-
رویکردها و طرحهای امریکایی درباره ایران/علی عبداللهخانی
پنجشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۶ ساعت ۱۲:۱۰
مقدمه مهمترین بخش از پرونده دولت امریکا در روابط با کشور و ملت ایران، مداخلههای غیرمسئولانه و خصمانه دولتهای مختلف حاکم بر کاخ سفید است. برخی از مداخلات خصمانه و فریبکارانه در طول نیم قرن گذشته همچون کودتای 28 مرداد که منجر به بازگشت نظام استبدادی شد، سرنوشت تاریخی ایران را تغییر داد و پس از آن بیش از دو دهه به صورت غیرمسئولانه، از استبداد شاهنشاهی حمایت گردید. حمایت از رژیم شاه در اوج انقلاب اسلامی، حمایت از کودتاهای مختلف از جمله کودتای نوژه
مقدمه مهمترین بخش از پرونده دولت امریکا در روابط با کشور و ملت ایران، مداخلههای غیرمسئولانه و خصمانه دولتهای مختلف حاکم بر کاخ سفید است. برخی از مداخلات خصمانه و فریبکارانه در طول نیم قرن گذشته همچون کودتای 28 مرداد که منجر به بازگشت نظام استبدادی شد، سرنوشت تاریخی ایران را تغییر داد و پس از آن بیش از دو دهه به صورت غیرمسئولانه، از استبداد شاهنشاهی حمایت گردید. حمایت از رژیم شاه در اوج انقلاب اسلامی، حمایت از کودتاهای مختلف از جمله کودتای نوژه، در چند سال اول پیروزی انقلاب اسلامی توسط امرای ارتش و سیاسیون وابسته به دیکتاتوری، از دیگر مداخلات امریکاییها در امور داخلی ایران است. مجموعهای از مداخلات غیرمسئولانه دیگر امریکا را در جنگ هشت ساله از جمله حمایت همهجانبه از صدام، زدن سکوهای نفتی ایران، هواپیمای مسافربری ایران (1367) و … را ملاحظه میکنیم. نوع اقدامات و طرحهای امریکاییها با پیچیدگی بیشتر پس از جنگ هشت ساله ادامه یافت. بررسی رویکردها و طرحهای مختلف امریکایی درباره جمهوری اسلامی موضوع کتاب رویکردها و طرحهای امریکایی درباره ایران تألیف آقای علی عبداللهخانی میباشد که توسط مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر ایران در سال 1385 منتشر شده است. امتیاز برجسته کتاب، این است که بدون تأثیر از محیط داخلی جمهوری اسلامی، از منظر بازیگران مؤثر و صاحبنظران امریکایی و به صورت مستند، رویکردها و طرحها امریکایی در مورد ایران را مورد بررسی قرار داده است. سؤال اصلی کتاب و تحقیق: الگوهای امریکا در مواجهه با ایران کدام است؟ سؤالات فرعی کتاب و تحقیق: 1- رویکردهای امریکا در خصوص ایران چگونه است؟ 2- طرحهای مطرح و مؤثر در امریکا پیرامون ایران کدام است و این طرحها از چه محتوایی برخوردارند؟ 3- روشهای نهادینهشده و به کار گرفته شده از سوی امریکاییها در مواجهه با جمهوری اسلامی کدام است؟ 4- مراکز فعال امریکایی در خصوص ایران در زمینه تصمیمگیری و پشتیبانی از سیاست خارجی در حوزه اجرا کدامند؟ مؤلف موارد زیر را به عنوان اهداف این تحقیق برشمرده است: 1- آشنایی با بازیگران مؤثر، تصمیمساز و تصمیمگیر در صحنه سیاسی امریکا. (گرایشها و نگرشها در خصوص جمهوری اسلامی ایران) 2- آشنایی با رویکردها، روشها، ابزارها و مراکز امریکایی فعال در خصوص ایران. 