-
مجتهدزاده خواستار تغییر ترکیب گروه مذاکرهکننده اتمی با ایران شد
یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۵ ساعت ۱۶:۳۵
دکتر "پیروز مجتهدزاده" استاد دانشگاه تربیت مدرس تهران در لندن روز یکشنبه از پیشنهاد "منوچهر متکی" وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران برای پیوستن کشورهای دیگر در ترکیب طرفهای مذاکرهکننده برای حل مساله انرژی هستهای ایران استقبال کرد. به گزارش ایرنا، مدیر بنیاد "یوروسویک" در لندن طی مصاحبه ای همچنین خواستار تغییر اعضای گروه مذاکرهکننده اتمی با ایران به ویژه کشورهای اروپایی فعلی (انگلیس، فرانسه و آلمان) شد. مشروح این مصاحبه که این استاد ایرانی در آن
دکتر "پیروز مجتهدزاده" استاد دانشگاه تربیت مدرس تهران در لندن روز یکشنبه از پیشنهاد "منوچهر متکی" وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران برای پیوستن کشورهای دیگر در ترکیب طرفهای مذاکرهکننده برای حل مساله انرژی هستهای ایران استقبال کرد. به گزارش ایرنا، مدیر بنیاد "یوروسویک" در لندن طی مصاحبه ای همچنین خواستار تغییر اعضای گروه مذاکرهکننده اتمی با ایران به ویژه کشورهای اروپایی فعلی (انگلیس، فرانسه و آلمان) شد. مشروح این مصاحبه که این استاد ایرانی در آن دیدگاههای خود را درباره تحولات مربوط به چالش هستهای مطرح کرده است، به شرح زیر میباشد: ایرنا: در تحولاتی که اخیرا در رابطه با پرونده برنامه هستهای صلحآمیز ایران بروز کرده، حتی "کاندولیزا رایس" وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا هم میگوید که این مساله هستهای باید از راه "مذاکره" حل شود. آیا این اظهارات را تحولی کارساز برای خاتمه بحران ایجاد شده میدانید؟ مجتهدزاده: اجازه دهید در آغاز بحث اشاره کنم بحران سیاسی - راهبردی علیه ایران مانند بحران هستهای، مسالهای ساختگی است که ایالات متحده برای پیشبرد اهداف خود در خاورمیانه علیه ایران آفرید. منتهی تحولات منفی منطقه به ویژه در عراق و لبنان موضوع را برای جهانیان شکافته و افکار عمومی بینالمللی را علیه این بحرانها و سیاستهای ایجادکننده اش شوراند. این افکار شورانده شده بینالمللی و استیصال حاصل شده از عملکرد بد در عراق، شرایطی را ایجاد کرد که به فشارهای لازم برای تغییراتی محسوس در راهبردهای کلان آمریکا در خاورمیانه تبدیل شد. از این رو، نه تنها ایالات متحده اکنون تایید دارد که "مذاکره" تنها راه حل بحران ساخته شده آنان در مساله هستهای ایران است، بلکه برای حل بحران عراق نیز سیاست مذاکره با ایران را در پیش گرفته است. البته با این تفاوت که مانند همیشه واشنگتن در این موارد وضعیت قاطع و مشخصی ندارد و می خواهد در شرایطی با ایران و دیگران درباره حل بحران عراق مذاکره کند، که در همان حال تحریکات نظامی علیه ایران را تا سطح واقعیت یافتن خطر درگیری نظامی پیگیری میکند. بدیهی است که در شرایط نیمه جنگ و در گروگان داشتن شماری از دیپلمات ها و صدها تن دیگر از اتباع ایران در عراق، تهران نمیتواند وارد هرگونه مذاکره سازندهای با ایالات متحده شود. ایرنا: آیا تائید میکنید که علاوه بر آمریکا، در قضیه پرونده هستهای ایران به هر حال گرایش عمومی، از جمله واشنگتن، به سوی حل مسالمت آمیز مساله از راه "مذاکره" است. مجتهدزاده: تحولات اخیر در برخورد غرب نسبت به مساله انرژی هستهای ایران و اینکه مساله فقط میتواند از راه مذاکره حل شود، تحولات مثبتی است و باید به فال نیک گرفته شود. به ویژه این حقیقت که تحول در فضای سیاسی عمومی یاد شده سرانجام حتی ایالات متحده را