-
سرمقاله:فرایند تصمیمسازی در عملیات روانی/حجتاله مرادی
پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۵ ساعت ۹:۵۸
انسان، برگزیننده و انتخابگر است. یگانه موجودی که به زیور عقل و منطق آراسته و از حق انتخاب، مسئولیت و قدرت قضاوت برخوردار است. او با تکیه بر سرانگشتان عقل و منطق و تدبیر گره از مشکلات و مسائل و اسرار و رموز عالم میگشاید. مسئولیت امانتی است الهی که بر گُرده تواناییها و حق انتخاب آدمی نهاده شده است. او باید در هر امری اندیشه کند و سره از ناسره بازشناسد و امور را به قیاس نشیند و آن را که ارزشمندتر و مفیدتر است بر تارک اختیار برگزیند. عمر و چرخه حیا
انسان، برگزیننده و انتخابگر است. یگانه موجودی که به زیور عقل و منطق آراسته و از حق انتخاب، مسئولیت و قدرت قضاوت برخوردار است. او با تکیه بر سرانگشتان عقل و منطق و تدبیر گره از مشکلات و مسائل و اسرار و رموز عالم میگشاید. مسئولیت امانتی است الهی که بر گُرده تواناییها و حق انتخاب آدمی نهاده شده است. او باید در هر امری اندیشه کند و سره از ناسره بازشناسد و امور را به قیاس نشیند و آن را که ارزشمندتر و مفیدتر است بر تارک اختیار برگزیند. عمر و چرخه حیات هر سازمان به مثابه امتداد مجموعه تصمیمگیریهای آن است. انتخاب اهداف، ابزار، روشها و مسائل بنیادین همانند بایدها و نبایدها و ... تصمیمهاییاند که تمام بلندای عمر سازمانها را فرا میگیرد. سازمانی موفق و ستودنی است که در طول حیات خود تصمیمهای درست و به موقع بگیرد و متناسب با شرایط زمان و مکان بهترین گزینهها را انتخاب کند. به هر تقدیر، لاجرم هر سازمانی ناگزیر از تصمیمگیری و عرضه استعداد و درایت انتخاب خود است. سازمانهای عملیات روانی مراکز حل مشکلات و تأمین نیازهای سلسله مراتب خود هستند. هیچ واحد عملیات روانی بدون هدف تشکیل نمیشود و هدف هیچ سازمانی بدون برآوردن نیازهای سلسله مراتب و سازمان وابسته معنای درستی نمییابد. سازمانهای عملیات روانی، تصمیمگیری درباره چگونگی و روشهای درست حل مسائل و مشکلات را در شرح وظایف عملیاتی خود بر عهده دارند؛ برای نمونه آنها باید نسبت به تأمین نیازهای روانی و تبلیغی سازمان متبوع و آسیبشناسی و حل مشکلا آن تصمیمگیری کنند. از میان سازمانهای گوناگون که هر یک در راستای اهداف و وظایف خود به تصمیمگیری میپردازند، نظام عملیات روانی در این رابطه جایگاه خاصی دارد. سازمان عملیات روانی علاوه بر آن که مانند هر سازمان دیگری در خصوص امور جاری تصمیمگیری میکند، ناگزیر از پاسخگویی به نیازهای آتی در قبال اقدامات دشمن و سازمانهای حریف در داخل و خارج نیز میباشد. اینکه چگونه و با چه روشی مسائل و مشکلات و نیازهای سازمان عملیات روانی را حل کنیم، با چه روش و سیاستی از تأثیر عوامل نامطلوب و مخرب سیاسی و اجتماعی بر روان جامعه جلوگیری کنیم و بالاخره این که چگونه بر روان جوامع هدف تأثیر بگذاریم از مصادیق تصمیمگیری در مدیریت عملیات روانی است و باید درباره همه آنها با دقت و جدیت تمام اندیشید. منظور از تصمیمگیری در این گفتار، تصمیمگیریهای منطقی است. تصمیمگیریهای منطقی به صورت علمی و با بصیرت و بر اساس منطق و استدلال به شناخت مسئله و یافتن راهحلها میپردازند. در مقابل، هدف ما پرهیز از تصمیمگیریهای غیرمنطقی همچون تصمیمهایی که بر اساس عادت، اجبار، تصادف یا بخت و اقبال و به صورت غیرمنطقی و غیراستدلالی گرفته میشوند، است. تصمیمهای منطقی و عقلایی در عملیات روانی، مراحل و روشهای خاصی را طی میکنند. فرایند تصمیمگیری در عملیات روانی، توجه به مسئله و یافتن راهحل تا ارزیابی نتایج تصمیم اعمال شده را فرا میگیرد. در هدفگذاری مسئله تصمیم در عملیات روانی به هشت مرحله اشاره شده است: 1- تشخیص مسئله: منظور از تشخیص مسئله این است که مدیر بر اساس تجارب، بصیرت، تفکر و یا نشانهها و آثاری احساس کند که مشکلی وجود دارد و یا باید درباره چیزی تصمیم بگیرد. تشخیص در عملیات روانی یعنی مرحلهای که مدیر عملیات روانی هنوز علتها و راهها را نمیشناسد و فقط از وجود مشکل در سطح سازمان، جامعه و یا گروه آماج آگاه شده است. 2- تعریف، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مسئله: در این مرحله مدیر عملیات روانی در پی درک و شناخت علل و عوامل مسئله و یا موضوعی است که میخواهد درباره آن تصمیم بگیرد. تعریف مسئله، توضیح دقیقی از اجزا و عوامل یک موضوع یا مسئله را به دست میدهد. برای نمونه آیا بیتوجهی افکار عمومی به یک موضوع خاص متأثر از عوامل اقتصادی و اجتماعی جامعه است یا از علل دیگری نشئت میگیرد؟ در این مرحله باید تمام شرایط و زمینههایی را که ممکن است موجب بیتفاوتی شده باشد به دقت مورد بررسی قرار داد. 3- بررسی و پیشبینی راهکارهای احتمالی و موجود: پس از آن که علتهای به وجود آورنده یا مؤثر بر موضوع عملیات روانی شناخته شد باید به بررسی و پیشبینی راهحلهای آن پرداخت. بین شناخت علل مسئله، و راهحلهای آن ارتباطی ماهوی و منطقی برقرار است. 4- ارزیابی، مقایسه و اولویتبندی راهکارها: فهرست کردن راهکارها به ترتیب اولویت امکان استفاده از آنها فرصت گزینش بهترین انتخاب را در اختیار مدیر عملیات روانی قرار میدهد. برای نمونه، اگر مشکل و مسئله مورد نظر ناشی از شرایط اجتماعی و وضعیت اقتصادی باشد؛ پرداختن به کدام یک از علل در حوزه اختیارات مدیر عملیات روانی است و از طریق کدام یک از آنها بهتر میتوان به نتیجه رسید؟ 5- انتخاب بهترین راهکار: اکنون که ارزش نسبی هر یک از راهکارها مشخص شده است به راحتی میتوان راهکارهای مناسب یا مناسبترین راهکار را انتخاب کرد. در این مرحله تصمیم گرفته میشود. 6- فراهمآوردن زمینههای اعمال تصمیم: هر تصمیمی نیاز به نیرو و امکانات دارد. اگر قرار است کارشناسان عملیات روانی روشهای تأثیرگذاری خود را با توجه به نیازهای جامعه تغییر دهند، باید دورههای بازآموزی برای آنها ترتیب داده شود. اگر مشکل عدمکارآیی عملیات روانی در حوزهای خاص مربوط به پایین بودن سطح دانش عملیات روانی است، مدیر عملیات روانی با اتخاذ تصمیم بازآموزی کارکنان به رفع مشکل میپردازد. هرچند بعضی مواقع تهیه مواد، امکانات و نیروها از تصمیمگیری مشکلتر است. 7- اعمال تصمیم: پس از تأمین منابع، امکانات و اطمینان از مساعد بودن شرایط محیط داخل و خارج از سازمان، تصمیم اتخاذ شده به اجرا در میآید. 