهتر خواهد بود. پس از گذشت 60 روز از 100 روز نهایی که به دفتر بوش و اعضای کنگره داده شده آن‌ها سعی کردند اعتماد ما را به نهادهای مالی جذب و کشور را به خروج از رکود اقتصادی هدایت کنند و فصل جدیدی از رشد وشکوفایی کشور را پایه گذاری کنند، ولی تمام این اتفاقات و اصلاحات در این فرصت کوتاه به دست نمی‌آید. اصلاحات ساختاری نهادهای مالی دولتی آن‌هایی که از تاریخ بررسی‌شان گذشته در کنگره بعدی عناوین بسیار داغی خواهند بود. اما تبعیت نکردن تو از کنگره با دستور کار اقتصادی در برهم زدن اصلاحات منظم خطرناک است. توانایی اقتصادی ملت بیشتر به ظرفیت کشور برای رشد و نوآوری نسبت به شکل مقررات فدرال وابسته است. همان طور که می‌دانی پس از گذشت یک دهه بیشتر از هر وقت دیگری موقعیت ما به عنوان قدرت اقتصادی دنیا دچار چالش شده است. کاپیتالیسم در دنیا پیروز شد و الان هر کس می‌خواهد در بازی‌ خودمان ما را شکست دهد. این رقابتی است که ما باید از آن لذت ببریم، چون ما از هر گونه پیشرفتی از قبیل داشتن بهترین دانشگاه‌ها، مهمترین کارخانه‌های پیشرفته و خدمات درمانی، کارمندان کارآمد و بهترین کیفیت زندگی لذت می‌بریم. اما بلومبرگ آمریکا را فاقد این شرایط می بیند و در ادامه می گوید کشور ما, مانند قهرمانی است که دچار خود بزرگ بینی شده و علاقه زیاد به تجارت, آمریکا را از حالت جنگی خارج کرده. برگشتن به حالت قبلی آسان نخواهد بود اما واگذار کردن صحنه رقابت به چین، هند، کره، ژاپن، اتحادیه‌اروپا و دیگران نیز انتخاب راحتی نیست. بحران در بازار مالی جهان، مشکلات اقتصادی ما را برای شرکت در این رقابت به طور صعودی زیاد می‌کند، و پیروزی تو تا حد زیادی به اعتماد رای‌دهندگان به جایگاه تو در این فعالیت و گرفتن نتیجه بستگی دارد. رقابت تو نیاز به تغییرات و اصلاحات در هر جنبه از سیاست‌های فدرال دارد که شامل خدمات درمانی و امنیت اجتماعی است. این موضوعات درمیان دیگر موارد از اهمیت خاصی برخوردار هستند. اما تو نمی‌توانی به طور هم‌زمان به همه آن‌ها بپردازی. تو مجبور به اولویت بندی خواهی بود، وهم اکنون که ما در بحران اقتصادی هستیم, پس وضعیت اقتصادی در اولویت است. اخبار اقتصادی بسیار بد هستند و در ماه‌های آینده به ویژه با کاهش دستمزد و افزایش قیمت‌هاو فشار بر اقشار متوسط جامعه وخیم تر خواهد شد، و هیچ بحرانی شبیه این تا به حال سیاست مداران را وادار به معوق گذاشتن اصلاحات نکرده بود. تو هر روز پیشنهادهای زیادی در مورد شکل صورت جلسه اقتصادیت از انسان های باهوش دریافت می‌کنی. به همه آن‌ها گوش بده و بهترین ایده را انتخاب کن. من به عنوان شهردار بزرگترین شهر آمریکا، به عنوان یک واسطه که 25 سال پیش با 3کارمند کارش در یک شرکت آغاز کرد و به عنوان پدر دودختر که واقعاً نگران آینده کشورشان هستند، پیشنهاداتی به تو می دهم می‌توانی از آن‌ها استفاده کنی یا اصلاً به آن ها اهمیت ندهی. ساختن زیربناها طوفان کاترینا به طور غم‌انگیزی زیر بناهای سرمایه‌گذاری ما را به وضوح مشخص کرد، و شهردار آن هر روز در عبور از شهر در انبوه ترانزیتی که نیاز به ساختن داشت، از پلی که نیازمند تعمیر بود، از میان فرودگاهی