وادار کرده بپذیرد که مساله هستهای ایران باید از راه مذاکره حل شود. به نظر من استقبال ایران از این تحول و پیشنهاد مذاکره را نیز باید تایید و تشویق کرد. اما نکات چندی در این رابطه مطرح است که باید مورد دقت قرار گیرند. اولین نکته مهمی که باید به آن توجه شود این است که این بار باید با استفاده از تجربه گذشته و با دقت و ممارست تمام وارد عمل شویم. بدیهی است که در دور گذشته سه کشور مذاکرهکننده با ما، یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان خیلی بد عمل کردند. علیرغم همه گونه مماشات و همکاری و حسن نیتی که هیات مذاکرهکننده ایرانی به منظور اعتماد آفرینی نشان دادند، اروپائیها تمام فرصتهای ایجاد شده را از دست داده و تنها بر این پافشاری کردند که خواسته غیر قانونی، مستعمراتی و خلاف اخلاق بشری آمریکا برای محروم کردن دایمی نسلهای ایرانی از استفاده مستقلانه از انرژی هستهای برای اهداف صلح آمیز، بر آورده شود. با اینکه حتی طرفهای ایرانی "پیش شرط" مذاکره را به گونه ویژهای برای اعتمادسازی در چارچوب توافق موقت ۲۰۰۴پاریس پذیرفتند، ولی مذاکرهکنندگان اروپایی همچنان اصرار کردند که ایران باید همه نسلهای کنونی و آینده ملت ایران را از حق مسلم خود محروم سازد. خوشبختانه مذاکرهکنندگان ایرانی به موقع تصمیم گرفتند که حد و حدود همکاریهای ایران در آن مذاکرات را رسما اعلام نمایند. آنان به درستی تعلیق دایمی غنیسازی اورانیوم را "خط قرمز" نهایی مذاکرات خود اعلام کرده و گفتند که از آن خط قرمز عبور نخواهند کرد. اما سه کشور اروپایی به جای درک این وضعیت که در کمال حسن نیت و نهایت همکاری ارائه شد، مرتکب خبط و خطای عمدهای شده و لطمه بزرگی به روح و مفهوم مذاکره برای حل مسالمتآمیز مساله وارد آوردند. آنان در ۱۱مارس ،۲۰۰۵در حالیکه تعلیق غنیسازی هنوز جاری بود، رسما اعلام کردند که مذاکره با ایران سودی ندارد و تصمیم گرفتند که برای تنبیه ایران، به ایالات متحده یعنی قدرتی که علنا و رسما با استفاده از ابتکارات خلاف قانون و اخلاق با ایران دشمنی میورزید، بپیوندند. با این اعلام، اروپا رسما بیطرفی در مساله را از دست داده و طبیعتا صلاحیت خود را برای میانجی گری و مذاکره نابود کرد. آنان پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران رسما و علنا اعلام کردند که مذاکره با ایران را متوقف کرده و پرونده آن را مختومه میدانند. منظور از این یاد آوری اشاره به تجربه بسیار بزرگ ایران از موضوع "مذاکره" در نوبت قبلی و بکار بردن این تجربه در مباحث مشابه آتی و توجه به این امر است که با اقدامات یاد شده، سه کشور اروپایی از یک طرف ثابت کردند که در مشاجرات ایالات متحده با ایران بر سر برنامه انرژی هستهای ایران به هیچ وجه بیطرف نبوده و لاجرم صلاحیت میانجی گری خود را از دست دادهاند و نباید مجددا در مذاکرات با ایران شرکت داشته باشند. از طرف دیگر، آنها بودند که مذاکرات را شکست خورده و پایان گرفته اعلام کردند و ما و بقیه جهان باید آن دور از مذاکرات را "فاز اول" قلمداد کرده و پرونده آن را مختومه بدانیم. هر گونه بازگشت به مذاکره بر سر برنامه انرژی هستهای ایران باید در "فاز دوم" و کاملا جداگانه نسبت به فاز اول شمرده شود که هیچ ربطی با آن فاز و مذاکرهکنندگان اروپایی آن نخواهد داشت. به بیان دیگر، باید به این نکته توجه داشته باشیم که با وضعیت موجود، از یک سو، مذاکره پایان یافته گذشته به دلایل سیاسی و حقوقی نمیتواند از سر گرفته شود و از سوی دیگر راههای جدیدی را باید در نظر گرفت که در مسیر آن بتوان مذاکرات را به سرانجامی مثبت هدایت کرد. ایرنا: آیا شرایط و زمینههای حقوقی لازم که بتواند "مذاکرات عادلانه" مورد نظر ایران را تامین کند، وجود دارد؟ به نظر میرسد، پس از اشاره شما به شرایط سیاسی مربوط به این تحولات، لازم است که وضعیت و شرایط حقوقی مربوطه را مورد بررسی و حتی بازنگری قرار دهیم. نظر شما درباره نحوه برخورد با وضعیت کنونی و ایجاد شرایط مناسب و دستور کار مذاکرات چیست؟ مجتهدزاده: ما در همه حال باید این نکته را از نظر دور نداریم که مطابق مقررات بینالمللی، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به عنوان بازوی اجرایی سازمان ملل متحد در مسائل مربوط به اتم و انرژی هستهای، تنها مرجع ذیصلاح برای مذاکره با ما از طرف آن سازمان است. در اولین گام باید پافشاری کنیم که با آژانس و مدیران ذیصلاحش مذاکره خواهیم کرد و دلیلی ندارد که این مهم، در شرایطی این چنین حساس، به عهده متحدان با طرف ایالات متحده یا اسرائیل محول شود. حال اگر آژانس تصمیم بگیرد یک کشور یا یک اتحادیه منطقهای را مامور انجام این مذاکرات نماید که مسلما تحت فشار آمریکا این کار را خواهد کرد، ما نباید مانند شکست خوردگان جنگی تسلیم تصمیمات یکجانبه آنان شویم. باید بدانیم که حق داریم در چگونگی شکل گرفتن این تصمیم صاحب نظر باشیم تا نگذاریم این کار مانند دفعه قبل به دلخواه واشنگتن پیگیری شود، و سه متحد واشنگتن به عنوان کشورهای بیطرف در ماجراجوییهای سیاسی دولتمردان آمریکایی نو محافظهکار علیه ایران با ما طرف مذاکره شده و سعی کنند خواستههای استعماری واشنگتن را به ما تحمیل نمایند. ما باید حق اظهارنظر در صلاحیت کشور یا اتحادیه منطقهای طرف مذاکره را را برای خود حفظ نمائیم. در این مرحله است که مطالب آقای متکی اهمیت خود را نشان خواهد داد. یعنی در این مرحله است که در بحث صلاحیت مذاکرهکنندگان اروپایی به نمایندگی از سوی آژانس باید یادآور شویم که چون سه کشور اروپایی مذاکرهکننده با ما در فاز اول هم با یک جانبهگرایی آشکار در زمینه تلاش برای تحمیل خواستهای آمریکا و اسرائیل به ایران "بیطرفی" خود را که شرط اصلی صلاحیت آنان بود، از دست دادند، و از طرف دیگر رسما مذاکره را خاتمه یافته و پروند مذاکرات بسته اند، صلاحیت بازگشت به آن پرونده را از میان بردند. لاجرم در فاز دوم اگر آژانس بر اساس ضرورت و با رعایت اصول و مقررات بخواهد کشور یا کشورهایی را مامور این کار نماید، بیطرفی آن کشورها در مساله باید ثابت شود. مثلا کشورهایی مانند چین، هند، روسیه، آفریقای جنوبی، برزیل، آرژانتین و... که هیچیک متحد رسمی یا غیر رسمی آمریکا و اسرائیل محسوب نمیشوند، میتوانند صاحب صلاحیت برای این کار تشخیص داده شوند. و اگر قرار باشد این کشورها مجددا از اعضای اتحادیه اروپا انتخاب شود، باید دقت کنیم که هیچگونه اجبار قانونی در این انتخاب برای آژانس وجود ندارد و هیچ اجبار قانونی برای ما در پذیرفتن چنین پیشنهادی یا چنین انتخابی وجود ندارد. با این حال، اگر برخلاف نظر ایران، آژانس بخواهد تحت تاثیر فشار ایالات متحده قرار بر این گذارد که مذاکرهکننده حتما باید از اتحادیه اروپا باشد، ما قانونا موظف هستیم پافشاری کنیم که اولا برای حفظ عدالت و موازنه در بحثها فقط حاضریم با یک کشور وارد مذاکره شویم و آن یک کشور هم حتما باید کشوری باشد که بیطرفی آن در این موضوع ثابت شده باشد. به این ترتیب، باید پافشاری کنیم که بریتانیا، فرانسه و آلمان اولا متحدان رسمی ایالات متحده و متعهدان رسمی نسبت به اسرائیل هستند و از این روز نمیتوانند ادعای بیطرفی در این