3- کمک به شناخت و تفکیک میان روشها و ابزارها و رسیدن به این واقعیت که راهبردها و روشها متفاوت نیاز است. ساختار کتاب شامل پنج فصل اصلی است: 1- فصل اول: گرایشها و نگرشها در امنیت ملی امریکا 2- فصل دوم: رویکرد جنگ نرم 3- فصل سوم: رویکرد تعاملگرایی 4- فصل چهارم: رویکرد تقابلگرایی 5- فصل پنجم: تبارشناسی نوعی محافظهکاران در فصل اول، گرایشها و استراتژی امنیت ملی امریکا در سال 2006 با تأکید بر جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل دوم که تقریباً نیمی از کتاب را به خود اختصاص داده، رویکرد جنگ نرم در چارچوب دو رهیافت با ذکر طرحها، روشها و مراکز فعال مورد بررسی قرار میگیرد. در فصل سوم به مراکز و طرحهایی که به دنبال عادی سازی روابط با ایران است پرداخته میشود. در فصل تقابلگرایی، رویکردها، طرحها، مراکز و روشهایی که در پی سرنگونی جمهوری اسلامی با تمرکز بر روشهای خشونتمحور از جمله اقدامات نظامی هستند، بررسی شده است و سرانجام فصل پنجم با نام تبارشناسی نوعی محافظهکاران نگاه دقیقی به نومحافظهکاران دارد و افراد، سازمانها و رسانههای این جریان را مورد بررسی و بحث قرار میدهد. بخش پایانی کتاب نیز به جمعبندی و نتیجهگیری اختصاص یافته است. در این نوشتار به طرح رویکردهای کلی امنیتی امریکا نسبت به جمهوری اسلامی (چکیده فصل اول)، با توجه به موضوع فصلنامه عملیات روانی که عمدتاً در حوزه جنگ نرم میباشد پرداخته شده است. همچنین چکیده فصل دوم کتاب تحت عنوان جنگ نرم ارائه خواهد شد. در فصل اول کتاب سه رویکرد امنیتی امریکا درباره جمهوری اسلمی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. این رویکردها عبارتند از: رویکرد اول: بهرهگیری از برتری امریکا جهت اقدام نظامی پیشگیرانه الف- محورهای اصلی رویکرد اول عبارت است: 1-1. جدیدترین تهدیدات امنیتی امریکا از ترکیب تروریسم، دولتهای یاغی و تسلیحات کشتارجمعی نشئت میگیرد. 1-2. ایالات متحده امریکا توانایی متقاعد کردن دیگران برای دست کشیدن از تولید این تسلیحات یا ایجاد ائتلافی بینالمللی برای رهایی از این تسلیحات را نخواهد داشت. 1-3. امریکا باید به تنهایی توانایی و اراده بهرهگیری از زور را برای اهداف پیشگیرانه بر ضد دولتها و گروههایی که جدیترین خطرات را برای امنیت امریکا ایجاد میکنند داشته باشد، علاوه بر آن باید آمادگی مقابله را به تنهایی و بدون قید و بند تأیید متحدان و تصویب سازمانملل داشته باشد. 1-4. در بلندمدت امریکا باید از طریق اشاعه دمکراسی و بازار آزاد در سراسر جهان هر نوع دشمنی احتمالی را از میان بردارد. ب- بازیگران اصلی این رویکرد: نومحافظهکاران و تعدادی از محافظهکاران که هر دو در چارچوب حزب جمهوریخواه فعالیت میکنند. رویکرد دوم: ایجاد ثبات با استفاده از برتری نظامی امریکا برای بازدارندگی محورهای اصلی رویکرد دوم عبارت است از: 1- تروریسم، دولتهای یاغی و تسلیحات کشتارجمعی جدیترین تهدید امریکا و شیوه زندگی امریکایی است. 2- این تهدیدات را نمیتوان با استفاده یکجانبهه از نیروی نظامی نابود کرد. 3- بهترین راه مدیریت و شکست این تهدیدات استفاده از