که نیازمند توسعه بود، از میان آب‌ها و سیستم‌های فاضلاب که نیازمند ارتقا بودند, این وضعیت را می‌دید. مردم آمریکا تصدیق کردند که نیازمند سرمایه‌گذاری برای توسعه بیشتر هستند، و آن‌ها می‌خواستند پول آن را به شرط اطمینان از صرف این مبالغ در جهت رفاه و توسعه خود و کشورشان و نه برای افزایش شانس انتخاب مجدد, پرداخت کنند. تو برای تامین سرمایه از بودجه اختصاص داده شده مورد نقد قرار خواهی گرفت ، ولی باید به رای دهندگان نشان بدهی که به آن‌ها نزدیک‌هستی و از مالیاتی که توسط آن ها پرداخت می شود بهترین استفاده را می کنی. چه‌گونه می توانی از حمایت کنگره برخوردار شوی؟ باید موافقت کنی که پول بیشتری را به زیربناهایی که کشور به آن‌ها محتاج است اختصاص دهی و برای بانک‌هایی که در پروژه‌های ارزشمند و سود ده سرمایه گذاری می‌کنند یک قانون‌گذاری زیربنایی انجام دهی. و همچنین باید از مقامات و شهرهایی که پول فدرال را می‌گیرند درخواست پول بیشتری بکنی و آن را برای تامین بودجه ساخت‌و‌ساز به موقع نگه‌داری و می توانی آن را سرمایه‌گذاری بیشتر، عاقلانه، و قابل برگشت برنامه جدید دولت بنامی. یک طرح زیر بنایی شجاعانه به آمریکایی‌ها کمک خواهد کرد که به کار برگردند و پروژه‌های زیاد خوبی که فقط نیاز به تامین وجه هستند آماده برای آغاز شوند ، این ها هستند که پایه‌های نیاز کشور را در رقابت قرن 21 می‌سازد. به خاطر داشته باش که طرح پروژه‌های ساختمانی جدید دولت فقط برای نجات آمریکایی‌ها از رکود بزرگ اقتصادی نیست. آن‌ها پایه‌هایی برای وسیع‌تر کردن و شکوفایی قشر متوسط است که آمریکا را به عظمت می‌رساند. انرژی یکی از مسائل زیربنایی که ممکن است برای ملت ما خطر ناک باشد و همیشه در رقابت‌های انتخاباتی نیز موضوع داغی بوده مسئله تولید انرژی است. و من همیشه توصیه می‌کردم که ما ببینیم مجموع توافقات بر روی چه نوع از تولیدات باید باشد. و این بیشتر شامل نیروی هسته‌ای و حفاری دریایی است، اما ما هر دومی‌دانیم که راه حل طولانی مدت این مشکل انرژی سبز (خورشیدی) است. کشور های غنی از نفت خاورمیانه بر روی این انرژی سرمایه‌گذاری کرده‌اند زیرا آن‌ها فهمیده‌اند که این سوخت آینده خواهد بود. اگر ما پیش‌قدم باشیم، می‌توانیم موقعیت‌های شغلی زیادی فراهم کنیم. اگر ما از پیش قراولان این صنعت باشیم، هزاران دلار را به همراه تکنولوژی بالای کار به کشور سرازیر خواهیم کرد. حرکت کردن از حرف به عمل در بحث انرژی مانند یک جاده دو طرفه است که به موفقیت منتهی می شود. انرژی سبز می تواند نقش هر دو منبع انرژی یعنی انرژی هسته ای و انرژی نفت را ایفا کند. سرمایه گذاری بیشتر در انرژی سبز و انرژی‌های کار آمدتر مطابق با بالاترین سطح استاندارد است. که این می تواند دلیل خوبی برای حمایت شدید جمعیت عظیم مردم آمریکا و حفظ پول و سرمایه در یک روند طولانی است. مهاجرت سردم داری در تولید انرژی سبز و دیگر تکنولوژی‌های بی‌شمار نیازمند بهترین و روشن‌ترین افکار است. متاسفانه، سیستم ناقص مهاجرت ما بسیاری از روشنفکران را بیرون کرد. در بسیاری از موارد دانشجویان جوان نخبه برای تحصیل به آمریکا آمدند ، اما بعد از این‌که