چکیده با پایان جنگ رژیم صهیونیستی علیه حزب ا... لبنان و ناکامی این رژیم و با توجه به رسوایی‌های اخلاقی رهبران ارشد آن، نداشتن وحدت و یکپارچگی میان اعضای حزب کادیما در زمینه مسائل داخلی و خارجی، ناکارآمدی این حزب، ائتلاف ناهمگون اعضای حزب ازگروه‌های سیاسی مختلف که هر کدام از آنها صرفاً به دنبال منافع شخصی خود هستند و بی‌اعتمادی شهروندان رژیم صهیونیستی به اعضای حزب، باعث شد انتقادات از سران ارشد رژیم افزایش یابد به گونه‌ای که، دولت را مسئول ناکامی در جنگ و رکود اقتصادی پس از آن برشمردنـد و خواسـتار استعفای اعضای دولت ( پرتز، پلسنر، حالوتس، رامون، کاتساف و پسرش ) شدند. همین مسائل زمینه ‌ساز شکست استراتژیک کادیما شده و انتقادات گسترده‌ای را برای این حزب به دنبال داشته است. البته دولتمردان رژیم صهیونیستی نیز برای نجات کادیما تلاش‌های داخلی و منطقه‌ای را انجام دادند. علاوه بر این شکل‌گیری مثلث‌ "ایران، سوریه، لبنان و حماس" در بحران خاورمیانه ـ یعنی استمرار وضعیت پیچیده فلسطین اشغالی ـ که مانعی است بر سر راه تحقق اهداف سلطه‌طلبانه رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن، باعث شده است تا آسیب رسانیدن به این ائتلاف در دستور کار برنامه استراتژیک امریکا و رژیم صهیونیستی قرار گیرد. بر همین اساس آشفتگی شدید اقتصادی، سیاسی و روانی گسترده‌ رژیم صهیونیستی، مقامات امنیتی آن کشور را واداشت تا استراتژِی روانی جدیدی را برای مقابله با ایران در پیش گیرند. این استراتژی که مبتنی بر جنگ تبلیغاتی گسترده‌ای علیه ایران است سعی دارد خطر هسته‌ای ایران را خطری برای همه جهان جلوه دهد. واژگان کلیدی: رژیم صهیونیستی‌، استراتژی روانی، جمهوری اسلامی ایران. مقدمه رژیم صهیونیستی برای مقابله با توان هسته‌ای ایران از مجموعه‌ای از تاکتیک‌های نرم و سخت استفاده می‌کند. راهکار سخت رژیم صهیونیستی در برگیرنده تاکتیک جدید نظامی برای مقابله با توان هسته‌ای ایران است. محور اصلی تاکتیک نرم رژیم صهیونیستی تدوین استراتژی روانی برای مقابله با ایران است که محور‌های زیر را شامل می‌شود: جنگ تبلیغاتی گسترده علیه ایران، تقویت قدرت رسانه‌ای اسرائیل، تلاش گسترده لابی یهود برای تاثیر بر افکار عمومی، ایجاد نمایندگی‌های رسانه‌ای رژیم صهیونیستی در سراسر جهان، تلاش برای ایجاد شبکه جهانی رسانه‌ای یهودیان رژیم صهیونیستی علیه ایران. 1 بر همین اساس مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی که در آشفتگی شدید اقتصادی‌، سیاسی و روانی گسترده‌ای قرار گرفته‌اند، اخیراً استراتژِی روانی جدیدی را برای مقابله با ایران در پیش گرفته‌اند. این استراتژی که مبتنی بر جنگ تبلیغاتی گسترده‌ای علیه ایران است سعی دارد خطر هسته‌ای ایران را خطری برای تمام جهان جلوه دهند. با این همه، این رژیم با پدیده جدیدی روبه‌رو است که با تبلیغاتی از درون ساختار رسانه‌ای خود و به‌دست فرزندان خود، چهره‌ای مخدوش در بین جهانیان یافته است. آنچه زمینه‌ساز شکل‌گیری این روند جدید شده، شکست استراتژیک رژیم صهیونیستی است که در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رخ داده است. همین مسئله روند جدیدی را در رسانه‌های رژیم صهیونیستی ایجاد کرده و آن تحلیل پدیده شکست استراتژیک این رژیم است. افزون بر این تشویش روانی، جرم و جنایت در رژیم صهیونیستی افزایش بی‌سابقه‌ای یافته است. به گونه‌ای که بیشتر یهودیان از بیماری افسردگی، روان‌پریشی و ترس‌مرضی رنج می‌برند. 300 نفر از مردم آن رژیم گرفتار بیماری حاد روانی شده‌اند و در حدود 15 تا 20 درصد مردم از بیماری‌های مختلف روانی رنج می‌برند. به اعتقاد بیشتر روان‌شناسان به دنبال پیروزی حزب ا... و شکست استراتژیک رژیم صهیونیستی این بیماری‌ها در میان مردم افزایش یافته است. مسئله دیگر شکل‌گیری پدیده هویت‌گریزی روانی در میان ملت یهود است که اخیراً به دنبال مخدوش شدن چهره رژیم صهیونیستی در جهان رشد چشمگیری یافته است، به گونه‌ای که بیشتر یهودیان از یهودی بودن خود فرار می‌کنند و به نام‌های مستعار پناه می‌برند. این مسئله حتی در بین سفیران و مقامات این رژیم نیز افزایش یافته است. این مسائل سبب شده است علی‌رغم تلاش گسترده رژیم صهیونیستی برای به انجام رساندن استراتژی روانی همه‌گیر علیه ایران، چهره رژیم صهیونیستی در نزد افکار عمومی همچنان مخدوش‌ باقی بماند. این مقاله به بررسی این روند می‌پردازد. 1- استراتژی جدید روانی مقامات رژیم صهیونیستی علیه توان هسته‌ای صلح‌آمیز ایران جنگ روانی، بحران‌سازی، استفاده ابزاری از سازمان‌های جهانی به موازات دیپلماسی فعال سران رژیم صهیونیستی همواره از شگردها و تاکتیک‌های این رژیم برای مقابله با مخالفان خود بوده است.2 علاوه بر این یکی از ویژگی‌های سیاست رژیم صهیونیستی، استفاده همزمان از مجموعه‌ای از تاکتیک‌ها در مورد مسئله‌ای خاص است. برای مثال این رژیم در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران از چندین تاکتیک همزمان استفاده می‌کند. از یک سو از حملات هوایی به تأسیسات هسته‌ای ایران نام می‌برد و از سوی دیگر خبر اعزام زیردریایی‌های خود به دریای عمان را اعلام می‌کند. همزمان اخباری در خصوص احتمال خرابکاری در تأسیسات هسته‌ای ایران توسط اسرائیل مطرح می‌شود و در کنار این تاکتیک‌ها خبر فروش بمب‌های امریکایی با توانمندی نفوذ در تاسیسات هسته‌ای زیرزمینی، منتشر می‌شود. به‌علاوه تاکتیک بین‌المللی کردن فعالیت‌های هسته‌ای ایران در دستور کار مقامات رژیم صهیونیستی قرار می‌گیرد. حتی احزاب مخالف رژیم صهیونیستی نیز از این تاکتیک استفاده می‌کنند به گونه‌ای که شیمون پرز، رهبر حزب کارگر می‌گوید: «ما نمی‌خواهیم مسائل ایران را به یک مشکل ایران ـ اسرائیل تبدیل کنیم، زیرا برنامه ایران مشکلی بین‌المللی است که نگرانی امریکا، روسیه و اروپا را برانگیخته است.» وی در این خصوص می‌افزاید: «سه راه‌حل وجود دارد که راه‌حل نظامی یکی از آنهاست.» راه‌حل‌های سیاسی و اقتصادی نیز وجود دارد. به‌ طور کلی استراتژی رژیم صهیونیستی برای مقابله با پیشرفت هسته‌ای ایران مجموعه‌ای از تاکتیک‌های نرم و سخت را ارائه می‌کند که از برآورد دیدگاه‌های مقامات این رژیم به‌دست می‌آید. راهکار سخت رژیم صهیونیستی در برگیرنده تاکتیک جدید نظامی برای مقابله با توان هسته‌ای ایران است. و راهکار نرم این رژیم نیز بر اتخاذ تاکتیک‌های عملیات روانی تأکید دارد. در این زمینه، دیدگاه‌های برخی از مقامات سیاسی و نظامی این رژیم بررسی می‌شود. الف- دیدگاه بریگ گن ( رئیس مؤسسه تحقیقات تئوریک عملیات ارتش رژیم صهیونیستی ) در مورد ایران: بریگ گن رئیس مؤسسه تحقیقات تئوریک عملیات ارتش رژیم صهیونیستی معتقد است: رژیم صهیونیستی برای مقابله با توان هسته‌ای ایران نیازمند یک تاکتیک جدید نظامی است. او می‌افزاید: در برابر ایران نباید اشتباهات اطلاعاتی خود در جنگ با لبنان را تکرار کنیم. و برای مقابله با ایران راه‌های زیر را پیشنهاد می‌کند:3 1- تدوین تاکتیک‌های بلندمدت نظامی برای مقابله با ایران. 2- ایجاد روش‌های جدید اطلاعاتی در ارتش رژیم صهیونیستی و نیز روش‌های جدید و حرفه‌ای برقراری ارتباط این نیروها. 3- ایجاد سازمان اطلاعاتی نظامی حرفه‌ای برای مدیریت سیستم فرماندهی ارتش در شرایط استثنایی. ب- شیمون پرز : شیمون پرز که به پدر برنامه هسته‌ای رژیم صهیونیستی معروف است، معتقد است: با اذعان رژیم صهیونیستی به داشتن سلاح هسته‌ای؛ توان روحی ایران را تضعیف و حتی می‌توان ایران را از نقشه جهان محو کرد.4 شیمون پرز 45 سال پیش معتقد بود: که این رژیم نخستین تولید کننده سلاح هسته‌ای در خاورمیانه نخواهد بود و یا هرگز از این سلاح استفاده نخواهد کرد ولی حال به‌خوبی درک کرده که شرایط جهان و به خصوص خاورمیانه تغییر کرده است. وی همچنین عقیده دارد: هم اکنون با ایران هسته‌ای مواجه است که با حمایت گسترده داخلی در صدد است رژیم صهیونیستی را از نقشه جهان محو کند. بر این اساس، وی برای مقابله با ایران راهکارهای زیر را ارائه می‌دهد:5 1- تغییر سیاست هسته‌ای رژیم صهیونیستی از ابهام هسته‌ای به اذعان آشکار به این توانایی برای ارعاب روانی ایران. زیرا ایران در صدد رهبری جهان اسلام و مقابله با رژیم صهیونیستی و امریکا در خاورمیانه است. 2- جاه‌طلبی در برنامه هسته‌ای اسرائیل، به گونه‌ای که در برابر ایران به فناوری هسته‌ای بیشتری مجهز شود. 3- آغاز جنگ تبلیغاتی گسترده علیه ایران، به گونه‌ای که مردم جهان، ایران اسلامی هسته‌ای را فقط تهدید علیه رژیم صهیونیستی تلقی نکنند و تهدید همه جهان و تهدید علیه بشریت بدانند.6 ج- بنیامین نتانیاهو : نتانیاهو نخست‌وزیر پیشین رژیم صهیونیستی اخیرا به تلاش جدیدی علیه ایران متوسل شده است و آن، استفاده از رسانه‌ها برای انعکاس توصیه‌های به اصطلاح علمی خود به رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران است. وی در مقاله‌ای در روزنامه هاآرتص نوشت: اولمرت برای مقابله با ایران خسته شده است ولی ما همچنان پا بر جاییم. رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران نیازمند به رهبری فعال است ولی اولمرت در مقابل ایران بسیار منفعل است. وی افزود: ملت یهود اعتماد خود را به ما از دست داده‌اند و تنها راه جبران آن، مقابله با ایران با استفاده از راهکارهای سیاسی، تبلیغاتی و دیپلماتیک است. وی می‌گوید: در جهانی زندگی می‌کنیم که هیچ دیدگاه خوبی نسبت به ما وجود ندارد و اگر ما در خدشه‌دار کردن چهره ایران شکست بخوریم، زندگی شهروندان یهودی را قمار کرده‌ایم. ما باید برای حمایت از هویت یهود سیاست خویشتن‌داری علیه ایران را پایان دهیم.7 نتانیاهو در مقاله‌ای دیگر با عنوان ایران را هنوز می‌توانیم متوقف کنیم که در روزنامه "اورشلیم پست" به چاپ رسیـد، نوشت: تاکنون در مقابله با ایران و جنگ تبـلیغاتی علیه ایـن کشور شکست خورده‌ایم زیرا هیچ تحریم بین‌المللی همانند تحریم اقتصادی یا سیاسی علیه ایران شکل نگرفته است. وی برای مقابله با ایران راهکارهای زیر را پیشنهاد می‌دهد:8 1. تقویت قدرت رسانه‌ای رژیم صهیونیستی برای ترویج این فکر که ایران خطری برای همه جهانیان است. 2. تلاش گسترده لابی یهود برای تأثیر بر افکار عمومی اروپا و روسیه برای تحریم گسترده سیاسی و اقتصادی ایران. 3. تلاش برای پیروزی سیاسی و امنیتی در مقابل ایران با به‌دست آوردن اکثریت موافقان منطقه‌ای و بین‌المللی. 4. تلاش‌های دیپلماتیک گسترده علیه ایران به گونه‌ای که با تأثیر بر افکار عمومی جهانیان، خطر هسته‌ای ایران برای همه جهان نهادینه شود. و همه مردم دنیا متقاعد شوند که ایران اسلامی خطری است برای تمام جهان نه فقط رژیم صهیونیستی. 5. تلاش‌های دفاعی گسترده و مستقل به‌منظور بازسازی نیروهای دفاعی رژیم صهیونیستی و شاخه‌های امنیتی و اطلاعاتی آن به‌منظور مقابله با ایران. 