Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • شایعه؛ روشی تأثیرگذار در عملیات روانی
    یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۶ ساعت ۱۴:۱۷

    شایعه؛ روشی تأثیرگذار در عملیات روانی سرتیپ پاسدار احمدرضا رادان چکیده شایعه‌ گزاره‌ای است که منبع آن ناموثق است از همین‌روی یافتن 5 منبع نشر آن اغلب دشوار، یا ناممکن است، با وجود این،گاهی اثر شایعه بسی فزون‌تر و فراگیرتر از تأثیرات حاصل از رسانه‌های رسمی است. چه، شایعه اغلب در فضای رکودی رواج می‌یابد که عاملان عملیات روانی با بهره‌گیری از فنون و تاکتیک‌هایی همچون تاکتیک تبخیر آن را پدید آورده‌اند. در چنین فضایی عطش شهروندان برای کسب آگاهی آن‌چن

    شایعه؛ روشی تأثیرگذار در عملیات روانی سرتیپ پاسدار احمدرضا رادان چکیده شایعه‌ گزاره‌ای است که منبع آن ناموثق است از همین‌روی یافتن 5 منبع نشر آن اغلب دشوار، یا ناممکن است، با وجود این،گاهی اثر شایعه بسی فزون‌تر و فراگیرتر از تأثیرات حاصل از رسانه‌های رسمی است. چه، شایعه اغلب در فضای رکودی رواج می‌یابد که عاملان عملیات روانی با بهره‌گیری از فنون و تاکتیک‌هایی همچون تاکتیک تبخیر آن را پدید آورده‌اند. در چنین فضایی عطش شهروندان برای کسب آگاهی آن‌چنان افزایش می‌یابد که آنان شبه واقعیت‌ها را واقعیت، و اقوال ناموثق و اغلب دروغ‌ها را، واقعیت تلقی می‌کنند. اما اینها تنها بخشی از واقعیت مربوط به شایعه را نمایان می‌سازد. چه، گاهی شایعه خود به رسانه‌ای تبدیل می‌شود که به هماوردی با رسانه‌های رسمی می‌پردازد. چنین اهمیتی موجب شده است تا کارگزاران عملیات روانی از شایعه به منزله ابزار و روشی برای تخریب روحیه حریف، برآشفتن توده‌ها و تحقق سایر اهداف و مقاصد خویش بهره گیرند. واژگان کلیدی: شایعه، رسانه ناموثق، مجاب‌سازی، تخریب روحیه، بحران. مقدمه تأمل در متون سیاسی، نظامی و ادبی کهن، همچون هنر جنگ سن تزو، شهریار ماکیاولی و دن‌ کیشوت نشان می‌دهد که از دیرباز مفهوم و اصطلاح شایعه در محاورات روزمره مردم و در نوشته‌های صاحبان رأی و اندیشه به کار رفته است به هر حال از این مفهوم، خواه به عنوان پدیده‌ای روان‌شناختی یا رسانه‌ای گروهی یا به منزله روش عملیات روانی تا پیش از جنگ جهانی دوم، بررسی و تحلیل نظام‌مندی (سیستماتیک) صورت نگرفته است. جنگ جهانی دوم، به ویژه پس از حمله ژاپن به بندر پرل هابر ، فرصتی طلایی برای آلپورت و پستمن ، که در اداره اطلاعات جنگ امریکا خدمت می‌کردند، فراهم کرد تا با بهره‌گیری از رویکردهای روان‌شناختی به تحلیل فرایند پیاپی و زوال شایعات بپردازند، و بدین ترتیب نام خود را به عنوان نخستین تحلیل‌گران علمی شایعه ماندگار سازند. (میچل سون و مولی 2000) از نظر آلپورت و پستمن، عوامل گوناگونی موجب شکل‌گیری و رواج شایعه می‌شوند که تمایل برای رفع ابهام تنها یکی از عوامل آن است. انگیزه‌های روان‌شناختی همچون انگیزه‌های جنسی و نیز عواملی مانند امید و هوس، ترس، تنفر، انتظار، فرافکنی، نیاز عاطفی و... شکل‌گیری و نشر سریع شایعات را به دنبال دارند. دیدگاه آلپورت و پستمن، در خصوص شایعات، تحقیقات گوناگونی را برانگیخته است. پاره‌ای از آن تحقیقات، شواهدی در تأیید یافته‌های آنان عرضه کرده‌اند و پاره‌ای دیگر از بررسی‌ها، دیدگاه آن دو را به نقد کشیده‌اند. برای نمونه، میلر (1998) با تحلیل نظر و دیدگاه آن دو، نگرش منفی آنان را نسبت به تمام شایعات ناشی از شایعات زمانی و مأموریت آنان در ارتش امریکا می‌داند. میلر تأکید می‌کند که آلپورت و پستمن، با بررسی‌های خود دریافته‌ بودند که شایعات منتشر شده در زمان جنگ، به ویژه شایعات مربوط به تلفات و خسارات ناشی از حمله ژاپنی‌ها به بندر پرل هاربر، هم بر روحیه سربازان حاضر در جبهه‌های نبرد تأثیر مخربی بر جای می‌گذارد و هم بر روحیه ملی امریکاییان. از همین روی، آنان در پی دست یافتن به روش‌هایی بودند که با به کار بستن آنها، بتوانند تأثیرات شایعات را به حداقل برسانند. ایجاد کلینیک‌های شایعه، یکی از روش‌های ابداعی آن دو محقق بود. آنان برای این منظور، از مطبوعات پرتیراژ و رادیو می‌خواستند تا به بررسی و تحلیل شایعات بپردازند. آن رسانه‌ها نیز از خوانندگان خود درخواست می‌کردند تا شایعات شنیده شده را برای آنها ارسال کنند. فرض اساسی آلپورت و پستمن، در مورد کلینیک‌های شایعه آن بود که تحلیل، بررسی و افشای محتوای دروغین شایعات، مردم را در برابر آنها مصون می‌دارد. به باور آنان، کلینیک‌های شایعات توانستند نوعی ایمنی عمومی در برابر شایعات ایجاد کنند. (آلپورت و پستمن، 1948، ص 39) «به باور