مدرکشان را گرفتند دولت آن‌ها را از کشور بیرون کرد و آن‌ها تمام آموخته هایشان را با خود بردند و در دیگر کشورها به‌کار گرفتند. این یک دیوانگی یک ضرر اساسی به نوآوری است. نزول وضعیت اقتصادی سبب ترس از بیگانه می‌شود که نتیجه آن بدتر شدن وضعیت اقتصادی و جلوگیری از مهاجرت است. ما دیگر نمی‌توانیم دوباره آن را تحمل کنیم. بسیاری از شرکت‌ها قبل از این شرکتشان را به خاطر مشکلات در گرفتن ویزا برای کارمندانشان به جای دیگری منتقل کردند. این به معنای از دست دادن کار برای طبقه متوسط جامعه و کاهش دریافت مالیات برای تحصیلات خدمات بهداشتی و دیگر بخش‌های حیاتی است. تجدید نظر در مهاجرت قلب تغییرات وضعیت اقتصادی است. اجرای طرح‌های تاثیر گذار همراه با پذیرش نظراتی از جناح های چپ و راست است که شامل تحمیل تدابیر امنیتی قاطعانه, تولید کارت شناسایی کاری قرن 21 که به کارفرمایان اجازه می‌دهد که متقاضیان کار را مقایسه کنند و به دولت برای اجرای دقیق قانون اجازه می دهد و فرصت کار قانونی را برای کسانی که به دنبال رویای آمریکایی هستند افزایش می دهد و طبق پیروی از رد پای ریگان به آن‌هایی که به صورت قانونی اینجا هستند شانسی را برای ماندن به دست می‌دهد. تو نخواهی توانست که عوام فریبان را متقاعد کنی اما اگر اعضای کنگره به این باور برسند که این تهدیدی برای انتخاب مجددشان نخواهد بود بیشتر آن ها از حمایت از این قضاوت صحیح خوش حال خواهند شد. به آن‌ها –حتی افراد و گروه های مخالف- اطمینان بده که تو در رقابت بعدی شخصاً از آن ها حمایت خواهی کرد . این حرکت ساده ممکن است بیش از هر اقدام دیگری که در این دهه رخ داده واشنگتن را تکان دهد. تحصیلات آمریکا قدرتمند ترین نیروی اقتصادی شده بود چون ما همیشه به بهترین‌ها خوش‌آمد می‌گفتیم و سطح بالای کیفیت مدارس بهترین‌ها را پرورش می‌داد. اما سیستم آموزش و پرورش ما برای چند دهه در یک حالت خنثی متوقف شد، در حالی که دیگر کشورها به سرعت پیش‌می‌رفتند. در نتیجه نه‌تنها ما متخصصان سطح پایین شغلی را با کاهش دستمزد در ملت های دیگر از دست دادیم بلکه بیشتر آن‌ها با ما در تخصص‌های بالای شغلی در حال رقابت هستند. در سفر به کشور خودت و دور دنیا تو می‌دانی که چه‌قدر برای دانش‌آموزان ما یادگرفتن ریاضی، علوم، مهندسی و تکنولوژی بیشتر اهمیت دارد. مشکل این نیست که پول کافی برای آموزش پرداخت نمی‌شود ما پول زیادی حتی بیشتر از دیگر ملت‌ها هزینه کرده‌ایم. اما ما با روش‌های قدیمی و تولیدات ناکارآمد آن را ضعیف کرده‌ایم، مثل صنعت خودرو سازی در سال 1970، الان بیشتر با نیروی اتحاد هدایت می‌شود تا نیاز مشتری‌ها. اولین هدف بوش این بود که "رئیس جمهور آموزش و پرورش" شود و همه جانشینانش از همین رویه پیروی کردند. اما تو می‌توانی متفاوت باشی، اما به شرطی که تو تغییرات را از پایین به بالا پیگیری کنی. و به عنوان نیروی سیاسی، ما نیازمند رسیدن به تمام مسائل فوق الذکر هستیم حتی اگر این ایده ها از جناح چپ یا راست باشند. این به معنی ارتقاء سطح استاندارد، حقوق، استحقاق دستمزد، حق اصلاحات، کارنامه‌های دانش‌آموزان و طولانی شدن مدت روزهای مدارس است. این تجدید ‌نظرها برای مدارس ما در نیو‌یورک بسیار حساس هستند، و اگر آن‌ها بتوانند به چنین چیزی دست یابند جز با اتحاد و علاقه خاص ملت که در این دهه در تلاطم بوده، امکان پذیر نیست. کارهایی که باید انجام دهی البته این دستور کار اقتصادی جاه طلبانه به راحتی به دست نخواهدآمد. این یک مسئولیت برای رهبرانی است که اولویت بندی کرده اند و انتخاب خود را با قاطعیت انجام داده اند. برنامه‌هایی که براساس محاسبات سودتحلیلگران نباشد که به جای هدایت به وسیله اقتصاد دانان بیشتر توسط سیاست‌مداران رهبری شود. برای مثال: کمک‌های مالی برای الکل غله و تجارت محصولات کشاورزی و هزینه‌های هنگفت پروژه‌های دفاعی که ارتش ما آن را نمی‌خواهد و دیگر موارد موجود. چنین تصمیماتی به معنای تصمیم گیری بین تحریک نقطه‌ای که بر اشتغال زایی متمرکز شده و زیر سازی های طولانی مدت، یا ضربه سریع سیاسی مردم پسند به ارتشی که برای آمریکایی ها گزارش می فرستند. ما نمی‌توانیم به هر دو هدف دست پیدا کنیم. این تصمیم گیری ها همچنین نیازمند این است که ما بهسقف درآمد نیز توجه داشته باشیم. هنوز ممکن است مشتی از طرفداران "لافر کرو" پیر به ارائه این طرح که قطع مالیات می تواند درآمد ما را در بازار بورس تامین کند ادامه دهند. اما قطعاً نه در رکود اقتصادی. واقعیت این است که زمان بیشترین نیاز دولت به مالیات هنگامی‌است که مردم در حداقل توانایی برای پرداخت آن هستند. دلیل اخذ مازاد در دوران مساعد مالی این نیست که آن ‌ها پرداخت نمی شوند بلکه برای جبران کردن کسر بوجه در زمان بحران است. متاسفانه، واشنگتن، این فرصت را با پرداخت بی ملاحظه در طول سال‌ها بر باد داد. حالا ما شانس کمی برای یافتن جریان جدیدی ازمنافع داریم. اگر ما هیچ امیدی به متعادل کردن بوجه نداشته باشیم، جریان متناوب حداقل مالیات نمی‌تواند کاملاً برطرف شود. به علاوه درخواست درآمد نیازمند برگشت مالیات به حالت قبل خواهد بود زیرا این بسیار حساس است. این هم پیشرفت سرمایه و هم دلگرمی دولتمردان آمریکایی را برای اهدا کمک به دولت را سبب می‌شود. دولت باید این نصایحی را که من گفتم پیگیری کند: "آخرین اقدام در برنامه ریزی مالی کم کردن بازرسی‌ها از مسئول این جریان است". ما همچنین می‌توانیم منافع جدیدمالی را با تاسیس صنایع جدید گسترش بدهیم. برای مثال، ما باید دستور کار زیست محیطی‌مان را در جهت طرح‌هایی با انگیزه ایجاد صنایعی با سوخت‌های پاک گسترش دهیم. عوارض کربن ،‌در راستای قطع مالیات برای شرکت‌های نفتی, می‌تواند افزایش درآمد ما را برای سرمایه گذاری در انرژی خورشیدی یا بازگشت کارکنان به صنایع قدیمی را تامین کند. برای پرداخت زیر بنایی طولانی مدت، گزینه ها شامل عوارض، مالیات و قیمت‌ها خواهد بود. افزایش درآمد با کاهش پرداخت، جسارت واقعی سیاسی را در بر خواهد داشت. مردم می‌دانند که روزهای کمی تا هیچ در پیش‌روست. اگر با آن‌ها در مورد سودها و سرمایه‌ها صادق باشی ، از چه‌گونگی پاسخ‌گویی آن‌ها با خوشحالی غافلگیر خواهی شد. هشدارها مهم نیست که چه عقایدی در حزب شما بیان می‌شود، تاریخ نشان میدهد که تو قادر نخواهی بود دستور کار داخلی خودت را وارد کنگره کنی، حتی