6. ایجاد نمایندگی‌های رسانه‌ای رژیم صهیونیستی در سراسر جهان به‌منظور نشان دادن خطر ایران به همه جهان. د- میر داگان میر داگان، رئیس موساد، در اظهاراتی به اعضای کمیسیون (مجلس = کنست) سیاست خارجی و دفاعی رژیم صهیونیستی گفت: ایران در صدد دستیابی به بمب هسته‌ای است و تنها راه مقابله با ایران تلاش‌های نرم و سخت برای بلوکه کردن ایران در نظام بین‌المللی است. وی تبلیغات وسیع علیه ایران و خطر جهانی جلوه دادن این کشور را، مهم‌ترین عنصر تلاش‌های نرم علیه ایران دانسته است. این تلاش‌ها تفکر استراتژیک جهان را نسبت به ایران تغییر می‌دهد. وی معتقد است: در صورتی‌که این تلاش‌ها علیه ایران به نتیجه برسد ما می‌توانیم علیه ایران به نیروی نظامی متوسل شویم.9 تلاش برای ایجاد شبکه جهانی رسانه‌ای یهودیان رژیم صهیونیستی علیه ایران از آنجا که مطبوعات و رسانه‌ها به‌عنوان یکی از ابزارهای تاثیرگذار بر افکار عمومی، نقش و اهمیت به‌سزایی در جامعه دارند و در عین آنکه خود نشان دهنده افکار عمومی‌اند، می‌توانند جهت‌دهنده و محرک آن نیز باشند. از همین ‌رو، در جهان امروز رسانه‌ها به‌ویژه مطبوعات قدرت و اهمیت زیادی دارند و هیچ بازیگر سیاسی نمی‌تواند نسبت به آن بی‌تفاوت باشد. بر همین مبنا یکی دیگر از ابعاد استراتژی جدید روانی رژیم صهیونیستی، تلاش برای ایجاد شبکه جهانی رسانه‌ای، برای مقابله با ایران است.10 هدف رژیم صهیونیستی از ایجاد این شبکه، روی آوردن به راهکارهای نرم‌افزاری برای مشروعیت‌بخشی به هویت یهود از طریق رساندن پیام یهودیان به گوش جهانیان است. در این خصوص کارشناسان این رژیم معتقداند: برای موفقیت این رویکرد نیاز نیست به توازن دیدگاهی در زمینه مسائل یهود در رسانه‌های جهان دست یابیم بلکه بهترین راهکار مخدوش کردن چهره ایران است. البته مفهوم شبکه جهانی رسانه‌ای یهود علیه ایران پدیده جدیدی نیست بلکه از دهه 1980 تلاش‌های وسیعی در این زمینه صورت گرفت که به علت کمبود بودجه به شکست انجامید.11 البته به تازگی برای فعال کردن این شبکه فعالیت گسترده‌ای صورت گرفته است و بیشتر رسانه‌های رژیم صهیونیستی ایجاد این شبکه را گامی حیاتی در مخدوش کردن چهره ایران در جهان می‌دانند و سرمایه‌داران یهود را در سراسر جهان برای کمک به این شبکه، تشویق و ترغیب می‌کنند. این رسانه‌ها، کمک به این شبکه را وظیفه دینی ملت یهود برای غلبه بر ایران می‌دانند. بر همین اساس سازمان‌هایی نظیر Anti Defamation LeugeوAmerican Jewisheemmitee برای کمک به این شبکه و فعالیت بر ضد ایران شکل گرفت. این سازمان‌ها که برای مشروع جلوه دادن هویت یهود در سراسر جهان و جنگ تبلیغاتی علیه ایران، فعالیت می‌کنند، اهداف این سازمان‌ها که مطابق با خواست یهودیان امریکا است، عبارت‌اند از:12 1- تقویت هویت یهود در سراسر جهان با جنگ تبلیغاتی گسترده علیه ایران به عنوان پاسخی به ایران برای انکار هولوکاست. 2- تقویت سازمان‌های یهودیان در سراسر جهان برای فعالیت علیه ایران. 3- ایجاد شبکه‌های رسانه‌ای در نقاط مختلف شهرک‌نشین یهود برای مخدوش کردن چهره ایران. 4- تلاش تبلیغاتی برای به اصطلاح مشروع، دمکرات و صلح طلب نشان دادن دولت رژیم صهیونیستی و نامشروع نشان دادن حکومت ایران در بعد داخلی و بین‌المللی. 5- تلاش برای تبلیغات گسترده در میان دولت‌های عرب برای پذیرش حق موجودیت رژیم صهیونیستی و تهدید منطقه‌ای و جهانی نشان دادن ایران اسلامی. جنگ تبلیغاتی رسانه‌های رژیم صهیونیستی علیه ایران و برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای تحلیل محتواى اخبار رسانه‌ها با موضوع نحوه نگاه سران اسرائیل به پرونده هسته‌اى ایران نشان‌دهنده این نکته است که مقامات اسرائیلى، به تدریج بر شدت تهدیدات خود علیه ایران افزوده‌اند. در این مرحله سازمان‌هاى جاسوسى رژیم صهیونیستی با ارائه آمار و اطلاعات مغرضانه و انعکاس آن به رسانه‌ها در تشدید جنگ روانى نقش عمده‌اى ایفا کردند. رؤسای سازمان‌هاى جاسوسى این رژیم در این خصوص، گزارشى را با عنوان "آینده استراتژیک کشور" تهیه کردند و در آن، درمورد لزوم وارد‌آوردن ضربه پیشگیرانه به مواضع صلح‌آمیز هسته‌اى ایران، تاکید کردند. طبق این گزارش و به ادعاى متخصصان امنیتى، رژیم اشغالگر قدس نمى‌تواند به ایرانى‌ها اجازه دهد تا در بوشهر راکتور تولید کنند. چرا که تولید راکتور، بزرگ‌ترین تهدید براى موجودیت این رژیم خواهد بود. در این گزارش به نحوه حمله و نقاطى که باید آماج حمله قرار گیرند نیز اشاره شده است.13 در همین زمینه، اولمرت مدعى شد اسرائیل با تهدیدی جدى مواجه است و به همین دلیل باید با استفاده از توانمندی‌هاى پیشگیرانه از کشور دفاع کرد.14 افرایم اینبار، رئیس مرکز مطالعات استراتژیک یافا در دانشگاه تل‌آویو نیز با اظهار اینکه این رژیم می‌داند نباید منتظر تحقق یک تهدید باشد افزود: «اسرائیل باید براى دفاع از خود، به اقدامى پیشگیرانه دست زند.»15 همچنین به اعتقاد شائول موفاز، برای جلوگیرى از دستیابى ایران به سلاح‌هاى هسته‌اى تمامی گزینه‌ها، بررسى خواهد شد. به زعم موفاز، یکى از دو راه حمله به تاسیسات هسته‌اى ایران و یا تغییر نظام حاکم بر آن، براى جلوگیری ایران از دستیابى به سلاح‌هاى هسته‌ای، باید در دستور کار قرار گیرد.16 در خصوص این اظهارات روزنامه‌های این رژیم جنگ تبلیغاتی گسترده‌ای را علیه ایران آغاز کرده‌اند که به بررسی آن می‌پردازیم. الف- دفاع از اصول قابل دفاع کارولین گیک در مقاله‌ای با عنوان دفاع از اصول قابل دفاع در روزنامه اورشلیم پست، با انعکاس ذهنیت امنیتی مقامات رژیم صهیونیستی، جنگ تبلیغاتی گسترده‌ای را علیه ایران به‌راه می‌اندازد. وی در مقاله خود برای بیان توان هسته‌ای ایران هیچ‌گاه از عنوان فناوری هسته‌ای و یا برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای استفاده نمی‌کند و تنها عنوان سلاح هسته‌ای را به‌کار می‌برد. وی اتهامات زیر را به ایران وارد می‌داند:17 1- تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای به‌جای فناوری هسته‌ای. 2- ایران موتور محرکه شورش‌های اخیر در دولت فلسطین، عراق و لبنان است. 3- تحریک و تجهیز حماس و حزب ا... برای جنگ با رژیم صهیونیستی. 