-
آیا مسأله هستهای ایران واقعاً یک بحران است؟
دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۴ ساعت ۱۶:۴۳
پاتریک بوچانان سایت عملیات روانی- آیا ایران قصد دارد تسلیحاتاتمی تولید کند و آیا با آغاز مجدد فعالیتهای تبدیل اورانیم پیمان NPT را نقض کرده است؟ پاسخ هر دو سؤال فوق منفی است. طبق تحقیقی که اخیراً از سوی جامعه اطلاعاتی آمریکا انجام شده، ایران ده سال تا تولید تسلیحات اتمی فاصله دارد و تحت قوانینNPT مجاز به غنیسازی اورانیم برای استفاده در نیروگاههای هستهای است. پس چرا آمریکا سخن از حمله پیشدستانه را مطرح میکند؟ حتا اگر ایران تسلیحات ا
پاتریک بوچانان سایت عملیات روانی- آیا ایران قصد دارد تسلیحاتاتمی تولید کند و آیا با آغاز مجدد فعالیتهای تبدیل اورانیم پیمان NPT را نقض کرده است؟ پاسخ هر دو سؤال فوق منفی است. طبق تحقیقی که اخیراً از سوی جامعه اطلاعاتی آمریکا انجام شده، ایران ده سال تا تولید تسلیحات اتمی فاصله دارد و تحت قوانینNPT مجاز به غنیسازی اورانیم برای استفاده در نیروگاههای هستهای است. پس چرا آمریکا سخن از حمله پیشدستانه را مطرح میکند؟ حتا اگر ایران تسلیحات اتمی نیز داشت، استفاده از آن علیه آمریکا یا در اختیار تروریستها گذاشتن تسلیحات برای دولتی که نشان داده تمایلی به جنگ با آمریکا ندارد، خودکشی به حساب میآمد. پس چه جای نگرانی است؟ فقط یک مسأله نگران کننده برای آمریکا وجود دارد و آن این که اگر ایران مجهز به تسلیحات هستهای شود در برابر تهدید و ارعاب، عامل بازدارندهای در دست خواهد داشت؛ آمریکا آزادی عمل خود را در خلیج فارس از دست خواهد داد؛ ما مجبوریم با دولت ایران محتاطانه رفتار کنیم که این گاهی برای نومحافظه کاران و رییس جمهور ما غیر قابل تحمل خواهد بود. از دیدگاه صهیونیستها نیز، حاشیه ایمنیشان از بین میرود و ممکن است جهان به دورانی مانند جنگ سرد وارد شود. مشکل جرج بوش در همینجاست. انگلیس، فرانسه و آلمان مایل نیستند طرف آغاز کننده مواجهه با ایران از طریق ارجاع پرونده به شورای امنیت واعمال تحریم علیه ایران باشند. حتا چنانچه اروپاییان بر سر ارجاع پرونده به شورای امنیت به توافق برسند، تصویب قطعنامه تحریم ایران با رأی مخالف روسیه و چین مواجه خواهد شد. در صورتی که شورای امنیت تحریمی وضع نکند و آمریکا و متحدانش آن را وضع کنند، دنیا به دو جبهه ایران – روسیه – چین از سویی و ایالات متحده و همپیمانانش از سوی دیگر تبدیل میشود. جالب است ببینیم چطور متحدان آمریکا از تحریم علیه ایران، سومین تولید کننده نفت جهان، حمایت میکنند در حالی که قیمت نفت به بشکهای 65 دلار رسیده است. علاوه براین، اگر مذاکرات فعلی با اعمال تحریم علیه ایران خاتمه یابد، این کشور با قطع مذاکرات برنامه هستهای خود را سرعت خواهد بخشید و این آخرین راه حل را برای آمریکا باقی میگذارد: حمله هوایی و موشکی برای تخریب تأسیسات غنیسازی اورانیم. اما اگر ایران مادامی که به بازرسان سازمان ملل اجازه بازرسی کامل را میدهد بتواند به فعالیتهای هستهایاش ادامه دهد، چگونه میتوانیم اعلان جنگ به آن را توجیه کنیم؟ ما هم اکنون 160 میلیارد دلار مازاد تجاری به چین دادهایم و این کشور شهرهای ما را تهدید به حملات با موشکهای هستهای میکند. بوش قرارداد توسعه برنامه هستهای با هند امضا میکند و این کشور دست به آزمایش اتمی میزند. به پاکستان و اسراییل کمک مالی میکنیم در حالی که آنها علناً بمب اتمی میسازند و به کره شمالی انواع امتیازات را عرضه میکنیم تا تأسیسات هستهایاش را تعطیل کند. آیا در این اقدامات و سیاستها ثبات و هماهنگی وجود دارد؟ مسأله دیگری که باید مد نظر قرار گیرد این است که پاسخ ایران به حمله آمریکا احتمالاً سخت و شدید خواهد بود. ایران اقدامات تلافی جویانه زیادی میتواند انجام دهد. پاسدارانش را به عراق اعزام کند تا این کشور را به جهنمی برای نیروهای آمریکایی تبدیل کنند؛ حزب الله لبنان را تشویق به حمله موشکی به رژیم صهیونیستی کند؛ به متحدان آمریکا در خیلج فارس حمله کند؛ شیعیان عراق و عربستان سعودی را تشویق به حمله به آمریکاییان کند. تنگه هرمز را مینگذاری کند و... بهطور خلاصه، حمله آمریکا به ایران میتواند به جنگی در کل منطقه بیانجامد و جریان پانزده میلیون بشکه نفت را در روز قطع کند که این بحرانی شدید برای اقتصاد جهانی به همراه میآورد. و از آنجا که آمریکا نیروی زمینی برای اشغال ایران و سرنگون کردن دولت آن را در اختیار ندارد، عکسالعملش در مقابل این رویدادها محدود به حمله هوایی و موشکی میشود. اما حمله آمریکا ایرانیان را متحد میکند و جایگاه آن را به عنوان دولتی که برای دفاع از حق برخورداری از فناوری هستهای با آمریکا میجنگد نزد ملت آن ارتقا میبخشد.
مقاله
نام منبع: antiwar
شماره مطلب: 767
دفعات دیده شده: ۱۳۶۷ | آخرین مشاهده: ۳ ساعت پیش