اگر هیئت تو در بازرسی هردو خانه برنده شود. از جیمی کارتر یا بیل کلینتن یا جرج بوش بپرس. انجام خیلی از کارهای بزرگ نیازمند ساختارهایی است که با هر دو بخش ارتباط نزدیک داشته باشد. به عنوان شخصی با تمایلات قوی به استقلال، تو فرصت غیر معمولی برای کشش هردو بخش با هم داری. این کار باید به سرعت آغاز شود، زیرا یک بار یک حذب با جنگ حذبی منزوی شد، این برای دیگران خیلی سخت بود که از این درخواست تبعیت نکنند. و سپس دستور کار بی عیب تو و آینده کشور جلو گلوله توپ قرار خواهد گرفت. طبق تجربیات من، پل زدن به بخش‌های حذبی با سه مرحله آغاز می‌شود: اول، ادای احترام کن.‌ وقتی رسانه‌ها از تو می پرسند که آیا حاکمیت را به دست آورده ای به آن‌ها پاسخ نده. در پیروزی مهربان باش. هیچ چیز بیشتر از فرصتی برای مغلوب کردن رئیس جمهوری که مدعی حکومت شخصی است به گروه‌های مخالف انرژی نمی‌دهد. دوم، اعتماد سازی است. ثابت کن که صحبت‌های بدون وابسته به حذب خاص فقط در حد حرف نیست. از کابینه مستقل استفاده کن. از بهترین‌های هر بخش دعوت کن و آن‌ها را برای مواقع ضروری به کار ببر. آیا گروه‌های متعصب حرفه‌ای اعتراض خواهند کرد؟ بله به آن‌ها اجازه بده اعتراض کنند. رای دهندگان سعی می‌کنند که جنگ حذبی راه بیندازند و آن‌ها دقیقاً به خاطر محدود کردنشان به دست تو بهانه‌جویی می‌کنند. اگر آن ها ببینند که تو از دخالت خودداری می‌کنی، عرض اندام برای همه آن‌ها بسیار سخت می‌شود. در پایان، در مذاکرات قانون گزاران، به همه اجازه دهید که طعم پیروزی را بچشند. هیچ وقت سعی نکن برای مصالحه بین دو طرف نزاع کار آن‌ها را به جای باریک بکشانی و سپس آن را در میانه راه قطع کنی. من باور دارم که این مرحله، با شجاعت همراه است، دستور کار مستقلانه، می‌تواند منجر به نوعی شکافتن قانون‌گزاری ‌شود که مدت‌هاست که در واشنگتن گم شده و ما بدون آن دیگر نمی‌توانیم کاری بکنیم. همان طور که تو برای به دست گرفتن مسئولیت هولناک رهبری کشور در طول این دوره مشکل در تاریخ آماده می‌شوی ، من می‌خواهم برای تو یک داستان نقل کنم. در 11 سپتامبر2001 ،‌ من اولین کاندیدای شهرداری برای نیویورک بودم. بعد از حمله به برج‌های تجارت جهانی، یکی از مشاورانم به من گفت: تو مطمئنی که می‌خواهی این کار را انجام دهی؟ بدون هیچ تعللی پاسخ دادم بله بیشتر از هر وقت دیگری. در آن زمان من هیچ تجربه‌ای در سیاست نداشتم پس من یاد نگرفته بودم که چه‌کارهایی نمی‌توانم بکنم. الان که به گذشته برمی گردم، میفهمم که این بزرگترین سرمایه من بود. اگ از ابتدا، تو قبول ‌نکنی که با قوانین و قراردادهای واشنگتن محدود شوی، به شرطی که شجاع باشی و از دستور کار مستقلانه‌ات که دو هر دو حذب را با هم در بر دارد پیروی‌کنی و به شرطی که با مردم آمریکا در مورد منافعشان صادق باشی بعد از 4 سال، چیزی وجود ندارد که تو نتوانی به آن دست پیدا کنی. در پایان ریچارد بلومبرگ به رئیس جمهور بعدی آمریکا گفت اگر من می‌توانم کمکی به تو بکنم فقط کافی است که به من زنگ بزنی.



    گزارش
    نام منبع: «فردا»
    شماره مطلب: 11270
    دفعات دیده شده: ۲۸۴۱ | آخرین مشاهده: ۲ روز پیش