قدرت امریکا تحت حمایت بینالمللی است. 4- گرچه به تنهایی میتوان دولتی را شکست داد ولی توان تبدیل پیروزی نظامی به صلح با ثبات یا حذف تهدیدات بدون همکاری بینالمللی امکان ندارد. بازیگران اصلی این رویکرد میانهروها برخی از جمهوریخواهان محافظهکار میانهرو و برخی از لیبرالهای میانهرو در حزب دمکرات را دربرمیگیرد. رویکرد سوم: همکاری با سیستم بینالمللی مشترک و قانونمند تحت حمایت امریکا الف- محورهای اصلی رویکرد سوم عبارتند از: 1- اگرچه تهدیدات کوتاه مدت برای امنیت امریکا و شیوه زندگی مردم این کشور از جانب تروریستها، دولتهای یاغی و تسلیحات کشتارجمعی است ولی در عین حال امریکا از سوی تأثیرات بلندمدت فقر جهانی، رشد بیقانونی و انزوای بیشتر امریکاییان نزد کشورهای همفکر و همعقیده نیز در معرض تهدید است. 2- توسل به زور از طریق جنگ پیشگیرانه یا بازدارندگی به تنهای نخواهد توانست تهدیدات را برطرف سازد. 3- امریکا به جای گسترش نیروی نظامی باید به سمت همکاری دیپلماتیک و اقتصادی تغییر جهت دهد. 4- امریکا همچنان باید قویترین قدرت نظامی جهان باشد ولی باید سازماندهنده ائتلافهای بینالمللی با هدف حل و فصل مشکلات مهم در راه ایجاد نظم جهانی باشد. ب- بازیگران اصلی این رویکرد بیشتر افرادی که دیدگاه لیبرالیستی داشته و خود را دمکرات مینامند. محورهای مورد تأکید در مورد ایران: در مجموع با استناد به سند امنیت ملی امریکا در سال 2006 میتوان محورهای زیر را به مثابه گرایشهای امریکا در برابر ایران شناسایی کرد: 1- حمایت آشکار از صداهای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران توسط بالاترین سطوح تصمیمگیری در امریکا. 2- تعمیق و گسترش تحریمها علیه ایران. 3- مخدوش و بدنام کردن چهره جمهوری اسلامی در خارج از کشور از راههای گوناگون. 4- تلاش برای محدود کردن روابط کشورها و سازمانهای بینالمللی با ایران. 5- تلاش برای مشروعیت بخشی، گسترش و توانمندسازی سازمانهای غیردولتی حاضر در ایران که مخالف جمهوری اسلامی ایران هستند. 6- دخالت گسترده در امور داخلی ایران در زمینه انتخابات، حقوقبشر، زنان، رسانهها و مذاهب. 7- آموزش عناصر و تشکلهای خارجهنشین مخالف نظام جمهوری اسلامی و حمایت سیاسی و مالی از آنها. 8- محدود کردن نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه. 9- جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری و دانش پیشرفته. 10- تبلیغ و ترویج دوگانگی حاکمیت در ایران. 11- راهاندازی جنگ عقیدتی و ایدئولوژیک در منطقه. 12- فعالسازی و حمایت از شبکههای رسانهای ضدایرانی. رویکرد جنگ نرم همانگونه که اشاره شد فصل دوم کتاب به بحث و بررسی رویکرد نرم اختصاص دارد نظریهپردازان این رویکرد معتقدند: 1- هرگونه اقدام خشونتآمیز علیه ایراان (به ویژه اقدام نظامی)، نفرت ایرانیان از امریکا و دولت آن را برای سالیان دراز ریشهدارتر خواهد کرد. 2- استفاده از اقدام خشونتآمیز علیه ایران، امکان روی کار آمدن یک دولت هوادار امریکا را در این کشور با مشکلات زیادی روبهرو خواهد کرد. 3- علاوه بر این، کاربرد