میلر (1998) امروزه نیز ارتش‌های درگیر در جنگ، به خوبی می‌دانند که شایعات، همچون خوره به جان سربازان و افکارعمومی می‌افتند و توان روحی آنان را برای مقابله با دشمن، به شدت کاهش می‌دهند. به همین سبب، امروزه، همانند زمانی که آلپورت و پستمن به تحلیل‌ و بررسی آزمایشگاهی شایعات پرداختند و برای مقابله با آنها در پی چاره می‌اندیشیدند پارتمان‌ها و یگان‌های عملیات روانی ارتش‌های کشور مدرن نیز، بخشی از توان و هزینه‌های خود را صرف کشف شایعات و به دنبال ارائه راهکاری برای مقابله با آن‌ها برآمدند. (ص 16)» اما، میلر تأکید می‌کند که تبیین آلپورت و پستمن، در مورد شایعات، ناقص است و قادر نیست شایعات منتشر شده در زمان‌هایی غیر از زمان جنگ را، تبیین کند. اما محققان زیادی تبیین آلپورت و پستمن در خصوص شایعات را تأیید کرده‌اند. برای مثال، بورینگ (1979)، ضمن تأیید دیدگاه آن دو محقق، عامل سومی را به قانون شایعات آنان اضافه می‌کند. به نام گروه متجانس. به باور او، شایعه در بین گروهی متجانس و همگن، شانس بیشتری برای انتشار دارد. او در تبیین ادعای خویش تأکید می‌کند که «اعضای یک گروه متجانس (نظیر مردم یک شهر، یک یگان نظامی، یک سازمان و یا یک ان.جی.او احساسات و عواطف مشترکی دارند و در نتیجه در پذیرش و نشر شایعه، هم‌حسی بیشتری با یکدیگر نشان می‌دهند.» (ص 437) یکی دیگر از حامیان دیدگاه آلپورت و پستمن، رابرت نپ (1987) است. تبیین نپ، در زمینه شایعات، شبیه تبیین بورینگ است. او نیز معتقد است که وجود ابهام (فقدان اطلاعات) در مورد موضوعات مهم، در بین گروه‌های متجانس، موجب رواج سریع شایعات می‌شود. نپ، چون همانند آلپورت و پستمن، به تحلیل و تبیین شایعات پخش شده در زمان جنگ پرداخته، معتقد است که شایعات موجب تخریب روحیه سربازان می‌شود و آنان را از عملکرد رزمی مطلوب، بازمی‌دارد. نپ، همانند محققان دیگری نظیر فورستر (1994) و اجکا (1987) شایعه را به منزله یکی از روش‌های عملیات روانی می‌نگرد که طرف‌های دیگر، برای تخریب نیروهای یکدیگر به کار می‌برند. او در این زمینه می‌نویسد: «در سال 1940 آلمانی‌ها برای شکست فرانسه از طریق شایعه، روحیه آنها را تضعیف کردند. آنان شایعات خوش‌بینانه را جایگزین شایعات بدبینانه کردند… . فرانسوی‌ها متوجه شدند که دیگر نمی‌دانند چه چیزی را باور کنند، و سرانجام این وضع به رواج بی‌اعتمادی و ابهام بیشتر آنها منجر شد.» (نپ، 1979، ترجمه حسینی، 1372، ص 51) افزون بر آن، نپ تأکید می‌کند که عوامل عملیات روانی، می‌تواند از شایعه برای کتمان حقیقت، بی‌اعتبار کردن منبع خبری دشمن، و تغییر دیدگاه ملت‌های آماج نسبت به رهبران خویش استفاده کنند. تلقی شایعه به منزله بیماری روانی و عامل شیطانی مورن (1980) یکی از محققانی است که شایعه را نوعی هذیان جمعی می‌داند. به باور او، شایعه نوعی انحراف اذهان مردم از واقعیت است. به همین سبب می‌توان آن را نوعی بیماری روانی تلقی کرد. مورن، برای تحلیل شایعات از ادبیات پزشکی بهره می‌گیرد. مثلاً، او تأکید می‌کند برای پیشگیری از سرایت میکروب شایعه به بدن جامعه، باید از اقدامات ویژه‌ای بهره‌ گرفت. چه، شایعه همانند میکروب قدرتمندی است که غفلت از آن موجب ابتلای جامعه به یک بیماری مهلک می‌شود. برخی دیگر از صاحب‌نظران شایعه را به عنوان یک روش یا ابزار شیطانی می‌نگرند. این دیدگاه شبیه دیدگاهی است که آن را به منزله یکی از روش‌های اثرگذار عملیات روانی، خواه در زمان جنگ یا در زمان صلح، می‌داند. براساس این دیدگاه، عاملان عملیات روانی شایعه را در درون سناریوی فراگیر عملیات روانی خویش قرار می‌دهند و از آن برای تخریب روحیه، فریب دشمن، سلب اعتماد مردم و سربازان از رهبران و فرماندهان و جز آن استفاده می‌کنند. اما تبیین شایعه، به عنوان عامل ناشی از ابهام عموم، در خصوص موضوعات مهم، ابزار عملیات روانی، هذیان جمعی و عامل شیطانی، تنها تبیین‌های موجود در مورد این پدیده نیستند. بلکه در چند دهه اخیر، تبیین‌های دیگری نیز عرضه شده‌اند که به شدت تبیین‌های پیشین را به چالش می‌کشند. در ادامه برخی از آنها مرور می‌شود: شایعه نوعی رسانه گروهی یکی از محققانی که دیدگاه آلپورت و پستمن، و حامیان آنها را، در مورد شایعه به چالش می‌کشد کاپفرر است. از نظر کاپفرر، اطلاعات از دو منبع سرچشمه می‌گیرند. یکی از آن منابع رسانه‌ها و دیگری شایعه که زبان گروه است و اغلب از رسانه‌ها فراتر می‌رود. (کاپفرر، ترجمه موقر، 1380) بنابراین، از نظر کاپفرر، شایعه خود نوعی رسانه است که اطلاعات را دهان به دهان منتقل می‌سازد. از این دیدگاه به روشنی می‌توان