-
فرهنگ ضد آمریکایی و محافظهکاران
چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۴ ساعت ۱۲:۰۲
شون گونزالس سایت عملیات روانی- عبارت «گروههای ذینفع خاص» اصطلاحی است که صاحبنظران محافظهکار برای توصیف گروههای مختلف از آن استفاده میکنند که رویهمرفته اکثریت مردم آمریکا را تشکیل میدهند. گرچه ممکن است این تقسیمبندی ناآگاهانه صورت گرفته باشد اما نمونهای کامل از سیاست «تفرقهانداز و حکومت کن» در فرهنگ آمریکایی است. از دیدگاه محافظهکاران «گروههای ذینفع خاص» اقلیتی هستند که سعی در تحمیل عقاید کوتهفکرانه و خودخواهانه خود بر اکثریت مردم ر
شون گونزالس سایت عملیات روانی- عبارت «گروههای ذینفع خاص» اصطلاحی است که صاحبنظران محافظهکار برای توصیف گروههای مختلف از آن استفاده میکنند که رویهمرفته اکثریت مردم آمریکا را تشکیل میدهند. گرچه ممکن است این تقسیمبندی ناآگاهانه صورت گرفته باشد اما نمونهای کامل از سیاست «تفرقهانداز و حکومت کن» در فرهنگ آمریکایی است. از دیدگاه محافظهکاران «گروههای ذینفع خاص» اقلیتی هستند که سعی در تحمیل عقاید کوتهفکرانه و خودخواهانه خود بر اکثریت مردم را دارند که مسلماً کار اشتباهی است زیرا در یک نظام دموکراتیک، اکثریت بر اقلیت حاکم است (همانطور که پدران مؤسس کشور، مؤلفههای قانونی برای حمایت از اقلیتها را در برابر آنچه «استبداد اکثریت» خوانده میشود، پیشبینی و تنظیم نکردند.) مدافعان حقوق زنان، سازمانهای همجنس بازان، اتحادیههای کارگری، طرفداران محیط زیست، مدافعان حقوق بشر، حامیان مراقبتهای بهداشتی جهانی، فعالان حافظ حقوق حیوانات؛ همه این گروهها دارای علایق خاص هستند. چطور ما تا به حال نخبگان محافظهکار را جزو گروههای دارای علائق خاص در موسسه ملی کارخانهداران، اتاق بازرگانی آمریکا، هالیبرتون یا حامیان لغو مالیات بر ارث محسوب نکردهایم. احتمالاً به همان دلیل که دادگاه عالی کشور هفته گذشته رأی داد ثروتمندان میتوانند املاک خصوصی افراد فقیر را برای ایجاد امکاناتی که مشتریان ثروتمند را جذب میکند، تصرف کنند. مشاهده سر وکلهزدن حامیان حقوق املاک شخصی با منطق حاکم بر نظامی اقتصادی که همیشه از غنی در برابر فقیر دفاع میکرده است، جالب خواهد بود. البته، در قاموس اُرولی نومحافظهکاران، علایق این گروههای ذینفع خاص قانونی و مشروع نیست. آنها همگی «قربانیایی نالان» هستند. عباراتی از این قبیل جاذبه خاصی برای راستگرایانی دارد که خود را تنها معتقدان به مسؤولیتپذیری و استقلال رأی فردی میپندارند. البته دوگانگی در اینجاست که رادیوی راستگرایان، فاکس نیوز و سایر رسانههای محافظهکاران تحت حاکمیت افرادی قرار دارند که بر مسایلی مویه میکنند که در مقایسه با رنج و محنتهای روزمره ستمدیدگان جهان ناچیز و بیاهمیت است. منظورم افرادی همچون راش لینباف است؛ مسیحیان محافظهکار، سفیدپوست و ثروتمندی که امروزه به رغم کنترل حزب محافظهکار بر کاخ سفید و کنگره اوضاع را در همه جای دنیا بدتر از آنچه هست ترسیم میکنند. اگر کسی با انصاف به تاریخ تمدن غرب بنگرد، این قبیل تأسفخوریها را جز مهملاتی بیش نمییابد. قربانیان کودکانی هستند که در کارگاههای کشورهای دیگر کار میکنند تا برای آمریکاییان کالاهای مختلف تولید کنند. آن چه واقعاً حائز اهمیت است این است که ما مالیات بر دارایی را لغو کردیم تا افرادی همچون بیل گیت بتوانند ثروتی به ارزش میلیاردها دلار برای فرزندانشان باقی گذارند. به طوری که اصلاً ندانند با آن چه کنند. اهمیتی ندارد که پدر بیل گیت همراه با هزاران ثروتمند دیگر به جمع معترضان به لغو مالیات بر ارث از سوی بوش پیوست و فراموش کنید که نخبگان محافظهکار از سویی دیگر استدلال میکنند که در آمریکا باید شایسته سالاری حاکم شود به این معنا که سرمایه بر اساس شایستگی منتقل شود نه براساس وراثت. بیشک نخبگان محافظهکار این قبیل مسایل را «ضدآمریکاگرایی» خواهند دانست؛ کلمهای کلیدی برای توصیف هر نوع مخالفت با دیدگاه مسیحیان محافظهکار سفیدپوست. بنابراین، چون من چاپلوسی ایدهآلهای آمریکایی را نمیکنم، بر چسب «ضدآمریکایی» به من زده میشود. حتا اگر این برچسب زنیها کمکم به فاشیسم منجر نشود، کاری نامعقول است.
گزارش
نام منبع: آلترنت
شماره مطلب: 649
دفعات دیده شده: ۱۱۹۴ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش