Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • تابوی نوارغزه برای رژیم صهیونیستی تابوی نوارغزه برای رژیم صهیونیستی
    دوشنبه ۳ دی ۱۳۸۶ ساعت ۹:۳۷

    تراکم جمعیتی شدید فلسطینی ها در نوارغزه موجب می شود تا هرگونه ابتکار عمل از اسراییلی ها در جریان حمله گسترده به نوارغزه از آنان سلب شده و متقابلاً موجب آزادی عمل مبارزین فلسطینی گرددواشغال مجدد این منطقه برای صهیونیستها تبدیل به یک تابو شود. سران رژیم صهیونیستی همواره از نوارغزه واهمه خاصی داشته اند. این امر که نشأت گرفته از جایگاه مبارزین فلسطینی در این منطقه بوده است سرانجام شارون را وادار به خروج از آن به صورت یکجانبه در سپتامبر 2005نموده است.

    تراکم جمعیتی شدید فلسطینی ها در نوارغزه موجب می شود تا هرگونه ابتکار عمل از اسراییلی ها در جریان حمله گسترده به نوارغزه از آنان سلب شده و متقابلاً موجب آزادی عمل مبارزین فلسطینی گرددواشغال مجدد این منطقه برای صهیونیستها تبدیل به یک تابو شود. سران رژیم صهیونیستی همواره از نوارغزه واهمه خاصی داشته اند. این امر که نشأت گرفته از جایگاه مبارزین فلسطینی در این منطقه بوده است سرانجام شارون را وادار به خروج از آن به صورت یکجانبه در سپتامبر 2005نموده است. طی 3 سال اخیر نوارغزه فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشته که آخرین تحول مهم، درگیریهای نهایی میان نیروهای حماس و نیروهای امنیتی وابسته به ابومازن به رهبری محمد دحلان در اواخر خرداد 68 بوده است. در پی درگیریهای مذکور، کنترل سیاسی و امنیتی نوارغزه در اختیار جنبش حماس و دولت هنیه قرار گرفته است. سیطره حماس بر نوارغزه که توأم با تشدید حملات موشکی به مناطق صهیونیست نشین بوده است، موجب ارائه طرح ها و راهکارهایی از سوی تشکیلات ابومازن و رژیم صهیونیستی با هدف تسلیم و عقب نشینی جنبش حماس شده است. یکی از راهکارهای مطروحه، حمله گسترده نیروهای نظامی اسراییل به این منطقه و ساقط کردن سیطره حماس بر آن می باشد. اما با وجود تکرار مکرر این تهدیدها، کماکان این موضوع در حد تهدید باقی مانده و جنبه عملی به خود نگرفته است. در این چارچوب، سؤالات متعددی وجود دارد که به 2 سؤال پاسخ داده می شود: 1- چرا سران رژیم صهیونیستی ایده حمله گسترده به نوارغزه را مطرح می کنند؟ 2- چرا تهدید مذکور، عملاً محقق نمی شود؟ الف) چرایی طرح ایده حمله گسترده: سران رژیم صهیونیستی به عنوان راهکاری برای مقابله با پرتاب موشک به اراضی صهیونیست نشین از نوارغزه، ایده حمله گسترده به نوارغزه را مطرح کردند که این موضوع بعد از سیطره حماس بر نوارغزه، با جدیت و تواتر مطرح شده است. به نظر می رسد دلایل متعددی در این رابطه قابل اشاره است: 1) لزوم حفظ انسجام داخلی در کابینه: کابینه اولمرت در حال حاضر متشکل از احزاب کادیما و کارگر و همچنین تندروهایی چون احزاب اسراییل بیتنیو و شاس می باشد. احزاب تندرو مذکور همواره خواستار سیاستهای سخت گیرانه تری علیه فلسطینی ها هستند این امر موجب می شود تا اولمرت برای حفظ انسجام داخلی کابینه موضوع حمله به نوارغزه را ولو در حد تهدید در اولویت برنامه های خویش داشته باشد. 2) پاسخ به مخالفین سیاسی و افکار عمومی: اولمرت از سوی جناح اپوزیسیون به رهبری بنیامین نتانیاهو نیز در معرض انتقاد است. هم چنین بعضی از تندروهای مذهبی و سیاسی و ساکنین شهرک سدروت که در تیررس موشکهای مبارزین غزه قرار دارند همواره اولمرت را به اهمال در برابر فلسطینی های مبارز متهم می کنند. 3) تلاش باراک برای حفظ وجهه خویش: ایهودباراک وزیر دفاع کنونی رژیم صهیونیستی در پی انتخابات درون حزبی کارگر جایگزین عمیر پرتس شد. وی