-
تروریسم: تهدیدی داخلی یا خارجی؟
یکشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۴ ساعت ۱۶:۲۶
سایت عملیات روانی- امروزه در برههای تاریخی قرار داریم. کشورهای غربی به سوی اغتشاش پیش میروند و باید کاری انجام دهند. ملتها ودولتها از هم جدا میشوند. در چنین شرایطی، زمان آن رسیده که مردم بپرسند تروریسم واقعاً چیست و پیش از آن که دیر شود تصمیم بگیرند که چه نوع تروریسمی را باید از بین ببرند. طی چند سال گذشته و به ویژه پس از یازده سپتامبر سال 2001، تردیدهای بیشماری به وجودآمد. یکی از مهمترین سؤالاتی که همواره مطرح میشود این است که آیا جنگ
سایت عملیات روانی- امروزه در برههای تاریخی قرار داریم. کشورهای غربی به سوی اغتشاش پیش میروند و باید کاری انجام دهند. ملتها ودولتها از هم جدا میشوند. در چنین شرایطی، زمان آن رسیده که مردم بپرسند تروریسم واقعاً چیست و پیش از آن که دیر شود تصمیم بگیرند که چه نوع تروریسمی را باید از بین ببرند. طی چند سال گذشته و به ویژه پس از یازده سپتامبر سال 2001، تردیدهای بیشماری به وجودآمد. یکی از مهمترین سؤالاتی که همواره مطرح میشود این است که آیا جنگ علیه تروریسم در جبهه درستی در جریان است؟ واژة تروریسم مفهومی بسیار گسترده دارد و از نوع دولتی تا فردی را در برمیگیرد. اما ما قصد داریم تنها به بخش کوچکی از آن اشاره کنیم و آن ترسی است که در بین مردم به وجود آورده است. همچنین، قصد داریم عنوان کنیم که آیا همانگونه که دولت آمریکا ادعا میکند جنگ علیه تروریسم حقیقتاً جهانی است و یا این که محدود و داخلی میباشد. مبارزهای که بهتر بود به جای کشیده شدن به کشورهای دیگر در داخل آمریکا صورت میگرفت. پس از مطالعة مقالهای که گرادی فیلپات اخیراً دربارة ناحیهای از آمریکا که وی در آن زندگی میکند و کودکانی که به دلیل وقایع این منطقه نمیتوانند از خانه بیرون بروند و بازی کنند، به رشته تحریر درآورده است، به این نتیجه میرسیم که تروریسم واقعی در داخل آمریکاست. جرم وجنایت زندگی مردم را به شدت تهدید میکند. طبق گزارش وزارت دادگستری آمریکا در سال 2003، 24 میلیون نفر از افراد دوازده سال به بالا مورد آزار و اذیت و تعدی قرار گرفتهاند و بیش از یک میلیون و سیصد هزار مورد قتل، سرقت و سایر جرایم خشونتآمیز روی داده است یعنی بهطور میانگین 475 مورد به ازای هر یکصد هزار نفر. از این موارد 16500 قتل بوده که 7/1 درصد بیشتر از سال قبل (2002) و تقریباً معادل شش مورد در هر یکصد هزار نفر جمعیت می باشد و از هر آمریکایی دوازده ساله به بالا یک نفر قربانی شده است. خبرگزاری آسوشیتدپرس در 24 ژوئن 2004 گزارش داد که تعداد تخلفات خشونتبار در بسیاری از شهرهای آمریکا در حال افزایش است. در سال 2003 تنها در شیکاگو 598 مورد قتل رخ داد که هشتاد درصد از آنها با استفاده از اسلحه گرم بوده است. در واشینگتن نیز بیش از 41 هزار مورد قتل، سرقت و سایر جرایم روی داده که معادل 6406 مورد درازای هر یکصد هزار نفر است. اینها مواردی هستند که میتوانند سبب ایجاد وحشت عمومی شوند. در حقیقت باید گفت این قبیل اعمال تروریستی از سوی یک گروه سازمان یافته طراحی نشدهاند، بلکه توسط افراد یا گروههای کوچک انجام میشوند که ترور مردم و زندگی توأم با وحشت ارمغان آنهاست. از این رو تروریسم در آمریکا وجود دارد و لازم نیست حملهای از خارج به خاک آن صورت گیرد. مطمئناً، هدف دولت حمایت از مردم در برابر جنایات است و مهمترین بعد آن فراهم آوردن زندگی ایمن و دور از ترس میباشد. پس چرا تروریسم به عنوان مقولهای خارجی در نظر گرفته میشود؟ در این بین نقش رسانهها بسیار حساس است. درست پیش از آغاز جنگ عراق، سخنرانی صدام از تلویزیون انگلستان پخش شد که ادعا کرده بود قادر است با تسلیحات کشتار جمعی که در اختیار دارد به سربازان انگلیسی و یا حتا در کمتر از 45 دقیقه به کشور انگلیس حمله کند. با این اقدام، توجه جامعة غربی از مشکلات حقیقی به سوی یک دشمن خارجی جلب شد. درست است که نمیتوان حادثة یازده سپتامبر و مرگ نزدیک به سه هزار نفر را نادیده گرفت، اما مرگ 16500 نفر در سال آماری بسیار تکان دهندهتر است. در واقع این رقم پنج برابر تعداد کشته شدگان یازده سپتامبر و معادل 45 نفر در هر روز است. در اینجا، لازم است مجدداً میلیونها دزدی و صدها هزار مورد تجاوز را نیز به آن اضافه کنیم تا چهرة حقیقی تروریسمی را که نه تنها در جامعة آمریکا وجود دارد، بلکه در سرتاسر اروپا نیز به چشم میخورد، مشاهده کنیم. پس میتوان نتیجهگیری کرد که تروریسم مقولهای داخلی است و نه خارجی. همواره افرادی وجود دارند که به دلیل تعصبات کور خود خواهان آسیب رساندن به دولتها و ملتهای دیگر هستند. اما باندهای جنایتکار بیشتر از القاعده یا هر گروه تروریستی دیگری ترس و وحشت ایجاد میکنند. آنها قادرند شوکی عظیم تولید کنند که ماهها باقی بماند. اما برای مردمی که در مناطق تحت کنترل این باندها زندگی میکنند، این حس ترس دایمی است. مردم بیگناهی که کودکانشان نمیتوانند آزادانه در خیابانها بازی کنند. در این جا پرسشی دیگر مطرح میشود و آن این که آیا بهتر نیست پولی که صرف جنگ علیه تروریسم میشود، صرف مبارزه با جنایات داخل کشور آمریکا شود؟ مسلماً، اینگونه است. تاکنون بیش از 230 تا 500 میلیارد دلار صرف جنگ علیه تروریسم شده است در حالی که میشد این بودجة هنگفت را برای مبارزه با گروههای جنایتکار داخلی، مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر، کمک به انجام روند مهاجرت و تقویت مرزها به مصرف رساند. یک کارشناس بینالمللی در زمینه قاچاق مواد مخدر هشدار داده است که در سالیان اخیر توجه کشورهای جهان به جنگ علیه تروریسم معطوف شده و جنگ علیه مواد مخدر را به فراموشی سپردهاند. این امر موجب رونق گرفتن تجارت غیرقانونی مواد مخدر شده است. جنگ علیه مواد مخدر، جنگ واقعی با تروریسم است. ادامة روند کنونی میتواند منجر به بدتر شدن اوضاع و در نهایت پیروزی تروریسم شود.
گزارش
نام منبع: atsnn
شماره مطلب: 798
دفعات دیده شده: ۱۲۰۵ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش