سایت عملیات روانی- اخیراً کنفرانس دوروزه ای در واشینگتن از سوی «موسسه آمریکای نو» تحت عنوان «تروریسم، امنیت و اهداف آمریکا‌» تشکیل شد که در آن محققان، مقامات سیاسی، کارشناسان اطلاعاتی، روزنامه نگاران و سایرین شرکت داشتند. به رغم نظرات و دیدگاههای بسیار متنوع شرکت کنندگان، آنها به نتایج مشترکی رسیدند و آن لزوم اصلاح و بازنگری در سیاست های آن است. در زیر خلاصه ای از برخی نظرات مطرح شده در کنفرانس آمده است. میشل ریس، رییس سابق بخش سیاستگذاری وزارت امور خارجه آمریکا با انتقاد از فقدان تحقیقات درباره کشورهای خارجی در آمریکا گفت دیپلماسی داخلی تقریبا موجودیت ندارد و تشریح سیاست های آمریکا برای خارجیان در بسیاری از کشورها خطرناک شده است. وی افزود کلیه سفارتخانه های ما در خارج نیاز به یک تیم برای تشریح اقدامات و سیاست های آمریکا برای رسانه های گروهی کشور مزبور دارند زیرا دفاتر سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) با پایان یافتن جنگ سرد منحل شدند. جین هرمان، عضو کنگره و کمیته اطلاعات آن، و رابرت هاچینگ از اساتید دانشگاه پرینستون بر لزوم اصلاح قوانین به نحوی که از کلیه سطوح جامعه برای فعالیت های امنیتی استفاده شود، پای فشرد (برای مثال در حال حاضر اکثر مهاجرانی که بستگانی در خارج از کشور دارند مستثنی از قوانین استخدامی می باشند). با این کار امکان استخدام مهاجران با زبان های مختلف برای جبران کمبود مترجم در کشورهای عربی و عراق فراهم می شود. جرج سوروس نیز هشدار داد که اتکای بیش از حد واشینگتن بر نیروهای نظامی ما را به آلت دست تروریست ها تبدیل کرده و «جنگ علیه تروریسم» بیش از آن که به نفع آمریکا باشد، به ضرر آن تمام شده است. او اظهار داشت اشغال عراق بزرگ ترین اشتباه در تاریخ ایالات متحده بود و موجب چنان نگر ش منفی جهانیان نسبت به آمریکا شده که تا بحال سابقه نداشته است. سوروس هشدار داد که «وقتی بمب های آمریکا قربانیان بی گناهی بر جای می گذارند، ما خود را به آلت دست تروریست ها تبدیل می کنیم.» تام کلانسی نویسنده نیز گفت هنگام نوشتن داستانهایم، به دقت درباره شخصیت هایم تحقیق می کنم تا از دریچه چشم آنان به جهان بنگرم. وی درباره بزرگنمایی دشمن هشدار داد و اظهار داشت اغلب جنگ ها به دلیل حضور افرادی احمق به شکست می انجامد. نکته اصلی سخنان کلانسی این بود که رفاه اقتصادی به نحو قابل ملاحظه ای تروریسم را تضعیف می کند بنابراین گسترش رفاه باید یکی از اهداف اصلی سیاست گذاری آمریکا شناخته شود. یکی از جالب ترین سخنرانی ها از سوی رابرت پیپ، نویسنده کتاب «مردن برای پیروزی» ایراد شد. اطلاعاتی که وی از کلیه حملات تروریستی سی سال گذشته جمع آوری کرده نشان می دهد بیش از نیمی از این حملات انگیزه غیر مذهبی داشته و بیش از 95 درصد از آنها اهداف سیاسی ر ا دنبال می کرده اند. او گفت القاعده امروزه قدرتمندتر از قبل از یازده سپتامبر 2001 شده است. اغلب حملات تروریستی در دنیا برای بیرون راندن نیروهای خارجی از کشورها انجام می شود. پیپ تاکید کرد که آمریکا باید نیروهایش را از کشورهای اسلامی خارج کند و در عین حال نیروهای دریایی خود را در فواصل کافی از آنها جهت حفظ امنیت در آینده نگه دارد؛ سیاستی که «توازن