دریافت، تعریفی که کاپفرر در مورد شایعات ارائه می‌دهد متفاوت از تعریف آلپورت و پستمن است. به باور کاپفرر: شایعات اطلاعات و اخباری‌اند که همزمان و موازی با اخبار رسمی جریان دارند و گاه خلاف منبع رسمی عمل می‌کنند. (ص 35) از نظر کاپفرر، تعریف شایعات براساس معیار راست یا دروغ بودن، ناصحیح است. چه، چنین تعریفی مانع از درک پویایی شایعه می‌شود. او تأکید می‌کند که شایعه نوعی خبر است و: «ارزش یک خبر از نظر صحت، اساساً محصولی از سنت‌ها و قراردادهای اجتماعی است و در جایی، همچون فرهنگ لغت، ثبت و ضبط نشده است تا بتوان با ورق زدن و اندکی جست‌وجو، دریافت که درست چیست و نادرست کدام است.» (کاپفرر، ترجمه موقر، 1380، ص 30) به تعبیر کاپفرر، آنچه شایعه را از سایر اخبار متمایز می‌سازد «صحت و سقم آن نیست، بلکه ماهیت منبع آن است که غیررسمی است.» (ص 34) همچنین، کاپفرر تأکید می‌کند که رسانه شایعات، با منابع قدرت به رقابت می‌پردازد. به اعتقاد او: شایعات حقایق پنهان را آشکار و بدین ترتیب دست قدرت را رو، و با او مقابله می‌کند. شایعات، بیانات اختلال‌آوری‌اند که می‌توان آنها را معادل یک فرستنده رادیویی آزاد دانست. آنگاه که منابع رسمی از بین می‌روند شایعات شکوفا می‌شوند.» (ص 36) افزون بر آن کاپفرر (1380) تأکید می‌کند که با بهره‌گیری از ملاک‌ها و معیارهای عینی، نمی‌توان شایعه و اطلاعات دیگر را از یکدیگر متمایز ساخت. چه «مردم آنچه را خود باور دارند اطلاع یا خبر درست می‌دانند و آنچه را که باور ندارند شایعه می‌دانند… . زمانی که مردم شایعه را شایعه تلقی کنند، نشر و پخش آن متوقف می‌شود.»(ص 32) کاپفرر براساس این دیدگاه نتیجه می‌گیرد که شایعه پیش از شکل‌گیری باور و اعتقاد پدید نمی‌آید، بلکه جلوه‌گر خود باور است. دیدگاه کاپفرر در مورد شایعه، تحقیقاتی را برانگیخته است. برای مثال ریفمن (2004) شایعات مشهور دو دهه انگلستان (2000 – 1980) را بررسی کرده است. او نشان می‌دهد که بسیاری از شایعات مربوط به بیماری یا اختلاس و زد و بندهای سیاسی رهبران آن کشور، که در زمان خود به شدت تکذیب شده‌اند، در سال‌های بعد صحت آنها آشکار شده است. به همین سبب ریفمن، توصیه کرده است که «شایعات را به صرف آنکه از طریق منابع غیررسمی منتشر می‌شوند، نباید دروغ تلقی کرد.» (ص 11) ریفمن، در ادعای خویش از ماجرای واترگیت یاد می‌کند. در آن ماجرا، ابتدا مقامات کاخ سفید، خبر نصب و کارگذاری وسایل استراق سمع در ساختمان واترگیت را شایعه‌ای کثیف و سراسر کذب معرفی کردند، اما دیری نپایید که مشخص شد که آن شایعه خبری موثق بوده است. تلقی شایعه به عنوان شبه واقعیت افزون بر دو تبیین پیش‌گفته، تبیین‌های دیگری نیز در خصوص شایعه ارائه شده است. در یکی از این تبیین‌ها، شایعه به منزله نوعی شبه واقعیت تلقی شده است. به باور پراتکانیس و ارونسون (ترجمه امامی و عباسی، 1383) شبه واقعیت‌ها اخبار و گزاره‌هایی‌اند که وجود خارجی ندارند. اما شیوه ارائه آنها به گونه‌ای است که به صورت فراگیر، به عنوان واقعیت تلقی می‌شوند. از نظر این نویسندگان، از شبه واقعیت‌ها، با عناوین گوناگونی نظیر شایعه، سخن‌چینی، حرف‌های افواهی، شواهد باورنکردنی و حتی تهمت و افترا نام برده می‌شود. از نظر پراتکانیس و ارونسون، «استفاده از شایعات، روش معمول در فعالیت‌های تبلیغاتی علیه کشورهای دیگر محسوب می‌شود.» (ص 89) این نویسندگان با استناد به این گفته مارک تواین که «تا حقیقت کفش‌های خود را به پا کند، دروغ نیمی از آن جهان را زیر پا می‌گذارد»، بر این باورند که شایعه (یا به تعبیر آنها شبه واقعیت‌ها) در نزد بسیاری از مخاطبان و شنوندگان، باورکردنی و مجاب‌کننده تلقی می‌شوند. آنها در تأیید ادعای خویش، چند دلیل را برمی‌شمارند: نخست آنکه مخاطبان تلاش اندکی برای بررسی صحت و سقم شایعه به عمل می‌آورند. «ما معمولاً شایعه را از دوستان مورد اعتماد خویش می‌شنویم، بنابراین علاقه‌ای به زیر سؤال بردن آنان نداریم… شایعه اغلب از حصار تدافعی مجاب شدن ما عبور می‌کند و ما به ندرت از خود می‌پرسیم که: شایعات واقعاً چقدر حقیقت دارند؟» (ص 92) دوم آنکه شایعات معمولاً یک یا چند نیاز روانی ما را برآورده می‌کنند. «مثلاً، بسیاری از شایعات سرگرم کننده‌اند و بدین خاطر توجه ما را جلب می‌کنند… . همچنین پخش یک شایعه می‌تواند تصور ما را از خود، با نمایش اینکه ما در زمره آگاهان اطلاعات محرمانه‌ایم تقویت کند و به ما در پاسخگویی به برخی از مخاطره‌آمیزترین دلهره‌هایمان، یاری رساند.» (ص 93) سوم آنکه شایعات به صورت نوعی اقناع از پیش عمل می‌کنند. آنها واقعیت‌ها را به وجود می‌آورند. شایعات «خرده‌ریزهایی‌اند که در ساختمان تصویر ما از جهان، به کار می‌روند. بدین ترتیب شایعه توجه ما را جهت می‌دهند و نحوه تلقی ما را از جهان تعیین می‌کنند.» (ص 93) تایلور و بوکنر (1980) نیز پس از انجام تحقیقاتی گسترده در خصوص شایعه، به فرمول‌بندی نظریه‌ای مبادرت ورزید. او نظریه خود را در نظریه انتقال شایعه نام نهاد. به باور او، فرایند انقال و نشر شایعه مبتنی بر عواملی نظیر: ویژگی‌های موقعیت، نیازهای مخاطبان، ویژگی‌های زبان‌شناختی و جز آن است. بوکنر برای پاسخ به این سؤال که شایعه در مسیر خود، چه فرایندی را سپری می‌کند؟ مدلی به شرح مندرج در جدول زیر، فرمول‌بندی کرده است: جدول 1: الگوها، جهت‌گیری‌ها و تأثیرات مورد انتظار در انتقال شایعه (مدل بوکنر) طرح الگو Pattern آمایه حساس Critical Set آمایه غیرحساس (غیرمهم) Uncritical Set آمایه انتقال Transmission Set استمرار زنجیره‌ای استمرار از طریق شبکه تعامل چندگانه کاهش خفیف در دقت شایعه به سبب حافظه. نسبت درست/غلط در سطح بالا باقی می‌ماند. با حرکت شایعه از طریق شبکه دقت آن افزایش می‌یابد. نسبت درست/غلط به شدت افزایش می‌یابد. افزایش خفیف در تحریف.نسبت درست/غلط در هر تعامل افت می‌کند. افزایش شدید در تحریف با کاهش دقت شایعه. افت فوق‌العاده شدید در نسبت درست/غلط. کاهش شدید اطلاعات، تراز شدن، برجستگی و همانند‌سازی.کاهش خیلی خفیف در اطلاعات شایعه دست‌نخورده باقی می‌ماند.تلاش‌های نظری اخیر نیز غالباً بر شناسایی مبانی روان‌شناختی نشر شایعات معطوف شده‌اند. برای مثال، میچل سن و مولی (2000) اذعان داشته‌اند که مردم به سبب انگیزه‌هایی همچون، نفوذ در دیگران، سرگرمی، کسب اطلاعات و ابزار غیرمستقیم نیازهای سرکوب شده، مستعد پذیرش و نشر شایعات‌اند. به باور آنان، هر شایعه‌ای را می‌توان به منزله شاخصی برای شناسایی نگرانی‌ها، نارضایتی‌ها و دل‌مشغولی‌های افراد جامعه، در مورد موضوعات مهم مندرج در متن شایعه، تلقی کرد. این نویسندگان معتقدند که شایعه و سخن‌چینی، از جنس یکدیگرند. اما بین آنها تفاوت‌هایی وجود دارد. آنها شباهت‌ها و تفاوت‌های شایعه و سخن‌چینی را به شرح مندرج در جدول 2 خلاصه کرده‌اند: جدول 2-2 تفاوت‌ها و شباهت‌های شایعه و سخن‌چینی عامل شایعه سخن‌چینی مبنا شنیده‌ها اطلاعات واهی شنیده‌ها اطلاعات تردیدآمیز ویژگی‌ها وقفه در دریافت اطلاعات عمومی، مورد علاقه همگان، خود به خودی بودن، شمول همگانی پیام وقفه در دریافت، رواج فرهنگی، اختصاصی و صمیمانه، خود به خودی بودن و عمومیت پیام انگیزه اولیه تمایل به رفع ابهام تمایل به کسب موقعیت و رفع نیازهای دیگر ماهیت محتوا خیرخواهانه/بدخواهانه خیرخواهانه/بدخواهانه با تأمل در چهار رویکرد مندرج در صفحات پیش، می‌توان دریافت که شباهت‌ها و تفاوت‌هایی بین آن رویکردها دیده می‌شود. رویکردهای مذکور، تلویحی و یا آشکار، کمابیش شایعه را حاصل ابهام می‌دانند. بانیان آن رویکردها، بر این باورند که در جامعه‌ای که همه حقایق، از طریق مجاری گوناگون اطلاع‌رسانی رواج می‌یابند، شایعات کمتر فرصت ظهور و بروز می‌یابند. اما، نیازی به بیان نیست که چنین جامعه‌ای، مگر در عالم تخیل، وجود خارجی ندارد. چه، همه جوامع اطلاعاتی دارند که انتشار آنها را مغایر با منافع ملی خویش می‌دانند. به ویژه اجتناب از انتشار اطلاعات مهم و حساس، در شرایط بحرانی، و به هنگام وقوع حوادث اضطراری، بیشتر دیده می‌شود. بنابراین، هیچ جامعه‌ای نیست که هر از چندگاهی، شاهد وقوع یک یا چند شایعه ریز و درشت نباشد. اما، تفاوت آشکاری که بین برخی از رویکردهای پیش‌گفته دیده می‌شود، آن است که برخی از رویکردها، شایعه را گزاره‌های دروغ، افتراآمیز، شبه واقعیت و ناموثق می‌دانند، در حالی که برخی دیگر، شایعه را نوعی رسانه تلقی می‌کنند که رسانه‌های رسمی را به چالش فرامی‌خوانند. به زعم بانیان این‌گونه رویکردها، شایعات لزوماً دروغ و کذب نیستند، بلکه منابع آنها غیررسمی و ناشناخته است. سرانجام با تأمل در رویکردهای مورد بحث، می‌توان دریافت که به زعم بانیان آن رویکردها، شایعات، خواه آنها را دروغ و افترا تلقی کنیم و خواه اخبار و اطلاعاتی که منبع آنها ناشناخته است. با فرایند رسمی جریان اخبار و اطلاعات در کشور در تعارضند. به همین سبب خواه در شرایط عادی و یا در شرایط وقوع بحران، امنیت ملی را دچار چالش می‌سازند. هرچند روشن است که تأثیر هر یک از انواع شایعات، بر امنیت ملی و نظم مستقر، و میزان اختلالی که در جریان نشر اطلاعات و انجام فرایندهای سیاسی ایجاد می‌کنند، متفاوت از دیگری است. تأمل ژرف در انواع شایعات، که در ادامه بحث به آن پرداخته می‌شود این واقعیت را آشکارتر می‌سازد. انواع شایعات دسته‌بندی‌های متعددی در مورد شایعات به عمل آمده است. میچل سن و مولی (2000)، شایعات را به 5 دسته تقسیم کرده‌اند: 1. شایعات رویارویی؛ این‌گونه شایعات براساس یک یا چند میل و آرزو ساخته و پرداخته می‌شوند. 2. شایعات شیطانی ؛ این‌‌گونه شایعات ریشه در ترس و اضطراب سازندگان و نشردهندگان آنها دارد. 3. شایعات سبقت‌جویانه؛ این‌گونه شایعات بیانگر تمایل گروهی از افراد جامعه، برای نشان دادن برتری خود است. 4. شایعات پرخاشگرانه. 