نیروی نظامی علیه ایران، بیثباتی و ناامنی را در خاورمیانه افزایش خواهد داد. این گروه معتقدند ایران به علت برخورداری از سوابق دمکراسی و وجود نهادهای مردمسالار و همچنین پتانسیلهای موجود برای حرکتهای مردمی و غیردولتی از استعداد بالایی برای تغییر نام سیاسی به روشهای غیرخشونتآمیز برخوردار است. در صورتی که عملیات جنگ نرم در براندازی جمهوری اسلامی به موفقیت برسد پیامدهای ناشی از روشهای رویکرد تقابلگرا را با خود همراه نخواهد داشت. نویسنده کتاب، رویکرد جنگ نرم، را شامل دو رهیافت میداند، که عبارتند از: رهیافت اول: دیپلماسی سیاه (تقابلگرایی تعاملگرایانه) این رهیافت، ضمن قائل بودن به روش غیرخشونتآمیز و جنگ نرم، روابط رسمی با دولت جمهوری اسلامی را مدنظر قرار داده و با طرح تقابلگرایی از طریق تعاملگرایی، براندازی را بر اساس فشار از بالا و همراه سازی از پایین دنبال میکند. کمیته خطر کنونی، و مؤسسه هوور از حامیان اصلی این دیدگاه هستند. الف- کمیته خطر کنونی 1- این کمیته شامل برخی از مقامات بلندپایه سیاسی – امنیتی، دانشگاهیان و محققان مؤسسات پژوهشی امریکاست که به جناح محافظهکاران واقعگرا تعلق دارند. 2- جوزف لیبرمن (سناتور یهودی دمکرات) جیمز وولسی (رئیس سابق سیا)، ایلان برمان (معاون سیاستگذاری شورای سیاست خارجی امریکا)، مارک پالمر (سفیر سابق امریکا در مجارستان)، دانیل پلتکا (معاون مطالعات امور دفاعی و سیاست خارجی مؤسسه اینتر پرایز)، الیوت کوهن (مبتکر نظریه جنگ چهارم جهانی)، فرانگ گفنی (مدیر مرکز سیاست امنیتی) و دانیل پایپس (سردبیر فصلنامه خاورمیانه) از جمله اعضای آن میباشند. 3- این کمیته اولینبار در سال 1950 همزمان با آغاز جنگ سرد به عنوان تشکیلاتی در راستای ایجاد اجماع ملی برای مقابله با توسعهطلبی شوروی به منظور آموزش امریکاییان برای مقابله با توسعهطلبی در عرصه سیاسی امریکا ظاهر شد. 4- در دهه 70 توسط سناتور دمکرات هنری اسکوب جکسون با هدف اتخاذ موضعی قوی در قبال روسها تجدید حیاتی دوباره یافت. 5- در سال 2004 بار دیگر این کمیته با تشکیل جلسهای تحت عنوان عراق و جنگ علیه تروریسم برای سومین بار در صحنه سیاسی امریکا فعال شد. 6- در 20 دسامبر 2004 کمیته خطر کنونی گزارشی مطالعاتی با عنوان ایران، یک رویکرد جدید ارائه نمود. در این گزارش تهدیدات و فرصتهای ناشی از جمهوری اسلامی برای ایالات متحده امریکا بررسی و سپس راهکارهایی را برای مقابله ارائه میدهد که عباتند از: تهدیدات از منظر کمیته خطر کنونی 1- حمایت مالی و لجستیکی از شبکههای تروریستی متعلق به شیعیان و اهل سنت شامل حماس، حزبالله و جهاد اسلامی فلسطین. 2- ایجاد بیثباتی در منطقه با استفاده از گروههای تروریستی. 3- استفاده عناصر مربوط به القاعده و انصارالاسلام از مرزهای ایران جهت نقل و انتقالات. 4- جلوگیری از روند ایجاد لبنان دمکراتیک و مستقل از ممانعت از تحقق طرح خاورمیانه. 5- حمایت از ایجاد نوعی دیکتاتوری مذهبی تحت قیومیت ایران در عراق. 6- توانایی هستهای جمهوری اسلامی ایران. فرصتها از نظر کمیته خطر کنونی 1- آراء ملت ایران در انتخابات 1997 (ریاست جمهوری پنجم) و 2001 (مجلس ششم) و نیز تظاهرات و اعتراضات مکرر در 1991 تاکنون به مثابه نماد عزم راسخ ایرانیان برای حمایت از دمکراسی و انجام تغییرات تلقی میشود. 2- ابزار مخالفت تعداد زیادی از شخصیتهای اصلاحطلب و رهبران مذهبی با خواست رهبری مبنی بر عدم ایجاد رابطه با امریکا. 3- سرکوب مردم، سیاستهای اقتصادی شکستخورده و فساد حکومتی. 4- قرار گرفتن موقعیت ژئواستراتژیک به نفع نیروهای طرفدار دمکراسی در داخل و خارج از ایران. راهبردهای پیشنهادی کمیته خطر کنونی 1- اعلان رسمی تمایل به برقراری رابطه با ایران توسط رئیسجمهور امریکا. 2- بازگشایی سفارت امریکا در تهران. 3- انهدام توانایی هستهای در صورت تمکین نکردن. 4- استفاده گسترده از روشهای نوین و متناسب با جامعه ایران. 5- تخریب ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران. 6- برقراری تحریمهای هوشمند علیه ایران. 7- محاکمه مقامات ایرانی. 8- گسترش رسانههای ضدایرانی. 9- مذاکره مستقیم و گسترش روابط. ب- مؤسسه هوور 1- این مرکز وابسته به دانشگاه استنفورد محل تدریس کاندولیزا رایس به عنوان یکی از مخازن فکری نومحافظهکاران به شمار میآید. 2- این مؤسسه در سال 1919 توسط هربرت هوور، سی و یکمین رئیسجمهور امریکا تأسیس شد. 3- مؤسسه هوور دو نشریه معروف دایجست و گزیده سیاسی را منتشر میکند. 4- سیاستهای مؤسسه در سه فصل کلان نمادها و عملکردهای اقتصادی ایالات متحده امریکا، دمکراسی و بازار آزاد، رقابت و همکاریهای بینالمللی شکل گرفته است. 5- پروژه دمکراسی در ایران از جمله پروژههای مهم این مؤسسه است که دکتر عباس میلانی و مایکل مکفال مدیریت آن را بر عهده دارند. 6- در سال 2005 در گزارش تحقیقاتی با نام فراسوی تغییرات تدریجی، یک استراتژی جدید در قبال ایران تلاش کردهاند تا رویکرد جدید را در اختیار دولتمردان کاخسفید قرار دهند. در این گزارش با تأکید بر ناکامی امریکا در 30 سال گذشته در زمینه اتخاذ یک استراتژی مشخص و کارامد در قبال ایران آمده است: «در سالهای آتی به ندرت بتوان کشوری را یافت که به اندازه ایران توجه سیاست خارجی ایالات متحده امریکا را به خود جلب کند، ایالات متحده باید به سرعت شیوه جدیدی برای تعریف منافع ملی اصلی خود در رابطه با ایران پیدا کند. این شیوه باید از تولید بمب هستهای توسط ایران جلوگیری نماید و به حمایت رژیم ایران از گروههای تروریستی پایان دهد و به جنبش دمکراتیک در داخل ایران کمک کند.» 7- به اعتقاد نویسندگان گزارش تنها زمانی میتوان تهدیدات ناشی از جمهوری اسلامی (ساخت تسهیلات هستهای – حمایت از تروریستها) را پایان داد که حکومتی دمکراتیک در ایران حاکم شود. 8- گرایش مؤسسه هوور نیز مانند گرایش کمیته خطر کنونی یک راهبرد ترکیبی شامل مذاکره مستقیم با دولت ایران به همراه ارتباط مستقیم با بدنه جامعه است. راهبردهای پیشنهادی کمیته هوور 1- فشار از بالا، همراهسازی از پایین. 2- حذف تحریمهای گسترده و وضع تحریمهای هوشمند. 3- عمومی کردن حمایتهای سیاسی. 4- برقراری مجدد روابط رسمی با جمهوری اسلامی ایران. 5- ایجاد سازمانی منطقهای و چندجانبه. رهیافت دوم: فروپاشی این رهیافت هرگونه رابطه رسمی میان دولت امریکا و ایران را مردود اعلام نمود و صرفاً بر رابطه با جامعه، سازمانها گروهها و افراد مختلف تأکید میکند. حامیان این دیدگاه بنیاد کمک ملی برای دمکراسی، بنیاد دفاع از دمکراسی هستند. مهمترین موضوعات مورد توجه رویکرد فروپاشی عبارت است از: 1. ساماندهی طرحی نوین تحت عنوان یاوری به دمکراسی. 2. طراحی و اجرای روشهای غیرخشونتآمیز. 3. راهاندازی جنبشهای فرهنگی – اجتماعی. 4. ایجاد اتحاد در اپوزیسیون خارجنشین. الف- بنیاد کمک ملی برای دمکراسی 1. این بنیاد سازمانی غیرانتفاعی، غیردولتی و فراجناحی است که تأسیس آن با هدف تقویت مؤسسات دمکراتیک در جهان در سنای امریکا به تصویب رسید. 2. هدف اصلی از تأسیس این بنیاد ایفای نقش سازمان سیا در اقدامات پنهانی است. هرچند این بنیاد به مؤسسه غیردولتی شهرت یافته است ولی همگان آن را وابسته به سیا میدانند. 3. منظور از تقویت مؤسسات دمکراتیک در تصویب بنیاد مذکور، تقویت نیروها، جریانها و سازمانهای ضدحکومتهای مستقل است که وابسته به امریکا نبوده یا با امریکا دشمنی دارند. 4. این بنیاد برابر بودجهای که از کنگره به صورت سالیانه میگیرد به هیچ مرجعی (حتی خود کنگره) پاسخگو نیست. 5. بنیاد چهار مؤسسه دارد که هر کدام توسط حزب یا گروه سیاسی و اقتصادی پایهگذاری شده است. این مؤسسات عبارتند از: 1-5 مؤسسه بینالمللی جمهوریخواه وابسته به حزب جمهوریخواه (بازوی سیاسی بنیاد) 2-5. مؤسسه دمکراتیک ملی برای امور بینالمللی وابسته به حزب دمکرات (بازوی سیاسی بنیاد) 3-5. مرکز بنگاههای خصوصی بینالمللی وابسته به اطاق بازرگانی امریکا بازوی اقتصادی بنیاد) 4-5. مؤسسه اتحادیه تجارت آزاد وابسته به جنبش کارگری (بازوی کارگری بنیاد) 5-5. در سال 1994 کمک ملی برای دمکراسی دو سازمان دیگر به نام مجمع بینالمللی برای مطالعات دمکراتیک و مرکز منبع دمکراسی را تأسیس کرد که بودجه آنها اغلب توسط بخش خصوصی تأمین میشود. 6- روابط مالی بنیاد آنچنان مخفی است که شناسایی دریافتکنندگان نهایی کمکها ناممکن است. 7- در این بنیاد دولتمردان از کابینههای مختلف به ویژه از حوزه سیاست خارجی حضور دارند، از جمله این افراد، ادلین آلبرایت (وزیر خارجه کلینتون، فرانک کارلوچی (وزیر دفاع ریگان) ژنرال وسلی کلی کلارک (فرمانده ارشد ناتو در اروپا در زمان کلینتون) پل ولفوویتز (رئیس کنونی بانک جهانی هستند. 8- این بنیاد در ساختار مدیریت خود از افرادی همچون فرانسیس فوکویاما و لیهمیلتون بهره میبرد. 9- تاکنون این بنیاد سه سند با عنوان زیر منتشر کرده است: 1-9. نقش بنیاد در دوران پس از جنگ سرد (چگونگی نقشآفرینی امریکا در توسعه دمکراسی) – 1992 2-9. تقویت جهانی شدن و مبادلات روشنفکرانه با دیگر مناطق دنیا – 1997. 3-9. موانع پیشروی دمکراسی- 2002. 10- این بنیاد که ابزار مداخله واشنگتن در خارج است به شکلهای گوناگون تحت پوشش کمکهای مالی شخصی به تأمین منابع مالی احزاب سیاسی، مبارزات انتخاباتی، اتحادیهها، گروههای دانشجویی و رسانهها میپردازد. 