پرونده داشته باشند، دوما خود آنها در فاز اول مذاکرات صلاحیت خود را مردود کردند. باید پافشاری کنیم کشوری که صلاحیت همهجانبه دارد و بیطرفیی آن ثابت شده باشد برای این کار انتخاب گردد. در آن مرحله است که خواهیم دید کشورهایی چون ایتالیا و اسپانیا، اگر چه در ناتو با ایالات متحده آمریکا متحد هستند، ولی دولتهای کنونی هر دو کشور در ماجراجوییهای نظامی آمریکا و اسرائیل در عراق و لبنان عملا ثابت کردهاند نسبت به سیاستهای آمریکایی - اسرائیلی در خاورمیانه مسلمان بیطرف هستند. ایرنا: در شرایطی که از یک طرف پرونده هستهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد تحت موضوع توافق برای محدود کردن برنامه هستهای صلحآمیز ایران مطرح است و از طرف دیگر دولت آمریکا تحریکات علیه ایران را همچنان پیگیری میکنند، آیا فکر میکنید این فضای سیاسی تنش آلود به بروز شرایط حقوقی لازم برای مذاکراتی نتیجه بخش کمک کند؟ مجتهدزاده: اتفاقا این تحولات مهمترین جنبه وضعیت کنونی شمرده میشود. مهمترین نکته در رابطه با مساله آغاز مذاکرات بینالمللی با ایران از طریق آژانس بینالمللی انرژی هستهای باز هم مربوط میشود به وضعیت و زمینههای حقوقی این مذاکرات که باید عادلانه بوده و از موازنههای لازم برخوردار باشد. در حال حاضر، مساله "پیش شرط" تحمیل شده از سوی ایالات متحده آمریکا برای مذاکره که عبارت است از تعلیق داوطلبانه غنیسازی اورانیوم توسط ایران، بزرگترین و مهمترین مانع موجود برای آغاز هر گونه مذاکره است. این پیش شرط امری کاملا خلاف اخلاق انسانی است و از نظر اصول پذیرفته شده در روابط بینالملل جنبهای کاملا استعماری دارد و به هیچ وجه نمیتواند مورد قبول ایران یا هر کشور دیگری در شرایط مشابه باشد. پس این مانع اصلی باید رفع شود. برای رفع این مانع حقوقی، در حقیقت فقط یک راه وجود دارد و آن بازگرداندن پرونده هستهای ایران از شورای امنیت سازمان ملل متحد به شورای مدیران (شورای حکام) آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. میدانیم که این پرونده در شرایطی کاملا غیر اخلاقی و بر اساس زیر پا گذاشتن همه اصول و مقررات "ان.پی.تی" به منظور تقاضا برای در نظر گرفتن تنبیهاتی علیه ایران به شورای امنیت ارسال شد. چنانکه دبیرکل وقت سازمان ملل متحد همان هنگام اخطار داد که شورای امنیت جای بررسی این پرونده نبوده و جای بحث آن در شورای مدیران آژانس برای رسیدگی به مسائل هستهای است، ولی کسی به اخطار و هشدارهای وی اعتنایی نکرد. به این ترتیب، بدیهی است که آژانس نمیتواند در حال دعوای حقوقی - سیاسی غیر قانونی در مراجع بینالمللی با ایران باشد و تقاضای تنبیه علیه ایران را پیگیری کند، و همزمان بخواهد مساله را از راه مذاکرات عادلانه و بیطرفانه حل نماید. این یک وضعیت حقوقی متناقض و غیر قابل پذیرش برای آغاز هر گونه مذاکرات عادلانه است. بازگشت پرونده ایران از شورای امنیت سازمان ملل متحد به شورای مدیران آژانس بینالمللی انرژی اتمی نه تنها نقطه پایان به آن اقدام غیر قانونی می گذارد، بلکه زمینه حقوقی لازم را برای آغاز مذاکرات عادلانه از سوی آژانس با ایران را میتواند فراهم نماید. بازگشت پرونده همچنین میتواند مساله پیش شرطی را که سه کشور اروپایی در فاز اول مذاکرات با ایران پذیرفته و پیشنهاد کردند و خوشبختانه در محدوده همان فاز اول مذاکرات مختومه باقی مانده است، قانونا دور زده و راه را برای نتایج عادلانه و مرضی الطرفین هموار نماید.
گزارش
نام منبع: Anti War
شماره مطلب: 9309
دفعات دیده شده: ۲۴۱۰ | آخرین مشاهده: ۵ ساعت پیش