5. شایعات جنسی. میچل سن و مولی (2000) تأکید می‌کنند که تأثیر این‌گونه شایعات بر آماج‌ها آن‌قدر شدید است که آنان در برابر اطلاعات مغایر با آن، شدیداً از خود مقاومت نشان می‌دهند. شایعات را براساس معیارهای گوناگونی، نظیر معیار زمان، موضوع، انگیزه انتشار و نظایر آن، نیز می‌توان دسته بندی کرد. از نظر معیار زمان، شایعات به سه دسته تقسیم می‌شوند: 1. شایعات خزنده این نوع شایعات، به آرامی گسترش، و به همراه احساسی مملو از رازداری رواج می‌یابند تا به مرور همه از آن با خبر شوند. در این نوع شایعات می‌توان شایعات غیب‌گویانه، که انواع حوادث مصیبت‌بار را پیش‌بینی می‌کنند، و شایعات خصمانه را نیز جای داد. 2. شایعات آتشین این‌گونه شایعات، همچون آتشی که چوب را می‌سوزانند، به سرعت منتشر می‌شوند و جامعه را در مدتی کوتاه دربر می‌گیرند. شایعات حاوی موضوعات خشونت‌بار، فجایع و مصیبت‌های فراگیر و پیروزی و شکست‌های عظیم در زمان جنگ، در این دسته قرار دارند. از آنجا که این نوع شایعات، مبتنی بر احساسات و عواطف شدید ناشی از دستپاچگی، خشم و یا سرور و شادمانی ناگهانی‌اند که در جوی از هیجان مطرح می‌شوند، غالباً واکنشی نیرومند، در شهروندان را به دنبال دارد. (آلپورت و پستمن، 1945، ص 184) 3. شایعات غواص این نوع شایعات پس از پدید آمدن، دهان به دهان منتقل می‌شوند، سپس مخفی می‌شوند و اصطلاحاً زیر آب می‌روند، ولی زمانی که شرایط مهیا شد، مجدداً سر بر می‌آورند و در جامعه، یا بین گروه خاصی از مردم، رواج پیدا می‌کنند. این نوع شایعات، مدت زیادی در ذهن برخی از افراد باقی می‌مانند و سال‌ها بعد، و پس از فراهم شدن شرایط مناسب، مجدداً مطرح می‌شوند. مثلاً شایعه سمی بودن آب، که عمدتاً در زمان‌های جنگ تکرار می‌شود، در این دسته جای می‌گیرد. این نوع شایعات، به دلایل گوناگونی استمرار می‌یابند: نیازها، ترس‌ها، امیدها و کینه‌های انسان‌ که از طریق شایعه برآورده می‌شوند، از مهم‌ترین دلایل است. این نوع هیجانات و انگیزش‌ها، در طول نسل‌ها، کمتر دست‌خوش تغییر می‌شوند، به همین سبب شایعه‌ای که در جنگ جهانی دوم، در میان مردم امریکا رواج یافته است، به ناگاه در جنگ نفت نیز از نو سر برمی‌آورد و هیجانات شدیدی در میان مردم امریکا ایجاد می‌کند. یکی دیگر از دلایل بروز مجدد شایعات غواص، آن است که مناسبت زمانی دارند، کوتاه‌اند (در نتیجه یادآوری آنها آسان است)، حق به جانب و غیرقابل وارسی و تحقیق‌اند. کوبنده و قاطع بودن نیز از جمله دلایل دیگر استمرار شایعات غواص است. (نپ 1979) براساس موضوع نیز شایعات را به انواع مختلفی تقسیم می‌کنند. ایرونیگ تقسیم‌بندی زیر را، براساس موضوع، ارائه داده است. 1. شایعات وحشت، نفرت و مرگ. این نوع شایعات عمدتاً به هنگام وقوع حوادث غیرمترقبه و جنگ رواج می‌یابند. 2. شایعات حاوی اسراف و خوش‌گذرانی زمامداران. در هنگام گرانی، تورم و کمبود مواد غذایی، به ویژه هنگام وقوع حوادث دردناک، شایعه خوش‌گذرانی و حیف و میل اموال عمومی توسط متولیان امور، به سر زبان‌ها افتاده و به زودی منتشر می‌شود. 3. دزدی و اختلاس. شایعه دزدی‌های کلان، اغلب در هنگام بحران‌های سیاسی و اجتماعی پدید می‌آید و موجی از نارضایتی عمومی را دامن می‌زند. 4. بی‌کفایتی مدیران. در زمان وقوع بحران، وجود مدیرانی کارآمد و با کفایت، می‌تواند آتش کینه‌ها، ترس‌ها و نفرت‌ها را خاموش و بذر امید و اتحاد و یکپارچگی را، میان بحران‌زدگان ایجاد کند. لیکن، هر نوع قصوری در این زمینه، شکل‌گیری شایعاتی در خصوص مدیران (نظیر بی‌سوادی، کم‌هوشی و دست و پاچلفتی بودن آنان) را در پی خواهد داشت. این شایعات فرایند حل بحران را با مشکل مواجه می‌سازد. 5. احساسات ضددولتی. در بسیاری کشورها، مردم احساسات و دیدگاه‌های ضدحکومتی خود را غیرمستقیم و در قالب طنز و کنایه و شایعه، ابراز می‌دارند. شایعات را براساس انگیزش‌های روان‌شناختی تقسیم‌بندی کرده‌اند. این تقسیم‌بندی‌ها عمدتاً بر سه نوع شایعه مبتنی است: 1- شایعات تنفرآمیز 2- شایعات هراس‌آور 3- شایعات خصمانه اما در تقسیم‌بندی‌های جدید، انگیزش‌های دیگری نظیر انگیزش‌های جنسی، لحاظ شده است و دسته دیگری از شایعات به نام شایعات جنسی مورد بررسی قرار گرفته‌اند. شایعات مبتنی بر انگیزه‌های روان‌شناسی می‌تواند ممزوجی از انگیزه‌های مختلف را دربر گیرد. مثلاً شایعه نسبت دادن تجاوز جنسی وقیحانه به افغان‌ها می‌تواند هم بیان‌گر نفرت و انزجار از آن قوم باشد و هم بیانگر چیرگی انگیزه جنسی در مروجان آن شایعه. یا مثلاً، کسی که از یک نوع نگرانی مبهم یا ترس شدید رنج می‌برد، با متهم کردن کسی که متعلق به قوم دیگری است، به تجاوز جنسی احساس بیم و اضطراب خود را توجیه می‌کند و با هشدار دادن به دیگران، به یک نوع تسلی‌خاطر تصنعی و گذرا، دست می‌یابد. تحقیقات نشان داده است که به هنگام وقوع حوادث غیرمترقبه و شدید، اغلب شایعات زیر بیشتر رواج می‌یابند: 1. شایعات ترس‌آور؛ شایعاتی نظیر احتمال وقوع مجدد حادثه، پیش‌گویی دیگران در مورد رخدادهای شدیدتر و نظایر آن. 2. شایعات خصمانه؛ این نوع شایعات را اغلب گروه‌های اپوزیسیون در میان مردم رواج می‌دهند و کینه و نفرت آنان را نسبت به حکومت برمی‌انگیزند. 3. شایعات مبتنی بر بی‌کفایتی مدیران؛ این نوع شایعات دیدگاه‌های مردم را نسبت به مدیران دولتی، دستخوش تغییر می‌سازد، و اعتماد آنان را نسبت به مسئولان حکومتی سلب می‌کنند. (جنیس ، 2001) شایعات سیاسی و تجاری همان‌گونه که تبلیغات را به دو نوع تبلیغات سیاسی و تبلیغات تجاری تقسیم می‌کنند، شایعات را نیز به دو نوع شایعات سیاسی و شایعات تجاری (یا اقتصادی) تقسیم می‌کنند. (جنیس، 2001) موضوع شایعات نوع اول، اغلب اشخاص و پدیده‌های سیاسی و حکومتی است. در حالی که شایعات نوع دوم، اغلب متوجه شرکت‌های تجاری و سرمایه‌داران و بنگاه‌های گوناگون اقتصادی است. گاهی این دو نوع شایعه، به ویژه زمانی که علیه بنگاه‌های اقتصادی حکومتی رواج می‌یابند درهم می‌آمیزند. (تنن ، 2002) کاپفرر (ترجمه موقر، 1380)، با بررسی‌های خود دریافته است که «هفت زمینه عمده برای شایعات سیاسی وجود دارد که می‌توان آنها را هفت گناه کبیره شایعات تلقی کرد.» (ص 369) نخستین موضوع یا زمینه شایعات سیاسی وجود دست‌های نامرئی یا قدرت‌های پنهانی است. این‌‌گونه شایعات به مخاطبان چنین القاء می‌کنند که در ورای قدرت سیاسی موجود، منابع دیگری وجود دارند که در اصل حکومت و نظام حاکم به دست آنها اداره می‌شود. مروجان چنین شایعاتی، حاکمان اصلی را به منزله عروسک‌های خیمه‌شب‌ بازی تلقی می‌کنند که توسط دست‌های نامرئی پشت صحنه، گردانده می‌شوند. کاپفرر به نقل از گوشه (1985)، علل اصلی رواج این‌گونه شایعات را نگرانی مردم از استبداد می‌داند. به باور او: «از نظر بسیاری از مردم، پذیرفتن دولت‌های مشروعی که از طریق رأی‌گیری آزاد تعیین می‌شوند، قابل تحمل نیست. این مردم ناچارند قدرت عظیمی را در پشت صحنه تصور کنند. از نظر این افراد، سیاست‌مداران تنها ماسک‌هایی‌اند که قدرت در پشت آنها قرار دارد. بدین ترتیب، این شایعات، در واقع شرحی هستند بر جنگ قدرت و بیانگر ترس از استبدادطلبان و احتمالاً ناشی از مردمی که ترجیح می‌دهند قانون و دمکراسی دست و پایشان را بگیرد.» (ص 371) توافق‌های محرمانه، دومین موضوع یا زمینه شایعات سیاسی است. این‌گونه شایعات چنین می‌نمایانند که دولت‌ها و حکومت‌های به ظاهر دشمن و رقبای سیاسی، در غیاب افکارعمومی و به صورت پنهانی، با یکدیگر پیمان‌ها و قراردادهای مهم منعقد می‌کنند. «موضوع اتحاد و توافق مخفی نیز از اسطوره‌های سیاست تئاتری سرچشمه می‌گیرد. روی صحنه تئاتر، کاندیداها با یکدیگر مجادله لفظی می‌کنند اما، هنگامی که تنها می‌شوند با یکدیگر غذا می‌خورند و در مهمانی‌ها به دیدار یکدیگر می‌روند.» (کاپفرر، 1380، ص 372) سومین موضوع شایعات سیاسی پول و فساد مالی است. این‌گونه شایعات به مخاطبان القا می‌کنند که زمامداران سیاسی، غرق تجملات، ثروت‌اندوزی، اختلاس و زد و بندهای مالی‌اند. این شایعات برای تغییر نگرش مردم نسبت به زمامداران حکومتی، به آنها القا می‌کنند که حکومتیان با بهره‌گیری از رانت‌های سیاسی، سالانه میلیون‌ها دلار ثروت بادآورده را به جیب می‌زنند. (توسی ، 2001) بیماری و ناتوانی رهبران حکومتی، چهارمین زمینه‌ای است که شایعات سیاسی در مورد آن شکل می‌گیرند. این گونه شایعات به مخاطبان القاء می‌کنند که رهبران سیاسی جامعه، دچار بیماری‌های صعب‌العلاجی نظیر سرطان‌های بدخیم و جز آن هستند. در انتخاب ریاست‌جمهوری اسبق امریکا، دوکاکیس از چنین شایعه‌ای علیه ریگان بهره گرفت. او در یک از سخنرانی‌های خود، به