8- ارزیابی نتایج سناریوها و تصمیمها: بیتردید همه تصمیمها مطابق آنچه از قبل پیشبینی شده است به اجرا در نمیآید. گاهی اوقات نیروها، کارشناسان و امکانات مطلوب در دسترس نمیباشند. گاهی، راهحلها و روشها کارآیی مورد انتظار را ندارند و بالاخره، گاهی ممکن است عوامل دیگری مانند شرایط محیطی و عوامل ناشناخته دشمن از میزان موفقیت بکاهند. به هر حال ارزیابی و ارزشگذاری نتایج از ضروریات تصمیمگیری در عملیات روانی است. چنانچه فنون، امکانات و منابع نتوانند مقاصد را برآورده سازند، باید دوباره به بررسی علل، راهها و انتخاب راهکارهای جدید پرداخت. تصمیمسازی در سازمانهای عملیات روانی ممکن است فردی یا گروهی باشد. تصمیم فردی به آن دسته از تصمیمها گفته میشود که توسط فرد گرفته میشود و دیگران از آن پیروی میکنند. معمولاً این فرد در رأس سازمان و یا در موقعیت فرماندهی قرار دارد. ممکن است تصمیم فردی ناشی از تخصص مدیر یا فرمانده و یا شرایط بحرانی باشد. تصمیمهای گروهی، تصمیمهایی هستند که توسط افراد ذینفع، صاحبنظر و یا کسانی که به نحوی در اجرای آن مشارکت دارند گرفته میشود. تصمیمهای گروهی حاصل تفکرات و نتیجهگیریهای جمعی است. برتری تصمیمگیری فردی یا گروهی در عملیات روانی بستگی به شرایط و موقعیتهای زمانی، مکانی و همچنین افرادی که در یک سازمان کار میکنند، دارد. ولی معمولاً در شرایط غیربحرانی و مواقعی که کارشناسان دیگری میتوانند راهحلهایی ارائه دهند. تصمیمگیری گروهی ترجیح دارد. نوع دیگر تصمیمگیری در سازمان عملیات روانی تصمیمگیری در شرایط عادی و بحرانی است. در تصمیمگیری عادی، تصمیمگیرنده فرصت لازم را برای انتخاب دارد و میتواند تمام عوامل و امکانات را مورد بررسی قرار دهد و همه مراحل علمی تصمیمگیری را بپیماید. تصمیمگیری در زمان بحران تصمیمهایی هستند که به لحاظ اضطرارهای زمانی، مکانی، منابع و غیره به شکل خاصی اتخاذ میشوند. در این نوع تصمیمگیریها، تصمیمگیرنده فرصت بررسی همه راهها و امکانات و یا طی همه مراحل را ندارد و بر اساس بینش، سرعت انتقال، اولویتهای خاص، احتمالات و خطرپذیری تصمیم میگیرد. سازمانهای عملیات روانی میتوانند با به کارگیری فرایند تصمیمسازی علمی علاوه بر افزایش کارایی خود در مقابله با بحرانها از پیش تصمیمسازی نمایند و همیشه با برآورد سناریوهای محتمل دشمن در داخل و خارج از کشور آمادگی لازم را کسب کنند. از جمله فرایندهای مهارتآموزی در فرایند تصمیمسازی در عملیات روانی میتوان به ارائه راهکارهای احتمالی در قالب بازی جنگی اشاره کرد.
مقالات مجله
نام منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations
شماره مطلب: 10629
دفعات دیده شده: ۱۵۷۷ | آخرین مشاهده: ۲ هفته پیش