Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • کیسینجر : کارکرد دیپلماسی در مسائل هسته‌ای ایران کیسینجر : کارکرد دیپلماسی در مسائل هسته‌ای ایران
    یکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۳ ساعت ۱۵:۵۴

    هنری کیسینجر وزیر سابق امورخارجه آمریکا و تحلیلگر سیاسی به بررسی موقعیت هسته‌ای ایران، نتایج احتمالی مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی و منافع آمریکا در این جریان پرداخته است: اگر دور اول ریاست جمهوری بوش را آکنده از تلاش‌های مختلف برای مقابله با تروریسم بدانیم، دومین دور آن به مقابله با گسترش سلاح‌های کشتار جمعی اختصاص یافته است. این چالش، مبهم‌تر و پیچیده‌تر از اولی است و سؤالات زیادی را نیز برای ما مطرح می‌کند. آیا آمریکا فقط خواهان مقابله با

    هنری کیسینجر وزیر سابق امورخارجه آمریکا و تحلیلگر سیاسی به بررسی موقعیت هسته‌ای ایران، نتایج احتمالی مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی و منافع آمریکا در این جریان پرداخته است: اگر دور اول ریاست جمهوری بوش را آکنده از تلاش‌های مختلف برای مقابله با تروریسم بدانیم، دومین دور آن به مقابله با گسترش سلاح‌های کشتار جمعی اختصاص یافته است. این چالش، مبهم‌تر و پیچیده‌تر از اولی است و سؤالات زیادی را نیز برای ما مطرح می‌کند. آیا آمریکا فقط خواهان مقابله با فعالیت‌های هسته‌ای ایران و کره‌شمالی است؟ آیا مخالفت آمریکا شامل کشورهای دموکراتیک جهان نیز می‌شود؟ قرار است تا چه حد در مقابل گسترش هسته‌ای مقاومت کنیم. آیا امکان دارد یک کشور به تنهایی به مأمور مقابله با گسترش سلاح‌های هسته‌ای تبدیل شود؟ در مورد ایران، این مسائل پیچیده در کنار هم قرار گرفته‌اند. اما وضعیت کره‌شمالی، متفاوت است. کره‌شمالی کشور انزوایافته‌ای است که هیچ کمک مهمی به اقتصاد کشورهای دیگر نمی‌کند. همسایگان کره‌شمالی به استثنای کره‌جنوبی، توافق دارند که کره‌شمالی هسته‌ای، تهدید غیرقابل قبول امنیتی علیه دیگران است در نقطه مقابل آن، ایران یک تولیدکننده بزرگ نفت است و پتانسیل‌های صنعتی زیادی هم دارد. کشورهای بزرگ دیگری هم به دلایل اقتصادی، از روابط حسنه با ایران نفع می‌برند. حتی در همسایگی ایران، کشورهایی هستند که از افزایش تهدید ایران علیه آمریکا استقبال می‌کنند. امیدها به پیشرفت در حل و فصل مسأله هسته‌ای کره‌شمالی را می توان برپایه فشار بر کشورهایی در همسایگی آن ارزیابی کرد که از لحاظ اقتصادی وابستگی خاصی به این کشور داشته باشند. اما مسأله ایران، پیچیده‌تر است. حالا که این مسأله به نقطه مرکزی دیپلماسی بین‌المللی تبدیل شده است مهم است که استراتژی را که این سیاست برآن قرارگرفته است، روشن کنیم. در زمان جنگ سرد، تمام افرادی که در تصمیم‌گیری در عرصه جنگ هسته‌ای حضور داشتند با این بن‌بست بزرگ مواجه بودند که چگونه می‌توان از تلفات دهها میلیون انسان در این جنگ جلوگیری کرد و در عین حال با حکومت های اقتدارگرای آن دوران مقابله نمود. تمام ساماندهی جنگ سرد بین این دو جبهه قرار می‌گرفت. بازدارندگی در این خصوص مؤثر بود زیرا تنها دو بازیگر اصلی در جهان وجود داشت. هر یک از آنها ارزیابی دقیقی از خطرات استفاده از سلاح‌های هسته‌ای به عمل می‌آورند. اما وقتی سلاح‌های هسته‌ای