کنایه اشاره کرد که «من نمی‌خواهم با یک آدم بیمار دربیفتم.» (برهم و دیگران، 2002) روابط نامشروع جنسی و داشتن چند زن، پنجمین موضوع سیاسی است که در خصوص آن شایعات متعددی ساخته می‌شود. کاپفرر (1380) اذعان می‌دارد که در جامعه غرب، به سبب آزادی‌های فراگیر جنسی، و شیوع فزاینده روابط متعدد جنسی در بین مردم، این‌گونه شایعات به تدریج رو به افول نهاده‌اند. اما الیاسی (1382) آورده است که در ایران، این‌گونه شایعات اثرات شدیدی بر مخاطبان بر جای می‌گذارند. ششمین موضوع سیاسی که در زمینه آن شایعات متعددی رواج می‌یابند، تعارض گفتار و کردار زمامداران حکومتی است. این نوع شایعات عمدتاً ریشه در بی‌اعتمادی مردم، نسبت به مسئولان سیاسی جامعه را دارد. (کاپفرر، 1380) از نظر کاپفرر، آخرین زمینه‌های سیاسی شایعات خیانت سیاست‌مداران است. در این‌گونه شایعات، خیانت‌های سیاسی، مثلاً جاسوسی و وابستگی به بیگانگان، به زمامداران سیاسی نسبت داده می‌شود. محققانی همچون بانیس (2002) مدعی شده‌اند که سرعت نشر شایعات سیاسی، بیش از سایر شایعات است. چه، این نوع شایعات فرصتی برای مردم فراهم می‌سازند تا به شیوه‌ای غیرمستقیم و منفعلانه، نارضایتی و اعتراض خود را علیه زمامداران حکومتی ابراز دارند. البته کاپفرر معتقد است که «شایعاتی که سیاست‌مداران را هدف قرار می‌دهند، اتفاقی به راه نمی‌افتند، بلکه دقیقاً نقطه ضعف سیاست‌مداران را آماج قرار می‌دهند، و لذا تا حد زیادی باور کردنی می‌نمایند، چون محتمل‌اند.» (ص 375) کاپفرر با مرور شایعات مربوط به سیاست‌مداران فرانسه، دریافته است که شایعات اغلب در مورد نقطه ضعف یک سیاست‌مدار، مثلاً تکبر، خوش‌گذرانی، خشونت‌طلبی، و… او، پخش می‌شود. اما، شایعات تجاری، اغلب ریشه در رقابت اقتصادی و تجاری صاحبان بنگاه‌های اقتصادی بزرگ دارند. ریفمن (2004) با بررسی و تحلیل چند شایعه منتشر شده، در مورد شرکت‌های بزرگ تجاری، دریافته است که اغلب آن شایعات، برای نخستین بار از طریق شرکت‌های رقیب ساخته و نشر می‌یابند. کارکرد شایعات در بحران میکروب شایعه، دائماً در اندام جامعه فعال است. بعضی مواقع این میکروب‌ها آهسته حرکت کرده و زهراگین نیستند. اما برخی مواقع، موجب انفجار فعالیت‌های خشونت‌آمیز می‌شوند. «متأسفانه زمانی که اندام جامعه، تاب و تحمل ناشی از میکروب را ندارد، تب مربوطه شدیداً به سلامت آن لطمه می‌زدند و آن را می‌سوزاند. جنگ، اغتشاش، بیماری‌های واگیردار و فجایع دیگر، به اندازه کافی به جامعه صدمه می‌زنند و زمانی که بیماری شایعه نیز به آنها اضافه می‌شود، زیان‌ها به مراتب شدیدتر‌اند (آلپورت و پستمن، 1946، ص 207». بنابراین به نظر می‌رسد که شایعات، نقش پراهمیتی در ایجاد و تشدید اغتشاشات و شورش‌های عمومی دارند. به همین سبب، شناسایی نقش آنها، قبل و حین آشوب و پس از آن، می‌تواند به پیشگیری از آن کمک کند. قبل از بروز آشوب، معمولاً مدتی زمزمه ناآرامی شنیده می‌شود. این زمزمه‌ها ممکن است به شکل شایعاتی، در مورد نوع رفتار دسته‌ها و گروه‌های حاکم باشد. شایعاتی که در این مرحله ساخته می‌شوند، معمولاً همان شایعات خصمانه و نفرت‌آمیزند که مردم را نسبت به زمامداران حکومتی بدبین می‌کنند. هنگامی که شایعات شکل کاملاً تهدیدآمیز و خشونت‌طلبانه به خود می‌گیرند، باید خطر آشوب را در چند قدمی دید. در چنین شرایطی باید مسئله پیگیری بسیار جدی تلقی شود. هال (1994) موردی از چنین موقعیتی را اینچنین توصیف می‌کند: «در امریکا شایعه شده بود که عده زیادی سیاه‌پوست، در نظر دارند با راهپیمایی در روزی معین، قیامی را سازمان‌دهی کنند. هدف از انتشار این شایعه، تشکیل نیرویی مسلح از سفیدپوستان مخالف بود. اما، پلیس با اتخاذ موضع قاطع و علنی، پیش از این راهپیمایی، و با استقرار نیروی کافی برای حفاظت از جان سیاهان تظاهرات‌کننده، از یک درگیری خطرناک پیشگیری کرد. غالباً، جرقه‌ای که فیتیله انفجاری آشوب را روشن می‌کند، یک شایعه آتشین و فتنه‌انگیز است. مثلاً شایعه شکنجه و قتل یک جوان بی‌گناه به دست پلیس، می‌تواند به یکباره انفجاری عظیم در مردم ایجاد کند و شورشی فراگیر راه بیاندازد. در این شرایط، غالباً دامنه خشونت‌های کور و خرابکاری‌های بی‌هدف، آن‌چنان شدید است که، جز با خشونت متقابل، نمی‌توان مانع از ادامه آن شد. با بروز و گسترش آشوب، بازار شایعات باز هم داغ‌تر می‌شود. در این مرحله، شایعات، که اغلب ماهیتی بیمارگونه (پاتولوژیک) دارند و بی‌شباهت به هذیان‌های دسته‌جمعی نیستند، بسیار سریع منتشر می‌شوند. از همین روی، آماج‌های شایعه برای مقابله با شایعات باید تدابیر ویژه‌ای بیندیشند، چه در غیر آن صورت، فتنه شایعه ممکن است عواقب و پیامدهای ناگواری به بار آورد. خلاصه و نتیجه‌گیری 1. هرچند برخی صاحب‌نظران و محققان بر این باورند که شایعه و سخنان درگوشی از یک جنس‌اند، اما بین این دو از حیث ماهیت و هدف تفاوت‌های انکارناپذیری وجود دارد. چه، سخنان در گوشی اغلب محصول کنجکاوی‌های روانی و برخی شیطنت‌های فردی‌اند، در حالی که در پشت صحنه نشر شایعات شیطنت‌های میانی، اقتصادی و فرهنگی عمیقی وجود دارند. 