11- این بنیاد به طور رسمی از سوی کنگره امریکا مأمور اجرای پروژه دمکراسیسازی در ایران شده است. در بخش چهارم لایحه قانون حمایت و آزادی ایران به نام کمک به حمایت از گذر به دمکراسی در ایران از بنیاد کمک ملی برای دمکراسی در کنار طرح مشارکت خاورمیانه به عنوان بازوی اجرایی این گذار نام برده شده و برای این کار بودجه تخصیص داده شده است. 12- در بانک اطلاعات پروژههای این بنیاد، اطلاعات مربوط به 22 پروژه مرتبط با ایران ارائه شده است که نشان میدهد از سال 1991، تحت عناوین مختلف از جمله حقوقبشر (جوانان، آموزش، رسانهها و انتشارات و غیره)، حقوق کارگران و زنان به انجام مأموریت خود از سوی کنگره و سیا مشغول بوده است. برخی از این برنامهها عبارتند از: حمایت شونده - محورها سال موضوع بودجه انجمن معلمان ایران 1991 آموزش، رسانهها و انتشارات 50 هزار دلار بنیاد دمکراسی در ایران 1995 حقوقبشر 50 هزار دلار شورای ملی ایران – امریکا 2002 آموزش، رسانهها و انتشارات 25 هزار دلار بنیاد عبدالرحمن برومند 2002 حقوقبشر – جوانان 25 هزار دلار مرکز بنگاههای خصوصی بینالمللی 2004 رسانه و انتشارت 55949 دلار گزارشگران بدون مرز 2004 حقوقبشر ذکر نشده است بنیاد دفاع از دمکراسی (خانه آزادی) 1- در سال 1941 با هدف تقویت ارزشهای امریکایی در داخل و خارج از کشور و در واکنش به نازیسم تشکیل شد. 2- این سازمان حمایت از دمکراسی امریکایی، اقتصاد و بازار آزاد و تشریک مساعی امریکا در روابط بینالمللی را وظیفه خود میداند. همچنین نقش راهبردی امریکا در روابط بینالمللی به منظور اجرای حقوقبشر و آزادی ضروری میداند. 3- پس از جنگ جهانی دوم، فعالیت آن به مبارزه با کمونیسم تغییر یافت و با تأسیس ناتو این سازمان (خانه آزادی) به بازوی فرهنگی آن تبدیل شد و نقش فعالی در طول جنگ سرد) در جنگ روانی علیه شوروی ایفا کرد. 4- در کنار طرحهای دیگری چون طرح مارشال عهدهدار گسترش و افزایش و نفوذ لیبرال دمکراسی در بلوک شرق و امریکای لاتین شد. 5- این کارکرد با روی کار آمدن ریگان و اهمیت یافتن راهبرد گسترش دمکراسی امریکایی در سیاست خارجی امریکا نقش و جایگاه ویژهای یافت و در عمل الگویی برای تأسیس مؤسسات مشابه همچون بنیاد کمک ملی برای دمکراسی شد. 6- در هر صورت خانه آزادی یکی دیگر از ابزارهای سیاست خارجی امریکا است. این سازمان از لحاظ ایدئولوژیک به بنیاد کمک ملی مرتبط و بودجه آن کاملاً از سوی دولت امریکا و دیگر متحدان امریکا تأمین میشود. 7- در طول دهههای 60 – 1950، خانه آزادی با تمرکز بر آسیبهای اجتماعی جوامع اروپای شرقی توانست رهبری تغییرات داخلی در کشورهای مختلف دنیا در راستای منافع امریکا را در دست گیرد. 8- در سالهای اخیر خانه آزادی به عنوان یکی از سازمانهای فعال در انقلابهای رنگین ایفای نقش کرد. در صربستان، اکراین و قرقیزستان عملاً رهبری مداخله غیرنظامی ایالات متحده و ایفای نقش عملیاتی در این حوزه را بر عهده داشته است. 9- پس از حادثه 11 سپتامبر گسترش حضور فیزیکی خود را در خاورمیانه در دستور کار قرار داد و دفاتری از اردن، الجزایر، ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان، اوکراین، مجارستان، لهستان، بوسنی، صربستان، رومانی و مکزیک راهاندازی کرده است. 10- در سال 2005، کتابی با نام چگونه میتوان به آزادی دست یافت منتشر کرد که در آن تاکتیکها و روشها براندازی آرام (در سه دهه گذشته) بررسی شده است. 11- خانه آزادی در جریان انقلاب لاله قرقیزستان از جمله سازمانهای به اصطلاح غیردولتی بود که در کنار بنیاد کمک ملی جامعه مدنی مبارزه با فساد را بنیان گذاشت. تولکان اسماعیل اف، رهبر این جامعه، ترجمه و توزیع کتاب جین شارپ را در قرقیزستان بر عهده داشت و از آن به انجیل انقلابهای رنگی نام برد. 12- خانه آزادی به گفته خود از سه طریق تحلیل، جانبداری و اقدام از ایجاد تغییرات نرمافزاری در کشورهای مختلف هدف حمایت میکند. در بخش تحلیل با انتشار سالنامه آزادی در جهان وضعیت کشورها را از لحاظ آزادی مدنی و حقوق سیاسی از منظر امریکایی بررسی کرده و آنها را رتبهبندی میکند. این نشریه تلاش دارد خود را به مثابه مرجع در جهان معرفی کند. در بخش جانبداری، به تشویق و تهییج نیروهای اپوزیسیون در کشورهای هدف میپردازد و در بخش قدام با کمک مالی و فنی و حمایت از سازمانهای مدنی و اصحاب رسانه، انجام اصلاحات یا تغییرات نرم را در کشورهای هدف تقویت میکند. 13- این این برنامه گستردهای را را نام دمکراسیسازی در دستور کار دارد. این برنامهها عمدتاً در حوزه رسانهها و وسایل ارتباط جمعی تحت عنوان برنامه کلی توسعه جامعه مدنی، حمایت رسانهای به اجرا درآمده است. 14- طبق این برنامه خانه آزادی تلاش خواهد کرد تا منبع اطلاعاتی جامعی برای فعالان حقوقبشر ایران فراهم کند و برای اینکار ماهنامههای الکترونیکی دو زبانه (انگلیسی – فارسی) طراحی و راهاندازی کرده است. 15- این مجله الکترونیک که گذار نام دارد مجموعهای از مقالات، بررسی و نقد کتاب، فیلم، گزارشهای تصویری، نامهها و بیانیهها، کاریکاتورهای سیاسی و غیره از ایرانیان داخل و خارج را با تمرکز بر روی حقوقبشر و چالشهای دمکراسیسازی گردآوری و با ارائه بحث و تبادلنظر آنلاین در پایان هر مطلب به نوعی به نظرسنجی و ارزیابی افکارعمومی مردم ایران در زمینه موضوعات مطرح شده میپردازد. ارزیابی کتاب از آنجا که کتاب اثری تألیفی است تلاش مؤلف درخور تحسین است زیرا کمتر اثر تألیفی درخصوص رویکردها و طرحهای امریکایی درباره ایران در داخل کشور به رشته تحریر درآمده و بسیاری از آثار از انگلیسی به فارسی ترجمه شدهاند. علاوه بر آن در این کتاب سعی شده است تا به شیوهای علمی و تحقیقی و بیطرفانه موضوع کتاب بررسی شود. مزیت دیگر اثر حاضر آن است که به قدر وسیع کوشیده تا برخی از نظریات مرتبط با رویکردهای امریکا را با دقتی مضاعف به بوته نقد گذارده و عدم انطباق آنها را با جمهوری اسلامی اثبات یا نفی کند.
مقالات مجله
نام منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations
شماره مطلب: 10700
دفعات دیده شده: ۲۵۴۶ | آخرین مشاهده: ۳ روز پیش