4- درس گرفتن نیروهای مقاومت و جهادی از مقاومت ایران در برابر فشارهای بین‌المللی. 5- همکاری ایران با حماس و سوریه برای فعالیت بر ضد غرب، رژیم صهیونیستی و روند صلح و دمکراتیزه شدن خاورمیانه. 6- امریکا، سازمان ملل، روسیه، فرانسه و چین می‌دانند که روند صلح از طریق همکاری با ایران به‌دست نمی‌آید بلکه تنها با فشار سیاسی و اقتصادی به آن کشور به‌دست می‌آید. وی با استفاده از اصل تلقین، پیوسته این جمله را تکرار می‌کند که همه مردم جهان می‌دانند و نیازی به تکرار نیست که ایران امنیت بین‌الملل و منطقه را تهدید می‌کند. ب- بمب هسته‌ای در مقابل فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای گرشون باسکین در مقاله‌ای با عنوان بمب هسته‌ای در مقابل فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، در روزنامه هاآرتص در تکمیل استراتژِی روانی مقامات رژیم صهیونیستی علیه ایران گام دیگری را بر می‌دارد.18 وی در مقاله خود هر جا سخن از توان صلح‌آمیز هسته‌ای ایران در میان است، از عنوان بمب هسته‌ای استفاده می‌کند ولی برای رژیم صهیونیستی عنوان توانمندی صلح آمیز هسته‌ای را به‌کار می‌برد. وی در مقاله خود ضمن توجیه برنامه هسته‌ای رژیم صهیونیستی به‌عنوان راهکاری برای مقابله با ایران تأکید می‌کند که اولمرت نمی‌تواند مشکلات سیاسی، اقتصادی و رفاه اجتماعی را بدون بزرگ جلوه دادن خطر هسته‌ای ایران، حل کند. وی تلاش ایران برای دستیابی به توان هسته‌ای را زمینه‌ای برای کشاندن منطقه به جنگ علیه تمدن و بشریت می‌داند و با متوجه کردن خطر ایران برای جهان متمدن، سلاح‌های هسته‌ای رژیم صهیونیستی را اینگونه توجیه می‌کند که رژیم صهیونیستی ملتی مسئول است و باید با افزایش توان هسته‌ای خود در مقابل ایران ایستادگی کند تا بشریت را نجات دهد. آنچه این نویسنده را وادار کرده است که ایران را ضد بشریت معرفی کند، تلاش ایران برای دعوت جهانیان به مطالعه و تحقیق در مورد درست یا نادرستی واقعه هولوکاست است. نویسنده نپذیرفتن واقعه هولوکاست را که رژیم صهیونیستی سالیان سال از آن استفاده سیاسی کرده است، نمادی از نقض حقوق بشر می‌داند ولی کشتار زنان و کودکان بی‌گناه فلسطینی را نماد مقاومت می‌داند. ج- خطرات واقعی برنامه‌های جدید هسته‌ای ایران در منطقه‌؛ جنگ تبلیغاتی دیگر: امیلی لندو در مقاله‌ای در روزنامه یدیعوت آحارونت با عنوان خطرات واقعی برنامه‌های جدید هسته‌ای ایران در منطقه می‌نویسد: ایران مسئول روند جدید هسته‌ای شدن خاورمیانه است. وی ادعا می‌کند به‌منظور مقابله با برنامه هسته‌ای ایران در منطقه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، در صدد دستیابی به سلاح هسته‌ای‌اند. او برنامه توسعه زرادخانه رژیم صهیونیستی را نیز بر همین مبنا توجیه و تفسیر می‌کند.19 وی با مسئول و فداکار جلوه دادن رژیم صهیونیستی، خطراتی را که برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران به خیال او و دولتش برای جهان ایجاد می‌کند، شامل موارد زیر می‌داند: 1- توسعه تسلیحات هسته‌ای در منطقه خاورمیانه. وی گناه تلاش الجزایر، مصر، مراکش، عربستان، تانزانیا و امارات متحده عربی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را به گردن ایران می‌اندازد و معتقد است: این کشورها برای مقابله با توان هسته‌ای ایران در صدد دستیابی به سلاح هسته‌ای‌اند. 2- تضعیف قرارداد منع استفاده از تسلیحات هسته‌ای در منطقه. ولی باید در پاسخ به گرشون باسکین و امیلی لندو نکته مهمی را یادآوری کرد. کشورهای عربی در برنامه امریکا برای طرح مسلح کردن کشورهای خاورمیانه برای حفظ منافع امنیت ملی خود و رژیم صهیونیستی در منطقه قرار دارند و تلاش این کشورها مطابق با دیدگاه امریکا پیشتر از تلاش صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، آغاز شده بود. نکته جالب اینجاست که این نویسنده صحبت از نقض قراردادی می‌کند که کشورش هنوز آن را نپذیرفته است و به گفته مجله دفاعی جینز دیفنس، کارشناسان هسته‌ای رژیم صهیونیستی اذعان کرده‌اند که تل‌آویو دارای 150 تا 200 کلاهک هسته‌ای است. مجله دفاعی جینز دیفنس در این زمینه نوشت: «اسرائیل 150 تا 200 کلاهک هسته‌ای قابل حمل از طریق موشک‌ دوربرد زمین به زمین در اختیار دارد.» به نوشته این مجله، تصاویر ماهواره‌ای گرفته شده از یک پایگاه نیروی هوایی این رژیم، نشان می‌دهد که در حدود 50 موشک با قابلیت حمل این کلاهک‌ها در این پایگاه نگهداری می‌شود. علاوه بر این، سایت خبری "پیکینگز" در مقاله‌ای با اشاره به نقل قولی از آریل شارون، نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه "اگر عرب‌ها نفت دارند، ما هم کبریت داریم" آورده است: این تهدید رهبر سابق حزب لیکود به خوبی ماهیت دوگانه انرژی هسته‌ای را از نظر سیاست‌مداری اسرائیلی نشان می‌دهد. رژیم صهیونیستی با داشتن حدود 300 کلاهک هسته‌ای (به نقل از لوموند) در سال‌های اخیر بر فشارهای جامعه جهانی علیه مسلمانان به‌ویژه کشورهای عرب همسایه خود افزوده است. شلیک یک راکت با کلاهک هسته‌ای در پاسخ به شلیک راکت کوچک نیروهای مقاومت عزالدین قسام، نمونه‌ای از این تهدیدهاست که به راحتی نمی‌توان آن را فراموش کرد. چنین اقدامات خوف‌انگیزی در عصر رسانه‌ها دست‌پخت سازمان‌های اطلاعاتی غربی برای توجیه روانی حرکت افسارگسیخته غرب در تجهیز خود به انواع سلاح‌های نظامی است. چنین شرایطی در مورد نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در رژیم صهیونیستی که‌ مخفیانه سرگرم تولید و آزمایش سلاح‌های کوچک هسته‌ای در کارخانه تولید سلاح اتمی دیمونا و نظایر آن هستند صدق می‌کند؛ سلاح‌هایی که در هر کجا از ایالت‌های امپراتوری نظامی امریکا یافت می‌شود. سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیکی که به وفور در حال تولید است. کارکنان مؤسسه بیولوژیکی "نس تزیونا" مجازاند ویروس‌هایی نظیر H5N1 و ایدز را مانند ابزاری دفاعی و همانند دانشمندان در دست داشته‌ باشند. هواپیماهای جنگی، ناو‌های هواپیمابر، زیردریایی‌های اتمی و موشک‌هایی با کلاهک هسته‌ای که در مواقع لزوم به‌سوی تهران، مسکو و یا پایتخت یک کشور اروپایی دشمن، نشانه برود، مواردی‌اند که در مراحل اول و دوم این رژیم از آنها استفاده می‌کند. بزرگ‌ترین لابی رژیم صهیونیستی (آیپک) در امریکا، فرانسه و انگلیس و برادران هم‌کیش روسی سالانه 2 تا 3 میلیارد دلار برای این رژیم درآمد کسب می‌کند. حتی در آلمان نیز با توجه به تنفری که در دوران هیتلر نسبت به یهودیان وجود داشت، کمک‌های مالی خود را بی‌دریغ نثار این رژیم می‌کنند. تمام سرویس‌های اطلاعاتی می‌دانند که برنامه رژیم صهیونیستی و سیاست‌مداران این رژیم همانگونه که هر روز طرفداران متعصب آن می‌گویند، گسترش صهیونیسم و تصاحب تمام کشورهای همسایه است؛ رژیمی که نتوانسته است قلب و ذهن همسایگانش را تسخیر کند و در آینده‌ای نزدیک به دلایل اقتصادی و مالی چهره واقعی آن، بر ملا خواهد شد. رژیم صهیونیستی هم‌پیمان اصلی امریکاست؛ در حالی‌که دور تا دور خود را با دیوار بتنی محصور کرده است. آنجا مکانی است که از دوران قرون وسطی محل مناقشه و مرگ و خونریزی بوده است؛ میلیون‌ها بمب خوشه‌ای این رژیم بر سر ساکنان جنوب لبنان، مصر و سوریه فرود آمده‌اند. جنگنده‌های رژیم صهیونیستی تقریبا هر روز به دولت‌های همسایه و یا به صاحبان اصلی مناطق اشغالی حمله می‌کنند؛ سیاست‌های نژادپرستانه در برابر فلسطینیان در غزه و کرانه باختری رود اردن، همانند سیاستی است که سفید‌پوستان در آفریقای جنوبی در زمان خود با سیاهان کردند و آنها را در گوشه‌ای در کنترل خود در می‌آوردند.20 علاوه بر این، پس از آنکه موردخایی وانونو در سال 1986 وجود برنامه‌ تسلیحات هسته‌ای رژیم صهیونیستی را با عکس‌هایی از تأسیسات زیرزمینی و محرمانه‌ این رژیم در روزنامه ساندی تایمز فاش کرد، جهان متوجه شد که رژیم صهیونیستی بمب‌های هسته‌ای ساخته است، اما این رژیم و سایر کشورها وانمود می‌کنند که بمب اتم ندارد. به نقل از پایگاه اینترنتی گزارشگر امریکا ، موردخایی وانونو، متخصص هسته‌ای رژیم صهیونیستی و افشاکننده اسرار آن در آوریل سال 2004 از زندان آزاد شد اما اجازه ترک اسرائیل را ندارد. رژیم صهیونیستی علی‌رغم خواست وانونو وی را در نظام خود نگاه داشته و در صورتی‌که وی با خبرنگاران و افراد خارجی گفتگو کند، با اقدامات کیفری روبه‌رو می‌شود اما "جو پارکو"، خبرنگار امریکایی توانسته به تازگی گفتگویی را با وانونو به انجام رساند. وانونو در این گفتگو اعلام کرد: من از سال 1976 تا 1985 در تأسیسات تولید تسلیحات هسته‌ای محرمانه‌ اسرائیل در پایگاه هسته‌ای دیمونا در بیابان "نقب" کار می‌کردم. در خلال مدتی که در آنجا بودم من برای 10 بمب هسته‌ای در هر سال در پردازش پلوتونیوم مشارکت داشتم. و فهمیدم اسرائیل به پولوتونیوم کافی برای تولید 200 سلاح هسته‌ای، دست یافته است و زمانی‌که پردازش لیتیوم 6 را که تنها در بمب‌های هیدروژنی کاربرد دارد، آغاز کردم واقعا نگران شدم. احساس کردم باید از یک هولوکاست هسته‌ای در خاورمیانه جلوگیری کنم، بنابراین از پایگاه پردازش تسلیحات هسته‌ای زیرزمینی، حدود 75 متری زیر نیروگاه دیمونا 60 قطعه عکس گرفتم. وانونو ادامه داد: من از پستم استعفا دادم و در سال 1986 اسرائیل را ترک کردم. نخست به استرالیا رفتم و سپس با روزنامه ساندی تایمز در لندن ارتباط برقرار کردم. پس از آنکه گروهی از دانشمندان هسته‌ای صحت عکس‌های مرا تایید کردند، داستان من در انگلیس به چاپ رسید. چند ماه بعد اسرائیلی‌ها مرا در رم ربودند و محرمانه از طریق کشتی به اسرائیل بردند و بی هیچ‌گونه مشاور حقوقی و وکیلی مرا در دادگاه نظامی محرمانه‌ای محاکمه کردند و به 18 سال حبس محکوم شدم و 12 سال در زندان انفرادی بودم. افشاکننده‌ اسرار هسته‌ای رژیم صهیونیستی خاطرنشان کرد: فکر می‌کنم افشاگری من درباره‌ برنامه تسلیحات هسته‌ای سری اسرائیل به سرنگونی دولت نژادپرست آفریقای جنوبی کمک کرد، زمانی‌که دولت‌های جهان فهمیدند اسرائیل در توسعه‌ تسلیحات هسته‌ای به آفریقای جنوبی کمک می‌کند، دولت نژادپرست به پایان راه خود رسید. نخستین اقدام ماندلا تعطیلی برنامه‌ تسلیحات هسته‌ای آفریقای جنوبی و ارسال مواد هسته‌ای به امریکا بود. وانونو افزود: اکنون در اسرائیل گیر افتاده‌ام و به دلیل صحبت کردن با افرادی نظیر شما به حبس تهدید شده‌ام. می‌خواهم اسرائیل را ترک کنم. خبرنگار امریکایی در ادامه نوشته است: جرج بوش در نشست اخیرش با ایهود اولمرت، نخست‌وزیر اسرائیل خواستار انزوای سراسری ایران، تا قطع خواست‌های صلح‌آمیز هسته‌ای این کشور شد اما زمانی‌که مسئله‌ تسلیحات هسته‌ای در خاورمیانه به میان می‌آید، می‌توان گفت فیلی در اتاق هست که هیچ‌کس نمی‌خواهد وجودش را اذعان کند و این فیل زرادخانه‌ بزرگ تسلیحات هسته‌ای رژیم صهیونیستی است. ابتدا امریکا با ادعای این که عراق تسلیحات هسته‌ای دارد به این کشور حمله کرد و هم اکنون احتمال تولید تسلیحات هسته‌ای در ایران، در آینده را مد نظر قرار داده، اما حقیقت این است که رژیم صهیونیستی به مدت 30 سال برنامه تسلیحات هسته‌ای محرمانه‌ای داشته، که در طی آن بیش از 200 بمب هسته‌ای تولید کرده است. اسرائیل عضو معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای، ان‌پی‌تی، نیست و رسماً از تایید یا تکذیب در اختیار داشتن زرادخانه‌های هسته‌ای یا تولید سلاح‌های هسته‌ای و یا حتی داشتن برنامه تسلیحات هسته‌ای خودداری می‌کند هرچند اولمرت اخیراً تایید کرده است که اسرائیل سلاح هسته‌ای دارد. اگر [وانونو] می‌خواهیم ایران برنامه‌ هسته‌ای‌اش را کنار گذارد باید اسرائیل را در تولید بمب‌های هسته‌ای متوقف کنیم و برچیدن زرادخانه‌ هسته‌ای بزرگش را آغاز کنیم. هدف ما باید خاورمیانه‌ای عاری از سلاح‌های هسته‌ای باشد و این برنامه‌ باید اسرائیل را نیز شامل شود.21 استراتژِی روانی مراکز فکری رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران الف- مؤسسه امنیتی منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای رژیم صهیونیستی مؤسسه امنیتی منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای رژیم صهیونیستی، راه مقابله با توان صلح‌آمیز هسته‌ای ایران را، همکاری رهبران این رژیم و اروپا می‌داند. این مؤسسه سیستم امنیتی منطقه‌ای و بین‌المللی‌ای را که مبتنی بر همکاری استراتژیک رژیم صهیونیستی و دول منطقه و اروپایی باشد، پیشنهاد می‌دهد. از دید این مؤسسه آنچه این روند را تکمیل می‌کند همکاری و هماهنگی در زمینه گسترش استراتژِی روانی، علیه ایران است. راهکارهای این مرکز مبتنی بر موارد زیر است:22 1. ایجاد چارچوب امنیتی مبتنی بر دو رکن قراردادهای امنیتی رژیم صهیونیستی با دول منطقه، برای مقابله با توسعه سلاح‌های هسته‌ای در خاورمیانه و پیوستن دول عرب به باشگاه هسته‌ای رژیم صهیونیستی. 2. کمک به کشورهای عرب منطقه برای دستیابی به سلاح هسته‌ای که به اصطلاح بتوانند با ایران مقابله کنند. 3. ایجاد سیستم‌های آلترناتیو امنیتی منطقه‌ای که در صورت بروز مشکل برای کشوری در برخورد با ایران، کشورهای دیگر بتوانند این مشکل را برطرف کنند. 4. همکاری و هماهنگی برای تدوین یک استراتژِی روانی مشترک در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی، برای مقابله با ایران. 5. تدوین استراتژی مقابله با تروریسم مبتنی بر همکاری منطقه‌ای و بین‌المللی. ب- مرکز مطالعات استراتژیک جافی مارک هلر از متفکران مهم مرکز جافی که به دشمنی با ایران و سوریه در این مرکز معروف است، در جدیدترین مقاله‌اش که پس از برگزاری همایش هولوکاست در ایران و سفر اسماعیل هنیه به ایران منتشر شد استراتژی روانی همه‌گیری را برای مقابله با ایران پیشنهاد می‌‌دهد که بر تهدید به استفاده از نیروی نظامی به همراه جنگ تبلیغاتی وسیع مبتنی است. این طرح همچنین برای شکستن برتری ایران در خاورمیانه استراتژی اروپایی و منطقه‌ای را ارائه می‌دهد. و بر توسعه نرم‌افزاری و سخت‌افزاری قدرت یهود استوار است که در بعد سخت‌افزاری بر افزایش بودجه نظامی و تلاش برای توازن قوای منطقه‌ای و در بعد نرم‌افزاری بر تقویت قدرت هویت ملت یهود مبتنی است. راهکار اصلی در این زمینه استفاده از استراتژی روانی همه‌گیر است که با مشروعیت بخشیدن به تاریخ و هویت یهود در نزد افکار عمومی، از تبدیل ایران به قدرت برتر منطقه‌ای جلوگیری کند، به ‌گونه‌ای که در نزد افکار عمومی جهان، ایران تهدیدی برای همه جهانیان تلقی شود. در این طرح برای مقابله با ایران، هر دو بعد سخت‌افزاری و نرم‌افزاری حائز اهمیت است.23 اصول استراتژی روانی همه‌گیر مارک هلر برای مقابله با ایران‌24 1- طرح استراتژیک بلندمدت برای مقابله با تهدید ایران مبتنی بر برخورد نظامی و تبلیغاتی با اصول اسلام شیعی ایران. 2- تلاش برای برقراری ارتباط با کشورهای عربی به‌ویژه عربستان در نقش قلب جهان اسلام به‌منظور دستیابی به اهداف زیر: - پوشش خوب رسانه‌ای با اجرای دقیق سیاست‌های مورد نظر امریکا و رژیم صهیونیستی. - زیر فشار گذاشتن ایران، سوریه، حزب ا... لبنان و حماس. - میانجیگری امریکا در طرح نزدیکی عربستان و رژیم صهیونیستی به قطع حمایت عربستان از گروه‌های جهادی منجر شده و زمینه توافق رژیم صهیونیستی و فلسطین را فراهم کرده است و همین مسئله هزینه حضور امریکا در منطقه را کاهش می‌دهد. -با نزدیک شدن امریکا و رژیم صهیونیستی به عربستان، زمینه نزدیکی به بحرین، قطر، عمان، امارات، مراکش و تانزانیا فراهم می‌شود. -پایان دادن به تحریم اقتصادی و سرمایه‌ای رژیم صهیونیستی از طریق اعراب. -قطع کمک مالی عربستان به گروه‌های جهادی که باعث می‌شود مشکلات یهودیان در سراسر جهان پایان یابد. - پذیرش حق موجودیت رژیم صهیونیستی در خاورمیانه. - قطع فعالیت مؤسسات ایدئولوژیکی، مسجد‌سازی، مدرسه‌سازی در سراسر جهان از طریق عربستان که تبلیغ می‌کند یهودیان همانند سگ‌اند و ریختن خون‌شان واجب است. -پایان یافتن فشار عربستان با استفاده از سلاح نفت برای منزوی کردن رژیم صهیونیستی و دیگر جوامع یهودیان در سراسر جهان. - کم رنگ جلوه دادن قبح ارتباط رژیم صهیونیستی و امریکا در نزد دولت‌های منطقه. - اما از همه مهم‌تر اینکه ارتباط رژیم صهیونیستی با عربستان که کلید موافقتنامه صلح در خاورمیانه است؛ سبب می‌شود رشته پیوند ایران - سوریه و حماس پاره و از قدرت گرفتن شیعیان در منطقه جلوگیری شود. و همین مسئله سبب از میان رفتن برتری ایران در منطقه، افزایش منافع رژیم صهیونیستی و امریکا در جهان اسلام و حل بحران عراق، لبنان و فلسطین را در پی دارد. بنابراین از دیدگاه مارک هلر هرچند نزدیکی رژیم صهیونیستی به عربستان هزینه بسیاری برای رژیم صهیونیستی دارد ولی چون سبب از میان رفتن برتری ایران و همراه کردن 22 ملت عرب با رژیم صهیونیستی می‌شود بسیار با اهمیت است. از دیگر اصول مورد نظر مارک هلر می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: - ایجاد روابط فرهنگی و اجتماعی بین ملت یهود و مسلمان به‌منظور پذیرش رژیم صهیونیستی در افکار عمومی جهان اسلام و پس از آن ارتباط کشورهای میانه‌رو با رژیم صهیونیستی. این مسئله زمینه‌ساز کاهش مشروعیت ایران در منطقه می‌شود. - تقویت یهودیان جهان از طریق ایجاد نمایندگی ملت یهود در سراسر جهان، به گونه‌ای که با تبلیغات وسیع بتوانند مشروعیت جدیدی برای یهودیان در افکار عمومی مردم جهان ایجاد کنند و ذهنیت جهانیان نسبت به ایران مخدوش شود. - توسعه شرایط جمعیتی یهودیان که توان مقابله نظامی با هر برخورد ایران را داشته باشد. - توسعه نظام سیاسی و فرایندهایی که از هر گونه تغییر شرایط ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه از طریق ایران جلوگیری کند. - ملت یهود در سراسر جهان همانند اعضای یک بدن‌اند پس باید برای دستیابی به هدف اصلی خود که مقابله نظامی و روانی با ایران است هماهنگی لازم را به‌دست آورند. - ایجاد ارتباط آژانس یهودیان امریکا با یهودیان رژیم صهیونیستی از طریق برگزاری همایش‌‌هایی با حضور سازمان‌های بزرگ یهودی. - ارتباط با کشورهای اروپایی به‌منظور دستیابی به اهداف زیر: - دادن نقش کلیدی به اروپا برای حل مسئله هسته‌ای ایران. - فعال کردن دیپلماسی خاورمیانه‌ای اروپا برای بر‌قراری صلح در خاورمیانه مطابق منافع رژیم صهیونیستی همزمان با فشار فزاینده بر ایران. - تلاش برای قطع ارتباط ایران با دولت حماس از طریق اهرم‌ها و راهکارهای سیاسی - اقتصادی اروپا. - قطع ارتباط سیاسی - اقتصادی و فناوری ایران با اروپا به‌ویژه در زمینه فناوری هسته‌ای، نظامی، و فعالیت‌های بانکی و سرمایه‌ای. ج- مرکز فکری یهودیان اسرائیل مرکز فکری یهودیان رژیم صهیونیستی نیز با ابراز نگرانی از توان هسته‌ای ایران، جنگ ایدئولوژیک رسانه‌ای را بهترین شیوه برای مقابله با ایران می‌داند. آنها معتقدند آنچه ملت یهود را بیشتر از قدرت هسته‌ای ایران تهدید می‌کند تلاش ایران برای از میان بردن هویت یهود از طریق انکار واقعه هولوکاست است. این مرکز فکری برای مقابله با ایران راهکارهای زیر را پیشنهاد می‌دهد:25 1- تاکید بر همکاری یهودیان و مسیحیان برای به اصطلاح مقابله با ایران؛ زیرا به اعتقاد آنها پس از یهودیت نوبت مسیحیت است که از طرف ایران انکار می‌شود. 2- ایران با ایجاد سایت هولوکاست که روزانه 20 هزار نفر از آن دیدن می‌کنند جنگ تبلیغاتی وسیعی را علیه یهودیت به‌راه انداخته است، پس مهم‌ترین روش مقابله با این اقدام ایران، استراتژی روانی برای مخدوش کردن چهره ایران در نزد افکار عمومی جهانیان است. 3- مقابله ایران با رژیم صهیونیستی و ملت یهود انتفاضه جدیدی است که این بار از ایران بر‌خاسته است، بنابراین شیوه مقابله با این مسئله، تدوین قراردادهای تحکیم روابط منطقه‌ای، و طرح‌های استراتژیک بلندمدت نظامی با رژیم صهیونیستی است که می‌تواند این طرح را تضمین کند. 4- ایران تنها ملت یهود را تهدید نمی‌کند بلکه همه جهان باید برای مقابله با ایران بپا خیزند. این درگیری اجتناب‌ناپذیر و مهم قرن 21 است. 5- با استراتژی روانی دقیقی باید حساب ملت و دولت ایران را از هم جدا و این‌گونه تبلیغ کرد که جهان از سیاست‌های دولت ایران در خطر است نه از ملت ایران. ناکامی جنگ تبلیغاتی رژیم صهیونیستی در مقابل ایران در پایان سؤالی که مطرح می‌شود این است که علل روی آوردن رژیم صهیونیستی به جنگ تبلیغاتی علیه ایران چه بوده است و این رژیم تا چه میزان در این زمینه به موفقیت دست یافته است؟ زوی بارل در مقاله‌ای با عنوان دولتی با دست‌های خالی در روزنامه هاآرتص می‌نویسد رژیم صهیونیستی با جنگ تبلیغاتی هر چند قوی و گسترده نمی‌تواند در مخدوش جلوه دادن چهره ایران پیروز شود و افکار عمومی را علیه ایران تهییج کند زیرا همه جهان می‌دانند ایران ملتی است که با دست‌های خالی به پیشرفت و توان گسترده دست یافته است. وی با اشاره به انتخابات اخیر ایران و حضور گسترده مردم ایران در آن، عامل مهم توان ایران را پشتیبانی ملت ایران از حکومت دانسته است و در مقابل معتقد است رژیم صهیونیستی از این عامل مهم محروم است.26 وی با اشاره به تازه‌ترین نظرسنجی که موسسه"دهف" وابسته به کانال تلویزیونی پارلمان رژیم صهیونیستی که در بین بیش از 420 نفر از صهیونیست‌های ساکن اراضی اشغالی فلسطین انجام داد، بیان می‌کند که میزان