2. از بین رویکردهای مطرح شده در خصوص شایعه، امروزه رویکردی که شایعه را به منزله ابزار و روش عملیات روانی می‌نگرد، از مقبولیت بیشتری برخوردار است. به زعم این رویکرد، شایعات بر اثر تدابیر از پیش اندیشیده شده، و براساس مطالعات نظام‌مند در زمینه جامعه هدف، تهیه و انتشار می‌یابند. 3. مروجان شایعه، پیش از نشر آن بستر مناسبی را تدارک می‌بینند تا نشر شایعه در مدت زمان کوتاهی بتواند اهداف آنان را محقق سازد. ایجاد فضای مه‌آلود و با بهره‌گیری از تکنیک تبخیر)، اگر اندیسمان موضوع شایعه (با بهره‌گیری از تکنیک برجسته‌سازی) و ایجاد نیاز به دانستن (با بهره‌گیری از فن ابهام) از جمله روش‌هایی‌اند که زمینه را برای نشر سریع شایعه فراهم می‌سازند. 4. ویژگی‌های روان‌شناختی و فرهنگی مردم جامعه نقش پراهمیتی در پذیرش و نشر شایعات دارد. در جوامعی که فرهنگ شفاهی بر فرهنگ مکتوب غلبه دارد، شایعات سریع‌تر انتشار می‌یابند. 5. بین کارکرد رسانه‌ها و امکان نشر شایعات رابطه معناداری وجود دارد. چنانچه رسانه‌ها با سرعت، اطلاعات موردنیاز جامعه را منتشر سازند، شایعات کمتر فرصت ظهور و انتشار پیدا می‌کنند. 6. هرچند، شایعات در هر زمانی امکان انتشار دارند، اما در زمان وقوع حوادث تروماتیک (آسیب‌زا) و نیز به هنگام وقوع بحران، شانس تولید و انتشار شایعات مضاعف می‌شود. در این‌گونه شرایط شایعات می‌توانند به منزله آتش تهیه بحران عمل کنند و آن را بیش از پیش شعله‌ور سازند. 7. مقابله با شایعات هم ممکن، و هم ضروری است. چنین اقدامی مستلزم سناریوی از پیش تدوین شده و اقدامات برنامه‌ریزی شده است. امید است در نوشتاری مستقل فرایند مهار و مداخله مؤثر در شایعات بحث و بررسی شود. منابع الف) منابع فارسی: 1. رفیع‌پور، فرامرز (1380) آناتومی جامعه. تهران؛ انتشارات شرکت سهامی انتشار. 2. شکرکن، حسین (1382). رفتار مردم در سازمان‌ها تهران: انتشارات رشد. 3. سورین، ورنر و تانکارد، جیمز (1381). نظریه‌های ارتباطات (ترجمه عسلیرضا دهقان). تهران: انتشارات دانشگاه تهران. 4. پراتکانیس، آنتونی و ارنسون، الیوت (1382). عصر تبلیغات (ترجمه کاووس سیدامامی و محمدصادق عباسی). تهران: انتشارات سروش. 5. کاپفرر، ژان نوئل (1380). شایعه. تهران: انتشارات شیراز. 6. الیاسی، محمدحسین (1382). تأثیر و نقش هیجانات در جنگ روانی. فصلنامه عملیات روانی. شماره 1، صص 68 – 59. 7. نیک گراس (1382). مروری بر استفاده امریکا از رادیو سری در عملیات روانی (ترجمه محمدحسین الیاسی). فصلنامه عملیات روانی. شماره 1، صص 124 – 115. 8. حسین‌نژاد، غلامرضا (1384). شایعه و کارکردهای آن در عملیات روانی. فصلنامه عملیات روانی، شماره 8، صص 33 – 17. 9. افروز، غلامعلی (1376). روان‌شناسی شایعه و روش‌های مقابله. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی. 10. پورافکاری، نصرت‌الله (1380). طبقه‌بندی اختلالات روانی. تهران: انتشارات آزاده. 11. نراقی، حسن (1383). جامعه‌شناسی خودمانی. تهران: نشر اختران. 12. دبستانی، ساعد، مترجم (1372)، روان‌شناسی شایعه (تألیف گردان آلپورت و لئو پستمن). تهران: مرک تحقیقات مطالعات و سنجش برنامه‌ای صدا و سیما. ب) منابع انگلیسی: 1. Michelson, G, and Mouly, S.(2000). Romor and gossping: a Conceptual Study. Journal of Management decision 5,339-346. 2. Buckner, T. (1980). (A theory of rumor transmission. Journal of public Opinion,29,54 – 40. 3. Reber, A.S. (1985). Dictionary of Psychology. 4. Boring, G.G (1979). Psychology for armed forces. Newdelhi: Gayatri offset press. 5. Ashbourne, A.(2003) The rumor mill. In the Guardian, March 27. 6. Peterson, W.A. (1951). Romur and public Opinion. Amorican Journal of Sociology, 5t, 156 – 165. 7. Mcphee, W.N.(1983).Formal therories of Mass Behavior. NewYork: Freepress. 8. Esposito, J.L.et al. (1993) Corporate rumors: how the



    مقالات مجله
    نام منبع: Anti War
    شماره مطلب: 10869
    دفعات دیده شده: ۷۹۷۳ | آخرین مشاهده: ۱ هفته پیش