به جاهای دیگری نیز راه یافت، اصل بازدارندگی در زمان کوتاهی مورد توجه قرار گرفت و دیگر معتبر نبود. اکنون دیگر سخت است که تصمیم بگیریم چه کسی قصد دارد از چه جمله‌ای جلوگیری کند و چه محاسباتی نیز باید انجام دهد. حتی اگر کشورهای خواهان انرژی هسته‌ای، همان دلایلی را مطرح کنند که کشورهای دارای این انرژی هم آن را مطرح می‌کردند. بازهم ممکن است آمریکا بخواهد از تسلیحات هسته‌ای به‌عنوان مانعی برای مقابله با حملات تروریستی استفاده کند. تجربه شبکه خصوصی گسترش هسته‌ای هم عواقب گسترش تسلیحات هسته‌ای را نشان می‌دهد. به تمام این دلایل، باید با گسترش هسته‌ای مقابله شود. در این مورد، فوریت‌هایی نیز وجود دارد باید حتی از دراختیار گرفتن سلاح‌های هسته‌ای توسط کشورهای دموکراتیک هم جلوگیری کرد. این واقعیت، اغلب با دو دغدغه دیگر ترکیب شده و حالت مبهمی می‌یابد. کشورهای گسترش دهنده هسته‌ای می‌گویند آنها حق دارند از انرژی صلح آمیز هسته‌ای برای تولید انرژی استفاده کنند. اما در مورد ایران، این بیشتر به یک بهانه شبیه است. آنچه که ایران واقعاً دنبال می‌کند، مانعی در مقابل دخالت عوامل مختلف در سیاست خارجی تهران است. به همین دلیل است که ارائه مشوق‌های لازم برای خلع سلاح ایران کارسختی است. چون هر یک از این مشوق‌ها به نحوی وابستگی ایران به کشورهایی را زیاد می‌کند که تکنولوژی هسته‌ای پیشرفته‌ای دارند و به این ترتیب، توانایی ایران برای تهدید کردن آنها با ابزارهای دیگر فراهم می‌شود. در همین حال، برخی متحدان اروپایی، تمایلات هسته‌ای ایران را دفاعی می‌دانند. آنان، برنامه‌های هسته‌ای ایران را برخاسته از موقعیت جغرافیایی این کشور یعنی در محدوده کشورهایی هسته‌ای مثل هند، پاکستان، روسیه و اسرائیل ارزیابی می‌کنند. آنان معتقدند که بن‌بست هسته‌ای ایران را می‌توان با ملایمت و با استفاده از دیپلماسی مصالحه‌جویانه به خاتمه رساند. آنان در مذاکرات خود با ایران، به مسائلی رسیده‌اند که در مورد عراق هم مطرح می‌شد و آن هم تمایل اروپا به استفاده از دیپلماسی بین‌المللی در برابر تمایل آمریکا به اعمال فشار است. در واقع، مناقشه میان مصالحه‌جویی و فشار، حالتی غیرواقعی دارد. دیپلماسی یعنی این که بتوانیم به طرف مقابل خود، عواقب اقدامات مختلف و فواید گزینه‌های جایگزین آن را نشان دهیم. اما دیپلماسی به‌طور اصولی، ظرفیت‌ خاصی از فشار را نیز به همراه دارد. یک علت آن که مذاکره‌کنندگان اروپایی توانسته‌اند تا حدی در مذاکره با ایران پیشرفت کنند، همان تهدیدی است که از سوی آمریکا و در صورت به بن‌بست رسیدن مذاکرات مطرح می‌شود. اما در صورت شکست دیپلماسی، باید مشخص شود که این فشارها به چه منظوری اعمال شده اند. اگر ایران قصد داشته باشد همین‌روند مذاکره با اروپا را پیش بگیرد، به نقطه‌ای خواهد رسید که نمی‌تواند بدون شرکت آمریکا آن را ادامه دهد. در آن صورت، آغاز مرحله مذاکره با آمریکا نمی‌تواند حالت مذاکره دوجانبه داشته باشد. اما چارچوبی مشابه اجلاس شش‌جانبه پکن برای حل بحران کره‌شمالی نیز می‌تواند گزینه‌هایی را که آمریکا می‌تواند از آنها حمایت کند یا بر آنها پافشاری کند ، تأمین می کند.



    مقاله
    نام منبع: پیک ایران
    شماره مطلب: 103
    دفعات دیده شده: ۱۷۶۰ | آخرین مشاهده: ۱۸ ساعت پیش