محبوبیت "ایهود اولمرت" نخست وزیر رژیم صهیونیستی در بین جامعه اسرائیلی به پایین‌ترین میزان خود رسیده است به گونه‌ای که، بیش از 77 درصد از آنها از عمکرد وی ابراز نارضایتی کردند. ایسی لیبلر در مقاله‌ای با عنوان "جنگ جهانی عقیده" می‌نویسد: «بی‌تردید در هر سطحی که در نظر بگیریم تاکنون جنگ جهانی عقیده علیه ایران را باخته‌ایم.» وی ادعا می‌کند هرچند رسانه‌های رژیم صهیونیستی بسیار سعی کردند وانمود و منعکس کنند که ایران شهروندان تمام دنیا و به خصوص ملت یهود را تهدید می‌کند این مسئله نتیجه عکس داد و امروز تصویر دولت یهود در جهان تصویری مخدوش است. به اعتقاد نویسنده در نزد افکار عمومی جهانیان عامل اصلی کشتار فلسطینیان و نقض‌کننده حقوق بشر دولت یهود است. در این زمینه عوامل بسیاری وجود دارد که مهم‌ترین عامل آن از دید نویسنده، مشکلات اخلاقی، فساد اداری و مالی دولتمردان صهیونیستی است که آنها را در مهار افکار عمومی مردم جهان ناتوان ساخته است. وی عامل دیگر این مسئله را تأثیر رسانه‌های الکترونیکی می‌داند که با پخش تصاویر گرافیکی دولت رژیم صهیونیستی را دیو نشان می‌دهد. وی در این زمینه بیشترین اتهام را بر رسانه‌های ایرانی و شبکه الجزیره وارد می‌کند که در مقایسه با سی.ان.ان و بی.بی.سی چهره رژیم صهیونیستی را بسیار بد و قبیح نشان می‌دهند. نکته جالب اینکه 80 درصد مردم جهان و به‌ویژه خود ملت یهود این تصویر را پذیرفته‌اند. اما به راستی آنچه در این زمینه موثر بوده است تنها فعالیت رسانه‌های ایران یا شبکه الجزیره نیست بلکه واقعیت‌های بیرونی و درونی جامعه رژیم صهیونیستی نیز در این زمینه بسیار موثر بوده است، به گونه‌ای که حتی روزنامه‌نگاران یهودی که در شبکه‌های بزرگ خبری جهانی فعالیت دارند این واقعیت را پذیرفته و رفتاری ضد یهود را در پیش گرفته‌اند، از آن جمله می‌توان به ولید عمری که یک عرب اسرائیلی است و در دانشگاه عبری تل‌آویو تحصیل کرده است، دیوید فراست که در بی.بی.سی فعالیت دارد و دیوید مراش که تحلیل‌گر مهم ای.بی.سی است و همگی فعالیت ضد اسرائیلی ضد یهودی دارند، اشاره کرد. بنابراین رژیم صهیونیستی که با تمام توان در صدد ایجاد جنگ تبلیغاتی علیه ایران است خود با پدیده جدیدی روبه‌رو است و آن اینکه با تبلیغاتی از درون ساختار رسانه‌ای خود و به‌دست فرزندان خود در بین جهانیان چهره‌ای مخدوش یافته است. آنچه زمینه‌ساز شکل‌گیری این روند جدید شده است شکست استراتژیک رژیم صهیونیستی است که در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رخ داده است. همین مسئله روند جدیدی را در رسانه‌های رژیم صهیونیستی ایجاد کرده است و آن تحلیل پدیده شکست استراتژیک رژیم صهیونیستی است.27 از بعد روانی نیز همان‌گونه که روزنامه‌های اسرائیلی اعتراف می‌کنند شرایط روحی و روانی جامعه اسرائیل به دلیل ترس از مقاومت متزلزل شده است. نتایج تازه‌ترین تحقیقات نشان می‌دهد که ساکنان مستعمره سدیروت در نتیجه جنگ اخیر لبنان، از بیماری‌های مزمن شدید روانی رنج می‌برند. روزنامه صهیونیستی"یدیعوت آحارنوت" گزارش داد: نتایج تازه‌ترین تحقیقات دانشگاه "بن گورین" اسرائیل نشان داد که ساکنان مستعمره سدیروت در مقایسه با صهیونیست‌های ساکن شمال سرزمین‌های اشغالی فلسطین از بیماری‌های روانی بیشتری رنج می‌برند. به گزارش این روزنامه، محققان، جنگ‌های طولانی‌مدت در بخش شمال سرزمین‌های اشغالی "استرس‌های حاد" و جنگ‌های روزانه و پی‌در‌پی در مستعمره سدیروت را " استرس‌های مزمن و خطرناک قلمداد می‌کنند.»28 نتیجه‌گیری تحلیل محتواى اخبار رسانه‌ها با موضوع نوع نگاه سران رژیم صهیونیستی به پرونده هسته‌اى ایران نشان دهنده این نکته است که مخالفت این رژیم با برنامه‌هاى صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، در چارچوب سیاست‌هاى خصمانه آنها علیه ایران اسلامى قرار مى‌گیرد که تداوم خواهد داشت و خود را در قالب راهکارهای سخت و نرم نشان داده است. راهکار سخت رژیم صهیونیستی در برگیرنده تاکتیک جدید نظامی برای مقابله با توان صلح‌آمیز هسته‌ای ایران است. محور اصلی تاکتیک نرم رژیم صهیونیستی تدوین استراتژی روانی برای مقابله با ایران شامل: جنگ تبلیغاتی گسترده علیه ایران، تقویت قدرت رسانه‌ای این رژیم، تلاش گسترده لابی یهود برای تأثیر بر افکار عمومی، ایجاد نمایندگی‌های رسانه‌ای رژیم صهیونیستی در سراسر جهان، و تلاش برای ایجاد شبکه جهانی رسانه‌ای یهودیان رژیم صهیونیستی علیه ایران است. بنابراین رژیم صهیونیستی از تشدید جنگ روانی علیه ایران اهداف ذیل را دنبال می‌کند: 1- انزواى ایران: تقابل بنیادین سیاست‌هاى جمهورى اسلامى ایران و رژیم صهیونیستی باعث شده است تا طرفین براى رسیدن به اهدافشان از هر ابزاری استفاده کنند. در شرایط حاضر، جنگ روانی رسانه‌هاى امریکایى و اسرائیلى در سطح جهانی، علیه ایران گسترش یافته است. انزواى ایران و یا تغییر رژیم در ایران را باید یکى از اهداف استراتژیک رژیم صهیونیستی قلمداد کرد. طبیعتاً در شرایط فعلى و افزایش جنگ روانى علیه برنامه‌هاى هسته‌ای ایران، هدف اصلی رژیم صهیونیستی است. 2- انحراف افکار عمومى و منطقه‌ای: منطقه خاورمیانه طى چندین دهه اخیر همواره محل منازعه و زیر ذره‌بین اخبار، رسانه‌ها و قدرت‌ها قرار داشته است. این وضعیت عمدتاً محصول سیاست‌هاى توسعه‌طلبانه رژیم صهیونیستی طى این سال‌ها است. رژیم صهیونیستی پس از جنگ ۱۹۷۳، تمامی اراضى فلسطینى و قسمت‌هایى از خاک کشورهاى همسایه