از دور» نامیده می شود. به این ترتیب حتی اگر تروریست ها بخواهند به آمریکا حمله کنند، یافتن بمب گذاران انتحاری به این منظور پس از عقب نشینی نیروهای آمریکا برایشان دشوار خواهد بود. ریتا هاوسر از مؤسسه RAND و آکادمی بین المللی صلح نیز تاکید کردکه آمریکا باید با متحدانش همکاری کند. او گفت ما به سازمان ملل و سایر سازمان های بین المللی پشت کرده ایم و دستگاههای اطلاعاتی مان «بی فایده» خواهند بود مگر این که با سایر ملل همکاری کنیم. راجر کرسی، عضو سابق شورای امنیت ملی؛ جنگ عراق را «جنگ پیامدهای ناخواسته» نامید و تصریح کرد که آمریکا در ارسال پیامش به دنیا ناتوان مانده است زیرا جهانیان دیگر به ما اعتماد ندارند. سناتور جوزف بایدن اظهار داشت که اکثر اعضای جمهوریخواه کنگره، متحدان و معاهدات بین المللی را ابزارهای مهار آمریکا می دانند همچون طناب هایی که گالیور با آن بسته شده بود. او گفت: »یکجانبه گرایی واشینگتن» چراغ سبزی به سایر کشورها داده که می توانند از قوه قهریه در حالی که حداقل اطلاعات ابتدایی را در اختیار دارند، استفاده کنند.» نیرروزن، نویسنده روزنامه نیویورکر و خبرنگار این روزنامه در عراق از آمریکاییان خواست که به گفتار و نوشته های تروریست ها توجه کنند. چرا که رهبران این کشور هنگام تحلیل گروه های تروریستی، به بیانیه های آنها توجه کافی مبذول نمی کنند. یوسری فواده، رییس دفتر لندن شبکه الجزیره نیز آمریکاییان را ترغیب کرد که برای شناختن دشمنانش به سخنان آنها گوش دهند. او توضیح می دهد که نگاه اعراب به آمریکا به این شکل است که این کشور پس از فروپاشی کمونیسم در سال 1990 به دنبال دشمنی برای خود می گردد. وسلی کلارک، ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا نیز اعتقاد داشت که ما نمی توانیم با کشتن مردم و دشمن تراشی، برنده شویم بلکه باید توجه اصلی خود را معطوف ایدئولوژی سازیم. وی همچنین پیشنهاد تشکیل نیروهای داوطلب دفاع شهری را برای مقابله با حملات تروریستی آتی داد. ژنرال جیمز کولن، قاضی سابق دادگاه جناحی ارتش آمریکا ضمن انتقاد از شکنجه اسرای جنگی اظهار داشت که کاخ سفید شرح وظایف دشمنان آینده آمریکا را نوشته است. به گفته کولن اکثر ژنرال های بازنشسته ارتش از قانون ممنوعیت شکنجه حمایت می کنند. همچنین فرانسیس فوکویاما (نویسنده کتاب پایان تاریخ ) هشدار داد که تروریست های آتی الزاماً عرب نخواهند بود بلکه می‌توانند اروپاییانی سفید پوست باشند. وی توضیح می دهد که حتا یک قدرت سلطه جو نیاز دارد که مقبولیت داشته باشد، آمریکا هم اکنون مشکلات فراوانی در زمینه اعتبار و مقبولیت دارد و ایده استثنا بودن آمریکا دیگر مورد قبول جهانیان نیست. سناتور چاک هگل نیز استدلال کرد که آمریکا باید با متحدانش همکاری کند و با منزوی کردن خود از سایر کشورها امن تر نخواهیم شد. لی همیلتون و وارن رادمن از اعضای سابق کنگره اعتقاد داشتند که اتکا به نیروی نظامی به هیچ وجه سیاست مؤثری نیست بلکه آمریکا باید با مسلمانان میانه رو تعامل داشته باشد. مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در این کنفرانس اظهار داشت که گوش دادن به سخنان خارجیان بخشی کلیدی از دیپلماسی ملی است و دموکراسی معادل امپریالیسم نمی باشد.