تلاش می کند تا با اتخاذ سیاستهایی، ضمن ارائه چهره ای متفاوت از خود، آمادگی لازم را برای حضور در انتخابات بعدی و صعود به نخست وزیری بدست آورد. 4) ایجاد وحشت در میان فلسطینی ها: سران رژیم صهیونیستی برای مقابله با پرتاب موشک های فلسطینی از راهکارهای متعددی چون ترورهای هدفمند و تشدید محاصره نوارغزه بهره می گیرند. یکی از این راهها نیز تهدید به حمله گسترده می باشد. به عبارت دیگر اسراییلی ها در موضوع حمله به غزه درصدد هستند به عنوان عاملی برای بازدارندگی استفاده کنند. ب) چرایی عدم حمله گسترده: چرا با وجود اعلام مکرر حمله گسترده به غزه، این ایده در حد تهدید باقی مانده و جنبه عملی به خود نمی گیرد؟ در پاسخ به این سؤال نیز دلایل متعددی قابل اشاره است که عبارتند از: 1) سطح بالای آمادگی نیروهای مقاومت: به نظر می رسد مهمترین عامل در عدم اجرای طرح حمله گسترده به نوارغزه، ترس اسراییلی ها از مقاومت غافلگیرانه مبارزین فلسطینی است. مبارزین حماس که در نوارغزه براحتی بر نیروهای امنیتی ابومازن به رهبری محمد دحلان چیره شدند هم اکنون از تجارب، مهمات و تاکتیک های نظامی پیشرفته ای بهره می گیرند. اسراییلی ها قطعاً مقاومت فلسطینی ها را در آوریل 2002 در جنین به یاد دارند و این در حالی است که اکنون 5 سال به تجربیات مبارزین فلسطینی افزوده شده و مهمات جنگی پیشرفته تری نیز در اختیار آنان قرار گرفته است. این شرایط موجب شده تا حتی بعضی از اسراییلی ها، ورود به نوار غزه را با ورود به جنوب لبنان در جنگ 33 روزه، مقایسه کنند. 2) مخالفت افکار عمومی جهان: تراکم جمعیتی شدید فلسطینی ها در نوارغزه موجب می شود تا هرگونه ابتکار عمل از اسراییلی ها در جریان حمله گسترده به نوارغزه از آنان سلب شده و متقابلاً موجب آزادی عمل مبارزین فلسطینی گردد. در عین حال بدلیل جمعیت کثیر در غزه، احتمال کشته شدن فلسطینی ها در مقیاس وسیع وجود دارد. این امر طبیعتاً مخالفت گسترده جهان اسلام و اروپا را به دنبال خواهد داشت. 3) فرصت سازی برای تعمیق اختلافات در جبهه فلسطینی؛ وضعیت کنونی موجود در میان فلسطینی ها که انشقاق و اختلافی جدی میان آنان حاکم شده و هر کدام از 2 طرف اصلی (فتح و حماس) بخشی از فلسطین (کرانه باختری و نوارغزه ) را در اختیار خود گرفته اند و متعاقب آن، تلاش و همت خود را صرف مقابله با برنامه ها و طرحهای طرف مقابل می کنند، شرایط مطلوبی است که اسراییلی ها انتظار آن را می کشیدند. لذا سعی دارند این وضعیت همچنان تداوم پیدا کند و هرگونه اجرای عملیات گسترده نظامی ممکن است این وضعیت را علیه اسراییل دگرگون کند. بدین ترتیب، این سؤال برای اسراییلی ها پیش می آید که در صورت حمله گسترده به نوارغزه و احیاناً حذف حماس از کنترل این منطقه، نوارغزه را به چه کسی بسپارد؟ در حالیکه اسراییلی ها خواستار حضور دائمی در غزه نیستند طبیعتاً تسلیم این منطقه به تشکیلات ابومازن راه چاره به نظر می رسد. در آن صورت اسراییل خود را احتمالاً در برابر فلسطین یکپارچه مشاهده می کند به انضمام اینکه آنان در توانایی ابومازن تردید دارند و این احتمال را بررسی می کنند که شاید مجدداً حماس بر نوارغزه مسلط شود. در آن وضعیت، حمله گسترده اسراییلی ها به نوارغزه، اشتباه تفسیر می شود. 4) تأثیر منفی بر تلاشهای آمریکا برای پیگیری روند صلح و ناکامی رژیم صهیونیستی در توسعه روابط خارجی و عادی سازی روابطش با جهان اسلام از دیگر مواردی است که در موضوع احتمال حمله رژیم صهیونیستی به غزه باید مدنظر قرار گیرد. سامان زاهدی



    گزارش
    نام منبع: صبح صادق شماره 331
    شماره مطلب: 10548
    دفعات دیده شده: ۶۸۰۴ | آخرین مشاهده: ۷ ساعت پیش